eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
1.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
برای کرب و بلا التماس باید کرد چو عطر سیب، تأسّی به یاس باید کرد اگر هزار پسر هم به شیعیان بدهند فقط ز اسم علی اقتباس باید کرد چقدر نام علی بر امام، می آید به این دلیل ز سلطان، سپاس باید کرد شبیهِ شِبه پیمبر، برادرِ او را فقط به شاهِ ولایت قیاس باید کرد در امتدادِ مناجاتِ‌ کشتۀ گودال به قامت پسرش، این لباس باید کرد خدا بدون دعا، اعتنا به کس نکند و بی سلاحِ دعایش، هَراس باید کرد دلم به نالۀ اهل سحر گرفتار است میان همهمه، ترک تماس باید کرد امام را نشناسیم، بی سحرهایش که ارزشِ دلِ دریاست از گوهرهایش نـوکــر نــوشـت: ای دلربا بیا که قدومت مبارک است میلاد توست شأن نزول تبارک است تا زین العابدین به دو عالم امام ماست دنیا و آخرت ز ولایش به کام ماست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ولادت با سعادت چهارمین نور سپهر ولایت و امامت حضرت امام سجاد (ع) مبارک باد.
درمانده ام به پاي شكسته توان ببخش وقت دعاشده، به من از نو زبان ببخش لالم، صداي من به تو گويا نمي رسد غير از تـو را صدا زده ام، مهربان ببخش فطـرس براي خيمه سبزت شفا بده بر بال زخم خورده من آسمان ببخش خیلی بدم، مرا تو حسين بن روح كن اين مرده را به يک نفس خويش، جان ببخش حـال و هـواي مسجد سهله سرم زده بر من دعاي ندبه در آن آستان ببخش أين الـحسين، سينه ی من غرق آه شد شد صحبت از يزيد و لب و خيزران ببخش نــوكـــر نـوشـــت: عالم به عشق روی تو بیدار میشود هـر روز عا‌شقان تو بسیار میشود وقتی سلام میدهـمت در نگاہ من تصویر ڪربلای تو تڪرار میشود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
چقدر اشک بریزم ز جـدایی آقا من دلم تنگ شده تنگ، کجایی آقا همه دارند به تنهایی من میخندند به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو کاش میخورد دلـم با تو هـوایی آقا بیشتر از همه دنبال مـن و کار منی من کی ام دربدِر بی سر و پایی آقا به خدا معترفم نوکـر بد یعنی من آمدم بر درت ای شاه، گـدایی، آقا تو فقط ناز بکش، اخم کنی میمیرم یار و غمخـوار منِ زار شمـایی آقا امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین من ندارم بخدا خـرده حیـایـی آقا مادرت واسطه باشد همه را می بخشند قبل آنکه ببری کــرب و بلایی آقا نــوكـــر نـوشـــت: سالها می شود از خویش سؤالی دارم من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو؟ تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
وقتی برای مادر ما گریه می کنید با درد و آه و شرم و حیا گریه می کنید آری درست مثل خجالت کشیدنِ چشمانِ مجتبی بخدا گریه می کنید کی دیده اشکِ مادرِ خود را به کوچه ها این قصه را ندیده چرا گریه می کنید مسمار را شنیده، ولیکن ندیده اید اما چه خوب داغ مرا گریه می کنید زیبا برای مادر ما ضجّه می زنید خیلی شبیه با شهدا گریه می کنید با این حساب مرهم غمهای ما شوید گویی کنار گریه می کنید یک لحظه غافل از غم یاران نمانده ایم با اینکه با هـراس، بما گریه می کنید عمری به سوگِ ماه مدینه نشسته اید عمری برای کرب و بلا گریه می کنید آخر، زمـانِ روز فـرج می رسد ز راه از بس شما به سوز و دعا گریه می کنید : نام که میشنوم روضه ها همان روزِ ی_باریکُ_مادریست که تکیه داده است به این شانه ها ولی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد درد و غمهایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گـریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من که دیدم غربتت اما دلـم مضطر نشد خوب کن بدحالی ام، رو برنگردان از گدا غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد تو بیا کرب و بلایی کن مرا آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد : ڪسی ڪه خوب ره و رسم نوڪری بلدسٺ مـرام فـاطـمـی و عشق حـیدری بلدسٺ گـدای اول صبحیم و حضـرٺ ارباب طلب نڪرده خودش ذره پروری بلدسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غمـها شدم روز و شب را طی کنم با معصیتهای زیاد گریه کرد آقا برایم چون که بی تقوا شدم با تمام بی وفایی ها مرا رسوا نکرد در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم تا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسید زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم دیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم آرزو دارم کنار علقمه من ببینم میهمان سفره ی سقا شدم صحن عباس و حسین اصلا بهشت نوکر است قطـره بودم در حـریم کـربلا دریا شدم : هر چند گناه رو سیاهم کرده است در زندگی و عمر تباهم کرده است بگذار همانگونه که خواهی بشوم گویم که امام من نگاهم کرده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گـداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت کـریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کـربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است که دم آخر به غیر قاتل مـادر بقیه را بخشید : به لطف حق شده ام گریه کن برای حسن دمـی فـدای حسینم، دمـی فـدای حسن یقین کنید که روزی به چشم خواهم دید پیاده می روم آخـر به کــربلای حسن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
روضه خوان روضه بخوان از حسنم جگرش گرچه به زهــر آغشته پسرم غیرتـی و مـادری است داغ کــوچه حـسنـم را کشته صورت من که از آن کوچه ی تنگ تا دم مـرگ فقط نیلـی مـاند توی ذهن حســن مـظلـومـم تا ابد خاطره ی سیلـی ماند حسنـم هیچ نرفت از یادش آتش و دود چه غوغا می کرد در کـه افتـاد روی پـهـلـویـم محسنم داشت تقلّا می کرد : تا لطف حسن هسٺ گدايی عشق اسٺ دور و بر شـــاه، بی نوايی عشق اسٺ خـاڪ حـرمــــش به ڪيمـيا مـیــارزد اصلا همه چيز، مجتبـائى عشق اسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)