eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.3هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
644 ویدیو
61 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: https://eitaayar.ir/anonymous/Q19c.FH2k4 ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
عادت داشت اگر یک روز خانه نمی‌آمد حتماً فردا با یک دسته گل به دیدن همسرش می‌رفت.. به همسرش گفته بود.. تو عشقِ اولم نیستی اول خُدا بعد سیدُالشهدا بعد شُما...❤️🍃 #‌شهید‌_حمید‌‌سیاهكالی‌مرادی🌹 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
از دهانش پرید که تو بالاخره از طریقِ این چشم‌هات #شهید میشی.. چشماش درخشید و پرسید:چرا..؟! گفت: چون خدا به این چشم‌ها هم جمال داده هم کمال.. این چشم‌ها در راهِ خدا بیداری زیاد کشیده.. اشک هم زیاد ریخته.. #شهید_محمدابراهیم‌همت🌺🍃 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
جنگ نرم مثل خُمْپاره ۶۰ میمونه نَه‌ صِدا ‌داره ‌نَه سوت وَقْتی میفَهمی که ‌دیگه رِفیقِت نه هیئت میاد ‌نه‌ مَسجِد...🕊📿 #شهید_حجت‌الله‌رحیمی🌷🍃 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀صوت شهید ابراهیم هادی که یک شب قبل از عملیات و پنج روز قبل از شهادت، ضبط شده و با دوستانش عهد شفاعت می بندند. این صوت در چنین شبی یعنی ۱۶ بهمن ماه ( سال ۱۳۶۱ ) ضبط شده است. @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد. مسئول دفتر گفت:" این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره". فرمانده گفت:" خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری". یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار شهید بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم شهید بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت:" دست سنگینی داری پسر! یکی هم این طرف بزن تا میزان بشه". بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت:"ببخشید، نمی دانستم این قدر ضروری است.می گم سه روز برات مرخصی بنویسند". سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی را از دستش گرفت و گفت:"برای کی می خوای مرخصی بنویسی؟برای من؟نمی خواد. من لیاقتش را ندارم". بعد هم با گریه بیرون رفت.بعدها شنیدم آن سرباز راننده و محافظ شهید بروجردی شده؛یازده ماه بعد هم به شهادت رسید.آخرش هم به مرخصی نرفت‌. 🌹🍃 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
#شهید‌محمد‌ابراهیم‌همت: خُمپاره آمَد صاف خورد کنارِ سنگر.. حاج هِمت گفت: بر مُحَمَد و آلِ مُحَمَد صَلَوات... نِگاهش کردم، انگار هیچ چیز نِمی توانست تِکانش بدهد... دِلم ازین ایمان ها می خواهَد:) 💔🍃 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
#چند_کلمه_دردودل💔 هزاربار از خودم پرسیده‌ام مفهوم زندگی‌ام قبلِ قدم گذاشتن در راه شما چه بود..؟! وهزاربار فهمیده‌ام هیـچ... :) 🥀 به خدا قسم هیچی نبود @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_market •••••••••••••••••••••••••••••••
سطر اول این است... همیشه با ماست 🌱 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
💠امام على عليه السلام: گذشته ی امروزت سپرى شد و آينده ‏اش مورد ترديد است و زمان حال غنیمت است ماضي يَومِكَ فائتٌ، وآتيهِ مُتَّهَمٌ، ووَقتُكَ مُغتَنَمٌ غررالحكم، حدیث 9840 🔸 هی دنبال این نباش که سال های بیشتری زندگی کنی... به جای این، در همین سال هایی که زنده ای زندگی کن... 🔹 نگو: اگر من ماشین فلان رو بخرم می ریم مسافرت!... همین الآن دست زن و بچه ات رو بگیر با همین ماشینی که داری یا با اتوبوس برو سفر... 🔸 عمر معطل تو نمی مونه... نگو من باید برم خونه جدید که کارتن ظرف های چینی رو باز کنم!، همین الآن ظرف هایی رو که دوست داری از کارتن بیار بیرون و ازش استفاده کن و ازش لذت ببر... 🔹 اگر... اگر... اگر... هی اگر اگر نگو که فلان چیز و داشته باشم.... مگه خواسته های آدم تمومی داره؟؟؟ عمر داره می گذره... یهو می بینی که عمرت تموم شده ولی زندگی نکردی... 🔸 عمرت رو تلف نکن... زندگی کن و از زندگی ای که الآن داری لذت ببر و شاد باش... حالا اگر آرزوهات هم عملی شد که چه بهتر... ولی اگر نشد گذشته ات رو تعطیل نکردی... @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
دنیا مشتش را باز کرد... تو بودی.. و من .. خدا تو را برد و زمان مرا... ای ... ما را دریاب🙏 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
⭕️ روزهای اخر کانال ابراهیم ابتدا به سراغ چند نفر از سالم ترها ڪه قدرت بدنی داشتند رفت. از انها خواست تاسیم خاردارهای ڪف ڪانال را جمع اوری ڪنند. درڪف ڪانال چند ردیف سیم خاردار حلقوی قرار داشت. انجام این ڪار بدون هیچ گونه امڪانات برای بچه ها بسیار مشڪل بود. ڪار بعدی ابراهیم جمع ڪردن شهدا از میان مجروحین و رزمندگان داخل ڪانال بود. قسمتی از ڪانال از بچه ها فاصله داشت و به خاطر شیب، در دید نبود. بچه ها با سختی بسیار، شهدا را به انجا بردند. حمل پیڪر شهدا سخت نبود. بلڪه دل ڪندن ازرفقا، ڪار را بسیار سخت و طاقت فرسامی ڪرد. شیرمردانی ڪه درمقابل دشمن، شجاعانه جنگیده بودند، اینڪ توان جا به جا ڪردن پیڪر دوستان شهیدشان را نداشتند! ڪسی با ڪسی حرف نمی زد. فقط قطرات اشڪ بود ڪه ارام ارام از گونه ها می چڪید. خاطرات شیرین روزهای باهم بودن، لحظه ای ما را آرام نمی گذاشت. پس از انتقال شهدا به انتهای ڪانال، نوبت پیدا ڪردن جای امنی برای مجروحین بود. مجروحین ڪانال، تعدادشان زیاد بود. عده ای دست و پاهایشان قطع شده بود، عده ای هم بر اثر ترڪش و تیر، دل و روده هایشان بیرون ریخته بود. نگاه جستجوگر ابراهیم به دنبال جایی بود ڪه بتواند مجروحین را از ترڪش خمپاره ها در امان نگه دارد. تنها جای مناسبی ڪه به ذهنش رسید، دیواره های ڪانال بود. حالاڪانال ڪمی شرایط عادی پیدا ڪرده بود. درچهره هیچڪدام از علی اڪبرهای خمینی، نشان ضعف و ترس مشاهده نمی شد. 📚ڪتاب سلام بر ابراهیم ۲ ♻️ادامه دارد... @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
🍂دنیا بۍ[تو] فقط‌یڪ‌فصل‌دارد! تنهایـــــے… چشم آلوده کجا دیدن دلدارکجا؟ دل سرگشته کجا وصف رخ یارکجا؟ قصه عشق من وزلف تو دیدن دارد نرگس مست کجا همدمی خارکجا؟ سرعاشق شدنم دل بشودخادم تو... خدمت عشق کجا نوکرسربارکجا؟ کاش درنافله ات نام مجنون هم ببری که غافل شود ازحب دنیابرسد بروصل مراد که مراددل مجنون چون تویی لیلی وبس که دعای توکجا عبدگنه کار چومجنون کجا؟   🍀•اللهم عجل لولیک الفرج•🍀 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
🌸 تو مراقب خود باش، خودش ذلیلانه پیش تو می آید. 🌍 ‌ 🕊 (ع) 💕 ‌ 📚غرر الحکم: ۶۰۸۰ ‌ @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
ـ🌾🌹🍃💐🦋 گذشتی از روزهای خوشِ جوانی ات! ... تا این جوانی، مرا به بازی نگیرد... رفیق شهیدم ابراهیم هادی❤️ @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
⭕️روزهای اخر کانال تنها صدایی ڪه سڪوت مرموز ڪانال رامی شڪست، نوای نوحه های ابراهیم بود. او با صدای زیبای خود، به یاران بی رمق ڪانال جان تازه ای می بخشید. زمزمه های ابراهیم، درمیان خون و جراحت و تشنگی و گرسنگی، ارامش بخش بود. هنگام اذان ابراهیم، آن هایی ڪه هنوز اندڪی توان در بدن داشتند، خود را به دیوار ڪانال می رساندند تا با مدد دیوار از جا برخیزند و نماز را اقامه ڪنند. مجروحین اما با حالتی ملڪوتی تر، به سختی خود را به سمت قبله می‌چرخاندند و پیشانی خونین و زردشان را بر خاڪ ڪانال می گذاشتند. در ڪانال بعد از اقامه ی نماز، شهید طاهری قران میخواند و حتی تفسیر میڪرد. هرڪس در گوشه ای دعایی را زمزمه می ڪرد و با خدای خود نجوامی ڪرد. زخمی ها مدام از فرط تشنگی ناله می زدند و اب طلب می ڪردند. داخل ڪانال مرتب با خمپاره مورد هدف قرار میگرفت. پس از ڪاسته شدن اتش بعثی ها، ابراهیم همه بچه ها راجمع ڪرد و گفت: دیگر ڪانال، جای ماندن نیست. باید هر جور شده امشب به سمت تپه های دوقلو عقب نشینی ڪنیم. آن روز حدود هفتاد مجروح بد حال داخل ڪانال بودند. هنگامی ڪه نیروها درحال پخش شدن بودند، نوجوانی ڪم سن و سال از ابراهیم سوال عجیبی پرسید: سرنوشت مجروحین چه میشود؟ همه بهت زده به اطرافیانشان نگاه میڪردند. ابراهیم به آن نوجوان گفت: شما نگران مجروحین نباشید،خودم پیش ان ها هستم. آن نوجوان باصلابت خاصی گفت: پس من هم می مانم و از مجروحین تا اخرین قطره خونم مراقبت می ڪنم. تصمیم گیری سختی برای دیگران بود. چهار روز تشنگی، گرسنگی، خستگی و محاصره، توان همه را بریده بود. یڪی دیگر نیز در گوشه ای ازڪانال گفت: من هم می مانم. یڪباره تمام افراد، یڪ صدا فریاد سردادند. 📚ڪتاب سلام برابراهیم ۲ ♻️ادامه دارد... @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
ای مادر چهار کشته عاشورا ای مرثیه خوان ماتم تاسوعا هر جا که تو را زینب کبری می‌دید می گفت که ای وای نیامد سقا وفات حضرت ام البنین(س)تسلیت باد🖤 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
این چیه؟! عکس دخترمه بده ببینمش خودم هنوز ندیدمش چرا؟! الان موقع عملیاته می‌ترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده، باشه بعد...💔🍃 #شهید_مهدی‌زین‌الدین..🌷 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
#منبر_مجازی📿 👤یاد حـرف #حاج‌قاسـم افتـادم که میگفت: باید به این #‌بلوغ برسیم که نباید دیده شویم آنکس که باید ببیند می‌بیند♥️🍃 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
!!! سعد بن عبیده مۍگوید: چند تن از برجستگان کوفه را روز عاشورا دیدم که بر تپه‏‌ای با دست به دعا برداشته مۍگویند: خدایا، یاریت را نصیب «ع» کن . . . + یعنی نشستن از بالایِ تپه دست‌وپازدن امامشون رو نگاه‌ کردن! خدایا ما رو اینطوری امتحان نکن ... راستی ماهم‌دعای فرج‌میخونیم!؟😔🍃 🌼 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market ••••••••••••••••••••••••••••••
شَهیدِگُمنام..! نِمیتونسته هیچکَسی قَلبِ مَنو جَلا بِده اما تونستی... :) ❤️🍃 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
من آن مالِ بَدَم که اول و آخرش بیخ ریش صاحبش است..🥀 هرکجا که بروم باز به خودتان باز می‌گردم.. با همه بدی ها، دستمو گرفتی... ❤️ ؛ @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
⭕️روزهای اخر کانال ابراهیم گفت: تا تڪلیف مجروحین مشخص شود باید اب، مهمات و هر چیز خوردنی ڪه در ڪانال هست جیره بندی شود. در ڪمتر از چند دقیقه، تمام قمقمه های اب، در ڪف ڪانال و در مقابل ابراهیم قرار گرفت. زمان تقسیم قمقمه های اب شد. قمقمه ها ڪم و تعداد تشنه ها بسیار. ابراهیم همه را شمرد حتی اسرای بعثی را. اب انقدر ڪم بود ڪه هر ڪسی را برای تقسیم این قمقمه ها دچار سرگردانی می ڪرد. ابراهیم به هر یڪ از اسرای بعثی یڪ قمقمه اب داد. یڪی از بچه ها اعتراض ڪرد. ولی ابراهیم گفت: این ها الان مهمان ما هستند، ما ایرانی ها رسم داریم بهترین چیز را برای مهمان می گذاریم. مولای جوانمردان عالم، اسیر و قاتل خود را بر خود مقدم می دانست. چگونه می شود از علی دم زد و مرام او را نداشت. سپس ابراهیم به هر سه مجروح، یڪ قمقمه و هر شش نفر سالم، یڪ قمقمه اب داد. معرفت بچه ها تا جایی بود ڪه با وجود عطش زیاد بعضی از سالم ها از سهمیه اب خود چشم پوشی می ڪردند و ان را به مجروحین می دادند. تعدادی ڪنسرو هم جمع شد ڪه به هر هشت مجروح یڪی رسید و به بقیه چیزی نرسید. بچه های ڪانال با صورت های زرد و خاڪی، با پوستی خشڪ و لب های ترڪ خورده از بی ابی، مظلومانه با دشمن می جنگیدند و ذره ای ترس نداشتند... 📚ڪتاب سلام برابراهیم ۲ ♻️ادامه دارد... 🆔 @Ebrahimhadi
#شهدایی🌱 اگه بخواهی زندگی کنی باید منتظر مرگ باشی تا به سراغت بیاید ولی...اگه #عاشق شدی♥️ به سمت مرگ پرواز میکنی... این خاصیت کسانی است که جاودانه خواهند شد ! وشهدا جاودانه هایِ تاریخ اند :) @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
‌#آیه 🍃🌹 فَاذْكُرُونِی ... بگو خدایاشکرت ... یهو دیدی خدا هم پای آرزوتو امضا کرد ... وَكَانَ اللَّـهُ شَاكِرًا عَلِيمًا ... کار #خدا که نشد نداره ... @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
  🍃 💠هیچڪس به من نگفت:  که دعای ما در فرج شما اثر دارد و آن را نزدیک می کند، نمی دانستم که شما دعا کردنمان را دوست داری و فرموده ای که خیلی برای فرج من دعا کنید. 🥀به ما نرسید که راز فرج و ظهورت در دعای شب و روز ما نهفته است و تا دستان تک تک ما آسمانی نشود و چشمانمان از اشک ، بارانی نگردد تو نمی آیی. اگر به من گفته بودند که به آیت بصیرت، بهاء الدینی بزرگوار سفارش کرده ای که در قنوت نمازش «اللهم کن لولیک...» را زمزمه کند، ما هم از همان دوران نوجوانی، قنوتمان را زیبا می خواندیم. 😔خیلی دیر فهمیدم که بعد از هر نماز دعای مستجاب دارم که می توانم با آن یک سنگ از سر راه ظهورت بردارم. ای کاش در نوجوانی می فهمیدم که چقدر دوست داری من لب به دعا بگشایم و آمدنت را زمزمه گر باشم تا سهمی هر چند کوچک در شادی دیگران داشته باشم. بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد... دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••