مراسم پرفیض دعای ندبه
سخنران:
دکتر مسعود بازودار
با مداحی و ادعیه خوانی
حاج داود سحابی
کربلایی احمدرضا اسماعیل نژاد
زمان :
جمعه ۳۱شهریورماه ۱۴۰۲ ساعت٦:٣٠ صبح(به صرف صبحانه)
مکان:
سیدی ، شهید دایی۶۳، مسجد و حسینیه امام حسن مجتبی علیه السلام
@mohebanalzahra_ir
@marvmedia_ir
مراسم عزاداری شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
سخنران:
دکتر مسعود بازودار
مداحان:
کربلایی سیدمهدی هاشمی
کربلایی احمدرضا اسماعیل نژاد
زمان:
شنبه ۱مهرماه۱۴۰۲ساعت۱۹:۳۰
مکان:
سیدی شهیددائی۶۳ مسجد و حسینیه امام حسن مجتبی علیه السلام
@mohebanalzahra_ir
@marvmedia_ir
بیان برخی مقاتل (مربوط به امام حسین)غیرمعتبر که سرچشمه بسیاری از روضه های امروزی است:
1️⃣کتاب «مقتل الحسین(ع)» اثر «أبی مخنف لوط بن یحیی أزدی»(۱۵۷ق)(منظورکتاب جعلی است که منسوب است والاکتاب آبی مخنف که ازتاریخ طبری وارشادبه مارسیده بسیار معتبر است)
2️⃣کتاب «روضة الشهداء» اثر «ملا حسین کاشفی»(۹۱۰ق)
3️⃣کتاب «نور العین فی مشهد الحسین(ع)» اثر «أبواسحاق أسفرائنی»(۱۰۲۷ق)
4️⃣کتاب «ألمنتخب فی جمع المراثی و الخُطب» اثر «فخر الدین طُریحی»(۱۰۸۵ق)
5️⃣کتاب «مُحْرق القلوب» اثر «ملا مهدی نراقی»(۱۲۰۹ق)
6️⃣کتاب «طوفان البُكاء فی مقاتل الشهداء» اثر «محمد ابراهیم جوهری هروی»(۱۲۵۳ق)
7️⃣کتاب «مخزن البُکاء فی مصیبة سیدألشهداء(ع)» اثر «ملا محمد صالح بَرَغَانی قزوینی»(۱۲۷۱ق)
8️⃣کتاب «بحر المصائب و کنز الغرائب» اثر «ملا محمدجعفر بن سلطان احمد تبريزى»(۱۲۸۲ق)
9️⃣کتاب «الدّمعة السّاکبة فی أحوال النَبی و العتْرة الطّاهرة» اثر «محمدباقر بن عبدالکریم بهبهانی»(۱۲۸۵ق)
🔟کتاب «أسرار الشهادة» اثر «ملا فاضل دربندی»(۱۲۸۶ق)
1️⃣1️⃣کتاب «ناسخ التواریخ» اثر «میرزا محمد تقی سپهر»(۱۲۹۷ق)
2️⃣1️⃣کتاب «رياض الأحزان» اثر «محمدحسن قزوينی»(۱۳۰۵ق)
3️⃣1️⃣کتاب «طریق البکاء در مصائب خامس آل عبا(ع)» اثر «ملا محمد حسین بن عبدالله شهرابی»(۱۳۱۰ق)
4️⃣1️⃣کتاب «أنوار المجالس» اثر «ملا محمد حسین بن عبدالله شهرابی»(۱۳۱۰ق)
5️⃣1️⃣کتاب «عنوان الکلام» اثر «ملا محمدباقر فشارکی»(۱۳۱۴ق)
6️⃣1️⃣کتاب «إکلیل المصائب فی مصائب الأطائب» اثر «محمد بن سلیمان تنکابنی»(۱۳۲۰ق)
7️⃣1️⃣کتاب «رياض القُدس» اثر «ملا صدر الدين واعظ قزوينی»(۱۳۲۳ق)
8️⃣1️⃣کتاب «تذکرة الشّهداء» اثر «ملا حبیب شریف کاشانی»(۱۳۴۰ق)
9️⃣1️⃣کتاب «معالی السِّبطیْن فی أحوال السِّبطیْن» اثر «ملا محمدمهدی حائری مازندرانی»(۱۳۸۵ق)
0⃣2⃣کتاب «فُرسان الهَیجاء» اثر «ذبیح الله محلاتی»(۱۴۰۶ق)(۱)
✍برخی از علماء از جمله؛
👤مرحوم «میرزا حسین محدث نوری»(۱۳۳۰ق) در کتاب «لولو و مرجان» به نقد تحریفات در عزاداری ها و روضه خوانی ها پرداختند.
👤مرحوم «شیخ عباس قمی»(۱۳۵۹ق) هم یادداشت ها و جزواتی در تحریفات عاشورا نوشته است.
همچنین در روزگار ما نیز #شهید_مطهری(۱۳۵۸ش) در کتاب «حماسه حسینی» این موضوع را مورد توجه قرار داده است.
📚یک نگاه اجمالی به اسامی غالب آثاری که در تاریخ عاشورا از دورهی صفوی به بعد و بیشتر در عصر قاجار نگاشته شده است که ما به بیست مورد آن در بالا اشاره کردیم.
آثاری از قبیل؛
«طریق البکاء»، «طوفان البکاء»، «عمان البکاء»، «محیط البکاء»، «امواج البکاء»، «ریاض البکاء»، «مفتاح البکاء»، «منبع البکاء»، «مخزن البکاء»، «معدن البکاء»، «مناهج البکاء»، «مجری البکاء»، «سحاب البکاء»، «عین البکاء»، «کنز الباکین»، «بکاء العین»، «مبکی العیون»، «مبکی العینین»، «المبکیات»، «بحر الکباء فی مصائب المعصومین»، «بحر الحزن»، «بحر الدموع»، «بحار الدموع»، «فیض الدموع»، «عین الدموع»، «سحاب الدموع»، «ینبوع الدموع»، «دمع العین»، «مدامع العین»، «مخازن الاحزان»، «بیت الاحزان»، «ریاض الاحزان»، «قبسات الاحزان»، «بحر غم»، «داستان غم»، «غمکده»، «ماتمکده»، «بستان ماتم»، «همّ و غم»، «نشتر غم»، «کنز المصائب»، «مجمع المصائب»، «وجیزه المصائب»، «اکلیل المصائب»، «ابتلاء الاولیاء» و «بلا و ابتلا در رویداد کربلا»(۲)
📚منابع :
۱)الصحيح من مقتل سيدالشهداء و اصحابه(ع) محمدی ری شهری، ص۳۳
۲)عاشورا شناسى جمعی از نویسندگان، ۴۷۶
🔸🔶《اَلسَلامُ عَلَیکَ یَا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ العَسکَرِیُّ(علیه السلام)》🔶🔸
✅امام حسن عسکری(علیه السلام)، در سنین کودکی، به همراه پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شدند و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، در منطقه ای نظامی، تحت الحفظ قرار گرفتند.
ابو سهل می گوید :
وقتی امام حسن عسکرى(ع) در بستر بیماری ای بعد از مسمومیت ایشان توسط معتمد عباسی، به سراغشان آمده بود و به همان مرض از دنیا رحلت فرمود، خدمتشان رسیدم.
در نزد آن حضرت(ع) بودم که به خادم خود امر فرمود :
📋《یَا عَقِیدُ! أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُکَى》
♦️ای عقید! قدرى آب مصطكى (یک نوع داروی گیاهی) براى من بجوشان!
عقيد هم آب را روى اجاق نهاد، و صقيل(نرگس) مادر امام زمان(ع) آن را به خدمت حضرت(ع) آورد. حضرت كاسه را گرفت و خواست بياشامد، ولى دست مباركش لرزيد و به دندانش خورد، پس ظرف را به زمين نهاد.
سپس به عقید فرمود :
📋《ادْخُلِ الْبَيْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِيّاً سَاجِداً فَأْتِنِي بِهِ》
♦️برو به اندرون كه ميبينى كودكى در سجده است، او را نزد من بياور!
ابو سهل مي گويد :
عقيد گفت :
《فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِيٍّ سَاجِدٍ رَافِعٍ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَأَوْجَزَ فِي صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَيِّدِي يَأْمُرُكَ بِالْخُرُوجِ إِلَيْهِ إِذَ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِيلُ فَأَخَذَتْ بِيَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ(ع)》
♦️وقتى به اندرون براى جستجوى او رفتم، ديدم كودكى در سجده است و انگشت سبابه خود را به سوى آسمان گرفته است.
من سلام كردم و او نمازش را كوتاه كرد، سپس گفتم :
مولایم! شما را مىطلبد كه به خدمتش درآئى! در اين وقت مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد.
ابوسهل گفت :
📋《فَلَمَّا مَثُلَ الصَّبِيُّ بَيْنَ يَدَيْهِ سَلَّمَ وَ إِذَا هُوَ دُرِّيُّ اللَّوْنِ وَ فِي شَعْرِ رَأْسِهِ قَطَطٌ مُفَلَّجُ الْأَسْنَانِ فَلَمَّا رَآهُ الْحَسَنُ(ع) بَكَى وَ قَالَ :
يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ! فَإِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمَصْطَكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِي حَجْرِهِ مِنْدِيلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِيُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَيْهِ》
♦️موقعى كه کودک، خدمت حضرت رسيد، سلام كرد. رنگش همچون درّ (سفيد)، موهاى سرش پيچيده و بافته و ميان دندانهايش باز بود.
وقتى امام حسن عسكرى(ع) او را ديد، گريست و فرمود :
اى آقاى خاندانم! اين آب را به من بده كه من اينك به سوى خداى خود می روم.
کودک، ظرف آب جوش را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزديك ساخت تا آن را نوشيد.
آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
مرا آماده نماز كنيد!
کودک حولهاى در دامن امام(ع) پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و سر و پاى او را مسح نمود.
♦️آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
📋《أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِيُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى أَرْضِهِ وَ أَنْتَ وَلَدِي وَ وَصِيِّي وَ أَنَا وَلَدْتُكَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیهم السلام) وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ وَ بِذَلِكَ عَهِدَ إِلَيَّ أَبِي عَنْ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْبَيْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ》
♦️اى فرزند! به تو مژده ميدهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى.
تو فرزند من و جانشين من ميباشى؛ از من متولد شدهاى و تو (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب(ع) مي باشى و هم از نسل پيغمبر و خاتم ائمه طاهرين هستى.
پيغمبر(ص) مژده تو را داده و نام و كنيه تو را تعيين فرموده است.
صلوات خدا بر اهل بيت(ع)، ربنا انه حميد مجيد.
حضرت(ع) اين را فرمود و همان موقع رحلت نمود.(۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
👤راسخی
📚منبع :
۱)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۷۲
1402.06.31(1)(bazodar)_out.mp3
31.45M
ـ┇ .................↑↑↑.................
ـ┇ @mohebanalzahra_ir🆔
ـ┇ @marvmedia_ir🆔
ـ┇ ◇◇◆کلیپ صوتی◆◇◇
ـ┇ دکترمسعودبازودار | سخنرانی
جمعه۳۱شهریور۱۴۰۲بعدازدعای ندبه
1402.07.01 شهادت امام حسن عسگری_mixdown_2.mp3
48.41M
سخنرانی دکترمسعودبازودار
(استاددانشگاه,نویسنده)
به مناسبت شهادت امام حسن عسکری
هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها
۱مهرماه۱۴۰۲
✅در برهه هایی از تاریخ، بودند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده کرده و ادعاهای گزافی مطرح نموده و مدتی گروهی را با خود همراه کرده اند.
ادعای امامت از سوی «جعفر کذّاب» برادر امام عسکری(علیه السلام) پس از شهادت ایشان، نمونهای از این موارد است که حامل عبرت هایی میتواند باشد.
👤«ابوالأدیان» میگوید:
من از خدمتگزاران امام حسن عسکری(علیه السلام) بودم و نامه های آن حضرت(ع) را به شهرها می بردم.
در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم.
حضرت(ع) نامه هایی نوشت و فرمود:
📋«اِمْضِ بِهَا إِلَى اَلْمَدَائِنِ فَإِنَّكَ سَتَغِيبُ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً وَ تَدْخُلُ إِلَى سُرَّ مَنْ رَأَى يَوْمَ اَلْخَامِسَ عَشَرَ وَ تَسْمَعُ اَلْوَاعِيَةَ فِي دَارِي وَ تَجِدُنِي عَلَى اَلْمُغْتَسَلِ»
♦️این ها را به مدائن می بری! پانزده روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل غسل گذاشته اند.
گفتم:سرور من! اگر چنین شود، امام(ع) بعد از شما کیست؟
حضرت(ع) فرمود :
📋«مَنْ طَالَبَكَ بِجَوَابَاتِ كُتُبِي فَهُوَ اَلْقَائِمُ»
♦️هر کس جواب نامه هایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست.
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
ایشان فرمودند :
📋«مَنْ يُصَلِّي عَلَيَّ فَهُوَ اَلْقَائِمُ بَعْدِي»
♦️هر کس بر جنازه ی من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
و نیز فرمود:
📋«مَنْ أَخْبَرَ بِمَا فِي اَلْهِمْيَانِ فَهُوَ اَلْقَائِمُ بَعْدِي»
♦️هر کس از آنچه در میان همیان(کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.
هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟
من نامههای آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم.
دیدم همان طور که حضرت(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است.
و نیز دیدم برادرش «جعفر» در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به او تسلیت، و به امامتش تبریک می گویند.
من از این جریان تعجب کردم و با خود گفتم : اگر جعفر امام باشد، پس وضع امامت عوض شده است!
زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب میخورد و قمار می کرد و اهل تار و طُنبور بود.
من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید.
در این هنگام، «عقید» خادم خانه امام حسن عسکری(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت:جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید.
جعفر وارد خانه شد و شیعیان در اطراف او بودند.
وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام حسن عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند.
جعفر پیش رفت تا بر جنازه ایشان نماز گذارد.
وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه کودکی گندم گون و سیاه موی که دندان های پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت :
📋«تَأَخَّرْ يَا عَمِّ! فَأَنَا أَحَقُّ بِالصَّلاَةِ عَلَى أَبِي»
♦️عمو! کنار برو! من باید بر پدرم نماز بخوانم!
جعفر در حالی که قیافهاش دگرگون شده بود، کنار رفت و آن کودک بر جنازه امام حسن عسکری(علیه السلام) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر مطهر پدرش امام هادی(علیه السلام) دفن کردند.
بعد همان کودک رو به من کرد و گفت : ای مرد بصری! جواب نامهها را که همراه تو است بده.
جواب نام هها را به او دادم و با خود گفتم:این دو نشانه [نماز بر جنازه و خواستن جواب نامهها]؛ حالا فقط همیان مانده است.
آن گاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است.
«حاجِز وَشّاء» که حاضر بود به جعفر گفت : آن کودک چه کسی بود؟
جعفر گفت : والله تا به حال او را ندیدهام و نمی شناسم.
در آنجا نشسته بودیم که گروهی از اهل قم آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و وقتی دانستند که ایشان از دنیا رفته است، گفتند؛ جانشین ایشان کیست؟
حاضران جعفر را نشان دادند و آنها به جعفر سلام کرده و تسلیت گفتند و اظهار داشتند : نامهها و پولهایی آوردهایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامهها را چه کسانی نوشتهاند و پولها چقدر است؟
جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامه خود را پاک میکرد، گفت :
📋«تُرِيدُونَ مِنَّا أَنْ نَعْلَمَ اَلْغَيْبَ؟»
♦️شما از ما انتظار دارید علم غیب بدانم؟
در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت : نامهها از فلانی و فلانی است و در همیان هزار دینار است که ده تا از آنها را آب طلا دادهاند.
نمایندگان مردم قم نامهها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند:
📋«اَلَّذِي وَجَّهَ بِكَ لِأَخْذِ ذَلِكَ هُوَ اَلْإِمَامُ»
♦️هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او امام است.(۱)
📚منبع:
۱)کمال الدین شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵