eitaa logo
محمد رضا
137 دنبال‌کننده
30هزار عکس
23.4هزار ویدیو
566 فایل
ذوالفقار فدائیان آقا سید علی خامنه ایی حفظه الله در صورت نیاز به ارتباط با مدیر کانال به اکانت محمد رضا پیام ارسال بفرمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
صفحه 558558-talagh-fa-ansarian.mp3
زمان: حجم: 5.45M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
سوره مبارکه منبع: کتاب تفسیر یک جلدی مبین - استاد بهرامپور
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
صفحه 558 بخش اول558-talagh-ta-1.mp3
زمان: حجم: 10.62M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
صفحه 558 بخش دوم558-talagh-ta-2.mp3
زمان: حجم: 3.5M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمد رضا
نکات ۶۰۴
10.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام علیکم وقتتون بخیر الحمدالله موفق شدیم با شما عزیزان در برنامه روزی یک صفحه قرآن کریم رو ختم کنیم ❤️😍☺️ ان شاءالله با مشاهده خداوند در کنار خدمون یک ختم موفق انجام داده باشیم ان شاءالله ختم بعدی از اول ماه مبارک رمضان آغاز میشه در کنار جزء خوانی ؛ یعنی بفضل خداوند متعال یک ختم در ماه مبارک رمضان خواهیم داشت و یک ختم سالانه خواهیم داشت
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| بریدم از همه چی! دیگه توان ادامه دادن ندارم! (چند بار تا حالا به این لحظه رسیدید؟) @ostad_shojae | montazer.ir
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
خیلی ها برای کار کردن تا مشارکت بالا بره دمشون گرم👌 کارشون خیلی خیلی عالی بود🌹 💭 امّا برای زیاد شدن "منتــظرین آقا " تا حالا چیکار کردیم؟؟ ━━─━━⊰✾⊱━━━─━━
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
1.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میخواهم دوستم را نمازخوان کنم؟ ⁉️تو خودت با نماز خواندن چه گلی 🌹 به سرت زدی؟ 🚨این قاعده طلایی یادتان باشد👇
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
❣خيـلی عصبـانی بود؛ سرباز بود و مسئول آشپزخانه. ماه رمضان آمده بود و او بی سروصدا گفته بود: «هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری اش بامن.» ولی يك هفته نشده، خبر به گوش سرلشكر ناجی رسيد.او هم سرضرب خودش رو رسانده بود. دستور داده بود همه‌ سربازها به خط شوند و بعد يكی يک ليوان آب به خوردشان داده بود كه: «سربازها را چه به روزه گرفتن!» 🔸 حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت؛ برگشته بود آشپزخانه. ابراهيم هم با چند نفر ديگه، كف آشپزخونه رو تميز شستند و با روغن، موزاييك‌ها را حسابی برق انداختند و بعد منتظر شدند و خدا خدا كردند سرلشكر ناجی یه سر بیاد آشپزخونه. اتفاقا ناجی اومد و جلوی درگاه ايستاد؛ نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشت داخل؛ تا ته آشپزخونه چنان رو زمین كشيده شد كه مستقیم كارش به بيمارستان كشيد. پای سرلشكر شكسته بود و می بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند. بچه‌ها هم با خيال راحت تا آخـر مـاه رمضان روزه گرفتند. 📚 برگرفته از