هدایت شده از فروشگاه کادویی چاپ هادی
🔘پیکسل و جاکلیدی طرح🔘
#رفیق_آسمانی_من (شماره ۱)
با بهترین کیفیت و قیمت مناسب
👈ارسال به تمام نقاط کشور👉
#پیکسل_شهدا #شهید_ابراهیم_هادی
💠ثبت سفارش:
🆔 @Khademe_ebrahim
📞 09393612899
💠فروشگاه شهید ابراهیم هادی:
🆔 @Ebrahimhadi_Market
شهید ابراهیم هادی
🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨🍁 #سرزمین_زیبای_من 🇮🇷 رفتم توی صف نماز ایستادم ، همه بچه ها با تعجب بهم نگاه می کردن ، بی
🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨🍁
#سرزمین_زیبای_من 🇮🇷
حالتش عجیب شد! تا حالا اونطوری ندیده بودمش، بدون اینکه جواب سوال اولم رو بده ، یهو خندید و گفت یه اسم عالی برات سراغ دارم ! امیدوارم خوشت بیاد ، حسابی کنجکاویم تحریک شد ،هم اینکه چرا جواب سوالم رو نداد و حالت چهره اش اونطوری شد ، هم سر اسم ! - پیشنهادت چیه؟ - جون ... [حرف ج را با فتحه بخوانید] - جون؟ ... من تا حالا چنین اسمی رو بین بچه ها نشنیده بودم ! - اسم غلام سیاه پوست امام حسینه ، این غلام، بدن بدبویی داشته و به خاطر همین همیشه خجالت می کشیده و همه مسخره اش می کردن ، توی صحرای کربلا ، وقتی امام حسین، اون رو آزاد می کنه و بهش میگه می تونی بری ، به خاطر عشقش به امام، حاضر به ترک اونجا نمیشه و میگه، به خدا سوگند، از شما جدا نمیشم تا اینکه خون سیاهم با خون شما، در آمیزه و پیوند بخوره، امام هم در حقش دعا می کنن ، الان هم یکی از 72 تن شهید کربلاست، تو وجه اشتراک زیادی با جون داری ...
سرم رو انداختم پایین، هم سیاهم ،هم مفهوم فامیلم میشه راسو ! - ناراحت شدی؟ سرم رو آوردم بالا ، چشم هاش نگران شده بود ، _نه ! اتفاقا برای اولین بار خوشحالم ،از اینکه یه عمر همه راسو و بدبو صدام کردن...
با تمام وجود برای شناخت اسلام تلاش می کردم ،می خواستم اسلام رو با همه ابعادش بشناسم ، یه دفتر برداشتم و مثل هادی شروع کردم به حلاجی خودم ،هر کلاس و جلسه ای که گیرم می اومد می رفتم ،تمام مطالب اخلاقی و عقیدتی و ... همه رو از هم جدا می کردم و مرتب می کردم، شب ها هم از هادی می خواستم برام حرف بزنه و هر چیزی که از اخلاق و معارف بلده بهم یاد بده ،هادی به شدت از رفتار و منش اهل بیت الگو برداری کرده بود و استاد عملی سیره شده بود ، هر چند خودش متواضعانه لقب استاد رو قبول نمی کرد ...
کم کم رقابت شیرینی هم بین ما شروع شد! والسابقون شده بودیم ، به قول هادی، آدم زرنگ کسیه که در کسب رضای خدا از بقیه سبقت می گیره ،منم برای ورود به این رقابت ، پا گذاشتم جای پاش، سر جمع کردن و پهن کردن سفره ، شستن ظرف ها ؟ کمک به بقیه ، تمیز کردن اتاق و ... خوبی همه اش این بود که با یه بسم الله و قربت الی الله ،مسابقه خوب بودن می شد ، چشم باز کردم ، دیدم یه آدم جدید شدم ،کمال همنشین در من اثر کرد !دوستی من و هادی خیلی قوی شده بود ، تا جایی که روز عید غدیر با هم دست برادری دادیم و این پیمانی بود که هرگز گسسته نمی شد ، تازه بعد از عقد اخوت بود که همه چیز رو در مورد هادی فهمیدم ...
باورم نمی شد! حدسم در مورد بچه پولدار بودنش درست بود! اما تا زمانی که عکس های خانوادگی شون رو بهم نشون نداده بود ، باور نمی کردم ، اون پسر یکی از بزرگ ترین سیاست مدارهای جهان بود! اولش که گفت فکر کردم شوخی می کنه ، اما حقیقت داشت ، هادی پسر یکی از بزرگ ترین سیاستمدارهای جهان بود ، به راحتی به 10 زبان زنده دنیا حرف می زد و به کشورهای زیادی سفر کرده بود ، بعد از مسلمان شدن و چندین سال تقیه،همه چیز لو میره ، پدرش خیلی سعی می کنه تا اون رو منصرف کنه، حتی به شدت پسرش رو تحت فشار می گذاره، اما هادی، محکم می ایسته و حاضر به تغییر مسیر نمیشه ؛ پدرش هم با یه پاسپورت، هویت جدید و رایزنی محرمانه با دولت وقت ایران، مخفیانه پسرش رو به اینجا می فرسته ، هادی از سخت ترین لحظاتش هم با خنده حرف می زد ...
بهش گفتم:چرا همین جا توی ایران نمی مونی؟! نگاه عمیقی بهم کرد ، _شاید پدرم برای مخفی کردن مسلمان شدن من و حفظ موقعیت سیاسیش ،من رو به ایران فرستاد، اما من شرمنده خدام ،پدر من جزء افرادیه که علیه اسلام فعالیت و برنامه ریزی می کنه ، برای حفظ جان پسرش به ایران اعتماد می کنه اما به خاطر منافع سیاسی، این حقیقت رو نادیده می گیره ؛ وظیفه من اینه که برگردم ، حتی اگر به معنی این باشه که حکم مرگم رو ، پدر خودم صادر کنه ! اون می خندید، اما خنده هاش پر از درد بود ، گذشتن از تمام اون جلال و عظمت و دنبال حق حرکت کردن، نمی دونستم چی باید بهش بگم؟ ناخودآگاه خنده ام گرفت ، یه چیزی رو می دونی؟ اسم من، مناسب منه اما اسم تو نیست ،باید اسمت رو میزاشتی سلمان یا ، هادی سلمان ...
- هادی سلمان؟ بلند خندید،این اسم دیگه کامل عربیه ! ولی من برای عرب بودن، زیادی بورم ! تازه می فهمیدم چرا روز اول من رو کنار هادی قرار دادن،حقیقت این بود ، هر دوی ما مسیر سخت و غیر قابل تصوری رو پیش رو داشتیم ،مسیر و هدفی که قیمتش، جان ما بود ، من با هدف دیگه ای به ایران اومدم اما هدف بزرگ تر و با ارزش تری در من شکل گرفت ! امروز، هدف من، نه قیام برای نجات بومی ها،که نجات استرالیاست ! من این بار، می خوام حسینی بشم برای خمینی شدن باید حسینی شد...
✍🏻 نویسنده:شهید طاها ایمانی
#پایان
#التماس_دعا🌹
🆔 @Ebrahimhadi
🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨🍁
🍃🌸☘🌼
🌼☘
☘
🌸
#خـانـهی_بیقـرآن
✨امام صادق عليه السلام می فرمایند :
خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود و از خدا ياد نمى گردد، سه گرفتاری در آن خانه بوجود می آید:
➊بركتش كم شده
(دائم مشکل مالی دارند)
➋فرشتگان آن را ترك مى كنند
(رحمت و فیض خاص خداوند به آن خانه نازل نمی شود)
➌شياطين در آن حضور مى يابند.
(نزاع و جدال در آن خانه زیاد است.)
•| خواندن قرآن در خانه این سه گرفتاری را برطرف می کند |•
📚ڪافـے - ج۲
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
▪️دوره جوانی ابراهیم بود. در بازار کار میکرد. ابراهیم هفته ای یکبار ما را در چلوکبابی محل دعوت میکرد. چند هفته گذشت. یکبار گفت: امروز مصطفی پول غذا را حساب کرد. همه از او تشکر کردیم. هفته بعد گفت: امروز سعید پول غذا را حساب کرد و همینطور هفته های بعد...
🌷ابراهیم شهید شد. یکروز دور هم نشسته بودیم. بحث چلوکباب شد. مصطفی گفت: یادتان می آید که ابراهیم گفت مصطفی امروز پول غذا را میدهد؟ آن روز هم پول را ابراهیم داد. اما برای اینکه من خجالت نکشم...
💫سعید با تعجب گفت: من هم همینطور... و بقیه هم همین را گفتند. آن روز فهمیدیم در تمام مدتی که ما با ابراهیم چلوکباب میخوردیم تمام پول غذا را خودش میداد. چون ما از لحاظ مالی ضعیف بودیم؛ اما این کار را کرد که ما هم از غذای خوب لذت ببریم. چه آدمی بود این ابراهیم.
📔سلام بر ابراهیم2
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
✅ ببخشیم تا بخشیده شویم ...
🔸 آیت الله مجتهدی تهرانی:
یکی از کار های جاهلانه "انتقام گرفتن" است، به شکرانه ی اینکه خدا بهت قدرت داده و میتونی انتقام بگیری، شکرش اینه که انتقام نگیری و عفوش کنی..
حالا او به شما یک بدی کرده ...
شما صرف نظر کن
اگر صرف نظر کنی
خدا هم در قیامت صرف نظر میکنه
🔹ما این همه گناه کردیم توقع داریم خدا ما را ببخشه و از ما بگذره اما کسی که به ما بدی کرده و اومده عذر خواهی هم میکنه حاضر نیستیم ببخشیم
❗️انسان باید گذشت داشته باشه
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخورد صحیح..
#شهید_ابراهیم_هادی🌹
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
🌸دعای شب های پدر برای ابراهیم🌸
پدر شهید ابراهیم هادی زمانی که در قید حیات بودند، دائما از فرزندان خود به خوبی یاد می کردند.
اما می گفت ابراهیم را ویژه دعا میکنم. در نماز شب هایم از خدا می خواهم که او را در دنیا و آخرت سربلند کند.
✅ بی شک اگر دعای خیر پدر و مادری برای فرزندان باشد، او را رستگار خواهد کرد..
شادی روحش صلوات🌹
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
🍃 او هم منتظر برگشت ابراهیم هادی بود...
🌷با ابراهیم هادی دوست صمیمی بودند، دوستیشان به قبل از انقلاب برمیگشت، در دریاچه لار با هم ماهیگیری میکردند. از صد تا ماهی که میگرفتند ، تعداد کمی از ماهیها را برمی داشتند و بقیه را به نیازمندان میبخشیدند
🌷 در سال 1361 که خبر شهادت ابراهیم آمد، محمدرضا باور نمیکرد و میگفت: ابراهیم قویتر این حرفهاست که عراقیها بتوانند او را شهید کنند او زنده است . می گفت: اگر من شهید شدم، تمام وسایلم را به ابراهیم هادی بدهید
🌷قبل از عملیات کربلای10 با نیروهای مهندسی رزمی در منطقه بود و برای آماده کردن منطقه و ساخت خاکریز فرماندهی میکرد. بر اثر حملات دشمن، تعدادی از راننده لودرها به شهادت رسیدند؛ وقتی که احساس کرد، راننده لودر اضطراب دارد، لودر را از راننده تحویل گرفت و خودش مشغول به کار شد؛ او خاکریزها را درست کرد و پس از تکمیل، موقع برگشت مورد هدف گلوله توپ قرار گرفت؛ سرش قطع شد و به شهادت رسید.
🌹 شهید #محمدرضا_علیاوسط 🌹
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
@Ebrahimhadi-سر کنم با چای روضه لبمو تر کنم.Mp3
13.92M
#صوت #شب_جمعه
منو میکشه حسینجان،غم عشقتو به قرآن
چه کنم به غم دوری،تو عراقی و من ایران
🎤با نوای جواد مقدم
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
شبهای جمعه یادت نکنم میمیرم...😔
راستی حکایت این شب های جمعه چیست؟!
که بند بند دلم پاره میشود در یاد تو
شهر پیش چشمم قفس میشود
تنگ و تاریک
به هم پیچیده و سرد
من اینجا
میان این همه هیاهو و ماشین و دود و صدا
کجا پیدایت کنم!....
🌱دلم طلایی گنبدت را میخواهد
بشنو از میان این همه فاصله
صدای دلتنگی ام را....
سلام نازنینن اربابم...
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله #صلی_الله_علیک_یا_قمر_بنی_هاشم
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
🔘پیکسل و جاکلیدی🔘
طرح #رفیق_آسمانی_من
با بهترین کیفیت و قیمت مناسب
👈ارسال به تمام نقاط کشور👉
#پیکسل_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_بابک_نوری_هریس
#شهید_حسین_معزغلامی
#شهید_مجید_قربانی
⭕️جهت مشاهده نمونه های بیشتر و سفارش به کانال زیر مراجعه کنید:
فروشگاه شهید ابراهیم هادی👇
🆔 @Ebrahimhadi_Market
🆔 @Ebrahimhadi_Market
🆔 @Ebrahimhadi_Market
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠
#پسرک_نوار_فروش
🌸وقتی پسرکی را به جرم فروختن نوار غیر مجاز به کمیته می آورند و نوار هایش را از بین می برند، ابراهیم دلش برای این جوان می سوزد و به مقدار قیمت نوار ها به پسرک پول می دهد تا کاسبی جدیدی برای خود راه اندازد. او این گونه هم مال حلال به دست می آورد هم نوار های مبتذل نمی فروخت.
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
✅خداوند در قران میفرماید:
لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا
این یعنی ابراهیم زنده است.
این یعنی صحبتهایمان را میشنود، دلتنگی هایمان را میبیند،
غم هایمان را درک میکند و...
این یعنی میداند بی حوصلگی هایمان به
سبب چیست؟ناراحتی هایمان از کجا منشا میگرد.این یعنی او زنده است!
سال های پیش بود با خودم عهد کردم او را برادر بنامم.این به این جهت بود که زنده بودنش را در زندگی ام درک
میکردم و میدانستم او مانند یک برادر از من مراقبت خواهد کرد.
سال ها بود که با عکسش زندگی میکردم قاب عکسشم را جلویم میگذاشتم و درد و دل میکردم.
اما نمیدانستم من تنها نیستم!نمیدانستم ابراهیم لطفش شامل حال خیلی ها شده و خیلی ها به او برادر میگویند و او در حق خیلی ها برادر میکند!
ولی از حق نگذریم چه شهید پهلوان صفتی است!ما او را از یاد بردیم،یاد او را به دست باد سپردیم ولی او ما را از
یادنبرده..
این ها را همه همه به یک علت میگویم و ان هم دلتنگی است..
دلتنگی شهیدی که تا امروز امید برگشتش را داشتم ولی حالا میدانم تا همیشه پیش مادرش حضرت زهرا می ماند..
به یاد کانال کمیل که ابراهیم پرستوی گمنامش هست و میماند.
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
سلام بر امام غریبم..💔
یابن الحسن منم همانگدای قدیمی ام
با تو زکودکی حضرت آقا صمیمی ام
گرچه که لایق نوکری تونبوده ام
حق داری اگر که نخواهی ببینی ام
دلداریت عزیز دل فاطمه مراست
بالاترین مقام و جلال زمینی ام
خوفم بود که روز تقبل به نوکران
ردم کنی زدر گهت، ابداً هم نبینی ام
اما بدان گل زهرا گل نرگس، عزیز من
با فاطمه(س)شده عَجین اصل طینیام
در روزگارِ آخرِ عصر و زمان بگیر
دست مرا که جرمم اینست دینی ام
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج🦋
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••