eitaa logo
دکتر حامد نیکونهاد
170 دنبال‌کننده
182 عکس
63 ویدیو
38 فایل
دکترای حقوق عمومی و معلم حقوق در دانشگاه شهیدبهشتی اندیشه ورز و پژوهشگر شیفته اندیشه و منش شهید آیت الله دکتر بهشتی عضو هیئت مدیره انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران ارتباط با من @hamednikoonahad
مشاهده در ایتا
دانلود
صلوات بفرست ایستادم سر خیابون منتظر تاکسی داشتم تو ذهنم حساب کتاب می‌کردم که تو این شلوغی کِی می‌رسم خونه. تو فکر کارهای آخر سال و ... اولین تاکسی زرد به مسیرم خورد و سوار شدم. جلو نشستم بعد از سلام و خوش و بش، کیفم رو درآوردم که کرایه را حساب کنم همزمان زنگ زدم به یکی از همکاران برای خبر گرفتن از نتیجه یک جلسه‌ای که نرسیده بودم شرکت کنم - آقا کرایه چقدر میشه؟ - صلوات بفرست - اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خب! چقدر میشه؟ - مهمان امام زمان هستید آقا دلم لرزید. حالم خوش شد. تشکر کردم و غبطه خوردم به دل بزرگ و وصلش. تماس با همکارم کوتاه بود ولی فکرم درگیر حرف راننده تاکسی بود. مسافران دیگری هم سوار شدند. نخواستم از این تلنگر بی‌خیال رد بشم. ی اسکناس ده تومنی گذاشتم روی داشبوردش - اینم هدیه امام زمان به شما خندید: - آقا ممنون -چرا فقط شما ثواب ببری؟! یکی از مسافران عقب خواست پیاده بشه و کرایه را آورد جلو. - صلوات بفرست - بلد نیستم - عیبی نداره خودم برات می‌فرستم پیاده شد. گفتم: - واقعاً گفت؟ - کاری ندارم من چندمین درسی بود که تو همین چند دقیقه به من داد. چقدر بی‌توقع، دلداده آقا بود. فقط با خود آقا معامله کرده بود. وصل بود؛ وصل به ولی. به مقصد نزدیک شدم. - بعد از زیرگذر پیاده میشم. - بفرمایید وقت پیاده شدن دستمو گذاشتم روی دست راستش که دنده رو محکم گرفته بود - حالمو خوش کردی. دمت گرم اللهم عجل لولیک الفرج ۴ روز مانده به نیمه شعبان ۱۴۴۴
25.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اصل شانزدهم قانون اساسی؛ آموزش همگانی زبان قرآن و معارف اسلامی @drhamednikonahad
اصل شانزدهم؛ آموزش همگانی زبان قرآن و معارف اسلامی «از آنجا كه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبيات فارسی كاملا با آن آميخته است، اين زبان بايد پس از دوره ابتدائی تا پايان دوره متوسطه در همه كلاس‌ها و در همه رشته‌ها تدريس شود.» ✔️الزام به آموزش همگانی و فراگیر زبان عربی در اصل شانزدهم قانون اساسی، حکایت از دغدغه قانون اساسی نسبت به تربیت مکتبی یکایک اعضای جامعه اسلامی و توانمندی آنان در مراجعه به منابع اصیل آموزه‌های اسلامی دارد. ✔️این آموزش مقدمه‏ای برای تعلیم و تربیت دینی به شمار می‏رود که خود یکی از مسئولیت‏های نظامِ برآمده از اندیشه اسلامی است. ✔️البته مراجعه به مذاکرات تدوین‌کنندگان قانون اساسی نشان می‌دهد که اهداف دیگری همچون «آموزش و فهم بهتر زبان فارسي به عنوان زبان رسمي و مشترك مردم ایران(به دليل آميختگي ادبيات فارسي با زبان عربي)»، «لزوم تقويت و تحكيم وحدت اسلامي با توجه به اينكه قرآن محور وحدت مسلمانان است و زبان قرآن عربي است»، و «لزوم تعميق فرهنگ قرآني و انس با قرآن در جامعه و آشنايي عمومي با علوم و معارف اسلامي فراتر از صرف روخواني قرآن» در ضرورت درج چنین محتوایی در قانون اساسی دخالت داشته است. ✔️از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که می‌فرمایند: «تعلَّموا العَرَبیه فإنَها کلام اللّه الَذی یکلِّمُ بِه خَلْقَه» زبان عربی را فرا بگیرید چرا که خداوند به زبان عربی با مردم سخن گفته است. ✔️آموزش عربی باید قرآن‌محور باشد و نباید بدون توجه به مبنا و هدف یادشده در اصل شانزدهم، صرفاً زبان عربی تدریس شود. ✔️ آموزش زبان عربی در مدارس تکلیف به نتیجه است یعنی هر فرد ایرانی فارغ التحصیل دوره متوسطه باید توانایی بهره‌گیری از زبان عربی در حد استفاده مطلوب از کتب دینی به ویژه قرآن را داشته باشد. @drhamednikoonahad
پیوستگی با امام تا ظهور حکومت عدل 《از بیانات شهید بهشتی به مناسبت نیمه شعبان یک هفته قبل از شهادت》 مبارک باد بر همۀ شما ميلاد فرخندۀ ولی عصر و امام زمان سلام الله عليه و توفيق خداوندى يارتان باد كه بتوانيد از كسانى باشيد كه به حق، او امام شان است! يك آموزش مستمر لطيف و زيبا و پُركِشش در عصر غيبت ولی عصر سلام الله عليه وجود دارد و آن اين که ما هميشه خودمان را با امامى و رهبرى و پيشوا و الگو و اسوه‌اى مقايسه می كنيم كه معلوم است و هميشه چشم به زمان امامت و رهبرى معصومى می دوزيم كه قرار است بر همۀ موانعِ تحققِ انسانيت و عدالت پيروز شود. قرار نيست ديگر با موانع سر و كله بزند. پيغمبرْ معصوم است، على عليه السلام معصوم است، امامان ديگر معصوم اند، اما همۀ آن ها با موانع سر و كله می زنند. پيغمبر مجبور بود اوضاع و احوال را قدرى رعايت بكند، على عليه السلام مجبور بود اوضاع و احوال را رعايت بكند، ائمۀ ديگر مجبور بودند اوضاع و احوال را رعايت بكنند. او در زمان ظهورش، كوبندۀ همۀ موانع است. می آيد تا همۀ موانع تحقق جامعۀ نمونه را از بين ببرد؛ در زمانى كه مردم و شرايط اجتماعى اين آمادگى را به‌ وجود آورده اند. بنابراين، درست همان جلوۀ والاى الهى كه وقتى انسان به خودِ خدا معتقد است و دل بسته است و عشق می ورزد به آن كمال مطلق، به آن قدرت مطلق، به آن علم مطلق عشق می ورزد، به آن خير مطلق، به آن عدل مطلق قلباً معتقد است و عشق می ورزد، چه طور او براى انسان جاذبه دارد كه منِ انسان آغازگرِ راه را آن عشق می تواند پيش ببرد؟ همين طور توجه به رهبرى و الگو و اسوه بودنِ امامى كه خودش پاك و كامل و معصوم و انسان ساخته شده بر فراز اسلام است و حتى حكومتش عالی ترين درجۀ تحقق حكومت است، يعنى حكومتى كه موانع را از سر راه برداشته است البته نه برداشتن يك روزه، بلكه برداشتنى كه نظير به جوش آمدن آب است و پس از مدتى گرم كردن آب يعنى در نقطۀ قَلَيان ایجاد می شود نقطۀ قَلَيان همۀ كارهایی است كه مسلمانها در طول تاريخ خواهند كرد. به همين دليل، حركت همۀ ما می تواند جزو عوامل تعجيل و تسريع در آن نقطۀ قليان باشد، ان شاءالله. بر همگان اين روز و اين ايمان و اين اميد و اين انتظار مبارك باد! منبع : ، کتاب حزب جمهوري اسلامي گفتارها، گفتگوها، نوشتارها صفحات 225 و 226 @shahiddoctorbeheshti
27.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اصل هفدهم؛ هجرت پیامبر اسلام به عنوان مبدأ تاریخ رسمی کشور @drhamednikoonahad
اصل هفدهم؛ هجرت پیامبر اسلام به عنوان مبدأ تاریخ رسمی کشور مبدأ تاريخ رسمی كشور، هجرت پيامبر اسلام (صلی الله عليه و آله و سلّم) است و تاريخ هجری شمسی و هجری قمری هر دو معتبر است اما مبنای كار ادارات دولتی هجری شمسی است. تعطيل رسمی هفتگی روز جمعه است. ✔️گره زدن مبدأ تاریخ رسمی کشور به واقعه‌ای تاریخ‌ساز در صدر اسلام، حاکی از توجه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به تأثیر امور شکلی (و به‌ظاهر تشریفاتی یا لااقتضا) در جهت‌گیری‌های عمومی یک ملت دارد. هجرت تاریخ‌ساز پیامبر اسلام، نه یک مهاجرت ساده برای حفط جان بلکه مبنایی برای ساخت و هویت‌یابی جامعه اسلامی و سنگ بنای تشکیل حکومت اسلامی در یثرب شد. تثبیت این مبنای تاریخی در هفدهمین اصل سند میثاق ملی و تنظیم مناسبات اداری و حکومتی و اجتماعی جامعه اسلامی بر مبنای آن، مانع از قطع شدن ارتباط نسل‌های آتی امت اسلامی با عقبه فرهنگی و سیاسی خویش می‌شود. ✔️قانون اساسی جمهوری اسلامی برای بزرگداشت شعائر مذهبی اصولی را پیش بینی نموده است که تنها بر پایه التزام به اصول اعتقادی قابل تبیین و توجیه است و گنجانده شدن آن‌ها در متن بنیادین نظام حقوق اساسی نشان از پای‌بندی این نظام سیاسی به این رشته از امور است. در اصل 17 مبدأ و مبنای تاریخ رسمی کشور، یک حادثه تاریخی بسیار مهم در تاریخ اسلام یعنی هجرت تاریخ‏ساز پیامبر (ص) از مکه به مدینه در سال 13 بعثت قرار داده ‌شده است و هر دو تاریخ شمسی و قمری که بر پایه این تاریخ سامان‌ یافته‌اند را معتبر دانسته است. ✔️تعیین تاریخ رسمی در جمهوری اسلامی بر اساس رویدادی تاریخی از صدر اسلام یعنی هجرت پیامبر اعظمصلی‌الله‌علیه‌و‌آله از مکه به مدینه تأکیدی بر تعظیم شعائر دینی و استقلال جامعه اسلامی و تأکیدی بر اهمیت عناصر شکلی اسلامی در اداره جامعه اسلامی است. ضمن اين‌كه با توجه به سابقه تاريخي تلاش نظام طاغوتی پهلوی در حذف تاريخ هجري و جايگزيني تاريخ شاهنشاهي و مخالفت امام خمینی (ره) با آن اقدام(صحیفه امام، ج‏3: ص 171) و به ‌تبع آن جدا كردن نسل‏هاي آتي جامعه اسلامي از عقبه تاريخي و فرهنگي خويش، اين اقدام قانون‌گذار اساسي در اساسی‌سازی اين مطلب موجه به نظر مي‏رسد. کوتاه آن‌که، تعیین مبنای تاریخ رسمی بر اساس یکی از سرنوشت‏سازترین وقایع تاریخ اسلام، گامی در راستای وحدت امت اسلامی محسوب می‏شود. ✔️از آن‌جا که مطابق اصل 17 قانون اساسی، در اسناد و مکتوبات رسمی دولتی باید تاریخ هجری ذکر شود، شورای نگهبان در موارد متعددی به این دلیل که در مصوبه، تاریخ هجری به کار نرفته، ایراد اصل 17 قانون اساسی را مطرح نموده است. نظر شماره 7583 شورای نگهبان در مورد «لایحه مبادلات کالا بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری عربی سوریه برای سال‌های 1982 تا 1991(به مدت 10 سال)» مورخ 26/11/1361 در این زمینه درخور توجه است: «نظر به اینکه طبق اصل 17 قانون اساسی مبدأ تاریخ رسمی کشور هجرت حضرت محمد پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم می‌باشد بنابراین در اسناد و مکتوبات رسمی دولتی باید تاریخ هجری ذکر شود و عنوان لایحه در بند 1 ماده یک لایحه که منحصراً تاریخ میلادی را ذکر نموده است مغایر با قانون اساسی است. لازم به ذکر است که بسیار بجاست در قراردادهایی که با کشورهای اسلامی منعقد می‌شود تاریخ هجری که تاریخ معتبر اسلامی است در طول چهارده قرن بین مسلمین معتبر بوده مناط اعتبار قرار گیرد.» @drhamednikoonahad
📜 |🔰دوست و دشمن 🤝🏼يك قهرمان، تا هنگامى كه به تمرين ‏هايى دست نزده باشد، آماده و ورزيده نيست و توانايى درگيرى ندارد و تحمل و استقامت مبارزه ‏اش صفر است. 🤝🏼بر اساس اين اصل و به خاطر آن نياز، انسان از تضادها و رقابت ‏هايى برخوردار گرديده و با دشمن ‏هايى همراه شده است. 🤝🏼اين دشمن ‏هاى درونى و بيرونى مى ‏خواهند سرمايه ‏هاى انسان و استعدادهاى عظيم او را در راه خود و براى خود به جريان بيندازند و كامروا گردند. 🤝🏼اين‏ها دشمن هستند چون از ما مى ‏كاهند و از سرمايه ‏هاى ما مى ‏ربايند و استعدادهاى ما را مى ‏خورند. 🤝🏼مگر يك دشمن جز اين كارى دارد؟ما با همين ملاك، دشمن خود را مى ‏شناسيم، گرچه در لباس دوست فرو رفته باشد. 🤝🏼 با همين ميزان او را مى ‏سنجيم، گرچه در ظاهر به ما چيزهايى هديه كرده باشد. 🤝🏼دشمن، كسى است كه مرا براى خودش مى ‏خواهد و از من برداشت مى ‏كند و دوست، آن كه مرا براى خودم مى ‏خواهد و بر من مى ‏افزايد و همين است كه نفس و خلق وشيطان، دشمن ما معرفى مى ‏شوند. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۹۶ #⃣ 👤: @ad_Einsad
از خاطراتم از اعتصابات دانشگاه‌های فرانسه تا شرایط امروز این دانشگاه‌ها سالی که در دانشگاه فرانسه دانشجو بودم مدام اعتراض و اعتصاب و تعطیلی داشتیم. در حد واقعا افراطی. هم قبلش که دانشجوی زبان فرانسه بودم و تقریبا یک ترم کامل به حدی کلاس ها تعطیل شد که مجبور شدند برخی کلاس ها و آزمون های ما را در سرای محله های شهر برگزار کنند. و انقدر کلاس حذفی داشتیم که برخی اعتراض می کردند که این میزان پولی که ما دادیم حداقل نیمی از آن باید به ما بازگشت داده شود. که البته نشد. بعد هم که در رشته ای دیگر مشغول به تحصیل شدم، باز به همین ترتیب به بهانه های مختلف و با موضوعات مختلف تجمعات و تحصن هایی را از نزدیک شاهد بودم. این ماجرا قبل از شروع کرونا بود. مثلا استاد قرار بود از پاریس بیاد. سریع ایمیل می زد که اینجا اعتصاب سیستم حمل و نقل شده و نمی تونه بیاد و کلاس تعطیل. یا پنجشنبه ها خود دانشجویان تجمعات اعتراضی به افزایش قیمت هزینه ثبت نام دانشگاه دارند یا نسبت به فلان مسئله سیاسی واکنش دارند. برخی روزها که به شکل پر تکرار اتوبوس ها بخاطر مشکلات اقتصادی اعلام اعتصاب می کردند و خلاصه داستانی داشتیم در آن ایام. اما خب به احتمال قوی شما هرگز نه در شبکه های ماهواره ای و نه حتی شبکه های خبری ایران از این اخبار مطلع نمی شدید. این اواخر هم شنیدم باز حواشی زیاد بوده. کمی اخبار مرتبط با دانشگاه های فرانسه را خواندم. باز هم تجمعات و اعتراضات و اعتصابات... تا دخالت پلیس و حتی شناسایی موارد مشکوک انفجاری و تخلیه دانشگاه... می دونم همه توجهات رسانه ای روی ایران هست. می دونم از هر سمت دارن حادثه سازی می کنند و بعد هم رسانه سازی. ولی بدونید انقدر این اتفاقات در دنیا رایج هست که برای خودشان عادی و بی اهمیت شده. این حجم ژست جدیت نگرانی برای وضعیت ایران و جوی که میدن در مسیر همون اهداف فشار شدیدی است که از احتمال ابرقدرتی ایران نگرانشان کرده. یعنی پرداخت هدفمند و یکدست فرمایشی همه رسانه ها خیلی دیگه واضح هست که خبری از دغدغه برای مردم ایران نیست و موضوع کاملا جنگی است... آخر عاقبت حوادث روزگار که همیشه در تاریخ شبیه به هم بوده. فقط بخش غم انگیز ماجرا حجم خیانتی است که برخی مردم یک کشور می توانند به مردم کشور خود، به خاک خود و سرزمین خود داشته باشند. من از صمیم قلب معتقدم خداوند سریع الحساب هست. و کاش کسانی باشند به شکل تحقیقی زندگی پنهان تک تک کسانی که به خاک و کشور و مردم خودشان خیانت می کنند را به تصویر بکشند تا معلوم شود سنت های دنیا تغییری و تبدیلی در آن نیست. متحیر می شوی از سطح درک و اعتقاد برخی که می دانند رفتارشان باعث فشار روحی روانی، اجتماعی و اقتصادی، به زن و کودک و جوان کشورشان می شود. اما بدون لحظه ای فکر وجدانی قلم می زنند، مصاحبه های عجیب می کنند و اقداماتی انجام می دهند. پیوندهای زیر در خصوص اخباری است که از دانشگاه های فرانسه نوشتم. خبرنگار خیلی رمانتیک و رویایی گزارش داده: یه تعدادی خیلی با خوشحالی تجمع کرده بودند. همه چی خیلی خوب و خوش بود. اصلا یه طرف باربیکیو بود... خیلی به همه در این اعتراضات داشت خوش می گذشت. بعد یه دفعه پلیس اومد الکی همه را متفرق کرد. دانشجویان گفتند ما اصلا نمی فهمیم دلیل دخالت پلیس رو. پلیس می گه اما ما به درخواست ریاست دانشگاه وارد عمل شدیم، چون به دلیل مصرف زیاد مشروبات الکلی و رفتارهای خطرناک برخی دانشجویان احتمال حادثه و آسیب به اموال عمومی بود و برای حفظ امنیت خود مردم لازم به دخالت بود... انقدر احساسی و رمانتیک نوشته که آدم نگاهش به اعتراض و اغتشاش هم یه نگاه فانتزی و سرگرمی میشه. حالا مقایسه ای می کنیم با نوع گزارش دهی و سطح خشونت کلامی و میزان بزرگنمایی و سیاه نمایی گزارش گران و خبرنگاران هر نوع حادثه در ایران. حالا هی جادوگرها بیان چشم ها رو سحر کنند و طناب های مارگونه خودشون رو وسط بندازن برای اینکه ثابت کنند حق با اونهاست. صبر کنید... نوبت عصای موسی هم خواهد شد... عصایی که دیگر سحر نیست. جادو نیست. خود حقیقت و واقعیت است و باطل السحر تمام چشم بندی ها... ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance https://www.letelegramme.fr/ille-et-vilaine/rennes/rennes-2-des-etudiants-evacues-du-campus-par-les-forces-de-l-ordre-mercredi-soir-16-02-2023-13280394.php https://www.francebleu.fr/infos/faits-divers-justice/l-universite-de-rennes-evacuee-apres-la-decouverte-d-un-colis-suspect-7632083
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و آزادی پوشش : اگر خانمی نتوانست میل به برهنگی و را در خود مهار کند، جامعه با او چه کند؟ ✔️جامعه باشد یعنی هیچ قید و بندی نباشد؟ کسی را با کسی کاری نباشد؟ ✔️کدام را باید حکومت اسلامی به مردم بدهد؟ ✔️در راهپیمایی‌های سال ۵۷ مردم کدام آزادی را فریاد می‌زدند؟ ✔️آزادی درجه اول در اسلام، آزادی از چیست؟ ✔️قرآن می‌گوید علم برخی عالمان مانع حق پرستی شان شده ✔️محیط اجتماعی در انتخاب ها و سرنوشت انسان‌ها موثر است ✔️از در و دیوار محیط نباید انگیزه ببارد ✔️اگر خانمی گفت دلم می‌خواهد با آرایش تمام‌عیار بیرون بیایم ... ✔️ما می کنیم و مقداری از آزادی آن خواهر را از او می گیریم چون طرفداری آزادی او و آزادی همه بشریت هستیم ✔️ای خانم! اگر نتوانستی تمایل به نمایشگری را در خود مهار کنی، جامعه ما چنین وضعیتی را تحمل نخواهد کرد سخنرانی شهید بهشتی در 23 بهمن 1359 ؛ گرامیداشت شهدای هویزه @shahiddoctorbeheshti
رهاورد جمهوری اسلامی؛ همداستانی جمهوریت و اسلامیت رأی تاریخی و اعجاب‌برانگیز توده ملت ايران در همه ‏پرسی فروردین 1358 به نوع نظام سیاسی که اثبات‌کننده تصميم نهايی و قاطع مردم مبنی بر ايجاد نظام نوين جمهوری اسلامی بود و در پاسخ به ندای رهبر دینی نمایان شد، جلوه‏‌ای متقن از پیوند استوار میان مردم و حکومت بر اساس رویکرد دینی بود.(نک: مقدمه قانون اساسی ذیل عنوان «بهایی که ملت پرداخت») اصل یکم قانون اساسی به‌روشنی پیوند میان مردم و نظام سیاسی بر بنیاد اندیشه مکتبی را فرا رو نهاده است. در این اصل، اعتقاد دیرینه مردم و ملت ایران به "حکومت حق و عدل قرآن"، به عنوان شالوده رأی مردم به حکومت اعلام شده است. بدین بیان که از آنجا که مردم مسلمان ایران بر اساس آموزه‏‌های دینی، به چنین حکومتی معتقد بودند، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. پیوند میان «جمهوری بودن» و «اسلامی بودن» نظام سیاسی، بیان دیگری از پیوند یادشده است. این پيوند، هنر قانون اساسی جمهوری اسلامی است. مردم ايران، آزادانه و آگاهانه مكتب اسلام را به عنوان مبنای زندگی مشترک و جمعی خویش برگزیده و پذيرفتند. بنابراين موازين اسلام، حاكم بر قانون اساسی و انتخاب‏های مردم و تصميمات حاكمان است. پس حكومت، «اسلامی» است و چون مردم آن را خواسته‏‌اند، «جمهور‌ی» است. بعد دیگر پیوند وثیق میان مردم و حکومت، در نقش مردم در تحقق هدف از تشکیل حکومت نهفته است. توضیح آنکه هدف از تشکیل حكومت در اندیشه زیربنای جمهوری اسلامی، رشد دادن انسان در حركت به سوی نظام الهي دانسته شده است (و إلی‌الله المصير) تا از این رهگذر زمينه بروز و شكوفايی استعدادهای انسانی به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان فراهم آيد (تخلّقوا بأخلاق الله). نکته محوری و به ‏جد بنیادین آن است که این شکوفایی استعدادها و حرکت در جهت خدایی شدن، جز در گرو مشاركت فعال و گسترده تمام عناصر اجتماع در روند تحول جامعه امکان‏پذیر نیست.(مقدمه قانون اساسی ذیل «عنوان شیوه حکومت در اسلام») در حقیقت نیل به اهداف مقدس حکومت مکتبی(شکوفایی استعدادها و تجلی اخلاق الهی) نه با بهره‏ گیری از زور و تحمیل و یا سوق دادن کورکورانه مردم به سوی آرمان مطلوب، بلکه با و تأثیرگذار مردم، «ممکن» و «مطلوب» است. به دیگر سخن، نیل به کمال مطلوب از مجرای اختیار انسان () و تبلور آن در ساحت اجتماع از طریق مشارکت عمومی میسر می‏شود. @drhamednikoonahad
چرا رفراندوم برگزار نمی کنند؟ (۱) چرا رفراندوم برگزار نمی کنند؟ رفراندم چی؟ برای اصل نظام برای چی؟ تا معلوم بشه چند درصد مردم، هنوز طرفدار این نظامند حالا چرا الآن؟ پس کی؟ چون الآن معلوم نیست این نظام چقدر پایگاه مردمی داره یعنی قبلاً معلوم بوده؟ آره چون خودشم با رفراندوم سراسری اومد سر کار با رفراندوم اومد سر کار یا وقتی اومد سرکار، رفراندوم برگزار کرد؟ چه فرقی داره؟ کی رفراندوم رو برگزار کرد؟ حکومت پهلوی؟ نه پس کی؟ دولت موقت جمهوری اسلامی پس جمهوری اسلامی بوده که ی دولت موقتی داشته درسته، پس دیگه رفراندوم برای چی بود؟ تا پشتوانه مردمی اش، با عدد و رقم تثبیت بشه و خواسته‌ی مردم مستند شده باشه خب ولی الآن دیگه معلوم نیست چقدر از مردم پشت این نظامند هنوز؟ خیلی سال گذشته یعنی مشروعیتش زیر سواله؟ آره دیگه، شاید مردم دیگه نخوان این حکومت رو رفراندوم رو کی برگزار کنه؟ خب همونایی که هر سال انتخابات رو برگزار می‌کنند حکومتی که هر سال انتخابات داره چرا باید رفراندوم برگزار کنه؟ چه ربطی داره؟ وقتی مردم در انتخاباتی که یک حکومت برگزار کرده شرکت می‌کنند معنی‌اش چیه؟ هیچی، مجبور بودند بین بد و بدتر انتخاب کنند. خب در رفراندوم هم ممکنه همینطور بشه. بین بد و بدتر انتخاب کنند. نه، رفراندوم فرق می‌کنه، همه آزادند به هرچی میخوان رأی بدن پس میگی رفراندوم رو همین حکومت برگزار کنه؟ آره یعنی همین حکومتی که مشروعیتش زیر سواله، رفراندوم برگزار کنه؟ خب همه جای دنیا چی کار می‌کنند؟ هیچ نظامی تو دنیا موجودیت خودش رو به رفراندوم نمی‌گذاره چرا؟ چون هیچ نظام و حکومتی خودش رو نامشروع نمی‌دونه خب، یک نهاد مردمی رفراندوم بگذاره اون نهاد مردمی چطوری تعیین بشه؟ مردم انتخابشون کنند یعنی انتخابات برگزار بشه؟ آره دیگه چه کسی انتخابات رو برگزار کنه؟ شخصیت‌های بی‌طرف و مورد قبول مردم چطور بفهمیم این اشخاص موردقبول مردم، چه کسانی هستند؟ مردم معرفی می‌کنند کجا؟ در مطبوعات، فضای مجازی، رسانه‌های مختلف ... این اشخاص چند نفر باشن؟ از طرف چند نفر معرفی بشن؟ چند ساله باشن؟ مهمه؟ مهم نیست این اشخاص بیطرف باشند؟ چرا، باید بیطرف باشند خب پس چطوری انتخابات برگزار بشه؟ همه جای دنیا چطوری انتخابات برگزار میشه، همونطوری. بر اساس قانون انتخابات که حکومت تصویب می‌کنه برگزار میشه اصلا سازمان ملل یا یه سازمان بین‌المللی بی‌طرف رفراندوم برگزار کنه یعنی یک سازمانی از بیرون جامعه ما بیاد برای ما رفراندوم برگزار کنه؟ چه عیبی داره؟ وقتی خودمون نمی‌تونیم، خب کسی از بیرون بیاد چرا؟ چرا چی؟ چرا باید به ی سازمان بین‌المللی اجازه دخالت در امور داخلی جامعه مون را بدیم؟ دخالت نیست که، برگزاری رفراندومه تا ما حق تعیین سرنوشتمون را اجرا کنیم پس میگی ما ی جامعه مستقل و آزاد نیستیم و نیاز به قیم داریم درسته؟ چرا آزاد نیستیم؟ چون شخص دیگری باید برای ما تعیین تکلیف کنه و ما خودمون آقای خودمون نیستیم و بر اساس اون چیزی که اون سازمان میگه باید رفراندوم بگذاریم. پس اون جاهایی که سازمان ملل میره انتخابات برگزار می کنه چیه؟ اون کشورها یا تحت حمایت بین‌المللی بودن یا هنوز دولت مرکزی مستقری نداشتن. یعنی استقلال نداشتند. خب اصلا مگه ی رفراندوم گذاشتن چه چیز خاصی داره؟ معلومه دیگه: فلان نظام، آری یا نه، تمام اگر به همین سادگیه چرا خود همین نظام برگزار نکنه؟ چون اعتمادی بهش نیست به آن سازمان بین‌المللی اعتماد هست؟ چرا نیست؟ چرا هست؟ چون مستقله، بی‌طرفه. واسشون فرقی نمی‌کنه نتیجه رفراندوم چی میشه مستقل از کجا؟ مستقل از کی؟ از کجا مطمئنی بی‌طرفی را رعایت می‌کنن؟ خب حالا چاره چیه؟ چاره چی؟ رفراندوم دیگه. بالاخره یکی برگزار کنه ببینیم اکثریت با کیه؟ کی متقاضی برگزاری رفراندومه؟ مردم چطوری و کجا معلوم شده که مردم درخواست رفراندوم دارن برای اصل نظام؟ ادامه 👇👇👇👇👇 @drhamednikoonahad
چرا رفراندوم برگزار نمی کنند؟ (۲) ادامه از ☝️☝️☝️☝️☝️ همه جا اعتراض هست در خیابان، در فضای مجازی ... یعنی هروقت عده‌ای اعتراض کردند باید رفراندوم برگزار بشه؟ وقتی اعتراضات زیاد باشه آره، چرا که نه؟ اعتراضات زیاد یعنی چی؟ چقدر؟ حالا هرقدر؟ گسترده دیگه یعنی مثلاً هزار نفر در فضای مجازی گفتند رفراندوم بشه، باید بشه؟ مثلاً از طرف پنج درصد مردم امضا و طومار جمع بشه برای رفراندوم عوض کردن نظام از چه کسانی امضا جمع کنند؟ هر کی شناسنامه و پاسپورت اینجا رو داره سن و سال مهم نیست؟ ۱۸ سال به بالا؟ چرا ۱۵ سال به بالا نباشه؟ چه فرقی می‌کنه؟ فرقش در تعداد امضاهایی است که جمع میشه و درخواست رفراندوم دارند پس ۱۲ سال به بالا. چون خیلی از معترضا الان از نوجوونان پس شاید از این پایین‌تر هم بشه؟ نمی‌دونم شاید، نه دیگه خب حالا اگر ده درصد امضا جمع شد که نه، رفراندوم برگزار نشه، چی؟ خب در آن صورت احتمالا دیگه رفراندوم لازم نیست چرا نیست؟ چون طرفدارای این ده درصد حتماً بیشترن تو جامعه شاید نباشند! پس رفراندوم برگزار بشه در هر صورت اصلا فکر کنیم رفراندوم برگزار شد. نتیجه‌اش را می‌پذیرن؟ چرا نپذیرن؟ به همان دلایلی که برگزار کننده را قبول ندارن یا احتمال تقلب هست یا نتیجه برخلاف انتظاره یا هر چیز دیگه خب رفراندوم رو تجدید می‌کنیم تا چند بار؟ فقط یکبار، دیگه همه باید قبول کنن چرا؟ شاید بازم اعتراض بشه، یا تقلب شده باشه! دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه حالا اعتبار نتیجه رفراندوم تا کی باشه؟ یعنی چی؟ تمومه دیگه یعنی دیگه رفراندوم برگزار نمیشه؟ چرا! اگر دوباره اعتراضات زیاد بشه به اصل نظام، باز هم رفراندوم باید بشه یعنی هر چند وقت؟ وقتی نسل عوض شد کی نسل عوض میشه؟ هر بیست سال یا ده سال یا پنج سال ... چرا برای همین نسل فعلی دوباره رفراندوم گذاشته نشه؟ اگر تعداد معترضان زیاد بود و امضای لازم را جمع کردن، برگزار بشه خب اگه تو رفراندوم، اقلیت ۴۰ یا ۳۰ یا ۲۰ یا ۱۰ درصد از مردم باشن که هر هفته باید رفراندوم گذاشت، نه؟ نه دیگه، هر هفته و هر ماه و هر سال که نمیشه! چرا نمیشه؟ پس کی مردم به زندگی شون برسن؟ چاره چیه؟ بالآخره ی عده مخالف حکومتن خب باشن. در همه جا مخالفان نظام، هستندولی باید در چارچوب نظام رفتار کنن شاید نخوان تو چارچوب رفتار کنن! خب برن انقلاب کنن! پس چرا باید یک نظام مستقل و مستقر، برای ادامه‌ی حکومتش رفراندوم برگزار کنه؟ @drhamednikoonahad
کدام حکومت، است؟ ملت ايران! برادران و خواهران عزيز! بيدار باشيد. اي زنان و مردان پرخروش انقلابی كشور ما! هشيار باشيد! از هم‌اكنون بايد حكومتی را انتخاب كنيد كه در آن حكومت عامل زور و عامل تحميل به‌هيچ‌عنوان براي رسيدن به هيچ سِمتي از سِمتهاي اجتماعي مورد بهره‌برداری احدی قرار نگيرد. اين پايه اساسی است. به نظر ما همه مسائل ديگر، همه مصالح ديگر بايد از اينجا مايه بگيرد و از اين طريق تأمين شود؛ از طريق دخالت آگاهانه زن و مرد مسلمان متعهد در تعيين سرنوشت خويش و در تعيين فرد يا گروهی به عنوان زمامدار امت. اين يك پايه اساسی است. خوب هر حكومتی كه بر اساس رأی آزاد مردم سر كار بيايد، مي‌تواند جمهوری اسلامي باشد؟ نه. اين شرط لازم است ولي شرط كافي نيست. يك شرط دوم هم دارد و آن اين است كه وقتي اكثريت مردم يك كشور مسلمان‌اند، اين مسلمان‌ها اگر فردي يا گروهي را با رأي آزاد براي زمامداري انتخاب كردند، خودبه‌خود از اين زمامدار مي‌خواهند كه اين حكومت، اين نظام، اين رژيم خودش را در اداره مملكت نسبت به مقررات و تعاليم اسلامي ملتزم و متعهد بداند. متعهد باشد كه جامعه و كشور را بر مبنای تعاليم سعادت‌بخش اسلام اداره كند. بدين ترتيب، ملاحظه مي كنيد كه يك اصل دوم نيز در حكومت اسلامی هست: اصل تعهد نسبت به تعاليم اسلام. منبع: ؛ مبانی نظری قانون اساسی؛صص ۱۹-۲۰ @shahiddoctorbeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. قانون اساسی «حكومت ايران است كه ملت ايران، براساس اعتقاد ديرينه‌اش به ، در پي پيرو‌زمند خود به رهبری مرجع عاليقدر تقليد آيه اللّـه العظمي ، در همه‌پرسی دهم و يازدهم فرو‌ردين ماه يكهزار و سيصد و پنجاه و هشت هجري شمسی برابر با او‌ل و دو‌م جمادی‌الاو‌لی سال يكهزار و سيصد و نود و نه هجري قمري با اكثريت 2‚98% كليه كساني كه حق رای داشتند، به آن رای مثبت داد.» ✅ جمهوری اسلامی ثمره انقلابی مردمی و اسلامی به رهبری پیشوایی دینی و مردمی بر پایه اعتقادی عمیق به آموزه‌های کتابی آسمانی است. پیوند دین و مردم و حکومت، رمز اصالت و بی همتا بودن نوع حکومت در جامعه اسلامی ماست. ✅به تصریح اصل نخست قانون اساسی و آمار تاریخی متقن و موجود، ۹۸.۲ درصد «واجدان شرایط» رأی‌دهی (و نه شرکت‌کنندگان) ، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. (الزاماً همه واجدان شرایط در انتخابات یا همه‌پرسی‌ها شرکت نمی‌کنند.) ✅به عبارت ساده در محاسبه‌ی نهایی نتیجه همه پرسی، رأی کسانی که به هر علت در همه پرسی شرکت نکردند، رأی منفی منظور شد؛ اگرچه امکان داشت که رأی آنها در فرض شرکت در همه پرسی، مثبت باشد. ✅لذا جمع کسانی که به رأی مثبت دادند و کسانی که در همه پرسی شرکت نکردند، در نصاب ۹۸.۲ درصد محاسبه‌ و لحاظ شده است. از این روست که رأی مثبت «شرکت کنندگان» در همه‌پرسی فروردین ۵۸، بیش از ۹۹ درصد بوده است. ✅توجه به این نکته، بر خیره‌کنندگی رأی قاطع ملت مسلمان ایران به نوع نظام سیاسی می‌افزاید. @drhamednikoonahad
✍️✍️ تسهیل روزه‌داری و نیک‌حکمرانی ۱. آهنگ حکمرانی اسلامی، آهنگ تربیت و تعالی است و به فرموده نبی اکرم صلوات الله علیه و آله، زمامداران موظفند همچون پدران مهربان (کالوالد الرحیم) نسبت به مردم (عیال الله) رفتار کنند. ۲. شاید وظیفه‌ای مهمتر از زمینه‌سازی برای حداکثری بر عهده نظام حکمرانی اسلامی متصور نباشد. (الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ) ۳. روزه‌داری از فرایض قطعی و پل تعالی انسانی و ماه مبارک رمضان، فصل خودسازی معنوی است (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) ۴. تسهیل زیست مسلمانی و تدارک بسترهای لازم در یک جامعه اسلامی برای هرچه بهتر ایفا کردن تکالیف انسان‌ساز اسلامی، برای حکومتی که دین مبین اسلام در آن رسمیت دارد، نیاز به استدلال ندارد. ۵. توجه مضاعف و پدرانه به نوجوانانی که غیرتمندانه را بر ترجیح داده‌اند به ویژه آنها که به تازگی مشرف به سن تکلیف شده اند(روزه اولی ها)، لازمه نیکو حکمرانی (حسن الولایه) است. ۶. جمهوری اسلامی ایران رسمیت دین اسلام را ابدی اعلام کرده(اصل۱۲) و نخستین تکلیف دولت جمهوری اسلامی را «ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي براساس ايمان و تقوا و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي.» مقرر کرده است.(بند ۱ اصل ۳) و قوه مجریه هم باید راهگشای ایجاد جامعه اسلامی باشد.(مقدمه قانون اساسی) ظرفیت پرمغز اصل ۴۳ قانون اساسی(بند۲)، ضرورت تغییر ساعات کار برای خودسازی معنوی را به خوبی پیش‌بینی کرده است. ۷. اینک که به برکت فروکش کردن ترکتازی ویروس منحوس، مجال بازگشایی مدارس فراهم شده است و بهار طبیعت با بهار قرآن مقارن گردیده است، تبدیل فرصت دین‌مداری به تهدید دین گریزی، نهایت کج سلیقگی و بی‌تدبیری است. ۸. اندکی دیرتر آغاز کردن کلاسهای درس، هم رغبت تحصیل را افزایش می‌دهد و هم انگیزه زیست دین‌مدارانه را در آینده‌سازان جامعه اسلامی چندچندان می‌کند. @drhamednikoonahad
26.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اصل هجدهم قانون اساسی؛ ایران پرچم رسمی ايران به رنگهای سبز و سفيد و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی و شعار «الله اكبر» است اصل هجدهم قانون اساسی با نشاندن شعار اصیل و اصلی نهضت جهانی اسلام و نیز شعار محوری ملت مسلمان ایران در جریان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 یعنی فریاد «الله اکبر»، بر روی پرچم و بیرقی که اعتبار بین‌المللی دارد، به خوبی هویدا می‌کند که می‌بایست با چه خصیصه هویتی در عرصه جهانی شناخته شود. پرچم ایران صرفاً از مسائل شکلی و ملی‌گرایانه و عامل وحدت‌بخش یک ملت نیست؛ بلکه به خاطر ماهیت اسلامی نظام، جامه شعایر دین نیز به تن دارد؛ پرچم جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه نوع حکومت را آشکارا بیان می‌دارد، شعار اصیل اسلامی «الله‌اکبر» که شعار اصلی پیروزی و تداوم است را در متن خود دارد. هم‌چنین نشان رسمی ایران واژه «الله» در واقع یک نشان‌واره از عبارت اسلامی «لا اله الا الله» است که عبارت اخیر نیز در زمره شعارهای انقلابی و نمادی برای ایجاد حکومتی توحیدی و حرکت به‌ سوی الله تلقی می‌شود به ‌منظور انطباق مشخصات با قانون اساسی، در قانون «مشخصات پرچم رسمی جمهوری اسلامی ایران» مصوب 15/04/ 1359 شورای انقلاب، چنین مقرر شد که شعار «الله‌اکبر» به رنگ سفید و با خط کوفی به نشانه روز پیروزی انقلاب در بیست و دوم بهمن، مجموعاً بیست‌ودو بار به‌صورت حاشیه در مرز رنگ‌های سبز و قرمز آورده شود. @drhamednikoonahad
دعا؛ پناهگاه یا لغزشگاه! دعای جاهلانه و دعای عاقلانه دعا پناهگاه پرارزشى اسـت براى مردمى كه بفهمند دعا يعنى چه و چه جـور بايـد دعـا كرد و كجا بايد دعا كرد. و دعـا لغزشـگاه خطرنـاكى اسـت براى فرد و امتى كه ميزان و حد دعا را نشناسد؛ كمـا اينكـه امت ما در مورد دعا به چنين لغزشى دچار شـده اسـت. در اين مورد بايد يك جمله عرض كنم، و آن اين است كه دعا به‌هيچ صورت براى آن نيست كه دعاكننده ذره‌اى از كوشـش و تلاش خودش براى رسيدن بـه آن مطلبـى كـه دربـاره آن مطلب دعا مى‌كند خوددارى كند. اگر دعاكننده‌اى دعـا کرد و خودش حركت نكرد، يا حركت كرد ولى به اندازه كافى حركت نكرد، انسان جاهل و نادانى است. بيماردارى است، پدرى يا مادرى كه كودك بيمارش كـه او را بسـيار عزيـز مى‌دارد جلويش در بستر خوابيده، نالـه مـى‌كنـد؛ آن پـدر، مادر، آن بيماردار ناراحت مىشود و مىگويد خدا، كـودك من را شفا بده! اما همان وقت كه مىگويد خدا كودك مـن را شفا بده، بايد به اين حساب برسد كه آيا آنچه از دستش در معالجه اين كودك بيمار برمىآمده، كرده‌اند يا نـه. اگـر ذره‌اى در معالجه و درمان آن بيمار فروگـذارى و كوتـاهى كرده باشند و بگويند اى خدا، خدا را بد شناخته‌اند؛ غلـط شناخته‌اند؛ دعا را هم بد و غلـط شـناخته‌انـد. اگـر امتـى، اجتماعى، كه در لابلاى چرخهاى پيچيده زندگى اجتماعى گير افتاده و از هر سو فشار مى‌گيرد، دست به دعا بردارد و از خدا خلاص و نجات و رهايى خـودش را از شـرايط و مشكلات بخواهد، بسيار بجاست؛ بسيار خوب اسـت؛ امـا قبلاً بايد از اين پرسيد آيا همه راههاى عقلايى تلاش و كوشش براى نجات و اصلاح خودش را طى كرده يا نه. اگر قدمى در اين راه كوتاهى كرده باشد و دعا كند، دعايى جاهلانه است و منتظر اجابت هم نباشند. دعا را از آن سر معنى كردم: به خدا، پيوند بـا خـدا؛ اجازه بدهيد آن را از اين سر هم معنى كنم. معناى دعا از ايـن سر اين است كه اگر فرد يا جامعه تمام تلاشـهاى عـادى را كرد ولى با تلاشش به جايى نرسيد، دچار يـأس و نااميـدى نشود؛ بداند و ايمان داشته باشد كه دسـتگاه الهـى از حـوزه او بسى وسيعتـر اسـت و چـه بسـا راههـاى تـلاش ناشناخته‌اى وجود داشته باشد كه در آينـده بـه رويـش بـاز شود و مسيرى تازه و نو براى تلاش و كوشش پيش پـايش بگذارد. ... مبادا دعاى اسلام در حد دعاى اديـان ديگر، اديان خرافى ديگر، يا آلوده بـه خرافـات، تنـزل كنـد؛ كما اينكه متأسفانه بايد بگويم تنزل كرده. ملاحظه مـى‌كنيـد در مفهوم دعا در اسلام اصلاً آمادگى براى تلاش و كوشـش بى‌پايان نهفته است. يعنى آدمى نه تنها بايد در حـدودى كـه عقلش رسيده كار كرده باشـد، بلكـه بايـد در حـدودى كـه عقلش هنوز نرسيده نيز به راههاى نشناخته نو بـراى تـلاش و كوشش داشته باشد. اين كجا و آن تنبلى و كنـار زدن تلاش و كوشش به اميد كجا؟! خيلى فاصله دارد! بنابراين، ما كه دعا مى‌كنيم، معنى دعا ايـن اسـت كـه از آن طرف پيوند با بى‌نهايت، پيوند بـا خـداى بـى‌نهايـت و قـدرت بى‌نهايت او را، همواره براى خودمان محفوظ نگه مـى‌داريـم. و از اين طرف معنايش اين است كه بر خودمان نهيـب مـى‌زنـيم مبادا دچار يأس و نااميدى باشيم. بكوش؛ اميـدوار بـاش؛ اميـد است از راههايى كه حتى به فكرت نمى‌رسد بـه هـدف و مقصود و آمال و آرزويت برسى. کتاب صص ۲۴-۲۷ @shahiddoctorbeheshti
چرا را اجباری کردند؟ (1) =چرا حجاب را اجباری کردند؟ -یعنی چه کار کردند؟ =خب معلومه دیگه یعنی حکومت میگه همه خانمها باید حجاب داشته باشند. مگه همه چی زوری میشه؟ - نه همه چیز زوری نمیشه یا بهتر بگم فقط زوری نمیشه ولی به نظرت میشه برای پوشش انسانها در محیط اجتماعی هیچ قانونی نباشه؟ =آره چرا نشه؟ - یعنی همه در انتخاب اینکه در محیط عمومی چی بپوشن صددرصد آزاد باشند؟ =بله آزاد باشند چی میشه مگه؟ کسی که عریان بیرون نمیاد! - از کجا معلوم؟ چه تضمینی هست؟ =چون همه انسانند و ی حداقلهایی رو رعایت میکنند خودشون - یعنی میگی احتمال نداره کسی بخواد بدون رعایت همان حداقل‌هایی که تو ذهنته بیاد بیرون =احتمالش که هست. بله ممکنه اتفاق بیفته بالاخره تو جامعه اعتقادات مختلفی هست - خب اگه کسی چه مرد چه زن بدون رعایت همون حداقلها بیرون آمد و گفت دوست دارم با این جور پوشش بیام بیرون، تکلیف چیه؟ =هیچی - یعنی کسی که حداقل‌های جامعه رو رعایت نکنه اهمیتی نداره؟ =خب رعایت نکرده دیگه، بکشیمش؟ - نه! پس اگه مهم نیست که اون حداقل پوشش رعایت بشه اصلا چرا جامعه برای خودش حداقلهایی گذاشته؟ =یعنی می‌خوای بگی پس قانون لازمه؟ نه لازم نیست. خود جامعه از اون حداقلها دفاع میکنه -چطوری؟ =بقیه تذکر میدن، فشار اجتماعی به طرف وارد میشه، بالاخره طرد میشه تا اینکه رفتارشو عوض کنه - درسته! این موارد خیلی مهمه و خیلی وقتها هم موثرند. هم مفیدن و هم لازم و حتی اولویت دارند ولی کافی هم هستن؟ =چرا نباشند؟ پوشش یه مسئله فرهنگی اجتماعیه - درسته ولی مگه مسایل فرهنگی اجتماعی قانون نمیخوان؟ =خب همون قانون اجتماعی رو بهش تذکر میدیم - تذکر خیلی خوبه ولی اگر مقاومت کرد و قبول نکرد چی؟ اگر تعدادشون کم کم زیادتر شد چطور؟ =حالا اون موقع میشه در موردش فکر کرد - در مورد همه ناهنجاری‌های اجتماعی همین نسخه رو میپیچی؟ یعنی جامعه صبر کنه تا انواع ناهنجاری ها و مفاسد زیاد و فراگیر بشه بعد به فکر مقابله بیفته؟ =ولی اینها هیچکدوم حجاب اجباری رو ثابت نمیکنه - قانونی شدن حداقل‌های پوشش در محیط عمومی رو که اثبات میکنه نمیکنه؟ قبول! حداقل‌های پوشش رو قانونی کنن. - پس برخورد قانونی با کسی اون حداقل‌های قانونی رو رعایت نکرد مجازه؟ =باشه ولی چرا حجاب رو اجباری کردن؟ و کسی که حجاب نداشته باشه رو مجازات میکنن؟ آخه با گشت ارشاد و اینها مگه کسی با حجاب میشه؟ - ببین! من نگفتم گشت ارشاد، میگم قانون لازمه و نمیشه نباشه ولی حتما قانون به تنهایی کافی نیست و حتی در مورد همه منکرات و مفاسد اجتماعی، اولویت با کارهای تربیتی و فرهنگی و اجتماعیه. =اصلا مگه حجاب واجبه؟ -خب ضروری بودن حجاب که حکم خدا تو قرآنه =خدا که نگفته زور کنید، گفته؟ -پس قبول داری که رعایت حجاب واجبه ولی میگی نباید قانونی باشه و حکومت اونو الزام کنه =آره دیگه مثل نماز و روزه و بقیه احکام شرعی که اختیاریَن - خب! می‌دونی که جهاد و زکات که همون مالیات شرعیه از عبادات حساب میشن و حکم جهاد و زکات هم تو قرآن اومده درسته؟ و همه هم واجبن؟ =بله درسته - و همه مسلمونا هم که شرایطشو دارن باید زکات بدن و جهاد نظامی کنند مثل زمان پیغمبر، و دلبخواهی هم نیست یعنی وقتی حاکم اسلامی فرمان جهاد داد یا مالیات رو مطالبه کرد، همه موظفند که تبعیت کنند =یعنی حجاب هم مثل زکات و جهاده؟ زکات و جهاد از فروع دین هستن. حجاب که از فروع دین نیست - از این جهت که داریم مقایسه می‌کنیم یعنی اجتماعی بودن حکم، مثل همدیگه‌ن. ولی همه واجبات که جزء فروع دین نیستن مثلا رعایت حق الناس واجبه ولی از فروع دین نیست =مگه خود قرآن نگفته لا اکراه فی الدین - بله ولی چه ارتباطی به بحث داره؟ =خب دینداری که زوری نمیشه - درسته نمیشه =پس چرا جهاد و زکات اجباری هستن؟ - ببین! پذیرش دین انتخابیه و اصلا زوربردار نیست ولی وقتی کسی که مسلمان شد یعنی خودش قبول کرده که به دستورات خدا عمل کنه و اصلا مسلمان یعنی تسلیم فرمان خدا دیگه =یعنی نمیشه بین احکام مختلف انتخاب کرد؟ - یعنی یه دین جدید درست کنیم؟ =نه، دین و خدا رو که قبول داریم ولی اجباری شدنشو قبول نداریم - اجباری شدن یعنی چی؟ =خب دین ی مسئله قلبیه. نماز اجباری خاصیتی داره؟ جهاد و زکات اجباری چی؟ قبوله؟ - نه =خب پس چرا این‌ها رو اجبار می کنن؟ - ی سوال! چطوری باید جامعه رو حفظ و اداره کرد اگر کسی برای جهاد با دشمن اعلام آمادگی نکرد یا مالیات یعنی سهمش از هزینه‌های لازم برای اداره جامعه را با اختیار خودش نداد؟ =پس میگی عبادات و واجبات رو هم میشه اجباری کرد؟ - در مورد احکامی که اجتماعی هستن راه دیگه ای هست؟ =آره! کار فرهنگی و تربیتی و تبلیغاتی و رسانه‌ای و این‌ها - بله این‌ها لازمه ولی آیا کافیه؟ =خب اجبار این‌ها اثر معکوس داره و لجاجت و مقاومت ایجاد می‌کنه و نتیجه ای نداره - خب برای همین گفتم که اقدامات فرهنگی و تربیتی هم لازم و حتی اولویته. قانونی کردن این‌ها کافی نیست ادامه دارد ... @drhamednikoonahad
برای ؛ ارتش منحصر به فرد در جمهوری اسلامی ایران، روح مکتبی و انقلابی در نهادهای مألوف و نام‏آشنا در فضای از جمله ارتش نیز دمیده شده است. از ارتش مکتبی سخن گفته است؛ بدین ترتیب که در تشكيل و تجهيز نيروهاي دفاعي كشور توجه بر آن است كه «ايمان و مكتب»، اساس و ضابطه باشد. بدين جهت ارتش جمهوري اسلامي، در کنار پاسداران انقلاب اسلامی، در انطباق با این هدف شكل مي‌گیرد و نه‌تنها حفظ و حراست از مرزها بلكه بار رسالت مكتبي يعني در راه خدا و مبارزه در راه گسترش خدا در جهان را نيز عهده‌دار خواهند بود. اصل 143 ارتش جمهوری اسلامی ايران را نه تنها متعهد به پاسداری از استقلال و تماميت ارضی، بلکه موظف به حفاظت از نظام كشور می‌داند. اصل 144 نیز به صراحت مقرر نموده است که ارتش جمهوری اسلامی ايران بايد ارتشی اسلامی باشد؛ بدین معنا که ارتشی مكتبی و مردمی است و از این رو بايد افرادی شايسته را به خدمت بپذيرد كه به اهداف مومن و در راه تحقق آن فداكار باشند. پیوند میان ارتش، انقلاب اسلامی و مکتب موردقبول مردم نکته ای ظریف و چشم‌گشا است. در ماده 5 قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/7/1366 مجلس شورای اسلامی نیز انعکاس اهداف و رویکرد انقلابی نیروهای نظامی، از جمله ارتش آشکارا مشاهده می‏شود. حفظ استقلال، تماميت ارضی و نظام جمهوری اسلامي ايران و ياري به ملل مسلمان يا مستضعفِ غيرمعارض با اسلام در جهت دفاع از سرزمين‌هاي مورد تهديد يا اشغال نيروهای متجاوز در این شمار است. ماده 6 قانون یادشده در مقام ترسیم اصول و ويژگي‌های اساسی نيروهاي مسلح، در کنار اوصافی همچون اقتدار، خودکفایی، سادگی و انضباط، مؤلفه‏ های بصیرت‏ زایی را تعیین کرده است: ‌1- اسلامی بودن یعنی در تشكيل و تجهيز نيروهاي مسلح اساس و ضابطه مكتب اسلام است به نحوی كه بر "همه شئون و ابعاد" آن‚ ضوابط و مقررات شرع حاكميت داشته‌باشد. نيروهای مسلح رسالت مكتبی جهاد در راه خدا را بر عهده داشته، پيروي از اصول اخلاقي اسلام و احترام به افراد را وظيفه خود‌ مي‌دانند. 2- "ولايی بودن" به این معنا که نيروهاي مسلح تحت فرمان فرماندهی كل بوده و اصل وحدت فرماندهی در تمامي رده‌هاي آن حاكم مي‌باشد و نيل به فرماندهي در تمامي رده‌ها بر ‌اساس "شايستگی و كارآيی" صورت می گيرد. دستور فرمانده در صورتي كه مغاير با دستورات مسلم شرع [(«لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ» نهج البلاغه حکمت 165)]، فرمان‏های فرماندهی كل و حاكميت نظام و‌ قوانين جمهوري اسلامي ايران نباشد‚ لازم‌الاجرا است. پرسنل نيروهاي مسلح در خط سياسی مقام رهبری ‌می باشند. 3- بودن: نيروهاي مسلح همواره در كنار مردم و در جهت مصالح و آرمان‏های انجام وظيفه می نمايند و در زمان صلح نيز به درخواست دولت افراد و‌ تجهيزات فني خود را در حدي كه به آمادگی رزمي آنها آسيبي وارد نيايد، در جهت خدمت به مردم در زمينه كارهای امدادی، آموزشی، توليدی و جهاد سازندگی به كار مي‌گيرند. (اصل 147 قانون اساسی) 4- تدافعی بودن: نيروهاي مسلح با بهره‌گيری از تمامی توان خود دشمن را از تعرض بازداشته و در برابر هرگونه تجاوز دفاع نموده و متجاوز را تنبيه و سركوب می نمايند ‌و در عين اعتقاد به اصل ، ملل مسلمان يا مستضعفِ غيرمعارض با اسلام را برای دفاع از خود ياری مي‌كنند. @drhamednikoonahad
اصل نوزدهم قانون اساسی: مردم ایران «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این‌ها سبب امتیاز نخواهد بود.» ✔️در فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با عنوان حقوق ملت، عمده حق‌ها و نه همه حق‌های مردم بیان شده است. منظور از حقوق ملت، حقوق افراد یا یکایک ملت است یعنی شهروندان. در برخی از اصول دیگر قانون اساسی، به‌عنوان نمونه اصول ۱۲، ۱۳، ۱۴ یا اصولی که در فصل قوه قضاییه آمده‌اند، به برخی از حق‌های مردم اشاره شده است. ✔️برخی از حق‌ها نیز به اقتضای تکالیفی که برای دولت در قانون اساسی پیش‌بینی شده معنا پیدا می‌کند، مثل اصل سوم قانون اساسی تکالیفی را بر عهده حکومت و خطاب به آحاد مردم پیش‌بینی کرده است؛ پس تکالیفی که در اصل سوم قانون اساسی ذکر شده دربردارنده حق‌هایی برای شهروندان است. ✔️گاهی گفته می‌شود که زبان دین، زبان تکلیف است نه زبان حق، یعنی همیشه در آموزه‌های اسلامی، مرتباً از تکالیف مسلمانان صحبت می‌شود و نه از حقوق آن‌ها که این ادعا، سخن دقیقی نیست. وقتی تکالیفی پیش‌بینی می‌شود، در مقابل آن‌ها حق‌هایی پیش‌بینی شده است. ضمن اینکه تکالیف گوناگون شرعی که برای انسان‌ها پیش‌بینی شده، مبتنی بر یک انسان‌شناسی دقیق است که چون در منطق آموزه‌های اسلامی، برای انسان یک حقی شناسایی شده، به‌عنوان حق رشد، حق کمال، حق شکوفا شدن استعداد‌های گوناگون به‌صورت متوازن و حق برخورداری از محیط مساعد اجتماعی، برای انسانی که حیاتش جاودانه و ابدی است، لذا در راستای نیل به این حق، تکالیفی پیش‌بینی شده است. بنابراین همه تکالیف شرعی ریشه در به رسمیت شناختن همین حق دارد. ✔️نخستین اصل از فصل سوم قانون اساسی به‌عنوان یک اصل بنیادین، بیانگر تساوی حقوق مردم، فارغ از رنگ، نژاد و زبان است و برتری بر اساس این ویژگی¬ها را نفی می¬کند. مبنا و خاستگاه این اصل، ریشه در آیه¬ی شریفه¬ی «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكم مِّن ذَكرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكرَمَكمْ عِندَ اللهِ اَتقَاکُم»(آیه 13 سوره حجرات) دارد. ✔️بنابراین، نمی‌توان در بهره‌مندی افراد از حقوق، ملاک‌هایی همچون تعلقات قومی، نژادی و زبانی را ملاک قرار داد چراکه مبنا در اینجا، کرامت انسانی فارغ از ملاک‌های پیش‌گفته است. همچنین دین مبین اسلام بر تساوی و برابری شخصیت انسان‌ها با یکدیگر فارغ از ویژگی‌های عَرَضی همچون رنگ، نژاد، زبان و غیره تأکید دارد و با نفی تمام امتیازات ناشی از طبقه‌بندی‌های گوناگون، «تقوای الهی» را ملاک برتری انسان‌ها نزد خود قرار داده است. ✔️نکته بسیار مهم اینکه اصل 19 بر عدم دخالت تعلقات نژادی، زبانی، قومیتی و قبیله‌ای و غیره در حقوق دلالت دارد و عمدتاً به دلیل انگیزه‌های جغرافیایی مطرح شده و شامل دین و مذهب و جنسیت نمی‌شود؛ چراکه مطابق آیات قرآن و روایات متعدد معصومین علیهم السلام، عامل دین، مذهب و جنسیت، در موارد مشخصی عامل تمایز و تفاوت افراد در بهره‌مندی از حقوق است. @drhamednikoonahad
کوتاه در مورد همه‌پرسی یا همه‌پرسی در اصل ۵۹ با همه پرسی در اصل ۱۷۷ کاملا متفاوت است اولی در چارچوب قانون اساسی است یعنی با رفراندوم اصل۵۹ نمی‌شود قانون اساسی را تغییر داد ولی دومی برای بازنگری در قانون اساسی است و اساسا برای تغییر قانون اساسی اولی نیاز به مصوبه مجلس و طبیعتاً تأیید شورای نگهبان دارد (طبق اصل ۹۴) یعنی شورای نگهبان باید بررسی و تأیید کند که مصوبه مجلس در ارجاع فلان موضوع به همه پرسی، آیا الزامات قانون اساسی را رعایت کرده یا نه اما در دومی نه تصویب مجلس لازم است و طبیعتاً نه تأیید شورای نگهبان (طبق اصل ۱۷۷) و اصلا ترتیبات دیگری دارد مرجع نظارت بر برگزاری هر دو نوع همه پرسی، شورای نگهبان است طبق اصل ۹۹ در هر دو، بعد از برگزاری همه پرسی و مشخص شدن نتیجه، هیچ مرجعی برای تأیید یا رد تصمیم مردم وجود ندارد و رأی مردم قاطع است @drhamednikoonahad
چرا را اجباری کردند؟ (۲) =چرا اجباری شدن یا به قول شما قانونی شدن حجاب لازمه؟ - چون از ضروریات زندگی اجتماعی مسلموناست =یعنی اگه حجاب قانونی نباشه چی میشه؟ - جامعه دچار آسیبها و خسارات زیادی میشه چه مادی چه معنوی =این همه جامعه اسلامی و غیراسلامی که حجاب کاملاً آزاده و اجباری نیست، مگه خبر نداری؟ - بله خبر دارم. خیلی از مفاسد و منکرات در خیلی از جوامع رایجه مثلاً تخریب محیط زیست یا اسراف یا خودکشی. چه نتیجه ای می‌خواهی بگیری؟ =خب اونجاها حجاب اجباری نیست ولی مشکل خاصی هم پیش نمیاد و مردم به اعتقادات هم احترام می‌گذارند و دوستانه رفتار میکنند - مشکلی پیش نمیاد یعنی چی دقیقاً؟ یعنی چه اتفاقی باید بیفته تا بگیم مشکل خاصی پیش اومده؟ از این‌ها گذشته، واقعاً هیچ حد و قانونی در زمینه‌ی پوشش در اون کشورها وجود نداره؟ =چرا، حد کمی از پوشش عرفی هست ولی مثل ایران نیست که همه خانم‌ها مجبور باشند چادر سر کنند - البته پوشش چادر هم در ایران برای خانمها الزامی نیست ولی حجاب شرعی بله واجب و لازمه =خب همین دیگه! چرا حدود حجاب اینقدر سخت‌گیرانه است؟ - حد و حدود حجاب دلایلی داره که بعداً توضیح میدم. اما چرا در همان کشورهای اسلامی و غیراسلامی که مدنظرته، اگر واقعاً مشکلی پیش نمیاد، برای همان حد کم از پوشش عرفی قانون دارند؟ =خب این یه قاعده عرفی و مورد قبول مردمه که تبدیل به قانون شده - پس یعنی عیبی نداره حداقلی از پوشش که مورد قبول مردم باشه الزامی بشه؟ =نه عیبی نداره ولی حجاب اجباری قابل قبول نیست چون خیلی‌ها حجاب رو قبول ندارن یا قبول هم داشته باشن شاید نخوان رعایت کنن - خب اگر در همان کشورها افرادی باشن که همان حداقل پوشش را قبول نداشته باشن یا نخوان رعایت کنن تکلیف چیه؟ =خب اونها خیلی تعدادشون کمه - کم و زیادش را کاری نداریم. اگر همان حد و قانون را رعایت نکردند با آنها چه میکنند؟ =خب برخورد قانونی می‌شود مثلاً جریمه. - پس جریمه و مجازات کسی که قانون پوشش را رعایت نکنه منطقی و موجهه؟ =بله اما همین حد پوشش رو هم وقتی مردم بخوان، قانون میتونه عوض کنه - یعنی ممکنه قانون پوشش را کلا حذف کنن؟ =بعید می‌دونم کلاً حذف کنن ولی تغییر میدن بالاخره - پس پوشش عرفی حد مشخص و ثابتی نداره و ممکنه کم و زیاد بشه؟ =بله بنا به خواست مردم میشه عوض بشه. دموکراسی همینه - یادمه اخیرا در بعضی کشورهای اروپایی ممنوع شده بود که زنان برقع یا پوشیه بپوشند چون صورت رو کامل می پوشوند =خب بله محدودیت قانونی بوده برای شناسایی تروریست‌ها - یا در فرانسه محدودیت‌هایی برای پوشش خانمهای مسلمان در اماکن دولتی در نظر گرفتن =آره همه جا بالاخره نوعی از محدودیت هست - درسته! پس قانون میتونه بنا به منافع عمومی جامعه، نوع خاصی از پوشش رو ممنوع کنه =خب بله ولی تعداد افرادی که اون نوع پوشش برقع رو میخواستن یا مسلمانان در فرانسه آنقدر زیاد نبودن که! - یعنی مهمه چند نفر خواهان نوع پوشش خاصی باشند؟ =اگر اکثریت جامعه یک نوع پوشش را نخوان اون موقع میتونن با تصویب قانون، اون مدل پوشش رو محدود یا ممنوعش کنن - پس تشخیص اکثریت میتونه محدودیت ایجاد کنه برای نوع پوشش در جامعه ولو اینکه تعداد کم یا زیادی مخالف با اون تشخیص باشند؟ =بله دیگه چاره ای نیست. برعکسش نمیشه که. ولی به نظر تو این مسایل فرهنگی رو فقط باید با زور قانون پیش برد و حل کرد؟ - نه، قانون فقط یکی از ابزارهای لازم برای مدیریت رفتار اجتماعیه ادامه دارد... @drhamednikoonahad