eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
424 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
شور احساسی _رسیده عمه سادات4_5902322045902914611.mp3
زمان: حجم: 5.41M
یا سلام الله علیها(اول ماه صفر-شام بلا) 🏴بند اول پشت دروازه ساعات رسیده عمه سادات سر ارباب روی نیزه سر دیگه باب حاجات واویلا همراهه شمرو حرمله واویلا داره میاد یه قافله واویلا میاد صدای هلهله واویلا زینب و کوچه های شام واویلا زینب و دیده ی عوام واویلا زینب و مجلس حرام (واویلا رسیده کاروان به شام) 🏴بند دوم شروع ماتم عظماست پریشون حضرت زهراست واسه ی آل پیمبر اوج این مصیبت اینجاست واویلا انگاری عید شامیاس واویلا چراغونی محله هاس واویلا بساط رقصشون بپاس واویلا رقیه و یه عده پست واویلا بگم ز سنگینیه دست واویلا دندون شیریش و شکست (واویلا رسیده کاروان به شام) 🏴بند سوم دختر حضرت حیدر زینت دامن مادر وارد شام بلا شد همرهه راس برادر واویلا ز غصه های بی امون واویلا ز طعنه و زخم زبون واویلا یزید و چوب خیزرون واویلا زینب و شیون رباب واویلا زینب و سینه ی کباب واویلا زینب و اون بزم شراب (واویلا رسیده کاروان به شام) 🎤با نوای زیبای کربلایی سید محسن گندمی ✍کربلایی امیرحسین سلطانی
▪️پشت دروازه ساعات به ما سخت گذشت... ▪️اولین روز صفر بود ؛ سفر ما را کُشت😭 🏴 ▪️بعد از چندین روز اسارت و گذر از شهرهای مختلف، به هرحال اهلبیت رسول اکرم (صلی الله) را همراه سرهای نورانی و پاک در روز اول به شام آوردند چون نزدیک دروازه دمشق رسیدند، ام کلثوم علیها السلام شمر لعنة الله علیه را صدا زد و فرمود: «ما را از دروازه‌ای وارد کنید که مردم کمتر اجتماع کرده باشند و سرها را از میان محمل‌ها دور کنید تا نظر مردم به آنان جلب شده به نوامیس رسول خدا (صلی الله) نگاه نکنند.» ▪️اما شمر ملعون کاملا بر خلاف خواست ام کلثوم علیها السلام عمل کرد و کاروان اهل بیت را از دروازه ساعات [ که برای ورود کاروان تزیین شده بود و مردم زیادی در آنجا اجتماع کرده بودند ] وارد شهر کرد، و اهل بیت عصمت علیهم السلام و سرهای مقدس را در این دروازه نگه داشت تا در معرض تماشای مردم قرار گیرند، سپس آنان را در نزدیکی درب مسجد جامع دمشق، در جایگاهی که اسیران را نگاه می‌دارند، قرار داد. ▪️در بعضی از نقل‌ها آمده است که: اهل بیت را سه روز در این دروازه نگه داشتند. 📆بنا بر روایات، اول صفر روز رسیدن اسرای کربلا به شام است. @eetazeinab
۲۱ در شام غم آورده اند جمع اسیران را بر نیزه ها سر شهیدان را همراه شان دل پریشان را در شام بلا شور و همهمه است زخم زبان ها بر لب همه است در رو به روی زینب حسین بر نیزه رأس پور فاطمه است آه واویلتا امان ز شام۴ در شام غم دشمن دین حق چو مجنون است ظلم و ستم بر همه افزون است دل همه اهل حرم خون است خورشید ولا روی نیزه هاست خون دل خاندان مصطفاست بهر خاندان آل عبا بدتر از کربلا شام بلاست آه و واویلتا امان ز شام۴ در شام غم آنان که جاهل و بد و پستند دست همه اهل حرم بستند قلب گل فاطمه بشکستند روز اهل حرم به شهر شام گشته از ظلم و کینه همچو شام بر سر و روی آل مصطفی سنگ کینه زنند ز روی بام آه و واویلتا امان ز شام۴ در شام غم صبر همه اهل حرم کم شد نصیب شان غصه و ماتم شد قامت ساجدین ز غم خم شد آتش ظلم و کین زبانه زد یتیمانش را بی بهانه زد بر اسیران دشت کربلا با کعب نی و تازیانه زد آه و واویلتا امان ز شام۴ .👇
. مصائب از این خلق شامی خدا نگذرد از این بد مرامی خدا نگذرد به توهین بر اهل بیت ِ ولا ز بی احترامی خدا نگذرد خدا نگذرد از‌ گروهی پلید از آل شیاطین از آل یزید چها شد به حال دل اهل بیت عزا خانه شد محفل اهل بیت به طشت طلا راس سالارشان چه ویرانه ها منزل اهل بیت پذیرایی از قافله ننگشان شکسته دل لاله از سنگشان حرام ازل روح طاعاتشان نبوده محبت مراعاتشان به دروازه های جهنم رسد عذاب ابد کل ساعاتشان مبدل شود بر عزا ، هروله که شد موجب شادی حرمله مسیری که شد کاروان در عبور خلایق تمامی به جشن و سرور یکی مست باده به رقص آمده به پای سر ِ آمده از تنور لگد زد به نیزه که شد آن چنین سر روی نی واژگون بر زمین بلند مرتبه شاه ِ کرب و بلا در افتاده از نیزه در کوچه ها دوباره رخ ماه و خدالتریب به زیر سم مرکب و دست و پا همه ناکسانه هجوم آورند لگد میزنند و ثوابی برند تمام گذرها پر از کینه بود که بغض ِ علی کنج هر سینه بود زدند و شکستند به هر چه که شد پر از رَد سنگی بر آئینه بود یهودی گرفته کمین وای من خریدار ناموس دین وای من چه بر حال غم بار زینب گذشت تمامش به آزار زینب گذشت به بازار و انظار نا محرمان خدا تا کجا کار زینب گذشت در آن کاروان آب و تابی نبود بر اهل پیمبر حجابی نبود دل قافله جمله در التهاب جراحاتشان زخم ضرب و عتاب کشیده شده کار غم دیده گان به جمعی حرامی به بزم شراب الهی مداوم غروب یزید خدا بشکند دست و چوب یزید به هر ضربه ای گوهر جان شکست چرا حرمت روح قرآن شکست به مستی چنان ضربه زد ناگهان لبش زخمی و دُر دندان شکست یکی زد صدا ضربه ها را نزن به لب های فرزند زهرا نزن محسن غلامحسینی✍ .
علیهم السلام بند1⃣ یا شدید القُویٰ یا شدید المِحال یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز میکشه زینب و فکر این واژه ها خارجی و نامسلمون و کنیز یا محسن، ما کجا و این حرفا یا مُجمِل، ما کجا نون و خرما یا مُنعِم، ما کجا کوچه بازار یا مُفضِل، بین نامردا تنها تو این شلوغیا جونم، به لب اومده این ازدحامِ نامحرم، برا ما بده یا لا اله الا انت، نجاتم بده بند2⃣ یا شدید القُویٰ یا شدید المِحال یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز میکشه زینب و فکر این واژه ها شهر شام و روضه های بی گریز یا محسن، ما کجا و خاکستر یا مُجمِل، ما کجا و دردسر یا مُنعِم، ما کجا و چشم بد یا مُفضِل، بی نقاب و بی معجر این شهر و خنده هاش آتیش، به قلبم زده توی دلم از این دنیا، غم بی حده یا لا اله الا انت، نجاتم بده بند3⃣ یا شدید القُویٰ یا شدید المِحال یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز میکشه زینب و فکر این واژه ها کوچه ها و خونه های ناله خیز یا محسن، ما کجا و بزم می یا مُجمِل، ما کجا و کعب نی یا مُنعِم، ما کجا سیلی خوردن یا مُفضِل، تازیونه پی در پی خیلی مصیبتا دیدم، حرم شاهده خیلی سپر شدم اما، نداشت فایِده یا لا اله الا انت، نجاتم بده
وارد شام بلا شد دختر خیرالنّساء/ یا اباصالح بیا بین رقص و هلهله ها مانده ناموس خدا/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زینب کبراست بین ازدحام شامیان/ العجل صاحب زمان شامیان مست می رقصند دور کاروان/ العجل صاحب زمان 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مجلس باده کجا و عمه ی صاحب زمان/ العجل صاحب زمان لعل قاری پاره شد با ضرب چوب خیزران/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
علیهم السلام بند1⃣ یا شدید القُویٰ یا شدید المِحال یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز میکشه زینب و فکر این واژه ها خارجی و نامسلمون و کنیز یا محسن، ما کجا و این حرفا یا مُجمِل، ما کجا نون و خرما یا مُنعِم، ما کجا کوچه بازار یا مُفضِل، بین نامردا تنها تو این شلوغیا جونم، به لب اومده این ازدحامِ نامحرم، برا ما بده یا لا اله الا انت، نجاتم بده بند2⃣ یا شدید القُویٰ یا شدید المِحال یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز میکشه زینب و فکر این واژه ها شهر شام و روضه های بی گریز یا محسن، ما کجا و خاکستر یا مُجمِل، ما کجا و دردسر یا مُنعِم، ما کجا و چشم بد یا مُفضِل، بی نقاب و بی معجر این شهر و خنده هاش آتیش، به قلبم زده توی دلم از این دنیا، غم بی حده یا لا اله الا انت، نجاتم بده بند3⃣ یا شدید القُویٰ یا شدید المِحال یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز میکشه زینب و فکر این واژه ها کوچه ها و خونه های ناله خیز یا محسن، ما کجا و بزم می یا مُجمِل، ما کجا و کعب نی یا مُنعِم، ما کجا سیلی خوردن یا مُفضِل، تازیونه پی در پی خیلی مصیبتا دیدم، حرم شاهده خیلی سپر شدم اما، نداشت فایِده یا لا اله الا انت، نجاتم بده شعر و سبک:
وقایع روز اول صفر| ورود کاروان اسیران کربلا به شام کاروان اسیران کربلا بعد از طی مسیری سخت و طاقت‌فرسا، در روز روز اول صفر سال ۶۱ هجری وارد شام شد. روز اول صفر سال 61 هجری همان روزی بود که کاروان اسیران کربلا که در رأس آن‌ها امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام‌الله علیها حضور داشتند، وارد شهر شام شد؛ همان شهری که هر زمان از امام سجاد علیه السلام سؤال می‌شد سخت‌ترین وقایع طول راه اسارت شما چه زمان بود، آن حضرت با چشمان گریان و اشک‌آلود چندین بار می‌فرمودند: «الشام، الشام». حرکت کاروان به شام بعد از اینکه امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت در روز دهم محرم سال 61 هجری در صحرای کربلا در برابر لشکری خون‌خوار، شیطانی و سفاک به فرماندهی عمر بن سعد و به دستور یزید بن معاویه و عبیدالله بن زیاد به شهادت رسیدند، خانواده آن حضرت و سایر کاروان که شامل حدود 84 نفر می‌شدند به اسارت گرفته شدند. این کاروان به دستور ابن زیاد به کوفه برده شدند و حدود هفت روز در کوفه در اسارت به سر می‌بردند. بعد از این مدت، آن بزرگان را در همان حالت اسارت و با لباس‌های مندرس و درحالی‌که به‌شدت عزادار بودند، به سوی شام فرستادند تا در مجلس یزید ملعون حاضر شوند. شرایط کاروان اسرا در مسیر کوفه تا شام، حالتی سخت و آزاردهنده داشت. به طوری که سر مبارک شهیدان کربلا را بر روی نیزه پیشاپیش آن‌ها حرکت می‌دادند و اسرا را با زنجیرهایی به یکدیگر بسته بودند؛ در حالی که عده‌ای پیاده بودند و تعدادی بر روی شترهای عریان سوار بودند. در روایتی نوشته شده که امام سجاد علیه السلام که در آن میان همچنان بیمار بودند، با زنجیری بسته شده و دست‌های مبارک آن حضرت بر گردن ایشان متصل شده بود. همراه این کاروان افراد رذلی بودند تا آزار بر اهل بیت امام حسین علیه السلام را به حداکثر برسانند؛ افرادی مانند شمر بن ذی‌الجوشن، خولی و زحر بن قیس. وقایع میان راه مسیر کوفه تا شام، مسیری طولانی بود. بنابراین در میان راه روستاها و منزلگاه‌هایی وجود داشت که به منزله استراحتگاه بین راه محسوب می‌شد. در تاریخ نوشته شده که در هر منطقه و روستایی که کاروان اسیران کربلا به آن می‌رسیدند، مردم به محض آشنایی با اعضای کاروان و باخبر شدن از شهادت امام حسین علیه السلام به گریه و زاری افتاده، سوگواری می‌کردند و بر قاتلان آن حضرت لعنت و نفرین می‌فرستادند. لازم به توضیح است که از اسیران و سرهای شهدای کربلا در میان راه کوفه تا شام، کرامت‌های بسیاری به ظهور رسیده که خاطره‌های بسیاری از آن در مقاتل و منابع اسلامی ثبت شده است. ورود به شام روز اول صفر سال 61 هجری، کاروان اسیران کربلا به شهر شام وارد شدند. مأموران یزید شرایطی را در شهر فراهم کرده بودند تا مردم آن روز را عید بدانند و به جشن و شادی در کوچه‌ها مشغول شوند. به این ترتیب، وقتی کاروان وارد شام شد که مردم در حال شادی بودند و نمی‌دانستند یزید ملعون چه جنایت هولناکی را جشن گرفته است. روایت شده که حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها پیش از ورود به شام، به شمر ملعون فرمودند: «در زمان ورود به شام ما را از دروازه‌ای وارد کنید که جمعیت کمتری داشته باشد. در عین حال سرهای شهدا را از میان اسیران دور کنید تا مردم مشغول تماشای آن‌ها شده و کمتر نگاهشان به اهل بیت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله بیفتد.» اما شمر که در وقاحت و بی‌شرمی نظیر نداشت، درست خلافت نظر آن بانوی مکرم رفتار کرد. به این صورت که سرها را در میان اسیران کربلا برد و همچنین آن‌ها را از دروازه ساعت که شلوغ‌ترین دروازه ورودی شام بود، وارد جمعیت مردم کرد. در مجلس یزید سخنرانی‌های سرنوشت‌ساز و قاطعانه حضرت زینب سلام الله علیها و امام سجاد علیه السلام در مجلس یزید ازجمله رویدادهای مهم در تاریخ اسلام به حساب می‌آید. ازجمله اینکه یزید در جمع به امام سجاد علیه السلام رو کرده و گفت: «ای پسر حسین! پدرت پیوند خویشاوندی ما را برید و حق ما را زیر پا گذاشت و با من درباره سلطنت به جنگ پرداخت. درنتیجه خدا با او چنین معامله‌ای کرد که اکنون مشاهده می‌کنی!» امام سجاد علیه السلام در جواب این آیه از قرآن کریم را تلاوت فرمودند که: «ما اَصابَ مِن مُصیبَةٍ فِى الْأرْضِ وَلا فی اَنفُسِکُمْ اِلَّا فی کِتابٍ مِن قَبْلِ اَنْ نَبْرَاَها؛ هیچ بلا و ناگوارى در روى زمین و در جان‌هایتان به شما نمی‌رسد مگر آن‌که پیش از این ما آن را در کتاب مقدرات ثبت کردیم، همانا این کار براى خدا آسان است.» 👇👇👇👇ادامه