eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.7هزار دنبال‌کننده
292 عکس
174 ویدیو
85 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
اقسام و مراتب بذل و انفاق عزّالدین محمود کاشانی در بارۀ بذل که همان انفاق است می نویسد: «از جملۀ مکارم اخلاق یکی بذل است؛ یعنی اعطای چیز [خیر]. و آن برچند نوع است: اوّل آنک در مقابلۀ بذل دیگر افتد و آنرا مکافات خیر خوانند. دوم آنک بر سبیل ابتدا و افتتاح بود با توقّع مکافات و آنرا متاجره خوانند، و این هردو قسم مرتبۀ عوام است. سوم آنک بر سبیل ابتدا بود بی توقّع مکافات و آنرا ایثار خوانند و این مرتبۀ خواصّ است. چهارم آنک در مقابل سیّئه بود و آنرا احسان خوانند و این مرتبۀ اخصّ الخواصّ است.» عزّالدین محمود کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ص 346. https://eitaa.com/dreshkevari
اقسام و مراتب ایثار برای ایثار اقسام و مراتبی است: 1. ایثار به مال، 2. ایثار به جان و 3. ایثار به جاه و آبرو که از آن به بذل جاه تعبیر می شود، چنانکه در اسرار التوحید می گوید: «وجاه خویش برای درویشان و برای خلق بذل می کرد.» یکی دیگر از انواع ایثار که باید افزود، ایثار به وقت و عمر است. کسی که برای خدمت و نیکی به دیگران از وقت و عمرش مایه میگذارد گرانبهاترین سرمایه وجودش را بذل می کند، سرمایه ای که قابل جبران و جایگزینی نیست. البته این ایثار هرگز به مرتبۀ ایثار جان و شهادت نیست، زیرا کسی که وقتش را در خدمت دیگران قرار می دهد تنها قسمتی از عمرش را ایثار می کند، اما شهید همۀ عمرش را یکجا تقدیم می کند. https://eitaa.com/dreshkevari
چرا باید جوانمرد بود؟ پرسش عامتر این است که اساسا چرا باید اخلاقی بود و اخلاقی زیست. انسان بطور طبیعی حب ذات دارد و در پی تأمین منافع و لذایذ خویش است. چه بسیار رخ می دهد که آدمی برای تأمین نیاز و استیفای حقش با دیگران می جنگد. با توجه به این امر این پرسش پیش می آید که چرا باید جوانمرد بود. چرا باید از حق خود گذشت و به فراتر از تکلیف عمل کرد و دیگران را بر خود مقدم داشت؟ چرا باید ایثار کرد و از حق خود بخاطر افراد و اهداف دیگر صرف نظر نمود؟ البته "باید" در اینجا به معنای الزام نیست، چرا که کسی ملزم نیست رفتار جوانمردانه و ایثارگرانه داشته باشد. البته انسان خود می تواند خویشتن را ملزم به رفتار جوانمردانه کند؛ اما چرا چنین می کند؟ بر اساس مبانی گوناگون پاسخ های متفاوتی می توان به پرسش فوق داد. جوانمردی باید کرد چون خوب است. نفس خوبیِ چیزی علت تامه برای التزام به آن است. پاسخ دیگر این است که جوانمردی مقتضای عواطف انسانی است. بر اساس دیدگاهی، دیگران هم من هستند و بین افراد جدایی ذاتی وجود ندارد و نفس فردی توهم و غیر اصیل است. با شکستن مرزهای تفرد و تکثر، خیرخواهی برای هرکسی و هرچیزی درواقع خیرخواهی برای خود است. چون خود را دوست دارم و کمال خود را می طلبم دیگران را هم دوست دارم، چراکه آنها هم من هستند و من آنها هستم. پاسخ دیگر این است که ایثار و دگردوستی اجر و پاداش الهی و اخروی دارد. سخن دیگر این است که ایثار و دگردوستی مقتضای عشق به خدا است. چون محبوب مطلق خداست و دیگران جلوه های اسمای او هستند، به آنها نیز عشق می ورزم. یا چون به خداعشق می ورزم و خدا ایثار و خیرخواهی را دوست دارد، پس ایثار می کنم. و بالأخره بیان دیگر این است که انسان طالب کمال خود است و ایثار و خیرخواهی و رفتار جوانمردانه انسان را به کمال برتر می رساند. گرچه می توان مبانی برخی از این دیدگاه ها را نقد کرد، اما جوهر و روح بسیاری از این پاسخ ها یکی است و منشأ و انگیزۀ اصلی جوانمردی رهیدن و فرارفتن از ظلمت نفسانیت و سودجویی نازلِ خودخواهانه و دیدن نور حقیقت، خیر و زیبایی و پرکشیدن به سوی آن است. https://eitaa.com/dreshkevari