هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
🌷شهید محمدحسین مرادی🌷
سیدرضا حسینی که دایی محمد حسین بود، سال 1366 به شهادت رسید. ایشان را در امامزاده علی اکبر چیذر دفن کردیم. سال های بعد که پسرخاله ی محمد حسین فوت کرد، تابوت او را به امامزاده برده و اتفاقا کنار قبر دایی اش گذاشته بودند تا مزارش برای دفن آماده شود. محمد حسین آن روز دست روی تابوت پسرخاله اش گذاشته و گفته بود: آقا محسن، از جای من پاشو اینجا جای من است!
آن موقع همه این کلام را شنیدند اما کسی متوجه نشده بود که منظور پسرم از این حرف چیست. چند سال بعد که محمد حسین در سوریه به شهادت رسید، او را درست در کنار مزار دایی اش، یعنی همان جا که آن روز اشاره کرده بود، دفن کردند. برای همه عجیب بود که پسرم از همان زمان می دانست که شهید می شود و حتی دفنش را مشخص کرده بود!
✍نقل از مادر شهید
🆔 @Ebrahimhadi
به سیّــد مجتبی علمـدار گفتم اینا کین که میاری هیئـت و بهشـون مسئولیت میدی؟
گفت: کسی که تو راه نیــست اگه بیاد تو مجلس #اهل_بیت (ع) و یه گوشه بشینه و شما بهش بها ندی، میره و دیگه هم بر نمےگرده
اما وقتی تحویلــش بگیری، جذب همیــن راه میشه...
🆔 @Ebrahimhadi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🗣 راوی: مصطفي صفار هرندي
مدت كوتاهي از شــروع جنگ گذشــت. فرماندهي سپاه در غرب كشور جلســه اي برقرارنمود. قرار شــد نيروهاي داوطلب و بچه هاي سپاه در مناطق مختلف تقسيم شوند. لذا گروهي از بچه ها از ســرپل ذهاب به سومار، گروهي به سمت مهران و صالح آباد و گروهي به سمت بستان رفتند.طبق جلســه، حســين الله كرم كه از فرماندهان مناطق عملياتي بود به عنوان فرمانده سپاه گيلان غرب و نفت شهر انتخاب شد. او بــه همــراه چند گروهان از گردان هاي هشــتم و نهم ســپاه راهي منطقه گيلان غرب شد. ابراهيم كه از دوران زورخانه رفاقت ديرينه اي با حاج حسين داشت به همراه او راهي گيلان غرب شد و به عنوان معاونت عمليات سپاه منصوب شد.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
گيلان غرب شــهري در ميان كوهستانهاي مختلف است. در 50كيلومتري نفت شــهر و خــط مــرزي و در70 كيلومتري جنوب ســرپل ذهاب. عراق تا نزديكي اين شهر و بيشتر ارتفاعات آن راتصرف كرده بود. در اولين روزهاي جنگ نيروهاي لشــکر چهارم عــراق وارد گيلان غرب شــدند اما با مقاومت غيور مردان وشــيرزنان اين شــهر مجبور به فرار شدند.در جريان آن حمله يكي از زنان اين شهر با ضربات داس دو نظامي عراقي را به هلاكت رساند!! بعد از آن عده اي از مردم شــهر از آنجا رفتند. بقيه مردم روزها را به شــهر مي آمدند وشب ها به سياه چادرها در جاده اسلام آباد ميرفتند. تيپ ذوالفقار ارتش هم در منطقه ((بان سيران)) دراطراف گيلان غرب مستقر شده بود. مدت كوتاهي از فعاليت سپاه گيلان غرب گذشت. در اين مدت كار بچه ها فقط پدافند در مقابل حمله هاي احتمالي دشمن بود و هيچ تحرك خاصي از نيروها ديده نميشد.جلســه اي برقرار شــد. نيروها پيشــنهاد كردند همانطور كه دكتر چمران جنگ هــاي نامنظــم را در جنوب و اصغر وصالي جنگ هــاي چريكي را در سرپل ذهاب انجام ميدهند. يك گروه چريكي نيز در گيلان غرب راه اندازي شود.كار راه اندازي گروه انجام شد. بعد هم مسئوليت عمليات گروه را به ابراهيم و جواد افراســيابي واگذار شد. به پيشــنهاد بچه ها قرار شد نام دكتر بهشتي را براي گروه انتخاب كنند.
امــا در بازديدي كه شــخص آيت الله بهشــتي از منطقه داشــت با اين كار مخالفت كرد و گفت: چون شــما كار چريكي انجــام ميدهيد، نام گروه را شهيد اندرزگو بگذاريد. چرا كه او بنيان گذار حركت هاي چريكي و اسلامي بود. ابراهيم تصوير بزرگي از امام(ره) و آيت الله بهشــتي و مقام معظم رهبري را در مقر گروه نصب كرد. گروه فعاليت خود را آغاز نمود. نيروهــاي اين گروه چريكي نامنظم، ماننــد نام آن نامنظم بودند. همه گونه آدمي در آن حضور داشت!از نوجوان تا پيرمرد، از افراد بيســواد تا فارغ التحصيل دكتري، از بچه هاي بسيار متدين و اهل نماز شب، تا كساني كه در همان گروه نماز را فرا گرفتند.از بچه هــاي حوزه رفتــه تا كمونيســت هاي توبه كرده و... بــه اين ترتيب همه گونه نيرو در جَوّي بسيار صميمي و دوست داشتني دور هم جمع شدند.افــراد اين گروه تقريباً چهل نفره، در يك چيز با هم مشــترك بودند و آن شجاعت و روحيه بالاي آنها بود. ابراهيم كه عملاً مسئوليت گروه را برعهده داشــت هميشه ميگفت: ما فرمانده نداريم و از طريق محبت و دوستي خيلي خوب گروه را رهبري ميكرد. سيستم اداره گروه به صورتي بود كه همه كارها خودجوش انجام ميشد و تقريباً كسي به ديگري امر و نهي نميكرد. بيشتر كارها با هم فكري پيش ميرفت و بيشتر از همه جواد افراسيابي و رضاگوديني همراهان هميشگي ابراهيم بودند.
#ادامه👇
يكي از برنامه هاي روزانه گروه، كمك به مردم محلي وحل مشكلات آنها بود. بسياري از نيروهاي محلي گيلان غرب نيز از اين طريق به گروه جذب شدند.فعاليت گروه اندرزگو، بيشتر تشكيل تيم هاي شناسايي و عملياتي بود. عبــور از ارتفاعــات و تهيه نقشــه هاي دقيق و صحيح از منطقه دشــمن، از ديگركارها بود. روش ابراهيم در شناسايی ها بسيار عجيب بود. نيمه هاي شب به همراه افراد از ارتفاعات عبور ميكردند. آنها پشــت نيروهاي دشمن قرار ميگرفتند و از محل استقرار و تجهيزات دشمن اطلاعات بســيار دقيقي را به دســت مي آوردند. ميگفت: اگر چنين كاري انجام نگيرد معلوم نيست در عمليات ها موفق شويم. پس بايد شناسائي ما دقيق و صحيح باشد.ابراهيم رَوش خود را به ديگر نيروها نيزآموزش ميداد و ميگفت: در مسئله شناسايي، نيرو بايد شجاعت داشته باشد. اگر ترس در وجود كسي بود نميتواند نيروي موفقي باشد. بعد هم در مورد تيزبيني و دقت عمل نيروها صحبت ميکرد.بــراي همين بود كــه از ميان نيروهاي گروه، زبده تريــن و بهترين نيروهاي اطلاعات وشناسايي و حتي فرماندهاني شجاع تربيت يافتند.به قول فرمانده تیپ۳۱۳ حّر که مسئولیت اطلاعات و عملیات را در قرار گاه نجف به عهده داشــت:(( ابراهيم با روش هاي خود بنيانگذار اين تيپ بود، هر چند كه قبل از تشكيل آن به شهادت رسيد.گروه چريكي شهيد اندرزگو در دوران فعاليت يك ساله خود شاهد پنجاه و دو عمليات كوچك و بزرگ توسط همان نيروهاي نامنظم بود. آنها لشكر چهارم ارتش عراق را در منطقه غرب به ستوه آوردند و تلفات سنگيني را به آنان تحميل كردند. در اين گروه كوچك، انســان هاي بزرگي تربيت شــدند كــه دوران دفاع مقدس ما مديون رشادت هاي آنهاست. آنهــا از خرمن وجودي ابراهيم خوشــه ها چيدند و بــه همراهی او افتخار ميكردند: شــهيد رضا چراغي فرمانده شجاع لشكر 27 حضرت رسول(ص) ،شــهيد رضا دستواره قائم مقام لشکر، شهيد حسن زماني مسئول محور لشکر، شهيد سيد ابوالفضل كاظمي فرمانده گردان ميثم، شهيد رضا گوديني فرمانده گردان حنين، شهيد محمدرضا علي اوسط معاون تيپ مسلم ابن عقيل، شهيد داريوش ريزه وندي فرمانده گردان مالك، شــهيدان ابراهيم حسامي و هاشم كلهر معاونين گردان مقداد، شهيدان جواد افراسيابی و علی خرّمدل از مسئولین اطلاعات لشکر، و همچنين چندين فرمانده بزرگ دفاع مقدس كه هم اكنون نيز از افتخارات نظام اسلامي هستند.
♻️ #ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
🌷شهید بهشتی🌷
"مرگ بر بهشتي"!
اونقدر اين شعار رو بلند جلوي دادگستري فرياد مي زدند كه بهشتي به راحتي مي شنيد.
رو كرد به بهشتي كه: چرا امام ساكتند؟ اي كاش جواب اين توهينها را مي دادند!
بهشتي گفت: برادر! قرار نيست در مشكلات از امام هزينه كنيم، ما سپر بلاي اوييم، نه او سپر ما.
#ما_سپربلاییم_نه_او
#تفکر_کنیم
🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
@Ebrahimhadi-tarkgonah.mp3
2.45M
#صوت #سخنرانی_کوتاه #شماره۱۶۳
موضوع: از گناه خدا لذت نبرید!
سخنران: حجه الاسلام حسینی اراکی
🆔 @Ebrahimhadi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🗣راوی: علی مقدم
محرم ســال 1359 اتفــاق مهمــي رخ داد. اصغر وصالي و علــي قرباني با نيروهايشان از سرپل ذهاب به گیلان غرب آمدند.قرار شد بعد از شناسايي مواضع دشمن، از سمت شمال شهر، عملياتي آغاز شود. آن ايام روزهاي اول تشــكيل گروه اندرزگو بود. قسمتي از مواضع دشمن شناسايي شده بود. شــب عاشــورا همه بچه ها در مقر سپاه جمع شــدند. عزاداراي با شكوهي برگزار شد. مداحي ابراهيم در آن جلســه را بســياري از بچه ها به ياد دارند. او با شور و حال عجيبي ميخواند و اصغر وصالي مياندار عزادارها بود. روز عاشــورا اصغر به همراه چند نفر از بچهها براي شناســايي راهي منطقه ((برآفتاب)) شد. حوالي ظهر خبر رسيد آنها با نيروهاي كمين عراقي درگير شدهاند. بچه ها خودشان را رساندند، نيروهاي دشمن هم سريع عقب رفتند اما...علي قرباني به شــهادت رسيد. به خاطر شدت جراحات، اميدي هم به زنده ماندن اصغر نبود. اصغر وصالي را سريع به عقب انتقال داديم ولي او هم به خيل شهدا پيوست.بعــد از شــهادت اصغر، ابراهيــم را ديدم كه با صداي بلنــد گريه ميكرد. ميگفت: هيچكس نميداند كه چه فرمانده اي را از دست داده ايم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلي احتياج داشت.اصغر در حالي كه هنوز چهلم بردار شهيدش نشده بود توفيق شهادت را درظهر عاشورا به دست آورد. ابراهيم براي تشييع به تهران آمد و اتومبيل پيكان اصغر را كه در گيلان غرب به جا مانده بود به تهــران آورد. در حالي كه به خاطر اصابت تركش، تقريباً هيچ جاي سالم در بدنه ماشين نبود! پس از تشييع پيكر شهيد وصالي سريع به منطقه بازگشتيم. ابراهيم ميگفت: اصغر چند شب قبل از شهادت، برادرش را در خواب ديد. برادرش گفته بود: اصغر، تو روز عاشورا در گيلان غرب شهيد خواهي شد. روز بعد بچه هاي گروه، براي اصغر مجلس ختم وعزاداري برپا كردند. بعد بچه ها به هم قول دادند كه تا آخرين قطره خون در جبهه بمانند و انتقام خون اصغر را بگيرند. جواد افراســيابي و چند نفر از بچه ها گفتند: مثل آدم هاي عزادار محاســن خودمان را كوتاه نميكنيم تا صدام را به سزاي اعمالش برسانيم.
♻️ #ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸