هدایت شده از کانال حسین دارابی
🔴 استوری زیبای میلاد محمدی بازیکن تیم ملی
خسته نشدی انقور سنگ امام حسین رو به سینه میزنی؟
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین 💔😭
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز قیامت چجوری میخوای جواب بدی؟
داستان جالب امام کاظم و شخص گندمفروش
#شهادت_امام_کاظم
هدایت شده از خانواده بزرگ ما😍
11.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابراهیم یه مدتی حسابی دوست داشت گیتار یاد بگیره...
شرایطش نبود یا نشد یا ما خیلی موافق نبودیم....
نمیدونم....
اما امروز با دیدن این جوون حس کردم فقط راهی که من انتخاب کردم به خدا نمیرسه....
جوونهای این دوره شاید راههای قشنگ تری برای رسیدن به خدا یاد گرفته اند...
راهی که میشود دست هزاران نفر دیگر را هم گرفت و به سمت خدا برد....
گاهی حتی میشود مدلینگ بود و شهید شد و خیلی سریعتر از بقیه به خدا رسید...مثل شهید بابک نوری..
و خدا میداند این شهید راه را برای چه جوان های دیگری روشن نکرده....و الگوی چه جوانهایی که نشده....
شاید برداشتی از این روایت امیرالمونین هم باشد که فرمود...
🌹فرزند زمانِ خویشتن باش🌹
هدایت شده از خانواده بزرگ ما😍
معنیش این نیست که حالا پس ما هم بریم پیانو بزنیم....یا مدلینگ بشیم...
یا حتی مثل شهید قربانخانی تتو بزنیم....
معنیش اینه.... میشه با وجود همه اینها ذاتت پاک باشه و تو قلبت با خدا چنان رفاقتی داشته باشی که آخر عاقبتت بشه شهادت...
شایدم بشه از ((الاعمال بالنیات....))
اینطور برداشت کرد که .... هیچ وقت کسی رو از ظاهرش قضاوت نکنید....
الگو برداری هم نکنید....
هر کدوم از ما باید به دانسته های خودمون عمل کنیم در عین حال هیچ وقت خودمون رو بالاتر از هیچ کس ندونیم
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
RASEKHOON.net4630-attachment-روضه-جانسوز-_-باب-الحوائج-حضرت-امام-موسی-ابن-جعفر-_-حاج-محمود-کریمی.mp3
زمان:
حجم:
1.98M
روضه جانسوز امام کاظم...
🌷 موسی شدی که معجزه ای دست وپا کنی
راهی برای رد شدن قوم ، وا کنی ...
حاج محمود کریمی
#ارسالی_مخاطبین
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
اگر جنگ اسرائیل فوراً پایان یابد و بلافاصله بعد از آن بازسازی #غزه شروع شود و روند رشد 2007 تا 2022 با نرخ رشد متوسط 0.4 درصد ادامه یابد، تا سال 2092 طول میکشد که سطح تولید ناخالص داخلی سال 2022 غزه تکرار شود. یعنی بالغ بر هفتاد سال! / شبکه العالم
#مرگ_بر_اسرائیل
@Mohamadrezahadadpour
https://virasty.com/Jahromi/1707119669611622717
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶از مادربزرگش ...🔶
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
حلقه بزرگی از شاگردانش در مسجد بزرگ دمشق، گِرد او جمع شده بودند. درس پایان یافته بود و مثل همیشه، شاگردانش اطرافش را گرفته بودند و سوالبارانش میکردند. او هم با سعه صدر به سوالات مهمشان جواب میداد.
-استاد در این ایام غیبت صغری چه کنیم؟
-آنگونه که به ما رسیده، به زودی غیبت کبری آغاز میشود. اگر از منِ پیرمردی که هفتاد هشتاد سال عمر خودش را در علوم مختلف صرف کرد میشنوید، در تحصیل علم و دستگیری از یتیمان آل محمد که همان شیعیان هستند کوشا باشید. کاری به جز دستگیری و خدمت به مردم به ما یاد ندادهاند.
-استاد چرا به بیت المقدس برنمیگردید؟ مگر شما متولد بیت المقدس نیستید و سالهای زیادی در حلب و بیت المقدس زندگی نکردید؟ چرا دمشق؟
-به خاطر علم پسر جان. علم. اگر هفتاد هشتاد سال دیگر هم عمر کنم، مانند تشنه ای که دنبال آب حیات است، دنبال علم خواهم رفت. هنوز به پنجاه سال نرسیده بودم که لقب کشاجم را برای خود انتخاب کردم. کاف اشاره دارد به کاتب بودن، شین اشاره دارد به شاعر بودن، الف اشاره دارد به ادبیات، جیم اشاره دارد به علم جدل و منطق، میم اشاره دارد به متکلم و منجم بودن. سالها بعد وقتی در طب به جایی رسیدم که حرف اول را در حلب و دمشق و بیت المقدس میزدم، طاء به اول اسم خودم افزودم و شدم «طکشاجم»
همه شاگردان لبخند زدند و استاد را ستودند. یکی از شاگردان سوالی پرسید که سبب شد طکشاجم برای لحظاتی سرش را پایین بیندازد و سکوت کند. آن شاگرد پرسید: «استاد! چرا شعر؟ منکر طبع لطیف شما نیستم اما بنظرتان شاعر بودن با علوم بزرگی که در سینه دارید، جمع میشود؟»
طکشاجم پس از اندکی سکوت، سر بلند کرد و گفت: «شعر را از مادربزرگمان داریم. همانگونه که ایمان و اسلام را از آن بانو داریم. اصل و نسب ما به یهودیانی میرسد که ... بگذریم ... مادر بزرگی داشتم. سالها با مردی بی رحم زندگی کرد. مردی که تخصصش شکنجه و زندانبانی بود. اینقدر حرفه ای شیعیان و مخالفان عباسی را شکنجه میداد که معمولا کسی در برابرش مقاومت نمیکرد و زود میشکست. تا اینکه ماموریتی به او رسید. زندانی به او سپردند که مرد خاصی بود. از او دنبال حرف نبودند. فقط قصدشان شکستن او بود. قصدشان حذف او از پیشِ چشم و انظار شیعیان بود. به مدت هفت سال در دو زندان زندانی اش کردند اما جواب نداد. انواع و اقسام عملیات روانی علیه او انجام دادند ... از آوردن زنان آوازخوان و رقاصه گرفته تا تبعید و تهدید خانواده اش ... هیچ اثری بر آن زندانی نداشت.
پدربزرگم احساس شکست میکرد. شش ماه وقت گرفت تا فکری به حال آبرویش کند. آن زندانی شده بود قاتل آبروی پدربزرگِ یهودی ما که نامش سِندی بن شاهک بود.
سندی بن شاهک به اورشلیم رفت. به نزد اساتید و فحولِ و چیره دستان یهود مراجعه کرد. از آنان مشورت گرفت. آنان به او گفتند که تا زندانی را وارد خانهات نکنی و مدام تحت نظر نداشته باشی، زندانی فرصت استراحت و تنفس پیدا میکند. وقتی زندانی فرصت تنفس و برخورد با نور را پیدا کند، عقل و مشاعرش کار میکند و تبدیل به رقیب میشود و کارِ شکستن او دشوارتر میگردد. آنان به او پیشنهاد ساختن مطامیر دادند.
🔺مطامیر چیست؟ در زیرزمین خانه ها چاهی را حفر میکردند که به جای این که مستقیم در زمین فرو برود، به حالت پلکانی و کَج تا عمق بیست سی متر در قعر زمین میرفت. با عرضی به اندازه نشستن یک نفر. یعنی پله ها به اندازه رفتن فقط یک نفر جا داشت. تهِ این مطامیر مخوف، سقفی کوتاه، یعنی به اندازه نصفِ ایستادن یک انسان معمولی ارتفاع داشت. خب در چنین شرایطی نه میتوان خوابید و نه میتوان ایستاد. فقط باید خود را جمع کرد و به دیوار آن گودال تاریک تکیه داد.»
اشک، تمام صورت طکشاجم را فرا گرفته بود. دستی به صورت و محاسنش کشید و ادامه داد: «روزی مادربزرگم دیده بود که سِندی به همراه یک نفر وارد منزل شد. سربازان حکومتی آن دو نفر را به منزل رسانده بودند و رفته بودند. مادربزرگم از سندی پرسیده بود که این مرد کیست که با چشم و دست بسته به زیرزمین بردی؟
سندی گفت: این مرد همان کسی است که آبروی چهار خلیفه را برده. آبروی مرا هم برده. نه میشکند و نه حرف میزند. اینقدر اینجا میماند که یا جنازه او مطامیر خارج شود یا جنازه من!
ادامه مطلب👇
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
مادربزرگم با وحشت گفت: یعنی آن مرد قرار است در گودال زیرزمین حبس شود؟! فکر نمیکردم خانه ام زندان شود و از حالا من و تو و بچه ها بشویم زندان بان!
سندی گفت: حق ندارید به طرف مطامیر بروید. روزی نصف نان و جرئه ای آب از بالا ... از سوراخی که از درش ساخته ایم، به قعر آن بینداز و برو!
مادربزرگم میگفت از وقتی آن مرد در سیاه چال خانه ما حبس شد، قلبم آرام و قرار نداشت. وقتی سندی در خانه نبود، به نزدیکیهای زیرزمین میرفتم. هر روز آن مرد، وقتی از عبادتهایش فارغ میشد، با سوز و آه، شروع به خواندن ابیات و اشعاری میکرد که جان را میسوزاند. در یکی از ابیاتش خود را موسی بن جعفر معرفی کرده بود. مادر بزرگم به مادرم گفته بود که شنیدم که چند مرتبه در اشعارش خود را موسی بن معرفی کرد.
روزها از پیِ هم میگذشت و مادربزرگم هر روز، به محض رفتن سندی از خانه، خود را به پشت درِ مطامیر میرساند و به مناجات و اشعار موسی بن جعفر گوش میداد. تا این که کمکم طبع شعر مادربزرگم گل کرد و شروع به سرودن اشعاری در مناقب موسی بن جعفر کرد. مادرم میگفت وقتی مادرش برای آنان لالایی میخوانده، از موسی بن جعفر میگفته. از اجداد معصومش که در اشعار موسی بن جعفر بوده برای مادرم و دیگر بچه هایش میخوانده. تا این که این طبع لطیف را سینه به سینه از مادربزرگم به مادرم و از مادرم به من منتقل شد و به همین خاطر است که اکثر اشعارم در مدح موسی بن جعفر است.
هر کدام از شاگردان طکشاجم خود را به گوشه ای از کلاس درس انداخته بود و مشغول ناله و گریه بودند. اما از آن روایت جانسوز، خودِ طکشاجم که در سنین پیری به سر میبرد، بیشتر از همه خُرد شده بود و اشک میریخت.
وقتی شاگردان کنار رفتند و طکشاجم میخواست از مسجد خارج شود این جملات را زیر لب میگفت و آهسته آهسته قدم برمیداشت و مسجد را ترک کرد: «اگر آن مادربزرگ نبود، اگر محبت آن زندانی در قعر سجون به دل مادربزرگان نمیافتاد ... نه ما طعم اسلام میچشیدیم و نه لذت شیعه بودن ... و نه سینهمان مملو از علوم آل محمد میشد. رحمت و غفران الهی به آن مادربزرگ و آن لالایی ها و ... درود بی حد و حصر پروردگار عالم به موسی بن جعفر و اجداد و اولاد طاهرینش.»
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour
هدایت شده از آیات الهی
🖤 تسلیت شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام 🖤
🌺 حرکات امامان علیهم السلام برای تشکیل حکومت اسلامی. انسان ۲۵۰ ساله، کتابی ارزشمند از مکتوبات حضرت آیت الله خامنه ای 🌺
دورهء امامت امام موسی کاظم علیه السلام در دو پیغام:
پیغام اول:
امامت ایشان ۳۵ سال بطول انجامید. از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳.
ایشان جوانی بود که امام صادق او را در بین فرزندانش برگزید و به امامت معرفی فرمود.
در دورهء ایشان، ۴ خلیفهء عباسی حکومت کردند: ده سال منصور، و ده سال پسر او مهدی، یکسال هادی پسر مهدی و دوازده سال هم هارون. که منصور و هارون، دوتن از مقتدرترین آنها بودند. آنان قیامها را بشدت سرکوب کرده و به فتوحات تازه و غنائم فراوان دست یافته بودند.
در این دوره جریانهای فکری و عقیدتی گوناگون، آفتی شده بود برای جریان اصیل اسلامی. همه چیز در خدمت دستگاه حکومتی بود. از هنر و فقه تا حدیث و زهد. در این دوره هیچ تهدید جدی برای حکومت نمی توانست وجود داشته باشد. تسلط حاکمان این دوره در هیچ دوره ای دیده نمیشود، حتی در دهسال اول حکومت عباسی و حتی پس از مرگ هارون. اختلافات داخلی بین بنی عباس که در آغاز حکومت بود، تمام شده بود و گردنکشان بزرگی را که خلافت عباسی را تهدید می کردند از سر راه برداشته بودند و دیگر دغدغه ای نداشتند جز نظارت بر امام موسی کاظم. آنهم با حکومت منصور که در اوج اقتدار و سختگیری بود. بطوریکه مردم به زحمت می توانستند بفهمند بعد از امام صادق به چه کسی باید رجوع کنند و زمانی هم که می فهمیدند، راه برای رسیدن به ایشان و برقراری ارتباط بسیار دشوار بود. لذا می بینیم دورهء امامت امام موسی کاظم، یک جهاد بسیار خطیر است و تلاشی خستگی ناپذیر.
اساس جهاد ایشان بر درس و تعلیم و فقه و حدیث و تقیه بود، و باز بدلیل اختناق شدید، پاسخ روشنی برای چگونگی مبارزات ایشان وجود ندارد. فقط بطور خلاصه میتوان مواردی را بیان کرد و الباقی باشد بعهدهء خودمان که با رجوع به درک و بینش اسلامی و جهادی، بتوانیم سختی راه مبارزات این امام همام را بشناسیم.
به برخی از حوادث مهمی که در دورهء امام کاظم رخ داده اشاره می کنیم. 👇👇
منصور، ایشان را از مدینه آورد به بغداد و به نقطه ای در عراق بنام ابجر تبعید کرد و ایشان را تحت نظر گرفت و در محذورات فراوانی قرار داد اما نمی دانیم چه مدت طول کشیده.
همچنین در دوران مهدی هم ایشان را به بغداد در چند نوبت احضار کرده اند.
هادی هم خواست، ایشان را به بغداد احضار کند برای قتل، اما با وساطت یکی از فقهای زمان منصرف شد.
هارون هم ایشان را در چند نوبت به بغداد برد و در زندانهای مختلف زندانی کرد که دست آخر هم در یکی از این زندانهای مخوف، ایشان را به شهادت رساند که إن شاءالله شرح آنرا خواهیم خواند.
ایشان را بارها و بارها به اینطرف و آنطرف کشاندند و بارها توطئهء قتل او را کشیدند اما هیچیک موفق به انجام نشدند مگر هارون.
یک دوره ای هم زندگی حضرت بصورت زیرزمینی بوده، بطوریکه کسی از او خبر نداشت.
و مدتی هم در روستاها و دهات شام سرگردان بوده و تحت تعقیب دستگاه حکومتی. از این ده به آن ده، با لباس مبدل. حتی ایشان در طی مسیر به غارها پناه می برده اند.
یک زندگی پرماجرا و پرخطر و پرشور. یک مبارزهء طولانی و طاقت فرسا. اما امامی محکم و پایدار و خستگی ناپذیر.
/ ادامه فرداإن شاءالله/
هدایت شده از خبرگزاری فارس
رئیس سازمان مالیاتی: مایحتاج عمومی مردم از مالیات بر ارزش افزوده معاف است
🔹آن کالاهایی که مالیات به آنها اصابت نمیکند همانهایی است که در سفره مردم وجود دارد؛ اعم از کلیه محصولات کشاورزی فرآوری نشده، شیر، ماست، پنیر، انواع گوشت، شیر خشک، کلیه خدمات درمانی.
🔹حتی بخش قابل توجهی از اقلامی که در سفره مردم بود و وارد کشور میشد و نرخ مالیات ۹ درصدی داشت را به موجب مصوبات دولت به ۱ درصد تقلیل دادیم؛ بنابراین مواردی که مایحتاج عمومی مردم است و مخارج آنها روی همین اقلام است از مالیات بر ارزش افزوده معاف است.
@Farsna
هدایت شده از خبرگزاری فارس
رئیس سازمان مالیاتی: بهاندازۀ بدهیِ دانهدرشتهای مالیاتی، از حساب آنها برداشت میشود
🔹بسیاری از افراد بهویژه دانهدرشتهای مالیاتی تلاش میکردند از ارزش زمانی پول استفاده کنند و پرداخت مالیات خود را به تعویق بیاندازند.
🔹این رویکرد را ما حتی در دستگاههای دولتی شاهد بودیم که بعضا افراد با اطاله فرایندها و با شکایت های متعدد و پشت سر هم و اعتراض به مالیات تعیین شده، تلاش میکردند حداکثر استفاده را از ارزش زمانی پول ببرند.
🔹برای جلوگیری از این اتفاق، حکم خوبی در مجلس تصویب شد که سازمان امور مالیاتی کشور برای بدهیهای مالیاتی که همه فرایندهای دادرسی را طی کرده است، به اندازه بدهی که قطعی شده از حساب ابربدهکار مالیاتی برداشت کند.
@Farsna