هدایت شده از شبکه یکپارچه فرآوری و ترابری
ظرف آب کج است! | هفت پیشنیاز قطعی اقتصادی ابتکار "شیفت"
✍ دکتر رسول بخشی، دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان
مادامی که ظرف آب کج است، اجرای کامل زنجیرههای ارزش "شیفت" ناممکن است.
۱- از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون نقدینگی ۲۵ هزار برابر شده است درحالیکه تولید اندکی بیش از ۲ برابر شده
۲- نقدینگی روزانه ۶۰۰۰ میلیارد تومان درحال خلق شدن است
۳- هفتاد درصد از نقدینگی دراختیار هشت دهم درصد از سپردههاست.
این یعنی ظرف آب کج است هرچه آب بریزیم بی فایده است؛ از پایین هم آب بگیریم و بالای ظرف بریزیم بازهم بی فایده است.
باید ظرف آب را صاف کرد تا آب به همه جای ظرف برسد
کَیْ لا یَکُونَ دُولَه بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُم
حال، چگونه؟
مهمترین پیشنیاز کلان اقتصادی راهاندازی زنجیرههای ارزش در ابتکار "شیفت"، کنترل نرخ رشد نقدینگی و کاهش آن به زیر نرخ رشد دلار یا حداقل متناسب با نرخ رشد دلار است از طریق:
۱. ممانعت تدریجی از سفتهبازی روی طلا
۲. ممانعت تدریجی از سفتهبازی روی ارز
۳. ممانعت تدریجی از سفتهبازی روی املاک
۴. ممانعت تدریجی از سفتهبازی روی اتومبیل و کالاهای قابل نگهداری
۵. کاهش شدید دامنه نوسانات بازار سهام از طریق وضع مالیاتهای بالاتر بر دریافتی حاصل از فروش سهام از آن دسته از فروشندگان سهام که در مهلت کمی بعد از خرید، اقدام به فروش میکنند
۶. وضع مالیات بر خرید و فرش رمزپولها
۷. کاهش تدریجی نرخ سود سپردههای بانکی به صفر و حتی منفی.
#پیشنیازهای_کلان_اقتصادی_شیفت
#ظرف_کج
کانال شبکه یکپارچه فرآوری و ترابری (شیفت) در ایتا و تلگرام:
eitaa.com/inpt1404
t.me/inpt1404
بسمالله الرحمن الرحیم
نقد مکانیزم بازار و قیمت، نباید ما را به کمونیزم بکشاند؛
در کمونیزم اساسا بازار و قیمت وجود ندارد. کمونیزم، بازار و مکانیزم قیمت را موجب استثمار میداند و از اساس با وجودش مخالفت میکند و به جایش نظام متمرکز برنامهریزی را جایگزین میکند.
این توصیه را اول به خودم میکنم بعد به دوستان خودم که بیشتر حواسمان باشد که داریم بازاری را تحلیل و نقدش میکنیم که در آن، به پول، بهره تعلق میگیرد.
یعنی در اقتصاد متعارف، پول زایش دارد.
وقتی به پول بهره تعلق میگیرد، مناسبات در بازار حول و حوش ارجحیت و تبعیت از پول شکل میگیرد، یعنی پولسالاری حاکم میشود.
در دو پست قبلی عرض کردم اساسا وقتی به پول، بهره تعلق گیرد، بازار از هدفش که رفع نیاز است، فاصله میگیرد و تأمین سود سرمایهدار در اولویت قرار خواهدگرفت. فقط آن بخش از نیاز که مبتنی بر بیشینه شدن سود سرمایهدار است، مرتفع خواهد شد. البته نیاز مردم، خیلی بیشتر است، لکن، بازار چون مبتنی بر بازدهی برحسب پول عمل میکند، نیاز را سرکوب میکند.
بهره، بازار را کوچک و محدود میکند.
برای ترمیم این مسأله، دخالت و قیمتگذاری کم فایده و یا بیفایده و ابتر است و رانت ایجاد میکند. زیرا بهره از جنس نرخ است و قیمتگذاری از جنس سطح!
همچنین، قیمتگذاری صرفا در نحوه توزیع تولید موجود دخالت میکند، حال آنکه مسأله اصلی، کم بودن تولید موجود است، مسأله ناکافی بودن ابعاد بازار موجود است، مسأله این است که بازار به اندازهای که باید، توسعه پیدا نکرده که همه افراد بتوانند در آن رفع نیاز کنند.
تنها راه، حذف بهره روی پول است و اگر برای عدم توزیع رانت بخواهیم کنترل و رصد اعمال کنیم، درحالیکه پول درحال زایش است، هزینه ایجاد میکند.
ربا تجارت را ناقص، تولید را ناکافی و نیاز را سرکوب میکند.
ربا منابع را تهی میکند،
ربا نسل را قطع و رشد جمعیت را پایین میآورد.
ربا حد میزند
ربا استاندارد تعیین میکند که تا کجا و چقدر ازهرچیز تولید شود، حتی تعیین میکند که چقدر انسان باید تولید شود!
چقدر گوسفند و گاو و مرغ و ...تولید شود
چقدر خدمات ارائه شود
چقدر جنگل داشته باشیم
چقدر ماهی تولید شود
چقدر و چقدر و چقدر ...
در واقع تصور غلطی وجود دارد که خیال میکنیم این مکانیزم قیمت و بازار است که مشخص میکند چقدر کالا تولید شود.
آنچه استاندارد و معیار و حد زننده است، آنچه تعیین کننده است، نه قیمت و نه بازار، بلکه بهره است.
بازار محل رفع نیاز است ولی بهره باعث شده این کارکرد از بازار سلب شود
این بهره است که پشت مکانیزم قیمت نشسته و بازی میکند آنچه را باید
مسأله نرخ است، نه سطح
پول نباید کار کند
چرا هواپیمای بیشتری تولید نمیشود؟
چرا قطار بیشتری تولید نمیشود؟
چرا گوشت کافی تولید نمیشود و بسیاری از خانوادهها ازخوراک کافی، پوشاک و مسکن مناسب، بهره ندارند؟
و صدها چرای دیگر...
دلیلش این است:
چون بهرهی پول اساسا مانع از سرمایهگذاری بیشتر برای تولید است، بهره مرحله به مرحله تولید را از صرفه میاندازد.
برای اقتصاد مبتنی بر بهره، تولید، بیمعناست، صرفا سود سرمایهدار معنادارد که برحسب پول است.
تولید بیشتر کالا یا خدمت و توسعه بیشتر بازار، مستلزم کاهش بیشتر بهره پول و کاهش بیشتر بهره روی پول، مستلزم کاهش بیشتر رشد نقدینگی است و کاهش بیشتر در رشد نقدینگی، نیازمند مبارزه بیشتر با صاحبان کنز طلا و ارز و املاک و .. است.
باید بدهی را از اقتصاد زدود
اقتصاد متعارف مبتنی بر بدهی و زایش آن کار میکند.
دوستان عزیزم، بیایید به جای حمله به بازار، به آنچه به بازار حمله کرده، حمله کنیم و آن چیزی نیست جز ربا
اگر بهره روی پول ملغی شود، آنگاه پول از ارزشگذاری در بالای جدول داراییها ساقط میشود و بهجایش تولید مینشیند و تولیدگر البته انسان است، انسانی که خودش هم تولید میشود، لذا انسان بهعنوان مهمترین تولید، در صدر جدول داراییها خواهد نشست و همه چیز برای او تولید میشود نه برای سود سرمایهدار
معیار انسان است، نه پول
ملاک، زایش انسان است نه ازدیاد پول
همه چیز براساس حرکت است و همه اشیاء در حرکت اند. حرکت در جوهر هر شیء وجود دارد. و البته انسان مهمترین حرکت جوهری است زیرا علاوه بر آنکه خودش حرکتی اصیل است، آغازکننده سایر حرکتهای جوهری نیز هست.
یک دانه وقتی تبدیل به درختی تنومند میشود که در زمین کاشته شود. آنگاه که کاشته شد، حرکت جوهری اش در مسیر کمال، آغاز میشود و اما این دانه را انسان قادر است بکارد؛ دانه خودش قادر نیست خودش را بکارد.
این انسان است که قادر است حرکتهای جوهری خلق شده در طبیعت را در مسیر کمال آنها سوق دهد.
پس انسان سرور همه داراییها است؛
لذا معیار اوست برای تولید بقیه، نه پول
#سوق
@drbakhshi_eghtesadekalaan
اقتصاد کلان، دکتر بخشی
بسمالله الرحمن الرحیم نقد مکانیزم بازار و قیمت، نباید ما را به کمونیزم بکشاند؛ در کمونیزم اساسا
لازم به توصیح میدانم که اینجانب مداخله در بازار و تثبیت قیمت را کمونیزم نمیدانم
هرچند بحثی حاشیه ای میدانم.
لذا برخی دوستان عزیز ما مبادا تصور کنند، اینجانب برچسب مدافع کمونیزم به ایشان میزنم.
قطعا نگاه این دوستان دفاع از مردم درمقابل تیغ تیز سرمایه سالاری است و این را بسیار قابل احترام میدانم.
@drbakhshi_eghtesadekalaan
بسمالله الرحمن الرحیم
نکتهای برای یادآوری
وقتی گفته میشود تولید در طول ۴۹ سال ۲.۲ برابر شده است نباید این عدد را غیرقابل باور و ناچیز تلقی کرد.
هنگامی که میگوییم در ایران تولید در طول نیم سده گذشته، ۲و ۲ دهم برابر شده، برخی از مخاطبین که اقتصاد نخواندهاند، این رقم را نادرست تلقی میکنند، چون فکر میکنند برای نیم قرن، ۲ و ۲ دهم برابر شدن تولید، مقدار بسیار کمی است.
اما اینطور نیست و این رقم قابل قبول است.
برای فهم این مسأله، باید تولید را بهصورت تجمعی محاسبه کنیم.
۲ و ۲ دهم برابر شدن تولید در طول ۴۹ سال یعنی یک رشد متوسط سالانه ۱ و ۷ دهم درصدی؛ که اگر تجمعی محاسبه کنیم، مشروط بر آنکه استهلاک را صفر درنظر بگیریم، معنایش آن است که مانده کالاها و خدمات تولید شده بیش از ۷۰ برابر شده است!
اما میدانيم برخی از تولیدات، در طول این سالها، مانند اقلام متنوع خوراکی و پوشاک و ... مصرفی و بی دوام بودهاند و لذا ازبین رفته اند، و اما برخی دیگر از اقلام، مانند ساختمان، اتومبیل و ... بادوام بودهاند، بنابراین موجودی این قبیل کالاها، با همان نرخ رشد ۱ و ۷ دهم درصدی، شاید تا ۲۰ الی ۳۰ برابر نیز افزایش یافته باشد.
مثلا وقتی ملاحظه میکنیم میبینیم در طول نیم سده گذشته موجودی ساختمانها شاید حدود ۱۰ برابر، یا موجودی اتومبیل، بیش از ۲۰ برابر شده باشد و قس علیهذا...
فرض کنید در طول نيم قرن گذشته فقط گندم تولید شده باشد. وقتی گفته میشود تولید گندم ۲ و ۲ دهم برابر شده، یعنی در سراسر این نیم قرن، مجموعا گندم تولیدی ۷۷ برابر شده است.
به آمار دیگر کشورها نیز که مراجعه کنیم، تقریبا همین است. برای مثال در آمریکا، آلمان و فرانسه، برای یک دوره ۴۴ ساله، تولید به ترتیب، ۳.۱ برابر، ۲.۱۸ برابر و ۲.۳ برابر شده است.
@drbakhshi_eghtesadekalaan
بسمالله الرحمن الرحیم
👈 در نمودار فوق نشان داده شده است که از سال ۱۹۶۲ تا ۲۰۲۲ همبستگی معناداری بین تغییر قیمت نفت و تورم در آمریکا وجود داشته است.
تقریبا افت و خیزهای هر دو نرخ رشد (نرخ رشد قیمتها و نرخ رشد قیمت نفت) همزمان است.
یعنی یک رابطه بلندمدت ۶۰ ساله!
برخی تحلیلگران در اقتصاد ایران از ایننمودار و نمودارهایی تقریبا مشابه استفاده میکنند که بگویند رشد نقدینگی عامل تورمنیست.
سؤال این است:
آیا ارتباط و همزمانی و همبستگی بلندمدت بین تغییرات قیمت نفت و تورم در آمریکا به معنی آن است که تورم بلندمدت در رشد نقدینگی ریشه ندارد؟
آیا همزمانی این تغییرات، بهمعنای علیت تام است؟
در سال ۱۹۶۲ قیمت هر بشکه نفت حدود ۲ دلار بوده، اما در سال ۲۰۲۲ به حدود ۷۰ دلار رسیده است.
سؤال این است چرا قیمت نفت در طول این سال ها تا این حد افزایش یافته است؟
البته سؤالات دیگری هم مطرح است:
چرا قیمت جهانی طلا در طول این دوره، حدود ۵۰ برابر شده است؟
چرا قیمت فلزاتی چون فولاد، مس، آلومينيوم و ... در طول این سال ها رشد داشته است؟
چرا قیمت آب در جهان در طول این سالها رشد کرده است؟
چرا قیمت برق و گاز در جهان در طول این سالها رشد کرده است؟
هم نفت، هم فلزات و هم آب و برق و گاز، در تولید کالاها و خدماتی که قیمتشان درحال افزایش بوده است، نقش تعیین کننده داشتهاند.
کارشناسانی که میگویند رشد نقدینگی آدرس غلط است، پاسخشان به این سؤالات چیست؟
@drbakhshi_eghtesadekalaan
نظر اینجانب به زبان خیلی ساده درمورد خلق پول و نحوه اصلاح اوضاع اقتصادی
در گفتگو با حجه الاسلام آقای دکتر مظاهری حقوقدان دانشگاه اصفهان
👇👇👇
@drbakhshi_eghtesadekalaan
هدایت شده از Zroi
هنگامى که عمربن سعد سپاهیان خود را براى جنگ با ایشان آماده کرد و از هر سو آن حضرت را در محاصره گرفتند و امام علیه السلام بهسوى دشمن بیرون آمد و آنها را به سکوت دعوت کرد، اما خاموش نشدند خطاب به آنها فرمود: واى بر شما! شما را چه زیان که به من گوش دهید و گفتار مرا که به راه راست فرا مىخوانم بشنوید ... همه شما از من نافرمانى مىکنید و به سخنان من گوش نمىدهید؛ زیرا شکمهایتان از حرام پر شده و بر دلهایتان مُهر [غفلت] خورده است.
اثر لقمه حرام