مومنان انقلابی باهم فکر میکنند باهم اقدام می کنند مومنان انقلابی تشکیلاتی عمل می کنندhttps://eitaa.com/enghelabybemanym
دیروز ساعتی پس از پایان حمله سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه یک عرب خطاب به بنسلمان نوشته: «اگر بن سلمان کمی از پولهایی که به ترامپ، ترزا می و مکرون داد به دزدان دریایی سومالی میداد به نتایج بهتری میرسید.»https://eitaa.com/enghelabybemanym
قدرتهای زورگو زبان موشک را میفهمند نه زبان مذاکره
حمله موشکی آمریکا و متحدانش به سوریه نشان داد چه قدر ادعای «دنیای فردا، دنیای گفتمان است، نه موشک»، بیپایه و غلط است.
فروردین سال 95 توئیتی در صفحه شخصی مرحوم هاشمی منتشر شد مبنی بر اینکه «دنیای فردا دنیای گفتمانهاست نه موشکها». انتشار این توئیت در سایت و صفحه شخصی آقای هاشمی، تعجب و تأسف ناظران رسانهای و تحلیلگران را برانگیخت به ویژه اینکه آمریکا و متحدان اروپایی آن از لزوم کنار گذاشتن برنامه موشکی توسط ایران سخن میگفتند و موشک دوربرد را برای ایران غیرضروری میدانستند.
سال گذشته نیز برخی محافل سیاسی مدعی اصلاحطلبی و اعتدال، رزمایش موشکی و نمایش شهرهای موشکی ایران را نوعی هزینه و ماجراجویی برای کشور خوانده بودند؛ چنان که علی مطهری این اقدام را کمعقلی خوانده بود.
11 فروردین 1395 پس از انتشار توئیت مورد اشاره در سایت شخصی هاشمی که با ذوقزدگی محافل سیاسی صهیونیستی و آمریکا و کسانی چون جان کری مواجه شد، رهبر معظم انقلاب 11 فروردین همان سال تصریح کردند: اینکه بعضیها بیایند بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است، فردای موشک نیست، این حرف اگر از روی ناآگاهی گفته شده باشد، خب ناآگاهی است، اگر از روی آگاهی گفته شده باشد، خیانت است. چطور ممکن است؟ اگر چنانچه نظام جمهوری اسلامی دنبال علم برود، دنبال فناوری برود، دنبال مذاکره سیاسی برود، دنبال کارهای گوناگون تجاری و اقتصادی برود - که همه اینها لازم است- اما قدرت دفاعی نداشته باشد، توانایی دفاع کردن نداشته باشد، هر بیسر و پایی و ]هر[ دولت فزرتی کذائیای او را تهدید میکند که اگر فلان کار را نکردید، ما موشک میزنیم؛ خب اگر شما امکان دفاع نداشته باشید، مجبورید عقبنشینی کنید».
بعد از سخنان رهبر معظم انقلاب، هاشمی رفسنجانی با عقبنشینی از موضع موشکی خود تاکید کرد: «تقویت قدرت موشکی کشور را لازم میدانم.»
در این میان، هر چند انتظار میرفت موضع هاشمی در قبال این توئیت پیش از واکنش رهبر انقلاب مشخص شود اما در روزهای بعد از موضعگیری هاشمی نیز اطلاعیه یا گفتار رسمی از هاشمی منتشر نشد و صرفا رسانههای نزدیک به وی موضعگیریهای متناقضی در این رابطه داشتند که دامنهاش از عدم ارتباط این حساب توئیت با دفتر هاشمی و ادارهاش توسط یکی از دوستداران هاشمی تا اداره این حساب توسط معاون سردبیر سایت هاشمی و بدون هماهنگی با هاشمی را- در خصوص متنهای منتشره- شامل میشد. با وجود تأیید و تکذیبهای انجام شده، آقای هاشمی جملات تأسفبرانگیز دیگری را صراحتا در همایش مدیران آموزش و پرورش (30 مرداد/95) عنوان کرد. او در آن همایش گفته بود: «اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگجهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند. نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این اقدام پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانش بنیان برای خود درست کردند لذا دیگر آسیبپذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مدیران و دلسوزان و معاملان باید وارد این فضا شوند؛ مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند.»
این قبیل اظهارات، از نفوذ عمیق در میان اطرافیان برخی سیاستمداران و مدیران خبر میداد. حمله موشکی آمریکا و انگلیس به سوریه هر چند که با ناکامی مطلق در عرصه سیاسی مواجه شده اما در عین حال سندی بر این مدعاست که اگر کشوری دارای قدرت نظامی و به ویژه برنامه موشکی قدرتمند و بازدارنده نباشد، قدرتهای زورگوی عالم در تعدی و عقدهگشایی کمترین تردیدی نمیکنند.
از این جهت قدرت موشکی پرحجم، نقطهزن و دوربرد جمهوری اسلامی ایران، یک توان کاملا بازدارنده دفاعی ارزیابی میشود و موجب شده آمریکا و صهیونیستها، دهان خود را در زمینه تهدید ملت ایران ببندند.https://eitaa.com/enghelabybemanym
یک اصلاحطلب متواری دیگر حجاب را کنار گذاشت
یکی از نمایندگان افراطی و متواری مجلس ششم، ضمن بهانهتراشی کشف حجاب کرد.
فاطمه حقیقتجو از اعضای فراکسیون مشارکت در مجلس ششم که مدتهاست به آمریکا رفته، مدعی شده که به حجاب اسلامی ملتزم بوده اما در دفاع از حامیان کشف حجاب آن را کنار میگذارد! او مینویسد: «در حمایت از حق انتخاب زنان و در محکومیت هرگونه خشونت و زندان علیه زنانی که مخالف حجاب اجباری هستند که با نافرمانی مدنی و تحمل هزینههای سنگین درصدد رساندن صدای خود به مردم و مسئولان کشور هستند، روسری از سر خود برمیدارم. من مسلمانم و از سال 1384 که به آمریکا مهاجرت کردهام به انتخاب شخصی خودم با روسری در محل کارم، میهمانیها و گردهماییها حاضر شدهام، اما همواره مخالف اجبار حجاب میباشم.»
وی توضیح نداده این چگونه مسلمانیای است با بهانه و بیبهانه میشود زیر پا گذاشت؟! البته اخبار و قرائن متعدد حاکی از آن بود که نامبرده از مدتها درصدد کنار گذاشتن حجاب و درآمدن در سلک و سبک زندگی دیگر شبهاصلاحطلبان متواری (کنار گذاشتن احکام اسلامی) است. و از این جهت خواسته روغن ریخته را خرج ژستهای آزادیمآبانه کند. پیش از این عده زیادی از عناصر منافق و معاند متظاهر به اصلاحطلبی، پس از فرار از کشور نقاب از چهره برداشته و تظاهر به لاقیدی نسبت به احکام اسلامی ازجمله حجاب کردهاند، برخی از این عناصر فراری حتی لیوان شراب در دست، به دهنکجی به کتیبههای منقش به نام مبارک امام حسین(ع) پرداختند. یادآور میشود پروژه کشف حجاب ذاتا پروژهای انگلیسی، صهیونیستی و ماموریت مستقیم شبکه بهائیت در ایران بوده است.https://eitaa.com/enghelabybemanym
دومینوی جمعه سیاه
در واپسین ماههای دوران ریاستجمهوری بوش پسر، جهان شاهد یک اتفاق بزرگ در تاریخ اقتصادی خود بود که از آن به "جمعهی سیاه" یاد میشود. حباب قیمتی به وجود آمده، به دلایلی چون بورسبازی در اقتصاد آمریکا و ضعف مدیران اقتصاد آن شکسته شد و بازارهای مالی که به دلیل ایجاد رونقی کاذب در بازار وام رهنی مسکن رشد کرده بودند، به ناگاه سقوط کردند. به طبع آن، وابستگی اقتصاد خیلی از کشورها به سیستم بانکی آمریکا و تجارت آنها به دلار، با سقوط ارزش بازارهای مالی و کاهش ارزش آن، تا حد زیادی به مردم و دولتهای کشورهای وابسته آسیب وارد کرد و عملا بحران مالی آمریکا مانند دومینویی به کشورهای وابسته به سیستم آمریکا انتقال پیدا کرد.
از همان سال، بعضی از کشورها به سمت ایمن کردن اقتصاد خود از طریق پیمانهای دو یا چندجانبه روی آوردند. منطق اصلی در این پیمانها این است که به جای استفاده از ارز واسطی مانند دلار، از ارز خود دو کشور مبادلهکننده استفاده شود. مثلا کشور چین بهعنوان دومین قدرت اقتصادی جهان تاکنون با ۴۱ کشور، پیمان پولی دوجانبه بسته است. اقتصادهای بزرگ دیگر مانند کره و ژاپن نیز چنین کردهاند.
در روزهای اخیر نیز در کشور، شاهد آشفتگی بازار ارزی بودهایم که یقینا بخشی از این آشفتگی، بهدلیل وابستگی اقتصاد کشور به دلار و تأثیرپذیری آن از فضای روانی جامعه و وقایع سیاسی بین المللی است. شاید یکی از بهترین راهکارهای حفظ ارزش پول ملی و تقویت آن، استفاده از پیمانهای پولی دوجانبه و چندجانبه، جهت خنثی کردن ابزار سلطه پولی آمریکا یعنی دلار باشد. امری که رهبر انقلاب چندین بار دربارهی آن به مسئولین تذکر دادهاند و متأسفانه اتفاق چندانی نیفتاده است.
عربستان در جنگ با ایران بدون شک بازنده است
روزنامهی صهیونیستی هاآرتص در گزارشی نوشت: رفتار ولیعهد سعودی ممکن است به رویارویی نظامی با ایران منتهی شود که در این صورت، هیچ تردیدی نیست که ایران، عربستان سعودی را شکست خواهد داد؛ چراکه عربستان به رغم تمام تجهیزات پیشرفتهی آمریکایی که خریداری کرده، به لحاظ نظامی ضعیف است و تقریبا دارای یک ارتش واقعی نیست.|باشگاه خبرنگاران|
✳️چرا یک سیاستمدار دچار خطای در تحلیل میشود؟ (2)
اول. سال ۶۷، نهضت آزادی که اعضای آن اولین دولت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را در ایران تأسیس کردند، در نامهای خطاب به امام خمینی، معمار و رهبر انقلاب اسلامی، سیاستهای ایشان دربارهی جنگ و کشورداری را زیر سؤال برده و با عدم اطلاع امام از وضعیت جامعه، چنین نوشتند: "كانالهای ارتباطی امام و گزینشی كه در دیدار و گفتوگوهای خود دارید چنان است كه اخبار مملكت و افكار و احوال مردم را همانطور كه خوشایندتان است دریافت میدارید نه آنطور كه واقعیت و غالبیت دارد. " دو سال بعد، ۹۰ نفر از اعضای همین جریان و جریان ملی-مذهبی، در نامهای به رئیسجمهور وقت ایران، صحبت از "وضعیت بحرانی جامعه" کرده و نوشتند: "اتخاذ هدفهای احساساتی افراطی، خارج از خواستههای نخستین انقلاب و اسلام، سیاستهای نابخردانه و بالاخره ناتوانی مسئولین و نادرستی روشهای پیروی شده در سیاستخارجی، كشور پرافتخار ایران را به بدترین انزوای سیاسی انداخته است..." شبیه همین ماجرا، در ۳۱ اردیبهشتماه سال ۸۱ نیز تکرار شد. جمعی از نمایندگان مجلس ششم با دیدن شواهد حملهی آمریکا به افغانستان، در اقدامی منفعلانه و از سر ترس، نامهای خطاب به رهبر انقلاب نوشته و با سیاهنمایی وضعیت کشور اذعان کردند که فرصت چندانی باقی نمانده و رهبری باید قبل از آنکه دیر شود، جام زهر را خود بنوشد! این نامهنگاریها البته تا به امروز نیز، هر از گاهی، ادامه یافت است.
انقلابی بمانیم(ثامن الائمه(ع)), [۱۵.۰۴.۱۸ ۱۲:۲۷]
✳️چرا یک سیاستمدار دچار خطای در تحلیل میشود؟ (3)
جواب نامهی پراشتباه نهضت آزادی را "یرواند آبراهامیان"، تاریخنگار مشهور آمریکایی، در کتاب "تاریخ ایران مدرن"، در مقایسهی وضعیت ایران قبل و بعد از انقلاب، به خوبی داده است: "جمعیت ایران در ابتدای سده، کمتر از ۱۲ میلیون نفر شامل ۶۰ درصد روستایی، ۲۵ تا ۳۰ درصد جمعیت ایلیاتی و کمتر از ۱۵ درصد جمعیت شهری بود. تهران نیز شهری متوسط با جمعیت ۲۰۰ هزار نفر بود. امید به زندگی احتمالا کمتر از ۳۰ سال و نرخ مرگ و میر نوزادان ۵۰۰ مورد به ازای هر ۱۰۰۰ نفر بوده است. اما در پایان سده، شمار جمعیت ایران به ۶۹ میلیون نفر افزایش یافت. جمعیت ایلات و عشایر به کمتر از ۳ درصد رسید و بخش شهری آن به بیش از ۶۶ درصد افزایش یافت و تهران به کلان شهری با جمعیتی بیش از ۶/۵ میلیون نفر تبدیل شد. نرخ امید به زندگی به ۷۰ سال رسید و درصد مرگ و میر نوزادان به ۲۸ نفر در هر هزار نفر کاهش یافت. میزان باسوادان کشور در ابتدای سده حدود ۵ درصد بود، اما پایان سده، نرخ باسوادی به ۸۴ درصد رسید." این اظهارنظر، آن هم از شخصی که اتفاقا دل خوشی از انقلاب اسلامی هم ندارد، تنها یک نمونهی کوچک از خدمتی است که انقلاب اسلامی به این کشور کرده است. جواب نامهی نمایندگان مجلس ششم را نیز، رابرت فورد، آخرین سفیر واشنگتن در دمشق ساعتی پس از شلیک موشکهای سپاه به مقرهای داعش، در گفتوگو با روزنامهی سعودی الشرقالاوسط تصریح کرد: "آمریکاییها بزودی خواهند فهمید که توان نظامی ایستادن مقابل ایران را ندارند. جمهوری اسلامی آمریکاییها را مجبور خواهد کرد که از سوریه عقبنشینی کنند؛ همانگونه که از بیروت در سال ۱۹۸۳ و از عراق در سالهای اخیر عقبنشینی کردند... ترامپ نمیداند که بازی تمام شده است و بسیار دیر کرده است." باری، اشتباه همهی آن نامهنگاریها و نویسندگان آن، در همین نکته نهفته بوده و هست که چشم خود را بر روی پیشرفتهای متنابه ایران بعد از انقلاب اسلامی بسته بودند یا شاید هم، دوست داشتند که ببندند.
ابرت فورد، آخرین سفیر واشنگتن در دمشق ساعتی پس از شلیک موشکهای سپاه به مقرهای داعش، در گفتوگو با روزنامهی سعودی الشرقالاوسط تصریح کرد:
"آمریکاییها بزودی خواهند فهمید که توان نظامی ایستادن مقابل ایران را ندارند. جمهوری اسلامی آمریکاییها را مجبور خواهد کرد که از سوریه عقبنشینی کنند؛ همانگونه که از بیروت در سال ۱۹۸۳ و از عراق در سالهای اخیر عقبنشینی کردند... ترامپ نمیداند که بازی تمام شده است و بسیار دیر کرده است." باری، اشتباه همهی آن نامهنگاریها و نویسندگان آن، در همین نکته نهفته بوده و هست که چشم خود را بر روی پیشرفتهای متنابه ایران بعد از انقلاب اسلامی بسته بودند یا شاید هم، دوست داشتند که ببندند.