هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 محکمه خون شهدا
[ بسیار زیباست ، حتماً دیده شود]
🔷️ لحظاتی از سریال تکان دهنده عاشورا است که شهید باکری بالای سر رزمنده ای میرسد و تسبیح اش را به او میدهد.
🔻 سریال «عاشورا» به کارگردانی هادی حجازیفر پس از موفقیت نسخه سینمایی خود با نام «موقعیت مهدی» ، سال جاری در هفت قسمت روی آنتن شبکه یک سیما رفت.
◇ سریال «عاشورا» بخشی از مجاهدتهای فرمانده لشکر۳۱ عاشورا، شهید مهدی باکری و برادرش حمید باکری را روایت میکند.
◇ نسخه سینمایی سریال «عاشورا» با نام «موقعیت مهدی» در چهلمین جشنواره فیلم فجر برنده پنج جایزه از جمله سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد و توانست در اکران هم عنوان پرفروشترین فیلم دفاع مقدس تاریخ سینمای ایران را از آن خود کند.
🔶️ این اثر مورد تمجید رهبر انقلاب نیز قرار گرفته است.
■ #شهید_مهدی_باکری
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
✫⇠ #خاطرات_شهید_ابراهیم_همت
✍ به روایت همسر شهید(۳)
💥به دنبال غائله کردستان، به پاوه عزیمت کردم و مسؤلیت روابط عمومی سپاه پاوه را به عهده گرفتم... چون رفتنم به پاوه مصادف شد با آشنائی با همسرم... بهتر دیدم بقیه زندگی نامه ام را از زبان همسرم بشنوید...
💥 صدای ابراهیم را می شنیدم می ترسیدم. خودش هم بعدها گفت : همین حس را داشته وقتی مرا میدیده، یا صدام را می شنیده. حس من فقط این نبود.... من ازش بدم می آمد. نه به خاطر این که بمن گفت : مگر یاسین توی گوشم می خوانده. این هم خب البته هست... ولی چیز دیگری هم هست. که بعد از آن همه دعوا واسطه بفرستد برای خواستگاری...
💥باید خودش حدس میزد که بش می گویم، نه...باید می فهمید که خواستگاری از من توهین است... یعنی من هم حق دارم مثل خیلی های دیگر برای شهید شدن آمده باشم و به خاطر آن، آمده باشم پاوه... ازش بدم آمد که همه اش سر راهم قرار می گرفت، همه اش می آمد خواستگاری ام، همه اش مجبور می شدم آرام و عصبی و گاهی با صدای بلند بگویم : " نه "... یا نه، اگر بهش گفتم آره، باز سر عقد ازش بدم بیاید، که چرا باید همه چیز را برای خودش بخواهد... حتی مرا، حتی شهید شدن خودش را...
💥 باورتان می شود آن لحظه ائی که بی سر دیدمش بیشتر از همیشه ازش بدم آمد؟... خودش نبود ببیند یا بشنود چطور می گویمش بی معرفت، یا هر چیز دیگر، تا معرفت به خرج بدهد، بیاید مرا هم با خودش ببرد... قرارمان این را می گفت. که اگر هم رفتیم با هم برویم.
💥 تا آن روز که آتش به جانم زد، گفت :
"دلم خیلی برات تنگ می شود، ژیلا، اگر بروم، اگر تنها بروم..." می گفت : می رود، مطمئن است، زودتر از من, تا صبوری را کنار بگذارم، بگویم : "تو شهید نمی شوی، ابراهیم.... تو پدر منی، مادر منی، همه کس منی... خدا چطور دلش می آید تو را از من جدا کند؟ ابراهیم مرا؟ ابراهیم مهدی را؟ ابراهیم مصطفی را؟ نه، نگو... خدای من خیلی رحمان است، خیلی رحیم است..."
💥خرداد 59 بود به گمانم... روز اول، از راه رسید، خسته و کوفته بودیم، که آمدند خبر دادند مسئول روابط عمومی سپاه پاوه گفته: تمام خواهر ها و برادر های اعزامی باید بعد از نماز بیایند جلسه داریم.
💥 آن روز بهش می گفتن: "برادر همت..."فکر کردم باید از کردهای محلی باشد. با آن پیراهن چینی وشلوار کردی و گیوه ها و ریشی که بیش از حد بلند شده بود.... اگر می دانستم تا چند دقیقه دیگر قرار است ازش توهین بشنوم یا ازش متنفر بشوم، شاید هرگز به دوستم نمی گفتم :" توی کرد ها هم انگار آدم خوب هم پیدا می شود... "
💥آن روز آمد سر به زیر وآرام و گاهی عصبی، گفت :" منطقه حساس است و سنی نشین و ما باید حواس مان باشد که با رفتار و کردارمان حق نداریم اختلافی بین سنی و شیعه درست کنیم... " همه با سکوت تاییدش کردیم....گفت: "مهمان هم داریم. او روحانی سنی بود."
💥 حرف هایی گفته شد و بحث کرده شد. نتوانستم بعضی هاشان را هضم کنم... وارد بحث شدم، موضع گرفتم. مقبول نمی افتاد. ابراهیم عصبی شده بود. چاره نداشت که بهم برگردد. اما نمی شد، نمی توانست. من هم نمی توانستم. یعنی فکر می کردم نباید کوتاه بیایم. تا جایی که مجبور شدم برای اثبات حرفم قسم بخورم. به کی؟ به حضرت علی علیه السلام...مهمان بلند شد ناراحت رفت. ابراهیم خون خونش را می خورد. نتوانست خودش را کنترل کند. فکر کنم حتی سرم داد زد، وقتی گفت:"مگر من تا حالا یاسین توی گوش شما می خواندم؟ این چه وضع حرف زدن بامهمان است؟"
💥من هم مهمان بودم. خبر نداشت خانواده ام راضی نبودند بیایم آنجا. و بیشتر از همه پدرم. که ارتشی بود و اصلا آبش با این چیزها توی یک جوی نمی رفت. خبر نداشت آمدنی راه مان راگم کرده بودیم و خسته بودیم وخستگی مان حتی با آن نان و ماست هم در نرفت... خبر نداشت توبه هایم را کرده بودم و حتی وصیتنامه ام را هم نوشته بودم.... آن وقت او داشت به خودش حق می داد، جلوی همه سر من داد بزند و یاسین را به سرم بکوبد... بلند شدم آمدم بیرون...
💥 یادم می آید، جنگ شروع شده بود، از طرف دانشگاه برامان اردو گذاشتند. قرار بود برویم مناطق مختلف با جهاد سازندگی و واحد های فرهنگی سپاه همکاری کنیم. ما را فرستادن کردستان. راننده خواب الود بود و راه راعوضی رفت. رسیدیم کرمانشاه. گفتند نیروها باید تخلیه شوند. سنندج شلوغ بود و پاوه تازه به دست دکتر چمران آزاد شده بود و همه چیز نا آرام. مرا با شش پسر و دختر دیگر فرستادند پاوه... همه مان دل مان کردستان بود. که ابراهیم آمد آن جور زد غرورم را شکست. همان جا قصد کردم سریع برگردم بروم اصفهان. اما نمی شد، نمی توانستم. غرورم اجازه نمی داد. سرم را گرم کردم به کارهایی که به خاطرش آمده بودم
#کتاب_همت_خورشید_خیبر
#ناصرکاوه
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
#تلنگر
خیلی ها برای #انتخابـات کار کردن تا مشارکت بالا بره
دمشون گرم👌
کارشون خیلی خیلی عالی بود🌹
💭 امّا برای زیاد شدن "منتــظرین آقا #امـام_زمـــان" تا حالا چیکار کردیم؟؟
━━─━━⊰✾⊱━━━─━━
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
1.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میخواهم دوستم را نمازخوان کنم؟
⁉️تو خودت با نماز خواندن چه گلی 🌹 به سرت زدی؟
🚨این قاعده طلایی یادتان باشد👇
#زندگی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
2.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی صبح آیت الکرسی خوندی
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#گپ_روز
#موضوع_روز : «باید انسان تولید کرد!»
✍️ سوار اسنپ بودم!
تلفن راننده زنگ زد و کسی مشکلش را پشت تلفن مطرح کرد و دیدم که غصهای او را فرا گرفت.
• تلفن را که قطع کرد گفت؛ اینهمه گرفتاری گلوی مردم را گرفته و دارد خفهشان میکند.
گفتم: بله کاملاً درست است! دست به هرجایی که میزنی خراب است! همهی ما در فشارهای مختلفی دست و پا میزنیم که میتوانست وجود نداشته باشد.
• نگاهی در آینه به من انداخت و کمی سکوت کرد.
گفت: من فکر نمیکردم شما هم گلایه داشته باشید، مذهبیها عموماً چشم بسته دفاع میکنند.
گفتم: چیزی که هست را آیا میشود ندید گرفت؟ کشور ما در مُشت فشارهای سختی گرفتار است!
√ نمیشود فسادهای اقتصادی را ندید!
√ نمیشود دینزدگیهای ناشی از افراط و یا جهل را ندید!
√ نمیشود ضعف سیستم آموزشی را در اقناع نوجوانان در مقولهی خودشناسی و مدیریتِ خویشتن ندید!
√ نمیتوان حاکمیتِ «مهندسی معکوس فرهنگی» و نتایج معکوسی را که این فعالیتها بجای میگذارند ندید!
و بسیار فساد دیگر را....... نمیشود ندید!
گفت: کاش میشد حقمان را میگرفتیم!
گفتم : میشود!
حتماً که میشود، ولی ما هنوز روش مطالبه را نیاموختهایم! هنوز روش پشت همدیگر ایستادن را نیاموختهایم! هنوز نمیدانیم که اگر چیزی گران میشود و به سمت خرید همان جنس حمله میکنیم داریم جیب همان مسئول فاسدی را پر میکنیم که برجهایش را روی عدم تعادل بازار میسازد.
هنوز نمیدانیم وقتی به هم رحم نمیکنیم نتیجهاش مسلّط شدن مسئولانی است که بر ما رحم ندارند.
گفت: چرا ما اینها را بلد نیستیم؟
گفتم: تازه ما اینها را از تمام مردم جهان بیشتر بلدیم، این است وضعمان!
یادتان نیست زمان کرونا که وقتی مردم جهان همدیگر را غارت میکردند ما درِ خانههای همدیگر وسایل بهداشتی و غذایی و ... هدیه میدادیم؟
گفت: چرا ! من سالها در خارج کشور زندگی کردم و هنوز هم رفت و آمد زیادی دارم و حرفتان را کاملاً قبول دارم، اما چرا وضع ما به اینجا رسیده؟ (و با انگشت خانمی را با وضع زنندهای نشانه گرفت، که در غرب نیز این پوشش مخصوص قشر خاص و منفوری است.) چرا زن متمدن ایرانی باید کارش به اینجا برسد؟
• گفتم: جوابتان بسیار ساده است! ما تا کِی از چیزی مراقبت میکنیم و آنرا با چیز دیگری جایگزین نمیکنیم؟
گفت: تا زمانی که قدر و قیمتش را بدانیم!
گفتم: این خانم هم اگر قیمت درونش را میشناخت و میدانست با همین بدن قادر است محدودیتهای ماده را بشکافد و به بالاترین کمالات انسانی برسد تا جایی که مَثَل اعلای خدا و یا «خلیفهالله» در زمین باشد، حرمت این بدن را حتماً نگه میداشت! مگر شما شمش طلایتان را روی داشبور ماشینتان میگذارید؟
• گفت: معلوم است که نه، مَثَل اعلیٰ یعنی چه؟
گفتم: دقیقاً همینجا مهندسی معکوس فرهنگی اتفاق میافتد!
یعنی به تو میگویند «جانشین خدا» ولی نمیگویند «یعنی چه» و «چجوری باید به این مقام برسی»...
آیا شما وقتی چیزی را نشناسید، محدودیتهای مسیر رسیدن به آن را قادرید تحمل کنید؟
گفت: عمراً
• گفتم: انقلاب را امام متولد کرد برای آنکه محصولش « تولید انسان» باشد! یعنی همان «جانشین یا خلیفهی خدا در زمین!
و «انسان» یعنی کسی که سلامت باطن دارد، یعنی اَمن شده است برای بقیه، مظهر اسم مؤمن خدا!
فقط چنین کسی میتواند اَمن و اهل رحم به بقیه باشد، همان ضعفی که در اول مکالمهمان مطرح کردیم درمورد مردم !
گفت: اشارهتان را فهمیدم!
• گفتم: شما به تبلیغاتِ تمام نمایندگان انتخابات در تمام این چهل سال دقت کنید، شعار کدامشان با شعار امام یکی بود و هدفشان از رسیدن به قدرت، «تولید انسان» بود؟
گفتم : نمیدانم شاید کمتر از انگشتان دست!
گفتم : از ماست که بر ماست... نه؟
اگر خودمان را به وزنِ نگاه معمار انقلاب بزرگ میدیدیم، بعضی مسئولان با شعار نان و مرغ و بیحجابی و اختلاط بر ما حاکم نمیشدند!
گروهی نه خودشان مؤمنند که رحم داشته باشند بر ما، و نه توانستند امنیت و سلامتِ وجودی را یادِ مردم بدهند.
به فکر فرو رفت و چیزی نگفت!
گفتم: ما زمانی به اشتباه در انتخاب مبتلا شدیم که؛
_ قیمت خودمان را نشناختیم!
_ به اندازه قیمتمان انتخاب نکردیم!
حالا هم دودش به چشم خودمان رفت... حالا که میدانیم باید جبرانش کنیم.
✘ ولی یادمان نرود ذات قدسی انقلاب سرمایههای خودش را ساخت!
حاج قاسمهایش را پرورش داد!
و این قطارِ در حرکت، بعد از چهل سال که بعضی مسئولان منافق سعی در توقفش داشتند با حمایت مردم به ایستگاه مقصد خود نزدیک شده است!
ثمرهی این انقلاب علیرغم تمام تهدیدها و تحقیرها، همّتها و باکریها و حججیها و .... شد تا نسلِ ظهور در امتداد چنین الگوهایی رشد و ایستادگی کنند.
کمی عقبتر که بایستید خواهید دید:
محور مقاومت به برکت «انقلاب ایران» برای حفظ امنیت اخرین ذخیرهی خدا و جهانی کردن تمدن الهی او آماده است!
@ostad_shojae | montazer.ir
هدایت شده از آیات الهی
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا.......
این قرآن، به راهى که استوارترین راههاست، هدایت مى کند. و به مؤمنانى که کارهاى شایسته انجام مى دهند، بشارت مى دهد که براى آنها پاداش بزرگى است. و آنها که به سراى دیگر ایمان نمى آورند، عذاب دردناکى براى آنان آماده ساخته ایم. انسان (بر اثر شتابزدگى)، بدیها را طلب مى کند آنگونه که نیکیها را مى طلبد. و انسان، همیشه عجول بوده است. ۹ و ۱۰ و ۱۱ اسراء.
تفسیر: أَقْوَم، افعل تفضیل است، یعنی صاف ترین، مستقیم ترین و پابرجاترین.
👈 پابرجاترین نسبت به چه چیز؟
نسبت به ادیان و مذاهب دیگر.
در مذاهب و ادیان دیگر هم، این استقامت و عدالت وجود دارد ولى در قرآن به حد کمال است. و با در نظر گرفتن اینکه در آیهء فوق، برای اقوم، طرف مقایسه ذکر نشده، و حذف متعلق، دلیل بر عموم است، پس روشن مى شود این آیه از آیاتى است که اشاره به مسئلهء خاتمیت اسلام و پیامبر نیز دارد، به این معنی که این آئین از همهء آئین ها ثابت تر و پابرجاتر است (دقت کنیم).
👈 در این آیه، به دو نوع موضع گیری انسان در برابر این نامهء مستقیم الهى، اشاره شده: اول مؤمنانى که عمل صالح انجام مى دهند و براى آنان پاداش بزرگى است، و آنها که ایمان به آخرت و دادگاه بزرگ الهی نمى آورند، و عذاب دردناک براى آنها آماده شده.
فرموده اند بشارت عذاب.
چگونه عذاب بشارت است؟
بشارت است برای افراد بى ایمان و طغیانگر، که بدانند اگر بسوی خدا بازگردند و ایمان بیاورند، عذاب الهی از آنان دور خواهد شد و برای مومنان بشارت است که بدانند اگر با استقامت و مقاومت، خود را از آلودگیها حفظ میکنند، تفاوتشان با دیگران از زمین است تا آسمان و بدانند دشمنانشان به چه سرنوشتى گرفتار مى شوند.
👈 👈 پاداش مؤمنان را در عبارت کوتاه أَجْراً کَبِیراً، و کیفر افراد بى ایمان را در عبارت جامع عَذاباً أَلِیماً خلاصه کرده، که مفهوم هر دو، هر گونه پاداش و کیفر معنوى و مادى، جسمى و روحانى را شامل مى شود.
👈 👈 👈 و اما اینکه در صفات دوزخیان تنها روى عدم ایمان به آخرت انگشت گذارده، و سخن از اعمالشان نیست، به این دلیل است که، اعتقاد به آن دادگاه بزرگ بیش از هر چیز انسان را در مقابل گناهان کنترل مى کند. و از این گذشته، انکار قیامت به انکار خدا نیز بازمى گردد، زیرا چگونه ممکن است خداوند عادل و حکیم، مردم این جهان را در شرائطى که مى بینیم، به حال خود رها کند، و جهان دیگرى در کار نباشد؟ این نه با حکمت او سازگار است، و نه با عدالتش.
نکتهء مهم 👈 سپس به عجول بودن انسان اشاره کرده می فرماید: وَ یَدْعُ الإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ.
دعا در اینجا معنى وسیعى دارد و هرگونه هدفی را شامل میشود.
یکی از آن شرایط استجابت دعا، عجله نداشتن برای تعیین هدف و رسیدن به هدف می باشد. به این معنی که نه برای تعیین هدف عجله داشته باشیم، نه برای رسبدن به آن.
در حقیقت، عجول بودن انسان، براى کسب منافع بیشتر و شتابزدگى او در تحصیل خیر و منفعت، سبب مى شود که تمام جوانب مسائل را مورد بررسى قرار ندهد. چه بسیار مى شود که با این عجله، نتواند خیر واقعى خود را تشخیص دهد، بلکه، هوى و هوس هاى سرکش، چهرهء حقیقت را در نظرش دگرگون سازد، و به دنبال شر برود.
و در اینحال، همانگونه که انسان، از خدا تقاضاى نیکى مى کند، بر اثر سوء تشخیص خود، بدى ها را از او تقاضا مى کند، و همان گونه که براى نیکى تلاش مى کند، به دنبال شر و بدى مى رود، و این مانع بزرگى است در طریق سعادت.
🟩 پس برای تعیین هدف، مطالعه و مشاورهء کافی داشته باشیم، و پس از آنکه هدفمان را در چارچوب پسند خدا، تعیین کردیم، ابتدا برای رسیدن به آن، دعا و توکل کنیم و بدون هیچ عجله ای برای رسیدن به هدف، در همان مسیر خداپسند، و با همان مطالعه و مشورت، تلاش کنیم.
👈 👈 👈 البته عجله نداشتن به معنی سستی و کاهلی نیست. بلکه به این معنی است که ضمن حفظ آرامش، تمام جوانب را در نظر بگیریم و با حوصله و دقت کافی گام برداریم، و با سرعت و شتاب (به معنی بدون فوت وقت)، برای رسیدن به هدف تلاش کنیم.
سرعت و شتاب به این معنی که فرصتها را از دست ندهیم. مثلا در نماز.
(حی علی الصلاة، بشتابید بسوی نماز).
هنگام اذان، زمان اقامهء نماز است. پس هدف، نماز است. برای رسیدن به آن، شتاب می کنیم و بدون فوت وقت، آمادهء نماز میشویم، اما با حفظ آرامش و دقت، نماز را می خوانیم.
🌹وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ.
و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان. ۱۳۳ آل عمران.
🌹سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ
سبقت بگیرید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان. ۲۱ حدید.
فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ.
سرعت بگیرید برای هرگونه خیر. ۱۴۸ بقره.
هدایت شده از آیات الهی
✨ وصف مومن ✨
در پیغام قرآنی روز گذشته در آیهء شریفهء ۱۱ اسراء خواندیم:
🌹🌹 وَيَدْعُ الْإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ ۖ وَكَانَ الْإِنسَانُ عَجُولًا.
انسان (بر اثر شتابزدگى)، بدیها را طلب مى کند آن گونه که نیکیها را مى طلبد. و انسان، همیشه عجول بوده است.
👈 چه بسا بخاطر عجله نتوانیم خیر را از شر تشخیص دهیم و بجای خیر در مسیر شر حرکت کنیم. انسان عجول میخواهد در کمترین زمان بهترین نتیجه را بگیرد که در اینصورت احتمال خطا و حتی شکست، بسیار بالاست. انسان عجول معمولا خودرأی است و در تصمیم گیریها مشورت نمی کند و دیگران را نادیده می گیرد.
و خواندیم عجله نداشتن به معنی سستی و کاهلی نیست، بلکه به این معنی است که با حفظ آرامش، و حوصله و دقت کافی، هدف را تعیین و برای رسیدن به آن تلاش کنیم.
و در این مسیر شتاب کنیم نه عجله.
یعنی بدون فوت وقت و بدون از دست دادن فرصتها و با حواس جمع برای رشد و تعالی تلاش کنیم، اما برای رسیدن به هدف عجله ای نداشته باشیم و با مدیریت صحیح و مطالعه و مشورت کافی، به اهداف عالی دست پیدا کنیم.
( ۱ ) 👈 👈 یکی از مسیرهایی که انسان برای آن عجله دارد استجابت دعاست.
استجابت دعا شروطی دارد که اگر به آنها توجه نکنیم منتظر تحقق خواسته هایمان نباشیم.
👈👈 قطعا و حتما آنچه از خدا بخواهیم مستجاب میشود. مستجاب شدن به این معنی نیست که آنچه را ما بخواهیم خواهد داد. مستجاب شدن یعنی خداوند صدای ما را می شنود و درخواست ما را بدون جواب نخواهد گذاشت. اما به صلاحدید خود در زمان مناسب و به بهترین شکل، پاسخ خواهد داد.
👈👈 بهترین استجابت، آنست که خدا بخواهد نه آنکه ما درخواست کنیم.
زیرا 👇👇
🌹🌹وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ.
خدا می داند و شما نمی دانید. ۲۱۶ بقره
و باز 👇👇
🌹قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ.
عرض کرد: پروردگارا! من به تو پناه مى برم که از تو چیزى بخواهم که از آن آگاهى ندارم. و اگر مرا نیامرزى، و بر من رحم نکنى، از زیانکاران خواهم بود. ۴۷ هود.
و باز 👇👇
🌹وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ.
من کار خود را به خدا وامى گذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست. ۴۴ غافر.
✅ بنابراین در دعا، اولا باید توکلمان بر خدا باشد و همه چیز را به او بسپاریم. و دوما منتظر نباشیم همان چیزی را که درخواست کرده ایم، مستجاب شود.
✔ ادامهء این مبحث مهم، فردا إن شاءالله