eitaa logo
محمد رضا
137 دنبال‌کننده
30هزار عکس
23.4هزار ویدیو
566 فایل
ذوالفقار فدائیان آقا سید علی خامنه ایی حفظه الله در صورت نیاز به ارتباط با مدیر کانال به اکانت محمد رضا پیام ارسال بفرمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
"گاهی چشم‌ها قلم می‌شوند و گاهی زبان" وقتی سکوت عاقلانه داشته‌باشیم، چشم‌ها بهتر از زبان منظورت را به مخاطب می‌رسانند. ای کاش آن لحظه خودمان نیز تماشاگر چشمانمان بودیم تا می‌دیدیم و می‌شنیدیم آنچه دیگران از چشمان‌مان می‌بینند و می‌شنوند. 🖊نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم در غیرِ ضرور از "زبان" حرف مکش یک نقطه اضافه‌تر "زیان" می‌گردد ⏰زنگ بیداری👇 https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
هدایت شده از  علی مقدم
در غیرِ ضرور از "زبان" حرف مکش یک نقطه اضافه تر "زیان" میگردد @ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ⚘اِلے...
خبرت هست ز هجران، چه کشیده است دلم از غم دوری‌ات ای یار، چه دیده است دلم آتشی کز صدف دل، گهرش افشان است شعله‌اش تا به سماوات، رسیده است دلم خشتی ار زیر سرم هست، ز باران خیس است شب چو بارانِ گُهر، اشک، چکیده است دلم افتخارم همه این است که در محضر دوست خوش به درگاه تو شاها پلکیده است دلم شبچراغ سحرم بودی و خورشید نهار ژاژه نبوَد چو بگویم که قصیده است دلم دیده‌ام را نبُوَد خواب، اگر خواب برفت از پنامِ گل یاد تو رهیده است دلم نازنینم به کجایی که دگر تابم نیست پیرهن را برِ دیدار، دریده است دلم تا نفَس هست بیا بر سر بالینِ رفیق باورت هست چو یعقوب خمیده است دلم از غمت فربه نشد تا بسرایم پس از این تن من خسته و از هجر، تکیده است دلم گر چه با فال فروشان نرود میل درون ولی از شوق تو فالی بخریده است دلم مژده داده است مرا یوسف کنعان آید سبزیا صبح سپید است، دمیده است دلم
هدایت شده از M.
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی ما را ز سر بریده می‌ترسانی؟ ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم @joolideh
هدایت شده از یاصاحب صبر
مــردانــی از جنــس زلال آب بودید خورشید نور افشان عالمتاب بودید دنیا پس از پروازتان فهمید این را کمیـاب نه، اصلا شما نایاب بودید @sherenur
هدایت شده از Mehrdad Hamedi
هدایت شده از با ولایت...تا شهادت...
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا پدر خون خدا اما، پسر مجنون پسر لیلا به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا پسر دور از پدر می‌شد، مهیّای خطر می‌شد پدر هی پیرتر می‌شد، پسر می‌بُرد دل‌ها را در این آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا پسر زخمی، پدر افتاد، پسر در خون، پدر جان داد پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده پدر، چون مرغ پرکنده، از این صحرا به آن صحرا که دیده این‌چنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟ و خاک‌آلوده‌تر از او به غیر از چادر زهرا سیدحمید رضا برقعی علیه السلام💔
هدایت شده از  ✍ اشعار بانو نقیبی
من گم نمی شوم در، این ظلمت و سیاهی زیرا در این شب ِتار، هستی تو نور ماهَ‌م ۲۱ مهر ۱۴۰۰ "کپی‌فقط‌باذکر‌نام‌شاعر" 🇮🇷@najvayebaran🇮🇷
هدایت شده از 36626
بی خیالِ همه دلهره ها... چهره حیدری ات مایه آرامش ماست تا زنده ایم رزمنده ایم ❤️❤️
هدایت شده از با ولایت...تا شهادت...
نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بندۀ‌ تو نخواهد گذاشت هرجا سر قسم به معنی «لا یمکن الفرار از عشق» که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک همه بودند سروران را سر زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس «اجننی» گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت: برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر سری که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر امام غرق به خون بود و زیر لب می‌گفت: به پیشگاه تو آورده‌ام خدایا سر میان خاک کلام خدا مقطعه شد میان خاک الف لام میم طاها سر حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او ادامه داشت ادامه سه روز …اما سر – جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر صدای آیۀ کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر چه قدر زخم که با یک نسیم وا می‌شد نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت به چوب، چوب‌ محمل؛ نه با زبان، با سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر سیدحمیدرضا برقعی علیه السلام
هدایت شده از لبیک یا عقیله العرب
3.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴این غلط های زیادی به شما نیامده‌ است ♦️حمله تند مدیر شبکه لس‌آنجلسی به گلشیفته فراهانی برای توهینش به پرچم و تاریخ ایران ♦️شهرام همایون، اپوزیسیون فعال خارج نشین در واکنش به اظهارات گلشیفته فراهانی گفت:خانم گلشیفته فراهانی ، کجا تربیت شدید؟ کی به شما چنین اجازه‌ای داده که با این لحن و با این شیوه به تاریخ مملکت خودتون بتازی؟ عمه من هم اگه می‌رفت لخت میشد حتما جماعتی از او حمایت می کردند!