هدایت شده از دکتر موسی نجفی
🔰🔰در کجای تاریخ ایستاده ایم
❓❗️❗️صورت مسئله غلط!! و جوابهای ما؟
🔻🔺🔻وقتی از تقابل و جبهه بندی و یا حتی کمتر از آن از نوعی رقابت و زور آزمایی بین ما و غرب مدرن سخن گفته میشود ، بایستی بگوئیم همه این موارد به درجات و با شدت و ضعف میتواند به دو نوع مواجهه و یا رقابت "آشکار و پنهان" و یا "سریع و فرسایشی " تقسیم گردند ۰ اینکه یک انقلاب دینی غیر غربی (شما بخوانید ضد غربی) در مراحل رشد خود در کدام منزل ایستاده است ؟ و منازل قبلی و بعدیش کجاست ؟و در ارتباط و حتی مواجهه با غیر خودش چه نسبتی میخواهد برقرار کند ، پرسش و یا پرسش هایی است که برنامه ریزان استراتژیست و مدیران ارشد، لااقل دورنمایی از آن را بایستی ترسیم کنند۰
🔻🔺🔻متاسفانه در انتخابات سال گذشته برای تعیین عالی ترین سطوح اجرایی کشور کسی حتی زحمت ترسیم چنین خط مش و افقی را هم بخود راه نداد؛ شاید بیشترین عدم توجه به این امر مهم از اینجا ناشی می شود که برخی مسئولین کشور فراموش می کنند ، مدیران کشوری هستند که پرچم دار انقلابی بزرگ است و این تحول در مراحل رشد خود کشور را در شرایطی ویژه قرار داده است۰
🔻🔺🔻علیرغم این دورنما ، متاسفانه برای این شرایط جنگ فرسایشی نه برنامه ای دارند ، نه به الزامات چنین جنگی واقفتد ، نه استعداد سازماندهی استعدادها و تواناها را دارند ، نه هوش فهم شرایط و مدیریت کارآمد را ؛ از طرفی میدانیم به موازات بر نامه های اصلی که لازمه چنین شرایطی هست عملا توجهی ندارند ؛ اهم این برنامه ها عبارتتد از : انقلاب فرهنگی ، اقتصاد مقاومتی ، تحول علوم انسانی و تمدن نوین اسلامی ، سبک زندگی اسلامی ، هویت ملی و نسبت ما با ابعاد مختلف تجدد و غرب و تمدن ناشی از آن ۰
🔻🔺🔻مدیران اجرایی و حتی برنامه ریزان ارشد ایران معاصر، آیا صرفا با داشتن یک خط ریش و یک یقه بسته و چند آداب ظاهری ساده میتوانند از پرسش های مهم مطرح شده خود را جدا ببینند ؟!
✅✅راستی از نظر برنامه ریزان ارشد ، ما در کجای تاریخ ایستاده ایم؟ و آیا چنین پرسش و یا پرسش هایی اصولا برای آنها معنا و مفهومی دارد؟ ختم کلام آنکه بسیار تفاوت می کند دیدگاه و عملکرد کسانی که دوره و زمانه را دوران "اعتلا و تمدن" می دانند با کسانی که فکر می کنند در عصر "انحطاط و اضمحلال " زندگی می کنند۰
https://eitaa.com/drmousanajafi
از سیاست "عثمانی ستیزی" صفویان تا "امریکا ستیزی" انقلاب اسلامی ایران - قسمت اول
(عیار تاریخی یا مغالطه - واقعیت یا توهم ؟!)
نمیدانم این تیتر بالا بهتر و دقیق تر است یا اینکه درست تر این است که نوشته شود :
از صفویه ستیزی عثمانی تا ایران ستیزی امریکا ،
چندی است که می بینم یکی از اساتید علوم سیاسی دانشگاه ( ص ۰ ز ) با این عنوان که :
🔴(آمریکاستیزی برای یک اقلیت تندرو به صورت هویت انقلابیشان درآمده و در نتیجه هر حرکتی در جهت تنشزدایی با آمریکا آنان را با بحران هویت روبرو میسازد. بنابراین با هر گونه راهبردی که ممکن است منجر به تنش زدایی با آمریکا شود بشدت مخالفت مینمایند.
اما سئوال اینجاست که اکثریت مردم ایران که اعتقادی به دشمنی با آمریکا ندارند چرا میبایستی بهای آمریکاستیزی اقلیت را بپردازند؟ جنابعالی یک مورد، بیشتر هم نه، مثال بیاورید که آمریکاستیزی ظرف چهل سال گذشته کدام نفع را برای منافع ملی کشورداشته؟ و بنده در مقابل یک دو جین برای شما مثال میآورم که آمریکاستیزی چگونه از ابتدای انقلاب تیشه بر ریشه منافع ملی ایران زده است.)
✅مطلب این استاد دانشگاه مرا به یاد انتقاد برخی از افراد سطحی در تاریخ انداخت که خوش بینانه معتقدند که سیاست ستیز با عثمانی ها باعث انزوای ایران و در نهایت عقب ماندگی از قافله تمدن گشت ۰
✅اولین نقد جدی به این تحلیل غلط تاریخی و همچنین حرف این استاد علوم سیاسی دانشگاه در مورد امریکا ستیزی این است که آیا واقعا این دشمنی آشکار با عثمانی در آن زمان و دشمنی با امریکا در زمان معاصر ابتدا به ساکن و از باب دشمن تراشی یک گروه اقلیت ( قزلباشان دیروز و یحتمل اصولگرایان امروز) بوده و یا اینکه سلاطین توسعه طلب عثمانی مثل سلطان سلیم و یا سلیمان شکوهمند و ۰۰۰۰ روسای جمهور جهانخوار امریکایی و شرکتهای حریص چند ملیتی می توانستند و یا امروز میتوانند کشور قدرتمندی به نام ایران اسلامی شیعی را در منطقه حساس غرب آسیا تحمل نمایند! بنابراین تجربه تاریخی قرون گذشته و عقلانیت و واقعیت سیاسی امروز به ما گوشزد می کند که این دشمنی ابتدا به ساکن از طرف مقابل بوده و ماهیت آن هم از باب در نطفه خفه کردن نوزادی بوده است که هر لحظه که از عمرش بگذرد قدرتمند تر می گردد و شگفتا از این تطبیق و شباهت تاریخی که هنوز از عمر دولت صفوی چند سالی نگذشته بود که در سال ۹۲۰ هجری قمری جنگ چالدران را به ایران جوان تحمیل کرده و سال ۱۳۵۹ نیز جنگی تمام عیار به جمهوری نوپای اسلامی مجددا تحمیل گردید ۰ این تکرار تاریخ ، حکایت قانونمند از جنس "فلسفه تاریخی" در مورد ذات تحولات ایران و ماهیت دشمنی عمیق مخالفانش برای هر پژوهشگر متعمق در تاریخ و سیاست می تواند عبرت بسیار داشته باشد ۰
🔵ادامه دارد
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰از سیاست "عثمانی ستیزی" صفویان تا "امریکا ستیزی" انقلاب اسلامی ایران - قسمت دوم
(عیار تاریخی یا مغالطه - واقعیت یا توهم ؟!)
✅در مورد روابط ایران و عثمانی در قرون گذشته و یا روابط ایران و امریکا در سالیان اخیر عده ای صحبت هایی می کنند که بیش از آنکه از واقعیت میدانی و عمل طرف مقابل حکایت کند ناشی از تخیلات شاعرانه و آرزوهای دست نیافتنی خود آنهاست؛ در این مورد می گویند اگر عثمانی و ایران متحد می شدند به نفع امت اسلام شده و جبهه ای علیه اروپا و غرب تشکیل می شد این مطلب درست شبیه این است که وقتی لشکرهای تا دندان مسلح و متجاوز بعثی در استانهای مرزی ما جولان داده و قتل و غارت می کردند کسی بیاید و بگوید ایران و عراق صدامی بعثی باید متحد شده و علیه اسرائیل وارد جنگ شوند؛ این مطلب شبیه آرزوی فرد ساده دل لب دریاست که یک قاشق ماست را در دریا ریخت و با قاشق دریا را هم زد و آرزو کرد که کاش می شد یک دریا دوغ داشت !!
🔴 آنچه در اغلب مواضع ایران در عهد صفوی نسبت به عثمانی ها به دست می آید جنبه "تدافعی صفویه" و سیاست" تهاجمی عثمانی ها " بوده است ؛ حتی این سیاست تهاجمی در مواقعی از ظاهر اختلاف مذهبی هم فراتر می رفته است به عنوان مثال در زمان هجوم افغان ها به ایران و سرنگونی صفویه ، سپاه عثمانی فرصت طلبانه وارد خاک ایران شد و اشرف افغان به سلطان عثمانی پیام داد که ما با شما هم مذهب هستیم و ابدا مثل رافضی های صفوی نیستیم ؛ حتی در لشکر عثمانی نیز بخاطر هم مذهب بودن افغان ها با عثمانی چندین بار شورش پیدا شد ولی باز سیاست عثمانی ، تجاوز به قلمرو ایران بود ! خوب با چنین همسایه حریصی چه باید کرد ؟
✅این حکایت در روابط ایران و امریکا به نحو دیگری متجلی است ، هر چند امریکا هزاران کیلومتر از مرزهای ایران فاصله دارد ولی آنان از منافع استراتژیکی صحبت می کنند که در نفت و جغرافیای این نقطه از جهان برای خودشان قائلند؛ آن استاد علوم سیاسی (دکتر ص ۰ ز ) که امریکا ستیزی را به ضرر ایران ارزیابی می کند یا تاریخ ایران را درست نخوانده یا خبر ندارد امریکای بعد از جنگ جهانی اول و دوم جانشین و میراث خوار استعمار انگلیس و فرانسه و اروپا یک جا شده است ۰ امریکای جنگ جهانی اول دوره ویلسون حتی با امریکای دوره جورج بوش و ترامپ نیز در مورد نحوه دخالت کردن در جهان بسیار تفاوت کرده است ؛ امریکای دوره ویلسون معتقد بود " جهان باید برای دمکراسی امن شود " و ظاهرا زاویه دخالتش در جنگ علیه آلمانها ابتدا به ساکن معطوف به غرق شدن کشتی های امریکایی توسط آلمان ها محدود می گشت ۰ شما این سخن ویلسون را با نوع سخن روسای جمهور اخیر امریکا مقایسه کنید تا تفاوت و تغییر محسوس سیاست تهاجمی و استعماری امریکا را حتی در فاصله بین دو جنگ اول و دوم جهانی بهتر بفهمید ، آنجا که ویلسون در سال ۱۹۱۹ عازم کنفرانس صلح بود اظهار داشت : "این صلح اگر بر پایه عالی ترین معیارهای عدالت برقرار نشود ملت های دنیا کمتر از یک نسل بر آن خط بطلان خواهند کشید اگر صلح از نوع دیگری باشد من ترجیح می دهم بگریزم و پنهان شوم چون نتیجه اش نه فقط کشمکش بلکه طوفان بنیان کن خواهد بود "۰
🔵به نظر می رسد سخنانی از جنس سخن کسانی که به روابط ایران صفوی و عثمانی در گذشته و یا ایران و امریکا در زمان حاضر به غیر از ماهیت سیاست تهاجمی طرف مقابل و سیاست تدافعی قدرتمند طرف ایرانی فکر می کنند، نه تاریخ را درست خوانده اند و نه درست فهمیده اند و نه به تحولات قدرتهای بزرگ غربی در ارتباط با سایر ملل مستقل جهان درست توجه نموده اند۰ البته بحث استعمار نو و استعمار فرانو خود باب جدید دیگری است که مزید بر علت باید به این صورت مسئله افزود!
🔷♦️🔷نتیجه این مقایسه تاریخی به نظر اینگونه می رسد که یک ایران قدرتمند و قوی و مستقل مد نظر قدرتهای منطقه ای و جهانی نبوده و نیست و آنها می دانند تاثیر ایران در منطقه و حتی فراتر از منطقه با چنین وضعی اجتناب ناپذیر است ۰ پاک کردن این صورت مسئله هم به حل مسئله کمکی نخواهد کرد!
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰پرسش یکی از مخاطبین
✅سلام استاد.ببخشید که اینقدر مزاحم میشم.
در پاسخ به سوال قبل(که در کانال منتشر شد) فرمودید که انقلاب اسلامی با تحول در مردم شروع شد و در مسیر رشدش با نظام حاکم درگیر شد و آن را ساقط کرد و این همان مطلبی است که امام رحمه الله ده ها بار بر آن تاکید کردند و علت اصلی وقوع و ماندگاری انقلاب را تحول روحی جامعه می دانستند و همچنین تاکید بر معجزه بودن آن داشتند.ایشان برای اثبات این تحول (تا جایی که بررسی شد) فقط به ذکر چند مثال اکتفا میکردند.مانند استناد به اینکه (نقل به مضمون) مردم قبلا حتی از یک پاسبان هم می ترسیدند اما الان به راحتی مرگ بر شاه میگویند.یا مثال روستای دور افتاده ای را میزدند که در آن مردم با وجود دوری از اوضاع تهران،به رهبری کدخدای دِه تظاهرات میکردند (و حتی بعد از این مثال میفرمودند من از این ماجرا فهمیدم که دست غیب الهی پشت این انقلاب است) و مثال پیرزن و ... .سوالم اینه که به نظرتون صرف این چند مثال دلیل بر تحول روحی مردم و وجود دست غیب الهی میشه؟آیا امام رحمه الله از جای دیگه ای(مثلا با نگاه عرفانی و شهودیشان) به این مسئله پی برده بودند و به دلیل سطح فهم مردم این مسئله پیچیده رو با چند مثال بیان میکردند؟آیا میتوان قاعده ای عقلی و فلسفی برای تبیین چگونگی تحول روحی در جامعه و کیفیت آن بیان کرد؟ و اگر امکان دارد چرا در بیانات امام رحمه الله (و حتی آقا و دیگر اندیشمندان اسلامی) چنین چیزی یافت نمیشود؟
شاخص و نشانه ی اصلی این تحول چیست و آیا با تحول و تهذیب فردی تفاوت دارد؟ و سوال آخر اینکه آیا این تحول تاکنون ادامه یافته؟
✅جواب:
نجفی :
با تشکر از شما دوست عزیز و تبریک در مهارت تان در پرسش کردن ( بخاطر اینکه تقریبا ده سوال را توانستید در یک متن چند خطی بیاورید!) خدمت تان عرض کنم به هر حال انقلاب اسلامی ایران یکی از حلقه های مهم و سر فصل گونه جریان بیداری اسلامی دو قرن اخیر است و در حالی که "معلول"نهضت های بیداری اسلامی قرن گذشته است و امواج و ظرفیت ها و ماهیت آن حرکت عظیم را در خود دارد ولی "علت" و الهام بخش و در بردارنده ظرفیت های جدیدی هم در حرکت رو به رشد بیداری اسلامی حال و آینده هم می باشد۰ این ظرفیت و رشد جدید در قالب نظام دینی و تمدن نوین اسلامی قابل پژوهش است اما همان طور که در مطالب قبلی این کانال متذکر شدم بررسی ماهیت و فلسفه وجودی این انقلاب عظیم خارج از عوامل صرفا مادی و یا در تقابل با نظام شاهنشاهی بایستی دیده شود البته شما به حق از قول امام راحل از اعتلای روحی و تحول در مردم به عنوان یکی از ریشه های انقلاب سخن گفتید؛ تحولی که آثار و عوارض و حضور و وجودش هنوز هم حس می گردد ؛ ولی خوب سوال همچنان باقی است علت این تحول روحی در مردم چیست ؟و منشا آن کجاست ؟
🔴 مرحوم امام خمینی در وصیت نامه سیاسی الهی خود منشا این تحول روحی را از "عالم غیب" دانسته و خود این انقلاب را هم هدیه غیبی الهیه از جانب پروردگار می دانند حال چگونه می شود سلسله علیت های مادی را با علیت های غیر مادی در کنار هم گذاشت ؟ و چگونه می شود به تبیین علمی این انقلاب مطابق ذهن مادی نظریه پردازان سکولار پرداخت ؟ اینجاست که کار دشوار و پیجیده می گردد و تولید ادبیات خاص و نحوه نگرشی فراتر از دیدگاه های مرسوم کلاسیک می طلبد ۰درست در همین نقطه است که من معتقدم تفسیر و تبیین سرنگونی رژیم پهلوی راحت تر و جدای از وقوع انقلاب اسلامی بایستی تبیین گردد ۰ مورد دیگر در سوال در مورد تهذیب فرد و تاثیر اجتماعی آن است که میتوان در این مورد به بحث" صالح و مصلح " اشاره نمود ۰ در این بحث شما می توانید به نظر استاد مطهری در کتاب نهضت های اسلامی در یک صد سال اخیر مراجعه و بحث ارتباط این دو را مطالعه کنید ۰
موفق باشید۰👇👇👇
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر
مولف : مرتضی مطهری
ناشر کتاب : صدرا
مولف : مرتضی مطهری
ناشر کتاب : صدرا
قطع : رقعی (21*14)
سال نشر : 1391
شمارگان : 7000
چاپ جاری : 43
تعداد صفحات : 114
تاریخ ثبت : یکشنبه 8 فروردین 1389
تاریخ ویرایش : پنجشنبه 10 اسفند 1396
16,000 ریال
تاریخ ایران
بسته پیشنهادی کتاب های خوب (ویژه انقلاب اسلامی ایران)
معرفی کتاب
بیش از هزار سال است که اندیشه ی اصلاح در میان مسلمین وجود داشته و حتی جنبش های اصلاحی بسیاری نیز در ابعاد مختلف فکری و اجتماعی به وقوع پیوسته است. در این کتاب پس از آن که از نهضت های اسلامی صد ساله ی اخیر و رهبران آنها مباحثی مطرح شده، اهداف کلی همه ی نهضت های اسلامی بیان گردیده است. همچنین نهضت اسلامی ایران را بزرگترین نهضت اصلاحی معرفی و به بررسی ماهیت، هدف و رهبری نهضت پرداخته شده است. که ضمن معرفی آثار امام خمینی(ره) ایشان را به مصداقق روایت معرفی می کند. در بخش دیگر شرایط موفقیت مصلح بیان شده است.
مهمترین بخش این کتاب، بحث آفات نهضت است که مباحث آن به اختصار چنین است:
نفوذ اندیشه های بیگانه.
تجدد گرایی افراطی.
ناتمام گذاشتن نهضت.
رخنه ی فرصت طلب
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
🔰پرسش یکی از مخاطبین
✅استاد دکتر نجفی اگر فکر نمی کنید من ضد انقلاب و یا منحرف هستم، پرسشم این است که علیرغم نارضایتی گسترده اقنصادی در بین مردم و تبلیغات وسیع فضاهای مجازی و حمایت قدرتهای خارجی مثل امریکا و بی هویتی بخشی از جوانان چرا و به چه دلیل و یا دلایلی باز انقلابی مثل سال ۵۷ و یا حتی انقلابی مدل انقلابهای مخملی و یا رنگین در زمانه ما در ایران رخ نمی دهد ؟
✅جواب :
نجفی :
با تشکر از پرسشگر محترم و تشکر مضاعف از اینکه با صداقت سوال خود را مطرح نمودید، اول باید بگویم صرف طرح پرسش نه دلیل انحراف است و نه دلیلی بر اینکه در زمین دشمن قرار دارید لذا هم شما و هم سایر دوستان این کانال در این مورد خودسانسوری نکرده و مطالب تان را صادقانه طرح کنید؛ بنده کمترین هم اگر بتوانم پاسخ داده وگرنه صادقانه خواهم گفت در حوزه تخصصی من نیست ۰ اما در جواب شما باید همان حرف پست های قبلی را با تاکید بیشتر بیان نمایم که وقوع انقلاب اسلامی را نباید در چارچوب محدود سقوط رژیم پهلوی ارزیابی نمود؛ در حقیقت بین نارضایتی مردم با "براندازی " و از آنجا تا ایجاد یک "انقلاب" آنهم اسلامی فرسنگ ها فاصله وجود دارد؛ برای همین هم نارضایتی اقتصادی امروز مردم تبدیل به ناسازگاری سیاسی حاد نشده و تابلوی اعتراضات گسترده انقلاب گونه مثل سال ۵۷ در فضای کشور دیده نمیشود و در ادامه نظریه پردازانه این قسمت باید بگویم ، اکثر قریب به اتفاق نهضت های تاریخ قرون اخیر ایران به کمک و استمداد از مذهب شیعه انجام یافته است و در زمان فعلی نیز مذهب در کنار مردم و حاکمیت توامان قرار دارد و لذا نمی توان در ایران معاصر از یک جنبش فکری نیرومند مردمی علیه نظام سخن گفت۰
🔴اما در مورد انقلاب های رنگین باید گفت این حرکتها بیشتر مربوط به کشورهایی با رژیم مارکسیستی بوده است و در آن کشورها نیز مردم تحت استبداد قرار داشته و مجال واقعی برای بروز نظراتشان نداشته و ندارند؛ در حالی که در ایران نهادهای رسمی و غیر رسمی (مدرن و سنتی) زیادی برای بیان افکار و احساسات و انتخاب مردم وجود دارد و در بخش هایی توانمندی و مردمی بودن این نهادها و جریانها از بسیاری از کشورهای غربی نیز بیشتر است؛ لذا وقوع اینگونه انقلاب هایی که در کشورهای سوسیالیستی به وجود آمده در ایران اسلامی ممتنع است ۰ البته ناگفته نماند که در اینگونه انقلابهای" کاریکاتوری" ، سرویس های جاسوسی غربی به صورت پروژه گونه وارد شده و با قدرت رسانه ای ، فضا را مشوش و غیر شفاف می نمایند۰ بن بست در فلسفه سیاسی نسبت به وقوع این مدل از انقلاب و تحول دلیل بر سنگین شدن خواب مسئولین و رسیدگی نکردن به معضلات مردم و مشکلات آنان نبوده و نیست و کید و شیطنت غربی ها هم به این چند مدل حرکت و خرابکاری و پروژه محدود نخواهد شد ۰
🔴در این بخش مناسب است کتاب انقلاب رنگین و انقلاب اسلامی ایران را به عنوان یک منبع برای مطالعه دوستان معرفی نمایم۰
🔵موفق باشید👇👇👇
۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
درباره کتاب
انقلابهای رنگی و انقلاب اسلامی ايران
سازمانهای اطلاعاتی غرب و بهخصوص آمریکا به تجربیات خود در فروپاشی نظام کمونیستی از حربهی انقلابهای رنگی برای سرنگونی دولتهای مخالف استفاده کردند و «انقلاب گلرز»، «انقلاب نارنجی»، «انقلاب لاله»، «انقلاب کاج» و... را ترتیب دادند و بدینوسیله دولتهای مخالف خود را تحت لوای دموکراسی جابهجا کردند و با روشهای به ظاهر مسالمتآمیز دولتهای طرفدار خود را بر سرکار آوردند. هنگامیکه ایالات متحده از کاربرد ابزارهای متعدد برای مهار و سرنگونی نظامیجمهوری اسلامی ایران ناامید شد، بهخصوص بعد از انتخابات دوم خرداد سال ۱۳۷۶ به الگوی سرنگونی و تغییر نظام از طریق یک انقلاب مخملی روی آورد، لذا سعی کرد به کمک نخبگان سیاسی، احزاب سیاسی و جنبشهای دانشجویی و مطبوعات به این مهم دست یابد. اما مقاومتهای فضای سیاسی ایران از جمله حمایت گستردهی مردمی و بهویژه دانشجویان از نظام، حضور پرقدرت و مدبرانهی ولایت فقیه در رأس نظام جمهوری اسلامی و عدم وجود انسجام فکری و پایگاه قوی مردمی برای احزاب اپوزیسیون و غیره موجب شده انقلاب رنگی در ایران به شکست بینجامد.
کتاب حاضر تحت عنوان «انقلابهای رنگی و انقلاب اسلامی ایران» به پردازش و بررسی این موضوع مهم پرداخته است.
ناشر: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی - تاریخ نشر: ۱۳۸۸/۱۰/۱۵
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰دین و دولت در ایران و استقلال علمای شیعه
(به مناسبت ۱۲ مهر سالروز فوت آیت الله حاج ملا علی کنی )
✅از موضوعات مهمی که امروز در ارتباط با تاریخ ایران و اندیشه سیاسی شیعه ارزشمند است ، تحول در رابطه دین و دولت از عصر صفویه تا به امروز است ؛ این رابطه در دوران افشاریه و قاجاریه و سپس مشروطه و عصر پهلوی دچار نوسانات زیادی گردیده است ۰
گروهی معدل روحانیت را در ارتباط با این دولتها تفسیری" انقلابی" می نمایند و گروهی بر عکس روحانیت را در ذیل دولت و در کنار حاکمیت ها مورد بررسی قرار می دهند؛ اما واقعیت این است هر دو گروه به افراط رفته و آنچه معدل کلی سیره علمای شیعه در پنج قرن اخیر نسبت به دولت در ایران میتواند به عنوان یک اصل ثابت و لا یتغیر در تمامی ازمنه دیده شود ، "هویت مستقل و غیر وابسته" روحانیت و زعمای شیعه نسبت به دولتها است ؛ حال این استقلال گاه در قالب انقلابی گری و گاه در قالب نصیحت و موعظه و هشدار نسبت به پادشاه و مقامات جلوه گری و نمود داشته است ۰ عامل سومی که در تحول این نوسان سیاسی موثر بوده است نقش و میزان همراهی و حضور مردم در میدان عمل اجتماعی است که در دو کفه این ترازو سخت موثر بوده است ۰ برای مثال از موارد گفته شده به قسمتی از نامه مرحوم آیت الله حاج ملا علی کنی به ناصرالدین شاه علیه قرارداد رویتر و بساط فراموشخانه میرزا ملکم خان و فراماسونری اشاره می کنیم ؛ این نامه ماهیت مستقل علمای بزرگ در مسائل فرهنگی و سیاسی مهم عصر قاجار را بخوبی نمایان می سازد و البته لحن و محتوای آن هم مربوط به چند سال قبل از نهضت تحریم و بیداری اسلامی در ایران است :
🔴عرض می شود اگر علمای اعلام در مسائل دولتیه –خدای نخواسته – مشاهده فرمائید و به خاکپای مبارک برحسب رضای آقا، مخدوم عرض کنند، فضولی نکرده بلکه فضول باید کسی باشد که این را فضولی بنامد. بر علما و غیر علما لازم است عرض کنند، پسند خاطر مبارک شود یا نشود، در مقام اصلاح آن برآیند یا نیایند،... ما دعاگویان، بلکه عموم اهل ایمان عرض می کنیم که شخص میرزا ملکم خان را ما دشمن دین و دولت دانسته ایم و به هیچ وجه صلاحیت وکالت از دولت و سلطنت و انتظام ملک و مملکت ندارد که به خطاب ولقب ناظم الملکی مخاطب و ملقب باشد و هرکس باعث این امر شده است، خیانت کلی به دین و دولت نموده است که چنین دشمن جانی را مداخله در کارهای بزرگ دولت داده است. مدت زمانی نگذشته که در دارالخلافه ... مجلس فراموشی ترتیب داده بود و به این تزویر و شعبده، در خیال تصاحب ملک و دولت و اضمحلال وذهب و ملت بود و الزام مواسات و یک جهتی و هم عهدی [گرفته بود] که هر یک در پای دیگری در مقام تمام مال و جان بایستند و تا یکی آوازی برآورد همه حاضر و ناظر باشند و در دقت اجرای شروط و فرصت و جمع اسباب نهضت و حرکت، همگی یک دفعه حمله ور شوند و بر غیر هرکه باشند بتازند و هرچه بخواهند بگیرند و ببرند...»
🔵🔷🔵آنچه در این نامه تاریخی قابل توجه است این نکات است : ادبیات خاص نسبت به شاه از طرف یک عالم شیعی - مخالفت با حضور استعمار خارجی در ایران - شناخت جریانهای فرهنگی غربی در پایتخت - صیانت از هویت دینی جامعه - هویت و استقلال زعمای شیعه نسبت به سلاطین قاجار - حساسیت بر روی افراد داخلی وابسته به سیاست های اجنبی
🔴لازم به ذکر است چند سال بعد همگام با نهضت تحریم و شروع بیداری اسلامی در ایران حضور مردم در صحنه بیشتر شده و بالتبع لحن زعمای شیعه مثل آیت الله میرزای شیرازی هم تندتر می گردد ۰
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰پیشنهاد یکی از دوستان گروه
✅باتوجه به فعالیت آموزشی شما در مقطع ارشد در رشته علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی اسلام به عنوان یه دانشجو تقاضا داشتم در صورت امکان صوت درس های که جنابعالی تدریس میکنید در کانال تان بگذارید با تشکر
✅نجفی:
با تشکر از حسن ظن شما ، به اطلاع می رسانم که در نیمسال جاری تدریس در کارشناسی ارشد علوم سیاسی ندارم ولی توفیق تدریس در دوره دکتری علوم سیاسی را دارم و درس" تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام و ایران " را در حال حاضر درس می دهم۰ با توجه به درخواست شما ، از یکی از دانشجویان درخواست نمودم یک خلاصه صوتی از برخی مطالب کلاس برای هر هفته آماده نماید؛ لذا انشاالله که بتوان برخی از مطالب این درس تخصصی را برای علاقمندان رشته علوم سیاسی ارائه نمود۰
🔴موفق باشید
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰پرسش یکی از مخاطبین
✅با عرض سلام سوالی داشتم.آیا فتوای حرمت مشروطه بعد از دو مرحله قبلی(طرفداری از اصل مشروطه و سپس مشروطه مشروع)،از طرف شیخ فضل اله شهید،از نظر سیاسی درست و به موقع بوده؟آیا نمیتوانسته برای قطع بهانه غربزدگان بر همان مشروطه مشروعه پا فشاری کند؟(چرا که بعد از استبداد صغیر آیت الله بهبهانی به دستور آیت الله خراسانی همین امر را پیگیری میکند هر چند که ایشان ترور میشود ولی نه مانند شیخ در ملا عام و توسط جریان نفوذی فرهنگی_روحانی)
✅جواب :
نجفی :
هر چند جواب پرسش ها در این کانال معمولا در آخر هر هفته است ولی چون این پرسش با یکی از بحث های تصویری مناسبت داشت لذا این پرسش با فیلم پاسخ همراه است ۰
البته به این دوست پرسشگر عزیز مقدمتا متذکر می گردم که تاریخ پر از این "اگرها و مگرهاست " ، منتها ما چون از زمان واقعه و حادثه ها جلوتر آمده ایم و امروز از فراز تاریخ به دل تاریخ نگاه داریم طبیعی است بسیاری از نتایج و حقایق و نیت ها و عمل ها و عکس العمل ها را بهتر می فهیم در حالی در زمان وقوع ، این حوادث با چنین شفافیتی دیده نمی شده است ۰
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi 👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰دکتر نجفی در جواب دانشجویی که پرسید شیخ فصل الله نوری با اصل آزادی مخالف بود ، به تبیین مراحل سه گانه نظریه شیخ در مشروطیت پرداخت۰
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰پرسش یکی از مخاطبین محترم
✅باسلام و احترام
بنده سوالی داشتم در مورد اینکه : اصطلاح 'همزمانی امور ناهمزمان' یعنی چه ؟
ک ۰ ز ۰۰۰ ارشد اندیشه سیاسی در اسلام
✅جواب :
نجفی :
با سلام خدمت پرسشگر گرامی ، به نظرم پرسش شما کمی مبهم است و مطلب تان کمی مقدمه و توضیح می خواهد، ولی آنقدری که من از این پرسش در دستگاه ذهنی خودم ملتفت می شوم این پرسش را می توان در بستر تاریخ به یک نحو مطرح نمود و در اندیشه سیاسی و علوم اجتماعی در سطح و مفهوم دیگری دید و در افق فلسفه تاریخ هم در جایگاه بالاتری بدان نظر انداخت۰ در حقیقت تاریخ و تحولات تاریخی از قوانین و اصول خاصی پیروی می کنند؛ برای نمونه طبق نظر ابن خلدون عمر دولتها و مراحل آن از منحنی و قواعدی پیروی می نماید و مثلا در فلان زمان نباید بهمان تحول و یا انقلاب رخ دهد ، ولی به خلاف این قاعده به ناگهان امر جدیدی حادث میگردد که کسی منتظرش نیست یا مثلا دو پدیده ای که معمولا متقارن هستند ، اتفاق نیفتاده و به جای آن اتفاقی که کسی منظرش نبوده ، حادثً می شود۰
🔴 موفق باشید
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
🔰نظر و پرسش یکی از مخاطبین
✅سلام استاد
کتاب فراز و فرود اصلاحات در عصر امیرکبیر رو که میخونیم دو چیز کاملا روشن میشه...
یکی حکومت نالایق قاجاری ها و خودفروخته های درون حکومت قاجاری و جامعه ایرانی(به جز سه نفر:عباس میرزا،قائم مقام و امیرکبیر)توجه رو جلب میکنه و دیگری دخالت بسیار زیاد دول های خارجی مخصوصا انگلیسی ها در اون زمان در تمام سیاست ها و تصمیمات کشور ایران...
حالا سوالم اینه که چرا ضعیف بودن قاجاریه و فروختن کشور و همچنین عقب نگه داشتن ایران در اون زمان شروع صنعتی شدن دنیا برای ملت ایران تا حد زیادی واضح و روشن هست،بطوریکه هر گونه ذلت و خودفروختگی رو مردم به قاجاریه تشبیه میکنن ولی اثر چندانی از خدمات و تفکرات امیرکبیر،قائم مقام و عباس میرزا در ذهن ایرانیان نیست؟(بنظرم شناخت رویکردی این سه شخص در کنار رویکرد شاهان و خودفروخته های قاجار از بهترین نمونه های شناخت خودباوری و خودکوچک پنداری هست که مورد غفلت واقع شده)
و سوال بعد اینکه چرا هیچ نقشی از دول خارجی مخصوصا انگلیس در عقب نگه داشتن ایران و جدا کردن سرزمین های ایران از همدیکر دیده نمیشود؟و عموما که نقش انگلیس در عقب ماندگی ایران بدتر و بیشتر از دیگر کشورهاست ولی اثر چندانی از انگلیس نمی بینیم و برعکس نقش دیگر کشورها تا اندازه ای دیده میشوند؟
ممنون
✅جواب :
نجفی:
با تشکر از اظهار نظر و دقت محققانه دوستمان به عرض می رسانم پرسش شما دو بخش دارد در قسمت اول شما نظری را در مورد ملت ایران برای علل عقب ماندگی طرح کردید ، هر چند نظر شما واضح نیست که آیا دارید از مردم الان ایران سخن میگویید یا مردم دوران قاجار ؟ اما اینکه واقعا علل عقب ماندگی ما در دوران مذکور در چه عواملی خلاصه میگردد ، بحث مهمی است که نمیتوان آن را تک عاملی دید و باید به عوامل مختلف طولی به ترتیب اهمیت اشاره نمود مثل ؛ استعمار خارجی ، بی کفایتی قاجارها ، انحطاط بخشهایی از جامعه ، فقر و بیسوادی نسبی ؛ و ۰۰۰
اما در قسمت دوم پرسش با شما هم عقیده ام که نقش مخرب روباه و سالوس پیر یعنی انگلستان در عقب ماندگی ایران پنهان است از جمله عوامل این پنهانی میتوان به کار فرهنگی انگلیس و تربیت تحصلکردگان طرفدار خود و جریان شرق شناسی اشاره کرد ۰ از نمونه های این جنایت ها می توان به قحطی بزرگ جنگ اول جهانی اشاره کرد که بیش از یک چهارم جمعیت ایران در اثر قحطی و در اثر سیاست انگلیس از بین رفتند و آنها توانستند این جنایت و نسل کشی را از برای مدتی از نگاه تاریخ پنهان دارند ۰ امروز علیرغم چنین جنایتی و جنایات مشابه ، خود را مهد تمدن و آزادی معرفی می کنند ؛ البته از دیگر عوامل مهم در نشناختن استعمار انکلیس در ایران ، بخاطر مستعمره مستقیم نبودن ایران و ندیدن چهره واقعی استعمار به طور عام و انگلیس به طور خاص در بین مردم و نخبگان است؛ مطلب مهمی که در هندوستان و یا عراق بخاطر حضور مستقیم و خشن تر استعمار وضوح بیشتری دارد و استعمار با شفافیت بیشتری دیده می شود۰ مطلب مهم دیگر هم پوست انداختن استعمار از کهنه به نو و فرانو می باشد ؛ درست مثل جنایتکاری که در جوانی مرتکب جرم شده ولی امروز موهایش سفید و قیافه اش مثل پیری دانا و دوست داشتنی شده است !! آیا چنین تغییری، اصل جنایت را پاک و تطهیر می کند ؟
🔴موفق باشید
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰پرسش یکی از مخاطبین محترم
✅سلام خدمت دکتر
من یک طلبه هستم از اول طلبگیم دنبال این بودم که بتونم اندیشه و مبانی سیاسی و اجتماعی علما از دوران صفویه تا انقلاب اسلامی رو بدونم واقعیتش کم و بیش بعضی سخنرانی ها و کتاب ها رو رجوع داشتم ولی چیزی دستم نیومد اگه لطف کنید مشورتی در این ضمینه بدید ممنون میشم.
✅جواب :
نجفی
با تشکر از شما و آرزوی موفقیت در ادامه راهی که در پیش دارید ؛ در جواب باید عرض کنم که مبانی و سیره و سلوک عالمان شیعه در ایران از عهد صفویه به بعد بدون شناخت نسبت "دین و دولت " ممکن نیست ؛ این نسبت در ۲۳۰ سال صفویان و با کمتر از دو دهه زمان نادر شاه افشار و با ۱۴۰ سال دوران قاجاریه و حدود نیم قرن سلسله پهلوی تفاوتهای زیادی دارد ۰ هر چند قدر مشترک همه این قرون" استقلال و هویت" مستقل علما و زعمای شیعی نسبت به حاکمان و حکومتگران هست ، ولی تاکتیک ها وسیر حوادث زمانه در هر یک از این ادوار متفاوت به نظر می رسد؛ با وصف این با مطالعه و تمرکز بر زندگی و افکار هر یک از این بزرگان اگر شما فردی محقق باشید و صبر و حوصله مطالعاتی درست و مفیدی هم داشته باشید، انشاالله به مطلوب و مقصود خود نزدیک می شوید ۰ اما در مورد منبع باید بگویم ، مجموعه کتبی که در قم توسط سازمان تبلیغات اسلامی با عنوان "دیدار با ابرار" چاپ شده است و هر کتاب بر حیات یکی از این بزرگان متمرکز شده است ، منبع مناسب و مفیدی برای تحقیق شما است ۰ خود بنده خدا نویسنده راقم این سطور کتابی دارم که افکار و سیره و سلوک ۱۲ تن از این عالمان بزرگ را به بحث گذاشته ام ؛ نام این کتاب" نامها و نهضتها" می باشد و در ذیل مجموعه ( و انتم الاعلون ) به چاپ رسیده است ۰👇
🔴موفق باشید
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
کتاب "نامها و نهضتها" اثر دکتر موسی نجفی
"نامها و نهضتها" عنوان کتابی شامل مجموعه مقالات، سخنرانی ها و مصاحبه هایی از دکتر موسی نجفی است که وی به مناسبت های مختلف در همایش ها، نشست های علمی و گفتگو با رسانهها ارائه نموده است
به گزارش «نسیم»، این کتاب به نقش دوازده نفر از علمای شیعه در راهبری خط بیداری اسلامی اشاره می کند. این "نام ها" بعد از جنگ های ایران و روس در قالب پنج نهضت، هویت اسلامی ایرانی را پاسداری کرده و اعتلا بخشیدند. دوره نخست دوره احیای حوزه علمیه در ایران است که در این کتاب به چهره های شاخصی همچون علامه حاجی کلباسی، سید محمدباقر شفتی و ملاعلی کنی اشاره می شود. دوره بعدی به نهضت تحریم تنباکو اختصاص دارد و بزرگانی چون میرزای شیرازی و آقا نجفی اصفهانی را شامل می شود. دوره سوم نهضت مشروطیت است که آخوند خراسانی، شیخ فضل الله نوری، سید عبدالحسین لاری، حاج آقا نورالله اصفهانی و سید حسن مدرس را شامل می شود. دکتر موسی نجفی در دوره چهارم نهضت ملی شدن صنعت نفت را با نقش آیت الله کاشانی مرور می کند و در نهایت مولف در پنجمین دوره با قیام پانزده خرداد و انقلاب اسلامی به نقش بی بدیل امام خمینی (ره) می پردازد.
در نوشتار ابتدایی کتاب با موضوع" ضرورت نقد نسبت ها و تصحیح صورت سازی وجود تاریخی ما" امده است: ""مطالعات و پژوهش های تاریخی در زاویای تاریخ یک صد سال اخیر که از یک طرف با نهضت های پرشور شیعی و از طرفی با جریان تجددگرایی و غرب گرایی توام بوده است، در حلقه مشروطیت به طور کاملاً گویا و واضح به هم رسیدند. تاریخ تحولات فکری و سیاسی قرن اخیر ما بیشتر از هر چیزی برآیند و بازتاب این دو محور بوده است. با توجه به این مهم برای تصحیح و فهم بسیاری از مشکلات مسایل پیش فرض ها و اهداف و آرمان های ملی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دوران معاصر خود ناچاریم بار دیگر این حلقه وصل و سرآغاز مهم را با نگاهی عمیق تر و دقیق تر مطالعه کنیم.""
این کتاب که عنوان جدیدی از مجموعه مطالعاتی «و انتم الاعلون» است، به همت و همکاری خانه مشروطیت اصفهان در قطع رقعی و در قالب 334 صفحه توسط نشر آرما راهی بازار نشر شده است.
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
🔰طرح علمی یک اشکال تاریخی - تمدنی
✅در کانال دوست قدیمی و دانشمندم مورخ پر تلاش استاد رسول جعفریان به نقل از دانشجویان درس فرهنگ و تمدن اشکالی مطرح شده که به نظرم ارزش طرح و بررسی علمی و جواب را دارد؛ فلذا اول متن و طرح استاد را مطرح و سپس به بحث و پاسخ می پردازیم ۰
🔴🔵یکی از اشکالات دایمی شاگردان من در کلاس فرهنگ و تمدن به بنده، این است که شما وقتی می خواهید نمونه های تمدن گذشته تان را بیان کنید، و عظمت و شکوه تمدن اسلامی را بگویید، مرتب از مساجد بزرگ، بازارها و مدارس و قصرها و مراکزی یاد می کنید که همگی ساخته و برکشیده سلاطین و خلیفگان آن روزگاران است. امری که کتیبه ها شاهد این مدعاست، چنان که اخبار تاریخی، و اشعار شعرا هم همین را می گوید. آنچه از آن روزگاران در بلاد اسلامی مانده، به فرمان و پول همین سلاطین و امیران بوده است، حتی همین مدارس و دانشگاههای که در آن درس خوانده اید. از سوی دیگر، وقتی می خواهید راه درست و سلیم را نشان دهید، آن قدر قید و قیود برای تحدید و تعیین مرزها می زنید که در آخر فقط یکی دو کوچه و محله در یک گوشه ای در یکی از روستاهای دوردست باقی می ماند که سالم است. یک اقلیت در نهایت اقلیت. البته درست است که برخی از بناها توسط امیران نیک نفس ساخته شده، اما در کل، این تمدن اسلامی، آنچه مثلا در اندلس امویان ساخته شده، یا آنچه از امویان و عباسیان در این سوی مانده، بسیار فراوان و با توصیه آنهاست. دارالحکمه از همین مأمون است. این هارون است که فتوحات عظیم کرده و بلاد زیادی را مسخر ساخته است. درست در برابر، وقتی قرار است در باره این سلاطین قضاوت کنید، همه آنها را راهی جهنم کرده، و اساسشان را ویران می کنید. همین امر در باره فرقه های اسلامی و مشارکت آنها در تمدن اسلامی هم صادق هست. به هر حال، اگر این تمدن اسلامی چیز خوبی است، یک اقلیت ده تا پانزده درصدی متفرق که فقط آن را نساخته اند، و تاریخ هم آن را تأیید نمی کند، بلکه با مشارکت همه فرقه ها و گروهها ساخته شده است. ممکن است کسی بگوید، گور پدر تمدن! اینها دنیاست و ارزشی ندارد، ما به فقط به تربیت و تدین و تعهد می پردازیم و دین پاک به معنایی که ما می شناسیم، ما را بس. در باره تمدن جدید هم کسانی از اهل حدیث معاصر، همین را می گویند. از نظر آنها، بهترین راه را انکار دنیای جدید با همه مزایایی که خودشان هم هر دقیقه از آن استفاده می کنند، می دانند. اینها کارشان راحت تر است، و دلیلی هم ندارد که درس تمدن بدهند یا اصلا در این باره مطالعه کنند، اما کسانی که در فکر تمدن هستند، باید پاسخ دهند که راه آینده ما با این گذشته و تجربه چیست؟ آیا قرار است دایره حق را آن اندازه محدود کنیم که به همان یکی دو کوچه و محله محدود شود، یا اگر تمدن می خواهیم، باید دایره دید را بازتر کنیم. اگر این دایره دید بازتر شد، آن وقت باید به لوازم و تبعات آن هم پای بند باشیم، و این قدر سخت گیر نباشیم و علیه این و آن نزنیم و دست از سر این امت مظلوم و سربزیر و تحقیر شده، برداریم. به نظر می رسد باید بکوشیم راه بهتر زندگی کردن را که حقیقت دین است، دریابیم و مدام در پی درک اشکالات کار و رفع و رجوع آن باشیم و با همدیگر بیشتر مهربانی کنیم.🔴🔵
@ jafarian1964
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰بحث علمی پیرامون اشکال تاریخی - تمدنی
(نقش خلفا و سلاطین در ایجاد تمدن اسلامی قرون گذشته) - قسمت اول
✅طرح این مسئله و روشن شدن ابعاد آن از جمله "شاه کلیدهای علمی " است که می تواند مسائل دیگری را هم در افق طرح درستش روشن نماید ؛ البته برای ایرانیان و بخصوص ما شیعیان از یک نظر دیگری هم طرح عمیق تر این بحث مطرح است و آن این است که سهم ما در رشد و تداوم فرهنگ و تمدن اسلامی چقدر است ؟ این پرسش در ذیل خودش با پرسش دیگری تقارن می یابد و آن سوال درباره نگرش و موضع ما نسبت به روایت رسمی روند تاریخ اسلام است ؟
ما اگر بخواهیم از سر طرفداری و مشارکت خود را وامدار و هوادار این تاریخ رسمی و روایت حکومتی خلفا بدانیم، می توانیم خود را شریک تمدنش نیز بدانیم ؛ اما در چنین وضعیتی در مورد جنایات خلفا چگونه بایستی خود را منتقد بدانیم؟
یک عامل اعتقادی بسیار نیرومند دیگر هم در این میان خودنمایی کرده و برجسته است و آن حضور امامان معصوم شیعه در متن جامعه اسلامی آن روزگار است۰ در حقیقت ما اگر از خلفای تمدن سازی مثل مامون و هارون سخن بگوییم چطور می توانیم فراموش کنیم در زمان این دو خلیفه ، دو امام بزرگوار شیعه حضرت کاظم (ع) و حضرت رضا ( ع ) زندگی کرده و به شهادت رسیده اند! یعنی دامنه بحث تمدن ساز بودن این خلفا نه فقط در تاریخ رسمی اسلامی محدود نمی ماند بلکه یک بعد اعتقادی و دینی پر رنگی هم دارد و البته مسئله ملی و قومی و سهم و مشارکت آنان هم در دنباله این مسائل مطرح است و فعلا محور اصلی بحث ما نیست۰ اما جواب و محورهای مهم پاسخی که می توان داد :
🔴🔵اول : تعریفی که در این پرسش شبهه گونه آمده است تقریبا مبهم و ناقص و تا حدودی عوامانه است ؛ خلاصه نمودن تمدن در ساختمان ها و پروژه ای و به اصطلاح امروزی" عمرانی" خودش جای بحث مفصل دارد البته مسجد و معماری و شهرسازی در مفهوم وسیعش جزئی از نمادهای تمدن اسلامی هست (و نه همه ماجرا) و تازه خود این بعد هم در سلاطین و خلفا خلاصه نمی شود ۰ درست کردن یک شهر دینی و در کنار هم قرار دادن ارزشها و ضروریات و نهادها نه کار سلطان بلکه کار متفکران و فیلسوفان و اسلام شناسان عمیق و برجسته است در حقیقت شهر را کسی نمی سازد که پول بنا و عمله و مصالح را می سازد بلکه شهر را کسانی می سازند که این مصالح را در جای مناسب تعبیه می کنند ؛ این مطلب در مورد تمدن غرب هم صادق است ۰ غرب جدید را مهندسان و آرشیتکت ها و حتی تجار و سیاستمداران نساختند بلکه شروع این مدنیت جدید را در آثار متفکران و فیلسوفان و افرادی مثل توماس مور و راجر بیکر و فرانسس بیکن و آثاری همچون آتلانتیس جدید و اتوپیا ره گیری می کنند ۰ همانطور که سیاست جدید غربی را بیش از آنکه به سیاستمداران عمل گرا نسبت دهیم بایستی در طرح بزرگ شهریار ماکیاولی ببینیم ۰ برجسته کردن و منحصر کردن تمدن اسلامی در خلفا و حکام مانند آن است که ما تمدن و تجدد غربی را در اقدامات آقای ترامپ و اتحادیه اروپا و۰۰ ببینیم ۰
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰بحث علمی پیرامون اشکال تاریخی - تمدنی
(نقش خلفا و سلاطین در ایجاد تمدن اسلامی قرون گذشته) - قسمت دوم
🔴🔵دوم : اگر معماری و هنر و شهرسازی را در مفهوم وسیع ترش جزیی از تمدن اسلامی ببینیم، پس این پرسش مطرح میشود که اصل و اساس و جوهره تمدن چیست؟ و کجا و در کدامین نمادها می توانیم در جستجویش باشیم ؟ در جواب می توان عنوان نمود که ما باید بدانیم که آنچه هسته اصلی و هویت و قلب یک تمدن را تشکیل می دهد چیست ؟ در حقیقت باید دید موتور محرکه تمدن کدام است ؟ تمدنها به قول منطقیین یک "جنس" دارند و یک" فصل"، جنس تمدنها تقریبا معلوم است تمدنها قانون محور و نظم دهنده و موجد شهر نشینی و شکوفا کننده فرهنگها هستند ولی این فصل تمدنها است که آنها را از همدیگر مجزا می کند در حقیقت شهر و قانون و نظم نشانه تمدن هست ولی اسلامی بودن و غربی و شرقی بودن تمدن را نمیتواند محک بزند! مفهوم سعادت و عبادت و نوع مناسبات مردم و خط قرمزها و سایر ارزشگذاریها را "جهت تمدن" که همانا "فرهنگ" است تعیین می کند در حقیقت در همین نقطه است که نقش نرم افزار در سخت افزار و هویت بخشی آن آشکار می گردد مسجد و حمام و شهری که خلیفه میسازد تعیین کننده مفهوم سعادت و عبادت و روح جامعه اسلامی نیستند بلکه در نهایت جلوه مادی و سخت افزاری طرحی هستند که از قبل تهیه شده است؛ از این منظر قلب و هویت تمدن اسلامی با تمدن غربی و با سایر تمدنها فرق دارد ؛ این قلب و هویت در نقطه مرکزی" توحید " خلاصه می شود و به وسیله تعالیم قرآن بسط یافته و اجزایش کامل میگردد لذا این روح توحیدی - قرآنی در مساجد و هنر و معماری و شهرسازی و حتی علوم مختلف در اندلس و عثمانی و صفوی و عباسی و فاطمی قدر مشترکی و روحی را ایجاد و تداعی می کند که آنها را میتوان علیرغم تفاوت هایشان و سازند گانشان و حتی ادوار و ازمنه ساخت شان در ذیل حلقه بزرگتری به نام تمدن اسلامی جایابی و نشانه گذاری نمود۰ البته در مرحله بسط و تفصیل مسئله باز ابعاد عمیق تری بخود می گیرد و شیعی و سنی بودن و صفوی و فاطمی و عثمانی بودن و ایرانی و عرب و مغربی و اندلسی بودن خود را نشان می دهد۰ تمدن اسلامی بخاطر ظرفیت بالایی که دارد و داشتن عنصر عدالت و مساوات و برابری و خلاقیت و عقلانیت و اعتدال توانسته است ملت ها و اقوام و نژادها و السنه مختلف را در ذیل خود جلب و جذب نماید ۰ این تنوع فرهنگی را در ذیل تمدن اسلامی مشروعیت بخشیده و به رشد و باروری و تنوع و عمق آن کمک نماید۰ لذا در این نگاه ثانویه ساحت دومی که گفته شد می توان از مفاهیمی به نام تمدن اسلامی - ایرانی یا تمدن اسلامی - عربی و یا اسلامی - اندلسی و یا تمدن اسلامی - ترکی سخن به میان آورد۰ دقت کنیم این سخن نه در راستای تفاخر قومی و برتری نژادی بلکه از باب بیان واقعیات و میزان مشارکت و سهم ابتکار و خلاقیت ملل و اقوام مختلف در این شکوفایی تمدنی است۰
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
#تمدن_شناسی
💠💠💠 ضرورت "بینش تمدنی "برای شرایط امروز انقلاب اسلامی به مثابه نقد نظریه توسعه نیافتگی و انحطاط
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi