چقدر پنجرهفولاد دلممےخواهد...
#امام_رضا(؏)💛
گشتمهمہجا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشتہ است گنہ کار نیاید
#دلتنگزیارت
#چهارشنبه_امام_رضایی
🏴@dyosofezahra🏴
📌 #نکات_زیارت_آل_یس 7
📜روز هفتم
🔍 اَلسَّلامُ عَلَیکَ فِی آنآءِ لَیلِکَ وَ أَطرافِ نَهارِکَ...سلام بر تو در همهی ساعات شبت و در همهی لحظات و جوانب روزت..
🔸آناء: به معنای ساعت، وقت، پاس و هنگام میباشد. اطراف: جمع طَرَف، کنارهها، گوشهها، غایت و انتهای هر چیزی است.
✍ آناء اللیل، سه بار در قرآن به کار رفته، امّا اطراف النهار، فقط یک بار آمده است.
📖 قرآن در تمام این موارد، برنامههای شبانه روزی بندگان راستین خداوند را بیان کرده است، خطاب آیات، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است اما به صورت الزامی برای همهی پیروان و امّت آن حضرت میباشد. تا به عبادت و نمازهای واجب و مستحب اهتمام ورزند.
🌺 با این سلامی که به آخرین امام خود میدهیم، میخواهیم لحظات خود را به لحظات ولی و رهبر خود پیوند زده و یک آن هم، غافل نباشیم،
🍃 در لیل و نهار، آقا، به سلامت باشند، لیل امام زمان (علیه السلام)، ایام غیبت است، چراکه، شمس حقیقت، در پشت پرده است
🔹 ولی هر لیلی، نهاری به دنبال دارد، و آن ظهور حضرت است، خدا کند ما آن چنان ادب را رعایت کنیم که امکان وصول به نهار مقدور باشد.
#هیئت_مجازی_یوسف_زهرا
🏴@dyosofezahra🏴
توجه 📣📣📣📣
سلام خدمت همراهان عزیز و گرامی کانال خوب یوسف زهرا ❤💚
ان شالله میخواهیم از امشب تا روز میلاد حضرت فاطمه سلام الله علیها با نکاتی از زندگانی این بانوی آسمانی آشنا شویم .😍😍
باشد که حضرت مادر این قدم کوچک را از ما بپذیرند و مورد لطف و عنایت خود قرار بدهند .🙏🙏🙏
💞@dyosofezahra💞
📜قسمت اول
✅#میلاد حضرت صدیقه طاهره :
🌸حضرت زهرا سلام الله علیها در روز جمعه بیستم ماه جمادی الثانی از سال پنجم بعثت درحالیکه ۴۵ سال از ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می گذشت در مکه و در خانه حضرت خدیجه سلام الله علیها دیده به جهان گشودند. (۱)
🍀روایت شده است که روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مکه در میان برخی از اصحاب از جمله امیرالمومنین علی علیه السلام و عمار و حمزه و عباس و ... نشسته بودند که جبرئیل با هیبتی عظیم بر پیامبر اکرم فرود آمد و ندا داد که:
ای محمد خداوند اعلی سلام می رساند و فرمان می دهد که ۴۰ روز از حضرت خدیجه کنارهگیری کن .
پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی علیه السلام رفتند و در این چهل روز ، روزها را روزه می گرفتند و شب ها را تا صبح عبادت می کردند.
پس از تمام شدن چهل روز فرشته میکائیل طبقه ای از طعام بهشتی برای پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم آورد و گفت پروردگار می فرماید:
با این غذای بهشتی افطار کن و به نزد خدیجه سلام الله علیها بازگرد که خداوند به تو فرزندی پاک عطا خواهد کرد.
🌻مرحوم محدث قمی می فرمایند: این چهل روز عبادت و کناره گیری پیامبر از خدیجه سلام الله علیها برای آن بود که آمادگی پیدا کنند برای دریافت هدیه الهی که وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود.
💥این اعتکاف و گوشه گیری پیامبر بیانگر شکوه و جلال فاطمه است که بانوی بانوان است و زبان آدمیان از بیان چنین مقامی ناتوان است.
💥 این اعتکاف جهت دریافت تحفه الهی بود که میوه امامت و ولایت از آن رشد و نمو پیدا می نمود. در حقیقت عنصر بنیادین درخت نبوت ، حضرت فاطمه سلام الله علیها است ؛ امام باقر علیه السلام در این باره می فرمایند :
پیامبر خدا درخت طیبه و شاخه آن علی علیه السلام و عنصرش فاطمه سلام الله علیها و میوه آن فرزندان زهرا و گل ها و برگ هایش شیعیان حضرتش هستند. (۲)
📗منابع:
۱)کافی شیخ کلینی ج ۱، ص ۴۵۷
بحار علامه مجلسی ج۴۳ ، ص۷
سید بن طاووس اقبال الاعمال ، ص۲۶۳
۲) این روایت اشاره به آیه ۲۴ و ۲۵ سوره ابراهیم دارد .
(کتاب درسنامه فاطمی نوشته استاد مجید جعفر پور )
#السلام_علیک_ایتها_الحوراء_الانسیه
#زندگینامه_حضرت_زهرا
💞@dyosofezahra💞
عاشقانه_های_شهدا🌹
حتمـا_بخونیـد☺️☺️
داستان ازدواج شهید مدافع حرم مرتضی زارع
💍عروسی بدون گناه ...
🌷ازدواج به سبک شهدا
زیباترین عروسی با دعوت اهل بیت و حضور ۲ شهید مدافع حرم در شب میلاد امام حسین (ع) ...💕
↩️جملاتی تکان دهنده از همسر شهید مرتضی زارع
💝من و همسرم قصد داشتیم تا آغاز زندگیمان را در شب میلاد بهترین سرور کائنات حضرت سیدالشهداء علیه السلام آغاز کنیم.
✍دعوتنامه را خودمان نوشتیم. آقا مرتضی با اشتیاق تمام اصرار داشت تاریخ عروسیمان شب میلاد امام حسین (ع) باشد و روز پاسدار اشتیاقش را دوچندان می کرد.
💌کارت های عروسی را که توزیع می کردیم، جای برخی میهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی علیه السلام، امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع)، امام جواد، امام موسی کاظم، امام هادی و امام حسن عسگری علیهم السلام و دعوتنامه ها را به عموی آقا مرتضی که راهی کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند و برای حضرت مهدی (عج) هم نامه ای مخصوص نوشتیم.😍
از چهارده معصوم عاجزانه درخواست کردیم که در عروسی ما شرکت کنند و برای این که دعوت ما را قبول کنند دعای توسل خواندیم.
😇چند شب قبل عروسی خواب دیدم که من با لباس عروس و آقا مرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین (ع) هستیم و برایمان جشن گرفته اند، یک دفعه به ما گفتند که شما همیشه همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند.❤️
خواب عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار خوشحال شد و گفت: خوشا به حال شما؛ من می دانم که شما شهید می شوید، من به او گفتم اما به نظرم شما شهید می شوی چون مدت کوتاهی در خوابم بودید.
👰عروسیمان رنگ و بوی خاصی داشت، مسئول تالار به آقا مرتضی گفت: عروسی مذهبی در این تالار زیاد برگزار شده اما عروسی شما خیلی متفاوت بود.
📜برگه هایی را که در آن احادیث و جملات بزرگان نوشته بودیم، بین مهمان ها توزیع کردیم و جالب آن که عده ای به ما گفتند آن جملات، راه زندگیمان را عوض کرد! برای ما خیلی جالب بود که تاثیر یک کلام معصوم در مکانی به نام تالار عروسی، شاید تاثیرگذارتر باشد تا روی منبر…
عروسیمان متفاوت بود و شاید به خاطر حضور دو شهید بزرگوار شهیدسجادمرادی و
شهیدمرتضی زارع
در این جشن بود…🎊
آقا مرتضی همیشه می گفت: ازدواجم را مدیون حضرت زهرا (س) هستم و برای همیشه مدیون حضرت هستم.
😅شاید خنده دار باشد اما احتمالا ما اولین عروس و دامادی بودیم که قبل از آن که مهمانان به تالار بیایند ما آن جا حضور داشتیم، دلمان نمی خواست مهمانان را معطل کنیم. با گل زدن به ماشین عروس، مخالف بودیم و آن را خرج اضافه می دانستیم البته یکی از همسایه ها به اصرار دوستان چند شاخه گل به ماشین عروسمان زد.
🚗در راه آرایشگاه به تالار، زندگیمان را با شنیدن کلام وحی آغاز کردیم. یادم می آید چون نزدیک اذان مغرب بود، آقا مرتضی آن قدر با سرعت رانندگی می کرد که فیلمبردار به او تذکر داد. در ماشین به من می گفت: نماز اول وقت مهم تر است تا فیلمبرداری! و وقتی وارد تالار شدیم آقا مرتضی به مهمانان گفت:
برای تعجیل در فرج حضرت صلوات بفرستید.🌹
🌧آن شب باران شدید می بارید عده ای گفتند ته دیگ خوردن های زیادی کار دستتان داد اما من مطمئن بودم که خداوند با بارش باران رحمتش به من یادآوری می کرد که همسرت سرسبد نعمت هایی است که من از روی رحمت به تو عطا کرده ام؛ چرا که صدای رحمت خدا مانند صدای پای پروانه روی گل ها بی صداست…
😌حدود دویست غذای اضافه، تاوان عروسی مذهبی گرفتنمان بود😐
عده ای نیامدند و اظهار کردند چگونگی عروسی شما قابل پیش بینی است! صبح فردای عروسی آقا مرتضی غذاهای باقیمانده را بسته بندی کرد و به خیریه داد، همان شد خیر و برکت در زندگیمان…
همسر عزیزم،❤️ خوشا به حالت! من با تمام ظلماتم روی زمین ماندم و تو در بهشت، در جوار امام حسین (ع) با تمام برکاتش…🌺🍃
پس بیراه نیست که لحظه جان دادن، نام مبارکش را بر زبان جاری کردی… برای همسفر جا مانده ات دعا کن😔
#خاطره_شهدا
#سیره_شهدا
💞@dyosofezahra💞
سلام.دعوتنامہ اےازسوےامامــ مهربانمـ
دلت میاد دعوتشون رو رد کنےرفیق😊
♥️⃟🌻
.شما دعـوت شدید به
🌻 کانال 🍀🌷دِݪٺنڱِ_ حَڔَݥ🌷🍀
♥️🔗
یِڪ جایے نِوِشتِہ بود:☂🍂
🌱"تَڪلیفِ دوست داشتَݩ هایَت ࢪا ࢪوشَݩ ڪݩ"🌱
با خودَم گُفتَم :✨☘
♥️[لا عشق ... اِلّا حُسِین]♥️
| یڪ¹ ڪانال پُر از بیـوهاے مذهبۍ🍃🌸
| پروفایل هاےمذهبے🌹
| دلـنوشتہهاے ڪوتاه📝
| اِسٺـورۍ🎆📲
| ڪلیپ مذهبے🎵🎶
|پروف مذهبے🔮📿پخش زنده از حرم😍
♥️⃟
☂😱°•.[ درحال حاضر"رمان عاشقانہ مذهبے"دلبر نابـــ دلمـــ"ارائه میشود].•°😱☂
|
|حضورتون باعث افتخار ماست🤩
|خوشحال میشیم تشریف بیارید.قدمتون روےچشممون😍❤️
🍀🌷دِݪٺنڱِ_ حَڔَݥ🌷🍀
https://eitaa.com/deltang_haram24
جهت ارتباط با مدیر کانال👇👇👇
@asheghetamkhoda44
🍂#بسم_الله_الرحمن_الرحیم 🍂
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
💞@dyosofezahra💞
#سلام_امام_زمانم ❤❤❤
به امیـدِ دَم زیبـای وصـالِ رخ تو،
زنده در سِیرِ جهانِ گذرانیم هنوز
تاکه توکِی بِرسی زین سفرِ دورو دراز
حیف وصدحیف که ازبیخبرانیم هنوز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💞@dyosofezahra💞
✨امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
در مقام ادب همین بس که آنچه برای دیگران نمی پسندی، خود از آن دوری کنی.✨
#حدیث_روز
💞@dyosofezahra💞
✅داستان کوتاه پند آموز
✍ ﻣﺮﺩﯼ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭ ﺭﺍهی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ! ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺁﻣﺪ، ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: قرﺑﺎﻥ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﺭﻓﺖ؟ » ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻭﺯﯾﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ، ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟ ﺳﭙﺲ ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ ﻧﺰﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺁﻣﺪ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﺣﻤﻖ،ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻣﺴﺖ؟؟؟
💭 ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﮐﺮﺩ . ﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ؟ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﻮﻭﺍﻝ ﮐﺮﺩ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩ . ﻣﺮﺩ ﺩﻭﻡ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺳﻮﻡ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯼ؟ ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﯿﺴﺘﯽ؟ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ:
ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ. ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ… ﻭﻟﯽ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﮐﺘﮏ ﺯﺩ .
💥ﻃﺮﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭﺳﺖ .ﻧﻪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻧﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﺷﺘﯽ. ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺧﻼق و ادب اوست...
💞@dyosofezahra💞