#قسمت_ششم
پهلوان
📜 راوی: حسين الله كرم
ســيد حسين طحامي کشتيگير قهرمان جهان به زورخانه ما آمده بود و با
بچه ها ورزش ميکرد.
هر چند مدتي بود که ســيد به مســابقات قهرماني نميرفت، اما هنوز بدني
بســيار ورزيده و قوي داشــت. بعد از پايان ورزش رو کرد به حاج حســن و
گفت: حاجي، کسي هست با من کشتي بگيره؟
حاج حســن نگاهي به بچه ها کرد و گفت: ابراهيم، بعد هم اشاره کرد؛ برو
وسط گود.
ً در کشتي پهلواني، حريفي که زمين بخورد، يا خاک شود ميبازد.
کشتي شــروع شد. همه ما تماشــا ميکرديم. مدتي طولاني دو کشتيگير
درگير بودند. اما هيچکدام زمين نخوردند.
فشار زيادي به هر دو نفرشان آمد، اما هيچکدام نتوانست حريفش را مغلوب
كند، اين کشتي پيروز نداشت.
بعد از کشتي سيد حسين بلندبلند ميگفت: بارک الله، بارک الله، چه جوان
شجاعي، ماشاءالله پهلوون!
٭٭٭
ورزش تمام شده بود. حاج حسن خيره خيره به صورت ابراهيم نگاه ميکرد.
ابراهيم آمد جلو و باتعجب گفت: چيزي شده حاجي!؟حاج حســن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قديمی هاي اين تهرون،
دو تا پهلوون بودند به نامهاي حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلور فروش،
اونها خيلي با هم دوست و رفيق بودند.
توي کشــتي هم هيچکس حريفشــان نبــود. اما مهمتر از همــه اين بود که
بنده هاي خالصي براي خدا بودند.
هميشه قبل از شروع ورزش کارشان رو با چند آيه قرآن و يه روضه مختصر
و با چشمان اشــک آلود براي آقا اباعبدالله (ع) شروع ميکردند. نََفس گرم
حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض شفا ميداد.
بعــد ادامه داد: ابراهيم، من تو رو يه پهلوون ميدونم مثل اونها! ابراهيم هم
لبخندي زد و گفت: نه حاجي، ما کجا و اونها کجا.
بعضــي از بچه ها از اينکه حاج حســن اينطور از ابراهيــم تعريف ميکرد،
ناراحت شدند.
فرداي آن روز پنج پهلوان از يکي از زورخانه هاي تهران به آنجا آمدند. قرار
شد بعد از ورزش با بچه هاي ما کشتي بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن
داور شود. بعداز ورزش کشتيها شروع شد.
چهار مسابقه برگزار شد، دو کشتي را بچه هاي ما بردند، دو تا هم آنها. اما
در کشتي آخركمي شلوغ کاري شد!
آنها سر حاج حسن داد ميزدند. حاج حسن هم خيلي ناراحت شده بود.
من دقت کردم و ديدم کشــتي بعدي بين ابراهيم و يکي از بچه هاي مهمان
اســت. آنها هم که ابراهيم را خوب ميشناختند مطمئن بودند که ميبازند.
براي همين شلوغ کاري کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور!
همه عصباني بودند. چند لحظه اي نگذشــت که ابراهيم داخل گود آمد. با
لبخندي که بر لب داشــت با همه بچه هاي مهمان دست داد. آرامش به جمع
ما برگشت.بعد هم گفت: من کشتي نميگيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا !؟
كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوســتي و رفاقت ما خيلي بيشتر از اين
حرفها وكارها ارزش داره!
بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك صلوات پايان کشتيها را اعلام کرد.
شــايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعي فقط ابراهيم بود.
وقتي هم مي خواستيم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و
گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟
ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، پهلواني يعني همين
کاري که امروز ديديد.
ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و پيروز شد.
ابراهيم به خاطر خدا با اونها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي کينه و دعوا
را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد.
#داستان
#سلام_بر_ابراهیم
💞@dyosofezahra💞
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
⚜خــدایا شروع سـخن نامِ توست
⚜وجودم به هر لحظه آرامِ توست
⚜دل از نام و یادت بگـیـــرد قـرار
⚜خوشمچون که باشی مرادر کنار
سلاااام
الهی به امیدتو
صبحتون بخیر🌺
💞@dyosofezahra💞
#سلام_امام_زمانم❣❣
🍃ندیدم شهی؛دردل آرایی تو
🍃به قربان اخلاق مولایی تو
🍃تو خورشیدی وذره پرور ترینی
🍃فدای سجایای زهرایی تو
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
💞@dyosofezahra💞
🌱🌼حدیث قدسى:🌼🌱
ماه (رجب) ماه من ،
بنده بنده من
و رحمت ، رحمت من است ؛
هر که در این ماه مرا بخواند ، اجابتش کنم و هر که حاجت آورَد ، عطایش کنم.
#حدیث_روز
💞@dyosofezahra💞
❤رهبرقرآنی ❤
«قرآن مثل کتاب معمولی نیست که آدم یک بار بخواند، خیلی خوب، خواندیم و یاد گرفتیم، بعد ببندیم بگذاریم سر جایش؛ نه، این مثل آب آشامیدنی است، حیاتبخش است، همیشه مورد نیاز است، تأثیر آن تدریجی است، در طول زمان است، نهایت ندارد، هدایت او آخر ندارد.»
🍀بیانات در جمع قاریان قرآن
#کلام_ولی
💞@dyosofezahra💞
🌺🍃〰
💟فوايدوبركات حفظ قران
✅ ايجاد زمينه مناسب جهت آموزش مفاهيم قرآن :
✍ دوستان گرامى، حفظ قرآن باعث ميشود تا انسان مفاهيم قرآن را به خوبي فرابگيرد و معني كلمات و آيات و واژههاي قرآني و قصههاي قرآن را بياموزد
📕 در قرآن داستانهاي بسيار زيادي آمده است كه حافظ به بركت حفظ ميتواند به آنها دسترسي پيدا كند.
به علاه اينكه حافظ قرآن بواسطه حفظ، از شأن نزول آيات و تفسير آگاهي پيدا ميكند.
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
✅ الفت هميشگي با قرآن همانند نماز :
⤴️ كسى كه قرآن را در حافظه خويش جاى داده است، هميشه همراه قرآن است و همانطورى كه مومنين با نماز انس پيدا مىكنند، حافظان قرآن با قرآن نيز كه مجموعه كلمات الهى است، الفت و نزديكى دارند.
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
✅ ايجاد فضاي قرآني در ميان جامعه و جوانان :
⤴️ حفظ قران و جذابيتهاى آن مى تواند باعث بوجود آوردن فضاى معطر قرآنى گردد، همانگونه كه مىبينيم وقتى يك حافظ قران (بويژه حافظان خردسال) در جمعى حضور پيدا مىكند و يا در مراسم و محافل قرآنى از حضور آنها استفاده مىگردد، جامعه چه تأثير شگرفى مىپذيرد و تا مدتها حلاوت و شيرينى آن باقى است.
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
✅ ٦فراگيرى عملى همه مهارتهاى تلاوت قرآن :
⤴️ حفظ قرآن باعث مىشود، تا انسان به ميزان قابل توجهى مهارتهاى قرآنى را فرا بگيرد، كسانى كه تلاش مىكنند آيات قرآن را به خاطر بسپارند و تمرين مىكنند تا آيات الهى را حفظ نمايند، حتى خردسالان به سرعت در روخوانى و روانخوانى قرآن تسلط پيدا مىكنند و نيز با ممارست و تكرار آيات و مراجعه به نوار، تلفظ عربى آيات و ترتيل قرآن و احكام تجويد و وقف و ابتدا را نيز به مرور زمان فرا مىگيرند.
#نکات_حفظ
#برکات_حفظ_قران
💞@dyosofezahra💞
13991129_40559_128k.mp3
11.97M
🎙بشنوید
💢صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی، در سالروز قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز. ۱۳۹۹/۱۱/۲۹
#پیشنهاد_دانلود
#کلام_ولی
💞@dyosofezahra💞
💢سبک زندگی
✍️شهید مطهری (ره):
اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد میکند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان میشود.
🔆 امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول میکند.
یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمیشود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم میکنم، اگر روی طاقچهای یا در جعبهای بگذارم طوری نمیشود.
ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش میخواهد وادار میکند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز میشود؛ در رختخواب فکر میکند، در بازار فکر میکند، همین طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه میکشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود میکشد و جذب میکند.
📚تعلیم و تربیت در اسلام، صفحه ۲۷۸
#اخلاق_اسلامی
💞@dyosofezahra💞