eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Narimani_fadaeian-moharam-9403_(2).mp3.mp3
17.64M
📋موهات چرا سوخته پدر (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ممنونم که قدم‌رنجه کردی بابایی روز و شب رو شمردم که پیشم بیایی میخوام امشب دیگه پیشت آروم بخوابم میشه بابا برا من بخونی لالایی؟ میخواستم بشینم رو زانوت یا که سر بذارم رو بازوت شونه بزنم من به گیسوت ولی تو اومدی با سر موهات چرا سوخته پدر چرا شدی پر از خاکستر؟ تا حسودا، بابای گلم رو ببینن میشه بابا، بیایی تو این شهر تو با من هی میگن تو یتیمی و بازیم نمیدن مارو هرروز تو بازار میبینن میخندن می‌دونستم آخر میایی قربونت برم من بابایی بهتر از همه باباهایی میدونی خوب میشد چقد اگه عمومم میومد دیگه کسی مارو نمیزد با این دستام، می‌کردم آتیشا رو خاموش کاش نپرسی، موهای سر دخترم کوش توی صحرا، یه شب که زمین خورده بودم مادر تو، رسید و گرفتم تو آغوش دیدم مادرت قد کمونه اون هم مثل تو مهربونه خورده مثل من تازیونه می‌گفت تورو هم مثل من پهلوت‌و با پا میشکنن غسلت میدن از زیرِ پیرهن
🎤 راوی: سردار شهید احمد کاظمی 🥀 شهیدحسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید مى شوم، گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب داری؟! گفت: نه، ولی مطمئنم. 🥀 چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به آسمان رفتم، فرشته ای دیدم که اسمهای ‌شهدا را مى نويسد، تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید. 🥀 به من رسید، گفت: حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مى شود، تا این در ذهنم آمد زمین خوردم، چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم، اما دیگر وابستگی ندارم، اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم....! 🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱
1.72M
گفته بودم غم دل را به تو گویم چو بیایی تو بیایی که غمم نیست غم من تویی بابایی به کسی کاری ندارم که تویی مونس و یارم به دل خسته و زارم خبرم کن تو کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ دلم معدن درده بیا و ببین غم با دخترت چه کرده بیا خرابه بشین حال و هوامو ببین سوغاتی هم نیار بیا کنارم، همین بابای خوبم حسین بابای خوبم حسین بی قرارم که بیایی به همان قول و قرارت بغلت کنم حسابی جونم و کنم نثارت بخدا تنگه دل من واسه لالایی و نازت چه کنم تا که بیوفته به خرابه سر و کارت عزیزم عزیزم منم دیده به راهَت که بازم ببینم سر و صورت ماهَت بیا به دیدن من موهامو شونه بزن ریشه ی درد و غم و از دل زارم، بِکن بابای خوبم حسین بابای خوبم حسین به دلم بود چو بیایی دو تا دستت رو بگیرم سر بی تن اومدی تا واسه ی سرت بمیرم گل نازم بدنت کو؟ سخنی بگو شهیدم چی سرت اومده بابا که فقط سرت رو دیدم لالایی لالایی به قربون سرت شَم لالایی لالایی فدای حنجرت شَم بیا دو تایی با هم آروم بخوابیم یه کم وقتی که بیدار بشیم هیچ خبری نیست ز غم بابای خوبم حسین بابای خوبم حسین
. . علیه_السام ✍شاعر:کربلایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اقایی ما بنده و تو مولایی پا می زاری توی میدون انگاری که مرتضایی دریایی میوه ی قلبه زهرایی تو مقتدای هر شیعه  تو امام عاشورایی معنای خیر العمل هستی تو بر سره عدو اجل هستی تو شتره فتنه رو کشتی اقا فاتحه جنگه جمل هستی تو ای یارم سر به پای تو‌ می زارم به ابی انت و امی خیلی تورو من دوست دارم کریمی تو پناهه هر یتیمی روزی می گیرن از دستت هم مسیحی و کلیمی همه می گن که اقا هستی تو معنای جود و سخا هستی تو روزی خلق و میدی بی منت صاحبه دسته عطا هستی تو محشری دقیقا مثل حیدری همه می دونن این و که خیلی هستی تو مادری غریبی بمیرم که بی حبیبی لحظه ی اخر راویه روضه ی شیب الخضیبی م تاریخ و بردی جلو واخرش رسیدی به لحظه های مضطرش گفتی  از قتلگاه و دم غروب گفتی از خنجر کندو حنجرش 👇
علی عرب: 🔘🔸🔘🔸🔘🔸🔘 💠تفسیر زیارت عاشورا ⬅️قسمت پانزدهم 🔹در فراز بعدی به «یَابْنَ فاطِمَةَ» اشاره می کند. سِر نامگذاری اسم فاطمه را که خدا به حضرت زهرا (س) داده به چه علتی بوده است خوب است بدانید؛ 📃منبع روایت کتاب ″بحار- ج۴۳، ص۱۴″ امام باقر (ع) می فرمایند؛ در روز قیامت برای حضرت فاطمه (س) در مقابل جهنم یک توقف گاهی است (یعنی در روز قیامت در کنار جهنم یک جایی است که حضرت زهرا می ایستد) وقتی قیامت و حشر می شود و همه ی مردم هم می آیند، بین دو چشم آنها نوشته شده مؤمن یا کافر است.. 👈آن وقت یکی از گروه مؤمنان، درست است که مؤمن هستند ولی گنهکار هم هستند و گناهانشان هم زیاد است. مؤمن است مسلمان است اهل نماز و روزه است ولی گناهانش این وسط زیاد است.. خداوند قبل از قیامت در چند جا کفاره گناهان مؤمن را می گیرد یکی بلاهای دنیایی است مشکلات زندگی، تصادف، هر مشکلی که شما فکرش را بکنید یا اگر پاک نشد دم مرگ یا عذاب قبر و یا عذاب برزخ. حالا در این چهار مرحله باز گناهان طرف پاک نشد، مؤمن است ولی باز گناهانش پاک نشد به ملائکه امر می شود که این بنده را به سمت جهنم ببرید.😔 🔆می گوید حضرت زهرا (س) بین دو چشم طرف را می خواند و می بیند نوشته مؤمن و دوستدار اهل بیت. بعد به پیشگاه خداوند متعال عرض می کند و می گوید؛ ای خدای من و ای آقای من، سیدی مولای من!! مرا فاطمه نامیدی و وعده فرمودی به وسیله ی من دوستداران و محبان ما اهل بیت از آتش جهنم نجات پیدا کنند و این وعده که تو دادی وعده ات تخلف ناپذیر است و وعده ی حقی است! 💠بعد خدای متعال می فرماید؛ (فاطمه- یعنی جداکننده) من تو را فاطمه نامیدم که به واسطه ی تو هر کسی که تو را دوست داشته باشد و ولایت تو را دوست داشته باشد از آتش جهنم جدا کنم. پس هر کسی که در میان دو چشمش خوانده ای مؤمن (مؤمن به درجه ی واقعی) او را به داخل بهشت نما و شفاعت کن. ⚠️یک وقتی سوء استفاده نشود برای اینکه ما هر گناهی دلمان خواست بکنیم و بعد حضرت زهرا (س) و اهل بیت بیایند و ما را شفاعت بکنند چنین چیزی نداریم. شفاعت قوانین خاص خودش را دارد. بله اگر انسان واقعا در طول زندگی بندگی خدا را کرد و خدا ترس بود و اگر گناهانی هم داشت شفاعت می شود وگرنه آدم هر کاری دلش بخواهد بکند و بعد بگوید شفاعت می شود، اینطور نیست.❌ 📜روایت مشهوری داریم که امام صادق (ع) هنگام وفاتشان دادی کشیدن و همه ی اهل خانه سر بالین ایشان رفتند. حضرت حرفی زدند و سپس چشم هایشان را بستند و از دنیا رفتند. ایشان آنجا صراحتا فرمودند؛ فردای قیامت شفاعت ما اهل بیت به کسی که نمازش را سبک بشمارد نمی رسد. ⚠️جالب اینجاست نمی گوید نخواند چون کسی که نمی خواند جایگاهش معلوم است. کسی که نمازش را بخواند ولی سبک بشمارد اهمیتی برای نمازش قائل نشود و بگوید بعدا یا فردا می خوانم، قضا می خوانم. متأسفانه خیلی در جامعه ی ما زیاد شده است. اینقدر تا آخر شب بیدار نمان نماز صبح خواب می مانی، می گوید اشکال ندارد قضایش را می خوانم. برایش مهم نیست. اینها مصداق ضایع شدن و سبک شمردن نماز است. ⭕️در سوره مدثر صراحتا ذکر می کند، بهشتی ها از جهنمیان سوال می کنند چرا جهنمی شدید؟ جهنمیان ۴ دلیل برای جهنمی شدنشان می آورند👇 1⃣- «قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» از نماز گزاران نبودیم. متأسفانه عده ای در جامعه می گویند ما نماز نمی خوانیم، فلانی نمی خواند اما کار خیر انجام می دهد. کار خیر فرع بر نماز است، تو اصل را رها کردی به فرع چسبیده ای. هم کار خیر صورت بگیرد و هم نماز. هر دو در کنار هم. نه نماز خوان خشک و خالی به درد می خورد، نه کار خیر کن خشک و خالی! 2⃣- دلیل دوم را کمک نکردن به فقرا ذکر می کنند. می گویند به فقرا کمکی نمی کردیم. 3⃣- تکذیب روز قیامت معرفی می کند که ما روز قیامت را تکذیب می کردیم. 4⃣- همرنگ جماعت شدن. یعنی جماعت یک کاری انجام می دهد می گویند اگر من بخواهم ساز مخالف بزنم و آن کار را انجام ندهم من را مسخره می کنند و.. با اهل باطل می کشتیم. این جمله هم که در جامعه می گویند خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. ضرب المثل بسیار غلطی است، قرآن صراحتا می گوید جهنمی ها دلیل جهنم رفتن شان همین است که با اهل باطل می کشتند. 🔹 ادامه دارد ... 🎤استاد احسان عبادی 15 🔘🔸🔘🔸🔘🔸🔘 💠تفسیر زیارت عاشورا ⬅️قسمت شانزدهم 🔹«السَّلامُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳﺎ ﺛﺎرَ اﻟﻠّﻪِ وَ اﺑْﻦَ ﺛﺎرِهِ وَ اﻟﻮِﺗْﺮَ اﻟﻤَﻮْﺗُﻮر..» یعنی سلام بر تو ای خون خدا و پسر خون خدا و آن کسی که تنها ماندی.. این معنی تحت اللفظی اش می شود.‌ 💠اما اینجا یک بحثی پیش می آید که این خون خدا یعنی چه؟؟ ثار را به دو معنا گفتند:👇👇 1⃣. یک معنا خون است که همان خون خدا و پسر خون خدا معنی آن می شود. یعنی هم امام حسین (ع) و هم حضرت علی (ع) خون خداست. به هر دو ثار الله می گویند.
بابائی آخه کجایی  میکشه منو جدائی گریه هام دست خودم نیست خواب دیدم  رو نیزه هایی نزدیکه یه ماهه که رفتی سفر نداری ز حال دخترت خبر راستی روسریم ببین پاره شده اومدی برام یه روسری بخر شده جای من خرابه وعده ی ما وقت خوابه نمی خوای بیای عیادت دیدن یتیم ثوابه می دونستی؟چند شبه تب میکنم با دل شکسته لب لب میکنم به دلم افتاده که امشب میای سر و وضعم و مرتب میکنم عمه زده به موهام میاد امشب دیگه بابام پاک بکن با تای معجر یه کمی خون رو لبهام دختری که سوخته زیبا نمیشه زانوی شکسته که تا نمیشه پایی که هزار تا آبله داره برای دختر تو پا نمیشه شده فرصتی فراهم بشینیم روبروی هم هر دو تائیمون یتیمیم گریه میکنیم براهم چرا انقدر عوض شدی بابا مثل من موندی به زیر دست و پا؟ پاشو تا بریم به دخترا بگم من بابا دارم ببینید بچه ها بابا اون شب که نبودی منو پیدا کرد یهودی موهام و کشید داد زد شده سر تا پام کبودی چشمت و دور دید و بازوم و شکست فاطمه بودم و پهلوم و شکست جای انگشتر اون رو چشمامه یه جوری زد طاق ابروم و شکست 〰〰〰〰〰〰〰
... بابا کجا بودی. که افتادم از پا٣ افتادم از ناقه. جا موندم تو صحرا٣ تو روی نی بودی دیدی حالم رو شکستن با کعبِ نیزه بالم رو عزیز من عزیز من زجر اومد بالا سرم. تنم شد کبود٢ کاش تو اون نیمه‌ی شب. عموم اونجا بود٢ دستام ورم کرده. مث چشم تارم٣ زخمی شده باهام. که آروم ندارم٣ کتک خوردم گشته صورتم نیلی صدات کردم خوردم ضربه‌ی سیلی عزیز من عزیز من سو نمونده تو نگام. شبیه چشات٢ اشک می‌ریزی برا من. بمیرم برات٢ باید بمیرم من. برای سر تو٣ این بار اگه رفتی. میاد دختر تو٣ نمی‌خوام دیگه زنده بمونم من آخه آزارم میده بابا دشمن عزیز من عزیز من خیلی سخته برام من. که بی تو باشم٢ پیش پاهات نمی‌شه. بابایی پاشم٢
سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ببخش نمُردم خیلی شبا نخوابیدم هی غصه خوردم آرزوهامو تا سحر چند بار شمردم ببخش نمُردم شمُردم آرزوهامو یادم بمونه خدا منو به آرزوهام برسونه گفتم بیای کم میشه دیگه اضطرابم یه شب تا صبح کنار تو (راحت می‌خوابم) ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چه روزگاری حساب کتابم ریخت به هم اوّل کاری آغوشتو میخوام ولی بغل نداری چه روزگاری عمه توو روضه‌هاش میگفت کفن نداری یه جوری غارت شدی پیرُهن نداری می‌گفت که جای سالمی رو تن نداری اما حالا من می‌بینم (بدن نداری) ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ برام عذاب شد آرزوهای من بابا نقش بر آب شد گفتم که با عمو میای اونم خراب شد برام عذاب شد گفتم برام قصّه میگی، ساکتی امّا گفتم می‌ریم بازار میچرخیم ... با کدوم پا؟! گفتم تو رو نشون میدم به دختراشون ولی یه وقت اومدی که شبه بابا جون آخرین آرزوم نذار خراب شه بابا می‌بوسم از لبات فقط (بریم از اینجا) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم دوس دارم زودتر بمیرم خیری از دنیا ندیدم از تمام عُمرِ تو ، تنها سه سالش سهم من شد! طعم بابا داشتنو اونطور که باید نچشیدم بابا جونم سرت رُو که رو نیزه ها دیدم لُکنت گرفتم خیلی ترسیدم شبِ بیابون خیلی سرده بابا جونم منو زدن اونجا به قصدِ کُشت با تازیانه و لگد ، با مُشت چیزی که واسم مونده درده مث زهرا شکست پهلوم / اباالمظلوم اباالمظلوم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ فکرشم حتی نمی‌کردم بابا از تو جداشم بعد تو همراه عمه راهیِ بیابونا شم خسته شد عمه منو از بس میون راه بغل کرد لحظه های آخر و می‌خوام توو آغوش تو باشم دیگه بابا رقیه ت اونی که تو دیدی نسیت به زنده موندنم امیدی نیست دارم می‌میرم توو خرابه دلم سیر از این زندگیِ سخت و بی رحمه اگه لبم شبیه تو زخمه تأثیر مجلسِ شرابه! شدم از داشتنت محروم / اباالمظلوم اباالمظلوم
1401 چشامو با اسم تو واکردم با اشکام اسم زیباتو صدا کردم چه غم دارم تا وقتی که تورو دارم جوونیمو پای عشق تو میذارم رفیقی همدمی چراغ راهمی نه تنها عشق من تو عشق عالمی حسین جانم حسین تو هر چی غم داری خریدارم من هر چی دارم از این گریه ها دارم تموم عمرمو پای غمت دادم نیاد اون روز که از چشم تو افتادم به این روضه قسم به این گریه قسم نمیذارم زمین بمونه این علم حسین جانم حسین لب تشنه میری تو ای دریا غریبونه چرا نور دل زهرا تک و تنها ته گودال تو افتادی جلو چشم تر زینب تو جون دادی سکینه گریه کن رقیه سینه زن بمیرم من برات شهید بی کفن
ماه را در مَسلَکِ شب می‌کند مَعنا حسین در دلِ تاریکیِ دنیا، چراغِ ما، حسین وقت اوج بی کسی، پشت مرا خالی نکرد وقتِ تنهایی به دادم می‌رسد تنها، حسین یک به یک ما را حسین آورد و با هم دوست کرد تک تکِ ما قطر‌ه‌ایم و حضرتِ دریا، حسین زحمتش را او کشید و رحمتش بر ما رسید خون خود را خرج کرده پای خیلی‌ها، حسین کُلُّهُم نورٌ عَلیٰ نورَند معصومینِ ما بین این ارباب‌ها، ارباب بی همتا، حسین کودک شش‌ماهه‌ی این‌ قوم، پیرِ عالَم است رُشد اگر می‌کرد او می‌شُد خودش یک‌پا حسین سنگ و چوبِ خانه‌ی ما عطر سیبش را گرفت آنقَدَر زیرِ لبش می‌گفت بابا: یا حسین! روضه‌ی رضوان بدونِ روضه مثلِ دوزخ است اصلِ جنت مجلسِ گریه‌ است..، آن هم با حسین هرکه بالا خواه بَزمِ هیئتش درآمده پرچمش را روز محشر می‌برد بالا حسین قدردانی کردن از هر سینه‌زن با فاطمه‌ست ایستاده پیش در با مادرش زهرا، حسین آی نوکر ! اربعین را از حسن درخواست کن رد نخواهد کرد حرف این برادر را حسین هر زمانی گیر کردم زود گفتم: یا حسن تا گره را وا کند از کار من درجا حسین ** کوچه و بازار، ناموس علی را زجر داد خواهری فریاد می‌زد: آه و واویلا حسین هر کُجا افتاد از نیزه، رباب از هوش رفت... پیش پای حرمله می‌شد سرش پیدا، حسین...
زبانحال زینب کبری سلام الله علیها ورود به شهر شام زمینه شور ای وای غریبم من ای دنیا به سر بکوب ای وای ای وای ای وای ما رو از صبح تا غروب ای وای میزدن با سنگ و چوب ای وای نموند جای سالم بر این پیکر ما شکسته سر ما شکسته پر ما ای وای غریبم من سرگردون و بی پناه ای وای روز مون شده سیاه ای وای این شامه یا قتلگاه ای وای تا حالا نبودم چنین زار و تنها کسی نیست کنه رحم به اولاد زهرا وای غریبم من درد از بی کسی ماست ای وای این شامی چه بی حیاست ای وای علمدار ما کجاست ای وای علمدار ببین حرمت رو شکستند مثه مادرم راه من هم رو بستند ای وای غریبم من از درد و غصه پرم ای وای آتیش ریخت رو چادرم ای وای تازیانه میخورم ای وای منی که قدو قامتم رو ندیدن حالا دور من شامیا صف کشیدن ای وای غریبم من
السلام علیکم یااهل بیت النبوه دم دروازة ساعات خدا رحم كند به دلِ عمة سادات خدا رحم كند ⬅️(از امام سجاد ع سوال کردن آقاجان کجای مصیبت براتون سخت بود اقا سه مرتبه فرمودن... الشام الشام الشام... امان از اون شبی که ما رو دم دروازه شام نگه مون داشتن.... شهر ازین بستن... 😢 گفتن خارجیا اومدن... محملم پرده ندارد مددي يا ستّار حاجتم وقت مناجات خدا رحم كند چشم من تار شده ، يا تو به هم ريخته اي گريه دار است ملاقات خدا رحم كند ⬅️(آخه اینقدر آخه اینقدر خاک ستر ریختن رو سرشون... 😢 می گفتن خارجیا اومدن... ای وای ای وای كو علمدار حرم ؟ آبرويم در خطر است وسط اين همه الوات خدا رحم كند ⬅️(کجایی عباسم ای غیرت الله کجایی ببینی خواهرت بین نامحرما مونده ابلفضل... بلند شو ببین با انگشت نشونمون میدن عبااااس... یاصاحب الزمان... منو ببخش... 😭 سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند رد شدم با چه مكافات خدا رحم كند به همان خنجر كُنْدي كه تو را زَجْرَت داد مي كند شِمْر مُباهات خدا رحم كند سرت از نيزه زمين خورد دلم ريخت حسين ⬅️(آخه این سرهای شهدا رو به نیزه زده بودن جلو چشم زینب... خواهراش... آخ بمیرم تا این صحنه رو دید زینب.. چنان سرش رو کوبید به چوبه ی محمل خون از پیشونیش جاری شد... 😭😭 زير پا رفتي ؟ به لبهات ْ خدا رحم كند نيزه نيزه شده از بس گلويِ پارة تو گُم شدي بين جراحات خدا رحم كند به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجي زده اند تا نميرم ز بليّات خدا رحم كند ⬅️(پاشو حسین... دیگه طاقت ندارم همه شون دارن نگاه می کنن وااای دختراتو برا کنیزی ببرن حسین... چشم يك شهر به دنبال كنيز است حسين تا كنم حفظ امانات خدا رحم كند چانه مي زد سَرِ گهواره يكي پيش رباب بهر تسكين مصيبات خدا رحم كند ⬅️آخ آخ جلو چشم رباب سر گهواره ی علی اصغر... چونه می زدن... صدا بزن حسین...
/❣﷽❣دوبیتی_حضرت_رقیه_س دل سنگ آب شد از گریه تو گریه مکن عمه بی تاب شد از گریه تو گریه مکن * کودکی را که پدر در سفر است دائما چشم امیدش به در است هر صدائی که ز در می آید به خیالش که پدر می آید * ویرانه را بابا چراغان کردی امشب همچو علی یاد یتیمان کردی امشب بابا به قربان سرت می میرد امشب دخترت بابای مظلومم ، بابای مظلومم * دختر دردانه منم به کنج ویرانه منم عمه چه آمد به سرم چرا نیامد پدرم * گفت ای جان پدر من به فدای سر تو ای سر غرق به خون ، گو چه شده پیکر تو کاش می مرد نمی دید تو را دختر تو بنشین تا که زنم شانه به موی سر تو * من آن شمع سراپا آتشم کز ناله خاموشم خم نیلی و اندامم کبودو خود سیه پوشم همیشه طفل کوچک جا در آغوش پدر گیرد من ویران نشینم رأس پدر باشد در آغوشم ای داغ غمت لاله ی باغ دل ما نام تو رقیه جان چراغ دل ما دل سوختگان غم خود را در یاب بگذار تو مرهمی به داغ دل ما
3143941.mp3
10.56M
🔳 🔳 🔳 خدا ببین کی برگشته همون که دنبالش بودم همون که خیلی گریونه روضه گودالش بودم بابا، سلام عشقم ای همه زندگیم شکسته شدم اول بچگیم یه دختر به بابا فقط دلخوشه رگای بریدت منو میکشه بر آن لب خونی تو، الهی من بمیرم دیدی که تو بزم شراب بین طناب اسیرم نشد که خیزرون رو از دست یزید بگیرم کشته کرب و بلا سن یارالی من یارالی بو نه عالمده بابا سن یارالی من یارالی رفتی رقیه ات تنها شد اسیر نامحرمها شد روی کبود من مثل مادربزرگم زهرا شد بابا، بیا و بکش دستی روی سرم مثه موی تو سوخته موی سرم خودم رو زدم وقتی که دیدمت لبم خونی شد وقتی بوسیدمت تو کجا اینجا کجا سن یارالی من یارالی بو نه عالمده بابا سن یارالی من یارالی میون راه حس میکردم میباره بارون هر لحظه دیدم که خون بابامه میریزه از روی نیزه بابا، تا که رفتی تو بزم شراب جلوی چشامو گرفته رباب نمیخواستم اما شنیدم دیگه یکی داره حرف از کنیزی میگه اینه ختم روضه ها سن یارالی من یارالی
✿♬مران یکدم ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل ♫✿♬بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل ♫✿♬مرا ناقه تا که بنشینم برسر نعش شاه مظلومان ♫✿♬مران ناقه زان که من دارم از جفای شمر ناله و افغان ♫✿♬مران یکدم ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل ♫✿♬بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل ♫✿♬مران ناقه که گویم من درد دل با این پیکر عریان ♫✿♬مران ناقه زان که من دارم از جفای شمر ناله و افغان ♫✿♬بیا ای مرگ تا شوم راحت زان به مرگ خود گشته ام مائل مران یکدم ای ساربان اشتر♫✿♬ ناقه زینب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخر♫✿♬ زان که من دارم عقده ها در دل بده مهلت تا بمانم من♫✿♬ در کنار این پیکر بی سر از آن ترسم ساربان امشب♫✿♬ آید و برد دستش از پیکر ندارد چون طاقتی دیگر♫✿♬ مادرم زهرا باب من حیدر در این صحرا ای شترداران♫✿♬ ماندم آسان و رفتم مشکل مران یکدم ای ساربان اشتر♫✿♬ ناقه زینب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخر♫✿♬ زان که من دارم عقده ها در دل شتربانان رحم بنمائید♫✿♬ بردل لیلا برمن مضطر که دارد او درد دل بسیار♫✿♬ برسر نعش نوجوان اکبر چه سازم با مادر اکبر♫✿♬ می کند هر دم خاک غم به سر بیا ای مرگ تا شوم راحت♫✿♬ چون ز مرگ خود گشته ام مائل مران یکدم ای ساربان اشتر♫✿♬ ناقه زینب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخر♫✿♬ زان که من دارم عقده ها در دل التماس دعای فرج با ذکر صلوات🤲
ساقیا مست ابوالفضلم من عاشق دست ابوالفضلم من دست او دست خداست ساقی کرب و بلاست پسر امّ‌بنین جان علی است جان جانان علم افشان علی است این پسر گوش به فرمان علی است خلف شاه ولاست - ساقی کرب و بلاست آشنا تا شده‌ام با عباس شده هر شب سخنم یا عباس کرده در خانه دل جا عباس دلبرم عقده گشاست - ساقی کرب و بلاست من گدای در این خانه شدم شمع را دیدم و پروانه شدم عاقلان مژده که دیوانه شدم یار من روح صفاست - ساقی کرب و بلاست جان فدای دل پُر جرئت او کاشف الکرب بُوَد شهرت او طعنه بر سرو زند قامت او قامتش سرو وفاست - ساقی کرب و بلاست روز محشر که کرم خواهد کرد قامت، این سرو، علم خواهد کرد پیش او قد همه خم خواهد کرد افتخار شهداست - ساقی کرب و بلاست تا «کلامی» به درش بنده شده بوده جوینده و یابنده شده بنگر این ماه که تابنده شده مه برج عُرفاست - ساقی کرب و بلاست ✍بقلم استاد کلامی رنجانی
هرچه جان است به قربان اباعبدالله  هرچه گیسوست پریشان اباعبدالله   این حسین کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست کل دنیا شده حیران اباعبدالله   ما سر سفره‌ی ارباب کرم مرد شدیم ساخته بر دل ما نان اباعبدالله   برکت روضه‌ی او بود اگر شیعه شدیم ناممان هست مسلمان اباعبدالله   " سیدی یاحسین ، سیدی یاحسین"   گرچه پرونده‌ی ما هست گناه‌آلوده چشم داریم به جبران اباعبدالله   در و دیوار عزاخانه‌ی او نم دارد خیس اشکیم ز باران اباعبدالله   گریه‌زاریم، پر از شور برای غم او  چشم ماهاست نمکدان اباعبدالله   زیر این بیرق ماتم همگی سربازیم  گوشمان هست به فرمان اباعبدالله   " سیدی یامظلوم ، سیدی یامظلوم"   *شاعر : رضا قاسمی
در خیمه گاهِ غیبت؛ با غربتی نهانی هستی برای جدّت مشغولِ روضه خوانی در وادیِ مُحرّم غیر از تو نیست مَحرم چون وارثِ قدیم ِ این داغِ بیکرانی آشوب میشود قلبِ داغدارت آقا با صوتِ نابِ قران، یا نغمهٔ اذانی دلتنگم و عزیزم از تو خبر ندارم در کربلا و مشهد، یا اینکه جمکرانی؟! تا جان دهم کنارِ هر قطره اشکِ چشمت از خیمهٔ عزایت بفرست یک نشانی امسال هم برایت کاری نکردم اما دعوت شدم به لطفَت در اوجِ مهربانی با نفْس در جدالم! لطفا مرا نگهدار عمری به زیرِ پرچم هر طور میتوانی روزِ ظهورت ایکاش با جان و دل بیایم با ذکرِ یاحسین(ع) و با حالِ آسمانی افتاده چشمت از خواب این روزها و دائم بیگانه با غذا و یک جرعه آب و نانی شد کشته جدّت آقا چون تشنه و گرسنه با یادِ این مصیبت در تو نمانده جانی این روزها به یادِ قدّ کمانِ زینب(س) در روضه می نشینی با قامتِ کمانی از غارت و اسارت جانت به لب رسیده شام ِ تو میشود صبح؛ با گریهٔ نهانی