✨هر جمعه در یکی از کوچه‌های محله بازی والیبال برگزار می‌کرد و در کنار ورزش درس‌های معنوی و اعتقادی را به بچه‌ها آموزش می‌داد، طوری که آن‌ها با شنیدن #اذان دست از بازی می‌کشیدند و برای #نماز آماده می‌شدند و همانجا #نماز جماعت به جا می‌آوردند. #شهید_ابراهیم_هادی #درس_اخلاق @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─

#کلام_فرمانده اگـــر از دسـت کـسی نـاراحت هستید دو رکـعت #نــماز بــخونید و بـــگویید: #خـــدایا! این بــنده تـو حـواسش نـــــبود مـن ازش گـذشتم تـو هـم بـگذر...🌹🍃 #شهید_حسن_باقری #درس_اخلاق @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─

#درس_اخلاق ⭕️دانشجویِ #شهید عبد‌الرضا راهدار(استان لرستان): برادر و خواهرم؛ حرف بزنید، راه بروید، بخورید و بیاشامید به خاطرِ خدا. قلم را روی کاغذ حرکت ندهید مگر به خاطر‌خدا. چشم‌ها را نبندید و نخوابید مگر به خاطرِ خدا.                ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈          @Ebrahim_navid_delha           ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈ #فوروارد_پست_صدقه_جاریه_است👆

🔊‍ #كليپ_صوتی 🎙🌸آيت الله #مجتهدی تهرانی (ره) موضوع : صبر در سختی ها 🔴 #پست_ویژه برای تمام برادران و خواهران #درس_اخلاق #صبر . @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆

#درس_اخلاق🙂🌷 ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته‌ است؟! عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازه‌ی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟! بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاری‌ها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمی‌رم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، می‌رم منزل دخترم. ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل." با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالی‌شان بدتر از خودش بود.ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده. 📚 برگرفته از کتابِ سلام بر ابراهیم۲ #شهیدانه/#شهيد_ابراهیم_هادی🌱

[🦋✨] #درس_اخلاق🙂🌷 #سلام_بر_ابراهیم✋ ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته‌ است؟! عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازه‌ی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟! بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاری‌ها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمی‌رم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، می‌رم منزل دخترم. ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل." با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالی‌شان بدتر از خودش بود.ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده. 📚 برگرفته از کتابِ سلام بر ابراهیم۲ #شهیدانه/#شهيد_ابراهیم_هادی🌱 به زودی قرعه کشی کتاب سلام بر ابراهیم رو داریم😉

• #درس_اخلاق🙂🌷 ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته‌ است؟! عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازه‌ی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟! بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاری‌ها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمی‌رم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، می‌رم منزل دخترم. ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل." با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالی‌شان بدتر از خودش بود.ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده. 📚 برگرفته از کتابِ سلام بر ابراهیم۲ #شهیدانه/#شهيد_ابراهیم_هادی🌱

#درس_اخلاق🙂🌷 #سلام_بر_ابراهیم✋ ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته‌ است؟! عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازه‌ی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟! بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاری‌ها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمی‌رم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، می‌رم منزل دخترم. ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل." با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالی‌شان بدتر از خودش بود.ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده. 📚 برگرفته از کتابِ سلام بر ابراهیم۲ #شهیدانه/#شهيد_ابراهیم_هادی🌱 به زودی قرعه کشی کتاب سلام بر ابراهیم رو داریم😉