eitaa logo
محمد رضا
137 دنبال‌کننده
30هزار عکس
23.4هزار ویدیو
566 فایل
ذوالفقار فدائیان آقا سید علی خامنه ایی حفظه الله در صورت نیاز به ارتباط با مدیر کانال به اکانت محمد رضا پیام ارسال بفرمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
سند دیگر این است که از حدود دو هفته یا سه هفته قبل از اغتشاشات، یک مذاکراتی در دوحه بعد از سفر جوزف بورل به تهران در رابطه با بحث هسته‌ای ایران شکل گرفت. آنجا گفته شد که ایران با اروپا به توافقاتی رسیدند و چرخه‌ی گفت‌وگوهای هسته‌ای یک مقداری فعال شد. ایران هم در این فاصله در خصوص بازرسی‌ها و آن سه مرکز ادعایی آژانس انعطاف‌هایی نشان داده بود و کار داشت با گفت‌وگو جلو می‌رفت؛ هم نمایندگان اروپا بودند و با یک فاصله‌ی مکانی نمایندگان آمریکا بودند. اما حدود دو هفته قبل از آغاز اغتشاشاتی که در شهریور شروع شد یک دفعه آمریکایی‌ها مذاکرات را متوقف کردند و این آقای رابرت مالی، که هم مسئول میز ایران، هم معاون وزیر خارجه آمریکا و هم مسئول مذاکرات هسته‌ای است در پاسخ به آقای جوزف بورل که می‌گوید چرا متوقف کردید، می‌گوید دو هفته صبر کنید ایران امتیازاتی خواهد داد که تعجب خواهید کرد و اتفاقاتی در ایران می‌افتد که خودشان می‌آیند دنبال ما و امتیازات ویژه‌ای خواهند داد!! خب این هم نشان می‌دهد که قبل از آغاز اغتشاشات، وضعیت اغتشاشات و برنامه‌ها و حتی زمان آغاز اغتشاشات تا حدودی معلوم بوده است. ** آقای دکتر شما به نقش گروهک‌های ضدانقلاب و تجزیه‌طلب کُرد اشاره کردید که از خیلی قبل‌تر طراحی و برنامه داشتند. رهبر انقلاب در بحث عواملِ میدانی علاوه بر تجزیه‌طلب‌ها، به بقایای رژیم پهلوی و منافقین و... ظرفیت‌های مختلفِ دشمن هم اشاره کردند. اینها نقش‌شان چه بود؟ چقدر شبکه‌هایشان را فعال کردند و چقدر ظرفیت‌هایشان را آوردند به میدان و وارد کار عملیاتی و میدانی این اغتشاشات شدند؟ تقریباً می‌شود گفت طیف دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی حتی آن جریاناتِ نرم متصل به نظام اینها تمام ظرفیت‌هایشان را پای کار آوردند؛ از منافقین تا سلطنت‌طلب‌ها تا کمونیست‌ها تا ملی‌گراها تا جریانات شبه مذهبی مثل انجمن حجتیه تا جریانات سلفی- تکفیری‌ها تا به هر حال گروه‌هایی که رسماً توسط کشورهای خارجی ساخته شدند مثل جیش‌العدل و چه دولت‌هایی که در این مسیر هم‌گرا شدند مثل اقلیم کُردی، مثل آذربایجان، حتی از داخل ارمنستان، دوبی، در بلوچستان و پاکستان و به یک شکلی سرویس امنیتی عربستان و جریاناتی که توسط این‌ها یا از کانال این‌ها و از معبر این‌ها وارد کشور شدند اینها همه پای کار بودند؛ می‌شود گفت این استثنایی‌ترین مصاف این‌ها با جمهوری اسلامی بود؛ حالا بعضی‌ها تعبیر جنگ احزاب به کار بردند از حیث اینکه یک ائتلاف کاملی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفت ولی خب حالا از یک بعدی هم شبیه نیست به خاطر اینکه وضع جمهوری اسلامی ۱۴۰۱ با وضع پیامبر(ص) در زمان جنگ احزاب قابل تطبیق نیست. بالاخره آن‌موقع حضرت رسول(ص) در اوج مظلومیت و ضعف از نظر عِده و عُده بوده اما وضع جمهوری اسلامی که این نیست، از نظر عِده و عُده جمهوری اسلامی غلبه داشت بر مخالفان خودش ولی از حیث اینکه آنها در صور اسرافیلشان بدمند و هرچه امکانات است جمع کنند یک‌جا بیایند پای کار، از این حیث جنگ احزاب بود. خب همه‌ی اینها پای کار بودند و حرفشان هم این بود که این دفعه تا حل نشود ول نمی‌کنیم، باید برویم تا حل مسئله. لذا برای اینکه این اتفاق بیفتد آمدند رهبری حرکت را هم رقیق کردند هم سیال کردند برای اینکه بتوانند همه را زیر این خیمه جا دهند و کسی خارج از خیمه نماند. مثلاً در کنفرانس برلین که به روایت پلیس آلمان ۳۷-۳۸ هزارتا در آنجا جمع شدند در حین اغتشاشات و در زمانی که فتیله اغتشاشات یک مقدار پایین آمده بود، در آنجا به منافقین گفتند شما جلوی تریبون نباشید و بروید یک خرده عقب‌تر و جریانات بیشتر اجتماعی را آوردند جلو تا جریانات شناخته‌شده‌ی سیاسی. رهبری کار را یک مقدار رقیق کردند تا بتوانند همه را جا بدهند. دوم آمدند سیال کردند یعنی هر روز یک اسمی مطرح شد، هر اسمی یک طلوع و غروب داشت و این افراد می‌آمدند روی صحنه مطرح می‌شدند بعد محو می‌شدند، دوباره یکی جدید می‌آمد ظهور می‌کرد و دو روز بعد افول می‌کرد و باز فرد دیگر. این را می‌چرخاندند این ماجرای رهبری را، می‌چرخاندند به خاطر اینکه به اصطلاح همه را امیدوار نگه دارند، همه‌ی طیف‌ها را امیدوار نگه دارند. از همه‌ی ظرفیت‌های نظامی استفاده شد، از ظرفیت قتل، از ظرفیت خودکشی، از ظرفیت آتش زدن، از ظرفیت اتهام‌پراکنی، دروغ‌پردازی، حتی از ظرفیت رسانه‌های معتبر استفاده کردند. مثلا واشنگتن‌پست و نیویورک‌تایمز برای خودشان اعتباری داشتند اما اینها هم در این صحنه وارد شدند و آبروی خودشان را وسط آوردند. خودشان می‌دانستند فلان خبر دروغ است و می‌دانستند این دروغ پایدار نمی‌ماند (مثلاً ماجرای فوت رهبری یا ماجرای جانشینی رهبری بالاخره یک چیزی نبود که عقل زیادی بخواهد که این را تشخیص دهد خب چهار روز بعد رهبری می‌آمدند صحبت می‌کردند و چیزی باقی نمی‌ماند برای اعتبار این رسانه‌ها) اما با علم بر این هزینه‌ی گزا، با
ز این این کار را کردند. در واقع تمامی ظرفیت‌هایشان را خرج کردند. بله، این کار را کردند. مثل اینکه یک کسی یک پولی کنار می‌گذارد برای روز مبادا اینها روز مبادایشان امروز بود. پس می‌توانیم بگوییم که هیچ ظرفیت ذخیره‌ای را اینها نگه نداشتند، همه‌چیز را آوردند جلو و حالا هزینه‌شان خیلی زیاد است. اینها حالا که شکست خوردند، مدتی دچار مشکل می‌شوند برای اینکه بتوانند دوباره تدارکاتی را ایجاد کنند و به میدان بیاورند. شما نگاه کنید در این صحنه خیلی سریع راجع به تجزیه ایران صحبت شد، خیلی صریح راجع به اینکه پلیس را بُکُشید صحبت کردند و هیچ جریانی در دنیا نمی‌آید اینگونه صحبت کند بگوید بُکُشید! می‌گوید من کُشته شدم اما نمی‌آید در تلویزیون بگوید که بُکُشید! پلیس را بُکُشید! یک کسی مذهبی بود بُکُشید! یک کسی ظاهر مذهبی داشت بُکُشید! مساجد را آتش بزنید! قرآن را بسوزانند بعد در وبسایت‌هایشان نمایش بدهند. این موضوعات خب خیلی موضوعات عصبی‌کننده و تحریک‌کننده‌ای بود. حالا چرا این کار را کردند؟ اولاً آمده بودند که تمام کنند و حرکتشان هم دیوانه‌وار بود. من نمی‌خواهم بگویم حساب همه‌چیز را کرده بودند، به خیال خودشان می‌شد با این روش به هدف و نتیجه رسید ولی دیوانه‌وار بود به خاطر اینکه اینها باید ملت ایران را شناخته باشند بعد از ۴۴ سال. مگر می‌شود شما قرآن را آتش بزنید و یک جمعیت عظیمی در ایران نیاید به صحنه؟ مگر می‌شود شما پلیس را بکشید یکی مثل شهید روح‌الله عجمیان، یک جوان کارگر فقیر را در خیابان بُکُشید و کشته شدن این در ایران بازتاب نداشته باشد؟ خب اینکه مشخص است، یک آدم خیلی ساده هم باید بفهمد که ایرانی‌ها چه‌جور شخصیتی دارند؟ چه چیزی آنها را دور هم جمع می‌کند؟ چه چیزی باعث وحدتشان می‌شود؟ اینها را  طبیعتاً می‌دانستند ولی اقدام کردند. یعنی علی‌رغم این آمدند جلو و مثل آن ضرب‌المثلی که می‌گوید «مرگ یک‌بار شیون هم یک‌بار» گفتند می‌رویم تمام می‌کنیم ولی حرکتشان انصافاً دیوانه‌وار بود. آقای دکتر در سال‌های اخیر ما قضایای فتنه ۸۸ را داریم، آشوب‌های سال‌های ۹۶ و ۹۸ را داریم. اغتشاشات ۱۴۰۱ از حیث مُدل و الگو با آن موارد چه تفاوت‌هایی داشت؟ ببینید در آنجا موضوع صحنه‌ای بود، زنجیره نبود. یک صحنه‌ای بود یک جریانی را اینها می‌توانستند فعال کنند و معتقد نبودند که می‌شود کار را تمام کرد یا باید کار را تمام کرد. معتقد بودند این کارها آن نتیجه‌ای که می‌خواهیم را به دست می‌آورد کما اینکه راجع به تحریم‌ها هم همینطور فکر می‌کردند و می‌گفتند تحریم‌ها کفایت می‌کند، شما همین خطِ تحریم را بروید جلو جمهوری اسلامی یا نابود می‌شود یا تسلیم می‌شو.راجع به اغتشاشات هم اینها معتقد بودند که همین مقدار کفایت می‌کند برای چاشنی آن کاری که در تحریم‌ها ما انجام می‌دهیم برای اینکه حکومت را‌ بترسانیم. فضای داخلی ایران هم فضای منسجمی نبود یعنی مثلاً دولت ما یک دولتی بود که نسبتش با خود جمهوری اسلامی خیلی معلوم نبود در سال ۹۸ و قبلش ۹۶. در این دوره‌ها نسبت دولت با جمهوری اسلامی خیلی روشن نبود، آنها کانال داشتند داخل دولت و دولت را مدیریت می‌کردند، خیلی راحت دولت را مدیریت می‌کردند. بعضی‌ها واقعاً نیازی به اینکه آمریکا بخواهد خرج کند برای اینکه اینها همراهی کنند ندارند. آنجا اغتشاشات مکمل طرح دشمن و به صورت صحنه‌ای برای به ثمر رساندن آن ماجرای تحریم اقتصادی بود. اغتشاشات چاشنی بود برای اینکه جمهوری اسلامی را متقاعد کنند به اینکه راهی جز تسلیم ندارد اما در این صحنه آنها متوجه بودند که این کارزار فشار اقتصادی تمام شده و نظام از آن عبور کرده و اینجا اغتشاشات خودش شد موضوع، یعنی خود اغتشاش شد موضوع اول و راهی برای اینکه به اصطلاح ایران را به تسلیم وادار کنند لذا گسترش و توسعه پیدا کرد، خشن‌تر، عریان‌تر و پرتعدادتر شد به لحاظ سازمان‌ها و تشکیلات، ذخائر را آوردند وسط، این کارها را در پروژه‌های قبلی نکرده بودند. ** رهبر انقلاب در یک تفکیک کلی درباره‌ی عاملین این قضیه یک عده را گفتند همین جریانات معاند و گروهک‌ها و... هستند و یک عده را هم گفتند نوجوانان و جوانانی که تحت تأثیر فضای‌مجازی، هیجان‌زدگی، فریب خوردن و... درگیر شدند. یعنی زمینه‌های فرهنگی‌اجتماعی را اشاره کردند که وجود داشته و دشمن روی این سوار شده است. بالاخره بخشی از نوجوان‌ها یا جوان‌ها خیلی با سنت‌ها و عقاید دینی همراه نیستند و سبک زندگیِ به شدت مجازی‌زده‌ای هم دارند. بسترهای فرهنگی‌اجتماعی اغتشاشات را شما چطور تحلیل می‌کنید؟ سازماندهی اتفاق افتاده در این زمینه و بحث اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی را چطور باید صورت‌بندی کنیم؟ یک تعبیری من دیدم در این کتاب " توسعه‌ی شبکه‌های سکولارلیبرال در جوامع اسلامی" که دو نفر به نام آنجلس راباسا و چریل بنارد نوشتند که اینها دو نفر از نویسندگان مرتبط با یک کانون در نیویورک هستند که
در آنجا یک گروه تشکیل شدند از جمله بعضی چهره‌های ایرانی، چهره‌های سرشناس رسانه‌ای که در آنجا حضور دارند، بعضی چهره‌هایی که تابعیت دوگانه دارند مثل شیرین هانتر مثلاً یا همین جریان به اصطلاح نمازی‌ها اینها وصلند به آن حلقه‌ی مرکزی. این شبکه‌های سکولار وصل می‌شوند به یک مرکز برنامه‌ریزی و به تعبیر ما  یک آشپزخانه. در آنجا در صفحه ۱۳۳ این کتاب تعبیری دارد که جالب است می‌گوید: «برخی سازمان‌های جامعه‌ی مدنی در حال ظهور در خاورمیانه را می‌توان به شبکه‌هایی مرتبط ساخت که بر دموکراسی‌سازی و ترویج اسلام میانه‌رو و لیبرال متمرکز هستند» حالا این بحث‌ها مثلاً مربوط می‌شود به ۱۵- ۱۶ سال پیش. این کتاب مربوط به  ۱۵- ۱۶ سال پیش می‌شود و این بحث‌ها مربوط به ابتدای شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی است. خب ببینید در اینجا ما سه تا اقدام کنار هم را شاهد هستیم. یک اقدام همین شبکه‌های اجتماعی‌اند و به تعبیری گروه‌های بی‌نام‌ونشانند. افراد بی‌نام‌ونشانند که اینها بر اساس یک سری تمایلات وارد یک بستر به شدت غرب‌زده و غرب‌گرا می‌شوند و بدون اینکه خیلی توجه هم داشته باشند به شدت وارد این خانه و عضو این خانه می‌شوند، عضو این خانواده می‌شوند و از اینجا مطلب می‌گیرند و به اینجا مطلب می‌دهند، تحت سرپرستی قرار می‌گیرند، به آنجا خدمت می‌رسانند یعنی هم هدایت می‌شوند و خط می‌گیرند، هم سربازی می‌کنند. تولیدات اینها در راستای آن شبکه و هدف شبکه اتفاق می‌افتد. آن‌وقت یک هویت پیدا می‌کنند، یک فرهنگ می‌شود، یک سبک زندگی پیدا می‌کنند. اینها یک جریانند که هدایت اینها پیوسته و در عین حال خیلی نرم و ناشناخته است. دسته‌ی دوم بعضی شبکه‌ها در جامعه هستند که اینها هویت فنی خودشان را دارند، هویت تخصصیشان را دارند مثلاً انتشارات و مراکز نشر. خب مرکز نشر تخصصش این است که کتاب می‌گیرد چاپ می‌کند و در جامعه توزیع می‌کند و محصولات بر اساس ارزش ذاتی خودش در آن مرکز نشر پذیرفته می‌شوند، ارزش‌گذاری و توزیع می‌شوند. یا مثلاً کافی‌شاپ‌ها؛ خب اینها یک جریان اقتصادی و اجتماعی هستند که بر اساس نیازهایی که شهروندان پیدا می‌کنند به اینها خدمات می‌دهند و دخالت هم نمی‌کنند در محتوای آن چیزی که به آن خدمات می‌دهند. خدمات می‌دهند و پولش را می‌گیرند. یا مراکزی مثل آموزش زبان خارجی؛ خب آموزش زبان خارجی هم یک مرکز خدمات تخصصی‌ است. فرد مراجعه می‌کند و می‌خواهد زبان انگلیسی یاد بگیرد. خب زبان انگلیسی یک روش آموزشی دارد، یک زمان خاصی مورد نیاز است، اساتیدی هم که می‌توانند آموزش بدهند تخصص‌هایی دارند. اینها علی‌رغم اینکه کارکردهای تخصصی خودشان را داشتند اما کارکردهای سیاسی بهشان دادند. بعد اینها را به هم اتصال دادند، شبکه کردند؛ شبکه‌ی کافی‌شاپ‌ها، شبکه‌ی گالری‌ها در حوزه نقاشی، شبکه‌ی مراکز زبان، حتی این اواخر این مراکز جا به جایی مسافر و بعضی تاکسی‌های اینترنتی و از این قبیل و... اینها را هرکدام را جدا جدا سازمان دادند ولی اینها به هم ربط روشن نداشتند؛ مثلاً گالری‌ها یک جریان بودند، کافی‌شاپ‌ها، زبان‌کده‌ها، اینها هرکدام برای خودشان یک شبکه بودند جدا جدا و در اغتشاشات اینها دستور واحد گرفتند یک‌دفعه، مثل یگان‌هایی که جدا جدا آموزش می‌دهند و یک دستور صادر می‌شود همه‌شان به خط می‌شوند. ما یک اسنادی هم داریم و این سیاسی شدن اینها هم یک اتفاق طبیعی نبوده که حالا مثلاً من یک گالری دارم و ضمناً یک علاقه‌ی سیاسی هم دارم و حالا می‌خوام علاقه‌ی سیاسی‌ام را هم دخالت بدهم. ما خبر داریم که سفارت فرانسه رفته به چندین گالری اطراف دانشگاه تهران مراجعه کرده و یک سری کالاهای خاص را که مربوط به یک طیف خاصی بوده که اینها مراجعه می‌کردند به آنجا با قیمت گزاف خریده؛ مثلاً تابلویی را که حداکثر ۳۰ دلار ارزش داشته را ۳۰۰۰ دلار خریده و این ارتباط گرفته. خب آن گالری برایش خیلی جذاب بوده که چه خوب! چه بازار پررونقی پیدا شد و من این کالاهایی را که روی دستم مانده بود را با چه قیمت‌های بالایی دارند از من می‌خرند و این اتصال و ارتباط برقرار می‌شود. بعد از مدتی به اینها می‌گویند شما اصلاً در این مسیر کار کنید و بعد اینها تبدیل می‌شوند به واحدهای آن مرکز عملیاتی که می‌خواهد اینها را مدیریت و هدایت کند‌‌. این در واقع نفوذِ نیمه‌سخت است چون اینجا پول رد و بدل می‌شود، سفیر دارد برنامه‌ریزی می‌کند، کالا دارد جابه‌جا می‌شود. ** دسته‌ی سوم شامل چه عواملی می‌شود؟ دسته‌ی سوم در اینجا آن سازمان‌های سیاسی هستند که این سازمان‌های سیاسی اصلاً مدعایشان سیاسی است برخلاف آن دوتا دسته‌ی دیگر، آن بچه‌ای که پشت اینترنتش نشسته و آن فرد صاحب گالری یا آن زبان‌کده، آنها ادعای سیاسی ندارند و اصلاً مبنایشان سیاسی نیست اما اینجا چرا، اینجا مبنایشان سیاسی است، یک حزب است، یک روزنامه است، یک دانشکده علوم سیاسی است. اینها در واقع باز یک فرم طبیعی دارند
و یک فرم غیرطبیعی دارند. کِی غیرطبیعی می‌شود؟ موقعی که اصول مسلّم سیاسی که در هر کشوری مورد توجه است زیرپا گذاشته می‌شود. اغتشاش به هم ریختگی جامعه است، قتل، آتش زدن، به هم‌ریختن، قوانین را زیرپا گذاشتن، امنیت را از مردم سلب کردن، خب اینها در همه جای دنیا خط قرمز است. در هیچ فرهنگی در هیچ زمانی از تاریخ این موضوعات توجیه نشده، پذیرفته نشده. حتی در انقلاب‌ها این را نمی‌پذیرند یا مثلاً تجزیه‌ی یک کشور خب این اصلاً منطق ندارد و در هیچ جای دنیا هیچ ملتی و هیچ گروهی نمی‌تواند از تجزیه‌ی کشور حمایت کند یا نسبت به آن بی‌توجه باشد یا مثلاً در خصوص پرچم خب پرچم نماد ملی یک کشور است، کسی نمی‌تواند بگوید من ملی هستم اما حالا پرچم را بی‌احترامی کردم که کردم چه اهمیتی دارد این؟ خب اینها خطوط قرمز ملت‌ها هستند. این می‌شود کارکرد غیرطبیعی یک حزب، یک دانشکده علوم سیاسی، یک روزنامه. خب در این صحنه چه شد؟ آن جریان اول که دیگر حالا یک تربیتی پیدا کرده بودند (البته حالا حجم و عددشان هم حجم و عدد خیلی غالبی هم نیست، ضرر و مسئله دارد ولی اینطور نیست که آن دسته‌ی اولی‌ها را ما بگوییم یک اکثریتی از جوان‌های ما اینگونه هستند، ضمناً همه‌شان هم اهل عملیات نیستند. این هم نیست که بگوییم هرکسی سرش در این شبکه‌ها بود حتماً اغتشاشگر هم هست) و دسته‌ی دومی‌ها که شبکه شدند و دسته‌ی سومی‌ها آن احزاب و... به هم پیوست شدند و هرکدام از اینها در این فضا مثل یک صحنه‌ی تئاتر، اینها عمل کردند. شما نگاه کنید آقای خاتمی اول اغتشاشات یک علامت محدود می‌دهد که ما با شماییم و عناصری که مرتبطند با آقای خاتمی یک علامتی می‌دهند. بعد این تئاتر می‌آید در یک نقطه‌ای حالا نیاز به نور زرد دارد. خاتمی می‌آید بیانیه می‌دهد می‌گوید بله این شعار «زن، زندگی، آزادی» شعاری است که مردم راه خودشان را پیدا کردند و حکومت بهتر است که با آنها همراه شود و به اینها کمک کند!! بنابراین اینها یک جریان شدند و این اصلاً اتفاقی نبوده. انتشار آن یادداشت آقای میرحسین موسوی قبل از اغتشاشات و اتهام‌زنی راجع به رهبری و جانشینی رهبری که بعد از آن در روزنامه‌ی واشنگتن‌پست تبدیل به یک مقاله‌ای شد و این ادعا آنجا مطرح شد اینها اصلاً با هم بی‌ارتباط نیستند، نمی‌توانند بی‌ارتباط باشند، جنس‌شان یکی است چون اینها همدیگر را نقد نمی‌کنند. میرحسین نمی‌گوید که بله من این را گفتم ولی این ربطی به من نداشت. آقای خاتمی نمی‌گوید اینهایی که رفتند شهید روح‌الله عجمیان را آنگونه به شهادت رساندند به من ربطی ندارند. تأیید نمی‌کند، رد هم نمی‌کند. بعداً آخر کار هم می‌آید می‌گوید حق با اینهاست که گفتند زن، زندگی، آزادی. یعنی اینجا می‌آید مشخص می‌کند. اینها اصلاً اتفاقی نیستند. به صورت تنظیم شده، برنامه‌ریزی شده آمده جلو و یک صحنه‌ی تئاتری را اینها خواستند شکل دهند ولی خب غافل بودند از اینکه آن شخصیت اعظم و آن ملت و آن تماشاچی هوشیار متوجه است که چه اتفاقی دارد روی صحنه می‌افتد. برخی چهره‌های فعالِ سلبریتی‌های ورزشی و هنری در این قضیه‌ی اغتشاشات هم در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرند؟ بله در دسته‌‌ی دوم قرار می‌گیرند. چرا دسته‌ی دوم؟ برای اینکه اینها کارکرد تخصصی دارند اما می‌بینیم به‌عنوان نمونه علی دایی علی‌رغم اینکه برایش توضیح داده شده، مفصل کسانی رفتند توضیح دادند که آقا بیا برویم خانه‌ی این آدمی که تو ادعا کردی، بیا برویم آنجا پدرش را ببین مادرش را ببین اقوامش را ببین، این اینجوری بوده. خب حرف از این محکم‌تر نمی‌شود که آقا تو این یک موردی که برداشتی ادعا کردی را بیا تا تهش برویم ببینیم چیست. باز ایشان می‌آید دو ماه بعد از آن ماجرا برای روزهای ۱۴,۱۵,۱۶ باز مطلب می‌زند، مغازه‌اش را تعطیل می‌کند. خب این معلوم است که بحث اشتباه نیست، بحث موردی نیست، یک جریانی است. در بستر هنری‌اش هم همین است لذا می‌بینید که هرروز خبر می‌دهند که یک هنرپیشه‌ای کشف حجاب کرد و... در تحلیل کلان ماجرا، بحثی که رهبر انقلاب مطرح کردند این بود که اقدام دشمن و این طراحی‌ای که داشت اقدامی از روی «انفعال» بوده است. یعنی در مقابل حرکتِ پیشرفت و اقتدار کشور اینها دست به این اقدام زدند. به عنوان سوال آخر این موضوع را چگونه تحلیل می‌کنید؟ این مسئله از دو منظر قابل بررسی است. یک منظر این است که خب غربی‌ها در سالهای اخیر به شدت نگران شدند که آن سرمایه‌گذاری که آنها طی بیست سال، شاید هم بیشتر کرده در داخل ایران و یک کسانی را از داخل جامعه‌ی جمهوری اسلامی جذب کردند که بعضی از این مجذوبین به شکل افتضاحی در خدمت آن دستگاه سیاسی آمریکا قرار گرفتند (امثال علی افشاری) و بعضی‌های دیگر هم نه، فنی‌تر کار کردند، یک خرده محترمانه‌تر کار کردند و اینها آرام آرام در نظام جمهوری اسلامی وجه حداکثری به خودشان گرفتند یعنی یک حداکثری در دولت، در مجلس، در دانشگاه، در شوراهای
سیاست‌گذاری کشور، در مراکز کارشناسی، در رسانه‌های ما و جاهای مختلف حتی در صدا و سیما و در احزاب، در دسته‌های سیاسی، در آن شخصیت‌هایی که دیگر مطرح شده بودند، شخصیت‌های برجسته‌شده. خب این جریان در نظام تبدیل شده بود به یک جریان حداکثری و داشتند نظام را از داخل از بین می‌بردند. آن تعبیر صورت و سیرت نظام که حضرت آقا در دانشگاه علم‌وصنعت سال‌ها پیش فرمودند که ممکن است یک زمانی برسد که جمهوری اسلامی به لحاظ اسم باشد ولی از لحاظ محتوا نباشد ناظر به همین بود. خب اینها آمده بودند در سیستم جمهوری اسلامی وجه حداکثری پیدا کرده بودند. نظام طبیعتاً باید خودش را خلاص می‌کرد از این صحنه. پس یک مطلب این است که غربی‌ها می‌خواهند عوامل خودشان را برگردانند در صحنه‌ی جمهوری اسلامی. احساسشان این است که آقای رئیسی کارهایی دارد می‌کند که اگر به نتیجه برسد یک انتخابات پرشوری را جمهوری اسلامی رقم می‌زند و اینها را از صحن و سرا کاملاً پاکسازی می‌کند و این سرمایه‌گذاری غرب را کاملاً بر باد می‌دهد. بنابراین این کاملاً باید برگردد. این یک منظر است به این موضوع. یک منظر دیگر خارج از این بحث‌های داخلی این است که ما در سطح بین‌الملل در یک شرایط ویژه‌ای قرار داریم. یعنی نظام جهانی در حال تغییر و دگرگونی است و غربی‌ها عقب افتادند از این قافله و همه‌چیز دارد به ضرر آنها پیش می‌رود و آنها هم نمی‌توانند روی این روند اثر بگذارند و یکی یکی هم دارند اعتراف می‌کنند که آقا اوضاع دارد تغییر می‌کند. رئیس جمهور فرانسه می‌آید می‌گوید که غرب مرجعیتش را از دست داده، آمریکا دیگر ابرقدرت نیست. پاپ می‌آید مشابه همین را می‌گوید. در داخل کشورهای دیگر هم همین حرف است. وضعیت اتحادیه اروپا هم رو به افول است. آمریکا در حال از دست دادن نفوذش است و غرب در حال محاصره شدن توسط مخالفینش است و اینجا سه کشور نامدار وجود دارد که دارند فعال عمل می‌کنند: ایران، چین و روسیه. این سه‌تا باید ضربه بخورند. هرکدام به شکلی باید آسیب ببیند. یک کسی باید ضربه‌ی نظامی بخورد، روسیه. یک کسی باید ضربه‌ی امنیتی بخورد، ایران. یک کسی ضربه‌ی اقتصادی بخورد، چین. یک فرایند اینها تعریف کردند برای اینکه بتوانند این ارابه را اگر متوقف نمی‌شود کرد دست کم کُند کنند. فلذا این طراحی‌ها برای ایران انجام و دنبال شده و می‌شود. این هم یک منظری است که اینجا دیگر بحث این نیست که بخواهند صرفاً موافقین خودشان را برگردانند داخل دولت؛ یک کسی شبیه روحانی، شبیه میرحسین، شبیه خاتمی بیاید بالا که جمهوری اسلامی را نگه دارد و متوقف کند. فراتر از این است. البته این دو رویکرد قابل اتصال هم هستند یعنی کاری که غربی‌ها در منظر دوم دنبال می‌کنند با تکیه بر آن منظر اول هم می‌توانند پیش ببرند یعنی تلفیق می‌شود کرد. متوقف کردن ایران با ترکیب عنصر خارجی و داخلی. ولی من گمانم این است که الان غربی‌ها روی منظر اول بیشتر دارند کار می‌کنند و معتقدند که اگر می‌خواهند جمهوری اسلامی را متوقف کنند با داخل می‌شود متوقفش کرد با خارج نمی‌شود. اینها معتقدند و می‌گویند هم. همین چند روز پیش هم روزنامه‌ی واشنگتن‌پست یک مقاله‌ای زده بود که ترجمه‌اش در روزنامه‌ی کیهان چاپ شد. آنجا واشنگتن‌پست می‌گوید که شما دارید اشتباه می‌کنید. نمی‌توانید با آن روش‌های گذشته به نتیجه برسید. روش ترامپ جواب نداد و روش بایدن هم جواب نمی‌دهد. بروید با ایران به یک نقطه‌ای برسید و بعد اشاره می‌کند که شما بدون برساختن نیروهای داخلی نمی‌توانید درباره‌ی ایران به نتیجه برسید. بروید به دموکراسی‌خواهان در ایران کمک کنید. اینطوری دارد صحبت می‌کند. یعنی همین چیزی که من اینجا از این کتاب خواندم شما عین همین را با یک بیانی در واشنگتن‌پست می‌توانستید ببینید
❗️روایتی از یک عکس ترسناک! 😱 : به این عکس ترسناک نگاه کنید! تصویری از یک آزمایش موشکی ناموفق سپاه است که پدر موشکی ایران،مهندس طهرانی مقدم را خون به دل کرد گرچه او دست از تلاش برنداشت! اما بخش ترسناک این عکس دود و آتش منهدم شدن موشک نیست بلکه تاریخ درج شده در زیر این تصویر است.آن روزها که سپاه آزمایش‌های موشکی‌اش ناموفق بود،دورانی بود که منطقه در تب و تاب حمله آمریکا به افغانستان،بعد از یازده سپتامبر بود و در ایران دولت خاتمی روی کار بود(رویکرد این دولت در عدم همراهی با برنامه‌های موشکی سپاه واضح است)دورانی بود که بوش رییس جمهور آمریکا ایران را در کنار عراق و کره شمالی،محور شرارت نامیده بود! ما چنان روزهایی را پشت سر گذاشتیم و کشور آرمان ظهور،ایران،سرافراز پیش رفت. 21سال گذشت و امروز که برد موشکی ما تا قلب آمریکا هم می‌رسد،موشک هایپرسونیک هم داریم،در صنعت پهپاد هم پیشرفته‌ایم و حرف اول را در جهان می‌زنیم و دولت کنونی در ایران،علیه سپاه کارشکنی نمی‌کند،نیرو‌هایی مثل حشد الشعبی در عراق و انصار الله در یمن و حزب‌الله در لبنان را پرورش داده‌ایم، حالا وقتی به این عکس نگاه می‌کنیم باورمان نمی‌شود چنان روزهایی را از سر گذراندیم و کشور قد خم نکرد! امروز چنان قدرتمندیم که به جای نگرانی از دشمن خارجی،دیگر باید نگران خودمان باشیم که در اثر غرور خودمان زمین نخوریم آنچنان که در جنگ اُحُد،غرور پیروزی و طمع جمع کردن غنیمت،سپاه اسلام را زمین زد!موج جدید جنگ ترکیبی دشمنان ایران هم می‌گذرد و ایران قوی‌تر می‌شود!روح شهید طهرانی مقدم شاد و ایران،کشور آرمان‌ظهور آباد @MNRAHI
هدایت شده از رسول
💢بسمه تعالی💢 🔰 عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد‼️ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: " لا تکرهوا الفتنه فی آخرالزمان فانها تبیر المنافقین" = فتنه های آخرالزمان را ناخوش نپندارید زیرا به وسیله آنها منافقین رسوا و نابود می شوند. براستی چقدر باید تلاش می کردیم و یا هزینه می نمودیم تا چهره های منافق و نفوذی دشمن را از بدنه جامعه و مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر بویژه حوزه های فرهنگی و هنری و ورزشی و سیاسی و..... شناسایی و مقابله و پاکسازی می کردیم ، تازه اگر با پیچیدگی های عالم سیاست آیا موفق می شدیم یا نه؟ و حال با وجود پلشتی و پلیدی و خسارت های فتنه ها بویژه فتنه اخیر، بفضل الهی در آتشی که عوامل مستقیم و غیر مستقیم فتنه خود برافروختند گرفتار آمده ( باش تا صبح دولتت بدمد) و دست های مرموز فتنه اینبار از آستین آمریکا و انگلیس و اسرائیل و عربستان و دیگر کشور های غربی و اروپایی و عبری و عربی در توطئه ای جهانی بیرون آمد و بیچاره سلبریتی های نادان و بی ظرفیت و بی فرهنگ با محاسبات غلط و طمع های شیطانی که خدا می داند تا کنون چه میزان خیانت به ملت و کشور را در سبد نوکری و جاسوسی و وطن فروشی برای خوشایند دشمنان مردم ایران ذخیره کرده و جای داده اند، یکی پس از دیگری رسوا و افشا گردیدند. فقط کافی است از این فرصت طلایی و بی نظیر، مسئولان و مدیران انقلابی و مردمی و وظیفه شناس اینبار هرگونه مسامحه و ملاحظه را کنار گذارده و حریم کشور را برای همیشه از حضور دلقکها و چهره های بی معرفت و بی بصیرت و بی فرهنگ پاکسازی نمایند. در این راستا انتظار می رود گام اول را وزارت ارشاد دولت مردمی و‌مکتبی و انقلابی آقای رئیسی بردارد ، زیرا امسال اولین سال جشنواره فجر است که می شود جشنواره فیلم فجر را برای همیشه اصلاح و به مسیر ارزشهای انقلاب اسلامی برگرداند. حال که افکار عمومی و گندکاریهای چهره ها و بازیگران بی فرهنگ و سلبریتی های مزدور و وطن فروش درآمده است کمترین توقع و انتظار ملت این استکه پای این جماعت منفعل و مرتجع و بیمار به جشنواره فجر باز نشود. زیرا که جشنواره فیلم فجر جایگاه و شان بلند و بالایی در قد و قامت سلیمانی ها دارد و جای طرفداران منافقین و اغتشاشگران هرگز نیست . جای کسانی که از قاتلین روح الله عجمیان و آرمان علی وردی طرفداری کردند نیست . یاحق ! ♨️لطفا به طور گسترده در گروهها و دوستان به اشتراک بگذارید. 🌷روز ولادت حضرت مادر ، فاطمه اطهر (س) و بنیانگدار جمهوری اسلامی امام خمینی - ۱۴۰۱ ✍ ابوالقاسم علیزاده 🇮🇷 🆔 رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
⭕️زن جوان سعودی و 2 مرد (یکی از ‎نیجریه ) به دلیل ارسال ویدیوی TikTok از خود در حال رقصیدن در خیابان در جده دستگیر شدند! 🔻این مزدورای اینترنشنال با چه رویی جوونای ایرانی رو برای توی کوچه رقصیدن تحریک میکنن!! «علی فرحزادی» 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
هدایت شده از 🔭🔍 بصیرت عمار
13.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆کارشناس مزدور سعودی‌اینترنشنال: توهین به مقدسات مسلمانان حق فرانسوی‌ها است، اگر دوست ندارید جمع کنید برید از اینجا ♦️جاهلیت مدرن 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 @basirrat_ammar
هدایت شده از جنت المهدی۳۱۳
@jannatolmahdi313 📚دو کس رنج بيهوده بُردند و سعیِ بی‌فايده کردند. يکی آنکه اندوخت و نخورد و ديگر آنکه، آموخت و "عمل" نکرد 📚عِلم چندان‌که بيشتر خوانی چون عمل در تو نيست، نادانی 📚نَه محقق بُوَد نه دانشمند چارپائی بر او کتابی چند 📚آن تهی مغز را چه عِلم و خبر که بر او هيزم است يا دفتر 💠به کانال علمی فرهنگی مذهبی سیاسی اجتماعی جنت المهدی۳۱۳👇تشریف بیاورید.••🇮🇷•• ══🌸🌸🌸═════ ✾ ✾ ✾ @jannatolmahdi313 ══🌸🌸🌸═════ ✾ ✾ ✾ ⚠️باماهمراه باشید. ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را منتشر کنید.ودوستان و آشنایان و افراد خانواده تان را به کانال دعوت کنید.🌷
هدایت شده از خبرگزاری فارس
متفکر بحرینی: عبدالحمید از تفکرات همه فقهای جهان اسلام منحرف شده است 🔹راشد الراشد در گفت‌و‌گو با فارس: اجماع مذاهب مسلمان درباره بهائیت ارتداد است و بهائیان در زمره کفار به حساب می‌آیند. 🔹باید با موضع‌گیری‌های جدید درباره بهائیت به طور جدی و قاطعانه مقابله کرد؛ چرا که هدف از این اظهارات و مواضع، فرصت دادن به کسانی است که در کمین دین و تمام ارزش‌ها و اصول اسلامی نشسته‌اند. 🔹برخی مواضع غیرعادی مانند موضع عبدالحمیدکه که از مواضع همه علما و فقهای امت اسلامی منحرف شده، یک موضع جدید نیست. ما نمی‌توانیم این مواضع را لغزش یا خطای ناخواسته افراد فرض کنیم. دلایل رد بهائیت و فتاوای شیوخ الازهر دراین‌باره را اینجا بخوانید @Farsna
هدایت شده از خبرگزاری فارس
سفیر انگلیس احضار شد 🔹وزارت خارجه در واکنش به مداخله انگلیس در قلمروی امنیت ملی ایران سفیر انگلیس را احضار کرد. @Farsna - Link