#متن_ترجمه #صفحه_297 سوره مبارکه #کهف #سوره_18 #جزء_15 از کتاب ترجمه خواندنی قرآن

#صوت_ترجمه #صفحه_297 سوره مبارکه #کهف #سوره_18 #جزء_15 باصدای استاد مومیوند

#متن_تفسیر #صفحه_297 سوره مبارکه #کهف #سوره_18 #جزء_15 از کتاب تفسیر یک جلدی مبین

#صوت_تفسیر #صفحه_297 سوره مبارکه #کهف #سوره_18 #جزء_15 مفسر: استاد قرائتی

🎥 تا حالا روضه خوانی این شکلی دیده بودید؟ 🔸 مرحوم آیة الله شیخ احمد سیبویه ، ۲۰ سال امام جماعت حرم حضرت اباالفضل (ع) بود. 🔸حالات و خصوصیات عجیبی داشت. در ۱۰۰ سالگی،مثل یک جوان روضه می خواند و گریه می کرد. 🔸موقع روضه می آمد لابلای جمعیت ، می گشت گریه کن ها را شکار می کرد ، یعنی می رفت زانو به زانوش ، براش روضه می خوند. بدون میکروفون صدای رسایی داشت. 🔸یه روز توی قم بود ، اومد توی محراب زانو به زانوی آیة الله بهجت شد. وسط روضه یاد جوانی کرد ، گفت : شیخ محمدتقی ! یادته جوانی شب های محرم بین الحرمین تا صبح دوتایی می خوندیم و سینه می زدیم؟ 🔸این عارف فرزانه می گفت : شیخ حسین سامرایی به من گفت : شبی در سرداب سامرا ، تنهایی گرم اشک و روضه زینب کبری (س) بودم ، ناگهان متوجه شدم آقایی پشت سرم نشسته که از هیبتش توان برگشتن ندارم ، او با زمزمه های من سخت گریه می کرد ، مقداری بعد از روضه که گذشت فرمود : ♦️شیخ حسین ! به شیعیانم بگویید خدا را به عمه جانم زینب (س) قسم بدهند و برای فرجم دعا کنند. 🔸سپس من توانی در خود احساس کردم،برگشتم،ولی دیگر کسی را ندیدم. -╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه