اینجا هم ارزان سرا داریم 😅
حالا نه به این اسم اما یه سری فروشگاه هستن که قیمتهاشون نسبتا ارزونه.
از وسائل آشپز خونه دارن تا دکوریجات و اسباب بازی و لوازم تحریر
تزئینات ماه رمضونی هم دارن
همه هم از چین میاد...
گاهی که میخوایم برای بچه ها خنزر پنزر بخریم که مدل و کیفیتش خیلی مهم نیست میایم اینجا.
البته لزوما همه کالاهاش بی کیفیت نیستن ولی خب...
یا وقتایی که جایزه های کوچولو میخوان
امروز هم رفته بودیم گلدون پلاستیکی بخریم که پیدا نکردیم به جاش بچه ها عیدیشون رو گرفتن
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
یکی از دغدغه های ما مامانهایی که بچه های روزه اولی یا نزدیک به روزه داریم پختن افطار های هیجان برانگیزه.
زهرایاس ما هم گاهی آخر هفته ها روزه میگیره به اصرار و علاقه خودش جهت تمرین😄
منم سعی میکنم به قدر توان اون روزها افطار جذابی تهیه کنم.
خب فرنی و ماقوت و شله زرد و... رو که همه بلدیم
من میخوام دستور یک کیک چند دقیقه ای رو بهتون بگم، که اگر حوصله روند طولانی کیک پزی رو ندارین یا مثل من خیلی پر مشغله هستید کار رو براتون راحت میکنه.
مخصوصا اگر همزن و فر ندارین👌
من خودم هم دستورش رو از اینترنت گرفتم ولی یکمی تغییرات دادم
یه دونه تخم مرغ رو با کمی وانیل یک تا دو دقیقه با چنگال خوب هم بزنید
بعد دو قاشق غذا خوری روغن مایع و ۶ ق غ شیر بهش اضافه و مخلوط کنید
بعد هم ۳ ق غ شکر و ۶ ق غ ارد و یک ق غ پودر کاکائو و یک قاشق مرباخوری بکینگ پودر ( دقت کنید قاشق چای خوری نباشه) رو یکباره با هم اضافه کنید و به ارامی هم بزنید تا ارد کامل مخلوط بشه.
حالا مایه کیک اماده است فقط چون پف زیادی داره باید تو سه تا لیوان بریزیدش و هر لیوان رو به نوبت یک دقیقه تا یک دقیقه ۲۰ ثانیه تو ماکروفر بگذارین و کیک تون آماده است
به نظر من بافت پوک و خوبی داشت.
حتما کاکائویی درست کنید، ساده اش خوب نمیشه.
میشه به جای کاکائو، هل و زعفران و گلاب بزنید ولی نسبت پودر و مایع باید رعایت بشه دیگه.
الان که شب و روز میلاد کریم اهل بیت هست میتونه فرصت خوبی باشه😍
کانال دکتر موتا
مشاهدات یک مادر دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
کم کم داریم به عید پاک هم نزدیک میشیم.
و تزییناتش همه فروشگاه ها رو پر کرده.
اینا کنار تزیینات ماه رمضون بودن😅
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
شنیده بودم اما ندیده بودم
شنیده بودم بعضی مسلمونهای محجبه که تو کشورهایی که حجاب ممنوعه زندگی میکنن دم در دانشگاه یا محل کار حجابشون رو برمیدارن میرن سر کلاس و بعدش میان بیرون دوباره حجاب می پوشن اما ندیده بودم...
دیروز که اومدم سرکار یه منشی جدید رو دیدم. قبلاترها اسمش رو شنیده بودم، گویا چند سال پیش هم تو همین مطب یه دوره کار میکرده.
دیروز اون زودتر از من اومده بود و من وقتی دیدمش که لباس فرم مطب تنش بود. موی مشکیش خبر از خارجی بودنش میداد، از اون خارجی هایی که اینجا به دنیا اومدن و بزرگ شدن، به همین خاطر بی حجاب بودنش برام چیز عجیبی نبود.
امروز اما من زودتر از اون اومده بودم سرکار.
اتاق من کنار رختکن خانوم هاست. تو اتاقم نشسته بودم و مشغول بررسی پرونده بیماران بودم. که یکی بهم صبح بخیر گفت سرم رو آوردم بالا که جوابش رو بدم که دیدم روبه روم یه خانوم محجبه است.
یه مانتو بلند تا مچ پا پوشیده بود با یه شال مشکی و محفوظ که گرداگرد صورتش رو پوشونده بود بدون اینکه حتی یه تار از موهاش پیدا باشه. خودش بود.
اون صبح بخیر گفت و رد شد من اما غرق شدم، تو دنیایی از فکر و خیال و تعجب و وحشت.
شنیده بودم اما ندیده بودم...
تو کسری از ثانیه هزار و یک فکر و خاطره از ذهنم رد شد
_یادم اومد حرف هایی که در مورد این مدل محجبه ها شنیدم.
_یادم اومد از مصاحبه کاری خودم که شفین گفت آماده ای حجابت رو تو محیط کار برداری؟ ما قبلا یه همکار دیگه داشتیم که تو مطب حجابش رو بر میداشت! با خودم فکر کردم یعنی این بوده؟
شاید بخندین اما حتی فکر کردم شاید اصلا از امروز محجبه شده و الان که از رختکن میاد بیرون حجاب داره.
میدونم فکر مسخره ای بود اما من دلم میخواست باورش کنم...
چشم دوختم به در رختکن و خدا خدا کردم الان با حجاب بیاد بیرون
با خودم گفتم شاید نمیدونسته میتونه با حجاب هم اینجا کار کنه و از دیروز که من رو دیده تصمیم گرفته حجاب داشته باشه تو مطب. اما مثل دیروز یه دختر جوون با یه شلوار جین سفید و یه تی شرت استین کوتاه مشکی در حالیکه موهایش رو خیلی ساده بافته بود از رختکن اومد بیرون.
یه درد و ضعف عجیبی رو تو قلبم احساس کردم. بعد از این همه سال من هنوز به بی حجابی اینجا عادت نکردم
حال من نگفتنیه. کاش حداقل ماه رمضون نبود بلکه میتونستم با مسکن سردردم رو آروم کنم
هرچند با همهمه تو سرم چیکار میخواستم بکنم؟
نیاین بگین حجاب مهمترین قانون دینی ما نیست!
حجاب بزرگترین نماد زن مسلمانه و همونطور که قبلا گفتم به نظر من مرزیه که اگر بخواهیم ما رو از خیلی از انحرافات دور نگه میداره.
اون دختر رو به هیچ وجه قضاوت نمیکنم ولی از خودم میپرسم چه احساسی داره در لحظه ای که حجابش رو برمیداره؟!
قضاوت نمیکنم اما فکر میکنم به خانوادش، به مادرش.
فکر میکنم به خودم و میترسم از یه لحظه غفلت.
فکر میکنم به بچه هام و از ترس دلم میلرزه...
خدایا من چجوری تربیتشون کنم که اخرش اینجوری نشه...
من چطور اینقدر قوی و محکم بزرگشون کنم که سر بزنگاه ها مثلا بین استرس از دست دادن شغل جدید و زیر پا گذاشتن حکم خدا اونچه رو که درسته انتخاب کنن؟
منِ ناکاملِ ناکافی چجوری مادری کنم که به سر منزل مقصود برسیم؟
امروز میخوام به یگانه مادر کامل و کافی جهان بگم، خانوم جان مادر شدنتون مبارک❤️
بهترین مادر دنیا میشه خودتون برای بچه های من و برای همه نسل شیعه مادری کنید؟
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
میخوام یه اعترافی بکنم ...
من میترسم...
من برای تربیت بچه هام تو این محیط میترسم.
نیاید بپرسید پس چرا برنمیگردی؟ چون برگشتن احتیاج به آمادگی هایی داره که هنوز فراهم نشده.
من اینجا در شهری زندگی می کنم که مسلمان ترک و عرب زیاد داره.
در مطبی کار می کنم که خانواده های مسلمان زیادی رفت و آمد دارند.
نمی تونم غم وافسوسم رو براتون بیان کنم وقتی میبینم مادر خانوادهای کاملا محجبه است اما دختر نوجوانش نه...
میدونم حجاب تنها رفتار مطلوب دینی ما نیست اما بزرگترین نماد ظاهری ایدئولوژی ما که هست.
من به تجربه دریافتم که حجاب مرزی است که اگر بخواهیم!!!!! ما رو از خیلی از لغزش های پنهان محافظت می کند.
من می ترسم...
من از هر ویژگی رفتاری دخترم که مخصوص آلمان هست میترسم...
از اینکه میبینم دفتر نقاشیش را از سمت چپ شروع میکنه میترسم...
از اینکه در هیجاناتش به جای فارسی، آلمانی صحبت میکنه میترسم...
من میدونم همین عادت های خرد و ظاهرا بیاهمیت هست که برای ما انس و علقه ایجاد میکنه، وابستگی و ارتباط ایجاد میکنه.
من از انس پیدا کردن بچههام به فرهنگ بی فرهنگی اینجا میترسم.
سعی میکنم ارتباطم رو باهاشون قوی کنم، سعی میکنم ارتباط خانواده ام رو با بیرون کم کنم اما باز هم میترسم...
شنیدین روانشناس ها میگن شما نمیتونی مادر کامل باشی فقط باید کافی باشی؟! درست میگن.
.
اما من می خوام امروز به یگانه مادر کامل و کافی جهان هستی بگم خانم جان مادر شدنتون مبارک ♥️
می خوام بگم من دیگه کم آوردم، نه فقط من که خیلی از مادر های مثل من کم آوردن.
غم قلب من فقط بچههای خودم نیستن، روی قلب من غم نسل شیعه، نسل مسلمان سنگینی می کنه.
مادر جان خودتون به جای ما، مادرهایی که نه کامل هستیم و نه کافی، برای نسلمون مادری کنید.
#من_امام_حسنی_ام
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
کانال #دکتر_موتا در ایتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef