دکترمحیی: استادی با شاگردش از #باغى ميگذشت... چشمشان به يک #کفش کهنه افتاد ...❕ شاگرد گفت: گمان ميکنم اين کفشهای کارگرى است که در اين باغ کار ميکند؛ بيا با #پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى #شاد شويم ...😳❗️ استاد گفت: چرا براى #خنده خود او را #ناراحت کنيم؛ بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين ...✅ ⭕️مقدارى #پول درون آن قرار بده ... شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول، #مخفى شدند ... کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى، پولها را ديد ...😳 🥲با گريه فرياد زد: #خدايا_شکرت، خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى ...☺️ ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت ...😊 استاد به شاگردش گفت: هميشه سعى کن براى خوشحالی خود #ببخشى نه بستانی ... نزد فرد بیمار از سلامتی خود تعریف نکنید... ❗️ در برابر کسی که نداره، از داشته هاتون مغرورانه حرف نزنید... ❗️ در مقابل یک فرد معلول با سرعت کم راه بروید...❗️ در مقابل مادری که فرزندش رو از دست داده بچه تون رو نبوسید... ❗️ در مقابل یک فرد مجرد از عشقتون نگید... ❗️ هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری #برتری ندارد ... و برتری فقط به #تقوا ست... و به فهم، شعور، درک و ادب و نزاکت و انسانیت... آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از #بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده را #بگیرد و او را بلند کند ... این قدرت تو نیست این انسانیت است... ✅ #یامحیی @drmahdikhanloo Drmahdikhanloo.com

دکترمحیی: شیخ ابو مسعود احمد ابن فرات بن خالد ضبّی رازی منسوب است به « ضبّ بن اُد بن طانجة بن الیاس بن مضر » #پدر قبیله ای مشهور در عرب که عده زیادی ادیب فقیه و محدث از این قبیله برخاسته اند . در اینکه وی شیعه یا سنی بوده اختلاف است لکن بواسطه خدماتی که انجام داده قطعا می توان گفت که بواسطه عنایات آقا امیرالمومنین ان شاء الله #شیعه شده... وی در #ری متولد شد و جهت اخذ حدیث به مصر، دمشق، کوفه، بغداد، شام، جزیرة العرب، یمن و اصفهان مهاجرت نموده و پس از تکمیل فضایل به #ری مراجعت نمود ... او از معاصرین احمد ابن حنبل بوده و نزد وی احترام زیادی داشته است . در سفری که عازم #حج بود در مدت توقف در اصفهان مشاهده کرد که مردم اصفهان[[[ دشمنی شدیدی با امام علی (ع) دارند... و صبّ و لعن او را ثوابی بس بزرگ و از واجبات می دانند ... تا حدی که برای رسیدن به حاجات خود مجلس ختم لعن بر علی (ع) برپا می‌کنند... و برخی نام مقدس حضرت را بر زیر #کفش های خود کنده اند تا در هنگام راه رفتن هم از #ثواب این کار بهره مند شوند ... ❗️ 😳🙄 شیخ ابو مسعود با دیدن این مناظر و یاد آوردن فرمایش امیرالمومنین که در خطبه‌ای فرموده بودند: در برابر اینکه آمدم حق مسلَّم خود را ادعا کردم، به من گفتند؛ فَاصْبِرْ مَغْمُوماً أَوْ مُتْ مُتَأَسِّفاً با #غم شب و روزت را سپری کن یا از #حسرت بمیر... ❗️ 💔 📓 نهج البلاغة خطبه ۲۱۷ از رفتن به سفر حج #منصرف شد و به همراهان خود چنین گفت که: مسئله مهمی برایش پیش آمده که از حج خانه خدا #مهمتر است ... ❗️ ⭕️وی در اصفهان ماند و مدت 4سال در محافل و مجالس مختلف به نقل حدیث از پیامبر(ص) درباره یکی از بزرگان مسلمین پرداخت ولی نام او را بر زبان نیاورد تا جایی که مردم اصفهان شدیدا حریص و مصر بر شنیدن نام این بزرگ مرد بودند ...❕ ❤️هر روز 4حدیث نبوی در فضیلت آن صحابه ی رسول خدا (ص) قرائت می فرمود بدون اینکه #اسم ببرد و هر #حدیث را به بیان #شافی و مثال #کافی طوری مدلل می نمود که هیچ گونه شک و تردیدی برای هیچ کس باقی نمی ماند... و این بود #شغل شیخ بزرگوار ما تا 4سال تمام... در این مدت مردم اصفهان می گفتند: یا شیخ آخر این صحابی کیست⁉️ تا کی اوصاف او را بیان می کنی⁉️ تا چند سخن در پرده می گویی⁉️ خدا را از این معما پرده بردار... ولی شیخ از اظهار اسم آن حضرت ابا می نمود... روزی مردم اصرار زیادی نمودند و گفتند: یا شیخ! ما از دوستان این صحابی هستیم و عاشق و شیفته ی این مرام و معرفت و بزرگواری او شدیم، از شما استدعا داریم که نام و اسم گرامی او را بی پرده بفرمایی و در این خصوص اهتمام تمامی نشان دادند. 👌شیخ بزرگوار #روز_معینی را وعده داد و سرانجام در یکی از جلسات بزرگ که عده زیادی برای شنیدن این نام جمع شده بودند کهذدر آن روز بیشتر اهالی شهر در #مسجد_جامع جمع گردیده و آن روز شیخ بر منبر ایستاده و نام این مرد بزرگ را با عباراتی در خور شخصیت #شاه_اولیا فاش کردند و اسدالله الغالب حیدر کرار امیرالمومنین علی بن ابیطالب معرفی نمودند... 🗣حافظ اصفهانی عبدالرحمن شهرستانی، که #راوی این روایت است، فرمود: چون شیخ جلیل از این خطابه فارغ گردید همه ی اصفهانیان با شنیدن نام آقا امیرالمومنین منقلب و ناراحت شدند و عده ای از مردم بخاطر اعمال ناشایستی که انجام داده بودند از #کردار_زشت خود پشیمان شده، #توبه کردند...و عده ای از شدت غصه و اندوه #دق کرده و جماعت بسیاری هم آن روز از تأسف #مُردند و از دنیا رفتند( #فوت شدند) .. ❗️    شیخ ابو مسعود 45سال در اصفهان ماند و به ذکر #حدیث و #تربیت_محدثین پرداخت و در شعبان سال 258 ق وفات یافت ... قاضی ابراهیم ابن احمد خطّابی بر وی نماز خواند و محمد بن عاصم وی را غسل داد . قبر وی در بقعه ای بزرگ در قبرستان آبخشان اصفهان قرار دارد . #یامحیی #دکترحسین_مهدیخانلو @drmahdikhanloo Drmahdikhanloo.com