eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
33.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 زمان‌ های پخش نماهنگ 🌷سربند یا زهرا(سلام الله علیها)🌷 از شبکه اصفهان 🎤 با صدای محمدرضا سلیمیان 🎙و اجرای گروه سرود شمیم وصال 🔸پنجشنبه ۲۲ تیرماه _ حوالی ساعت: ۲۲:۲۰ الی ۲۲:۳۰ (رونمایی در شب تولد شهید) 🔹جمعه ۲۳ تیرماه _ حوالی ساعت: ۸:۴۵ الی ۸:۵۵ صبح 🔸شنبه ۲۴ تیرماه _ حوالی ساعت: ۸:۰۰ الی ۹:۰۰ صبح، از برنامه صبحونه ✅ این‌ اثر زیبا از شبکه های مختلف سیما پخش، که زمان دقیق آن اطلاع رسانی خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•||•° هادی اگر تویی کسی گم نمی‌شود (:♥️.. . 💌همیشہ‌میگفت: برای رفع گرفتاری ها با دقت تسبیحات حضرت زهرا(س) را بگویید📿 . /🪴
🍀•° قلب زمین گرفتہ ، زمان را قرار نیست اے بغضِ مانده در دلِ هفت آسمان بیا 🥺
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••🎉•• مالکیت آسمان به نام کسانی نوشته شده است که بر این زمین دل نبسته اند . !🕊 سالروز زمینی‌ شدنت مبارک برادر💐 /
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_اول‌_پدرانه✍ روضه تمام شده بچه های محل پسر و داماد ،خودم رفقای نوید همه د
📚 ✍ تابلوی ورودی شهرتان هم دیگر کهنه شده مثل رفاقت بین ما. من، تو نوید.... رفاقت اما برخلاف هر چیزی کهنه اش قیمتی است، نه؟ راهی مشهدم. از دامغان رد می شدم دلم هوایت را کرد گفتم بیایم حال و احوالی بپرسم و بروم. هرچند حال شما پرسیدن ،ندارد لابد تو و نوید الان کنار هم نشسته اید و مثل همان وقتها بساط شوخی و خنده تان به راه است مگر میشود تو و نوید جایی باشید و صدای کرکر خنده بلند نباشد. وقتی که بود، خیلیها به ما میگفتند شما دوقلوهای افسانه ای هستید جولز و جولى! من البته زیر بار هر تهمتی نمیرفتم و میگفتم: «من جولزم، نوید جولیه!» می گفتند بالاخره از شما دو نفر یک شهید بیرون می آید. همیشه با هم بودیم، همه جا پانزده سال عمر کمی نیست آقاسعید علیزاده ی عزیز! من و نوید با هم زندگی ،کردیم با هم ،خندیدیم با هم گریه کردیم با هم جنگیدیم؛ اما نوید پیش افتاد بعد از شهادت تو اصلا نوید آدم قبل نشد. من نوید را می شناختم. اگر طرز راه رفتنش عوض میشد میفهمیدم، شکل آب خوردنش تغییر می کرد بو می بردم ما حرفی را از هم پنهان نمی کردیم. آرزویی توی دلمان نبود که آن یکی بی خبر باشد. حرف و حدیث نگفته ای نداشتیم. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 /
Shab10Moharram1397[07].mp3
7.08M
•🎧❤️• باز همانـ نسیمـ آشنا ‌ ‌ ‌که‍ـ می‌برد دلـ مرا ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ بهـ کربلایــ تو🥲
9.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•|﷽|•° سلام برآنهایی که از همه چیز گذشتند تا ما به هرچه میخواهیم برسیم! سلام برآنهایی که قامت راست کردند تا قامت ما خم نشود! سلام برآنهایی که به نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم! 🌷سلام بر شهدا /🌱
‹📷☁️› 💌: کوچک‌‌تر از آن هستم که کسی را نصیحت کنم اما همه را به صـداقت، مــحبت و پــرهیزکاری دعوت می‌‌کنم و از آنان می‌‌خواهم فریب مـال دنیا را نخورند که این مال فناپذیراست🌾 به قول شــهید هــمدانی اگـر دوســت داشتید نفری یک روز روزه و یک نماز برایم بخوانید(: /🕊
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_دوم✍ تابلوی ورودی شهرتان هم دیگر کهنه شده مثل رفاقت بین ما. من، تو نوید.
📚 ✍ دعوا و قهر هم که میکردیم باز با هم بودیم انگار خدا ما را سنجاق کرده بود به هم هیچ کدام د عوایی نبودیم ولی توی این پانزده سال چند باری پیش آمد که حرفان بشود سه چهار بار فکر میکنم سر هم داد زدیم قهر کردیم ولی طبق قرار همیشگی هر روز صبح نوید می ایستاد زیر پل استخر تهرانپارس و منتظر میماند که من بیایم با هم میرفتیم .اداره توی مسیر و ساعتهایی که توی اداره بودیم اصلاً با هم حرف نمی زدیم هم اتاق بودیم و نشکستن این سکوت خیلی سخت بود؛ ولی دوسه روزی تحمل میکردیم عصر هم دوباره توی سکوت با هم بر می گشتیم خانه نوید زودرنج بود ولی همیشه او پیش قدم آشتی میشد میآمد و میگفت: «ببخشید من اشتباه کردم. من هم پررویی میکردم و میگفتم بیخود کردی اشتباه کردی، بار آخرت باشه میخندید و همدیگر را بغل میکردیم و زندگی دوباره شیرین میشد. نوید شبیه برادرم ،نبود برادرم بود توی کارمان که گرهی می افتاد زنگ میزد به مادرش عادتش بود میگفت: «مامان برام دعا کن هم برای من هم برای علی اکبر اولین باری که همدیگر را دیدیم سال ۱۳۸۴ بود بسیج حکیمیه با هم آشنا شدیم نوید سرباز حوزه بود من هم کارهای فرهنگی حوزه را انجام میدادم با هم رفیق شدیم ولی نه آن قدر که رابطه ی صمیمی و نزدیکی داشته باشیم بعد از سربازی هر دو دنبال کار میگشتیم بدون اینکه با هم هماهنگ کنیم هم زمان تقاضای کار در وزارت دفاع را داده بودیم و پذیرفته شده بودیم. سال ۱۳۸۸ بود. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 /
23.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•💚🌴• اولین درس بزرگ عاشورا، درس فدا شدن در راه دین و در راه خداست...🕊 /🎙