• ࢪاوے‌یڪی‌ازدوستان‌‌شہید♡ میگفت:دࢪدوره‌ی‌آموزشےبسیج‌یك‌شب‌ ࢪسوݪ‌منوڪنارڪشید،اون‌موقع‌¹³‌سالش بود‌بم‌گفت‌؛آقامرتضےشماآدم‌خوبی‌هستید ومن‌بھ‌‌‌شمااعتماددارم:) یك‌چیزےمیخوام بگم‌وݪےازشمامیخوام‌به‌هیچڪس‌نگید!! حتےبه‌پدرومادرم🤭 من‌اول‌فڪرمیڪردم ڪارخطایۍ‌ڪردھ! گفتم‌خب‌بگو؛ گفت:آقامرتضےشماآدم‌پاك‌ومؤمنےهستید دعاتونم‌مستجاب‌میشھ🌱 دعاڪنیدمن شھیدبشم🙃 آقامرتضےگفت‌من‌اون‌لحظه چشام‌پُراز‌اشك‌شد‌رفتم‌پشت‌چادࢪهاوشرو؏ ڪردم‌به‌گࢪیه‌ڪردن! ڪه‌این‌بچھ‌‌تواین‌سن وساݪ‌چقدࢪازامثالِ‌ماسبقت‌گࢪفتھ ✋! #شهیدانھ/#شهیدرسول‌خلیلی

. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 🔰|فصل¹: بھ‌ࢪوایت‌پدرومادر . محسن‌وقتے‌میخواست‌ازدبستان‌به‌مقطع‌ࢪاهنمایی بره،درساݪ¹³⁸⁵واردمؤسسه‌ی‌شہیدڪاظمے نجف‌آباد‌شد این‌مؤسسہ‌‌ڪارهاےمختلف‌فرهنگے وتبلیغاتےانجام‌میداد اولین‌باردࢪاُردوےراهیان‌نورِ این‌مؤسسه‌شرڪت‌ڪرد وقتے‌بࢪگشت‌گفت؛ڪه میخوادواࢪدمؤسسه‌بشه اولش‌مخالفت‌ڪردم‌اما بعدازبررسےهایی‌ڪه‌ڪردم‌دیدم‌جاےخوبیھ🍃 همون‌‌اوایل‌‌اونهاجایی‌رواجارھ‌‌ڪرده‌بودن‌،طبقه‌ی بالاےخونه‌ی‌مانیم‌سازبود به‌کمك‌هم‌اونجارو ساختیم‌وڪامل‌ڪردیم‌محسن‌ودوستاش‌ فعالیتشون‌روبھ‌‌اونجاآووردن! مادࢪش‌هم‌براشون غذادرست‌میڪرد،مدتےبعدمحسن‌واࢪد، اردوهاےجهادےمؤسسه‌شد🦋 زمانی‌ڪه‌اون به‌این‌اࢪدوهامیࢪفت،دوستاش‌میگفتن‌ دورافتاده‌تࢪین‌مناطق‌محࢪومےڪه‌حتےباماشین امڪان‌ترددبه‌آن‌هامیّسرنبودروانتخاب‌میڪرد وباعشق‌دࢪاین‌مناطق‌خدمت‌میڪرد 🙃 زمانےڪه‌میخواست‌انتخاب‌ࢪشتھ‌‌ڪنه،رشته‌ی برق‌روانتخاب‌ڪرد ࢪشته‌ےتکنولوژےڪنترل دردانشگاه‌علمےڪاربردےعلویچه .! بایڪےازدوستاش‌ڪارت‌ویزیتےبانامِ‌‌‌صاعقھ چاپ‌ڪردھ‌‌‌بودوڪاࢪهاےخدماتے‌بࢪق روانجام‌میداد ⚡️ بعدازگرفتن‌فوقِ‌دیپلم،تحصیل‌روادامھ‌نداد وتصمیم‌گࢪفت‌بھ‌‌سربازے‌برھ . . .🚶🏿‍♂ ¦⇠#ادامه‌دار‌د ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f

درهرمرحلھ‌‌ای‌ازگناه‌هستے سریع‌توقف‌ڪن 🖐🏻 مبادافڪࢪڪنےآب‌ازسرت‌گذشتھ‌‌! مباداازرحمت‌خداناامیدبشے شیطان‌میخوادبہت‌القاڪنه‌ڪه، آب‌ازسࢪت‌گذشتھ‌‌وتوبھ‌‌‌فایدہ‌ندارھ! مبادافریب‌شیطانوبخوریا !! خـدابسیاࢪ‌توبه‌پذیࢪومہربونھ‌🤗 [ نبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ] 🦋به‌بنده‌هام‌‌خبࢪبدھ‌‌ڪه‌یقیناًمن بسیاࢪآمرزندھ‌‌ومہربانم ♥️✨ •سوࢪھ‌‌حجرآيھ⁴⁹‌‌• #تلنگر/#ترك‌گناه

سلام‌میدهم‌ازبامِ‌‌خانه‌،سمت‌حرم ببخش‌نوڪرتان‌را،بضاعتش‌این‌است. السلام‌علیك‌یااباعبدلله🖐♥️

❥⇣،رڪوعت‌حلقہ‌انفاق‌ࢪا درگوشِ‌عالم‌ڪرد🌱 ڪدامین‌شاھ‌‌‌‌اینگونھ‌ , ڪرامت‌ڪࢪده‌مِسڪین‌ږا . . . #یکشنبه‌های‌علوی

عزیزےمےگفت: هࢪوقت‌احساس‌ڪردید از‌امام‌زمان(عج)دوࢪشدیدو دلتون‌واسہ‌آقاتنگ‌نیست ... این‌دعاےڪوچیڪ‌رو‌بخونید بِخُصوص‌توۍ‌ِقنوت‌هاتون↶ [لَـیِّـن‌ْقَلبےلِوَلےِّأمرِڪ] یعنے‌⇇خداجون دِݪموواسہ‌امامم‌نَرم‌ڪُن...(:♥️ #مهدویت

ال‍ٰهےعاشِقِ‌ڪَسےبِشےڪه‌عِشقِش‌ بچہ‌‌هاےِحِیدَروزَهࢪاستـ (: 💓💓 #مخاطب‌خاص

. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 🔰|فصل¹: بھ‌ࢪوایت‌پدرومادر . قبل‌ازاون‌ازمن‌خواست‌سرقبࢪِعموےشہیدم‌بریم! وقتےرفتیم،بالاےمزارنگاهےبه‌من‌ڪردوگفت؛نظࢪِ شمادرموࢪدازدواجِ‌من‌چیھ؟! گفتم:الان‌زودھ! حالاڪسےروهم‌دࢪنظردارے؟ گفت:یڪےرو تودانشگاھ‌دیدم! گفتم:فعلاًبࢪوسربازےهروقت برگشتےوموقعیتت‌مشخص‌شد،باتجربه‌ی‌بیشتر ان‌شاءالله‌زندگیتوشࢪو؏‌ڪن🦋. حࢪفی‌نزد! براےرفتن‌بھ‌‌سربازےدرحالےڪه‌میتونست به‌سپاہ‌نجف‌آبادبرھ‌، ارتش‌روانتخاب‌ڪرد آموزشے‌رودراࢪدبیݪ‌گذࢪوند وبعدهم‌افتاد‌دزفوݪ بعدازشہادتش‌یك‌نفࢪاومدوگفت:من‌معتاد، ولاابالی‌بودم!زمانےڪه‌محسن‌سࢪبازبود‌باهم آشناشدیم،ازوقتےبااواࢪتباط‌گرفتم‌تونستم‌خودمو توےزندگےپیداڪنم🙃 فࢪمانده‌محسن‌هم‌بعدازشھادتش،عڪسےازمحسن ڪه‌توگوشیش‌بودروبهم‌نشون‌دادوگفت: تاحالا دیده‌بودےمافوقی‌عڪس‌سربازش‌رونگه‌داره؟! بعدازاینڪه‌سربازیش‌تموم‌شددونفࢪ‌روبراش زیرسرداشتم،امامحسن‌گفت:صبࢪڪن! ڪارهاش‌ڪمی‌مشڪوك‌‌شده‌بود صبح‌هاخیلے زودوباعجله،مࢪتب‌وشیك‌واتوڪشیده‌بہ‌ نمایشگاھ‌‌ڪتاب‌میࢪفت‌،یکےازهمین‌ࢪوزها صدام‌ڪرد،ڪمے‌من‌من‌ڪرد‌وبعدگفت . . . ¦⇠#ادامه‌دار‌د ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f

『بسم‌اللھ‌ِ الذی‌خَلقَ‌‌الحَســن'؏':)!』

•|🎙♥️'' (یاحسن‌مجتبےٰ) امام‌حسن‌غࢪیبھ‌‌ بھ‌‌قدرےاین‌آقا‌،ڪࢪیمھ‌‌ ڪہ‌حتےٰصحن‌وگنبدم‌نداࢪھ‌‌...! #دوشنبھ‌های‌امام‌حسنی

خُدٰا؎ِ‌مَن❣ تو‌بِھتَࢪین‌پَنٰاهے‌بَࢪٰا؎ِ‌قَلب‌هٰا؎ِ‌‌زَمین‌گِیࢪ‌‌! #آیه‌گرافی/#خداے‌مهربونم

. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 🔰|فصل¹: بھ‌ࢪوایت‌پدرومادر . ڪه‌دخترےرودرنمایشگاھ‌‌‌دیده🦋 ازمن‌خواست‌ڪه‌بہ‌‌خواستگاریش‌بریم! باپدࢪش صحبت‌ڪردم‌وقراࢪخواستگارےروگذاشتیم وقتےشنیدم‌دخترےڪه‌انتخاب‌ڪرده،ازبچه‌های مؤسسه‌شہیدڪاظمےهست،‌قبول‌ڪردم‌بھ، خواستگاریش‌بریم.‌اونهافقط‌دوتادختࢪداشتن خونواده‌ی‌خوب‌ومتدینےبودن! روزخواستگارے، پدرخانمش‌شرط‌گذاشت‌وگفت:«من‌نمیخوام‌ دومادواࢪدخونَم‌ڪنم.‌میخوام‌هرڪس‌میاد، پسرم بشه.»🌹🍃 مابراےبقیھ‌‌‌بچه‌هامࢪاسم‌جشن‌عقدوعروسےِ ساده‌ای‌گرفته‌بودیم،ولےبه‌دلیل‌ارتباطات‌ محسن‌و دوستاےزیادےڪه‌داشت، مراسمش‌مفصّل‌شد. وقتے‌متأهل‌شد،‌بحث‌رفتنش‌به‌سپاھ‌‌‌پیش‌ اومد.براےاینڪه‌فردا‌روزے،حرفے‌درمیان‌ نباشہ،مخالفت‌ڪردم‌تاجاےپاش‌‌ࢪوسفت‌ ڪنم.‌ به‌مادرش‌گفتم:«هࢪڪس‌وارد‌سپاه‌بشہ‌ جونش‌دست‌خودش‌نیست!بعدنخواے گریه‌وزارےڪنیا!» به‌پدࢪخانمشم‌گفتم:«یه‌نظامےاختیاࢪش‌دست‌، خودش‌نیست.هࢪوقت‌زنگ‌بزنن،‌شب‌ونصف‌ شب‌بایدبرھ‌‌. فرداگله‌گذارے‌نڪنید!» همیشہ‌براےبچه‌هاازخاطࢪاتِ‌جبہه‌ࢪفتنِ‌ پدرشون‌مےگفتم!به‌اونها‌میگفتم: پدࢪتون‌سالہاتوجبهه‌هاےجنگ‌بود، شمام‌اگہ‌جنگی‌پیش‌اومدباید‌بࢪید. . . ¦⇠#ادامه‌دار‌د ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f

شهیدابراهیم‌هادےروزهابسیارانسانِ‌شوخ وبذله‌گویۍ‌بودخیلےهم‌عوامانہ‌صحبت میڪرد! اماشب‌هامعمولاًقبل‌ازسَحَربیداࢪبود ومشغول‌نمازشب‌میشد،تلاش‌هم‌میڪرداین، ڪاࢪمخفیانہ‌صوࢪت‌بگیرھ🌱بیدارے‌ سحࢪهایش‌هم‌طولانےترمیشد‌انگارمیدانست ڪه‌شیعھ‌‌بودن‌رادࢪبیدارےسَحَرونمازشب معࢪفےڪرده‌اند :) #نمازشب

بسم‌الݪھ‌الࢪحمݩ‌الرحیم🌿💚

وخدایۍهسٺ‌مہربان‌تࢪازحدتصور!🌸 #خداے‌مهربونم

. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 🔰|فصل¹: بھ‌ࢪوایت‌پدرومادر . محسن‌بادیدن‌عڪس‌هاےزمانِ‌جنگ‌پدر‌ش‌، میگفت:منم‌میخوام‌وقتےبزرگ‌شدم‌بࢪم‌جبهہ‌ وشہیدشم! شہادت‌براےمحسن‌رؤیایۍ‌بود،ڪه‌تاآخࢪ همراهش‌بود!وبارها‌اون‌روبه‌زبون‌‌میوورد، یادم‌هست‌وقتےپسرش‌به‌دنیااومد وهمراھ‌‌‌همسࢪش‌به‌خونھ‌‌‌‌برگشتن، توخونه‌بامادࢪبزرگش‌ازشہادت‌سُخن‌گفت! مادربزرگشم‌بهش‌گفت:الان‌دیگھ‌‌بچه‌دار شدےدیگھ‌‌ازاین‌‌حرفانزن امامحسن‌بااطمینان گفت؛به‌وقتش‌شہیدمیشم🙃 ماهࢪچندوقت‌یڪباربابچه‌هاےزمانِ‌جنگ دوࢪهم‌جمع‌میشیم!🌱 وازدوࢪان‌جنگ‌میگیم محسن‌این‌مجالس‌رودوست‌داشت‌وهمࢪاه‌من میومد گاهےوقت‌هاباهم‌سࢪقبرِعموےشهیدم میرفتیم!محسن‌خیلےزودبااین‌قضایامٵنوس شدوشاڪله‌ےشخصیتی‌اش‌شکل‌گرفت! من‌ومادر‌ش‌اونودࢪمسیرےڪه‌دوست‌داشت همراهےمیڪردیم محسن‌باجهادوشہادت‌آ‌شنا شده‌بود ومؤسسه‌شہیدڪاظمے‌نقش‌مهمے دراین‌مقولھ‌‌داشت هرچےجلوتࢪمیرفتیم تغییراتےدࢪمحسن‌میدیدم‌ڪه‌من‌رویادِࢪوزهاے جنگ‌ودوستان‌شہیدم‌مینداخت🍃 این‌روندادامھ‌‌داشت‌تااینڪه‌بحث‌رفتنش، بھ‌‌سوریہ‌مطࢪح‌شد! من‌این‌دوࢪان‌رو گذرونده‌بود‌م‌ومیدیدم‌ڪه‌چه‌اتفاقےداره میفته . . . ¦⇠#ادامه‌دار‌د ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f

باچادࢪسیاهم‌‌وقتےتوخیابون‌ها، میون‌ِاین‌عروسك‌‌هاےرنگےراه‌میرم... طعنہ‌هاچادࢪم‌‌رونشونہ‌میگیࢪن اما‌چادر‌ِمن‌محڪم‌تر‌از‌این‌حرف‌هاست😌 ڪه‌‌بااین‌طعنہ‌ها‌خࢪاش‌بردارھ🌿! ¦⇠چـادُرِمَن . . . ازیادِنَبَردِچفیہ‌هایےهست‌ڪہ‌براے چادُرےموندَنَم‌‌خونےشُده‌ان💔! #پروفایل/#حجاب

سلام‌همراهان‌عزیز خانم‌هاےگلی‌ڪه‌میخوان‌ خآدم‌پُست‌گذارے‌،ویا خادم‌تبادڵ‌براے‌ڪانال‌شهدایی باشن‌‌به‌آیدےزیرپیام‌بدن🙃👇 🆔@Shahidhadi_delha

دلم‌به‌عشقِ‌تـوتاآسمانِ‌‌هشتم‌رفت نمازدࢪحَࢪَمت”أِهدنا”‌نمےخواهد✋ ~~~~~✦✦✦~~~~~ #امام‌رضا

. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 🔰|فصل¹: بھ‌ࢪوایت‌پدرومادر . زمانےڪه‌براےاولین‌بارمیخواستم‌بھ‌‌جبهه‌برم وصیت‌نامم‌رونوشتم،بُردم‌دادم‌به‌پدࢪم‌ڪه‌ توےباغ‌داشت‌ڪارمیكࢪد‌گفتم:من‌دارم‌میرم جبهه‌اینم‌وصیت‌نامم!🌱 محسن‌هم‌همینڪارو‌ڪرد‌ࢪفت‌پیش‌ مادربزرگش‌وبه‌من‌گفت؛این‌همون‌ڪاریه‌که‌ خودتم‌موقع‌رفتن‌‌به‌جبهہ‌‌ڪردے. محسن‌ڪه‌به‌سوࢪیه‌رفت‌اضطراب‌ونگرانیم شرو؏‌شد!هࢪشب‌صدقہ‌میگذاشتم‌حالم‌اصلا خوب‌نبود،هرڪس‌منومیدید‌مےپُرسید: چࢪااینطورےشدے؟! اماهیچڪس‌نمیدونست دردل‌من‌غوغایۍ‌هست💔 باراول‌سال⁹⁵رفت وبعداز⁴⁵روزبࢪگشت وقتےمیخواست‌به سوریه‌بره‌من‌موافق‌نبودم‌به‌همین‌خاطࢪسرے اول‌ڪه‌رفت،به‌من‌نگفت‌!همه‌میدونستن ولے‌من‌نه! زمانیم‌ڪه‌تماس‌میگࢪفت‌چون ڪُدتہران‌می‌افتاد‌خیالم‌راحت‌بودوهیچ‌شڪے نڪردم"وقتےمیخواست‌بیادتازه‌فہمیدم‌ڪجا رفته! اون‌روزپدࢪ‌گفت‌ڪه‌محسن‌سوریه‌بوده همینطوࢪمات‌ومبہوت‌موندم یك‌سال‌طول‌ڪشیدتادوباࢪه‌برھ تواین‌یك‌سال حال‌وهواش‌ڪاملافرق‌ڪرده‌بود،اصلاتـوحالِ خودش‌نبوداگرم‌چیزے‌ازش‌میپرسیدیم‌جواب‌ میداداماانگارحواسش‌جاےدیگه‌اےبود . . . ¦⇠#ادامه‌دار‌د ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f

شہیدحسین‌خرازے تاریخ‌تولد: ¹/شہࢪیور‌/¹³³⁶ محل‌تـولد: اصفھان✨ تاریخ‌شهادت: ⁸/اسفند/¹³⁶⁵ محل‌شهادت: منطقه‌ی‌عملیاتےڪربلای⁵ وضعیت‌تٵهل: متأهل🦋 محل‌مزار: گلزاࢪشہداےاصفهان #شهیدانھ/#شهیدحسین‌خرازی

شہیدحُسین‌خࢪازے : ↶گاهےیك‌‌نگاھِ‌‌حــرام👀 شھادت‌ࢪوبراےڪسی‌ڪه‌‌لیاقت‌،شہادت‌ روداره‌،سالهابہ‌عقب‌میندازھ !!🥀 چھ‌‌بࢪسہ‌به‌ڪسےڪه‌‌هنوزلایق‌شہادت‌ بودن‌‌رونشون‌ندادہ‌‌باشھ 🙃 #شهیدانھ/#شهیدحسین‌خرازی