eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
954 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
917 ویدیو
4 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
آورده ای دوباره بدهکارمان کنی فکری به حال غمزده و زارمان کنی اینجور که دوباره به ما راه می دهی اصلا بعید نیست طلبکارمـان کنی با اینکه ما به دست تو پرونده داشتیم یک دم نخواستی تو خدا، خارمان کنی تو مهربان ترینی و اصلا نمی شود با آتشِ جهنمت، آزارمـان کنی ما را زمین زده است گناهان بی شمار باید که فکرِ این دل بیمارمان کنی من آمدم دوباره رفیقت شوم خدا لطفی اگر کنی تو و بیدارمان کنی این چشمها که بوی شهادت نمی دهد تا با شهید کـرب و بلا یارمان کنی با گریه های فاطمه ات گریه می کنیم تا روضه خوان روضه ی دیوارمان کنی آتش گرفته ایم در این اضطراب تا پهلو شکسته از تب مسمارمان کنی : سحر هجدهم و مادر هجده ساله آتش و هیزم و مسمار و در و آلاله ناله ی فضه بیا در همه عـالـم پیچید محسنم رفت، تنم سوخت میان شعله صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
عبد گمراهم و از راه خطا می‌ترسم رو نگردان ز من اصلا به خدا می‌ترسم نکند رو بزنم باز محلـم ندهی نکند من بشوم حبسِ دعا، می‌ترسم علنی پیش نگاه تو گنه‌ها کردم رفته از این دل آلوده حیا می‌ترسم شب قدر است به من قول بده رحم کنی بیشتر از همه از روز جزا می‎ترسم به زمین مانده کلام شهدا ای مردم به زمین مانده کلام شهدا می‎ترسم وای اگر از علی و فاطمه دورم سازند دور باشم من از این خوان عطا می‎ترسم ای رضا جان به بزرگی تو دلخوش کردم در شب اول قبرم تو بیا می‎ترسم نروم پیش حسین بن علی می‌میرم زنده باشم نروم کرب وبلا می‌ترسم گفت زینب که پدر از سر شب بیداری نرو امشب سوی مسجد به خدا می‎ترسم : هر کس دعـایی میکند من هـم فقط یـک حـرف دارم، بارالها این با ذکر دم بگیرم پـای پیـاده از تـا را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ایام ضربت خوردن علیه السلام را محضر امام زمان (عج) و شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم. .
⚫️ پیام تسلیت فرمانده معظم کل قوا درپی شهادت جمعی از پرسنل نیروی دریایی ارتش بسم الله الرحمن الرحیم امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران حادثه‌ی دردناک شناور کنارک که به شهادت جمعی از دریادلان نیروی دریائی ارتش انجامیده برای اینجانب بسیار تلخ و تاسف آور است. گرچه کارکنان زحمتکش که در هنگام خدمتی دشوار و با افتخار جان باخته‌اند از پاداش و ثواب الهی برخوردارند ان‌شاءالله، ولی غم از دست دادن عزیزان برای خانواده‌های آنان و خسارت فقدان جوانان صمیمیِ پرتلاش برای نیرو بسی بزرگ و سنگین است. این‌جانب به آن خانواده‌های داغدار تسلیت عرض میکنم و صبر و تسلای آنان و شفای آسیب‌دیدگان را از خداوند مسألت مینمایم و از مسئولان ذیربط میخواهم که ابعاد این حادثه را به درستی روشن کرده، ضمن شناسائی مقصران احتمالی، تدابیر لازم برای عدم تکرار چنین پیشامدهای خسارتبار و تلخ را اتخاذ نمایند. سید علی خامنه‌ای ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
👌 چند نکته در مورد «قسم خوردن»: 🗣 قسم بر انجام کار حرام و مکروه، باطل است و تکلیفی ایجاد نمی‌کند. و همچنین است قسم بر ترک کار مستحب یا واجب. 🗣 قسم دروغ از گناهان بزرگ است ولی کفّاره ندارد. 🗣 قسم شرعی: اگر کسی به یکی از نام‌های خاصّ خدا (مثل: الله، خالق، رحمان و...) قسم بخورد که کار مطلوبی را انجام، یا کار نامطلوبی را ترک کند، باید به این قسم پایبند باشد، و چنانچه آن را بشکند باید کفاره بدهد. بنابراین آنچه که کفّاره دارد، عمل نکردن به قسم شرعی است نه قسم دروغ. 🗣 قسم به اسم مبارک معصومین، به قرآن، به جان عزیزان، به ناموس، به اماکن مقدس و مساجد، به نعمت‌های خدا مثل نان و... تکلیفی به گردن انسان نمی‌آورد. 🗣 قسم راست مکروه است، و قسم دروغ، حرام، و از گناهان بزرگ است. 🗣 قسم از روی اکراه و اجبار محقّق نمی‌شود هر چند به نام خاصّ خداوند قسم بخورد. 🗣 برای حفظ و نجات جان خود یا دیگران می‌توان قسم دروغ خورد، و گناه ندارد.
عبدی که بود پست و هوسرانتر از همه برگشته سر به زیر و پشیمانتر از همه از خود فرار کرده غلام فراری ات سوی تو بازگشته گریزان تر از همه یا که مرا مقابل این خوبها بزن یا که مرا ببخش نمایان تر از همه از روی جهل حال خوشی را که داشتم بر معصیت فروختم ارزان تر از همه وقتی سلاح اشک مرا غفلتم گرفت ماندم میان معرکه حیران تر از همه غیر از تو ای کریم کسی میخرد مگر؟ آنرا که بی بها شد و ویران تر از همه من نومید نیستم از لطف و رحمتت هستم اگر چه بی سروسامان تر از همه خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق بر نوکـران آسان تر از همه دلبسته ام به لطف کریمان در این میان بر رحمت فراوان تر از همه : چشمها را در که دریا میکنیم در دلِ خود یک خیابان، تا حرم وا میکنیم بعد هم با اذنِ ، یادِ لبهایِ ما به استقبالِ بر پا میکنیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير...
✍️ علیه السلام می‌فرمایند: صبر و انتظار فرج چقدر خوب است! آیا نشنیدید که خدا در قرآن می‌فرماید: شما در انتظار باشید من هم در انتظار خواهم بود! پس بردبار باشید زیرا فرج، بعد از نومیدی خواهد رسید. کسانی که پیش از شما بودند از شما بردبارتر بودند. 📚 جلد ۲ صفحه ۳۵۷
آماده برگزاری احیاء شب ۲۱ ماه رمضان آستان مقدس امام زاده حسین(علیه السلام )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درد دلهام برای تو حسین بسیار است بسته ام بار سفر چشم به راهم یار است خوشی عمر مرا بود به نه سال فقط بعدِ زهرا علی از دست فلک بیزار است ابن ملجم به خیالش که مرا کُشت ولی قاتل اصلی من ضرب در و مسمار است حسن از کوچه چه دیدست که لکنت دارد که هنوزم که هنوز است دلش بیمار است به ابالفضل سپردم که کنارت باشد او گرفتار تو و در همه جا غمخوار است بیشتر از همه دلواپس زینب هستم که به هر شهر اسیرِ سرِ هر بازار است زیور آلات به همراه مبر کرب و بلا اُلفت مردم کوفه به طلا بسیار است : دمِ آخر به حُسینت چه وَصیت کردی؟ گفتی با گـریه: فـدای بدنِ پَرپَر تو ماجرا چیست که اینگونه به من میگویی دخترم چشمِ طمع هست برآن معجرِ تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت مظلومانه ی مولای متقیان، قرآن ناطق، امیرالمؤمنین حضرت (علیه السلام) تسلیت باد.
جاده ی وصل علی و فاطمه هموار بود لحظه ی پرواز روح حیدر کرّار بود رنگ خون شد دستمال زرد بر پیشانی اش یعنی این که جوشش زخم سرش بسیار بود گوشه ی خانه به سر قرآن گرفته زینبش بر لبش امّن یجیب و ذکر استغفار بود چند باری از سر شب تا سحر از حال رفت گوییا آماده ی رفتن به سوی یار بود بعد زهرا روز خوش هرگز ندیده مرتضی در گلویش استخوان و بین چشمش خار بود! یک نگاهش بر حسین و زینب و عبّاس بود یک نگاه دیگرش هم بر در و دیوار بود غصّه ی خانه نشینی و غم سی ساله اش پیش چشمش می گذشت و غرق این افکار بود ماجرای کوچه و روی کبود فاطمه مثل یک دیوار خانه بر سرش آوار بود آن چه که شیر خدا را بر زمین انداخته ضربه ی تیغ عدو نه... تیزی مسمار بود ... آمد استقبال او با شاخه ی گل، همسرش روی دستش غنچه ی شش ماهه ی خون بار بود