روایت «روح الله زم» از سابقهاش در شایعهسازی
جام نیوز: روح الله زم، مدیر کانال ضدانقلابی آمدنیوز، با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری در سال 84 ، که منجر به پیروزی محمود احمدی نژاد شد، از حضور خود در ستاد انتخاباتی آیت الله هاشمی رفسنجانی در آن سال اشاره کرد و گفت: «84 من پروژه ای داشتم در دانشگاه در مورد شایعه و زمینه های به وجود آمدن آن؛ پروژه را برای مهدی هاشمی بردم و گفتم مطالعه کن شاید بتوانی در کارهای ستاد از آن استفاده کنی."روح الله زم با اشاره به دعوت مهدی هاشمی از وی برای حضور در ستاد انتخاباتی آیت الله هاشمی و تاکید وی بر اجرایی شدن پروژه اش درباره شایعه افزود: «من رفتم ستاد و کارهایی کردم که حالا نگیم چه کردیم (با خنده)؛ من در سال 84 رئیس بخش جنگ روانی آقای هاشمی بودم و بدترین کارها را علیه احمدی نژاد کردم.»https://eitaa.com/enghelabybemanym
جلسه مشترک بن سلمان، رجوی و سفیر اسرائیل در پاریس
🔻سرکرده گروهک مجاهدین، ولیعهد عربستان سعودی و سفیر رژیم صهیونیستی در پاریس دیدار کردند
🔻به احتمال زیاد این دیدار در قصر تازه خریداری شده ولیعهد سعودی در حاشیه پاریس (گرانترین خانه جهان!) صورت گرفته است
🔻در این دیدار بن سلمان از نقش مجاهدین در حوادث و آشوبهای دی ماه 96 در برخی شهرهای ایران و حمایت های رژیم صهیونیستی تشکر و بر حمایت مالی از گروهک مجاهدین تاکید کرده است
❎نظریه: وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً (22/نوح) نقشه خیلی خیلی بزرگی ریختند بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِق (انبیاء /18) بلكه ما با دست حقّ بر سرباطل مىكوبيم تادمغ بشود، پس بىدرنگ، باطل محو و نابود مىشودhttps://eitaa.com/enghelabybemanym
تغییر استراتژی الزامی است
مهدی محمدی
اردیبهشت و خرداد، 2 ماه مینگذاری شده در سال 97 است. برجام، ارز، منطقه (با تمرکز بر سوریه) و تحریم، 4 حوزهای است که تلاش خواهد شد در آنها بحران ایجاد شود. تبدیل مساله به بحران، غیرقابل حل نشان دادن موضوعات، ایجاد تبعات امنیت ملی برای موضوعات و در نهایت روی میز گذاشتن راهحلهایی از جنس سازش، مهمترین پدیدههایی است که با آنها مواجه خواهیم بود. در همه این موارد مساله اصلی از دید کسانی که بیرون از ایران درصدد تجمیع بحرانها در ماههای اولیه سال هستند، گروگان گرفتن افکار عمومی ایران و ایجاد حس بنبست، تهدید و فروپاشی است. جنگی که در هفتههای آینده با آن مواجه خواهیم بود جنگ روایتهاست، به این معنا که خود مسائل، به میزان روایتی که از آنها خواهد شد مهم نیستند. به تعبیر دیگر، منازعه ذهنی و ادراکی که در راه است، بسیار مهمتر از منازعه راهبردی، اقتصادی یا سیاسی خواهد بود.
اگر بخواهیم موضوع را کمی روشنتر کنیم میتوان مورد به مورد بحث کرد که چگونه یک نبرد ادراکی جدید در حال آغاز شدن است. درباره برجام و تحریمها مساله اصلی این نیست که ترامپ تصمیم گرفته از طریق عدم تعلیق تحریمهای برجامی یا اعمال تحریمهای جدید (یا هر دو) از برجام خارج شود، بلکه مساله اصلی این است که ترامپ قصد دارد ایران و به طور مشخص تامینکنندگان امنیت را به عنوان مقصر به هم خوردن برجام معرفی کند. در مساله ارز هم باز منازعه اصلی بر سر این است که نزاع دولت و مخالفان آن به عنوان ریشه اصلی بحران معرفی شود. درباره منطقه هم روشن است که آمریکاییها به طرز ناشیانهای تصور میکنند میتوانند پیروزیهای منطقهای ایران را به موضوع مجادله و اختلاف در داخل ایران تبدیل کنند و به این ترتیب حداقل از سرعت برنامه منطقهای ایران بکاهند. ملاحظه میکنید که در تمام موارد آنچه در اصل هدف گرفته شده، افکار عمومی جامعه ایرانی است و آمریکا تلاش میکند از طریق وارد کردن افکار عمومی ایران در دوقطبیهای جدید، تهدیدهایی مانند پیشرویهای منطقهای ایران را به فرصتی تازه برای خود بدل کند.
2 عامل هست که بسادگی میتوان ادعا کرد طرف خارجی بشدت روی آن حساب کرده است؛
عامل اول ناکارآمدی، کارنابلدی و سردرگمی دولت در مدیریت بحرانهاست. کاملا روشن است که آمریکاییها روی ناکارآمدی داخلی دولت حساب کردهاند و به میزانی که دولت از راهحلهای واقعی و ابتکاری دوری کند و به سیاسی کردن مسائل علاقه نشان دهد، انگیزه دشمن برای فشار نیز تقویت خواهد شد.https://eitaa.com/enghelabybemanym
عامل دومی که آمریکاییها روی آن حساب کردهاند، شبکه همکار غرب در ایران و مشخصا اصلاحطلبان رادیکالی هستند که اخیرا همه مرزها میان خود و نتانیاهو، بنسلمان و ترامپ را برداشتهاند و همان حرفهای آمریکا را عینا در داخل تکرار میکنند. آمریکا بشدت به این شبکه همکار نیاز دارد تا فشار خارجی را به مطالبه سازش و تسلیم در داخل ترجمه کند. بخشی از این شبکه در میان مرتبطان دولت و مشخصا افراد فعال در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری و بخشی هم در بیرون دولت، سازمان پیدا کرده است. تجربه پرونده هستهای هم بخوبی نشان میدهد فشارها از زمانی «اثر» کرد که یک جریان داخلی شروع به خلق همان دوقطبیهایی در داخل کرد که آمریکا میخواست. اکنون آمریکا نیاز به کسانی دارد که خطر کنند و برنامه موشکی و منطقهای ایران را زیر سوال ببرند و از آن مهمتر در برنامه موشکی و منطقهای به جای ایران حق را به ترامپ و نتانیاهو بدهند. با تاسف باید گفت کسانی در ایران پیدا شدهاند که این نقش را بازی کنند و تا زمانی که به این خیانت آشکار پایان داده نشود، جلوی برنامه آمریکا در ایران را نمیتوان گرفت. تحریم و فشار اکنون جاده صافکنهایی در داخل ایران دارد که اگر لازم باشد حاضرند در تانک آمریکایی بنشینند و وارد تهران شوند. اجماع ملی در طرد این خائنان و قاطعیت در مقابله با آنها عنصر ضروری هرگونه برنامهریزی برای کنترل بحران در آینده است. مرور مولفههای این فضا تردیدی باقی نمیگذارد که دولت آقای روحانی اگر واقعا خواهان مدیریت بحرانهاست باید تغییر پارادایم دهد. پارادایمهای پیشین که به موضوعات امنیت ملی به عنوان ابزار چانهزنی سیاسی نگاه میکرد و همه شرکا را در غرب و همه فرمولها را در برجام خلاصه میکرد به بن بست رسیده است. اگر دولت یک بار دیگر گزینههای خود را مرور کند خواهد دید امید به گرفتن نتیجه از فشار، مهمترین عامل بحرانهای جدیدی است که آمریکا در تدارک آن است . دولت اکنون باید قبل از هر کار در شرکای داخلی و خارجی خود تجدید نظر کند و پارادایمهای غیربرجامی در طرح سیاست خارجی خود را جدی بگیرد. آن زمان است که خواهد دید مسائل چندان هم غامض نیست. و در نهایت اینکه اکنون زمان اجماع ملی است و اجماع ملی رخ نخواهد داد مگر اینکه مرزها با دشمن شفاف شود و مدعیان وحدت ملی دست از نمایندگی سخنان آمریکا درون کشور بردارند. اگر آمریکا از ایجاد شکاف در ایران ناامید شود، گزینههای فشار و تحریم دچار بحران راهبردی خواهد شد.https://eitaa.com/enghelabybemanym
الجزیره در خبری فوری به نقل از مشاور رهبر ایران (ولایتی) گزارش داد: در مواجهه با هر گونه حملهای در کنار #سوریه میایستیم.
🔶 پیوند جریان فتنه و فرقه انحراف
🔹 مصطفی تاجزاده، فعال فتنه ۸۸ که پس از سپری کردن دوران محکومیت خود به دلیل دست داشتن در حوادث پس از انتخابات سال 88 در نوشتهها و گفتههای خود، مواضع فتنهگرانه خود را ادامه میدهد، با ذوقزدگی از نامه ۳۰۰ نفر از حامیان فرقه انحرافی به رهبر معظم انقلاب، آن را گامی مثبت برای تقدسزدایی از نظام و رهبری معرفی کرد و نوشت: «نامه انتقادی ۳۰۰ نفر از حامیان آقای احمدینژاد به رهبر گامی مثبت در جهت شفافشدن صحنه سیاسی و تقدسزدایی از قدرت به شمار میرود. هرچند روح و لحن نامه بیانکننده ناامیدی تهیهکنندگان آن است، با وجود این باید از نامه استقبال کرد و به مباحث آن دامن زد تا کم کم درباره راههای برونرفت از مشکلات به اجماع برسیم.» فعال فتنه ۸۸ همچنین انتقادات احمدینژادیها را «همان انتقادهای همیشگی اصلاحطلبان» به نظام معرفی کرد و گفت: «انتقادهای نویسندگان نامه به نهادهای انتصابی، منهای مواردی که به نظر میرسد عمداً از قلم انداختهاند، همان انتقادهای همیشگی اصلاحطلبان است.» گفتنی است، این اولین بار نیست که بده بستانهای سیاسی بین اصلاحطلبان و فرقه انحرافی انجام شده است. قبلاً هم مشایی در نامهای عاشقانه به رئیس دولت اصلاحات فرقه خود را ادامه اصلاحات معرفی کرد! برخی اصلاحطلبان هم به صورت تلویحی از مواضع ساختارشکنانه اخیر احمدینژاد استقبال کردهاند.