eitaa logo
محمد رضا
142 دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
17.4هزار ویدیو
518 فایل
ذوالفقار فدائیان آقا سید علی خامنه ایی حفظه الله در صورت نیاز به ارتباط با مدیر کانال به اکانت محمد رضا پیام ارسال بفرمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
میدهم آقا تو را آزار، هر هفته دو بار بیقرارت میکنم بسیار، هر هفته دو بار بر محاسن میکشی دست و تورّق میکنی اشکهایت میچکد ناچار هر هفته دو بار درگذر از من! بزرگی کن بیا اینبار هم بار از پرونده ام بردار، هر هفته دو بار عهد بستم با تو اما دم زدم از دیگران میشوم شرمنده از این کار، هر هفته دو بار کنج خیمه حال و روزت نامساعد میشود میشوم از حالِ خود بیزار، هر هفته دو بار معصیت هایم ظهورت را دوباره لغو کرد منتفی شد جمعه ی دیدار، هر هفته دو بار خوشبحال خوبهایی که بخوبی میشوند از دعاهای تو برخوردار، هر هفته دو بار زیر ایوان نجف، در روضه های کربلا کن به جایم چند استغفار، هر هفته دو بار : 💔 بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو جمعه ها راهمه از بس که شمردم بی تو بس که هرجمعه غروب آمدودلگیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام . @Quranahlebayt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیوانگی در عشق اصلا دلبخواهی نیست پس در حقیقت های عالم اشتباهی نیست از پیچ و تاب گیسوانت خوب فهمیدم غیر از مسیر مستقیمت هیچ راهی نیست ما را گدایی ی سَرِ کوی تو آقا کرد هر تاجداری لایق این پادشاهی نیست چاهی که با آن درد و دل کردی یقین دارم حتی کبوترهای آن عرشی ست« چاهی» نیست در برکه ی روز غدیرت اهل دل دیدند غیر از جمال دلربایت هیچ ماهی نیست آیا به جز حب تو در عالم ثوابی هست؟ وقتی به جز بغض تو در عالم گناهی نیست جایی که ابروی تو خود میزان اعمال است شیواتر از لبهای تیغت دادخواهی نیست : تير شعری ميزنم اما هدف در دست توست پادشاها، مُهرِ ايوان نجف در دست توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . @Quranahlebayt
محمد رضا
یا ابوالفضل💓💓 کامنت کنید یا ابوالفضل 🖤🖤🖤 #ابولفضل #حضرتابوالفضل #حضرت_ابوالفضل #حضرت_ابوالفضل_العب
ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد عید فرخنده ی نورانی قربان آمد حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم آفتابی به شب ظلمت انسان آمد جمله دلها چو کویریست پر از فصل عطش بر کویر دل ما نعمت باران آمد خاک میسوخت در اندوه عطش با حسرت نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد امر شد تا که به قربانی اسماعیلش آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد امتحان داد به خوبی بخدا ابراهیم جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد : ❤️ عید قربان شده قربان کسی گر بروم چه کسی خوبتر از شخص اباعبدالله سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، عید قربان جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین و عید بندگی، بر همه‌ی مسلمانان مبارک باد❤️ . @Quranahlebayt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است هجران زده به حال پریشان دلش خوش است عشق است هرچه را بپسندی برای من دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است گفتی بسوز در غم من، اِی به روی چشم دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است در پشت در نشستن من بی دلیل نیست سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است : 💔 سرم هوای تو دارد، دلم هوای ضریح چه می شود که سری گوشه ی حرم بزنم؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . @Quranahlebayt
‏وعده ‏اى داده‏ اى و راهى دريا شده ‏اى خوش به حال لب اصغر كه تو سقا شده‏ اى آب از هيبت عباسىِ تو میلرزد بى عصا آمده ‏اى حضرت موسى شده ‏اى به سجود آمده ‏اى يا كه عمودت زده ‏اند يا خجالت زده ‏اى وه كه چه زيبا شده ‏اى يا اخا گفتى و ناگه كمرم درد گرفت كمر خم شده را غرق تماشا شده ‏اى منم و داغ تو و اين كـمـر بشكسته توئى و ضربه‏ اى و فرق ز هم وا شده ‏اى سعى بسيار مكن تا كه ز جا برخيزى كمى هم فكر خودت باش ببين تا شده ‏اى مانده ‏ام با تن پاشيده ‏ات آخر چه كنم؟ اى مثل معمّا شده ‏اى مادرت آمده يا مادر من آمده است با چنين حال به پاى چه كسى پا شده ‏اى تو و آن قد رشيدى كه پر از طوبى بود در شگفتم كه در اين قبر چرا جا شده ‏اى : حلقه عشق ترک خورده نگین افتاده سرو قامت بدنی بود ، چنین افتاده هرکجاچشم دراین علقمه می اندازم قطعه ای از پسر اُم بنین افتاده سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، فرا رسیدن بر همگان تسلیت و تعزیت باد🏴 . @Quranahlebayt لقد قطعت وعدا وتركت البحر سعيد لاب اصغر انك اصبحت سقا يرتجف الماء من رهبتك العباسية لقد أتيت بدون طاقم ، أصبحت حضرة موسى سجدت لنفسك أو قضيت أم أنك تخجل من كم صرت جميلة؟ أم قلت ذلك وفجأة يؤلمني ظهري لقد شاهدت الظهر المنحني يغوص أنا وجافتك وهذا كسر الظهر أنت ضربة وفرق لا تحاول جاهدا النهوض فكر في نفسك قليلاً واعرف ما إذا كنت قد فعلت ذلك ماذا علي أن أفعل بجسمك؟ يا عالم الحرم صرت مثل اللغز أتت أمك أو أتت والدتي في مثل هذه الحالة ، من خطوت على قدميك؟ أنت وهذا الرشيدي الطويل المليء بالسعادة أتساءل لماذا أنت في هذا القبر كتب # نوكر: خاتم حب متصدع ، جوهرة ساقطة كان سارو طويل القامة جسديًا ، وسقط هكذا في كل مكان أنظر إلى هذه القصة سقطت قطعة من ابني بنين # صلي_الله_عليك_ياسيدنامدلوم_يااباعبدالله_الحسين السلام عليكم ورحمة الله وبركاته صباح الخير عسى قدوم # تسوي_حسيني يتو https://www.instagram.com/reel/Cg9-R5QjYOp/?igshid=MDJmNzVkMjY=
محمد رضا
روی جسمش نیزه و تیر و سنان افتاده بود زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود شمر، با چکمه به روی سینه اش می ایستاد در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود جای خود را با لگدهای "سَنان" تعویض کرد خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود یادگار مادر او را به غارت برده اند جامه‌ی شاهی به دست این و آن افتاده بود شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش گوشه‌ی گودال قدری استخوان افتاده بود در نگاه تار او اهل حرم می سوختند قرعه‌ی آتش به نام کودکان افتاده بود روی نیزه بستن سر، کار آسانی نبود از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود بارش ظلمت، بیابان را به خون آغشته کرد بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد چون که یاد ضربه‌های خیزران افتاده بود : 💔 روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی بر زمین بودی و بر جسـم تـو پیـراهـن نبود سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . @Quranahlebayt كانت هناك رماح وسهام ورماح على جسده لقد سقط تحت مأوى القافلة كان شمر يقف وحذاءه على صدره كانت أم طويلة مستلقية بجانبه غير مكانه بركلات سنان خنجر حاد لم يعد قوياً تم نهب رفات والدته سقط الثوب الملكي في أيدي هذا وذاك شمر خرجت من الحفرة لسوء الحظ لفت ضوء الخاتم عيون ساربان النعال تصرفت كما لو كانت من جسده سقط عظم في زاوية الحفرة في نظرته البطيئة ، كان أهل الضريح يحترقون تم رسم النار باسم الأطفال لم يكن ربط الرأس بالرمح مهمة سهلة ومن المفارقات أن هذا العمل قد سقط على كاردان غطى مطر الظلام الصحراء بالدماء آيات السماء الطاهرة سقطت على الأرض أصيبت ابنته كنج خرابة فجأة بالهربس لأنه تذكر ضربات الروطان # نوكر_نوشت: # حسين_جان 💔 سأغني صلاتك بصلاة من مقطع واحد كنت على الأرض ولم يكن هناك قميص على جسدك # صلي_الله_عليك_ياسيدنامدلوم_يااباعبدالله_الحسين السلام عليكم ورحمة الله وبركاته صباح الخير ليكن يومك عبق باسم # ارباب_بي_كافان # الى_الشهد_المدافع_من_الحرام_من_محمد_أحمادي_جوان # اللهم_صلى_الي_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم_ . تضمين التغريدة There were spears , arrows and spears on his body He had fallen under the shelter of the caravan Shamar was standing with his boots on his chest A tall mother was lying next to him He changed his place with Sanan's kicks A blunt dagger that was no longer strong His mother's relics have been looted The royal robe had fallen into the hands of this and that Shamar came out of the pit and out of bad luck The light of the ring had caught Sarban's eyes The soles acted as if from his body A bone had fallen in the corner of the pit In his tarry gaze, the people of the shrine were burning The fire was drawn in the name of children Tying the head on the spear was not an easy task Ironically, this work had fallen to Kardan The rain of darkness covered the desert with blood The pure verses of the sky had fallen on the ground His daughter Kanj Kharabeh suddenly got herpes Because he remembered the blows of the rattan : 💔 I will sing your prayer with a one-syllable prayer You were on the ground and there was no shirt on your body Peace be upon you and may God have mercy on you, good morning, may your day be fragrant with the name of . @Quranahlebayt
به یک نگاه تو بیمار می شود دل من به یک کرشمه گرفتار می شود دل من برای درک حضور تو ای گل نرگس همیشه راهی گلزار می شود دل من به شوق دیدن روی تو صبح آدینه رفیق دیده ی بیدار می شود دل من چه اشتیاق عجیبی چه حالتی دارد سحر که منتظر یار می شود دل من بیا که از غم هجر تو اسیر غصه ی بسیار می شود دل من سرور دل به ظهور تو بستگی دارد بیا که بی تو عزادار می شود دل من غروب جمعه که دلها همیشه می گیرد ز هرچه غیر تو بیزار می شود دل من به یاد غربت یاس علی که می گریم قسم به لاله سبکبار می شود دل من قسم به چشم پر اشک حسن در آن کوچه که خون ز قصه ی مسمار می شود دل من حدیث هیزم و در، چون به خاطرم آید شبیه چشم تو خونبار می شود دل من مگر به گریه کنم عقده های دل خالی وگرنه خسته ز گفتار می شود دل من : مانده ام در پس این شهرپرازدودوگناه من بدون تو چطور نای نفس را دارم😔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام . @Quranahlebayt
هدایت شده از محمد رضا
به یک نگاه تو بیمار می شود دل من به یک کرشمه گرفتار می شود دل من برای درک حضور تو ای گل نرگس همیشه راهی گلزار می شود دل من به شوق دیدن روی تو صبح آدینه رفیق دیده ی بیدار می شود دل من چه اشتیاق عجیبی چه حالتی دارد سحر که منتظر یار می شود دل من بیا که از غم هجر تو اسیر غصه ی بسیار می شود دل من سرور دل به ظهور تو بستگی دارد بیا که بی تو عزادار می شود دل من غروب جمعه که دلها همیشه می گیرد ز هرچه غیر تو بیزار می شود دل من به یاد غربت یاس علی که می گریم قسم به لاله سبکبار می شود دل من قسم به چشم پر اشک حسن در آن کوچه که خون ز قصه ی مسمار می شود دل من حدیث هیزم و در، چون به خاطرم آید شبیه چشم تو خونبار می شود دل من مگر به گریه کنم عقده های دل خالی وگرنه خسته ز گفتار می شود دل من : مانده ام در پس این شهرپرازدودوگناه من بدون تو چطور نای نفس را دارم😔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام . @Quranahlebayt
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت ازبس که گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی ودوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری زغمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است : 💔 حتی خیال بی تو شدن میکشد مرا کارم به روزگار جدایی نمی کشد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام . @Quranahlebayt
تیر بلا رسید و دلم را نشان گرفت آتش به سینه ام زد و تاب وتوان گرفت عمری ز خاطرات ِگذشته گریستم شکرخدا که زهر ازاین خسته جان گرفت مویم حکایت غم دیرینه می کند بغض گلو و اشک، مسیر بیان گرفت راوی روضه های غروب مدینه ام در آن زمانِ تلخ دل آسمان گرفت ازقصه ای که برکسی آن را نگفته ام باغ امید من همه رنگ خزان گرفت دستی که بین کوچه به مادرکشیده زد باضربه اش ازاین دل زارم امان گرفت دیدم که مادرم پی من دست میکشد سیلی ز مادرم همه تاب وتوان گرفت : شد عاقبتش خیر هر آنکس که در عالم گردید غلامی ز سرای تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، . @Quranahlebayt
ﻋﻤﺮیست ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻋﻤﺮیست ﺑﺎ ﻧﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺮﺑﺖ ﻣﺨﻔﯽ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺑﺮ ﺧﺎﮎ ﺁﺷﻨﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﯾﮏ ﺷﺐ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻ‌ﺩ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ ﺑﺎ ﺣﺎﺟﺖ ﻭ ﺩﻋﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ شبهاﯼ ﺟﻤﻌﻪ ﺯﺍﺋﺮ ﺷﺶ ﮔﻮﺷﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﮐـﺮﺑﻼ‌ﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﺑﺎ ﺳﻮﺯ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻻ‌ﯾﻖ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﺍﻧﯿﺲ ﻏﻤﺖ ﺷﻮﯾﻢ ﺑﺎ ﺩﺭﺩ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺑﻪ ﻏﯿﺎﺑﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﯿﻢ ﺍﺯ ﻏﺮﺑﺘﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﻭﺭﻕ ﺑﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﮔﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﮐﺲ ﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﺷﻮﺩ ﺗﻨﻬﺎ، ﺗﻮ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ : 💔 گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام . @Quranahlebayt
فرمانده ی ما، یوسف گمگشته ی زهراست می آید و با دولت خود منجی دنیاست ما منتظر آمدن صبح وصالیم امروزه که عالم همه زخمی ستمهاست آری بنویسید که در دوره ی غمها انصاف راهِ نجات همه ی ماست ما تشنه ی دیدار گل روی نگاریم چون برکه ی خشکیده که در حسرت دریاست این الحسنِ شیعه، ز سوز جگر اوست داغ دل ما، آمدن حضرت مولاست از روز ازل سائل دربارِ ولائیم این پرچم عشق است که هر ثانیه بالاست سخت است ببینیم همه را، غیر رخ تو چشمان همیشه ترمان غرقِ تمناست برگرد بیا، منتقم سیلی مادر برگرد بیا منتظرت زینب کبراست : 💔 بیش از هزار سال تو خون گریه کرده‌ای ای خون جـگـر زِ قــامـت بیا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام . @Quranahlebayt
خدا رو کرد با زهرا تمام شاهکارش را زمین از فاطمه دارد مدال افتخارش را تمام آسمانها را برایش خلق کرد و بعد به دست فاطمه داده زمام اختیارش را نخی از چادر او را به همراه خودش برده از آن پس جبرئیل از او گرفته اعتبارش را هر آنکس که در این دنیا فقیر سفره اش باشد بدون ترسی از آتش قیامت بسته بارش را لگدهایش به درب سوخته انگار کاری بود زمستان کرده نامردی گلستان بهارش را زمین افتاد و یا فضه خُذینی گفت پشت در میان شعله ها انگار کرده میخ کارش را علی با چشم خود می دید بالا رفتن دست و غلافی را که می گیرد میان کوچه یارش را تمام شب کنار بسترش بیدار می مانَد شمارش می کند حیدر نفسهای نگارش را از این پهلو به آن پهلو ندارد خواب بی دردی به پایان میبرد زهرا به سختی روزگارش را : 💔 بغض دارم مرو از پیش علی، زهرا جان تو نباشی چه کسی پاک کند اشکم را؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . @Quranahlebayt
کبوتری شده ام پر زنم به بامِ رضا من و عنایت و لطف عَلَی الدوامِ رضا اگرچه چوبْ خطم پر شد از گناه و بدی رها نکرد مرا دست با مرامِ رضا سلام می دهد اول رضا(ع) به زوارش جواب می رسد از ما به هر سلامِ رضا ندیده است کسی دست احتیاج مرا همیشه داشت هوای مرا امام رضا غذای حضرتی اش آرزوی حاتم بود رسیده است همیشه به ما طعامِ رضا غلام کوی رضایم جهان غلام من است خوشا کسی که شده نام او غلام رضا طبیب نسخه ی من را نوشت و من دیدم: "برو به مشهد و رو کن به التیام رضا" چکید قطره ی اشکی ز صحن چشمانم که برد ذهن مرا سمت این کلام رضا: برای گریه فقط فابک للحسینِ شهید رسیده است به ما اینچنین پیام رضا : اذن زیارتی بدهید ای امام عشق حالم به جان مادرتان روبه‌راه نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، . @Quranahlebayt
نکند در دل صحـرا سحرت میگذرد؟ باچه حالی گل زهرا سحرت میگذرد؟ اشک داری و به لب ناله ی یارب داری گریه ارثیست که از حضرت زینب داری روزه ات روضه ی ارباب دو عالـم باشد رمضـانت به گمانم چو باشد روضه ی آب فرات و لبِ اصغر خوانی یا که یک گوشه فقط از در و مادر خوانی خبر از روز ظـهـورت نرسیدست هنوز منتظر طعم وصالت نچشیدست هنوز نور چشم همه برگرد زمان منتظر است پشت در فاطمه با قد کمان منتظر است روز برگشتن توست عـید سعیدم برگرد من شب ظلمتم ای صبح سپیدم برگرد اشک میریزد از این چشـم گـنهـکار بیا تو را جان بیا : 💔 کاش در این رمضان لایق دیدار شوم سحـری با نظـر لطف تـو بیدار شوم کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان تا که همسفره ی تو لحظه ی افطار شوم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام . @Quranahlebayt
آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است از دوری تو پاره گریبان شدن بس است کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟ یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است موی سپید و بخت سیاه مرا ببین دیگر بیا که بی سروسامان شدن بس است تا کی گناه پشت گناه ؟ تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟ بس است خسته شدم از این همه بازی روزگار مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت گفتی برو که دست به دامان شدن بس است باشد قبول میروم امّا دعای تو در حقّ من برای مسلمان شدن بس است دست مرا بگیر که عبدی فراری ام دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا دلمردگی و این همه ویران شدن بس است آقا بیا به حقّ شکاف سر علی از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است : میروی و چاه هم از درد تو آگاه نیست این همه زخم نهان هست و مجال آه نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت مظلومانه ی مولای متقیان، قرآن ناطق، امیرالمؤمنین حضرت (علیه السلام) تسلیت باد🏴 . @Quranahlebayt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖍  🌹 💐  آخر ماه آمده، شرمنده و زارم هنوز آه... بر این نفس وامانده گرفتارم هنوز بارِ بد جز صاحبش خواهان ندارد ای خدا مانده روی دست من سرمایه و بارم هنوز سائلان شهر هم خوابند این ساعات شب آنقدر درمانده ام، اینگونه بیدارم هنوز شرمسارم از خود چون نکرده ذره ای تغییر، رفتارم هنوز بندگانت توبه کردند و همه برگشته اند سر به زیر انداختم از بس گنهکارم هنوز هرچه میخواهی بخوان اما نخوان بی صاحبم هرچه هم باشم پدر دارم، دارم هنوز سیدی دلتنگ ایوانِ طلای حیدرم در نجف مانده دل مجنون و بیمارم هنوز خورده بر کارم گره، از کربلا جا مانده ام هرچه کردم وا نشد این عقده از کارم هنوز از شروع ماه، گریان وداعش بوده ام شد تمام این ماه رحمت، سخت میبارم هنوز یاد زینب بوده ام هر وقت شد وقت وداع داغدارش در وداعی سخت و دشوارم هنوز وقت رفتن آمده، آرام تر قدری حسین دل نکندم، صبر کن، مشتاق دیدارم هنوز : 💔 گدای کوی توام، نزدیک است به جای یک به من بده آقا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Quranahlebayt پیشاپیش عید فطر مبارک و طاعات قبول حق رحمان و رحیم
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن حالا که میـزنی، جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش اما لگد به تربت کرب و بلا نزن آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟ حداقل مقابل همسایه ها نزن با تازیانه ات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن بالای مرکبی و خجالت نمی کشی پیچیده پای من، چه کنم؟ بی حیا نزن موی سپید دارم و شیخ الائمه ام هرطور میزنی بزنم، با عصا نزن وقت گریز من شده زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن ای شمر بس کن و به روی سینه اش نرو با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود تشنه لبم، عـزیز دلـم، دست و پا نزن : غم نیست خانه‌ام اگر آتش گرفت، شکر گرخانه سوخت،فاطمه‌ای پشت در نداشت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت بنیانگذار و رئیس مذهب تشیع، شیخ الائمه، (ع) بر شیعیان تسلیت باد🏴 . @Quranahlebayt
در عاشقی، تحمّلِ هجران به من رسید سرگشتگی به کوه و بیابان به من رسید کشتیِ دل، به نیل و فراتم به گِل نشست از دوری ات، دو دیده ی گریان به من رسید هر روز شعله های فراقِ تو گُر گرفت قلبِ کباب و سینه ی سوزان به من رسید دندان گرفته ام جگرم را که خون شده دردی که ره نداشت به درمان، به من رسید جانم اگر چه هدیه ی باارزشی نبود شکر خدا نگاهِ سلیمان به من رسید باید فقط به سَر بزنم، چاره ای که نیست دستی که مانده دور زِ دامان، به من رسید گفتم که میرسی و دل آباد می کنی آخر چه کردم این دلِ ویران به من رسید آشفتگی به خاطر تو مَسلکِ من است من شاکرم که حالِ پریشان به من رسید خونها به خاک ریخت و سَرها به نیزه رفت تااینکه ذکرِ نابِ به من رسید : 💔 چقدر ساده گذشتند، از تـو مردم شهر میان اینهمه بودن،نبودنت سخت است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام . @Quranahlebayt