eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.7هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
14-khanevade (1).mp3
1.39M
اهمیت‌نشستن‌ڪناࢪخانواده؛ - عباداتےتۅخۅنھ - آدم‌میتونہ‌‌انجام‌‌بدھ ڪه‌بہ‌هیچ‌وجہ‌تومسجدگیرش‌نمیاد ,!! 🎙 حجت‌الاسلام‌عالۍ ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . بعدازثبت‌نام‌به‌بابل‌رفتم!
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . شماره‌ےمحسن‌روقبلاازروےهاردش، برداشته‌بودم بھش‌پیام‌دادم: سلام‌آقاےحججی تعدادے عڪس‌وپوسترحضرت‌آقارومیخواستم، ازڪجابایدتھیه‌ڪنم؟! گفت:ببخشیدشما؟گفتم:عباسےهستم! جواب‌داد:سلام،خداروشڪر به‌خودم‌گفتم‌این‌پسره‌یطوریش‌میشه! من میگم پوسترمیخوام،میگه‌خداروشڪر!☹️ نمیدونستم‌ڪه‌این‌خداروشڪر،استجابت دعاےمحسن‌بوده‌است،! این‌شرو؏‌ارتباط پیامڪےمابود!پیامك‌هایی‌ڪه‌محتوایی رسمےداشت، جمعه‌بود،بامحسن‌ڪاری‌داشتم چندبارتماس‌گرفتم،اماخاموش‌بود عصرڪه‌زنگ‌زدم،جواب‌داد. پرسیدم:چرا گوشی‌روخاموش‌ڪردے؟گفت:من‌جمعه‌ها، توےانتظارهستم!گفتم:یعنےچی؟ گفت:من روزهاےجمعه‌ازتموم‌چیزهای‌دنیایی‌دست‌ میڪشم‌وفقط‌به‌ظھورآقافڪرمیڪنم. دوهفته‌بعد،روزشنبه‌تماس‌گرفتم‌،موبایلش خاموش‌بود! یڪشنبه‌ودوشنبه‌هم‌همینطور چندروزبه‌همین‌منوال‌‌گذشت😞وڪماڪان تلفن‌محسن‌خاموش‌بود، ازنگرانےاینڪه‌شاید براش‌اتفاقی‌افتاده‌باشه،مریض‌شدم پدرم‌وقتی حال‌‌منودیددنبال‌این‌افتادتاخبرےازمحسن بگیره!اماموفق‌نشد دراین‌اوضا؏ناگھان‌یادِ، ڪارت‌ملےمحسن‌افتادم‌. ڪامپیوتررو روشن ڪردم،نام‌پدرمحسن‌روازروےڪارت‌ملی برداشتم!وبعدازتماس‌با۱۱۸ شماره‌ے، منزلشون‌روگرفتم! بدون‌اینڪه‌به‌چیزے فڪرڪنم،سریع‌به‌اون‌شماره‌تلفن‌ڪردم مادرش‌گوشےروبرداشت!سراۼ‌محسن روگرفتم،گفت:نیست! . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
سلام خانم های گلی که میخواهند خادم گروه ختم قرآن بیت الشهدا و خادم گروه ختم ذکر بیت الشهدا باشند به این ایدی پیام بدهند👇 @Shahidhadi_delha @Shahidhadi_delha
❍°بِـسّمِ‌رَبِّ‌مَھدۍ‌‌..↷♥️ ✦شـُوق‌دیدار‌تُـو‌سَر‌رفـت‌ز‌پیمـٰانہ‌ما •ڪۍ‌قَـدم‌مۍ‌نَھۍ‌اۍ‌شـٰاه‌بِہ‌ویرانِہ‌ما ✦مـٰا‌هنوز‌اۍ‌نَفـست‌گرم،پُـراز‌تاب‌و‌تَبـیم •سَر‌و‌سـٰامان‌بِده‌بر‌ایـن‌دِل‌دیوانِہ‌مـٰا.. ❏بابی‌اَنتَ‌وَامۍیـٰااباصالح‌المَھدی•🤍• ❏ا‌لسَلام‌عَلیڪ‌َیـٰابَقیة‌اللہ•🦋• ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
🦋⃟🖇 ♥️🕊 هیچ‌چیز‌تو‌دنیا جز‌تڪرار‌نماز‌قشنگ‌نیست🕊🌱 رفیق‌بیا‌باهم‌بریم‌بغل‌معبود‌جان😍💕 📿|↫ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
┊آزردھ گشٺ خاطرٺ از ڪرده‌‌هاے من 🖐 ┊مولا ببـــخش نوڪرتان دَردسر شدہ 💔 ♢السَّلامُ‌عَلیكَ‌یٰابَقیَةَ‌اللّٰهاللّٰھُمَّ‌عَجِّݪ‌لِۅَلیِكَ‌الفَرَج،! ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسته‍ ام مثݪ یتیمے ڪه گࢪفتھ‌‌‌‌ستـ صدایشـ ✨ بۍ تۅ دݪگیرمـ از اینـ شھࢪ ۅ از اینـ حاݪـ ۅ هۅایشـ :)'💔! ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . شماره‌ےمحسن‌روقبلاازروےهارد
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . گفتم:من‌عباسےهستم،به‌ایشون‌بگیدبامن‌ تماس‌بگیرن! به‌یك‌ساعت‌نڪشیدبامن‌تماس گرفت صداش‌روڪه‌شنیدم‌گریه‌م‌گرفت فقط‌پرسیدم:خوبی؟!گفت:بله گفتم:همین‌ برام ڪافےبود،دیگه‌بامن‌تماس‌نگیر بعدهم‌قطع‌ڪردم. امامگه‌دلم‌اروم‌میشد،؟ حسابی‌دلتنگش‌شدم😢 محسن‌پشت‌سرهم پیام‌میدادڪه:زهراخانم؟فقط‌جواب‌بده تابرات‌توضیح‌بدم! بالاخره‌جواب‌دادم. محسن‌گفت:اینےڪه‌دیدےتلفن‌روخاموش ڪرده‌بودم،به‌‌این‌خاطربودڪه‌حس‌ڪردم رابطه‌ماداره‌گناه‌آلودمیشه💔 حالاهم‌اگه‌اجازه‌بدےمیخوام‌بیام‌خواستگاری این‌روڪه‌گفت؛انگارخدادنیاروبھم‌داده .قلبم‌آروم‌گرفت. روزعرفه‌رفتیم‌اصفھان سرمزارحاج‌احمدڪاظمی! دست‌گذاشتم روےسنگ‌قبرش‌وبھش‌گفتم:حاجی؟من‌هم جاےدخترت،خودت‌برام‌پدرےڪن🙃 اون‌روزمحسن‌روهم‌اونجادیدم! میدونستم اراده‌خاصےبه‌حاج‌احمدداره البته‌روزقبل‌از عرفه،مادرومادربزرگ‌محسن،به‌خونه‌مااومدن مادرمحسن‌بادیدن‌من‌گفت:عروسےروڪه دنبالش‌میگشتم،پیداڪردم☺️ همیشه‌سرنمازدعاےثابتم‌این‌بودوازخدا میخواستم،کسی‌روبعنوان‌شوهردرزندگی من‌قراره‌بده‌ڪه‌موردتاییدحضرت‌زهراباشه روےاین‌دعااصرارخاصےداشتم! شنبه‌روزےبودڪه‌محسن‌باخونوادش‌به‌ خواستگارےمن‌اومدن🍃 اونروزمتوجه‌شدم‌ڪه‌اون‌‌اراده‌خاصےبه حضرت‌زهراداره به‌من‌گفت:همیشه‌ازخدا خواستم‌همسرےنصیبم‌ڪنه،ڪه‌هم‌نامش زهراباشه،وهم‌ازخانواده‌سادات وموردتایید ایشون‌باشه . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
「🦋🌱•°•°」 یھومیومد‌میگفت:چرا شماها بیکارید؟ میگفتیم:حاجـے! نمیبینے اسلحہ دستمونہ😅؟! یا ماموریتیم و مشغولیم؟ میگفت نھ بیکار نباش! زبونت بھ ذکر خدا بچرخہ پسر ... همونطورکھ‌نشستےهم ذکر بگو🌿 ♥️ 🕊 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
❤️😍❤️ خــ❥ــدایـــــا ❗️ تمام زیـــــبایی دنیایت درخشــ💫ـــندگی مرواریدهایت و آبـی بودن آســـ🌈ــمانت ونمـــ📿ــاز های خیس از اشڪهایم همــه را فراموش ڪن فقط گــوش سپار میخواهم رازی گویم خـــ♥ـــدایاا دوستت دارم ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
خداۍ‌به‌مو‌رسیدن‌ها‌وپاره‌نشدن‌ها... شُڪرت:))🌿♥ ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌸🍃•° • إِن‌يُرِدْکَ‌بِخَيْرٍ‌فَلَارَادَّلِفَضْلِه • ﺍﮔﺮخداوند‌ﺍﺭﺍﺩﻩ‌ﺧﻴﺮﻯ‌ﺑﺮﺍﻯ‌ﺗﻮ‌ڪﻨﺪ‌ هیچ‌ڪسﻣﺎﻧﻊفضل‌ﺍﻭ‌ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ‌شد 🌻 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . گفتم:من‌عباسےهستم،به‌ایشون‌
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . این‌روڪه‌گفت،همون‌جاحس‌ڪردم‌تواین‌، دوره‌وزمانه‌اگه‌یك‌‌نفرباشه،ڪه‌حضرت‌زهرا، بخواداونوتاییدڪنه،همین‌محسن‌هست! اون‌ادامه‌داد:بعدازدیدن‌شمابراےازدواج،واین ڪه‌به‌خواستگارےشمابیام،باخدامشورت، ڪردم! وتفٵل‌هاےزیادے‌به‌‌قران‌‌‌زدم. اوقرانی ڪه‌همراه‌داشت‌روبازڪرد،ویڪی‌ازتفأل‌هارو برام‌خوند؛اون‌آیه⁶⁸سوره‌طٰہ‌بود🍃 ڪه‌خداوندبه‌حضرت‌موسےٰمیفرماید: << گفتیم،نترس‌تومسلماًپیروزوبرترے >> معناےاین‌آیه‌رواون‌موقع‌درك‌‌نڪردم، ولے الان‌فھمیدم‌آن‌برتری‌اےڪه‌قرآن‌ازآن‌سخن گفت،چه‌بود؟! آن‌شب‌هم‌محسن‌به‌قرآن تفأل‌زد‌ڪه‌‌سوره‌نور،آیه³¹اومد 🌿 بعدازاین‌محسن‌گفت: من‌ازخداخواستم‌یه، همچین‌همسرےنصیبم‌ڪنه،! شمامیتونے همونطورڪه‌قرآن‌خواسته،باشے؟؟!🙃 جواب‌دادم: بلہ‌،ان‌شاءالله محسن‌بحث‌مھریه‌روهم‌پیش‌ڪشید، وگفت؛من‌نمیتونم‌متعھدبه‌مھریه‌سنگین بشم! اگه‌مھریه¹⁴تایڪه‌باشه، خیلے راضیم‌وصدالبته،حضرت‌زهراازهمه‌چیز برام‌مھمتره، درجواب‌گفتم:نگران‌نباش خوشحالت‌میڪنم!😊 محسن‌ادامه‌داد:من‌سرسفره‌شھدانشستم وتوےمسیرےقدم‌گذاشتم،ڪه‌دلم‌میخواد باهمسرم‌اونوادامه‌بدم! همسرےڪه‌اول‌ منوبه‌سعادت‌وبعد‌به‌شھادت‌برسونه! شما میتونےڪمڪم‌ڪنے؟! بااین‌حرفھافہمیدم خداوندلطفش‌روشامل‌حالم‌ڪرده‌وبه‌آرزوم رسیدم،! گفتم:بله! اماشماهم‌پسرِباباےمن میشی؟! گفت:بله گفتم؛پس‌یاعلے .! اون‌زمان‌هنوزمحسن‌واردسپاه‌نشده‌بود این‌اتفاق‌بعدهاافتاد،اون‌تویڪ‌شرکت‌ مشغول‌‌به‌ڪاربود . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عِشقٌ یَعنیٌ: بِنِویسیٌ غَزَلیٌ📝 اَزٌ چَشمَشٌ .. دَرٌ هَمانّ مِصرَعِ اَوَّلٌ‌ قَلَمَتٌ، گِریهٌ کُنَدٌ ... 😭 ☁️🌱 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
🕊🥀 ✍همسرشھید...↯ دو شب قبل از اینکه امین حرفی از سفر به سوریه بزند خوابی دیده بودم که نگرانی من را نسبت به ماموریت دو چندان کرده بود خواب دیدم یک صدایی که چهره ای از آن به خاطر ندارم نامه ای برایم آورد که در آن دقیقا نوشت شده بود. 🥀جناب آقای امین کریمی🥀 فرزند الیاس کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (سلام اللـہ علیها) منصوب شده است۰💫 و پایین آن امضاء شده بود. ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
‌•°~🪴🌙 ‏-آن‌خدایی‌که‌گنجینه‌های‌آسمان‌ها وزمین‌به‌دست‌اوست، وقتی‌به‌تواجازه‌ی‌دعاداده‌است‌ یعنی‌اجابت‌آن‌رابرعهده‌گرفته‌است..♥️ ‏-بخشی‌ازنامه‌ی‌امام‌علی‌به‌امام‌حسن‌🌱-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|🌸🍃| پیامبراکرم(ص): همانا ملک الموت بر محبان (ع) چنان ترحم می‌کند... که بر پیامبران ترحم می‌نماید. 📚کشف‌الغمه، ص۳۰ 💚 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
خُدایا ؟!😞 ببخش ڪه یڪ عمࢪ، عاشقانہ هایمـ را . . . خرجـِ اینـ ۅ آنـ ڪردمـ .!🙂 ۅ بہ تۅ فقط یڪ مُشتـ : خمیازھ ،ڪسݪی ۅبی‌حۅصݪگے تحۅیݪ دادمـ !💔:) #نماز/#تلنگر ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . این‌روڪه‌گفت،همون‌جاحس‌ڪردم
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . ودرآمدبالایی‌نداشت! وچیزےڪه‌باعث‌ شد،مابحث‌مالی‌روپیش‌نڪشیم، فقط‌وفقط‌،ایمان‌وجذبه‌‌ےبالاےمحسن‌بود! باتموم‌وجودم‌حس‌ڪردم‌ڪه‌دلش،یك‌طور خاصے‌بااهل‌بیت‌علیهم‌السلام،هست همون‌جلسه‌ےاول،جواب‌مثبت‌دادم‌وروز بعد،قرارآزمایش‌گذاشتیم☺️ قبل‌ازاینڪه‌خانواده‌ےمحسن،براےتعیین مهربیایند،من‌مهریه‌موردنظرم‌رو،روےیك برگه‌نوشتم،روزےڪه‌اومدن،برگه‌روبه‌پدرم دادم‌وگفتم؛من‌این‌مهریه‌رومیخوام، اینوبخونید✨ مھریه‌اےڪه‌نوشتم‌این‌بود: ⇩⇩ << یك‌سڪه‌به‌نیت،یگانگےخدا پنج‌مثقال‌طلا‌به‌نیت‌پنج‌تن؛¹²شاخه‌گل‌ نرگس‌‌به‌نیت‌امام‌زمان(عج)،¹⁴مثقال‌ نمك‌به‌نیت‌‌چھارده‌معصوم،وبه‌عنوان‌ نمك‌زندگے،،¹²⁴هزارصلوات،حفظ‌‌کل‌قرآن‌ باترجمه؛ وهزینہ‌یك‌سفرحج‌عمره>>🙂 البته‌به‌دلیل‌اینڪه‌درعقدنامه‌فقط‌موارد مادے‌ثبت‌میشود،بجزطلاها، بقیه‌موارد درمحضرثبت‌نشدوجزءشروط‌عقد‌به، حساب‌اومد هدفم‌ازانتخاب‌چنین‌ مھریه‌اے‌این‌بودڪه‌به‌محسن‌ثابت‌ڪنم ڪه‌فقط‌اونومیخوام‌وبس😁 باراولےهم‌ڪه‌به‌سوریه‌رفت،تموم‌ مهریه‌م‌‌روبھش‌بخشیدم‌! من‌ومحسن‌در¹¹‌آبان‌¹³⁹¹زمانےڪه‌من‌، ۱۸ساله‌‌بودم‌ومحسن۲۱ساله‌،به‌عقدهم‌ دراومدیم.! روزےڪه‌سرسفره‌عقد نشسته‌بودیم،محسن‌‌قرآن‌روبازڪرد‌و شروع‌به‌خواندن‌ڪردمن‌هم‌همراهش‌ میخوندم، اوهرازگاهےدرگوشم میگفت؛براشھادتم‌دعاڪن . . .🙃 ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
「♥️」 💚 ⃟¦🖇➺••#پروفایل‌پسرۅنہ 💛 ⃟¦🖇➺••#پروفایل‌دختروڹہ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
❤️🕊 -عجیب‌نیست‌که‌دائم‌سرزبان‌من‌است -حسن‌قشنگ‌ترین‌واژه‌جهان‌من‌است💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂آیا منم با این همه گناه، میتونم یار عج باشم؟!😭 هروقٺ احساس ڪردید از امام زمان دور شدید... و دلتوݩ واسہ آقـا تنگـــ نیسٺ... ایݩ دعاے ڪوچیڪ رو بخونید... بخصوص توے قنوٺ هاتوݩ❣📿 ((اللهم لـَیِّـنْ قَـلبے لِـوَلِـیِّ أَمـرِڪْ))یعنـے... «خداجوݩ‌دلمو‌واسہ‌امامم‌نرم‌ڪن...» 🌱 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
. •#ڪتاب‌زیرتیـغ ‌‌•#خاطࢪاتے‌ازشہیدمحسن‌حججے🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . ودرآمدبالایی‌نداشت! وچیزےڪه
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . مےگفت:زهرا الان‌فقط‌من‌وتو،توےاین‌آیینه، معلوم‌هستیم!ازت‌مےخوام‌ڪمك‌ڪنے‌به، سعادت‌وشھادت‌برسم. خواسته‌ےسختے بود،هربارنگاه‌معنادارےبه‌او‌میڪردم‌ڪه یعنےاین‌چه‌درخواستےهست‌ڪه‌ازمن‌ میکنے؟!آخرش‌هم‌گفتم؛محسن‌بسه‌دیگه! توےبھترین‌روززندگیم‌دعاڪنم‌توشھید بشی؟مگه‌میتونم؟!😢 بااینڪه‌خیلےبرام سخت‌بود،امااونقدرسماجت‌ڪردتاقبول ڪردم! قبلابھش‌قول‌دادم‌ڪه‌برارسیدن به‌هدفش‌ڪمڪش‌ڪنم! درچندسالےهم ڪه‌باهم‌زندگےڪردیم‌همیشه‌تلاشم‌این‌بود ڪه‌بتونم،خواسته‌اےروڪه‌سرسفره‌عقد، ازمن‌داشت،انجام‌بدم دوران‌عقدمایک‌سال‌وهشت‌ماه‌طول‌ڪشید نھم‌مردادماه¹³⁹³ازدواج‌ڪردیم،وبارفتن زیریڪ‌‌سقف‌زندگےمشترڪمون‌شرو؏شد دردوران‌عقد،همینطوراتفاقےبه‌این‌فڪر ڪردم،ڪه‌چه‌خوب‌میشدمحسن‌به‌سپاه میرفت!واین‌لباس‌مقدس‌وباارزش‌روبه تن‌میڪرد! اوازمن‌خواسته‌بودتومسیرے حرڪت‌ڪنم،ڪه‌سعادت‌وشھادت‌رو براش‌به‌دنبال‌داشته‌باشه!🙃 واین‌مورد باپیوستنش‌به‌سپاه‌‌همخوانےداشت،! ازطرفےجایی‌ڪه‌دراون‌ڪارمیڪردبه، نماززیاداهمیت‌نمیدادن،محسن‌ازاین‌،. قضیه‌خیلےناراحت‌بود. دست‌آخرهم سرهمین‌بامدیرڪارخانه‌درگیرشد!و دیگه‌به‌اونجانرفت،'' مدتےهم‌درقنادے پیش‌یڪےازدوستاش‌ڪارمیڪرد . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f