eitaa logo
تسبیح۲ (کانال دکتر غفرانی)
1هزار دنبال‌کننده
16 عکس
102 ویدیو
150 فایل
دکتر محمد جعفر غفرانی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۶۸۵ با سلام و احترام به شما أعضاء محترم گروه ضمن عرض تسلیت ایام *شهادت حضرت زهرای أطهر سلام الله علیها* به شما دوستداران أهل البیت صلوات الله علیهم، *چهل و دومین* پذیرائی *موکب قرآنی* ما اینست: لطفا بفرمائید: *عزت* چیست؟ و چرا *تمام عزت برای خداوند است؟* *فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً* .... (فاطر/۱۰) *حی علی العزه العزیز* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۸۶ منظور از مامانی چیست؟ منظور از *مامانی* اين بود كه *هيچ واردات و اكتسابات بيرونی* نداشته و *بكر و دست نخورده* است. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۸۷ بسیاری از مردم این زمان متدین‌تر از مردم زمان ما بودند.حال چه تضمینی می‌توانیم داشته باشیم که مایی که برای فرج امام زمان دعا می‌کنیم فاجعه ساز قیام نباشیم؟ قبلا درباره *فرق اعتقاد* با *ايمان* مطالبی در گروه مطرح شد. آنجا عرض شد كه اكثر مردم جهان و غالب پيروان أنبياء الهی، (تحت تأثير آموزشهای مدرسه و دانشگاه و رسانه،)(در ذهنشان،) *معتقد* هستند و *اعتقادات فراوانی* هم دارند، و حتی ممكن است *عادتهای مذهبی* فراوانی هم داشته باشند. (مثل: خوارج نهروان كه *نماز شبشان* ترك نمی شد.) يا (شِمر كه *شانزده* بار *پياده* به حج رفت.) اما تا زمانی كه *عاقلانه و با معرفت،* به *ايمان قلبی* نرسند، (مثل *عقد* ميان زن و شوهرها كه ممكن است به طلاق منجر شود.) اگر بر سر *دو راهی اعتقاد يا نفسانيت،* قرار بگيرند، معمولا *اعتقادات ذهنی* خودشان را *زير پا* گذارده و *نديده* می گيرند و فقط بر مبنای *نفسانيت و خواهشهای خودخواهانه* خودشان عمل می كنند. پس *معلومات ذهنی* (كه به خاطر نمره و مدرك و جايزه به دست آمده اند) در *آزمون های سخت الهی،* نه تنها هيچ كاربرد مفيدی ندارند بلكه عامل *غرور و تكبر و لجاجت* هم می شوند. مثل: ۱ـ (رفتار قارون)، ۲ـ (وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا *آمَنَ النَّاسُ* قَالُواْ: أَنُؤْمِنُ كَمَا *آمَنَ السُّفَهَاء* أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَ لَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ۱۳) 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۸۸ 📌همراه با نظرات شما استاد اینطور که بنده برداشت کردم شما آقایون رو مستثنی کردید و روی صحبت تون با خانم ها بود؛ در انتهای کلامتون هم فرمودید *ظاهرا* مانعی نداره و این یعنی مسئله درس خواندن خانم ها اونقدر هم مسئله حادی نیست. استاد این رو قبول دارم که هر کسی باید در مورد شرح وظایفی که داره اهم و مهم کنه و اولویت ها رو درنظر بگیره و برای یک خانم هم قطعا همسرداری داری و تربیت فرزند اولویته اما اگر کسی با توجه به اینکه خداوند استعداد ویژه ای رو در درونش قرار داده این توان رو در خودش ببینه که میتونه این استعداد رو هم شکوفا کنه، باز هم این موضوع کم اهمیته؟ تصور بنده این هست که وجود *استعداد خاص* (علاوه بر استعدادهای عمومی که در تمامی افراد یک جنس وجود داره) در هر موجودی نشان از *حکمت* خداوند سبحان داره و بی دلیل نیست... اما این موضوع رو در فرمایشات شما در مورد خانم ها پررنگ نمیبینم 📌همراه با نظرات استاد ۱ـ اينكه عرض كردم: *هر مسلمان مؤمنی* موظف به *عمل مجاز و عمل صالح* است، منحصر به بانوان يا آقايان نبود، بلكه *هر مسلمان مؤمنی* را شامل می شود. ۲ـ اگر *شدت ابتذال و فحشاء علنی* خصوصا دختران آلمانی و فرانسوی و اروپائی را ديده باشيد، *باور خواهيد كرد* كه *طرفداران* سوادآموزی بانوان، قطعاً *خيرخواه* و دنبال *رشد و پيشرفت* بانوان نيستند. ۳ـ اينكه شما نوشتيد: اولويت يك خانم، *... تربیت فرزند* است، درست نيست. زيرا *مادر* در هيچ كشوری، و در هيچ زمينه ای مسئول قانونی بچه هايش نيست. ۴ـ آن چيزی را كه *استعداد خاص* ناميديد، (كه هر انسانی مواردی از آنها را دارد) با اينكه بر مبنای *حكمت الهی* به هر فردی داده شده اما *اسباب آزمايش* هر فرد محسوب می شود و *قدردانی* و *شكر* آن استعداد، الزاماً *ابراز* آن نيست بلكه *هر مسلمان مؤمنی* بايد توانائيها و استعدادهای خداداديش را به نحو *مجاز* و *شايسته* به كار بگيرد كه اگر *مجاز* نباشد بايد از ابراز آن توانائی، خودداری كند. مثلا: استعداد *دروغگوئی* و *وقاحت* در مسئول امروز دولت ما، يك استعداد خدادادی است اما ابراز آن مغاير با عقلانيت و انسانيت و اسلام و ايمان و شيعی بودن است. ۵ـ اگر تلاش علمی هر بانوی مؤمنی، با موافقت *ولی* او باشد و به تقويت اقتدار نظام اسلامی منجر شود و مانع ازدواج و جهاد همسرداری او نشود، *ظاهرا* مانعی ندارد. ۶ـ قرآن مؤمنين را به *زياد و در چند جبهه كار كردن* دعوت نكرده بلكه می فرمايد: لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ *أَحْسَنُ عَمَلاً.* (كاش می توانستم *تأسف بسيار شديد* بانویی كه در بالاترين درجه استادی در يكی از دانشگاههای انگليس در آغاز بازنشستگی و در سخنرانی برای دانشجويان و اساتيد، از اينكه ازدواج نكرده و همسر و فرزندی ندارد ابراز كرد را برايتان نقل می كردم.) ۷ـ منظور از *ظاهرا* اينست كه اين *برداشت من از منابع اسلامی* است اما شما موظفيد *تكليف الهی* خود را بر مبنای *منابع مورد اطمينان خودتان* تشخيص و انجام دهيد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۸۹ ۱. اگر واقعاً ایمان در نزد افراد بی سواد قویتر است پس چرا از نظر رتبه ایمانی و قرب به خدا دانشمندان در رده اولیا....؟ ۲. مگر نادانی و دانایی دو روی یک سکه نیستند که به واسطه ایمان....؟ ۳. برای داشتن دانایی اگر نیازی به درس و کتاب نیست لزوم حوزه و دانشگاه.... ؟ ۴. هم دانش و هم ایمان وابسته به ذکر.. ۵. علم و کتاب نزد خداوند است ...... ۱ـ آن *عالمانی* را كه قرآن مورد *تجليل* قرار می دهد، قطعا *مدركداران سكولار و ليبرال و لائيك و حامی و مزدور استكبار* نيستند بلكه افرادی سرشار از *عقلانيت و انسانيت و اشتياق به حق و اجتهاد و خشيت* هستند. ۲ـ *دانستن* نام كشورها، پايتختها، رودها، كوهها، انواع ماشين ها، هنرپيشه ها، بازيكنان فوتبال باشگاهها و كشورهای مختلف و عناصر شيميائی و فرمولهای رياضی و قضايای هندسی و هزاران هزار *اطلاعات* ديگر از رشته های مختلف، به معنی *دانایی و عالم* بودن نيست و هرگز به *ايمان* منجر نميشود. لذا از *دانش* هيچ دانشگاهی، *مؤمن* بيرون نميايد. ۳ـ قرنها قبل كه اين مدارس و دانشگاهها نبودند آيا *دانشمندان* بيشتر بودند يا در قرن گذشته كه اين مدارس و دانشگاهها را استكبار جهانی به ملتها تحميل كرد؟ آيا طراحی و ساخت كشتی بسيار عظيم حضرت نوح عليه السلام در كدام دانشگاه تدريس شده بود؟ شيخ بهائی با آن همه آثار عجيب و دقيقش، ابوعلی سينا با آنهمه تاليفات عظيمش، خوارزمی با آن كتاب جبر و مقابله اش و هزاران دانشمند علوم پزشكی و نجوم و رياضی ديگر در چين و نقاط ديگر جهان، آيا محصول *نمره و مدرك* بودند؟ يادمان نرود كه افرادی مثل: اديسون، رامان كاخال، انيشتين ... هم *اخراجی* های مدارس بودند و افرادی مثل: گاليله هم مبغوض كليسا بودند. ۴ـ درست فرموديد، زيرا قرآن می فرمايد: پرسشهايتان را از *أهل الذكر* بپرسيد (نه أهل العلم). ۵ـ أحسنت به توجه شما. بله، به استناد دهها آيه قرآن، *علم و حكمت و كتاب و تأويل خواب و داوری* به افراد *پاك* ، *داده* شده است: وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً ، وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ ، عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ ، وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاءُ ، وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ ، وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ ، .... 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۰ درباره مورد ۴ به نظرم خیلی باید تأمل کرد چون عدم تشخیص به موقع منجر به پشیمانی خواهد شد... راه حل پیشنهادی شما چیست؟ بايد با *استعانت* از خالق متعال و *توكل* به عنايت او و *انس عاقلانه و تمسك دائمی* به *قرآن و كلام معتبر خاندان نبوت* صلوات الله عليهم، و *مراقبت مؤمنانه و دائمی* از *افكار، گفتار، رفتار، اخلاق و مواضع سياسی، اقتصادی، اجتماعی ....* خود و *اطاعت* از كليات تعاليم الهی و *تبعيت* از جزئيات سنت و سيره *أولياء الهی* و *نايب منصوب* آنان، خود را از *غفلت* و *انحراف* و *تخلف* حفظ كنيم و به *ظهور آخرين حجت الهی* ، *إضطرار* پيدا كنيم. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۱ اینکه فرمودید در تجلی تکرار نیست, منظورتون الهامات و نور هدایتگر میباشد؟ وقتی مقابل *آينه* قرار می گيريد، *إنعكاس* نور از شما به *عكس و جلوه و پرتو* شما، *هر لحظه* صورت ميگيرد. هر *چراغ روشنی* هم، *دائما* برق را دريافت ميكند و هر *نمايشگری* ، *هر لحظه* تصاوير را *دريافت* و پخش می كند .... *خالقيت* و *رحمانيت* و *رازقيت* و *لطف عالمانه* و *عنايت حكيمانه الهی* هم، *هر لحظه* و بدون *كمترين وقفه ای* به مخلوقات *إفاضه* می شود و در آنها *تجلی* پيدا می كند. پس همانطور كه *آب چشمه ها* هر لحظه *نو* می شود و *آلودگی های پيش رو* را *پاك* می كند، خداوند عليم حكيم هم *هر لحظه* در مخلوقات *تجلی* می كند و آفرينش را به سمت *بهتر شدن* و *كمال* سوق می دهد: ... *كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ* (رحمن/۲۹) لذا *تمام افراد در تمام كشورهای جهان* (خواه ناخواه)، قطعا *رشد روزافزون* دارند (و از نسل قبلشان بهتر می فهمند) و به *ظهور آخرين حجت الهی* و *پيروزی حق* و *انتخاب شايستگان توسط مردم* و *استقرار تمام ارزشهای دينی* و *عدالت و أمنيت و صداقت و طهارت* در *سراسر زمين* .... نزديكتر می شويم. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۲ آن بانوی شاکی از تنها رفتن همسرشان به منزل والدین سببی ایشان، فرموده اند: خیلی سعی در پیشگیری داشتم ولی متاسفانه شرایط برای نقل مکان فراهم نشد دعا بفرمایید برای ما که این شرایط فراهم بشه به ایشان عرض کردم: والدین سببی خود را تا روزی که هستند (با هر نوع گفتار و رفتار و اخلاق و دخالت ناخوشایندی)، « سایه خدا بر سر خود » بدانید. تا خداوند با نفس پاک شما بانوی جوان و شاداب و مؤمن، به زندگی آنان طراوت ببخشد و فردا خودتان در دوران سالمندی از محبت عروسها و دامادهای شاد و مهربان برخوردار شوید. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۳ ببخشید استاد، چرا بهتر است آقایون تنها به منزل مادرشان نروند؟ از فردای ازدواج، زن و شوهر باید « زوج » بودن خود را باور داشته باشند و آن را « تقویت » و در کوچکترین رفتارها، آن را مراقبت و حفظ کنند تا « پیوندشان » ریشه دار شود و به « همدلی » منجر شود (و مثل ماست ببندد!!) تا دیگران با یک لبخند ، با یک چشمک ، با یک شکلات ، با یک عکس سلفی .... آنها را « شکار » و از هم دور نکنند و به بی مهری و جدایی و طلاق و فحشاء نکشانند. پس پیشگیری بهتر و آسان تر از درمان پر هزینه است. اگر هر کدام از زن و شوهر به تنهایی به دیدار والدین یا بستگان خود بروند به آنها می فهمانند که « ما هنوز زوج و همدل نشده ایم و مثل دوران مجرد بودنشان می توانند حساب جداگانه ای با آنها داشته باشند. البته بانوان در دوران بارداری، خصوصا اولین بارداری، اشکالی ندارد تنها به دیدار مادرشان بروند (هر چند که در همان زمان هم با هم بروند بسیار بهتر است) اما آقایان پس از ازدواج (حداقل در سه سال اول) برای اینکه مادرشان و خواهرشان طعمه شیطان نشوند و به « مادرشوهربازی » و « خواهر شوهربازی » گرفتار نشوند و آن « دلبستگی و وابستگی » که با ازدواج از بین رفته دوباره میانشان تشدید نشود ، باید از تنها رفتن خودداری کنند و از مفاسد فراوانی که فرصت و تناسب طرحش اینجا نیست جلوگیری کنند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۴ در پی سوال که فرمودید اگر در یک ساختمان هم باشیم باید باهم به دیدن خانواده همسر بریم ؟ از کارهای مهم در « فردای ازدواج » اینست که زوج برای هر کاری در خانواده باید « برنامه ریزی » داشته باشند. برای « صبحانه، ناهار، شام در روزهای مختلف و روزهای تعطیل »، برای « دید و بازدید با والدین، بستگان، دوستان »، برای « تفریح و پیاده روی و پارک »، برای « دیدار اهل قبور و سفرهای زیارتی نزدیک و دور »، برای « جلسه هفتگی نیمساعته با هم »، برای « عبادتهای مشترک، خواندن دعاهای مختلف مثل دعای کمیل »، برای « مطالعه کتابهای تاریخی، احکام، سیاسی، اجتماعی، پزشکی و ... و مباحثه درباره آنها با هم ». شما زوج جوان و پر انرژی خیلی می توانید به والدین سببی (و برادران و خواهران) خود نشاط ببخشید و در إصلاح گفتار و رفتار و اخلاق و روابط آنها مفید باشید. فردا وقتی خودتان عروس و داماد پیدا کنید خواهید دید که حضور آنها چقدر می تواند لذتبخش و مفید باشد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۵ 📌همراه با نظرات شما استاد این حرف ها رو باید قاب کرد به تازه ازدواج کرده ها داد چقدر آسیبها وغفلتها ازهمین نکات زندگی ما ها رو خراب کرد. 📌همراه با نظرات استاد بنا به فرمود شما و با عنایت الهی حدود بیست سال است که این مطالب در کتاب « ازدواج چرا؟ » و « ازدواج چگونه؟ » و « فردای ازدواج » و « عشق و اختلاف » ، « قاب » گرفته شده اند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۶ خانمها تمایل به صحبت کردن دارن و شنیده شدن، تا این حس درونیشون ارضا بشه اما چطور هم میشه این حسشون پاسخ داده بشه ، هم غیبت نشه چون ۹۹ درصد صبحت هاشون غیبت هست به گمان من، « پُر حرفی » خصلت غالب بانوان نیست. اما این خصلت را می توان در « مباحثــــه درباره موضوعات مطرح و مفید و مورد توجه آنها » به کار گرفت. و باید به افراد پر حرف کمک کرد تا: اولا: « مستدل و مستند » سخن بگویند تا باعث شود آنها مطالب پخته تر بیان کنند و از مطالب لغو و بیهوده پرهیز کنند. ثانیا: برای بیشتر کارهای روزمره و هفتگی خود، برنامه و إنضباط و نظم داشته باشند. تا از اتلاف وقتشان جلوگیری کنند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۷ "ولایت پذیری" چیست؟ و ولایت داشتن مرد بر همسرش دقیقا به چه معناست؟ ۱. ولایت، مثل « رابطه » میان چهار باطری داخل چراغ قوه است که انرژی آنها را یکپارچه می کند. البته ارتباط میان واگنهای قطار و مترو ، « اتصال غیر ارادی » است و آنها إجبارا دنبال هم راه می روند. اما در ولایت بدون اتصال اجباری، افراد می کوشند از مولای منصوب الهی خود فاصله نگیرند و با او « متوالی » و « پی ضدر پی » باشند و پای خود را در جای پای ولی خود بگذارند. یعنی ملاکها و موازین « ولی منصوب الهی » را ملاک کار خویش قرار دهند. ۲. ولایت شوهر بر همسر، احتمالا اینست که همسر (حتی اگر سند منزل به نام اوست) خودش را « مهمان شوهر » بداند و هر کاری را با « اجازه » او انجام دهد (تا شوهر تکریم شود و شخصیت پیدا کند و در بیرون منفعل نباشد و تن به ذلت ندهد.) و شوهرش را در امور مجاز ، به نحوی « همراهی » کند که شوهر هیچگاه احساس تنهایی نکند (البته همسر فقط در حین همراهی می تواند در صورت نیاز شوهرش را إصلاح نماید.) 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۸ بانوی محترمی فرموده اند: شوهرم گاهی کارهایی میکنه که واقعا من بهم میریزم مثلا کادوهایی رو که پس انداز کرده بودیم همشو داد برای این اینترنتها که گول میزنن پول میگیرن یعنی ظرف یکماه ۳ میلیون الکی داد و کلاهشو برداشتن بهش میگم ما که منبع درآمد نداریم نباید اینکار را انجام دهی. مثلا خونه داشته داده یه نفر که شرکت بزنن خونش هم ازش خوردن و طرف فراریه خب اینها چیزهایی نیست که نشه حرص نخورد. به من میگه به تو ربطی نداره من اختیار خودمو دارم تو نباید دخالت کنی. آخه میشه پولها رو همشو خراب کنه و من ساکت باشم؟ به نظرتون من چطور با این موضوع کنار بیام اون خونه ای هم که داشت از ارث پدرش بود که اونم رفت به ایشان عرض شد: اگر با این روش « ایرادگیری » و « نصیحت کردن » به نتیجه نرسیده اید پس معلوم می شود که روشتان غلط است. بحث « موافق درمانی » را در کانال پیدا و مرور کنید و با تشویق ایشان و نشان دادن اعتماد خود به ایشان بکوشید « عقلانیت و اراده و ایمان » ایشان را تقویت کنید. پس اگر در هر اقدام دیگری باز هم ضرر کرد (که قطعا خودش هم رنج می برد و از دست خودش عصبانی می شود) به او بگوئید فدای سرت الحمد لله که شما مؤمن و پاک هستی و شما حق دیگران را ضایع نمی کنی. به او بگوئید من که اصلا در مسائل مالی وارد نیستم و خود شما بهتر می دانی چه کاری بهتر است اما به نظر شما « اینطوری » بهتر نیست؟ پس ابتدا حمایت و تأئید و تکریم و بعد با پرسشهای هنرمندانه ایشان را هدایت کنید. و نکته خیلی مهم اینست که بدانید « رزق و روزی شما » از جای دیگری می رسد و مقدار آن به « مقدار شکر » شما بستگی دارد زیرا خداوند در قرآن فرموده است: لئن شکرتم لأزیدنکم. امیدوارم با این صبر عاقلانه ای که دارید در مدیریت مؤمنانه ایشان موفق و عاقبت به خیر باشید. إن شاء الله تعالی 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۶۹۹ سلام و رحمت الهی بر شما أعضاء محترم گروه *جوانان مهدوی* و *والدين امانتدار.* ضمن تشكر فراوان از اظهار نظرات شما عزیزان، *چهل و دومین* پذیرائی *موکب قرآنی* ما این بود که: *عزت* چیست؟ و چرا *تمام عزت برای خداوند است؟* *فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً* .... (فاطر/۱۰) همانطور که اکثر شما به درستی فرمودید: « *عِـزّ* » در مقابل « *ذُلّ* » به معنی « تفوّق، استعلا، قاهر، غالب، شدید و قوی » بودن و « *اقتدار همه جانبه* » و « *نفوذناپذیری و شکست ناپذیر بودن* » است. مثلا: « أرضٌ عزیز » یعنی: زمین بسیار سفت و سختی که « بیل و کلنگ » هم در آن فرو نمی رود. البته ممکن است: ۱ـ « *عزت* »،« *موقتی و ناپایدار* » باشد: يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ *لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ* مِنْهَا الْأَذَلَّ ... (منافقون/۸) ۲ـ « *عزت* »، با دخالتِ « *عامل خارجی* » باشد. مثل « تأئید و تفوق دو رسول، با رسول سوم »: إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا *فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ* .... (یس/۱۴) ۳ـ « *عزت* »،« *محدود* » در « *سخنوری و مباحثه* » باشد: إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَ *عَزَّنِي فِي الْخِطَابِ* ... (ص/۲۳) ۴ـ « *عزت* »،« *عارضی* » و به خاطر « *مال، ملك، عنوان، علم، مقام، نسب، صنعت یا هر چیز دیگری* » باشد. که *کمالی* را برای انسان پدید نمی آورند. اما چرا « *تمام عزت* » برای « *خداوند* » است؟ پاسخ: زیرا فقط خداوند است که « *عزتش* » از « *زورگوئی* » و « *قدرت طلبی* » و *موقتی* و *محدود* و * عارضی* نیست، بلکه « *عزت الهی* » ناشی از: « *عشق* و *رحمت* و *محبت* و *حکیم* و *علیم* و *غفار* و *غفور* ...* » بودن *ذاتی* اوست: الْعَزيزُ *الْحَكيمُ* (۴۷ بار)، الْعَزيزُ *الرَّحيمُ* (۱۳ بار)، الْعَزيزِ *الْعَليمِ* (۶ بار)، الْعَزيزِ *الْحَميدِ* (۳ بار)، الْعَزيزُ *الْغَفَّارُ* (۳ بار)، الْعَزيزُ *الْغَفُورُ* (۲ بار)، الْعَزيزِ *الْوَهَّابِ* ، عَزيزٍ *مُقْتَدِرٍ* ... « *عزت الهی* »، خصوصا ناشی از « *فرمانروائی* » بسیار « *پاک و منزه و سالم و جبران کننده و کبریائی*» الهی است: هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ *الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ* ...(حشر/۲۳) لطفا اکنون بفرمائید چگونه « *عزت الهی* » به *مؤمنین* هم سرایت می کند؟ 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۰ بانوی محترمی پرسيده اند: آیا *قرب* فاصله ای است که ما با عبودیت آن را کم میکنیم؟ و در نهایت آنقدر نزدیک میشویم که طلب و عطش دیدار خالق را داریم؟ مثل آرزوی شهادت یا اینکه قرب با یک لحظه مقلب القلوب بدست می آید؟ مثل جناب حر؟ به ايشان عرض شد: احتمالا *هر قدر بروز منيت و نفسانيت و خودخواهی و خودپرستی* در ما *كمتر* و ظهور *اراده و أسماء و صفات الهی* در ما *بيشتر* شود، *تقرب* ما بيشتر شده است. مثل اينكه اگر *آينه ای شفاف* به منبع *نوری،* نزديك شده باشد، *انعكاس نور* و *تجلی آن منبع نور* در آن آينه، حتما *بيشتر* خواهد بود. به عبارت ديگر، هر قدر *نيت و افكار و گفتار و رفتار و اخلاق و مواضع (سياسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ...) ما *خداپسندانه تر* و با *قرآن و احكام شرع* تطبيق بيشتری داشته باشد، ما بيشتر *محبوب خدا* می شويم و *خود او* ما را بسمت خودش *می كشاند* و نزديك می كند: الَّذينَ جاهَدُوا فينا *لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا* پس هر قدر *نيت، افكار، گفتار، رفتار، اخلاق و مواضع (سياسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ...) ما *صادقانه تر و مؤمنانه تر و موحدانه تر و مخلصانه تر* و با *قرآن و احكام شرع* تطبيق بيشتری داشته باشد، *ظهور معيــــــت الهی* در ما بيشتر می شود و در نتيجه، خداوند می شود: قلب ما، چشم ما ، گوش ما ، دست و پای و جوارح ما. و تمام *امور* ما تحت *تكفل و وكالت خاص الهی* قرار می گيرد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۱ بانوی محترمی فرموده اند: *طعام* در آیه ۸ سوره انسان توضيح دهيد. ظاهرا طعام یعنی سهم مسکین را دادن البته این سهمی است که متعلق به خود مسکین است نه اینکه بخواهیم منتی گذاریم. توی این آیه چطوری اینو عنوان میکنیم. باتوجه به یطعمون در همین آیه و در مورد اطعام یعنی منت گذاشتند و علاوه بر سهم حقیقی مسکین سهمی مضاعف به مسکین دادن؟ به ايشان عرض شد: چون انسان عاقل و بالغ و مؤمن، *تمام توانائی ها و امكانات درونی و بيرونی و مادی و معنوی و عاطفی* خودش را *امانـــــت* الهی می داند كه بايد به *أهلش* رسانده شود، لذا در هر شرائط و موقعيتی، فقط و فقط *رشد و شكوفائی* تمام استعدادهای خدادای *خودش* را دنبال می كند، لذا *غفلت و جهالت و ضعف و فقر و كمبود و نياز و تقاضای* ديگران و *هر بهانه ی* ديگری را *فرصتی مغتنم* برای *بروز و ظهور و بالندگی* خودش می بيند. پس چنين فرد فهميده ای، برای *هيچ عبادت و خدمتی* نسبت به خالق و براي *هيچ خدمتی* نسبت به مخلوق، ۱ـ هرگز *منت* نمی گذارد. ۲ـ *أجر* نمی خواهد. ۳ـ *تشكر* هم نمی خواهد. ۴ـ *كار خير* خود را با *آزار و اذيت* گفتاری و رفتاری، *باطل و بی ارزش* نميكند. ضمنا با توجه به *مضارع* بودن *يطعمون* در آن آيه مورد نظر شما، معلوم می شود كه *آن بهترين خلق خدا،* دائما مشغول *إطعام* مادی و معنوی و عاطفی نسبت به ديگران بوده و هستند و خواهند بود. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۲ بانوی محترمی فرموده اند: همچون دختری که با پدرش درد دل میکند می‌نویسم: چهار ساله بودم که پدرم به شهادت رسیدند ایشان بین سرباز شاه شدن (رفتن به دانشگاه افسری) و سرباز امام زمان شدن (رفتن به حوزه) طلبگی را انتخاب کردند. و مادرم هم در ۱۳ سالگی با مطالعه کتابهای شهید مطهری سبک زندگی شون رو تغییر دادند. اینها رو میگم به این دلیل که بدونید در خانواده مذهبی و انقلابی بزرگ شدم من و تمام خواهر ها و برادرم بخاطر اینکه آقای خامنه ای خطبه عقدمان را جاری کنند با مهریه ۱۴ سکه ازدواج کردیم. متاسفانه بعد ازدواج خیلی آرام در مسائل سیاسی به سمت خانواده همسرم گرایش پیدا کردم بطوری که دیگه حرف های آگاه کننده اطرافیان رو نمیشنیدم و به افرادی که مورد تأیید همسرم بودند رای میدادم. تقریبا دو سال پیش خواهرم که در زمان شهادت پدرم ۶ ماهه بود و همیشه در حسرت آغوش پدر بود به رحمت خدا رفت و در آغوش پدرم به خاک سپرده شد این اتفاق تمام ذهنیت مرا بهم ریخت و باعث شد تا به واکاوی کارهام در سال های گذشته بپردازم اوایل بخاطر اینکه آنقدر در ظلمت بودم و در میدان جهالتم مست، بسیار پرخاشگر و عصبی شده بودم و همسرم را مقصر در این اشتباهات اعتقادی سیاسی می‌دانستم تا اینکه یک روز بعد از کلاس شروع به صحبت با شما کردم هنوز حرف هام تمام نشده بود که به من تشر زدید... میشه گفت این برخورد شما ، آغاز تغییر رفتارم شد با ادامه کلاسها و انس با قرآن رویه زندگی ام تغییر کرد ضمن احترام و محبت به همسرم ، خودم به تحلیل مستقل می‌پردازم و نظرات همسر و اطرافیانم را با قرآن می سنجم و در تلاش برای خودشناسی و اصلاح رفتار هستم اما متأسفانه هر چه پیش می روم عذاب وجدانم بیشتر و بیشتر می شود طوری که بارها گریه میکنم و نمیدانم که عمل (انتخاب روحانی) و اثر عمل من مستحق چه عذابی ست؟ این روزها و شب ها با دیدن بچه هایی که بی گناه مثل ما از نعمت پدر محروم شدند عذاب وجدانم صد چندان شده و نمی دانم که باید چه کار کنم؟ به ایشان عرض شد: خوشا به حال شما که نورچشمی یک « شهید زنده » هستید. و ما شاء الله به اراده و توفیق شما در متحول شدنتان و پشیمانی از انتخابتان. لطفا مرا به خاطر آن « تشری » که زدم و به مقام والای شما جسارت کردم ببخشید. حضرت آقا در تمام انتخابات می فرمایند: اگر بر اساس « حجت » به هر که رأی بدهید و بعدا معلوم شود که آن منتخب صلاحیت لازم را نداشته، در پیشگاه الهی إن شاء الله مأجور هستید. خداوند باب استغفار و توبه را برای همین قصورها و تقصیرات ما باز گذارده و قطعا به همه قاصرین و مقصرین و متخلفین فرصت می دهد و آنها می توانند سرنوشت خود را اصلاح کنند و به صراط حق برگردند زیرا « جناب حر بن ریاحی » ثابت کرد که می توان « سرنوشت را از سر نوشت. » الحمد لله شما هم فرزند شهیدید و هم بانویی مومنه و هم مادر هستید پس بسیار نزد خداوند منان، محترم و مستجاب الدعوه هستید لطفا از عمق قلب پاکتان برای تمام افرادی که از روی غفلت یا جهالت یا لجاجت از این دولت دروغگو و خائن و وقیح و رذل حمایت کرده یا حمایت می کنند، بیداری و بصیرت و معرفت و هدایت طلب کنید. و امیدوارم با تمسک به ریسمان آسمانی ولایت ، عاقبت به خیر باشید. إن شاء الله تعالی 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۳ سلام و صلوات و برکات الهی بر شما أعضاء مشتاق و فعال گروه *جوانان مهدوی* و *والدین امانتدار.* از پاسخ های پر نکته و مستند و مستدل و زیبای شما بسیار بسیار متشکرم. پرسش این بود که: چگونه « *عزت الهی* » به *مؤمنین* می رسد؟ خداوند *حکیم* ، *علیم* ، *غفار* ، *غفور* ، *مقتدر* .. » قطعا *عزيز* است: { *فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً* (فاطر/ ۱۰)} یعنی: هیچ عاملی در زمین و آسمان نمیتواند او را در تحقق اراده اش، *عاجز* کند: {وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ *غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ* ... (۲) ... فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ *غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ* ... (توبه/۳)} پس « *رسول و سفیر* » او هم قطعا « *عزیز* » است: {وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ *لِرَسُولِــهِ* (منافقون/۸)} بنابراین هر كه خدا را « *خالق، مالك، رب، ولی، رازق، ناظر، سميع و بصير* » خود بداند و *همه چيز* خود را « *مال خدا و امانت الهی* » ببیند و *عاقلانه و صادقانه* و در تمام ابعاد زندگی خود، كاملاً *تسلــيم تعاليم قرآنِ* او و *مطیع كلام و تابع سنت رسول و سيره أولياء* او باشد و در هر شرائطی فقط به او *توكل* کند، قطعا *عزيز و عزتمند* خواهد بود. پس فقط آنهائی که « *معيت* » خدا را باور دارند، « *خدا دارند* »، و آنها که خدا دارند قطعا « *هیچ ترس و غم و اندوهی* » ندارند: { إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا *فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ* (احقاف/۱۳)} و آنها نه تنها *تحت تأثير هيچ حادثه یا گفتار و رفتاری* قرار نميگيرند و *منفعل و جوگیر* و از صراط حق، *منحرف* و از *استغفار و توبه و خودسازی و إصلاح خود* ، *ناامید* نمی شوند، بلکه تمام عوامل زمين و آسمان هم در خدمت آنها و « *مسخّر* » آنها خواهند بود. چرا؟ چون: « *من كان لله، كان الله له* » (هر که در بست برای خدا باشد، خدا با تمام قدرتش حامی او و برای اوست.) أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه در « نامه ۵۳ نهج البلاغه » به مالک أشتر می فرمایند: *فَإِنَّهُ جَلَّ اسْمُهُ قَدْ تَكَفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ وَ إِعْزَازِ مَنْ أَعَزَّهُ* (خداوند قطعا کفالت و کفایت می کند هر که تعالیم او را حمایت کند و *عزیز و نفوذناپذیر می کند* هر که ارزشهای او را عزیز بدارد و با مال و جان خود، *مدافع حریم و حرم الهی* باشد.) *پرسش مهم دیگر:* لطفا با استناد به *سه آیه از سوره بقره* بفرمائید: رئیس دولتی که خوب سخنرانی می کند اما *قلبش تسلیم عقل و وحی و حق* نیست، و برای *نفی دروغگوئی* خود، خدا را هم وقیحانه *شاهد* می گیرد، و با *نماینده منصوب خدا،* « *خصومت کهنه و دیرینه و کینه حسودانه* » دارد، از *عزت شغلی و مصونیت قانونی* خودش چه استفاده ای می کند؟ 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۴ بانوی محترمی فرموده اند: اینکه شما میفرمایید باید انتظار داشته باشیم ولی توقع نداشته باشیم نمیدونم چرا نمیتونم هضمش کنم مثلا من انتظار دارم مادرم ، دوستم یا خواهرم به من محبت کنن، ولی نمیکنن و من ناراحت میشم و ناخودآگاه فاصله میگیرم ازشون ، سعی میکنم بهشون محبت کنم ولی دیگه انگار یه فاصله ای بین خودم و اونها احساس میکنم. چیکار کنم؟ به ایشان عرض شد: اینکه می خواهید دیگران به شما *محبت کنند* ، یک *توقــع کودکانه* و یک *خواسته نفسانی و خودخواهانه* است. انسان عاقل و بالغ و *رشدیافته* از این خوشحال می شود که بتواند بزرگوارانه *یتیمی* را نوازش کند یا *مستضعف* یا *درمانده ای* را مورد حمایت قرار دهد یا به والدینش و همسر و فرزندانش به شاگرادانش و به مردم ، با صداقت و اخلاص و بدون هیچ چشمداشتی، *محبت* کند. (مثل محبت بی دریغ مادر نسبت به فرزندش) قطعا *لذت و شور و نشاطی* که در *ابراز محبت* نسبت به دیگران هست در *گدایی محبت از دیگران* نیست. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۵ با سلام و احترام و تشکر از سه بزرگواری که در گروه و آنها که در خصوصی پاسخ دادند. بله همانطور که همه متوجه شدند آن آیات، عبارتند از: ۱ـ وَ مِنَ النَّاسِ، ۲ـ *مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا،* ۳ـ وَ *يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما في‏ قَلْبِهِ،* ۴ـ وَ *هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ* (۲۰۴) ۵ـ وَ *إِذا تَوَلَّـــى،* ۶ـ *سَعـى*‏ فِي الْأَرْضِ، ۷ـ *لِيُفْسِدَ فيها،* ۸ـ وَ *يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ* وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ (۲۰۵) ۹- وَ إِذا قيلَ لَهُ *اتَّقِ اللَّهَ،* ۱۰ـ *أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ* فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ (بقره/۲۰۶) به نظر می رسد در ترجمه ی این سه آیه باید حداقل به *۱۰ مورد* زیر بیشتر دقت کرد: ۲ـ وَ *مِنَ النَّاسِ:* او *یک* نفر برآمده از مردم است. یعنی مردم در *انتخاب* او *قاصر یا مقصر* هستند. ۲ـ *مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا:* یعنی: در بیان سخنان منافقانه و فریبنده (علیه دنیا و ظاهرا موافق با تعالیم الهی)(برای ایجاد جنگ روانی)، *بسیار حرفه ای* است تا جائی که حتی تو را ای *رسول خدا،* به تعجب وامی دارد. ۳ـ وَ *يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما في‏ قَلْبِهِ:* یعنی: چون *بسیار دروغگو* است، برای فریب مردم، *با بی پروائی و وقیحانه،* خداوند سمیع و بصیر را *گواه صدق قلبی* خود معرفی می کند. (یعنی: هرگز از علم خداوند بر دروغگو بودنش، هیچ إبائی ندارد.){(مانند إبلیس که برای حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما، *قسم* خورد که از خیرخواهان است:وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحينَ (اعراف/۲۱)} ۴ـ وَ *هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ* : در حالی که *خداوند* او را *کینه توزترین دشمن* می داند و می نامد. ۵ـ *إِذا تَوَلَّى* : یعنی وقتی (با پشت کردن به عقل و وحی و با خدعه) *متولی* بخشی یا تمام کشور میشود. ۶ـ *سَعـى*‏ فِي الْأَرْضِ: *فقط تلاش* می کند. (اما به خاطر اینکه *خداوند مکر او را به خودش بازمیگرداند* او به تمام اهداف مورد نظرش نمی رسد.) ۷ـ *لِيُفْسِدَ فيها* : تلاش او *تباه کردن* تلاش علمی خیرخواهان و زحمات اقشار مختلف مردم در عرصه های تولیدی، اقتصادی، کشاورزی، سیاسی، فرهنگی، صادراتی ... است. ۸ـ وَ *يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ* : *مهمترین سرمایه آینده ساز* و *زیرساخت بسیار ارزشمند* هر کشوری، *بانوان* آنجاست. از اهداف اصلی چنین *متولی ناصالح و دروغگو و حیله گر* به *ابتذال* کشاندن دختران و زنان است تا در نتیجه *نسل* مردم *در معرض بیداری* قرار گرفته هم، (بدون جنگ و خونریزی و بدون سر و صدا) منقرض شود. (رسما اعلام شد که در سالهای اخیر، بیشترین بودجه تکثیر نسل، برای جلوگیری از زاد و ولد هزینه شده است.) ۹ـ إِذا قيلَ لَهُ: *اتَّقِ اللَّهَ* : بارها و بارها، رهبری، مراجع، علماء، مراکز تحقیقاتی و علمی، دانشگاهیان، متخصصین و فرهیختگان به او *هشدار* می دهند. ۱۰ـ *أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ* : اما *آن متولی ناصالح و اهل خدعه و مکر و حیله،* از *عزت و مصونیتی* که قانون به او داده و رهبری بر حفظ آن تاکید دارد، سوء استفاده می کند و *حق الناس = إثم* را در مراکز تولیدی و مسکن و بورس و بازار و غیره، *پایمال* می کند. چنین فرد خائنی، در بیان صریح خداوند، ملعون و لایق جهنم است: فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۶ آرامشی که گفته شده با ازدواج به دست می آید از چه نوع آرامشی است؟ زیرا در تمام طول زندگی چه آقا وچه خانم حتی پس از ازدواج انسان همیشه با مشکلاتی روبه رو می شود که احتمالا برهم زننده آرامش باشد واز جانبی دیگه... *نکته اول:* خداوند در قرآن، *چهار چیز* را عامل *سکون و آرامش* معرفی فرموده است: اول: *شب* را : هُوَ الَّذي *جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فيهِ* ... (یونس/۶۷) اللَّهُ الَّذي *جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فيهِ* ... وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ (غافر/۶۱) أَ لَمْ يَرَوْا *أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فيهِ* ... (نمل/۸۶) دوم: *شب و روز* را: وَ لَهُ *ما سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهارِ* ... (أنعام/۱۳) وَ مِنْ رَحْمَتِهِ *جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لِتَسْكُنُوا فيهِ* ... وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (قصص/۷۳) سوم: *بیت* را: وَ اللَّهُ *جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً* ... (نحل/۸۰) چهارم: *زن* را: يا آدَمُ *اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ* ... (بقره/۳۵) يا آدَمُ *اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ* .. (أعراف/۱۹) وَ مِنْ آياتِهِ *أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها* .. (روم/۲۱) *چرا زن؟* زیرا دختران و زنان (با ظرافت، لطافت، زیبایی و جذابیتهای خاصی که خداوند به آنها امانت سپرده) می توانند *ریحانه* و *سرشار* از *روحیه، زندگی و أنگیزه و شور و نشاط* باشند و *بهجت* بیافریند. *نکته دوم:* آب داخل لیوان و پارچ و حوض و استخر، حتی اگر خیلی تکان بخورند باز *متوقف* و *راکــد* اند، لذا پس از مدتی که حبابهای هوای مخلوط در آنها، خارج شوند،آب آنها، گندیده و بدبو و بدرنگ می شود. اما با اینکه *خون* در کیلومترها رگهای داخل بدن انسان زنده، *استقرار* دارد ولی *راکد* نیست بلکه *حرکت و جریان* دارد. یعنی آن جویبار، دائما از *سرچشمه،* شارژ می شود، هر *جریانی،* اگر *بدون تلاطم و هیجان و اضطراب و امواج بلند* و *جاری* هم باشد، *آرام و ساکن* نامیده می شود. پس *جنس* سکینه و آرامش، از نوع *اضطراب و هیجان نداشتن* و *استقرار روحی و روانی داشتن* و از *الطاف خاصی* برخوردار شدن است. (اما احتمالا از جنس *اطمینان* نیست.) *نکته سوم:* طبق آیات فوق، *فقط* انسان، میتواند (اگر بخواهد) *در* شب، *در* روز، *در* بیت (مسکن) و *با* زن، خود را از *تلاطم و هیجانات* دور نگهدارد و به *سکون و آرامش* برسد. پس اینکه آیه ۷۳ سوره قصص می فرماید: *وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ* یعنی به *خواست خود انسان* بستگی دارد که *قدردان* شب، روز، بیت، زن باشد و بخواهد با آنها به آرامش برسد یا خیر لذا قرآن در « آیه ۶۱ سوره غافر » فرمود: *وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ* یعنی اکثر مردم، از *شب* (و از روز و از بیت و از زن)، برای *آرامش یافتن* خودشان استفاده نمی کنند. پس این *چهار مورد،* انسان را *آزمونهای دائمی* خداوند، *معاف* نمی کنند و اینکه حضرت ابراهیم صلوات الله علیه فرمود: *رَبَّنا إِنِّي *أَسْكَنْتُ* مِنْ ذُرِّيَّتي‏ بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ ... (ابراهیم/ ۳۷)(من برخی از نسل خود را در سرزمینی غیر قابل کشت مستقر کردم ..) به این معنی نیست که حضرت هاجر و حضرت اسماعیل علیهما السلام، در آن سرزمین بی آب و گیاه، یک زندگی بی دردسر و بسیار راحتی داشتند. *نکته چهارم:* هر *بانوی مؤمنی* برای اینکه برای همسرش، *ریحانه و آرامش بخش* باشد، باید یک دستش در دست خداوند *عزیز و مقتدر* باشد که *سرچشمه آرامش* است. پس *قبل* از اینکه *آرامش* ببخشد، خودش از *سرچشمه نامحدود الهی،* آرامش می نوشد. (هر چند که شوهرش مثل فرعون باشد و نخواهد به آرامش برسد.) *نکته پنجم:* همانطور که شما هم متوجه شدید، وقتی زن و مردی با *اطاعت از أمر الهی،* ازدواج می کنند در واقع *لایق و قابل و مستحق* آرامش می شوند، *حتی اگر ارتباط یک نفرشان* با خداوند، *قطع* شود. لذا حضرت نوح و حضرت لوط علیهما السلام و امام حسن مجتبی صلوات الله علیه قطعا *آرامش* داشتند هر چند که زنان بدکارشان، هرگز روی آرامش را ندیدند. *نکته ششم:* *اولین هدیه بسیار ارزشمند* به هر *عروس و داماد مؤمنی* را *خداوند* می دهد: *وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَـــوَدَّةً وَ رَحْمَـــةً* ... (روم/۲۱) اما *این هدیه* هم *مشروط* است به اینکه *توجه* هر کدام از عروس و داماد مؤمن، به *خالقشان* باشد و بخواهند با ازدواج، *به او برسند* (نه اینکه به هم برسند یا به اهداف دنیوی برسند.) امیدوارم تا حدودی مطلب برایتان روشن شده باشد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۷ ببخشید استاد، یه سوالی بدجوری گیجم کرده، درمورد (قطرات بارانی93) این که شما میگین دختران باید ازدواج کنن تا این کار هایی که شما میگین را انجام بدن تا به مقام زن بودنشون برسن، پس اون قسمت از سوره آل عمران که در مورد حضرت مریم صحبت میکنه، ایشون بدون شوهر به مقام زن بودنشون رسیدن و به نظرتون اینو نمیرسونه که خانم ها حتی وقتی مجرد هم هستن میتونن همون زن بودنشون رو به جا بیارن؟ ببخشید خیلی گیج شدم، از یه طرف داشتم سوره آل عمران رو میخوندم، وازطرفی هم مطالب گروه رو دنبال میکنم نمی‌فهمم الان دقیقا چی درسته؟ خدا با تعریف کردن ماجرای حضرت مریم چیو پس میخواسته بگه؟ البته شما خیلی توضیح دادین ولی متاسفانه بازم متوجه نشدم و گیج شدم هر دختر یا پسری که عاقل و بالغ می شود باید « تکلیف » عقلانی و الهی خودش را بفهمد و آن را انجام دهد. و اولین تکلیف یک دختر و پسر مؤمن، « آماده شدن » برای أمر مقدس ازدواج است. حالا اگر خداوند « لازم دید » و اراده کرد که (دختری که خود را برای ازدواج آماده می کند)، بدون شوهر، فرزنددار شود، این کار « خلاف روال عادی و خارق العاده و معجزه » نامیده می شود اما چیزی « گیچ کننده ای » نیست. پس شما باید برای « آماده تر شدن خودتان » همچنان تلاش کنید. احتمالا پیام آیه مورد نظر شما اینست که: (همانطور که بی عشق خامنه ای نتوان عاشق مهدی شد) بدون ازدواج و جهاد شوهرداری هم به « بچه » نمی رسید. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۸ استاد، تشکر برای پاسخی که زحمت کشیدید آیا یک مرد با تقوا مردی زمینی ست؟ تمام مردان « زمینی » هستند. یعنی اگر در اوج ایمان و تقوا هم باشند، اگر بلعم باعورا هم باشند، اگر صحابه خاصی چون طلحه و زبیر هم باشند، اگر مراجع تقلیدی مثل آقای منتظری و ..... باشند ... باز به تحقق آیه ۳۴ سوره احزاب نیازمندند تا ایمان و تقوای آنها « نهادینه » شود. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۷۰۹ عقد ازدواج عهد است یا میثاق؟ بنظر خودم هر دو میتونه.... احتمالا « عهد » پیمانی است « نانوشته » که در « ذات هر نوع توانایی » قرار دارد و انسان (و هر مخلوقی) به اندازه « توانایی های خدادادی خــــــودش، نسبت به خداوند متعهد است. » (خودکار به اندازه جوهرش بــــاید بنویسید.) اما « میثاق » پیمانی است نسبت به « چیزی خارج از خود » مثل « میثاق ازدواج » و یا « میثاقی » که خداوند از تمام « أنبیاء » صلوات الله علیهم برای « رســــولی » که « بعد » از آنان می آید گرفته است. پس همانطور که شما فرمودید: ازدواج از یک نظر عمل به عهد با خداست و از یک نظر عمل به میثاق با همسر است. اما هم زن و هم شوهر با « عقد با خدا » با هم « محرم » می شوند. انسان به خاطر توانایی هایی که دارد حتما « متعهد » هست اما می تواند به تعهداتش عمل نکند و در جهنم معذب شود. 🍃واژه: # عهد @dr_ghofrani2