رباب نه،برای علی!
که برای ما مادری کرد
مادر ، در خانه تو را به عطوفت خداوند گره می زند و پدر یادآور رزاقیت معبود است.
کودک از مادر مهر می گیرد و باپدر به روزی دهنده ایمان می آورد.
وقتی سخن از مهر و عطوفت مادر به میان می آید،نویسنده ،شوق مادرانه را شعر میکند.اولین خنده، اولین تبی که تو را با آه آشنا میکند،حتی با اولین واژه با بوی مادر،شوق به لحظه های مادرانه ات سرک میکشد🌱
اما دراحساس پدری ،واژه ها طور دیگری توصیف را آغاز میکنند.
منطق پدر بودن با منطق مادر بودن از اساس متفاوت است.به قول گابریل گارسیا، وقتی کودک اولین بار انگشت پدر را می گیرد او را اسیر خود میکند تا ابد..
در قاب تصویری از عاشورا در یک لحظه، منطق پدری و مادری به گونه ای دیگر تفسیر می شود.داستان رباب داستان ساده از دست دادن فرزند نیست،داستان ماندن در دوراهی عشق نیست،داستان گذشتن از مهر برای مهر است
وما رایت الا جمیلا.
فقط رباب در لحظه انتخاب میکند و پای انتخاب میایستد.
داستان رباب داستان سربازی است برای سر بازی🕊
آه که چقدر می شود از رباب نوشت.
پ.ن:عکس اسراء عزیز که امشب میهمان این هیات بود.
✍️فاطمه حیدری
🥀خانه مهندسان
شب هفتم محرم ۱۴۴۶
🆔 @drfatemeheidari
برای تو که واژه های من برایت در کمند کم اند..
یادداشت علمی مرجع و منبع می خواهد.اما در دوراهی عقل و دل به چه منبعی باید چنگ زد .
گاهی رفرنس های عالم رنگ می بازند امشب یادداشت علمی نمی نویسم که در دو راهی عقل و احساس واژه های احساس را روی کاغذ نه !!!روی آه می لغزانم.
از شبیه ترین بودنت به رسول الله عبور میکنم
از مادرت با بغضی در گلو می گذرم ...
واژه هایم اما از اسب ،از چشمان سرمه به خون و راه..و آه.. عبور نمی کنند ..که سید مهدی شجاعی در لطیف ترین واژه ها عشق ،پدر ،پسر را به تصویر کشیده است.
راهی که آخِِرش سوره بُکاًًعالیا را تفسیر می کند ..
ای واژه ها عبور کنید..
مجالی نه!! طاقتی برای اشک نمی ماند ..
امشب از عطش تو هم نمی گویم ..
از وداع دوباره ات و دل یک امام نه !!دل یک پدر که بند شده به سرانگشت تو وقتی برای اولین بار آن را
محکم فشردی ..
بگذار امشب از فداشدنت برای برادر بگویم که شاید کسی تو را برای این فدا شدن شعر نکند . با واژه هایم که تند تند مثل اشک می آیند
فقط روایت میکنم
جوانان بنی هاشم بیایید
چه سری در این مصرع نهفته است..که برای تو فقط تشییع برگزار شد
چه سری بود که عقیله عرب از خیمه بیرون دوید تا میدان
چه صحنه ای بود که حسین ضجه می زد
گریه ای با صدای بلند
حرکت هماهنگ سپاه حق، حل چه معمایی بود؟؟؟ دشمن از چیدن این تکه های غمبار چه چیز را باید می دید ؟؟تو می خواستی او چه ببیند؟
کاش برای آنچه در ذهنم می چرخد
جمله ای می یافتم
برای خاص بودن تو..برای عظمت تو برای این جمله که از سپاه دشمن به گوش می رسد
ما امام بعد را کشتیم ..حسین دیگر بعد از خود امامی نخواهد داشت..ما جانشین حسین را کشتیم..این صداهای نهفته در دل دشمنان است..همه چیز را که نباید گفت..باید دید ..باید شنید ..باید لمس کرد..باید حس کرد..
علی در خیمه زنده ماند ..امام بعد ما در خیمه آه کشید..
..و دل حسین در حسرت یک لبخنددیگر تو تا ابد آه کشید
✍️فاطمه حیدری
🥀خانه مهندس
شب هشتم محرم ۱۴۴۶
🆔 @drfatemeheidari
تشنگی آب
چند دقیقه ای است انگشتانم روی صفحه کلید بدون تمرکز فکر می کنند.
تصاویرمختلفی از چشمان ذهنم عبور می کنند.
شب نهم یک لحظه با تمام غربتش برایم تصویر می شود
حسین برگشت
عمود عمو افتاد..
اما واژه ها یاری نمی کنند
می گذرم از عمو و عمود ...
آب به تمام قامت به جلوه گری آمد ..تمام زیباییش را به رخ کشید..
برای به دست آوردن دل عاشقی که دلش را جا گذاشته بود لب های خشک و ترک برداشته شوقی عجیب را تجربه کردند ..
و ناگاه مُشتی که باز شد..
قطرات عاشق از لای انگشتان او تشنه و درمانده به رود رسیدند
و علمدار ایستاد
وآب برای همیشه تشنه ماند.
✍️فاطمه حیدری
🥀خانه مهندس
ظهر تاسوعا محرم ۱۴۴۶
🆔 @drfatemeheidari
چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی..
.رابطه عاطفی همسران به خصوص وقتی عشق را همواره تجربه کرده باشند ..طراوتی عجیب دارد.
حس دیدن یک زوج عاشق حتی فیلم سازان را وسوسه میکند که در فیلم های ایرانی های عشق پسند ؛همیشه پای یک #عشق در میان باشد.
#قرآن با سلیقه خاصش عشق را منعکس میکند و #احسنُ القصص با درون مایه عشق ذهن ها را درگیر میکند.
امروز عاشوراست...
یک بال عشق را حسین(ع) بگذارید و یک بال عشق را رباب .
عشق نفس واژه ها را بند می آورد حال اگر رباب باشی..لازم نیست ،چنگ عشق بزنی..نگاه های معنادارت؛ برق چشمهایت و بندی که دلت را به خودش بند کرده..
بی محابا تو را شعر شاعران می کند.
لهوف می نگرم مقتل می خوانم؛
بین صفای منابع ،سعی می کنم...
چرا تاریخ در برابر این عشق سکوت کرده است..
ربابی که در سایه نرفت..
ربابی که سر به سر حسین جان داد...
ربابی که آب نخورد..
ربابی که عاشق بود..
به گنجینه معانی که سرک میکشم راز عشق بین دو عاشق را از تمام داستان های تاریخ بیرون میکشم.
چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی
که یکسر مهربانی دردسر بی
اگر #مجنون دل شوریدهای داشت
دل #لیلی از آن شوریده تر بی
✍️فاطمه حیدری
شب عاشورای محرم ۱۴۴۶
🆔@drfatemeheidari
فاطمه حیدری
چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی.. .رابطه عاطفی همسران به خصوص وقتی عشق را همواره تجربه کرده باشند
شب عاشورا رسید.
صدقه برای قلب امام زمان یادتون نره.
🆔️ @drfatemeheidari