─┅═༅𖣔🦋🍀🦋𖣔༅═┅─
💞 امام باقر (علیهالسلام) می فرمایند:
✏️ حضرت مهدى(عج) قیام میکند و با او 313 نفر که 50 نفراز اینها زن هستند جمع میشوند، بدون اینکه وعدۀ قبلى با هم نهاده باشند، مثل ابرهاى پراکنده به هم میپیوندند و برخى در پى دیگرى میآیند اینها بین رکن و مقام با حضرت مهدى(عج) بیعت میکنند و حضرت مهدى(عج) با ایشان از مکه خروج مینماید.
📚 بحارالأنوار، ج 52، ص 223
⛅ *اللَّهُمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* ⛅
─┅═༅𖣔🦋🍀🦋𖣔༅═┅─
─┅═༅𖣔🦋🍀🦋𖣔༅═┅─
❣️ برکت توسل به نام امام زمان ارواحنا فداه
✍🏻 انسان در هر تنگنا و مشکلی بیفتد، اگر بتواند «یا صاحب الزمان» را درست بگوید، امام زمان علیه السلام به فریاد او میرسند.
یک نفر نقل می کرد: دو جوان مدت زیادی در مکه، معتکف شدند که یکی از آنها شیعه و دیگری اهل سنت بود. آن دو نفر با همدیگر رفیق می شوند. شب ها روی پشت بام میخوابیدند و گاهی برای تهیه غذای سادهای بیرون میرفتند و بقیه اوقاتشان را در مسجد الحرام، مشغول به عبادت خود بودند.
روزی مشغول به طواف بودند که پای جوان شیعه پیچ میخورد و دستش به لباس احرام یکی از عربها اصابت می کند. آن عرب، فریاد میزند: سارق سارق. شرطهها آن جوان را دستگیر می کنند و به حجر اسماعیل می برند تا مسئول آنها بیاید و او را ببرد. در همین هنگام، اذان مغرب می شود. آن جوان شیعه با صدای بلند می گوید: «یا صاحب الزمان، یا صاحب الزمان».
مسئول شرطهها می رسد؛ اما چون نمازگزاران آماده نماز جماعت شده بودند، تصمیم می گیرند آن جوان را بعد از نماز ببرند. آنها ناگهان دیدند یک نفر با آرامش و با قدمهای محکم، بدون توجه به اطراف آمد به طوری که نظر همه را جلب کرد. سپس دست آن جوان را گرفت و او را در پیش چشمان شرطهها از جمعیت بیرون برد.
شرطهها به مسئول خود می گویند: او کیست؟ آن مسئول می گوید: نمیدانم؛ اما یک بار دیگر هم یک قضیهای اتفاق افتاد و من او را دیدم که همین کار را انجام داد؛ ولی ما اصلاً نتوانستیم حرف بزنیم.
📚 حجتالاسلام شیخ جعفر ناصری
⛅ *اللَّهُمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* ⛅
─┅═༅𖣔🦋🍀🦋𖣔༅═┅─
⭕️ راه نجات از فتنه ها و گمراهی های آخر الزمان
🌹امیر مؤمنان(ع) در ضمن خطبه ای بلند، برای رهایی از فتنه ها و مصون ماندن از عذاب الهی که فرجام فرو افتادگان در آنهاست ،این چنین فرموده اند:
"من و رسول خدا(ص) بر لب حوض هستیم و خاندان ما با ما هستند پس هر کس ما را بخواهد باید گفتار ما را بگیرد و به کردار ما عمل کند زیرا ما خاندانی هستیم که شفاعت از آن ماست.
برای دیدار ما در کنار حوض با هم رقابت کنید، چون ما دشمنان را از آن دور و دوستانمان را از آن سیراب می سازیم. هر کس از آن آب نوشد هرگز تشنه نشود، و حوض ما پر است و از دو آبریز بهشتی در او ریخته می شود؛ یکی «تسنیم» و دیگری «معین». در دو طرف این حوض، زعفران است. کسی را بر ما نمی گزیدند ولی اوست که از بندگانش هر که را بخواهد ویژه رحمتش کند، پس خدا را ستایش می کنم بدین نعمت ها که مخصوص شما قرار داده و بر حلال زادگی شما، چون یاد ما خانواده، شفای هر درد، بیماری و وسوسة شک آور است، و البته دوستی ما خشنودی خداست، و هر کسی که راه ما را گیرد، فردا در «حظیر القدس» و «فردوس برین» با ماست، و منتظر امر ما همچون کسی است که در راه خدا به خونش غلتد، و هر که فریاد ما را بشنود ولی ما را یاری نکند خدا به رو بر سر دو سوراخ بینی او را در دوزخ سرنگون سازد.
📗کمال الدین، ج۲، ص ۶۵۴
⛅ *اللَّهُمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* ⛅
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_شجاعی
افزایش حضور شیاطین جن و شیاطین اِنس، در زمین ❗️
🔹 علامت واضح آخرالزمان
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
سوال❓
آیا یکی از موانع ظهور، ترس امام مهدی(عج) از کشته شدن است؟ این ترس چه توجیهی دارد؟
🔻متن کامل پرسش
؛ چرا امام زمان (عج) در حالیکه خود زمینه امنیت ما را فراهم میکند(بحول و قوه الهی) اما به فرموده ائمه(ع) از جان خود خوفناک است؟ میترسد که کشته شود؟! چرا ما محیطی امن برای او فراهم نکردیم که ما را ملاقات کند؟ و در زمان ظهور این شرایط فراهم میشود؟
🔻پاسخ
بر اساس برخى روایات، ترس از کشتهشدن، یکی از عوامل غیبت امام مهدی(عج) است. چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَیْبَةٍ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ یَخَافُ الْقَتْل».[1]
ترس ایشان از کشته شدن نه به خاطر ترس از جان خویش است که این خاندان از مرگ هراسی نداشتند، بلکه هراس ایشان به این دلیل است که با کشته شدنش نتواند وظیفهای که خداوند جهت گسترش عدل در تمام زمین بر عهده او گذاشته را به خوبی به پایان برساند.
به بیان دیگر، ترس یاد شده هرگز «خوف مذموم» نیست که از ضعف نفس بر میخیزد، بلکه هراسى عقلى است که امرى بس پسندیده و در برخى موارد لازم و ضرورى است. ترس برخاسته از بستر «خود دوستى» که سبب گریز از خطر کردن به روز حادثه در مسیر حفظ دین و مکتب میشود، ضعف نفسانى صفتى ناپسند در برابر شجاعت است؛ امّا خوفى که سبب حفظ جان آدمى و هدر نشدن و بیاثر نمردن شود، ممدوح و عاقلانه، بلکه واجب است؛ زیرا مهم آن است که نثار خون نتیجه دهد و به ثمر بنشیند.
آنکه خون میدهد اما به مثمر بودنش نمیاندیشد، متهور است نه شجاع؛ زیرا شجاعت در سنجیده عمل کردن و به جا کارزار کردن است، همانگونه که وجود مبارک على(ع) در اوضاع خاصى از خطر کردن و هدر دادن جان خویش و خاندان مکرم و یاران اندکش حذر کرد.
امام علی(ع) خود در این باره میفرماید:
«نگریستم و دیدم نه مرا یارى است و نه مدافعى و مددکارى، جز کسانم که دریغم آمد به کام مرگشان برم، پس خار غم در دیده خلیده چشم پوشیدم و گلو از استخوان غصه آب دهان را جرعه جرعه نوشیدم و شکیبایى ورزیدم در خوردن خشمى که از حنظل تلختر بود و دل را از تیغ برنده، دردآورتر».[2]
ایشان در حالى از کشته شدن دورى میکردند در لیلة المبیت به تنهایى و بیهیچ سلاح و دفاعى در بستر رسول خدا(ص) خوابید. او چگونه از مرگ واهمه داشته باشد، در حالیکه خود میگوید: «اگر تمام عرب در صفى یگانه به جنگم آیند، هرگز به آنها پشت نخواهم کرد».[3]
بنابر این، منظور از ترس در اینگونه روایات، ترس عاقلانه است که عین شجاعت است؛ نه ترس برخاسته از ضعف نفس، پس باید گفت که حضرت ولىّ عصر(عج) از آن ترساناند که با ظاهر شدن در میان مردم، پیش از آنکه موعد الهى آن فرارسد، حضرتش را به قتل رسانند.
[1]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 243، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
[2]. سید رضی، نهج البلاغة، ترجمه، شهیدی، جعفر، ص 49، تهران، علمى و فرهنگى، چاپ چهارم، 1378ش.
[3]. نهج البلاغة، ترجمه، شهیدى، ص 318.
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
❇️ کسب آمادگی برای ظهور حجّت حق
یکی از وظایف مهمی، که به تصریح روایات، در دوران غیبت بر عهدة شیعیان و منتظران فرج قائم آل محمّد(ص) است، کسب آمادگی های نظامی و مهیّا کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای یاری و نصرت امام غایب است، چنانکه در روایتی که نعمانی به سند خود از امام صادق(ع) نقل کرده است:
هر یک از شما باید که برای خروج حضرت قائم(ع) [سلاحی] مهیّا کند. هر چند که یک تیر باشد، که خدای تعالی هرگاه بداند که کسی چنین نیتی دارد امیدوارم عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند [و از یاران و همراهانش قرار گیرد].1
در روایت دیگری مرحوم کلینی به سند خود از امام ابوالحسن [موسی کاظم(ع)] نقل می کند که:
هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان را خشمگین سازد و او به ما منسوب باشد خداوند روزیش را فراخ گرداند و شرح صدر به او عطا کند و به آرزویش برساند و یار بر حوائجش باشد. 2
همچنین مرحوم کلینی در روضة کافی به سند خود از ابوعبدالله جعفی روایتی را نقل می کند که توجه به مفاد آن بسیار مفید است:
حضرت ابوجعفر محمد بن علی، امام باقر(ع)، به من فرمودند: منتهای زمان مرابطه3 (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز، فرمودند: ولی مرابطه ما مرابطه ای است که همیشه هست...4
📚پی نوشت ها:
1. نعمانی، محمّد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۳۲۰، ح ۱۰.
2. کلینی، محمّد بن یعقوب، الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱.
3. مرابطه در این روایت به معنای ارادة انتظار فرج در تمام ساعات شبانه روز است، هم چنان که در بعضی روایات نیز به این معنا اشاره شده است، نه مرابطة مصطلح در فقه.
4. کلینی، همان، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶.
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ 4 روز مانده به میلاد امیرمؤمنان مولا امام علی علیه السلام
⛅️اللَّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَج ⛅️