#سلام_امام_زمانم
🌻خیمه ات را در بیابان ها زدی، آقا چرا؟
🌻خانه ای مَحرم ندیدی، تا شوی مهمان او؟
وای بر ما پسر فاطمه را گم کردیم 💔
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
💞@dyosofezahra💞
✅ امام حسن عسکری علیهالسلام:
🍀خيرُ إخْوانِكَ مَن نَسي ذنبَكَ إليهِ؛
بهترين برادر تو آن كسى است كه گناه و خطاى تو را به خود، فراموش كند.
📚 بحار الأنوار،ج۷۸، ص۳۷۷
#حدیث_روز
💞@dyosofezahra💞
Voice 001.m4a
260.1K
💞خانواده درقرآن💞
💞همراهی همسران مومن دربهشت
🌸بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِم
🌸الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ «69»
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ «70»زخرف
🌸آنان كه به آيات ما ايمان آورده و همواره تسليم (حقّ) هستند.
شما و همسرانتان در حالى كه شادمانيد به بهشت داخل شويد.
#خانواده_در_قرآن
#همراهی_همسران_مومن_در_بهشت
💞@dyosofezahra💞
از اينكه قرآن فرمان مىدهد شما و همسرانتان وارد بهشت شويد، معلوم مىشود كه مراد، همسران دنيوى آنان است، زيرا حورالعين بيرون از بهشت نيستند تا فرمان ورود به آنان داده شود.
🌸ايمان به تنهايى كافى نيست، بايد تسليم كامل باشيم. آمَنُوا ... وَ كانُوا مُسْلِمِينَ
🌸همسران با ايمانِ دنيوى، در آخرت نيز همراهند. ادْخُلُوا ... أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ
🌸از سوی خداوند بزرگ و منان به آنها خطاب میشود «وارد بهشت شوید» (ادْخُلُوا الْجَنَّةَ).
به این ترتیب پذیرایی کننده واقعی از آنها خداست.
🌸سپس به نخستین نعمت اشاره کرده، میافزاید: «شما و همسرانتان» (أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ).
روشن است بودن در کنار همسران با ایمان و مهربان هم برای مردان لذت بخش است و هم برای زنانشان که اگر در اندوه دنیا شریک بودند در شادی آخرت نیز شریک باشند.
🌸سپس اضافه میکند: «همگی غرق سرور و شادی باشید و «در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید»! (تُحْبَرُونَ).
#خانواده_در_قرآن
#همراهی_همسران_مومن_در_بهشت
💞@dyosofezahra💞
☘امام صادق عليه السّلام:
به شيعيان امر ميشود كه داخل بهشت شويد بازنهاتان در دنيا كه شيعه بودند اكرام و پذيرائى ميشود از شما كه مسرور شويد بطوريكه آثار سرور از چهره شما نمايان باشد و آنها داخل ميشوند و گردش ميكنند در اطراف ايشان حوران و غلمان بهشتى با قدحهائى مملوّ از طعام و تنگهائى پر از شراب طهور بهشتى كه تمام آنها از طلاى خالص است و در بهشت است آنچه نفس و دل مؤمن بخواهد از طعام و شراب و لباس و تعيّن و تجمّل و تغنّى و خلوت و جلوت و صحبت و عشرت و انواع لذائذ روحى و جسمى كه بچشم ديده شود مانند گل و سبزه و درخت و آب جارى و قصر عالى كه لذّت نظرى دارد و غير اينها كه قبلا ذكر شد و همه در آن هميشه سالم و غانم و باقى و برقرار خواهند بود و بالاتر از همه آنكه اهل تقوى اين بهشت و نعمتهاى آنرا باستحقاق در مقابل اعمالشان در دنيا مالك ميشوند و از كفّار و فجّار ارث ميبرند
#خانواده_در_قرآن
#همراهی_همسران_مومن_در_بهشت
#حدیث
💞@dyosofezahra💞
Voice 002_001.m4a
1.6M
🌱کلام رهبری
💕شرح حدیث💕
💞چه کسی مردان مومن رابه بهشت راهنمایی میکند؟
💞چه کسی زنان مومن رابه بهشت راهنمایی میکند؟
#خانواده_در_قرآن
#همراهی_همسران_مومن_در_بهشت
#مقام_معظم_رهبری
💞@dyosofezahra💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕خیلی از مردان وزنان مومن درقیامت نیازی به حورالعین ندارند!
#خانواده_در_قرآن
#همراهی_همسران_مومن_در_بهشت
#کلیپ
💞@dyosofezahra💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به کسانی که باوجود تمام سختیها باعشق زندگی میکنند .
(بهشت راباهمین لحظه بایدساخت.لحظه هایی سرشار ازعشق وایثار)
بهشت گواراتون💕(همسران بهشتی)💕
#خانواده_در_قرآن
#همراهی_همسران_مومن_در_بهشت
#کلیپ
💞@dyosofezahra💞
امیدوارم به برکت قرآن مطالب مربوط به خانواده درقرآن براتون سرشارازنور و برکت بوده ودلتون همواره لبریز از آرامش باشه.
💕لحظه های زندگیتون آرام وزندگیتون بهشتی ان شاءالله💕
#خانواده_در_قرآن
💞@dyosofezahra💞
🌻با عرض سلام و ادب
⚜موضوعاتی که پیرامون
#خانواده_در_قرآن
به یاری خدا درکانال کار شد عبارتند از:
#قانون_زوجیت_در_نظام_آفرینش
#واسطه_گری_در_ازدواج
#معیار_انتخاب_همسر
#کفویت_در_ازدواج
#مهریه
#مودت_و_رحمت_اساس_زندگی
#حجاب_زنان
#عفت_و_حیای_مردان
#حقوق_همسران
#همسران_لباس_یکدیگرند
#گذشت
#چشم_ندوختن_به_زندگی_دیگران
#سوءظن
#زن_و_خانه_داری
#فرزندآوری
#روزی_فرزندان
#سفارش_به_نماز_در_خانواده
#احسان_به_والدین
#دعا_برای_همسر_و_فرزندان
#دعا_برای_والدین
#خوش_رفتاری_با_همسر
#سازش_بین_همسران
#اصلاح_بین_همسران
#خانواده_ی_خوب
#مرد_و_زن_و_بندگی_خدا
#ارث_همسران
#همراهی_همسران_مومن_در_بهشت
#موضوعات
✴عزیزانی که تمایل به ادامه بحث خانواده در قرآن دارند جهت ثبت نام به آیدی زیر مراجعه کنید. 👇👇
@Ms_Mirhosseini
💞@dyosofezahra💞
#تلنگر
📋شما هم یک دفتر داشته باشید!
✍ آیت الله مجتهدی: باید همانطور که یک بازاری شب به شب به حساب کاسبیش می رسد ، شما هم یک دفتر داشته باشید و تمامی کارهایی که صبح تا شب انجام داده اید را بنویسید . از کارهای بدتان استغفار کنید و به خاطر کارهای نیکتان خدا را شکر کنید .
شخصی می گفت : پدرم از من خواست که تمامی کارهایی که در طول روز انجام می دهم را شب ها برایش بگویم . من همان روز اول و دوم خسته شدم و به او گفتم : هر خواهشی داری به من بگو تا برایت انجام دهم ، اما این کار را از من مخواه که برایم مشکل است! پدرم گفت : " تو که از بازگو کردن کارهای یک روزت خسته شده ای چگونه طاقت می آوری در روز قیامت خداوند به حساب تمامی اعمالت برسد؟!
📚در محضر آیت الله مجتهدی ، ص 226
💞@dyosofezahra💞
Mojtaba Ramezani-Shahid-e Gomnam.mp3
4.25M
شبای جمعه که میشه دلا بهونه میگیره 💔💔
مجتبی رمضانی 🎤
#پیشنهاد_دانلود
💞@dyosofezahra💞
AUD-20201231-WA0036.mp3
4.02M
📜 قرائت زیارت #آل_یاسین
🗓 روز چهلم
💥همراهان عزیز چله امام زمانی تون قبول درگاه حق 🙏🙏
#هیئت_مجازی_یوسف_زهرا
💞@dyosofezahra💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو شبای جمعه عاشقی چه زیباست💔❤
شب جمعه ست هوایت نکنم میمیرم 😭😭
#هیئت_مجازی_یوسف_زهرا #پیشنهاد_دانلود
💞@dyosofezahra💞
#قسمت_بیست_ودوم
رسيدگي به مردم
📜 راوی:جمعي از دوستان شهيد
(بندگان خانواده من هستند پس محبوبترين افراد نزد من کساني هستند که نسبت به آنها مهربانتر و در رفع حوائج آنها بيشتر کوشش کنند.(۱) ) عجيب بود! جمعيت زيادي در ابتداي خيابان شهيد سعيدي جمع شده بودند.
با ابراهيم رفتيم جلو، پرسيدم: چي شده!؟
گفت: اين پسر عقب مانده ذهني است، هر روز اينجاست. سطل آب کثيف
را از جوي بر ميدارد و به آدمهاي خوش تيپ و قيافه ميپاشد!
مردم کم کم متفرق ميشدند. مردي با کت و شلوار آراسته توسط پسرك خيس شــده بود. مرد گفت: نميدانم با اين آدم عقب مانده چه کنم. آن آقا هم رفت. ما مانديم و آن پسر!
ابراهيم به پسرک گفت: چرا مردم رو خيس ميکني؟
پســرك خنديد و گفت: خوشــم ميياد. ابراهيم کمي فکر کرد و گفت:
کسي به تو ميگه آب بپاشي؟ پسرك گفت: اونها پنج ريال به من ميدن و
ميگن به کي آب بپاشم. بعد هم طرف ديگر خيابان را نشان داد.
ســه جوان هرزه و بيکار ميخنديدند. ابراهيم ميخواســت به سمت آنها
برود، اما ايستاد.کمي فکر کرد و بعد گفت: پسر، خونه شما کجاست؟
پسر راه خانه شان را نشان داد.ابراهيم گفت: اگه ديگه مردم رو اذيت نکني، من روزي ده ريال بهت ميدم،
باشــه؟ پســرک قبول کرد. وقتي جلوي خانه آنها رسيديم، ابراهيم با مادر آن
پسرک صحبت کرد. به اين ترتيب مشکلي را از سر راه مردم بر طرف نمود.
٭٭٭
در بازرسي تربيت بدني مشغول بوديم. بعد از گرفتن حقوق و پايان ساعت
اداري، پرسيد: موتور آوردي؟
گفتم: آره چطور!؟ گفت: اگه کاري نداري بيا با هم بريم فروشگاه.
تقريبًا همه حقوقش را خريد کرد. از برنج و گوشت، تا صابون و... همه چيز
خريد. انگار ليستي براي خريد به او داده بودند! بعد با هم رفتيم سمت مجيديه،
وارد کوچه شديم. ابراهيم درب خانه اي را زد.
پيرزني که حجاب درستي نداشت دم در آمد. ابراهيم همه وسائل را تحويل داد.
يك صليب گردن پيرزن بود. خيلي تعجب کردم! در راه برگشــت گفتم:
داش ابرام اين خانم ارمني بود؟! گفت: آره چطور مگه!؟
آمــدم كنار خيابان. موتور را نگه داشــتم و با عصبانيت گفتم: بابا، اين همه
فقير مسلمون هست، تو رفتي سراغ مسيحيا!
همينطور كه پشت سرم نشسته بود گفت: مسلمونها رو کسي هست کمک کنه.
تازه، کميته امداد هم راه افتاده، کمکشون ميکنه. اما اين بنده هاي خدا کسي رو ندارند. با اين کار، هم مشکالتشان کم ميشه، هم دلشان به امام و انقلاب گرم ميشه.
٭٭٭
26سال از شهادت ابراهيم گذشت. مطالب كتاب جمع آوري و آماده چاپ
شد. يكي از نمازگزاران مسجد مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا
ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم. با تعجب گفتم:
شما شهيد هادي رو ميشناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟
گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره!
براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟
گفت: در مراســم پارسال جاســوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد.
من هم گرفتم و به ســوئيچ ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت
برميگشتيم. در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم.
وقتي خواســتيم سوار شويم باتعجب ديدم كه ســوئيچ را داخل ماشين جا
گذاشــتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم:كليد يدكي رو داري؟ او هم گفت:
نه،كيفم داخل ماشينه!
خيلي ناراحت شــدم. هر كاري كردم در باز نشــد. هوا خيلي ســرد بود. با
خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني.
يكدفعه چشــمم به عكس آقا ابراهيم افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من
نگاه ميكرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم:آقا ابرام، من شنيدم تا زنده
بودي مشــكل مردم رو حل ميكردي. شــهيد هم كه هميشه زنده است. بعد
گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن.
ُ تــو همين حال يكدفعه دســتم داخل جيب كتم رفت. دســته كليد منزل را
َ برداشتم! ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل در ماشين كردم. با يك تكان،
قفل باز شد.
با خوشــحالي وارد ماشين شديم و از خدا تشــكر كردم. بعد به عكس آقا
ابراهيم خيره شــدم وگفتم: ممنونم، انشاءاهلل جبران كنم. هنوز حركت نكرده
بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟
با تعجب گفتم: راســت ميگي، كدوم كليد بود!؟ پياده شدم و يكي يكي
كليدهــا را امتحان كردم. چند بار هم امتحــان كردم، اما هيچكدام از كليدها
اصلا وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم:
آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكالت مردمي.
#داستان
#سلام_بر_ابراهیم
💞@dyosofezahra💞