💠 شهید ابراهیم هادی، چراغ راه هدایت💠
🌸ابراهیم!
حال من خوب نه، بد هم نه...
نمیدانم چه رنگی است
چه شکلی است
فقط میدانم میان دلهره ها
ترس ها دلم عجیب قرص است
🌸سر به اسمان که بالا میگیرم دلم قرص می شود، قرص وجود خدا. روی زمین خدا که قدم بر می دارم با هر قدم وجودت و نگاهت را حس میکنم..
🌸حواسم را جمع راه میکنم تا قدم هایم و نگاهم نلغزد...
🌸همه جا هر گوشه و کنار عکس تو را میبینم. عجیب است عجیب تر از عجیب. همه حرف از تو می زنند. از تو! آری تو... #علمدار_گمنام_کمیل. همان که خدا عاشقت شد..حقّا که چه خوب دلبری کردی.
🌸تو همانی که از کودکی تا بزرگسالی پایه های سکوی پروازت را آنقدر محکم چیدی، سخت تر از هر بتن و سنگ و صخره...،
نلغزیدی تا نلغزد...
نهراسیدی تا فرو نریزد..
راه رسیدن به محبوب را خوب پیداکردی و قدم در آن گذاشتی
🌸نمیدانم به یکباره چه شد؟
چه شد که فهمیدی گم شده ام
حیران و سرگردان وسط بیابان مانده ام
چه شد که به یکباره چراغ راهم شدی یا به قول هیئتی ها انتخابم کردی،انتخابم کردی تا حواست به زندگی ام، رفتارم، حرفهایم باشد
🌸چراغ راهم شدی تا برسانی مرا به پایان ماجرا. همان جا و پیش همان محبوبی که ائمه در وصفشان فرمودند: بهترین دوست دل صادقان و آرزوی دل عارفان است.
و خود تو ای ابراهیم بنده گمنام خدا همچون فرستاده خدا یعنی حضرت ابراهیم(ع)، اسماعیل درونت را قربانی کردی تا برسی به لقاء، اری گذشتی تا برسی و این است راز عاشقی و دل بریدن و دل کندن از دنیا (دنیا همان اسباب فریب)
از تو سپاسگذارم که حالم را بهترین حال کردی و هروقت و هرلحظه و هرجا که به بن بست رسیدم، خدا با اشاره ای تو را صدا زد و سراغم فرستاد تا باز کنی در بسته را....
🌸سلامُ علی ابراهیم
باجان ودل تقدیم به رفیق شهیدم ابراهیم هادی
#ارسالی
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
💠 #داستان_زیبای_دو_رفیق 💠
🌸همہ جا معروف شده بودن به باهم بودن ؛ تو جبهه حتی اگه از هم جدا شونم میڪردن آخرش ناخواسته و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم...!
🌸خبر شهادت علی رو ڪه آوردن، مادرِ محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت : بچم...
اول همه فڪر میڪردن علی رو هم مثل بچش میدونه، به خاطر همین داره اینجوری گریه میڪنه.
🌸بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی، تو هنوز زانوهات محڪمه، تو باید ننه علی رو دلداری بدی... همونجوری ڪه هایهای اشڪ میریخت گفت :
زانوهای محڪمم ڪجا بود؟
اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن.
🌸عهد بستن آخہ مادر ...
عهد بستن ڪه بدون هم
پیش سیدالشهدا نرن ....!
🌸مأمور سپاهی ڪه خبر آورده بود ڪنار دیوار مونده بود و به اسمی ڪه روی پاڪت بعدی نوشته شده بود خیره مونده بود ....
🌸نوشتهبود #شهید_سید_محمد_رجبی
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠شهید ابراهیم هادی از تورهای خدا برای جذب بنده هاست...💠
🌸سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین عالی در محضر رهبر معظم انقلاب - شب شام غریبان - محرمالحرام ۱۴۴۰
🆔 @Ebrahimhadi
•••••••••••••••••••••••••
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🗣 راوی:امیر منجر
ســال اول جنگ بود. به مرخصي آمدم. با موتور از سمت ميدان سرآسياب به سمت ميدان خراسان در حرکت بوديم. ابراهيم عقب موتور نشسته بود. از خياباني رد شــديم. ابراهيم يکدفعه گفت: امير وايسا! من هم سريع آمدم کنار خيابان. با تعجب گفتم: چي شده؟! گفت: هيچي، اگر وقت داري بريم ديدن يه بنده خدا! من هم گفتم: باشه،کار خاصي ندارم. بــا ابراهيم داخل يك خانه شــديم. چند بار ياالله گفــت و وارد يك اتاق شديم. چند نفر نشسته بودند. پيرمردي با عباي مشکي باالي مجلس بود. به همراه ابراهيم سلام كرديم و درگوشه اتاق نشستيم. صحبت حاج آقا با يکي از جوان ها تمام شد. ايشــان رو کرد به ما و با چهره اي خندان گفت: آقا ابراهيم راه گم کردي،چه عجب اينطرف ها! ابراهيم سر به زير نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نميکنيم خدمت برسيم. همينطــور کــه صحبت ميکردنــد فهميدم كه ايشــان، ابراهيــم را خوب ميشناسد.حاج آقا کمي با ديگران صحبت کرد. وقتــي اتاق خالي شــد رو کرد به ابراهيم و با لحنــي متواضعانه گفت: ((آقا ابراهيم ما رو يه كم نصيحت کن!)) ابراهيم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند كرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنيد. خواهش ميکنم اينطوري حرف نزنيد. بعد گفت: ما آمده بوديم شــما را زيارت کنيم. انشــاءالله در جلسه هفتگي خدمت ميرسيم. بعد بلند شديم، خداحافظي کرديم و بيرون رفتيم. در بيــن راه گفتم: ابرام جون، تو هم بــه اين بابا يه كم نصحيت ميکردي، ديگه سرخ و زرد شدن نداره! باعصبانيت پريد توي حرفم و گفــت: چي ميگي امير جون، تو اصلاً اين آقا رو شناختي!؟ گفتم: نه، راستي کي بود !؟ جواب داد: اين آقا يکي از اولياي خداســت. اما خيلي ها نميدانند. ايشــون حاج ميرزا اسماعيل دولابی بودند. سال ها گذشت تا مردم حاج آقاي دولابي را شناختند. تازه با خواندن كتاب طوبی محبت فهميدم که جمله ايشان به ابراهيم چه حرف بزرگي بوده.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
يكي از عمليات هاي مهم غرب كشــور به پايان رســيد. پس از هماهنگي، بيشتر رزمندگان به زيارت حضرت امام رفتند. با وجودي كه ابراهيم در آن عمليات حضور داشت ولي به تهران نيامد! رفتم و از او پرسيدم: چرا شما نرفتيد!؟گفت: نميشه همه بچه ها جبهه را خالي كنند، بايد چند نفري بمانند. گفتم: واقعاً به اين دليل نرفتي!؟مكثي كرد وگفت: ما رهبر را براي ديدن و مشاهده كردن نميخواهيم، ما رهبر را ميخواهيم براي اطاعت كردن. بعد ادامه داد: من اگه نتوانستم رهبرم را ببينم مهم نيست! بلكه مهم اين است كه مطيع فرمانش باشم و رهبرم از من راضي باشد. ابراهيم در مورد ولایت فقیه خيلي حساس بود . نظرات عجيبي هم در مورد امام داشت. ميگفــت: در بين بزرگان و علمــاي قديم و جديد هيچ کس دل و جرأت
امام را نداشته. هر وقت پيامي از امام راحل پخش ميشد، با دقت گوش ميکرد و ميگفت: اگر دنيا و آخرت ميخواهيم بايد حرف هاي امام را عمل کنيم.ابراهيم از همان جواني با بيشتر روحانيان محل نيز در ارتباط بود. زمانــي که علامه جعفري در محله ما زندگي ميکردند، از وجود ايشــان بهره های فراواني برد. شــهيدان آيت الله بهشــتي ومطهري را هم الگويي كامل براي نسل جوان ميدانست.
♻️ #ادامهدارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠شهید ابراهیم هادی💠
🌸از هر کلاس اخلاقی بهتر اینه که زندگی خوبان رو مطالعه کنه
🌸اگر کسی میخواد نمونه نسل انقلاب رو ببینه باید به پابوس ابراهیم هادی بره
🌸شهیدی که زنده و حاضر است
🌸جوانهایی که میخوان کار فرهنگی انجام بدن، یکی از الگوهای بینظیرشون شهید ابراهیم هادیه
✅#استاد_پناهیان
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
💠 #کلام_شهید 💠
🌸در این دنیا فقط پاکی، صداقت، ایمان، محبت به مردم، جان دادن در راه وطن و عبادت باقی می ماند. همیشه این کلمات بسیار شیرین و پر ارزش را بخاطرت بسپار.
🌸کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود.
✅ 15مرداد سالروز شهادت سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی.
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
💠 #التماس... 💠
🌸هم قد گلوله توپ بود.
گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟
گفت: با التماس!
🌸گفتم: چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟
گفت: با التماس!
🌸به شوخی گفتم میدونی آدم چه جوری شهید میشه؟
لبخندی زد و گفت: با التماس!
🌸وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن، فهمیدم چقدر التماس کرده !!!
💐ای شهید! گذشتی از روزهای خوش #نوجوانیات... دعا کن برایم که این #جوانی، مرا به بازی نگیرد...
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
@Ebrahimhadi-دعای توسل.mp3
4.37M
💠دعای توسل با صدای فرهمند آزاد
✅زمان : ۱۵ دقیقه
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
💠قوانین دهگانه شهید سیدمجتبی علمدار💠
🌸قانون هشتم:
هر کجا که نماز را تمام میخوانم باید در هفته 2 روز را روزه بگیرم. بهتر است که دوشنبه و پنج شنبه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم، در هفته بعد به ازای 2 روز، 3 روز و به ازای هر روز 100 ریال صدقه باید بپردازم.
✅(تاریخ اجرا 19 بهمن 69)
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
💠 #دوری_از_فساد_و_شهوت 💠
🌸زمان قبل از انقلاب فساد بسیار علنی بود. بسیاری از هم سن و سال های ما گرفتار فساد جنسی بودند.
🌸یبار ابراهیم گفت:
فلان پهلوان قدیم از بس قدرت داشته که درخت رو از جا می کَنده! چون یکی از علت هاش این بوده که تا قبل از ازدواج دنبال شهوت نبود. خدای نکرده کاری نمیکرد که قدرت جنسی او از بین بره.
ابراهیم میگفت:
🌸«وقتی انسان به دنبال فساد و شهوت بره دیگه نمیتونه بدن قوی داشته باشه».
🌸آدم باید وقتهای خالی خودش رو با کار یا ورزش پُر کنه و تا وقتی که زمان ازدواجش نرسیده،دنبال ارتباط کلامی با جنس مخالف نره چون که آهسته آهسته خودش رو به نابودی میکشه.
📚سلام بر ابراهیم2
#شهید_ابراهیم_هادی
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
@Ebrahimhadi-ارتباط با نامحرم.mp3
3.46M
💠بوی بد در قیامت💠
🌸روابط دخترها و پسرها و عاقبتی وحشتناک
✅حجت الاسلام انصاریان
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••