تیهان انقلاب
ارزش ها و آداب معاشرت با مردم (اخلاقى، اجتماعى، تربيتى): به فرزندش امام حسن عليه السّلام فرمود: پسرم
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح#حکمت38 (3)
🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت
3⃣ سرفصل سوم در بحث عقلانیت ، آفتهای عقل و عقلانیت است که در نهج البلاغه مواردی از آن بیان شده است که عرض می کنیم:
🔹 ۱. هوای نفس که آفت عقل است. (حکمت ۲۱۱)
🔹 ۲. آرزوهای بیهوده که عقل انسان را به سهو مبتلا می کند. (خطبه ۸۶)
🔹 ۳. خواب رفتن عقل به واسطه توجه به دنیا.(خطبه ۲۲۴)
🔹 ۴. شُرب خمر است که فلسفه تشریع حرمت شرب خمر، نجات عقل و حفظ عقل از این آفت بیان شده است. (حکمت ۲۵۲)
🔹 ۵. فقر مایه دهشت و وحشت عقل است. (حکمت ۳۱۹)
🔹 ۶. عشق به دنیا که باعث می شود پرده عقل توسط شهوات پاره بشود.( خطبه ۱۰۹)
🔹 ۷. عُجب و خودپسندی است. (حکمت ۲۱۲)
🔹 ۸. مزاح بیجا و زیادی که عامل کاهش عقل نامیده شده است.( حکمت ۴۵۰)
🔹 ۹. برق طمع ها که عامل زمین خوردن عقل ها شمرده شده است. (حکمت ۲۱۹)
🔹 ۱۰. استبداد به رأی و نظر شخصی که عامل هلاکت انسان معرفی شده است. (حکمت ۱۶۱)
#تیهان
#حکمت۳۸
#عقل
https://eitaa.com/ebne_taihan
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
تیهان انقلاب
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح#حکمت38 (3) 🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹 شرح#حکمت38 (4)
🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت/محدودیت های عقل
4⃣ سرفصل آخر هم که خیلی کوتاه عرض می کنم محدودیت های عقل است.
🔻عقل انسان به همه حقایق هم نمیتواند دست پیدا کند.
آن حقیقتی که انسان، ولو عاقل ترین انسانها با عقلشان نمیتوانند به آن پی ببرند ، ذات مقدّس الهی و صفات ذاتی خدا مثل عظمت است، که در :
🔹خطبه ۹۱
🔹نامه ۵۲
🔹خطبه ۱۶۰
🔹خطبه ۱۵۵
🔹خطبه ۴۹
🔹خطبه ۱۶۵
🔹خطبه ۹۱
بیان شده است؛ که در مقابلش برای شناخت خدا ، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: توجّه و تفکّر در صنعت خدا -آنچه که خدا در آسمان ها و زمین خلق کرده است - عقل ها را به معرفت خدا می رساند که این حقیقت در :
🔹خطبه ۱۸۶
🔹خطبه ۱۸۲
🔹خطبه ۱۹۵
نهج البلاغه آمده است.
🔻یک نکته ویژه و استثنایی ، تک و منحصر به فردی هم در نهج البلاغه هست که میتواند برای اهلش خیلی عامل رشد باشد و آن عبارت است از اینکه امیرالمؤمنین (علیه الاسلام) در خطبه ۲۲۲ درباره عبادالله، بندگان خالص و مخلَص خدا می فرماید خدا در درون عقل آنها با آنها تکلّم میکند و سخن میگوید.
#تیهان
#حکمت۳۸
https://eitaa.com/ebne_taihan
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
تیهان انقلاب
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹 شرح#حکمت38 (4) 🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلان
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹 شرح#حکمت38 ( 5 )
🔷 حماقت ونشانه های آن
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ می فرمایند: « أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ یعنی بزرگترین فقر حماقت است.
🔰 پیرامون حماقت دو نشانه و یک توصیه در نهج البلاغه داریم.
🔸نشانه های حماقت:
1⃣ اما نشانه اول این است که کسی عیبی در مردم ببیند و آن را زشت بشمارد ولی به همان عیب در وجود خودش راضی باشد.
🔻حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: «وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ » ؛ و کسی که در عیوب مردم دقّت کند و آن عیوب را در مردم زشت بشناسد وسپس همان عیب را برای خودش راضی بشود، پس چنین کسی حقیقتاً احمق است.
2⃣ نشانه دوّم این است که احمق قبل از اینکه بیاندیشد، سخن می گوید.
🔻در حکمتهای ۴۰ و ۴۱ با دو عبارت تقریباً متفاوت، حضرت این حقیقت را بیان فرمودند.
🔻در حکمت ۴۰ فرمودند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلب او حرکت می کند ، « وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ اما قلب و عقل انسان احمق تابع زبانش هستند.
🔻در حکمت ۴۱ هم فرمودند: « قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ» ؛ قلب انسان احمق در دهان اوست در حالی که « وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ » ؛ زبان انسان عاقل در قلب اوست.
🔻 بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ می فرمایند: « يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ» ؛ پسرم بپرهیز از همراهی و دوستی با احمق ، چرا؟ « فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ بخاطر اینکه احمق میخواهد به تو نفع برساند اما ضرر می رساند.
🔻 بنابراین بزرگترین فقر نداشتن عقل درست و حسابی در عمل است.
#تیهان
#حکمت۳۸
#قسمت۵
https://eitaa.com/ebne_taihan
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
ارزش ها و آداب معاشرت با مردم (اخلاقى، اجتماعى، تربيتى):
به فرزندش امام حسن عليه السّلام فرمود: پسرم چهار چيز از من ياد گير (در خوبى ها)، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آنها عمل مى كنى زيان نبينى:
الف- خوبى ها:
1- همانا ارزشمندترين بى نيازى عقل است، 2- و بزرگ ترين فقر بى خردى است، 3- و ترسناك ترين تنهايى خودپسندى است. 4- و گرامى ترين ارزش خانوادگى، اخلاق نيكوست.
#تیهان
#حکمت۳۸
#هشت_گنج
https://eitaa.com/ebne_taihan
فرمودند:
«عمل مستحب انسان را به خدا نزدیک نمیگرداند، اگر به واجب زیان رساند.»
#حکمت۳۹
#تیهان
https://eitaa.com/ebne_taihan
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹 شرح#حکمت39
🔷 جایگاه واجبات و مستحبّات
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۹ نهج البلاغه می فرمایند: « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ» ؛ در انجام مستحبّاتی که به واجبات ضرر برساند، هیچ قربت و نزدیکی به خدا نیست.
🔻 می دانیم که در عبادات ، اعمّ از مستحب یا واجب، انجام دهنده عبادت باید قصد قربت بکند، یعنی نیت قربت الی اللّه و نزدیک شدن به خدا داشته باشد؛
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند که اساساً مستحبّی که انجام دادنش باعث ضرر خوردن به واجب می شود، مایه قربت و نزدیکی به خدا نیست.
🔻 خوب اگر چنین اتفاقی افتاد چه کنیم؟ یعنی ما مستحبی را انجام می دادیم اما ضرر به واجب می رساند؟
🔻حضرت در حکمت ۲۷۹ پاسخ این سوال را اینگونه می دهند: « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ» ؛ اگر مستحبات به واجبات ضرر رساند «فَارْفُضُوهَا» آن مستحبات را ترک کنید.
بعد در حکمت ۳۱۲ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) یک قاعده کلّی در حوزه روحی و روانی نسبت به مستحبات بیان می کنند . می فرمایند: « إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً » ؛ دلها گاهی وقتها نسبت به مستحبات روی خوش نشان می دهند و گاهی وقتها بی میلی نشان می دهند، « فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ» فقط آن موقعی که دلتان آمادگی دارد و اقبال نشان می دهد و میل نشان می دهد، مستحبات را بر آن تحمیل کنید، اما « وَ إِذَا أَدْبَرَتْ» وقتی دلتان بی میلی نشان می دهد و پس می زند « فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ» ؛ درباره دلهایتان به همان واجبات اکتفا کنید.
🔻از این سه حکمت یعنی حکمت ۳۹ ،۲۷۹ و ۳۱۲ چند نتیجه به دست می آید:
1⃣ قلبهای انسانها معیار هستند برای اینکه کِی به سمت مستحبات برود و کی به سمت مستحبات نرود.
2⃣ درباره واجبات هیچ شرطی نداریم که قلب خوشش بیاید یا نیاید. واجبات را باید سر وقتش انجام داد ولو قلب هیچ میلی نداشته باشد.
3⃣ مستحبات مادامی که به واجبات ضرر نمی زنند و دلها هم به آن میل دارند انجام دادنش خیلی خوب است.
4⃣ اگر مستحبی به واجبی ضرر زد اساساً نمی شود با آن مستحب نیت قربة الی الله کرد، چون دارد یک واجبی را ضرر میزند و باعث ترک یک واجبی می شود، که ترک آن واجب حرام است و با حرام نمی شود قربة الی الله نیت کرد. در اینجور موارد مستحب را باید ترک کرد.
#حکمت۳۹
https://eitaa.com/ebne_taihan
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
تیهان انقلاب
فرمودند: «عمل مستحب انسان را به خدا نزدیک نمیگرداند، اگر به واجب زیان رساند.» #حکمت۳۹ #تیهان http
امام فرمودند:
«زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.»
#تیهان
#حکمت۴۰
https://eitaa.com/ebne_taihan
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح#حکمت40و41
🔷 راه شناخت عاقل و احمق
🔰 حکمت های ۴۰ و ۴۱ نهج البلاغه در صدد بیان یک واقعیت با دو عبارت هستند.
🔻 در حکمت ۴۰ حضرت می فرمایند :«لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الاَْحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ زبان عاقل پشت سر و تابع قلبش است ، اما قلب احمق پشت سر و تابع زبانش است.
🔻در حکمت ۴۱ می فرمایند : « قَلْبُ الاَْحْمَقِ فِی فِیهِ، وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِی قَلْبِهِ» ؛ قلب انسان احمق در دهانش است ، اما زبان انسان عاقل در قلبش.
هر دو عبارت به یک معناست ؛ یعنی انسان عاقل از ابتدا می اندیشد، بعد با دستور عقل سخن می گوید. اما انسان احمق ابتدا سخن می گوید بعد فکرش درگیر می شود که چگونه خطاهای کلامش را جبران کند.
بنابراین انسان عاقل و احمق یکی از تفاوت هایشان در نوع سخن گفتن و نسبت زبانشان با عقلشان است. جهت این حسّاسیت این است که حضرت در حکمت ۶۰ می فرمایند : « اللِّسَانُ سَبُعٌ » ؛ زبان یک حیوان درّنده است، « إِنْ خُلِّیَ عَنْهُ عَقَرَ » ؛ اگر رهایش کنی و تربیت و کنترلش نکنی همه را می گزد. بنابراین انسان عاقل دائماً به پیامد سخن هایش تأمل می کند. لذا کمتر سخن می گوید، اما خوب و درست سخن می گوید.
🔻در حکمت ۳۸۱ می خوانیم : « الْكَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ » ؛ مادامی که سخن نگفته ای مهار سخن در دست خود توست ، امّا « فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ » امّا به محض اینکه آنچه در ذهن داری به زبان آوردی، «صِرْتَ وَثَاقِهِ» ؛ تو در گرو سخنی هستی که گفتی.
« فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ » ؛ پس همچنان که طلا و مال و پولت را حفاظت می کنی، زبانت را هم نگهداری کن. «فَرُبَّ كَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً وَجَلَبَتْ نِقْمَةً»؛ چه بسا سخنی که نعمتی را از دست انسان می گیرد و نِقمت و عذابی را به سمت انسان جلب می کند.
🔻 با این نگاه مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه بند چهارم، توصیه هایی نسبت به زبان دارند.
می فرمایند : «مواظب باشید که اخلاق نیکو را در هم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدّل نسازید. زبان و دل را هماهنگ کنید ، انسان باید زبانش را حفظ کند، زیرا این زبان سرکش صاحب خود را به هلاکت می اندازد. به خدا سوگند من پرهیزکاری را ندیده ام که تقوا برایش سودمند باشد، مگر آنکه زبان خویش را حفظ کرده بود و همانا زبان مؤمن در پسِ قلب او و قلب منافق از پسِ زبان اوست، زیرا مؤمن هرگاه می خواهد سخن بگوید ،نخست می اندیشد، اگر نیک بود اظهار می دارد و چنانچه ناپسند بود پنهانش می کند، در حالیکه منافق آنچه بر زبانش آمد می گوید و نمی داند چه به سود او و چه حرفی به ضرر اوست.
#حکمت۴۰
#تیهان
https://eitaa.com/ebne_taihan
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
تیهان انقلاب
امام فرمودند: «زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.» #تیهان #حکمت۴۰ https:/
و به يكى از يارانش كه بيمار بود فرمود:
خدا آنچه را كه از آن شكايت دارى (بيمارى) موجب كاستن گناهانت قرار داد، در بيمارى پاداشى نيست امّا گناهان را از بين مى برد، و آنها را چونان برگ پاييزى مى ريزد، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و كردار با دست ها و قدم هاست، و خداى سبحان به خاطر نيّت راست، و درون پاك، هر كس از بندگانش را كه بخواهد وارد بهشت خواهد كرد.
#حکمت۴۳
#تیهان
https://eitaa.com/ebne_taihan
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹 شرح#حکمت42 ( 1 )
🔹بیماری و پاک شدن گناهان
💠 مولا علی (علیه السلام) وقتی به عیادت یکی از یاران بیمارشان تشریف بردند، فرمودند : «خدا آنچه را که از آن شکایت داری، موجب کاستن گناهانت قرار داد؛
همانا در بيمارى پاداشى نيست امّا گناهان را از بين مى برد و آنها را چونان برگ پاييزى مى ريزد و همانا پاداش در گفتار به زبان و كردار با دست ها و قدم هاست و خداى سبحان به خاطر نيّت راست و درون پاك، هر كس از بندگانش را كه بخواهد وارد بهشت خواهد كرد.»
🔻در شرح این حکمت، دونکته بسیار اساسی و جالب از نهج البلاغه است:
یکی مسألهٔ شکوه و شکایت است و دوّم تأثیر نیت در اجر بردن.
ابتدا مسأله دوم که کوتاه است را عرض می کنم و سپس به موضوع شِکوه و شکایت در نهج البلاغه شریف می پردازم.
🔻حضرت در انتهای حکمت ۴۲ می فرمایند :«و خداوند سبحان به خاطر نيّت راست و درون پاک، هر كس را بخواهد پاداش می دهد.» درست است که قاعده اولیه این است که در بیماری اجری نیست و اجر دائرمدار عمل است، اما خداوند متعال از روی لطف گاهی به نیت هایِ افراد اجر عمل می دهد .
🔻 نمونهٔ آن خطبه ۱۲ نهج البلاغه است.
در خطبه دوازدهم می خوانیم : ﴿بعد از اتمام جنگ جمل که با اقتدار کامل امیرالمؤمنین و لشکرشان به نفع سپاه اسلام و با شکست طلحه و زبیر و شورشیان جمل پایان یافت، یکی از یاران امام خدمت ایشان عرض کرد: دوست داشتم برادرم هم با ما بود و می دید که چگونه خدا شما را بر دشمنانتان پیروز کرد.
امام علی (علیه السلام) پرسیدند: آیا فکر و دل برادرت باما بود؟ (یعنی با ما هم عقیده بود ؟ اگر مانعی وجود نداشت الان اینجا بود ؟)
گفت: آری!
امام علی (علیه السلام) فرمودند﴾ :« پس اوهم در این جنگ با ما شریک بود . بلکه با ما در این نبرد شریک اند آنهایی که حضور ندارند ، در صُلب پدران و رَحِم مادران می باشند، ولی با ما هم عقیده اند و به زودی متولد می شوند و دین و ایمان به وسیله آنان تقویت می گردد.»
پس من و شما هم که ۱۴۰۰ سال بعد از جمل به دنیا آمدیم و زندگی می کنیم چون نیت و قصد و عقیده مان با امیرالمؤمنین هماهنگ است، در ثواب جنگ جمل با همه مشقّت ها و ترس ها و شبهاتش شریکیم الحمدلله و این اثر نیّت مؤمن و تفضّل خداست .
#تیهان
#حکمت۴۲
https://eitaa.com/ebne_taihan
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
تیهان انقلاب
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹 شرح#حکمت42 ( 1 ) 🔹بیماری و پاک شدن گناهان 💠 مول
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح#حکمت42 (2)
🔹بیماری و پاک شدن گناهان
اما موضوع اول بحث شکوه و شکایت است، که یک موضوع محوری در حکمت ۴۲ است. بنده این موضوع را از نهج البلاغه محضر شما عزیزان تبیین می کنم .
اولاً معنای شکوه و شکایت در لغت یعنی گله ، شکوا یعنی بیماری ، گله ، درد و شکایت کردن. شکایت یعنی گله کردن ، نالیدن اظهار درد و ناراحتی کردن.
🔻یکی دیگر از مسائلی که پیرامون شکوا و شکایت در نهج البلاغه مطرح است، موضع شکواست . یعنی انسان شکایتش را نزد چه کسی ببرد و نزد چه کسی نبرد. اولین موضع شکوا خودِ خداوند متعال است؛ یعنی آنجایی که انسان شکایت های خودش را به درگاه خدا می برد .
در نهج البلاغه شریف موارد زیادی در این مورد داریم .
🔆 نکته اول توصیه امام علی (علیه السلام) در بندِ دهم نامه ۳۱ به مولا امام حسن (علیه السلام) است، که در آنجا درباره رابطه او با خدا می فرماید: «وَ شَکَوتَ إلَیهِ هُمومَک»؛ تو در مناجات با خدا، غصه ها و همّ و غم خودت را به درگاه خدا شکوه می کنی.
🔆 نکته دوم شکوه هایِ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به درگاه الهی است که در چند مورد عرض خواهم کرد.
ابتدا بند دوم از خطبه ۱۷ ، شکایت مولا علی (علیه السلام) به درگاه خدا از دست مدعیّان دروغین قضاوت است .
حضرت در بند دوم از خطبه ۱۷ می فرماید:
«به خدا شکایت می کنم از گروهی که جاهلانه زندگی می کنند و گمراه می میرند.» شکایت دوم حضرت از دست مردم زمانه خودشان است. در حکمت ۲۶۱ می فرماید اگر رعایا و مردم قبل از حکومت من از حیف و میل و ظلم و جور مسؤولین شان شکایت داشتند، امروز روزگار منِ علی به جایی رسیده است که به عنوان مسؤولِ جامعه از دست ظلم رعیتم شکایت به درگاه خدا دارم.
سوم به درگاه خدا از خشکسالی است. در بند سوم از خطبه ۱۴۳ می خوانیم: « اللّهُمَّ اِنّا خَرَجْنا اِلَيْكَ نَشْكُو اِلَيْكَ ما لايَخْفى عَلَيْكَ» ؛ خدایا ما از مناظرمان به بیابان، به سوی تو آمدیم تا از آنچه که بر تو مخفی نیست، به درگاهت شکوه کنیم. (یعنی خشکسالی و بی بارانی)
#تیهان
#حکمت۴۲
https://eitaa.com/ebne_taihan
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
تیهان انقلاب
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح#حکمت42 (2) 🔹بیماری و پاک شدن گناهان اما موضو
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح#حکمت42 (3)
🔹 بیماری و پاک شدن گناهان
🔻مورد بعدی شکایت از شرایط و اوضاع زمانه است . مولا علی (علیه السلام) در نامه ۱۵ در قالب مناجات به درگاه خدا اینگونه عرضه می دارد :
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ غَيْبَةَ نَبِيِّنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ تَشَتُّتَ أَهْوَائِنَا»؛ خدایا ما به تو شکایت می کنیم از فقدان پیامبر (صلوات الله علیه) و کثرت دشمنان و متشدّد بودن خواسته هایِ مردممان.
البته شکوه های مولا از دست خواص و عوام جامعه و دوست و دشمن فصل مفصلی از نهج البلاغه را تشکیل می دهد که در این مجال کوتاه فرصت بیان آن ها نیست .
نکته آخر در بحث شکایت به درگاه خدا
اثرِ شکوه مؤمن است. مولا علی (علیه السلام) در همین حکمت ۴۲ که موضوع بحث ماست اثر صحیح شکوه از درد و بیماری به درگاه خدا را ریزش گناهان و اثر نادرست و غیر واقعی را اجر بردن معرفی می کنند .
🔸 ۱. شکایت به درگاه خداوند🔻
از طرفی می فرمایند:
«جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ»؛
خدا این شکوه و شکایتی که از درد و بیماری دارید باعث ریزش گناهانت قرار داده است. بعد می فرمایند :
«فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ»
البته اینجور نیست که بیماری ثواب داشته باشه چون ثواب دائر مدار عمل است .
این بحث اول در بحث موضع شکوا که شکایت به خداست.
🔸 ۲. شکایت به مؤمن🔻
اما موضع دوم شکوا و شکایت ، شکایت به مومن است. از نگاه مولا علی (علیه السلام) اگر کسی دردش ، حاجتش ، مشکلش را به مؤمنی بگوید و شکوه بکند، گویا به خداوند رفته و به درگاه خدا شکایت می کند . شما در حکمت ۴۲۷ می خوانید، کسی که حاجتش را به مؤمنی شکوه کند گویا آن حاجت را به درگاه خدا برده و شکوه کرده است.
مصادیقی هم برای این شکوه به مؤمن هست که مصداق اصلیش در نهج البلاغه شکوه مردم به کارگزاران حکومت اسلامی است. در نهج البلاغه گله و شکوه مردم از مشکلات و ناراحتی هایشان به کارگزاران حکومت اسلامی، مصادیق متعددی دارد که به چند دسته تقسیمش کردند:
اول شکوه به امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عنوان رهبر جامعه از دست مسؤولین زیر دست. نمونه اش در نامه ۱۹ هست. حضرت در نامه به حاکم فارس نوشتند: « همانا دهقانان سرزمین تو از دست تو به خاطر غلظت و خشونت و قساوت و تحقیر مردم و سختگیری شکوه و شکایت به من کردند.»
#تیهان
#حکمت۴۲
https://eitaa.com/ebne_taihan
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯