🍃✍
"زندگی نزیسته" چیست؟؟؟
یونگ اعتقاد داشت که برخی از انسانها دو چهره دارند: چهره ای که به دیگران( و حتی خودشان) نشان می دهند که یونگ آن را" ماسک" یا " نقاب " می نامید و چهره ای که در پشت این نقاب پنهان است که یونگ آنرا سایه می نامید.
یونگ اعتقاد دارد که " هر تعصبی، تردید سرکوب شده است" و هر کس در هر زمینه ای دچار افراط است و در تلاش است تا سایه ای (که برعکس چیزی است که نشان میدهد) را در پشت نقاب آن افراط پنهان نماید .
اما بازی زندگی گاهی بازی پیچیده ای است! وقتی پدر یا مادری دچار چنین نمایشی است در فرزند او تمایلی برای مقاومت در برابر این افراط شکل می گیرد.
مثلا در مقابل پدر یا مادری که بیش از حد منظم یا وسواسی است فرزندی بزرگ می شود که شلخته و بی نظم است! در برابر پدر یا مادری که بیش از حد درویش مسلک و پارسا نماست، کودکی رشد می کند که پول دوست و حسابگر است" و این همان چیزی است که یونگ می گوید :«هیچ چیز بیش از زندگی نزیسته والدین بر فرزندانشان تاثیر نمی گذارد!».
به همین خاطر یونگ توصیه می کند که هنگامی که با فرزندانتان بر سر موضوعی اختلاف نظر شدید و درگیری دارید و نمی توانید همدیگر را تحمل کنید زمانی را به این اندیشه و پرسش اختصاص دهید که «آیا این افراط فرزندم پاسخی به افراط من در جهت معکوس نمی باشد؟» .همچنان که در قانون سوم نیوتن می خوانیم: «هر عملی را عکس العملی است مساوی و در خلاف جهت آن!»
💟ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺩﺭﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﯿﺪ ﻭ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺑﺪ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻫﯿﺪ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺭﻧﺞ ﺷﻤﺎ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﺩ
ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺳﺮﻣﺸﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪﻭ ﻣﺴﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﮐﻨﯿﺪ...
در گرفتاری باید اندیشه را به جنب و جوش درآورد، نه اعصاب را.
خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد ، بلکه خوشبخت کسی است که با مشکلات مشکلی ندارد.
باید حوصله داشته باشیم و تحمل کنیم تا موفق شویم.
اُپرا وینفری
💑 یک توصیه بسیار مهم برای آقایان 💑
فکر کردهاید اگر خانمی فوت کند، تکلیف مهریه او چه میشود؟!!!
مهریه هم مانند هر مال دیگری، بعد از فوت به ارث میرسد. از جمله وراث پدر و مادر هستند که هریک یک ششم اموال و از جمله مهریه را به ارث میبرند.
بنابراین اگر مهریه خانم صد و بیست سکه باشد، بعد از فوت وی بیست سکه به پدر و همین مقدار هم به مادر به ارث میرسد. و هرکدام میتواند این سکهها را از شوهر مطالبه کند. بعد از فوت پدر یا مادر هم این سکهها به ورثه ایشان به ارث میرسد.
طبیعتا با توجه به قیمت سکه این موضوع میتواند بسیار خطرناک بوده و عواقب جدی برای شوهر داشته باشد.
💥حال راه حل چیست؟
چطور میتوان در عین محفوظ داشتن حق و حقوق خانم، از به ارث رسیدن مهریه بعد از فوت وی جلوگیری کرد؟
👈 راه حل در عقد هبه است.
هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری میبخشد. (ماده ۷۹۵ قانون مدنی)
از ویژگیهای عقد هبه آن است که امکان رجوع یا پشیمانی وجود دارد. (ماده ۸۰۳ قانون مدنی)
اما اگر یکی از طرفین عقد هبه فوت نمایند، دیگر امکان رجوع از عقد هبه وجود ندارد. (ماده ۸۰۵ قانون مدنی)
بنابراین در صورت انعقاد عقد هبه مبنی بر بخشش مهریه از جانب زوجه، حق وی به صورت کلی از بین نمیرود، و وی هر موقع تمایل داشته باشد میتواند از بخشش خود رجوع کرده و مهریهاش را مطالبه نماید.
اما اگر خانم فوت نماید، دیگر امکان رجوع از هبه وجود ندارد و مهریه به ارث نخواهد رسید، و شوهر تکلیفی برای پرداخت مهریه به ورثه ندارد.
البته مهریه منافع مهمی برای خانم در صورت فوت شوهر دارد، که بخشیدن مهریه خانم را از آن محروم مینماید....
*حمایت از کودکان در تطابق با زندگیِ پس از طلاق*
🔹مواجهه با موضوع طلاق والدین، کودکان را در هر سنی، با احساساتی مانند خشم، گناه، ابهام و خودسرزنشگری مواجه میکند. علیرغم تمام دشواریهایی که سازگاری با زندگی پس از طلاق در پی خواهد داشت، نحوه برخورد والدین و توجه آنها به نیازهای ویژهٔ کودک در این شرایط، تاثیر قابلتوجهی در کاهش رنج و تسهیل تطابق او با زندگی پس از طلاق خواهد داشت.
🔹در حین اولین گفتگوها با کودک پیرامون جدایی، در درجه اول، هدف این است که او به این درک برسد که برای طلاق والدین تقصیر یا سرزنشی متوجه او نیست. مسئولیت و تصمیمگیری برای جدایی، موضوعی تماما مربوط به والدین است، و هر دو والد، همچنان و برای همیشه، به عشق، توجه و مراقبت خود از او ادامه خواهند داد.
🔹باید دانست که اولین گفتگو، شروعی برای گفتگوها و سوالهای بیشتر خواهد بود که بتدریج در ذهن کودک شکل میگیرد. سوالاتی که بسته به سرعت کودک، باید فضای کافی برای مطرح شدن آنها را به او داد.
🔹بسیاری از اوقات، کودکان هم مانند بالغین، بیش از ارائهٔ راه حل، نیازمند درک و شنیده شدن هستند. احساس اضطرار و شتاب والدین برای از بین بردن یک احساس منفی مانند خشم در کودک، میتواند نشاندهندهی عدم تحمل والدین برای مواجهه با این احساسات در کودک، احساس گناه خود آنها در ارتباط با طلاق و .. باشد. این در حالیست که کودک بیش از هر راه حلی، نیاز به پذیرش و فهم این احساسات از سوی والدین دارد.
🔹طلاق میتواند باعث برانگیخته شدن احساس بی ثباتی، تزلزل و بلاتکلیفی در کودک شود. به همین دلیل، حتی در صورت ناگزیر بودن تحولاتی مانند تغییر محل زندگی، مدرسه و ..، تلاش برای برقراری برنامه های روتین، منظم و قابل پیش بینی، در سریع ترین زمان ممکن، به بازگشت احساس ثبات و امنیت در کودک کمک خواهد کرد.
🔹استمرار مواجههٔ کودک با اختلاف، درگیری یا خصومت والدین با یکدیگر پس از طلاق، پیامدهای منفی زیادی برای او خواهد داشت. به همین دلیل لازم است که در مقابل کودک، از انتقاد، بدگویی و ابراز خصومت نسبت به والد دیگر، حتی به شکل غیرمستقیم، اجتناب کرد.
🔹توجه به سن و مرحلهٔ رشدی که کودک در آن قرار دارد، در کمک به او برای تطابق با موضوع طلاق، موثر است.
🔹تا قبل از پنج سالگی، توانایی کودکان برای درک شرایط پیچیده، پیش بینی آینده و فهم احساساتشان بسیار محدود است.
🔹ذهن یک کودک سه یا چهار ساله، ممکن است باورهای غلطی درباره علت طلاق برای خود بسازد؛ که اغلب اوقات حول محور خود اوست. به طور مثال اگر پس از طلاق، پدر خانه را ترک کرده است، تفسیر یک کودک سه یا چهار ساله این است که "پدر من را رها کرده است"؛ کودکان نیاز به درک این واقعیت دارند که تصمیم به جدایی، موضوعی مربوط به والدین است؛ واقعیتی که فهم آن برای یک کودک در سنین پیش دبستانی دشوار است.
🔹کودکان در سنین پیش دبستانی نیاز به توضیحات ساده، شفاف و قابل فهم درباره فرآیند طلاق دارند. موضوعاتی مثل اینکه کدام والد خانه را ترک خواهد کرد، پس از جدایی، کودک با چه کسی زندگی خواهد کرد و برنامهٔ دیدارهای او با والد دیگر چگونه خواهد بود.
🔹کودک ۶ تا ۱۱ ساله توانایی بیشتری برای فکر کردن و گفتگو درباره احساساتش دارد. و همچنین، نحوهٔ تفسیر او از وقایع پیرامون، نسبت به مراحل رشدی قبل، کمتر خودمحورانه است. در عین حال، بسیاری از آنها خیالپردازی هایی در ارتباط با آشتی والدین و کارهایی که بتوانند برای پیوستن مجدد والدین انجام دهند، دارند.
🔹پژوهشگران معتقدند کودکانی که بر این باور باقی می مانند که آنها باعث طلاق والدین شده اند یا میتوانند باعث پیوستن دوبارهٔ آنها شوند، در تطابق با زندگی پس از طلاق با مشکل مواجه میشوند. بر همین اساس، کمک به کودک برای درک این موضوع که، همانند مسئولیت جدایی، هر تصمیمی برای پیوستن دوباره والدین، موضوعی مربوط به والدین، و خارج از عهدهٔ کودک است، در کاهش بار مسئولیت و تنشهای روانشناختی او کمک کننده خواهد بود.