محبت دارین اگر بگم از شدت درگیری با درس های زهرایاس نمیرسیدم بیام کانال، غلو نکردم پنجشنبه امتحان پایان ترم ریاضیش رو هم داد و تمام شد.جمعه هم که آخرین روز بود. خدا رو شکر همون جمعه نمره ها رو هم دادن و کل تعطیلات بچه ها رو تو استرس نگذاشتن با خودم فكر کردم چقدر خوبه که اینجا بچه ها هر فصل یه تعطیلی دو یا سه هفته ای دارن. واقعا دیگه نمیکشیدم من... البته از اون طرف تابستون اینجا فقط 6 هفته تعطیلی داریم نه ۳ یا ۴ ماه! حالا من موندم و این فکر که چطور سرگرمشون کنم. معمولا خانواده ها یا میرن سفر یا خونه پدر بزرگی ... خلاصه یک کاری میکنن. این مدت ممکنه استوریهای روزمرگی طورمون بیشتر بشه. اگر برسم...

سرگرم کردن بچه ها اینجا از دغدغه‌های مهم ماست. تولد دوستاشون نمیتونن برن، تقریبا هیچ رستوران و کافی شاپی نمیتونن برن. فامیل هم که نداریم بنابراین خیلی مهمه که راه هایی برای تفریح و تخلیه فشارهای روزمره براشون ایجاد کنیم. اغلب ایده هامون البته ساده و کم هزینه است، از پیاده روی خانوادگی گرفته تا آشپزی دسته جمعی. مثلا دیروز براشون خمیر درست کردم و یکم مواد اولیه آماده کردم و به هر نفر یک تکه خمیر دادم که به سلیقه خودش پیتزا درست کنه!! ۴ نفر ۴ مدل پیتزا! کلی هیجان داشت براشون و البته امیدوار بودم برای تقویت خلاقیتشون و افزایش روحیه کار تیمی و تاب آوریشون و ... هم اثر داشته باشه. هرچند که بیشتر تمرین صبر برای من بود😩 تحمل ایده های بچه ها صبر ایوب می طلبید. آشپزخونه منفجر شد😭 ولی خیلی کیف کردن در کل فکر من این طوریه که اگر لازم باشه از یه سری هزینه های روتین زندگی بزنم، میزنم تا به جاش برای بچه ها چه آموزش چه تفریحشون هزینه کنیم. یعنی مثلا خونه ما نسبت به معمول خونه های ایران خیلی ساده تر یا کم وسیله تر هست. و تقریبا فقط چیزهایی رو داریم که واقعا لازممونه

یکی دو هفته پیش تو جاده یه مزرعه کوچک اسب دیدیم و هماهنگ کردیم باهاشون برای امروز یک ساعت وقت گرفتیم زهرایاس قشنگ چهار ساله که مدام میگه دلش میخواد اسب سواری کنه اسب های اصلی که شخصی بودن. پونی های بزرگتر هم برای کلاس های آموزشی بودن. برای سوار شدن بچه ها یه پونی کوچولو آوردن. به نظر میاد اسب سواری از تفریحات مورد علاقه آلمانی‌ هست. اخر هفته ها زیاد پیش میاد تو جاده ماشینی هایی رو ببینی که دارن اسبشون رو جابه جا میکنن

یه نیم ساعتی اول بچه ها اسبشون رو تیمار کردن و باهاش دوست شدن موهاش رو شونه کردن و...

سم هاش رو تمیز کردن

تا فهمیدن اسبشون دختره، زهرایاس موهاش رو بافت...

بعدش هم نفری یه ربع سوارش شدن ما تجربه اولمون بود ولی جز تفریحات ارزون قیمت در منطقه ما حساب میشه. اینجا اسب زیاده

همینطور که داشتیم پشت مری ( اسب) راه میرفتیم به زهرایاس گفتم میدونی مری ۱۹سالشه؟ گفت واقعا! پس دیگه باید نماز هم بخونه😳 مشخصه این روزها خیلی راجع به نماز باهاش صحبت میکنیم؟!😄

اگر دوست داشتین برای یلدا برنامه ای تو خونه با بچه ها اجرا کنید اما نرسیدین یه بسته از این پودر کیک آماده از سوپر بخرین و درست کنید هم راحت و آسون درست میشه، هم خوشمزه است از همه مهمتر قرمزه😅 کانال دکتر موتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef انتشار فقط با لینک کانال

امشب اومدیم وایناختس مارکت گردی همون بازارچه کریسمس... البته که خانم ها اول و اخر هر کاری باید یه سر به فروشگاه ها هم بزنن وگرنه مقبولشون نیست😉

یه سری از خیابانهای مرکز شهر رو بستن و غرفه های مختلف برپا کردن اویز درخت کریسمس