eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. صلی الله علیک یا اباعبدالله اَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفانٍ. سلام بر دفن شدگان بى‏ كفن. اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدانِ . سلام بر سرهاى جدا شده از بدن‏ ها . بر روی نی ماهم تویی ، آیینه ی آهم تویی آن چه که می خواهی شدم ، آن چه که می خواهم تویی افتاده قلبم بر رهت ، بر اوج نی روی مه ات یک قافله دل همرهت ، محبوب دلخواهم تویی افتاده جسمت روی خاک ، ماندم به قلبی چاک چاک گشتم ز دوری ات هلاک ، هجران جانکاهم تویی تو روی نیزه در نماز ، من با تو در راز و نیاز بی تو پر از سوز و گداز ، سوز من و آهم تویی من پیرو تو زینبم ، از دوری ات جان بر لبم آه ای هلال هر شبم ، مهرم تویی ماهم تویی رخسار ماه کامل و ، جاری شده خون دل و من در میان محمل و ، بر نیزه همراهم تویی لحظه به لحظه هر گذر ، در دیر راهب ، تشت زر در جای جای این سفر ، نور شبانگاهم تویی یار دل آرامم تویی ، نجوای هر گامم تویی صبحم تویی شامم تویی ، سالم تویی ماهم تویی ای آتش دیرینه ام ، چون شعله ای در سینه ام ای عشق ای آئینه ام ، معراج هرگاهم تویی سروم همیشه سر فراز ، قرآن بخوان ای دلنواز با نغمه و صوت حجاز ، محبوبِ اَلله ام تویی قرآن بخوان از نیزه ها ، تا آن که گردد جمع ما از چشم نامحرم رها ، از غصه آگاهم تویی ره می روم با کعب نی ، با ضربه های پی ز پی بنگر مرا از روی نی ، ذکر قدگاهم تویی شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ✍ شب پانزدهم محرم ۱۴۴۶ .
. 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یارا ، یارا ، دلم شده اسیر این دنیا کشتی امن حسین "وُسیلةُ السُّعداء" ۲ هوای کربلا به سر داریم / به سوی تو میل سفر داریم دلیل ما قیام عاشوراست / اگر به دل شوق خطر داریم سرگذشت غمت تا ابد جاودان کربلا مبدأ شور آزادگان «یا ابا عبدالله الحسین روحی لک الفدا» 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جانا ، جانا ، رسانده ای به گوش جان ما عاشقان شهادت "فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا" ۲ مسیر تو مسیر شیدایی / شهادتت در اوج زیبایی در اوج داغ کربلا اما / حماسه ات بود تماشایی انقلاب تو جرئت به ما داده است هم قسم با تو شد هر که آزاده است «یا ابا عبدالله الحسین روحی لک الفدا» .👇
‍ ‍ شهادت حضرت رقیه (س) زبانحال حضرت زینب (س) ای دشت کربلانون زیبا نگاری لایلای اوغلی ئولن روبابین دارو نداری لایلای یوللاردا آت دوشونده از بس قاچوب یورولدون قربانون اولسون عمون یرزقون قناری لایلای ای باغریقان رقیه آرام جان رقیه دور دلبرون گلوبدی شیرین زبان رقیه ایتمه گلایه مندن بوشدی الیم کفندن باشی بلالی عمون شرمنده اولدی سندن بیر دفعه قسمت اولسا گلم دوباره شامه بیر یاخشی گوشواره آللام سنه وطندن ای باغریقان رقیه آرام جان رقیه دور دلبرون گلوبدی شیرین زبان رقیه کرب و بلایه گیتسم عباسه چوخ سوزوم وار دوزدورکی قالدی قولسوز ئوز عشقینه وفادار اما گرک گلیدی قیزلاره باش چکیدی گلسیدی قمچی آلتدا ئولمزدی خردا قیزدا ای باغریقان رقیه آرام جان رقیه دور دلبرون گلوبدی شیرین زبان رقیه اثر: حاج حسین غفاری اردبیلی حاج محمدباقرمنصوری
حسن طیبان: ✍نوحه جدید چاپ نشده راه شام ۱۴۰۳ 🎼در سبک اویان ای یار وفاداریم اویان ساربان گیتمه دایان قالدی بالام منی  درد و محنه  سالدی  بالام سوزگیدون نازلی رقیه نی تاپون صبریمی  طاقتیمی    الدی بالام روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام ایندی چوللری هراسان دولانور بیلورم قلبی پریشان دولانور الچاق اوجانی قاچور وحشتیلن غم قطارین تاپا گریان دولانور روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام قورخودان چولده سینه داغلیاجاق گوز یاشین  صورتینه   باغلیاجاق قورخودان قورخولی صحراده نجه اوتوروب  اوز  اوزونه    اغلیاجاق روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام رحمی گلمور فلکین گوز یاشیما نیزه اوسته باخورام قارداشیما اغلورام حسرتیله من گولونه او باخور غرق بلالی باشیما روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام تاپماسام اول گول بی خاریمی من او گوزل دلبر ودلداریمی من شامه گیتمز بو قطار اسرا تاپماسام فاطمه اخشاریمی من روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام پا پیاده قاچا خسته اولاجاق گول کیمی دشته بلاده سولاجاق تاپماسا غملی قطاری او گولوم غصه وغم اورگینه دولاجاق روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام
یا حسین(ع) عریان بدنی روی زمین افتاده او زاده زهراست چنین افتاده تن روی زمین وسر بروی نیزه با تیشه ی ظلم سرو دین افتاده در عرش خدا ولوله بر پا گشته زانگشتر خلقتش نگین افتاده یک خواهر بینوا کنار بدنش رویش بخراشیده حزین افتاده نزدیک بود آب خروشان براو لب تشنه ذبیح مسلمین افتاده بی سایه ودرکنار تنهای دگر جان ودل ختم مرسلین افتاده پامال سم ستور گردد بدنش این صید میان دام کین افتاده شاعر :اسماعیل تقوایی
یا زینب(س) "می روم ونمی رود یاد تو از خیال من" بی تو عزیز فاطمه حال بدیست حال من بیکسم وکسان من مانده به خاک کربلا دیدن آن کسان شده آرزوی محال من سخت بود اسارتم، همره دشمنان، حسین هست دلیل سختی اش، قامت چون هلال من دامن خواهرت شده، مامن کودکان تو اشک یتیمهای تو شد سبب زوال من دور زمانه می کند با من خسته دل جفا کن تو دعا بسر شود، دوره پر ملال من باور من نمی شود، بی تو چگونه زنده ام بعد تو هست از خودم، روز وشب این سوال من زکوفه آمدم برون، شام به پیش رو بود وای زشام وشامیان، ای شه بی مثال من شعر :اسماعیل تقوایی
859.9K
🏴 🏴 ✍شاعر:حسین آقا برار نیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ برار زینب دره شونه اسارت رباب دیگه بیه بی طاقت رقیه هم ندارنه طاقت عمه بمیره برار برار مه حرفاره دنی گوش؟ زین العباد بهیه بی هوش خون بیمو رقیه ی گوش عمه بمیره برار ته دشمنون چه بی حیانه حسودنه پر از جفانه اماره صدقه هدانه خواخر بمیره برار هر وقت که دشمنون اِمونه با کعب نی اماره زونه کبوده تن اَمه نشونه خواخر بمیره برار بوین رباب چه بیقراره چتی بوینم ونه زاره مه دل ونسه بیّه پاره عمه بمیره برار همش گنه لالالالایی اصغر گنه لالا باخس مه پسر ته مار بمیره علی اصغر عمه بمیره برار مه دل بهیه پاره پاره مه گلی بیته با اشاره دارمه ته وچونه هواره خواخر بمیره برار برو که بوِّم اَچّی تره اگه الان بوینی مره نشناسنی تو شه خواخره خواخر بمیره 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
266.3K
🎤کربلایی سعید حسنوند متن شعرامام حسين سوم شهادت وهفتم کاربرد دارد دشتي سه روزه (هفتم) ڪه زينب قلبش.شڪسته سه روزه ڪه دستهايش گشته بسته سه روزه رقيه باباندارد به سرآن سايه ي زيباندارد سه روزه ڪه رباب درشوروشين است به ياداصغروبابش حسين است سه روزه ليلاگشته دلشڪسته زداغه اڪبرش درغم نشسته سه روزه ڪه قاسم.گرديده پرپر ڪه نجمه ميزندبرسينه.وسر سه روزه قلب شيعه بيقراره هواي هاي و.هاي،گريه داره دلمان هواي ڪرب وبلاڪرد هواي علقمه.صحن وسراڪرد 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
312.4K
🎤کربلایی سعید حسنوند زبانحال زینب س با امام حسین ع حسین پاره تَن داد از غریبی شَهِ دور از وطن داد از غریبی تمام هستی زینب تو بودی شهید بی کفن داد از غریبی حسین گُم شدم وای از جدایی نهال خَم شدم وای از جدایی تو پاره تَن به صحرا، من اسیرم سرا پا غم شدم داد از جدایی برادر گوش کُن بَر درد این دل اسارت می روم منزل به منزل دلم تنگ است رویَت را ببوسم ولی دور از مَنی در دست قاتل تو رفتی از بَرم وای از اسیری عزیز مادرم وای از اسیری تو روی نیزه، من پُشت سر تو شهید بی سرم وای از اسیری حسینم ساربان رحمی ندارد نشد ما را دَمی راحت گذارد سه ساله از کتک خوردن بُریده امیدی نیست که طاقت بیارد حسینم قلب مجروحم کباب است نگاه حرمله درد و عذاب است هر از گاهی میان خواهرانت سنان می آید و دستش شراب است اگر رفتم مدینه نور عینم قیامت می شود از شور و شینم اگر اُم البنین گیرد سراغت بگویم کربلا خاکی حسینم اگر زاری کُنَد با خواهر تو بپرسد که چه آمد بر سر تو بگویم راس تو بر نیزه رفت و میان بوریا شد پیکر تو 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
Sh 09 Moharam 1402 Taheri [Mohjat_Net] (6).mp3
1.08M
باز بارون اشکه وای از اون چشمی که از غمت بدون اشکه همه ی خاطره های خوب زندگیم از میدون مشکه تو روضه ها شنیدم این غصه رو صدبار اکبر ناظم وسط دسته ی بازار با سوز دل گفت به عباسِ علمدار از من نوکری میاد و از تو مرده زنده کردن آسمونا باید که دور ماه بنی هاشم بگردن سقای دشت کربلا ابالفضل دستش شده از تن جدا ابالفضل **** تو حبل المتینی با یه نیم نگاهتم سلمان آفرینی یادتم هر روز مخصوصاً شنبه هایِ ام البنینی سلامِ ما به دست و مشک و علم تو رسمه برن زائرا اول حرم تو برات کرب و بلا و کرم تو یاد شمع و سقاخونم دیوونت از اون قدیمم منم شبیه آذری ها عاشق شعر حاج سلیمم ای منی آواره گویان ابالفضل گلمیشم امدادی اویان ابالفضل 1402
. 🩸مصیبت جانسوز سوارشدن زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر شتر بی جهاز... | وقتی‌که زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرَمانِ من؟! راوی گوید: 📋 ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. 🥀 زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: 📋 سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر می‌کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ 🥀 به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام‌الله‌علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها کسی نماند. 🥀 در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. 🥀 امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند، لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. 📋 فَالْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه ▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... 📋 فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید.پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. 📋 فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه 🥀 زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه می‌کرد و به شمر می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. 🥀 پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهرا علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه‌السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰ .
. علیهاالسلام بر روی محملی که به منبر شبیه بود سرداد خطبه‌ای که به خنجر شبیه بود یک سو سپاه کوفه و یک سو سپاه شام تنهایی‌اش چقدر به حیدر شبیه بود یک زن که در محاصرۀ تازیانه‌ها از حق که نگذریم، به مادر شبیه بود.. سردار بود و پشت سرش بی‌شمار سر آن کاروان نیزه به لشکر شبیه بود گفت از حسین و سنگ‌دلان هم به سر زدند حال و هوای کوفه به محشر شبیه بود اندوه خواهرانگی‌اش را کسی ندید از بس که غیرتش به برادر شبیه بود.. قصه به سر شد و دلم آرام شد، ولی حالم به روضۀ شب آخر شبیه بود ✍ .
. بیا و درد دلم را دوباره درمان کن! مسیرسخت مرا بانگاه آسان کن! صدای زخمی خودرا به گوش من برسان «مرا ز نیزه به یک یا اُخیّه مهمان کن»! دلم گرفته برادر، برای خواهر خویش... بیا و باز تلاوت کلام قرآن کن! اگرچه سنگ زنندت بخوان ودشمن را زمعجزات نفس های خودپشیمان کن! هلال یک شبۀ من،که گفته رویت را به پشت دراین شام تار پنهان کن! به اشک چشم یتیمان کسی نظر نکند گهی نگاه زنیزه به اشک طفلان کن! تمام دور وبَرم پُرشده زنامحرم نگاه تُند براین اهل نامسلمان کن! حدیث غُربت مارا همیشه می خواند حسین من به«وفایی» نگاه احسان کن! ✍ .
ورود سرهای نورانی به بازار کوفه 🌺 ابن زیاد دستور داده بود سر امام حسین× را جلوی دروازه کوفه بر نیزه بزنند و به همین علت مردم زیادی بر در دروازه‌ی کوفه اجتماع کرده بودند. و چون ما به همراه سرها به کوفه نزدیک شدیم سر امام حسین× را به استقبال لشکر عمر سعد فرستاد. سر پدرم را ملحق به سرهای شهداء که در دست عمر سعد بود کردند و به شهر بردند. در بازار کوفه ما را حرکت دادند تا به محل پرجمعیتی رسیدیم که مردم زیادی منتظر ما بودند و برای تماشای ما ایستاده بودند. عده ای اشک ریاکارانه می‌ریختند. عمه ام چون آنها را دید مانند جدم علی آنان را خطاب قرار داد: ساکت شوید. همه ساکت شدند. من باورم نمی‌شد. عمه ام اینقدر جذبه داشته باشد. حتی زنگ شترها که صدای بلندی داشت ناگهان بی حرکت شد. عمه ام ما را معرفی کرد که ما بچه‌های پیغمبر| هستیم و آنها که مدعی مسلمانی هستند با فرزندان پیامبرشان چه کردند. عمه ام گفت: شما پاره‌ی جگر رسول خدا| «حسین×» را در کربلاء پاره پاره کردید. در قیامت چه جوابی خواهید داشت؟! مردم کم کم به هم نگاه می‌کردند. بعضی ......... کتاب مذبوح فرات صفحه 715؛ محمد حسین تابع منش 🌺 السلام علیک یاابا عبدالله
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی رضا شیخی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هزار و چهارصد و چهل ساله که میکنی روز و شب ناله هزار و چهارصد و چهل ساله که مادرت گوشه‌ی گوداله السلامُ علیٰ ذبیح العطشان السلام علی قتیل العریان شاه دور از وطن مظلوم حسین جان صباحاً مساءً برات گریه میکنم برا تشنگی لبات گریه میکنم برا اشکای بچه هات گریه میکنم یا حسین یا حسین جَدیَ العطشان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بازم سیاهی شده رنگ عشق سردر هر خونه زدن پرچم انگاری اومده بازم از راه ماه عزای اشرف آدم دید چشام محرم و الحمدالله باز دیدم این علم و الحمدالله باز کشوندی دلم و الحمدالله من هر سال تو هیئت برات سینه میزنم بگیرم تا قیمت برات سینه میزنم تا روز قیامت برات سینه میزنم یا حسین یا حسین جَدیَ العطشان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از اون راهی که اومدی برگرد تا که نبینی غصه ها و درد تنها گذاشتن مسلم و آقا شد همه موقع یک شبه نامرد اینا واسه سرت نقشه کشیدن واسه انگشترت نقشه کشیدن واسه‌ی اکبرت نقشه کشیدن تو رو جون مسلم میای زینب و نیار میگه خون مسلم میای زینب و نیار پشیمونه مسلم میای زینب و نیار یا حسین یا حسین جَدیَ العطشان
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی رسولی سال ۱۴۰۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو آسمون عشق تو ماه کاملی ای پهلوون عشق علیِ در علی ابوالعجائبی ابوالغرائبی ابوالخصائلی ابوالفضائلی ای هست حسین ای سرمست حسین دستت همه عمر بوده تو دست حسین بدر البدوری یا ابالفضل شیر غیوری یا ابالفضل نور علی نور یا ابالفضل طهر و طهوری یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عجب حکایتی عجب سعادتی عجب لیاقتی عجب عبادتی تو کاشف الکروب تو فارس الحروب عجب شجاعتی عجب شهادتی ای یار حسین ای کرار حسین سرباز سر افزارِ بیدار حسین صاحب لوایی یا ابالفضل آب بقایی یا ابالفضل باب الحوائج یا ابالفضل مشکل گشایی یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای اولین امید ای آخرین امید کی مثل تو دلیر کی مثل تو رشید به اوصیا وزیر به انبیا مرید یا ایها القمر یا ایها الشهید ای باب الحسین ای محراب الحسین ای واسطه ی خیرِ اصحاب حسین ای جان جانان یا ابالفضل ای روح و ریحان یا ابالفضل ای سلب ایمان یا ابالفضل جانم قوربان یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین
4_5985300474759221351.mp3
8.46M
ابد من زیر دین مادرت هستم حسین _امام حسین ▪️ ▪️ ▪️ ◾️▪️▪️▪️▪️▪️ تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن از طفولیت گدای این درت هستم حسین من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 😭😭😭 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shabe 05 Moharam 91 - Mogaddam 3 (BeynilHarameyn) - [Rasekhoon.Net].mp3
7.06M
عمه راضی نشو آروم بگیرم... جواد مقدم عمه راضی نشو آروم بمونم نگو خیمه بمون،من نمی تونم ته گودال قتلگاه نگاه کن قاتل افتاد به جون عمو جونم دیدی آخرش، عمه ریختن رو سرش عمه پیش مادرش عمه وای وای وای پاشید پیکرش عمه،اما بد ترش عمه وای از حنجرش عمه ،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] (مارو تویه دل کویر آوردن این همه نیزه و شمشیر آوردن) چقدر جمعیت دور یه گودال عمو جونم رو تنها گیر آوردن شاه بی سپاه،ای وای چکمه ی سیاه،ای وای خنجر و نگاه ای وای وای وای وای بعد از قتلگاه ای وای میفتن به راه ای وای سمت خیمه گاه ای وای،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] دورتا دورم همه نیزه به دستن با لگد استخوون ها مو شکستن خیلی سخته برام زنده بمونم ببینم دستای عمه مو بستن به دستت طنا ب ای داد،محمل بی رکا ب ای داد گریه ی ربا ب ای داد،وای وای وای می کشم عذاب ای داد،شامو اضطراب ای داد مجلس شراب ای داد،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] امان از دل زینب💔 😭😭😭😭😭