نهج البلاغه
حکمت 220 - نکوهش بدگمانی در قضاوت
🍀 وَ قَالَ عليهالسلام لَيْسَ مِنَ اَلْعَدْلِ اَلْقَضَاءُ عَلَى اَلثِّقَةِ بِالظَّنِّ
❤️و درود خدا بر او، فرمود: داورى با گمان بر افراد مورد اطمينان، دور از عدالت است.
کانال کانون دعاپژوهی صادقین
✅ @dua_sadeqin
#جرعهای_از_معرفت
💠حضرت آیت الله مشکینی:
🔹گاهی #سجدههای_طولانی انجام دهید و اصـرار کنیـد تـا #اشکتان جـاری شـود، روایــت دارد با اصــرار فــراوان، درهای آسمان باز میشـود!
خداوند می فرماید:
ملائک ببینید بنده من چه میکند؟!
کانال کانون دعاپژوهی صادقین
@dua_sadeqin
🔰 رهبر معظم انقلاب مدظله العالی: «این انقلاب در هیچ جای جهان بی نام امام خمینی شناخته شده نیست».
◾️ سالگرد ارتحال ملکوتی بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و قیام خونین 15 خرداد تسلیت
کانال کانون دعاپژوهی صادقین
✅ @dua_sadeqin
هدایت شده از کانون دعا پژوهی صادقین
💠اعمال یکشنبه ماه ذی القعده
کانال کانون دعاپژوهی صادقین
✅ @dua_sadeqin
💠 دعاهای مورد علاقه امام خمینی رضوان الله علیه
من یک وقت از امام راحل بزرگوارمان پرسیدم:
در بین دعاهایی که هست، شما کدام دعا را بیشتر از همه میپسندید و بزرگ میشمارید؟
ایشان تأملی کردند و گفتند:
دو دعا؛ یکی دعای کمیل، یکی هم مناجات شعبانیّه. احتمالاً مناجات شعبانیه هم از امیرالمؤمنین است؛ چون در روایت دارد که همهی ائمّه مناجات شعبانیّه را میخواندند. من حدس قوی میزنم که آن هم از امیرالمؤمنین باشد. کلمات و مضامینش هم شبیه به همین کلمات و مضامین دعای کمیل است. دعای کمیل هم دعای عجیبی است.
#مقام_معظم_رهبری
خطبههای نماز جمعه ۱۳۷۵/۱۱/۱۲
کانال کانون دعاپژوهی صادقین
✅ @dua_sadeqin
✨اِلي مَنْ يَذْهَبُ الْعَبْدُ اِلاّ اِلي مَوْلاهُ
بنده به جانب چه كسي جز مولايش مي رود؟
کانال کانون دعاپژوهی صادقین
✅ @dua_sadeqin
IMG_20230606_150832_342-mc.mp3
3.61M
🔘شرح فرازی از دعای هشتم صحیفه سجادیه
💠 أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً ، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً ، أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ ، أَوْ نَقُولَ فِي الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ...
🔸«دکتر محمد رضافریدونی »
کانال کانون دعاپژوهی صادقین
✅@dua_sadeqin
داستانی عجیب از برخورد امام سجاد علیه السلام با یکی از غلامانشان !
📚 علامہ سید محمد حسین حسینے طهـرانے قدس اللہ نفسہ الزڪیہ در کتاب " شرح فقراتی از دعای افتتاح ، ص ۲۹ " میفرمایند:
✍🏻 غلام حضرت سجاد عليه السّلام موقع غذا رفت سينى غذا را از مطبخ براى ميهمان ها بياورد، در راه دستش لرزيد و سينى افتاد زمين، خورد به سر پسر على بن الحسين كه بچه اى كوچك بود و آن بچه آناً از دنيا رفت. غلام خيلى متوحّش شد و سر و صدا كرد، على بن الحسين متوجّه شد، از اطاق آمد بيرون و ديد كه همچنين قضيه اى اتّفاق افتاده است، رو به غلام كرد و گفت:
" تو را در راه خدا آزاد كردم، برو! "
❖ غلام رفت و حضرت هم آمدند و مهمان ها متوجّه شدند و آمدند و بچّه را برداشتند و غسل دادند و كفن كردند و بردند براى به خاك سپردن. غلام بعد از چند روز ديگر آمد خدمت حضرت، و گفت: اى آقاى من، اى سيد من، اى مولاى من! من كار بدى كردم، جنايتى كردم، مى دانم، معترفم، حالا كه شما از من خيلى بدتان آمده و نمى خواهيد مرا ببينيد و مرا آزاد كرديد، اقلًّا مرا به يكى بفروشيد تا از قيمت من چيزى عايد شما بشود، چرا من را آزاد كرديد؟
حضرت فرمودند:
" اى غلام به آن خدايى كه مرا خلق كرده است! من تو را آزاد نكردم از نقطه نظر اينكه از اين عملى كه از روى خطا از تو سر زده، دلم چركين شده باشد، تو را آزاد كردم براى اينكه مى دانستم تا هنگامى كه در اين خانه باشى، هر وقت چشمت به من بيفتد، حال ندامت و شرمندگى در تو پيدا مى شود، من خواستم اين حال برايت پيدا نشود و لذا براى اين جهت آزادت كردم. "
کانال کانون دعاپژوهی صادقین
✅ @dua_sadeqin