eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 زینـب ای آییـنه ی مـادر ســلام از سفر برگشتی ای خواهر،سلام السلام ای همدم و همناله ام السلام ای یـار چنـدین ساله ام ای کـه زهـرا و علـی را دختـری سرفرازم چون تو دارم خواهری از چه بی جوهر شده آهنگ تو؟ جـان مـادر بـوده ام دلتنگ تو ای گـرفته از رخ دشمـن نقـاب خوش درخشیدی بسان آفتاب گـر نبودی کـوفه و شـام بـلا دفن می شد نام من در کربلا خـواهرم ممنـونم از یـاری تو مرحبا بـر ایـن علمـداری تـو آمدی خواهر فدای مقدمت ای بقربان قـدِ از غـم خَمَت آمـدی خـواهر دوبـاره کـربلا تو مگرکم دیده ای اینجا بلا؟ آمدی آنجا که دل خون کردنت در غم مـرگم پریشون کردنت ای ز هر سو بردلت باریده درد این چهل روز دوری ام باتوچه کرد؟ ای رشیده ، سَرو قدِ تو خَم است صورتت چین وچروک ودَرهَم است جان مادر نیست زینب باورم اینقدر تو پیر گردی خواهرم آمدی با اشک وآه ای دل غمین خیرمقدم گویمت ای نازنین اولین باراست خواهر ما دوتا این چنین گردیده ایم ازهم جدا توسلامم کرده ای ای دل کباب سر ندارم تا تو را گویم جواب ای سرا پـا نـاله و انـدوه و درد این چهل روزه غمم باتوچه کرد؟ آمدی درگلشنی که یاس نیست خواهرم اینجا دگر عباس نیست یـاد داری زینبم آن جمع را؟ آن همه پروانه دور شمع را؟ در کــنار خــود بــرادر داشــتی قاسم و عباس و اکبر داشتی بادل خون آمدی ای دل کباب نیست عباسم دگر گیرد رکاب تا که دیـدم غصـۀ جـانکاه تو بـا سـرم مـن آمـدم همراه تو گرچه از نیزه نگاهت کرده ام گوش بر افغان و آهت کرده ام گریه کردم تا که برسر می زدی ناله های ای برادر می زدی کاش می شد آیم استقبال تو تابپرسم چون همیشه حال تو چشم من روشن رسیدی ازسفر از سفر خواهر چه آوردی خبر؟ هرچه می گردم میان کاروان از رقیه نیست خواهرجان نشان خواهرم روح و روان من کجاست؟ دختر شیرین زبان من کجاست؟ خواهرم ازمن مگرافسرده است؟ یا مگر از دوری من مُرده است؟ دارد اینک خواهشی از توحسین ازگلوی خسته ات بـرگو، حسین شـد دلــم تنـگ بــرادر گفتـنت دوست دارم روی زانـو خفتنت تو همیشه بوده ای چون مادرم در نمازت کن دعایم خواهرم از زبانم هرچه که «مداح» گفت بیت بیت از سوز دل با آه گفت 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
4_5926914715107202883.ogg
2.35M
زینب ای آیینه ی مادرسلام بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه سال اجرا: 1403
🕊﷽🕊 ◼️ ◾️ ▪️ ع 2 📕به حسین بن علی کشتهٔ قرآن صلوات 📕به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات 📕بالب تشنه به میدان شهادت می رفت 📕به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات 💠‌سلام‌الله‌ابدا‌ما‌بقیت‌وبقی‌الیل‌والنهار💠 🍂من همچو کبوتر به روی بام حسینم 🍂شب تا سحر آواره بین الحرمینم 🍂مجنون حسینم ، پابست ابالفضل2 🍂هم مست حسینم، هم مست ابالفضل 🍂شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم 🍂من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم 🍂من مُحرِمَم از اشک و جز این توشه ندارم 🍂من کعبه به جز مرقد شش گوشه ندارم ⬅️امروز بگو یا حسین که مرحمی باشی به دل داغدار مادرش زهرا. ... ⏪یه روز پیغمبر اومد خونهٔ خانم فاطمه زهرا.. دیدن بی‌بی داره گریه میکنه... فرمود دخترم ... زهرا جان... چرا گریه میکنی بابا... فرمود بابا..... فرزندی که در شکم دارم باهام حرف میزنه... پیغمبر فرمود زهرا جان اینکه ناراحتی نداره تو هم در شکم مادر بودی ...با مادر هم نوا بودی...(هم صحبت مادر بودی) صدا زد بابا آخه این بچه یه چیزایی میگه جگرمو خون کرده بابا.... (مگه چی میگه زهرا جان) بابا همش میگه انالغریب... اناالمظلوم.... اناالعطشان.... اناالعطشان... یعنی مادر من غریبم مادر... من مظلومم... من تشنه ام.... من شهیدم.... بابا اینا چیه میگه... جگرم رو آتش زده... پیغمبر فرمود: دخترم فرزندت پسره بابا... اونو غریبانه با لب تشنه.. بین دو نهر آب شهیدش میکنند... آی حاجت دارا...ناله دارا..آی غریب نوازا... یه وقت بی‌بی شروع کرد گریه کردن... صدا زد بابا یا رسول الله آیا وقتی حسینم شهید میشه، منه مادرش هستم یا نه؟؟؟... نه دخترم حسینت اون لحظه مادر نداره... بابا یا رسول الله آیا باباش علی هست یا نه؟؟؟ نه زهرا جان حسینت اون لحظه پدر هم نداره..... بابا یا رسول الله آیا برادرش حسن هست؟؟ (نه دخترم برادرش حسن هم نیست) آی حُسینیا ...آی گریه کنای امام حسین،، ، بی بی فرمود بابا یا رسول الله ... پس کی بر حسینم گریه میکنه ... حسینم گریه کن نداره.... پیغمبر فرمود دخترم غصه نخور... عده ای از خوبان امت من جمع میشن... مردان و زنان امت من جمع میشن برا حُسینت ناله میکنند.... زناشون مثل جوون از دست داده ها ، برا حسینت گریه میکنند،،، مجلس به مجلس میرن عزاداری میکنند... زهرا جان روز قیامت هم که میشه.. میای شفاعتشون میکنی.. ⬅️خب حالا امروز بگو خانم جان ... اگه اون روز غصه خوردی حسینت گریه کن نداره... امروز من بر حسینت گریه میکنم... که تسلای دل داغدارت باشم... ⚫️روز عاشوراست امروز.... 🔴کربلا غوغاست امروز .... امروز امام زمان عزاداره .... قربونت برم آقا جان.... امروز برا مصائب عمه اش زینب ناله میکنه.... امروز برا جد غریبش حسین گریه میکنه..... امروز برای دستهای بریده عباسش گریه می کنه.... قربون اون آقایی که فرمود... یا جدا روز و شب برات گریه می کنم.. اگه اشکای چشمم خشک بشه براتون خون گریه می کنم فرمود... لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. صبح و شب برات گریه میکنم برات شیون می کنم.... تو مصیبتت به جای اشک، خون گریه میکنم.... امروز بگو آقاجان سرت سلامت.... آجرک الله فی مصیبت جدک.... آقا قربون اون شال عزا به گردن انداختی...... قربون دل داغدارت برم آقا جان.... (روز عاشورا.... دلتو ببرم کربلا...و التماس دعا) عجب روضه جانسوزیه روضه وداع... سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست... اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه.... صدا زد کلثوم خداحافظ... سکینه خدا حافظ.... آخ زینبم خدا حافظ.... همه بیایید دورمو بگیرید... آخرین دیدار من باشماست... دیگه شمارو نمیبینم... همه دورشو گرفتن... ناله میزنند...گریه میکنند.. یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی میسپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون... همه رو آروم کرد.. اما اونی که آروم نمیشه زینبه... زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه... زینب نمیتونه از برادر جدا بشه... 🔘گفت با زینب، به آوای حزین 🔘مهربان خواهر بیا حالم ببین 🔘زینبا روز جدایی آمده 🔘موسم عهد خدایی آمده 🔘دور از اهل حرم ای مُمتَهن 🔘خیزو بهرم آر کهنه پیروهن ⬅️تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه.... زینبم چرا میلرزی.. الهی برادر داری خدا برات نگه داره... نبینی داغ برادروو... زینبم چرا میلرزی خواهر... ⏪صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد... بدون لحظات آخر عمر حسینه.. (دیگه حسینو نمیبینی) همچین که راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ... 🖤مهلا مهلا.... 🖤یا ابن الزهرا.... ادامه روضه👇👇
✨ای یادگار مادرم ✨ای مهربان برادرم ✨آهسته رو آهسته رو 2 ✨ای جان من جانان من ✨مشکن دل سوزان من ✨آهسته رو آهسته رو 2 (هم ناله شو با زینب) ✨آهسته رو آهسته رو4 ✨بر خواهر زارت نگر ✨بر طفل بیمارت نگر (بگم و التماس دعا) ✨آخ کرده وصیت مادرم ✨در وقت میدان رفتنت ✨ بوسم گلو و حنجره ات 2 🍁ای پاره تن حسینم 🍁خونین بدن حسینم 🍁 آرام جان خواهر 🍁 ای تشنه لب حسینم2 ⬅️زینب گفت حسین جان.. وقتی حرکت کردی طرف میدان یاد وصیت مادرمون زهرا افتادم... میگن امام حسین تا تام مادررو شنید از اسب پیاده شد... زینبم مگه مادرم زهرا چه وصیتی کرده... ⬅️صدا زد حسین جان.. مادرم وصیت کرده ... روز عاشورا تو آخرین لحظه وقتی حسینم... بی پناه شد ... دیگه یاور نداشت... به طرف میدان میره... (اوج) زیننبم مادر... من اون لحظه کربلا نیستم مادر... مادر عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس 🔴 امان از دل زینب....3 🔴 چه خون شد دل زینب ⬅️اینجا زیر گلوی حسینو بوسید برادرو راهی میدان کرد... چند ساعت بعد اومد کنار جنازه برادر... الهی خواهری داغ برادر نبینه... به خدا سخته... الهی نبینی اونچه که زینب دید.. (فرود) ⏪ اومد کنار جنازه برادر... چه جنازه ای.. بی سر، عریان، قطعه قطعه.... چه کرد عمه سادات یه وقت دیدن خم شد لبها رو گذاشت له رو رگهای بریدهٔ حسین..... 💔ديدم غمت ای دلبر ای کاش نمی ديدم 💔تنهایی و بی ياور ای کاش نمی ديدم 💔دنبال تو تا گودال من آمدم و ديدم 💔بالای سرت مادر ای کاش نمی ديدم ✳️بابی انت و امی یا حسین... ✳️جان عالم به فدای لب عطشانت ✳️بلند بگو یا حسیـــــن... ♻️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
نوحه حضرت رقیه(س) 🌴الهی به رقیه ، الهی به رقیه الهی به رُخ نیلیِ زهرای سه ساله که با شیون و با گریه و ناله هر اهل دلی یافته راهی به رقیه پس رو زده با کوه گناهی به رقیه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه هر جا سخن از راهِ رسیدن به خدا شد داده دلِ ما زود گواهی به رقیه هرکس که امیدش شده از کُلِ جهان قطع انداخته با گریه نگاهی به رقیه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه وا شد گره از مشکل ما تا که شبِ قدر ده مرتبه گفتیم الهی به رقیه مدیونِ حسینیم که داده دلِ ما را گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه تا روزِ ابد در دلِ ما کینه ی شام است وقتی که ندادند پناهی به رقیه هرجا که زمین خورده درآن شب سرِعباس انداخته از نیزه نگاهی به رقیه تو بابِ مُرادی بده حاجت ما را تاهر دم وهر لحظه بگوئیم الهی به رقه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
السلام علیک یا ابا عبدالله ها دلت میخواست امشب کجا بودی لبیک یا حسین..... امام صادق علیه السلام در زیارت ابی عبدالله فرمود: لَبَّيْكَ یا دَاعِيَ اللَّهِ إِنْ كَانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتَغاثَتِک وَ لِسانِی عِنْدَ اسْتِنْصٰارِک حسین جان ای دعوت کننده ی به سوی خدا اگه نبودم عاشورا، با این جسم و بدنم، با این زبانم به تو لبیک بگم... فَقَدْ أَجَابَكَ قَلْبِي وَ سَمٍعِی وَ بَصَرِی اما با قلبم ، با چشمم ، با گوشم لبیک میگم دعوت تو رو با چشمام برات گریه میکنم با گوش هام مرثیه هات رو میشنوم خونه ی قلبم هم که خونه ی محبتِ توست حالا بگو لبیک یا حسین.... لبیک یا حسین.... آماده اید بریم کربلا یا نه آخ بمیرم قافله ای که چهل منزل ، از کربلا تا شام بر شتران بی جهاز با دست بسته ی به ریسمان خسته و گرسنه و تشنه به شام بلا رسیده بود چند روزِ که از شام بلا خارج شدند امانتی هایی رو که به غارت برده بودند رو پس گرفتند عمامه ی پیغمبر رو پس گرفت زینب پیراهن مادرش فاطمه رو پس گرفت مقنعه ی زهرا رو زین العابدین پس گرفت عَلَمِ عباس رو پس گرفت گهواره ی علی اصغر رو پس گرفت گوشواره هایی که ربوده شده بود رو پس گرفت آی حسین..... از همه جانسوز تر اینه سرهای بریده رو پس گرفتند دارند برمیگردند کربلا آی روزگار یه بار دیگه خاطرات زینب ورق خورد دفعه ی اولی که کربلا اومده بود چجوری آوردنش با چه عزت و احترامی پیاده اش کردند قافله ای که قمر بنی هاشم داشت علی اکبر داشت قاسم و عون و جعفر داشت خودِ حسین بالا سرِ زینبه اما قافله ای که داره بر میگرده از این بنی هاشم ، فقط سرهای بریده شون رو داره زینب میاره آخ چه گذشت ان شاء الله یه اربعین با پای پیاده بری کربلا پاهات تاول بزنه خسته بشی تازه نمیگذارند به خدا اونقدر عزت و احترامت می کنند همینکه رسیدی به بین الحرمین خستگی چندروزه از بدنت در می ره تا چشمت به گنبد عباس می افته تا چشمت به گنبد ابی عبدالله می افته اصلا انگار نه انگار که چند روز توی راه بودی این قافله هم رسید کربلا سکینه ی بنت الحسین ، عمه جانش رو خبر کرد عمه جان گویا داریم به کربلا نزدیک میشیم هنوز به قبرها نرسیده مثل برگ درخت پاییز از روی مرکب ها خودشون رو به زمین انداختند ▪️هریکی سوی مزاری میدوید ▪️هریکی قبری در آغوش میکشید آخ بمیرم اوج مصیبت اربعین اینه گزارشات زینب کبری بمونه گزارش های سکینه کنار علقمه بمونه گزارش های رباب که دنبال قبر علی اصغرش می گشت بمونه همه ی اوج مصیبت اینه یه بارِ دیگه این قبرها گشاده شد سرهای بریده به بدن ها ملحق شد آخ نمیدونم سکینه بدن عموجانش رو دید یا نه بدن بابا رو که دیده بود اما بدن علی اکبر رو ندیده بود بدن عموجانش عباس رو ندیده بود حسین وای..... تموم شدها اربعین نخواهی فریاد بزنی کِی میخواهی فریاد بزنی حسین.... خاطره ها رو یادآوری کرد داداش ▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود معمولا خاطرات خودش توی یاد آدم می مونه اما زینب از چهار سالگی خوشی ندیده همه ی خوشیش حسین بود که اونم توی کربلا دسته جمعی کشتنش حالا داره یادآوری می کنه مادرا امشب زیر بغل این خانم رو بگیرند از کربلا که میرفت رشیده میرفت اما حالا که برگشته خمیده آمده ▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود ▪️هرکه می گفت حسین،پاسخ او سیلی بود حسین ..... ====================
|⇦•دل ها غمین تو... وتوسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دل ها غمین تو چله نشین تو در اربعین تو ای ماه عالمین لبیکَ یا حسین راهی به جاده ها از پا فتاده ها پای پیاده ها گریان زهر دو عین لبیک یا حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
دل‌ها غمین تو.mp3
3.67M
|⇦•دل ها غمین تو...... و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
Sh 04 Moharram 1403 Sibsorkhi [Mohjat_Net] (3).mp3
2.17M
منو رها نکنیا بین بلا یا اباعبدالله دلداده ی علمتم تا دنیا اباعبدالله دنیای مرام حسینه آهنگ صدام حسینه از مردونگی بپرسن حرفم یه کلام حسینه از خودت ما رو جدا تا دم محشرم نکن من ازت دست میکشم بشنو و باورم نکن **** مرده بودم زنده شدم دم مسیحا اباعبدالله هرجا میرم حرف توئه حتی کلیسا اباعبدالله کوه معرفت حسینه نبضم خط به خط حسینه از عشق و عاشقی بپرس حرف من فقط حسینه علت اشکای من اشکمو کمترش نکن من تو رو یادم بره بشنو و باورش نکن
373.7K
کربلایی جواد سالمی زاده ‍ مناجات باامام حسین قبل شروع زیارت عاشورا بااشک دیده اومدم اگرچه نوکری بدم تورابه جان مادرت مکن ازاین خونه ردم ازکوچیکی تابه حالا گدای این خونه منم تموم دلخوشیم اینه برای توسینه زنم حسین من.حسین من/۴/ تموم افتخاره من عشق تواعتباره من بانگاهت که وامیشه هرگره ای زکاره من اگرتورارهاکنم بگوکجابرم حسین نمیشوم نمیشوم زدرگهت جداحسین حسین من.حسین من.
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 برخیز  ای عزیز مصطفی«۲»           آمد  زینب اندر کربلا خواهم  گویمت باقلب خون«۲»           شرح  کوفه و شام بلا رأس پاکت بر نیزهٔ اشقیا دیدم از اهل کوفه زخم زبان بشنیدم خیزو ازجا بین ای اَخا موی سپیدم آه از  کوفیان بی وفا            برخیز  ای عزیز مصطفی زخم زبانها زد مرا ابن مرجانه پاسخی دادم آن ستمگرو جانانه گِرد من بودند کودکان همچو پروانه رأست  شاهد این ماجرا            بر خیز  ای عزیز مصطفی از مُغیلان پُر آبله پای یتیمان ازضرت سیلی گشته نیلی رخ طفلان همه اهل بیتِ تو در زنجیر عدوان بودند  جمله در آه و نوا           بر خیز  ای عزیز مصطفی رأس تو می خواند بر نیزه آیهٔ قرآن سنگباران شدچون سرت ای برادرجان از اسیران بر پا شدی ناله و افغان دیدی  اشک طفلان ورا           برخیز  ای عزیز مصطفی من پیامت را بر همه کرده ام اعلام با کلام خود کرده ام یاری اسلام نُطق من درشام نهضتت رانمود اتمام کردم  دشمنت راهر کجا رسوا           برخیز  ای عزیز مصطفی ای برادر باشد کجا مرقد اکبر درکجا مدفون گشته جسم علی اصغر کی کفن بنمود پیکرت ای مَه انور پاسخ  ای برادر ده مرا           برخیز  ای عزیز مصطفی قبر امیرِ لشکرت در کجا یابم او که بُد در جنگ آوری مظهر بابم یادِ دست بُبریده اش کرده بی تابم که بود  نگهبان خیمه ها           برخیز ای عزیز مصطفی بی تو برادر چون روم سوی مدینه بر مزارت بین با چشم گریان سکینه کن تکلم از لطف با این دخت حزینه گیرد  از من سراغ تو را           برخیز  ای عزیز مصطفی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:غلامعلی رجایی«زائر» مداح:علی اکبراسفندیار.
4_5926914715107202885.ogg
1.66M
برخیز ای عزیزمصطفی بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه سال اجرا: 1403
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 الا ای خفته زیـر خـاک بـرخیز حسینم ای گل صدچاک برخیز حسین ای روح زینب جان زینب الا صد پاره ای قرآن زینب بپا خیز ای مُقَطّع ، اربـاً اربـا ببینم می شناسی خواهرت را؟ بپا خیز ای عزیز جان مادر کفن پوشم برآن جسم مُطَهّر اگر چه سر نداری برتن اَمّا دلم خواهد ببوسم حنجرت را نمی شد باورم قربان صبرت بَغل گیرم حسین جان خاک قبرت فدای آن تنت که سر ندارد سرت بر نیزه و پیکر ندارد الا ای یوسف زینب کجایی؟ رسیده جان من بر لب کجایی؟ برادرجان ببین اِقبال زینب نیامد کَس به استقبال زینب دوباره آمدم به کربلایت به خاک لاله خیز و پُر بلایت همانجایی که از توسر بریدند تورا بی سر میان خون کشیدند از آن روزی که رفتم ای برادر نمی دانم خبر داری ز خواهر؟ خبر داری کجا بردند ما را ؟ خبر داری که آزردند ما را ؟ خبر داری مرا بازار بردند؟ به قصد طعنه و آزار بردند؟ خبر داری که کارم بود گریه؟ خبر داری که جان داده رقیه؟ رقیه هـر کجا نـام تـو بُـرده حسین، جای توخالی چوب خورده چه گویم از رقیه داد و بیداد خبرداری که درخرابه جان داد؟ رقیه رفته و من زنده هستم ازاین بابت حسین شرمنده هستم رقیه جانت از ما تا جدا شد برادر جان خرابه کربلا شد برادرجان اَمان ازشام ازشام فقط بشنیده ام نفرین و دشنام چقدراین سرگذشتم گریه داراست که صبرازدست صبرم بی قراراست از اینجا تاکه رفتم کوفه وشام پیامت را به عالم کردم اعلام بغیر ازحکم حق تَمکین نکردم سفارش کرده ای نفرین نکردم ولیکن داغ پشت داغ دیدم چهل منزل خزان باغ دیدم اگر چه از غمت آکنده هستم نمی دانم چرا پس زنده هستم ز روی نیزه ها ما را که دیدی مرا که می زدند توچه کشیدی؟ به جان نازدانه ات سکینه نخواهم بی تو برگردم مدینه پس ازتو زنده ماندن ننگ باشد دلم از دوری تو تنگ باشد من امروز آمدم حاجت بگیرم دعا کن برسر قبرت بمیرم اگر«مداح»هم درشوروشین است چو من اوهم عزادار حسین است 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 .
4_5926914715107202883.ogg
2.35M
زینب ای آیینه ی مادرسلام بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه سال اجرا: 1403
‍ . ایام ✍ بر ما نموده‌ای لطف و کرم رضا پای پیاده‌ام سوی حرم رضا بنما نظر به من ای محترم رضا لبیک یا رضا۴ یا (مولا امام رضا۴) با دست خالیم آیم به کوی تو مولای من بود دستم به سوی تو مستم در این حرم از عطر و بوی تو لبیک یا رضا۴ باشد امام رضا کویت بهشت من مهر و ولای تو اندر سرشت من مولا نگه نما بر روی زشت من لبیک یا رضا۴ هر زائرت رضا از غم رها شود در این حرم رضا حاجت روا شود با یک نگاه تو دردم دوا شود لبیک یا رضا۴ شکر خدا رضا هستم گدای تو از کودکی منم غرق ولای تو ای نور چشم من جانم فدای تو لبیک یا رضا۴ ریزم سرشک غم بشکسته بال من در سر بود رضا شوق وصال من امشب ز مرحمت بنگر به حال من لبیک یا رضا۴ گرچه امام من بی‌مایه‌ام رضا مهر و ولای تو سرمایه ام رضا بر تو غلامم و همسایه‌ام رضا لبیک یا رضا۴ از تو تمام عمر شرمنده‌ام رضا شد نوکری تو زیبنده‌ام رضا هستم غلام تو تا زنده‌ام رضا لبیک یا رضا۴ من سائل در این خانه‌ام رضا گرد حریم تو پروانه‌ام رضا نام تو زینت کاشانه‌ام رضا لبیک یا رضا۴ قصر عدوی تو شد قتلگاه تو سوزانده هر دلی ناله و آه تو بر درب حجره بود مولا نگاه تو لبیک یا رضا۴ در کنج حجره ات بودی در انتظار بهر جواد خود بودی تو بی‌قرار آید کنار تو فرزند و یادگار لبیک یا رضا۴ آمد جواد تو در احتضار تو بنشسته قد خم مولا کنار تو با اشک خود جواد شد غمگسار تو لبیک یا رضا۴ از داغ تو شده خون قلب مرد و زن فرزند تو جواد شد غرق در محن با دست او رضا شد پیکرت کفن لبیک یا رضا۴ با دیدن رخت شد پر شرر جواد در وقت غسل تو شد دیده‌تر جواد هنگام دفن تو شد خون جگر جواد لبیک یا رضا۴ یا (مولا امام رضا۴)
4_5893033814053098491.ogg
775.8K
اسیری بوردمه منزل به منزل ‍ 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 اسیری بوردمه منزل به منزل غم وغصه ی عالم دره مه دل برارِ نازنین زینب ته قروون پِِرس مره بَوین زینب ته قروون برار پرس خبرها دارنه زینب پرس که درد دلها دارنه زینب اگه مه رنگ و رو تغییر هاکرده مره درد اسیری پیر هاکرده مه دل ره خون دکردنه اسیری چهل روزه برسیمه به پیری چهل روزه چهل جور داغ بدیمه شه چشِ جا خزون باغ بدیمه تـه رقیـه ره بـا لگـد بـزونه دَنیبی مـره حـرف بد بزونه برار تا مجلس شراب بدیمه نامحرمون پیش کباب بهیمه وچون چش پیش به هر بهونه خجالت کشیمه تا مِره زونه ته که دَنیبی خواخر چو بَخرده ته زینب مثل ته مار لو بَخرده از رقیه نپرس جواب ندارمه بغیر از این دل کباب ندارمه ته سره تا بَدیّه دق هاکرده اَنّـه بـابـا بـابـا  بَـوته بَمـرده دعا هاکن شه حاجت ره بهیرم الهی که ته قبر سر بمیرم بَخون «مداح» مه دل که پاره بَیّه مـه قسمت کـربلا دِواره بَیّـه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 .
4_6003399020267967644.ogg
507.8K
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 چوبی به لبت نشسته دیدم دندان تو را شکسته دیدم چشمان تو را پر آب دیدم دور سر تو شراب دیدم چون مجلس کینه رابیاراست خصم تو زما کنیز می خواست داغی به درون سینه افتاد لرزه به تن سکینه افتاد خونین شدن سرت تو دیدم جان کندن دخترت تو دیدم عباس کجاست تا نشیند رخسار کبود من ببیند 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:؟ بانوای:کربلایی علی اکبراسفندیار.
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بنال ای دل که روزاربعین است عزای پور ختم المرسلین است بنال ای دل که جانها برلب آید دوباره سوی گودال زینب آید بنال ایدل که امروز روزسختی است به زینب روزطاقت سوزسختی است بنال ای دل که زهرا منظر آید سر قبر برادر خواهر آید یکی آید به استقبال زینب خدا رحمی کند بر حال زینب همان زینب همان مظلومه خواهر نشد یک لحظه غافل از برادر همان خواهرکه شام را زیرو روکرد یـزید و آل را بـی آبـرو کرد همان خواهر به نطق حیدرانه گرفته قلب دشمن را نشانه تمام مرد و زن را باور آمد بخود گفتند یارب حیدر آمد سکینه گفته بود قربان عَمّه امام ساجدین گفت جان عَمّه بخوان عَمّه که این احساس داریم دوباره ما عمو عباس داریم همان خواهر چو بابایش سخنور فَصاحت در بیان مانند حیدر همان خواهرکه شب رفت روزبرگشت شکسته شد ولی پیروز بـرگشت همان خواهرچهل روز بادل وجان پرستاری نموده از یتیمان همان خواهرکه برزخمش نمک خورد بدور از چشم عباسش کتک خورد همان خواهر که حرفش گریه دارد بـدل داغ و غـم رقـیّه دارد همان خواهرکه دل شکسته ترشد چهل روز از حسینش بی خبرشد چهل روزی بیابان گرد گشته اسیر اشک و آه و درد گشته چهل روزاست این غمدیده خواهر عزادار است و دلتنگ برادر چهل روزاست که درشوروشین است فقط ذکر لب او یاحسین است چهل روز خون دل بارَد سکینه رقیه خواند و زینب زد به سینه چهل روز آنچه را بادیدگان دید چهل سال حضرت سجاد نالید چهل روزاست زینب نوحه خوان است ز غم پیر و ضعیف و نا توان است چهل روز کار زینب ناله ها شد پـرسـتار بـرادر زاده ها شد چه ها با قلب زینب کرده غم ها گمانم که حسین نشناسد او را چهل روز در دلش غم موج می زد خودش در بَحر ماتم مـوج می زد اگر شد کوه استقامت و صبر فقط یک نـاله زد افتاد بر قبر به حقِ حضرت زهرا و حیدر نگردد هیچ خواهر بی برادر نگو«مداح»دگر غش کرده زینب دل مـا را مُشَـوّش کـرده زینب 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 .
4_6041871035203061733.ogg
925.9K
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 با قَدِ خَم کربلایت رسیدم چِل شب و روزازغم تونالیدم تو روبه نیزه دیدم آه کشیدم برادر جانم من دیگه بُریدم کن دعاحاجت بگیرم سرِ قبر تو بمیرم از روزی که توازماجدا شدی سرجدا بین گودال رها شدی قاریِ من روی نیزه ها شدی نمکِ همه ی روضه ها شدی چِقَدَرحسین غریبی بمیرم که غم نصیبی ای حسین جان مرابی حیامی زد شمر جدا حرمله هم جدا می زد می شدم سِـپَرِ بـچه هـا می زد مُردم آنجا که دیدم تورامی زد بس گریه کردم حسینم رفته نورازهردوعینم من بمـیرم بَـرات بَرادر من دیگه داغ غمت شد باورِ من باسر شدی حسین همسفرمن داغ تو آتش زده جگر من مُردم ازاین بیقراری شنیدم کفن نداری چهل بارمُردم زنده شدم حسین بی تودگردرمانده شدم حسین بنـگرکـه شکننده شدم حسین آخر زتو شرمنده شدم حسین اَمانت داری نکردم رقیه رونیاوردم خواهرت چون مرغ بشکسته باله بی تـو زنده ماندنِ من مـحاله از غمـت اَلـفِ قـامـتم دالـه دارو نـدارم مـیانِ گـودالـه سوزِدل وشعر«مداح» آتش زده بردلم آه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
261.4K
خوانی عاشورا 🌷🍃🌼🍃🌷 دردمن عشق است درمانم حسین دین من عشق است ایمانم حسین باالفبای جنون بردفترم مینویسم عشق میخوانم حسین 🌷🌷 آمدم من بردرت ای جان جان توبحق دخترت مارامران آمدم بااشک وباچشمان تر جان اصغراشکهایم رابخر 🌷🌷🌷 آمدم باقلب خسته سوی تو جان اکبرکربلاماراببر در  میان  روضه ها گشتم عزادارت حسین کی  شود در کربلا  آیم به  دیدارت حسین 🌷🌷🌷 نذر  کرده  مادرم   مشکی  محرم  تن  کنم تو چه کردی با دلم گشته گرفتارت حسین گفته   بابایم   که   زنجیر  تو  بر شانه زنم شانه ام زنجیرخوردوگشته بیمارت حسین 🌷🌷🌷 از غم  هجران تو روضه به روضه می روم   آفرین  و  مرحبا   گرمست   بازارت حسین قسمتم  کن  تا  که بینم کربلایت یا حسین تشنه  دیدار   تو  من  (بیقرارت) یا حسین 🌷🍃🌼🍃🌷 بانوای مداح اهل بیت ع🎧 🎤 خدادادی🙏
با ابا عبدالله الحسین بیا نگار آشنا       شب غمم سحر نما مرا به نوکری خود        (شها تو مفتخر نما)۲ ای گل وفا حسین ع      معدن سخا حسین ع می کشی مرا حسین ع       می کشی مرا حسین ع ....................... تجلی ولایتی       سرشته با گل منی تمام هستی ام تویی       تو صا حب دل منی آیه ی محبتی          سوره کرامتی کعبه ولا حسین ع      می کشی مرا حسین ع ......................... زکودکی دلم شده         اسیر مبتلای تو خدا کند که جان دهم         به یاد کربلای تو ذکر تو عبا دتم        تشنه شهادتم یار حق نما حسین  ع        می کشی مرا حسین غ .......................... چه می شود زباده ی       ولا دهی تو شهدی ام مددکنی صلا زنم        که من غلام مهدی ام کو امام منتظر         یار غائب از نظر چشمه بقا حسین ع         می کشی مرا حسین ع ...................... بهانه دارد این دلم      به کربلا سفر کنم بر آن ضریح محترم        به چشم تر نظر کنم دارم آرزوی تو         کی رسم به کوی تو یار با وفا حسین ع    می کشی مرا حسبن ع ...................... تمام هستی ام شود          فدای  قتلگاه تو همان مکان که بوده است      به خیمه ها نگاه تو جان مادرت حسین ع      حق دخترت حسین ع کن به ما عطا حسین ع      می کشی مرا حسین ع ......................... به روی خاک صورتت        صدا  زدی خدا حسین ع به پیش مادرت شدی        ذبیح با القفا حسین ع وای غربی مادرم          وای شکسته حنجرم شدی زمن جدا حسین ع     می کشی مرا حسین ع ........................ اگر حسین من تویی       بگو اخا سرت کجاست چرا تنت چنین شده         نشان مادرت کجاست قاری بریده سر       روی نیزه در بدر کشته ی خدا حسین ع      می کشی مرا حسین ع ........................ به  شام و کوفه میروم       به عشق دیدن سرت رباب ناله میزند       به یاد حلق  اصغرت ع حرمله چه بی حیا          خنده میکند به ما وای از این جفا حسین       می کشی مرا حسین ع ....ای گل وفا حسین    معدن سخا حسین می کشی مرا حسین ع     می کشی مرا حسین ع با تشکر از جواد حیدری و سید محمد میر هاشمی التماس دعا:(ایمان غلامی)باب الجنه
عمری برای زخمهایت گریه کردم بر آن سر از تن جدایت گریه کردم بر حنجر پاشیده ات که سر ندارد در کربلا با هر بلایت گریه کردم یادم نرفته نعل مرکب را به سینت آتش گرفتم پابه پایت گریه کردم وقتی عبایت رفت غارت از تن تو خیلی برای آن عبایت گریه کردم وقتی تو رفتی خوردم از نامحرمان سنگ بین اسارت هم برایت گریه کردم لبهای خونینت مرا بیچاره ام کرد دیدی در آن بزم عزایت گریه کردم با خیزران محکم به دندان تو میزد صورت دریدم در هوایت گریه کردم دستان خود بر چشم اطفالت نهادم با پلک زخمی هی برایت گریه کردم یک کربلا بود و سر صد پاره ی تو طشت طلا بود و سر صد پاره ی تو... ️محمد حبیب زاده حسین (ع)
بنام خدا زبانجال_حضرت_زینب_س روز اربعین "" "" "" "" "" " زینبم من آمدم در کربلا غوغا کنم آمدم این دشت را با اشک‌ خود دریا کنم داغ هجرانت فکنده شعله بر جانم أخا رخصتی ده تا دمی منزل دراین مأوا کنم چه بلاها که ندیدم کو به کو تا اربعین آمدم راز دلم را برتو من افشا کنم من‌ زنامردان گرفتم جامهٔ صد پاره ای آمدم این جامه را برتو أخا اهدا کنم جان به لب گشتم به جان مادرم زهرا حسین آمدم تا دربَرت آرامشی پیدا کنم دیدم آندم که رقیه همچو گل پژمرد و مرد آمدم صحبت از آن نیلوفر رعنا کنم او ز ضرب سیلی و؛از غصه و غم جان سپرد آمدم بر غصه و آلام او ایما کنم خود مزارش کندم و؛خود هم نهادم برمزار تانفس دارم به یادش آه و واویلا کنم معجرم براو کفن شد در دیار شوم شام غصه ای دارم به دل ازگفتنش پروا کنم شد لبالب کاسه ی صبرم به شام پربلا آمدم در این سرا بزم عزا برپا کنم شد بهارعمر من بعد از علی اکبر خزان دوست دارم درکنارت مرگ را پیدا کنم مُردم آن دم که ابوفاضل نیامد از فرات آمدم تا دربرت صحبت از آن سقا کنم می‌رسد برگوشم هرآن ناله های اصغرت آمدم تا صحبت از آن طفل مه سیما کنم یا حسین من تا قیامت دل غمین قاسمم آمدم تا یادی از قاسم در این صحرا کنم مسلم فرتوت