eitaa logo
"در مسیر قرآن و اهل بیت"(علیهم السلام)
113 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رو به شش گوشه‌‌ترین قبله عالم هرصبح بردن نام حسین بن علی می‌چسبد. السلام علیک یا ابا عبدالله ⛅️ اللَّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَج ⛅️
╭◈‌⃟🖤─◈‌⃟🖤━◈‌⃟🖤━◈🖤─• · · ·     ‌‌‎‌‌‎ روزمان را با سلام به ساحت مقدس چهارده معصوم علیهم السلام منور و متبرک کنیم.🖤 🖤 بسْمِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🖤 🏴اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ و رحمة الله و بركاته 🏴ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علي بن ابي طالب و رحمة الله و بركاته 🏴السلام علیکِ یا فاطمةَﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀو رحمة الله وبركاته 🏴ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ و رحمة الله و بركاته 🏴اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها الشهيد و رحمة الله وبركاته 🏴ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦِ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ و رحمة الله وبركاته 🏴السلا‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ایّها ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ و رحمة الله وبركاته 🏴اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ایّها ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ و رحمة الله وبركاته 🏴اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ایّها ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ و رحمة الله وبركاته 🏴ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ايّها ﺍﻟﺮﺿَﺎ و رحمة الله وبركاته 🏴اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ و رحمة الله وبركاته 🏴السلاﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ايّها ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ و رحمة الله وبركاته 🏴اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ و رحمة الله وبركاته 🏴السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی و یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن اِمامَ الاِنسُ و الجّانّ و رحمة الله وبركاته. 🏴السّلام عليكم جميعاً ورحمة الله و بركاته🏴 ╭━━━⊰•🖤🍃‌⃟🕊•⊱━━━ اللهم عجل لولیک الفرج ╰━━━⊰•🖤🍃‌⃟🕊•⊱━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔همرنگ جماعت شدن به چه قیمت؟ آیات زیادی در قرآن وجود دارد که بیان می‌کند اکثر مردم از عقل، آگاهی، ایمان، صداقت و… بی‌بهره‌اند. « اگر از اکثر مردم پیروی کنی، تو را از راه خدا گمراه می‎کنند‌.»[۱] افراد بسیار زیادی وجود دارند که باوجود فساد جامعه و بی‌حجاب بودن افراد حجاب و عفت خود را هم حفظ می‌کنند و مسیری را غیر از مسیر اکثریت طی می‌کنند و حتی بسیاری از افراد جامعه را با خود همراه می‌کنند بااین‌وجود اگر فردی توانایی تأثیر بر جامعه‌ای را ندارد و در برابر تأثیر آن جامعه هم منفعل است و نمی‌تواند مقابله کند، بهتر است که از آن جامعه خارج شود. خداوندمتعال خطاب به مؤمنینی که در بلاد کفر به خاطر فشار کفار نمی‌توانستند ایمانشان را حفظ کنند، می‌فرمایند: «؛ ای بندگان من که ایمان آورده‌اید! زمین من وسیع است، پس) با انتخاب سرزمینی مناسب و شایسته که ارزش‌ها در آن حفظ شود (تنها مرا بپرستید (و در برابر فشارهای دشمنان تسلیم نشوید)»[۲] [۱] . انعام/۱۱۶. [۲] . عنکبوت/۲۹. ⛅️ اللَّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَج ⛅️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب 📚 ای در دام عنکبوت داستان دختری ایزدی که همزمان با ورود داعش به موصل عراق ،مسلمان میشود و به چنگ نیروهای داعش اسیر میگردد و در اردوگاه دواعش ،جنایات آنها را با چشم خود میبیند و زندگی تلخی را تجربه می کند ، پس از مدتی از چنگ داعش میگریزد و دست تقدیر او را به اسرائیل می کشاند و..... «»
خانم ط_حسینی قسمت 14 🎬 آه خدای من این ابوعمراست... ابوعمرروبه طرف فروشنده :ابواسامه ,من این دوکنیز را باهم میخواهم...هردو را... فروشنده:ابو عمر این دو دختران کم سن وباکره هستند قیمتشان بالاست... ابوعمر:ابواسامه,هرچه باشد باتخفیف حساب کن من هردو رامیخواهم,اگر جانفشانیهای پسر وامثال پسرمن نبود که الان شما همچین کنیزکانی نداشتی. فروشنده:ابوعمر ,خدارحمت کند پسر شهیدت را اگر باخرید این کنیزان داغ ازدست دادن پسرت کمی التیام مییابد من تمام سعی ام رامیکنم تا حداکثر تخفیف رابرایت بگیرم... این چی میگفت؟!یعنی عمر مرده؟به درک واصل شده؟ کشته ی راه دولت داعش؟!! دست,لیلا رادردستم فشردم وگفتم:دیدی درناامیدی بسی امیداست..الان باهم میریم خونه عمو ,شاید این همسایه دلش رحم امده ویاد نان ونمکی که باهم خوردیم افتاده وفهمیده دراین دنیا جزخدا پناهی نداریم,لیلا جان ناراحت نباش اگرشد ازاین همسایه بامعرفت میخواهم که عماد راهم برایمان پیداکند.من ولیلا ازخوشحالی لبریز بودیم اما نمیدانستیم که چه اتفاقات ناگواری درانتظارمان است واین ابوعمر باکینه ی شتری اش چه خوابها برایمان دیده... وقتی از افکارم به درامدم که فروشنده میگفت:ابوعمر...ابواسحاق برای هرکدام ازاین دختران۲۰۰دلار میخواهد اما تو هردو را با۲۰۰دلار میخری؟؟ بالاخره بعدازکلی چنه و...۲۲۰دلار بابت ما پول داد واشاره کرد دنبالش برویم. توقع داشتم ابوعمر,دستان مارا باز کند ,اما اودستانمان را باز نکرد هیچ...ریسمان رابه دستش گرفت ومارا مثل یک الاغ فراری دنبال خودش میبرد. دلم شکست اما بیشتر نگران لیلا بودم نمیخواستم این نورامیدی که دردلش روشن شده ازبین برود بنابراین ابوعمررا صدازدم وگفتم:عمو جان ,ممنون که مارا ازاد کردید. ابوعمر برگشت وچنان باخشم نگاهم کردکه ازترس به خودلرزیدم وگفت:اولا من عموی شما نیستم,ارباب شماهستم وشما هم کنیزان زرخرید من,درثانی من شمارا آزاد نکردم,خریدم برای خدمت به خودم,دیگرهم حرف نزنید...هنوز مانده تا آداب کنیز بودن را درک کنید..