eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
684 ویدیو
62 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید ابراهیم هادی
🔸ـــــــ قسمت بیست و هفتم ـــــــ🔸 ‌ ✨ دومین حضور #کتاب_سلام_بر_ابراهیم
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🗣 راوی: امیر منجر هشتمين روز مهرماه با بچه هاي معاونت عمليات سپاه راهي منطقه شديم. درراه در مقر سپاه همدان توقف كوتاهي کرديم.موقع اذان ظهر بود. برادر بروجردي،كه به همراه نيروهاي سپاه راهي منطقه بود را در همان مكان ملاقات كرديم.ابراهيم مشــغول گفتــن اذان بود. بچه ها براي نماز آماده ميشــدند. حالت معنــوي عجيبي در بچه ها ايجاد شــد. محمد بروجردي گفــت: اميرآقا، اين ابراهيم بچه كجاست؟گفتم: بچه محل خودمونه، سمت هفده شهريور و ميدان خراسان. بــرادر بروجردي ادامــه داد: عجب صدايــي داره. يكي دو بــار تو منطقه ديدمش، جوان پر دل وجرأتيه.بعد ادامه داد: اگه تونستي بيارش پيش خودمون كرمانشاه.نماز جماعت برگزار شد و حركت كرديم. بار دوم بود كه به سرپل ذهاب مي آمديم. اصغــر وصالي نيروها را آرايش داده بود. بعــد از آن منطقه به يك ثبات و پايداري رسيد. اصغر از فرماندهان بسيار شجاع و دلاور بود. ابراهيم بسيار به او علاقه داشت. او همیشه ميگفت:چريكي بــه شــجاعت و دلاوری ومديريــت اصغر نديــده ام. اصغر حتي همسرش را به جبهه آورده و با اتومبيل پيكان خودش كه شبيه انبار مهماته، به همه جبهه ها سر ميزنه. اصغر هم، چنين حالتي نسبت به ابراهيم داشت. يكبار كه قصد شناسايي و انجام عمليات داشت به ابراهيم گفت: آماده باش برويم شناسايي.اصغر وقتي از شناسايي برگشت. گفت: من قبل از انقلاب در لبنان جنگيده ام. كل درگيري هاي سال58 كردســتان را در منطقه بودم، اما اين جوان با اينكه هيچكدام از دوره هاي نظامي را نديده، هم بســيار ورزيده اســت هم مســائل نظامي را خيلي خوب ميفهمد. براي همين در طراحي عمليات ها از ابراهيم كمك ميگرفت.آنها در يكي از حملات، بدون دادن تلفات هشت دستگاه تانك دشمن را منهدم كردند و تعدادي از نيروهاي دشمن را اسير گرفتند. اصغر وصالي يكي از ساختمان هاي پادگان ابوذر را براي نيروهاي داوطلب و رزمنده آماده كرد و با ثبت نام و مشخصات افراد و تقسيم آنها، نظم خاصي در شهر ايجاد كرد. وقتي شهر كمي آرامش پيدا كرد، ابراهيم به همراه ديگر رزمنده ها ورزش باستاني را بر پا كرد. هر روز صبح ابراهيم با يك قابلمه ضرب می گرفت و با صداي گرم خودش ميخواند. اصغر هم مياندار ورزش شده بود، اسلحه ژ3 هم شده بود ميل! با پوكه توپ وتعدادي ديگر از سلاح ها ، وسايل ورزشي را درست كرده بودند. يكــي از فرماندهــان ميگفت: آن روزها خيلي از مردم كه در شــهر مانده بودند و پرستاران بيمارستان و بچه هاي رزمنده، صبح ها به محل ورزش باستاني مي آمدند. ابراهيم با آن صداي رسا ميخواند و اصغر هم مياندار ورزش بود. به ايــن ترتيب آنها روح زندگــي و اميد را ايجاد ميكردند. راســتي كه ابراهيم انسان عجيبي بود. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 امام صادق(ع) ميفرمايد: هركار نيكي كه بنده اي انجام ميدهد در قرآن ثوابي براي آن مشخص است؛ مگر نماز شب! زيرا آنقدر پر اهميت است كه خداوند ثواب آن را معلوم نكرده و فرموده:((پهلويشان از بسترها جدا ميشود و هيچكس نميداند به پاداش آنچه كرده اند چه چیزی برای آنها ذخیره کرده ام.)) همان دوران كوتاه ســرپل ذهاب ابراهیم معمولاً یکی دو ساعت مانده به اذان صبح بيدار ميشــد و به قصد ســر زدن به بچه ها از محل استراحت دور ميشد. اما من شــك نداشتم كه از بيداري ســحر لذت ميبرد و مشغول نماز شب ميشود.يكبار ابراهيم را ديدم. يك ساعت مانده به اذان صبح، به سختي ظرف آب تهيه كرد و براي غسل و نماز شب از آن استفاده نمود. ♻️ .‌.‌. 🆔 @Ebrahimhadi 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 109 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 109
@Ebrahimhadi-do amal.mp3
5.15M
۱۵۹ موضوع: چهره زیبا در برزخ سخنران: حجه الاسلام هاشمی‌نژاد 🆔 @Ebrahimhadi
#مهدی_جان❤️ ای که شیرین است نامت چون عسل هر طــلایی جز شما باشد بدل... خـاک پایت سرمه‌ی چـشمـان مـا یوسف زهرا ڪجـــایی «اَلعَجل» #أللَّھُمَ_عـجِـلْ_لِوَلیِڪْ_ألْفَرَج🍃🌺 🆔 @Ebrahimhadi
گُم نام یعنی ...❣ کسی که.. دنیا را 🌍 حتی ... به اندازه یک نام هم .... نمی خواهد ! ✨ 🌸🌿 🆔 @Ebrahimhadi
"از این قبیله اگر چه عاشقان رفتند هنوز راه همان است و مرد بسیار"🌸🌿 #اللهم_ارزقنا_توفیق_شهاده_فی_سبیلک ✨ 🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 110 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 110
🌷 #سلام_امام_زمانم 🌷 تویی بهانه خورشیــد وقت تابیدن تویی بهانه بارانی برای باریدن بیا که عدالت مطلق مسیر می‌خواهد سپاه #منتظرانت امیر می‌خواهد... 🌺تعجیل در ظهور ۳ صلوات🍃 🆔 @Ebrahimhadi
🌸🍃 #امام_کاظم علیه السلام: ‌ 🌹دنیا به آب دریا می ماند که هرچه تشنه از آن بنوشد تشنه تر می شود تا سرانجام او را می کشد.🍃 ‌ 📚میزان الحکمه، ج۴، ص۱۳۰🌿 ‌ ‌🆔 @Ebrahimhadi
#آمریکا_‌ننگ_تاریخ✊ 🌷 شهیدی که پس از سه ماه شکنجه، به جرمِ داشتن #عکس_امام_خمینی_ره در خانه‌اش، توسط پلیس آمریکا به شهادت رسیده است #شهید_بیژن_عطایی_آشتیانی🌷 🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 111 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 111
امام مهدی (عج): براي زود فرارسيدن فرج ( و ظهور ما ) زياد دعا كنيد ... كه آن همان فرج و گشايش شماست . 🌿🌸 ✨ أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج ، فإن ذلك فرجكم . 📚 كمال الدين للصدوق ، ج 2 ، ص 485 🌹بر چهره ی دلربای مهدی(عج) صلوات🌹 🆔 @Ebrahimhadi
گاهـی، فاصلهٔ ما و #شهدا ؛🌷 فقط یک سیم خاردار است به اسمِ " نَفْس "...🍁 از این ها که بگذریم، می رسیم . . . از سیم خاردار نفس عبـورڪنیم ... 🆔 @Ebrahimhadi
🔸ـــــــ قسمت بیست و هشتم ـــــــ🔸 ‌ ✨ تسبیحات #کتاب_سلام_بر_ابراهیم 🆔 @Ebrahimhadi مطالعه کنیم🔻🔻🔻
شهید ابراهیم هادی
🔸ـــــــ قسمت بیست و هشتم ـــــــ🔸 ‌ ✨ تسبیحات #کتاب_سلام_بر_ابراهیم 🆔
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🗣 راوی: امیر سپهرنژاد دوازدهم مهر 1359 است. دو روز بود كه ابراهيم مفقود شده! براي گرفتن خبر به ستاد اسراي جنگي رفتم اما بي فايده بود.تا نيمه هاي شب بيدار و خيلي ناراحت بودم. من ازصميمي ترين دوستم هيچ خبري نداشتم.بعــد از نماز صبح آمدم داخل محوطه. ســكوت عجيبــي در پادگان ابوذر حکم فرما بود. روي خاك های محوطه نشستم. تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشتم در ذهنم مرور ميشد. هوا هنوز روشن نشده بود. با صدايي درب پادگان باز شد و چند نفري وارد شدند. ناخــودآگاه به درب پادگان نگاه كردم. تــوي گرگ و ميش هوا به چهره آنها خيره شدم. يكدفعــه از جــا پريدم! خودش بود، يكــي از آنها ابراهيم بــود. دويدم ولحظاتي بعد در آغوش هم بوديم. خوشــحالي آن لحظه قابل وصف نبود. ساعتي بعد در جمع بچه ها نشستيم. ابراهيم ماجراي اين سه روز را تعريف ميكرد:((با يك نفربر رفته بوديم جلو، نميدانستيم عراقي ها تا كجا آمده اند. كنار يك تپه محاصره شــديم، نزديك به يكصد عراقــي از بالای تپه و از داخل دشت شليك ميكردند. ما پنج نفرهم دركنار تپه در چاله اي سنگر گرفتيم و شليك ميكرديم.تا غروب مقاومت كرديم، با تاريك شدن هوا عراقي ها عقب نشيني كردند. دو نفر از همراهان ما كه راه را بلد بودند شهيد شدند. از سنگر بيرون آمديم، كسي آن اطراف نبود. به پشت تپه و ميان درخت ها رفتيم. در آنجا پيكر شهدا را مخفي كرديم. خسته و گرسنه بوديم. از مسير غروب آفتاب قبله را حدس زدم و نماز را خوانديم. بعد از نماز به دوســتانم گفتم: براي رفع اين گرفتاري ها با دقت تســبيحات حضرت زهرا(س) را بگوئيد. بعد ادامه دادم: اين تسبيحات را پيامبر، زماني به دخترشان تعليم فرمودند كه ايشان گرفتار مشكلات و سختي هاي بسيار بودند. بعد از تسبيحات به سنگر قبلي برگشتيم. خبري از عراقي ها نبود. مهمات ما هم كم بود. یكدفعــه در كنــار تپه چندين جنــازه عراقي را ديدم. اســلحه و خشــاب و نارنجك هــاي آنها را برداشــتيم. مقداري آذوقه هم پيــدا كرديم و آماده حركت شديم. اما به كدام سمت!؟هوا تاريك و در اطراف ما دشــتي صاف بود. تســبيحي در دست داشتم و مرتب ذكر ميگفتم. در ميان دشــمن، خستگي، شب تاريك و... اما آرامش عجيبي داشتيم!نيمه هاي شب در ميان دشت يك جاده خاكي پيدا كرديم. مسير آن را ادامه داديم. به يك منطقه نظامي رسيديم که دستگاه رادار در داخل آن قرار داشت.چندين نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده ميشد. ما نميدانســتيم در كجا هســتيم. هيــچ اميدي هم به زنــده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم!بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم! با یاری خدا توانســتيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم. وقتي رادار از كار افتاد، هر ســه از آنجا دور شــديم. ســاعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم. نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روزرا استراحت كرديم. باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشــتيم. با تاريك شــدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم.ابراهيــم ادامه داد: آنچــه ما در اين مــدت ديديم فقط عنايــات خدا بود. تسبيحات حضرت زهرا(س) گره بسياري از مشكلات ما را گشود. بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن ايمان، از نيروهاي ما ميترسد. مــا بايد تا ميتوانيم نبردهاي نامنظم را گســترش دهيــم تا جلوي حملات دشمن گرفته شود. ♻️ .‌.‌. 🆔 @Ebrahimhadi 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 112 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 112
آقــا جـانــم . . .❣ دلبــران دل مـیـبـرنـد امـا تـو جـانـم میـبــری 🌺اللّٰھـُـم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌺 🆔 @Ebrahimhadi
بعضی ها؛ مثل یک اتفاق عجیب حال آدم را خوب می کنند..❤️ مثل هوای تازه اند...🍃 آدم دلش می خواهد در رویاهایش دستشان را بگیرد و بگوید تو که باشی مگر آرزوی دیگری می ماند...؟! 🆔 @Ebrahimhadi