eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام الله آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند ،فرمودند پیغمبر اکرم اینجوری فرمودند :"أَلا إنَّ فاطِمَة َبَیْتَها بَیْتی وَ بابها بابی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللهِ" سالها پا منبر و روضه بزرگ شدید،نیازی به ترجمه ندارید ،ای مردم خونه ی زهرا خونه ی منه ، در خونشم در خونه ی منه ، چرا اینجوری فرمود ؟! چون تو سوره ی احزاب فرمود : "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ " اگه خونه ی زهرا ،خونه ی پیغمبره، ما یه سوال داریم چرا بدون اجازه ی صاحب خانه وارد شدن.....؟ بعد راوی میگه موسی ابن جعفر به اینجا که رسید، "فبکی ابوالحسن بکاء الطویلا" شروع کرد گریه کردن ، مدت مدیدی گریه کرد ، بعد دیدن وسط گریه ها سه مرتبه میگه : "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" یعنی حرمت مادر ما رو نگه نداشتن ، شب معراج که پیغمبر به معراج رفتند ، وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت ، مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردن: "و اما ابنتک ؛ فتظلم و تحرم و یؤخذ حقّها" به دخترت ظلم میشه ، حقش رو میبرن ، اونو از ارثش محروم میکنن؛ "و یدخل علیها حریمها بغیر إذن" بدون اجازه وارد خونش میشن ، "ثم یمسها حوانن و ظل" یعنی وقتی وارد خونه میشن ، فاطمه مانع میشه ،اجازه نمیده اینا وارد شن ، چه میکنن؟! "تَموت مِن ذلِک الضَّرب تُضرَبُ و هیَ حامِلٌ ..." الله اکبر ، از همون شب معراج به پیغمبر اکرم خبر دادن ، دخترت وقتی بارداره ، کتکش میزنن ، این ضربه کاری می کنه که دخترت با همین ضربه  از دنیا میره ، الله اکبر.... آخ بمیرم ، شب جمعه ست "همه ی روضه ها باید به کربلا منتهی بشه ، فاطمه رم مهمان کنیم ، یاری کن فاطمه رو با گریه ی بر ابی عبدالله... ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام حضرت فرمود : "اما تحب أن تکون ممن یسعد امی فاطمه" آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی ؟!! آماده ای یا نه ، ابوبصیر میگه من گریه کردم ، با خودم تعجب ، که من زمان مادر شما نبودم چه جوری میتونم مادرتو یاری کنم ، فرمود ابابصیر از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه ، میخوای فاطمه رو یاری کنی ؟ گریه ی من و تو یاری فاطمه ست ...السلام علیک یا اباعبدالله .....شب زیارتی ارباب بی کفنه،آماده ای بریم کربلا یا نه....؟! مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم آی حسین...... مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم چقدر نام تو غوغاست اباعبدالله ... *دیگه چی...جمله ی آخر و التماس دعا* مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله.... *سر چی دعوا میکردن؟ اخنس می گفت عمامش برا منه ، بجدل می گفت انگشتر و انگشتش مال منه، خولی می گفت سر بریدش مال منه.....آی حسین.❣:
❣﷽❣ 🔘 زیر علم امام کاظم بودن غرق کرم امام کاظم بودن خوب است ولی عجب صفایی دارد یک شب حرم امام کاظم بودن () 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 امشب شب عزای امام عالمین است دل را هوای قبر غریب کاظمین است باب الحوائج امشب حاجت روا گردیده مهدی بیاد جدش صاحب عزا گردیده 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 امشب رضا ز سوز جگر گریه می کند مانند سیل ز ابر بصر گریه می کند تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم از داغ جانگداز پدر گریه می کند 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست دیده ی خورشید برآن ماه خوش منظر گریست او که خود مظلوم ودر بند ستمگر بود اسیر بر غریبی شهید کربلا یک سر گریست 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 هر گه كه نسیم از ره  بغداد  آید مارا زحدیث عشق وخون‏ یادآید ای گل كه به گردن توغل افكندند از صبر تو زنجیر  به  فریاد  آید  🔘🔳🔘🔳🔘🔳 آنچنان  زهر ستم ز پا  انداخت  مرا كه اجل ره سپرباغ جنان ساخت مرا عجبى نیست اگر وقت عیادت  پسرم دید با این تن كاهیده و نشناخت‌  مرا  🔘🔳🔘🔳🔘🔳 امروز رضا ز سوز جگر گریه میکند مانند سیل ز ابر بصر  گریه  میکند تنها پسر نه، دخترچشم انتظار هم از داغ  جانگداز  پدر  گریه  میكند 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 دم مغرب مرا آزار می داد به من دشنام او بسیار می داد الهی صورتش آتش بگیرد که با سیلی به من افطار می داد () 🔘🔳🔘🔳🔘 گریان پسرت ابوالحسن شد آخر معصومه دلش پر از محن شد آخر با آنکه مصیبت شما جانسوز است... اما بدنت غسل و کفن شد آخر () 🔘🔳🔘🔳🔘  گل بوسۀ تازیانه بر تن دارد زنجیر به حالش آه و شیون دارد از روی جنازه‌اش عبا بردارید بینید هنوز غل به گردن دارد () 🔘🔳🔘🔳🔘 نگاهی کن به این چشمانِ مضطر هزار امید آوردم بر این در من و این اشک... یا باب الحوائج من و این آه... یا موسی بن جعفر ( ) 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 یک جرعه از آن نگاه لازم داریم درسینه فقط حبِ اعاظم داریم آن‌روز که بندگان همه حیرانند روزی‌ست که ما امامِ کاظم داریم ( ) 🔘 از چه امشب دیده گریان حیدراست زین الم سوزان دل پیغمبراست کشته شد موسی بن جعفر از ستم از غم داغش رضا دیده تر است 🔘 کاظمین امشب ز چه ماتم سراست شور و غوغایی به پا چون کربلاست کشته شد کاظم امام هفتمین زین سبب گریان علی موسی الرضاست 🔘 دوباره در جهان ماتم به پا شد عزادار پدر امشب رضا شد به شهر کاظمین موسی بن جعفر شهید کینه خصم دغا شد 🔘 گل گلزار دین موسی بن جعفر امام هفتمین موسی بن جعفر شدی در گوشه زندان بغداد شهید ظلم و کین موسی بن جعفر 🔘 دلم میسوزد امشب از غم تو که زهر کینه گشته مرهم تو الاای هفتمین نور هدایت کنم گریه به بزم ماتم تو () 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 کاش رضایم برسد در برم تا که شود مرحمِ چشمِ ترم پای به غل، عقده و خون در گلو وای الهی نرسد مادرم 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 همه عمرم به زندانها سپر شد نگاهم ماند بر ره بی اثر شد مرا زنجیر و غل از پا نینداخت ز دشنام عدو عمرم به سر شد 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 بدان معصومه جان بابا غریب است رضا جان بی تو این دل بی شکیب است به بالینم نیایید ای عزیزان که جای من سیه چالی مهیب است 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 غمت دانم هزاران دسته بوده تنت موسی بن جعفر خسته بوده تو را باب الحوائج خواندند چون که عمری در به رویت بسته بوده 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 🔘 تن تبدار کجا؟ پیکر پامال کجا ؟ یا حسین! یا جدّاه! جسر بغداد کجا و ته گودال کجا؟ یا حسین! یا جدّاه! ()   
🏴شعر جدید در فراق پدر ✍بقلم استاد کربلایی رحیم شایان(ارومیه) 🎼در آهنگ گلپونه ها. اجرای سبک مداح پیرزاده🎤.. ای منیم پشت و پناهیم مهربانیم گیتدون الدن وای آتام وای خلق ایجینده عز و جاهیم. همزبانیم گیتدون الدن وای آتام وای بال کیمین شیرین سوزوندن دویمادیم من دویمادیم من نازباخیش زیبا یوزوندن دویمادیم من دویمادیم من گر غبار غم قونایدی چهره مه تز رد ائدردین قلبیم اودلانسیدی غملن بیر باخیشلا سو سپردین اللریندن من ئوپردیم گوزلریمدن سن ئوپردین قالدی اول گوزده نگاهیم باغریقانیم گیتدون الدن وای آتام وای بال کیمین شیرین سوزوندن دویمادیم من دویمادیم من نازباخیش زیبا یوزوندن دویمادیم من دویمادیم من بو قرانلیق روزگاره سانکی بیر روشن چراغ سان بلمدیم که زندگیده سن نئجه محکم دایاق سان بیلمدیم قدر وجودین بیلمدیم که سن قوناق سان حیف ای امیدگاهیم قهرمانیم گیتدون الدن بال کیمین شیرین سوزوندن دویمادیم من دویمادیم من نازباخیش زیبا یوزوندن دویمادیم من دویمادیم من وای آتام وای وای آتام وای وای آتام وای وای آتام وای وای آتام وای وای آتام وای وای آتام وای وای آتام وای تا یتیم اولدوم پوزولدی دودمانیم روزگاریم یوخدی بیر سنگ صبوریم غیر اشک و آه و زاریم بوش یرین گورسندیقیجا آرتیرار رنج و فشاریم ای منیم لطف الهیم زندگانیم گیتدون الدن بال کیمین شیرین سوزوندن دویمادیم من دویمادیم من نازباخیش زیبا یوزوندن دویمادیم من دویمادیم من وای آتام وای وای آتام وای وای آتام وای وای آتام وای
مناجات امام زمان عج🌴🍃 😭😭😭 سبک تا مشکتو تو آب زدی🎼🎵🎶 سه شنبه های جمکرون ،میگن صفا داره خدا۲ یه دل پیش صاحب زمون،یه دل می‌ره به کربلا خدایا تنگه دلم میخواد یه زیارت۲ یه دل سیر گریه کنم تو عبادت خدایا کاش حاجت منم ردنباشه۲ یه امسال اسم منم توزائرها باشه یامهدی (۴)😭😭 وقتی میگم خدا خدا،پرمیکشم تابه حرم۲ سر روی زانو میذارم حس میکنم که زائرم حس میکنم تو کربلام،میون بین الحرمین ۲ یه بار پیش عباسمو یه بار دیگه پیش حسین خدایا درد دلم رو میگم همیشه اگه منم کرب و بلایی شم چی میشه نگیر از من عشق و آه و سوز حسینو که میمیرم ازغم دوری حسینو یا مهدی (۴)😭😭 الهی جون بدم حسین میون روضه هات آقا ۲ وقتی اجل سر میرسه جون بدم رو پاهات آقا۲ نگیر از من روضه عباسو حسینو۲ نگیر از من گریه و احساس حسینو الهی مهدی بیاد ودردا دواشه پیاده با آقا قسمت کربلا شه یا مهدی (۴ )😭😭 شاعر مریم صالحی مرزیجرانی.
502a579301c46a36f45c930b0eda26d5.mp3
6.35M
آموزش سبک ماندگار تا مشگتو توآب زدی👇👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم رو لب گل کرد ناله های امن یجیبم بلند شو بنگر که شمشیر ها رو کشیدن آخه می دونن بدون تو من غریبم                     ابا الفضل اباالفضل دشمن با داغ اکبرم آتیش زده بر جیگرم حالا شکسته با غمت مثل سر تو کمرم روی قلبم دیگه این زخم غم میمونه کمرم دیگه مثل مادر خم میمونه می دونی چه فکری می سوزونه دلم رو تو این فکرم خواهرم بی محرم میمونه پاشو ببین توی حرم عزاخونه به پاشده تا آرزوی کوفیا با کشتنت روا شده بدون تو توی هر خیمه پا می ذارن رد پاهاشونو تو آتش جا می ذارن دیگه زینب دستاشو روی سر می گیره پیش چشماش داغمو رو دلها می ذارن             ابا الفضل ابا الفضل 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
1.21M
╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄‌ٖٜ ╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄‌ٖٜ                      ﷽ (عج)🌴🌴 🌾 ببین چه زارو خسته ام غمین و دلشکسته ام زهجر روی ماه تو چو مرغ بال بسته ام ببین قد خمیده را دل بخون طپیده را چو آهوی شکسته پا به گوشه ای نشسته ام الحسن یابن الحسن 2🌴 ببین تو اشگ دیده را جان به لب رسیده را خانه به خانه میروم صید زدام جسته ام ببین تو سوز و آه من سینه ی من گواه من برای دیدن رخت از دوجهان چه رسته ام الحسن 2🌴🌴🌴 ببین فراق چون کند غم دلم فرون کند بیا ببین نگار من که داغدارو خسته ام روان روح من بیا نظر به بنده ات نما فقط به عشق روی تو دل از همه گسسته ام🌱 الحسن 2🌱🌱🌱 مناجات برای امیری حسین و نعم الامیر سوم آموزش خوانی 🎧🎤🍀🍀🍀🍀🍀
یک عمر درعزای حسینی گریستم با افتخار نوکری اش ، خوب زیستم دارم یقین ،شفاعت من راکند به حشر مأيوس زير سنگ لحد من که نیستم
. ✅بنداول مدحی باب الحوایج اقام معنای قرانی تو خورشید تابانی تو اسیر زندانی تو باب الحوائج اقام توفیض دائم هستی فخر عوالم هستی امام کاظم هستی باب الحوائج اقا به ماسوا آقایی تویی ابالرضایی معصومه را بابایی امان ازین غریبی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅بنددوم مصیبت باب الحوائج اقام عمر خود از کف دادی تو بی صدا فریادی زندانی بغدادی باب الحوائج اقا غم بی امان دیدی تو زخم زبان دیدی تو قد کمان دیدی تو باب الحوائج اقا بال و پر تو می سوخت چشم تر تو می سوخت زخم سر تو می سوخت امان ازین غریبی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅بندسوم مصیبت باب الحوائج اقا از زندگی سیری تو اسیر زنجیری تو باغصه میمیری تو باب الحوائج اقام راحت شدی از زندون از زجرای بی پایون بی رحمی های هارون باب الحوائج اقام میخوندی هر روز وشب بحق عمه زینب(س) خَلِّصنی یارب یارب امان ازین غریبی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅بندچهارم گریزبه کربلا باب الحوائج اقا نامرد تورا بد می زد محکم و ممتد می زد سیلیِ بی حد می زد باب الحوائج اقا با حال زار ومضطر گفتی باچشمای تر اون لحظه های آخر باب الحوائج اقا به روی سنگ زندون افتاده بودی بی جون بیاد راس پرخون بیاد راس پرخون بیاد جد بی سر سر پر از خاکستر حسین غریب مادر امان از دل زینب(س) 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 👇
. شهادت موسی ابن جعفر (علیه السلام) نور خدا شده در ظلمت اسیر بر زخم پای او خون گرید زنجیر ارثش شهادت شد همچو مادر صلی الله علی موسی ابن جعفر زهرا بیا سوی زندان بغداد فرزندت با دست بسته شد آزاد تابوت او شد از تخته ی در صلی الله علی موسی ابن جعفر زندانبان قاتل و زندان قتلگاه یوسف اهل بیت ، محبوس در چاه خلصنی یارب گوید مکرر صلی الله علی موسی ابن جعفر شاعر:میثم مومنی نژاد 👇
. ای گل پر پر.....آه و واویلا یا موسی بن جعفر غریب مادر....آه و واویلا یا موسی بن جعفر امشب فلک غرق عزای کاظمین است امشب خراسان همصدای کاظمین است امشب دل ما هم گدای کاظمین است ای گل پرپر..... یا ضامن آهو بیا در شهر بغداد شد طائر قدسی اسیر دام صیاد در کنج زندان باب مسموم تو جان داد ای گل پرپر... دریا به روی تخته ای از در که دیده افلاک را زنجیر بر پیکر که دیده یاس بهشتی را چنین پرپر که دیده ای گل پرپر..... چشمان زنجیر از غم او غرق خون است خورشید ما محبوس در "قعر سجون" است روی لبش "انا الیه الراجعون" است ای گل پرپر.... ✍ .👇
. بیا حضرت زهرا بیا به شهر بغداد که فرزند غریبت ز زندان شده آزاد واویلا... نگشته احترامی بر آن پیکر اطهر تنش با غل و زنجیر به روی تخته ی در واویلا... نشانه های زنجیر به دست و گردن اوست که آثار شکنجه چو لاله بر تن اوست واویلا.... به زندان دم آخر که از نفس فتاده به لبهای شریفش کسی آب نداده واویلا... ✍ .👇
. دلا کن نظر ، دلغمین کن نگاه به بغداد و زندانی ی بی گناه ببین یونسی را به ظلمت اسیر ببین یوسفی را به زندان چاه یا موسی بن جعفر سلام علیک صبا کن سفر سوی زندان او بزن بوسه بر دست لرزان او به بابای در کنج غربت بگو ز دلتنگی و اشک طفلان او یا موسی بن جعفر سلام علیک سرشک دو چشم گهر بار او چراغی شده در شب تار او ببین همنشین گشته با قاتل و ببین تازیانه شد افطار او یا موسی بن جعفر سلام علیک ✍ 👇
. سبک : باغبانم من و باغ من آتش گرفته طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد سوره ی نورم و گوشه ی زندان بغداد اشک چشمم ستاره ی شب من ذکر خلصنی یارب بر لب من سیدی سیدی موسی ابن جعفر دیدنی شد نماز شبم با دست بسته حلقه ی آهنین ساق پایم را شکسته شاهد غربتم اشک شبانه به ملاقاتم آمد تازیانه سیدی..... آه من زد شرر پیکر هفت آسمان را من به جانم خریدم بلای شیعیان را ای خدا رنگ لاله بدنم شد جگرم پاره از زهر ستم شد سیدی....... ✍ 👇
. سبک: خسته بود آقا ، تازه روی مرکبش نشسته بود آقا کنج زندانم چقدر تنگ دلم برا عزیزانم رو به قبله شده ام بیا رضا جانم   کنج زندانم بی گناهم من بسته شد دستای من با حلقه ی آهن حجت خدا کجا و سیلی دشمن  بی گناهم من مانند مادرم شد جفاها به من با تن کبودم     جسم من شد کفن   یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر من که میمیرم هنوزم بسته میون قل و زنجیرم ساق پای من شکسته و زمین گیرم من که میمیرم اشکا میباره هر کی از غربت من شنید عزاداره مرغ بسته بال و پر مگه زدن داره اشکا میباره زیر تازیانه  غرق اشک و آهم  خلصنی یا الله     مرگم را میخواهم یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام ✍ 👇
. زمزمه سنتی چشمم سوی در    جان می‌سپارم بیا رضا جان   چشم انتظارم آه من میدهم جان در کنج زندان بیا رضاجان بیا که طاقت     رفت از تن من وا کن تو زنجیر    از گردن من آه.... مرهم بیاور  با قلب خسته که استخوان    پایم شکسته آه... زندان تاریک   زندان نمناک سر می‌گذارم    بر دامن خاک آه.... ببین به غربت     تنم کفن شد یک تخته ی در   تابوت من شد آه.... به دیدن من    ای نور دیده بیا که جانم    به لب رسیده آه... آه   من میدهم جان   در کنج زندان  بیا رضا جان ✍ .👇
. تویی نور عالم، امام زمان شدی علّت خلقت این جهان زند بوسه بر پای تو آسمان تویی عرش اعلای حق را نشان تو در کلّ دنیا نداری نظیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر تویی آخرین منجی روزگار تویی آخرین وارث ذوالفقار فقط شیعه ای که شده رستگار ظهور تو را می کشد انتظار بیا مجری عدل شاه غدیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر منم غرق ظلمت، تویی ماه من تویی هادی قلب گمراه من الهی که ای عشق دلخواه من بیایی در این عمر کوتاه من شده مِهر تو ثروت این فقیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر تویی فرمانده بر همه انبیا تویی رهبر لایق اولیا تویی راه روشن به سمت خدا کند عیسی پشت سرت اقتدا تمام شاهان پیش تو سر به زیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر تویی سرور سروران، من غلام شدم شکر حق صاحب این مقام نفس بی تو باشد به سینه حرام الهی باشم نوکرت مستدام منم مستجار و تویی مستجیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر ندارم پیش تو اگر آبرو به دنبال تو گشته ام کو به کو کدامین کوچه را کنم جستجو که با خال رویت شوم روبه رو شدم من بر غم فراقت اسیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر بیا ای بر درد همه التیام بگیر از اعدایت دگر انتقام بیا که صبر شیعیان شد تمام شود خوشبختی با حضورت مدام تویی باران رحمت و من کویر امیری مهدیٌ و نعم الامیر نظر کن به این قلب بشکسته ام من از دست اعمال خود خسته ام که با این گناهان ِپیوسته ام مسیر ظهور تو را بسته ام زمین خورده ام، دست من را بگیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر شدی ای بهارم بیابان نشین شده همدمت روضه ی آتشین همیشه تو از غفلت مؤمنین شدی خون جگر روز و شب این چنین شده عمری سهم تو درد کثیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر شده مادرت محتضر، العجل شده زخمی از میخ در، العجل زمین خورده بین گذر، العجل کتک خورده از چل نفر، العجل بگو در جوانی چرا گشته پیر؟ امیری مهدیٌ و نعم الامیر به حقّ آن مشک دریده بیا به عمّه ی قامت خمیده بیا ببین که تا مقتل دویده بیا به حقّ حنجر بریده بیا نشسته بر حلقوم شش ماهه تیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇