فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امام حسین علیه السلام بخاطر "امر به معروف و نهی از منکر" به قتلگاه رفت، شما هی حسین حسین میگید ولی به هیچ قتلگاهی نزدیک نمیشید!
🔹میگید ما همون یزید و اگر گیر بیاریم پوستش و میکنیم، اونم چون میدونید نه اون شمارو گیر میاره نه شما اون رو!
🔴 سینه زنی زیبای حضرت زینب ( س )
سلام من به زهرای زمین کربلا زینب
دارم همیشه آوای روحی لَکِ الفداء زینب
عقیله ی بنی هاشم ملیکه ی وفا زینب
شده ذکر دلم دائم مدد عَمَتی یا زینب
به زمین و سماء عرش خدا نغمه ی هر لب
یا حضرت زینب
من از جام غمت تو حرمت مِی زدم امشب
یا حضرت زینب
زینب بانوی عالمین
زینب شریکةُ الحسین
زینب به حسین نور و عین
زینب به خاک چادرت
منم بشم خاکیِ بین الحرمین
یا زینب یا زینب
منم عاشق و دیوونه به سَر شور و نوا دارم
کبوتری که یک لونه تو ایوون طلا دارم
خدارو شکر تو دربارش منم برو بیا دارم
به هوای علمدارش هوای کربلا دارم
به هوای حرم دربه درم با دل بی تاب
یا حضرت زینب
رومو نزن زمین از کرم این نوکرو دریاب
یا حضرت زینب
ارباب اومدم به خدا
ارباب تا بگم به شما
ارباب که الوعده وفا
ارباب منو کِی میبری
با رفقا سینه زنا کرب و بلا
ثارالله ثارالله
دو عالم همه میدونن شَه کرم اباالفضله
نخور غم زِ چه غم داری طبیب غم اباالفضله
همه قوت و نیروی اهل حرم اباالفضله
کدوم حرم همونجا که صاحب علم اباالفضله
شب سوز و گداز پیچیده باز عطر گل یاس
یا حضرت عباس
صورت ماهتو نگاهتو میکنم احساس
یا حضرت عباس
عباس ساقی و ساغره
عباس همیشه محشره
عباس علمو میبَره
عباس دلمو میبَره
اونجا که خونه خونه ی آقام اباالفضله
یا عباس یا عباس #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
AUD-20210825-WA0008.
7.82M
جواد مقدم
سلام من به زهرای زمین کربلا زینب
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🔴 روضه و توسل جانسوز _دروازه ساعات شهر شام ...
استاد حاج منصور ارضی
دم دروازه ساعات خدا رحم کند 2
به دل عمه سادات خدا رحم کند
محمل ام پرده ندارد،مددی یا ستار
حاجتم وقت مناجات،خدا رحم کند
*چشم من تار شده،یا تو به هم ریخته ای؟*
با همان خنجر کندی که تو را زجرت داد
می کند شمر مباهات خدا رحم کند
سرت از نیزه زمین خورد،دلم ریخت حسین
زیر پایی و به لب هات خدا رحم کند
نیزه نیزه شده از بس که گلوی پاره
پر شدی تو ز جراحات ......
*واقعا همین بوده،من که میگم اصلا سر پایین نیومده،اما اگر نگاه به مقاتل کنی میگه هر شب این سر ها رو می آوردن پایین تو صندوقچه میزاشتن، دوباره صبح به نیزه میزدن ...
وای وای ...... حسین .......
چانه میزد سر گهواره یکی پیش رباب
*میگفت چند میخری یکی میگفت چند میفروشی*
بمیرم براتون ، بچه ها پشت دروازه ایستادن یکی سوال کرد چرا این اسرا رو داخل نمیبرید دیگری گفت هنوز زینت دادن و چراغونی شهر تموم نشده" وقتی دروازه وا شد،همه رو خبر کرده بودن . از مسیر بازار یهودی ها آوردنشون، سرکرده یهودی ها (استغفرالله) گردنبدشو، اون سینه ریزی که می اندازند به عنوان احترام، اون و در آورد به صاحب نیزه داد،گفت نیزه رو بیار جلوتر "" نگاه که کرد گفت خوب میشناسمت بابای این بود خیبر مارو ریخت به هم، نانجیب خم شد سنگ برداشت ...." به تبع،مریداش همه سنگ برداشتند ...."
چه خبر بود روز اول صفر خدا رحم کند
حسین ......
#روضه_اسارت_خاندان_اهلبیت_علیه السلام
ــــــــــــــــــــ#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
163.9K
به نام خدا
#سینه_زنی_امام_حسین_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:صل الله علیک یافاطمه....(تسبیحات)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
صلّ الله علیکَ یاحسین(۴)
روی لبهــا/
ذکریاحسین وعاشورا/
عشـــق کربلا روی دلها/
وعــده گاه کربلایی ها/
الله اکبر این چه شورش است
که در خلـــق عــالم به پا شده
الله اکبـــر این چـــه عشقیـه
دلهـــا راهـــیِ کـــربلا شـــده
صلّ الله علیکَ یاحسین(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اشک چشــمام/
از عشق شما شده دریا/
کاری کن برای من مولا/
روزیم کن یه اربعین آقا/
الحمــــدلله که نوکرتم
الحمــــدلله ارباب منی
الحمـدلله ازبچگی هام
آرام جان بی تاب منی
صلّ الله علیکَ یاحسین(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دلهـــای ما/
خون میشه باروضه های تو/
اشـــکامون هـــدیه برای تو/
جــــون عاشــــقا فــدای تو/
سبـــحان الله از تـــوفــــان بلا
سبــــحان الله تو دشــت کربلا
سبحان الله دورازچشم حسین
آتیــش افتــــاده توی خیمه ها
صلّ الله علیکَ یاحسین(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی کیمیا
اجرای سبک:مداح اهل بیت (ع)⬇️
#کربلایی_محسن_محمدی🎤
🏴🏴🥀🥀🏴🏴
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
1_448169586.mp3
5.5M
🔳 #شهادت_امام_سجاد(ع)
🌴منزل به منزل خسته در اسارت
🌴دیدم به هر جایی فقط جسارت
🎤 #جواد_مقدم
⏯ #زمینه
#امام_حسین
#محرم #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
منزل به منزل خسته در اسارت
دیدم به هر جایی فقط جسارت
یک اَلاَمان از کوفیان بد نام
صد اَلاَمان از بی حیایی شام
دیگر ندارم یاوری ، از من نمانده پیکری
من باغبان باغی از یاسم که شد نیلوفری
... از کوفه و شام اَلاَمان ، از کوفه و شام اَلاَمان ...
من شاهد بزم شراب شامم
بی حرمتی کردند و بر امامم
من شاهد لبها و ضرب چوبم
سر را به محمل بی امان بکوبم
دشمن به دشنام آمده ، سنگِ لبِ بام آمده
آذین شده شهر یزید رأس تو در شام آمده
... از کوفه و شام اَلاَمان ، از کوفه و شام اَلاَمان ...
دیگر از این غمها شدم زمین گیر
شهری مرا اینگونه کرده تکفیر
سویی ندارد دیده ی کبودم
خونین جگر از کوچه ی یهودم
میزد عدو یار تو را ، دلدار و غمخوار تو را
با سنگ طعنه زد زِ کین رأس علمدار تو را
... از کوفه و شام اَلاَمان ، از کوفه و شام اَلاَمان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
تموم عالم مى دونن كه دخترا بابایین
بابا نیاد نمى خوابند منتظر لالایى اند
تو دختر نازمنى همدم و همراز منى
بخواب بابا بخواب بابا سه سال جانباز منى
صورت تو كبودتر از صورت مادر منه
دست عدو بزرگتر از صورت دختر منه
سه ساله دختر كى دیده دلش بخواد شهید بشه
سه ساله دختر كى دیده موهاش همه سفید بشه
دیگه نمى گم باباجون برام یه گوشواره بخر
فقط یه آرزو دارم منم ببر منم ببر
گوش بده بابا دخترت شكوه ز نامرد مى كنه
از اون شبى كه مى دونى بابا گوشم درد مى كنه
خیمه هامون كه سوخته شد من توى گودال اومدم
به پیكر بى سر تو هر جورى بود یه سر زدم
تو هم بیا تو هم بیا یه سر به دخترت بزن
دخترِت رو دوست ندارى یه سر به خواهرت بزن
این جورى كه من مى بینم تو رو به جون دخترت
لب واكن و به من بگو چه جور پریده شد سرت
میگن یه شب تو راه شام به زخم دل نمك زدن
یه دختر سه ساله رو جلو همه كتك زدن #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیئتی در شمرون!
اصیل، باوقار و خوش معرفت!
وجود چنین هیئت هایی باعث میشه هیئت های انحرافی بساطشون جمع بشه
✅ کانال تحلیلی مهندس #رسول_علیخانی
#چادرمشکی_خط_قرمز_ماست✅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
4_5904736564847577641.mp3
11.46M
#شور #مناجات #امام_حسین
نازنین یار! مرا باز ندیدی! باشد!
به گمانم که دل از من تو بریدی! باشد!
بود همواره امیدم که مرا میخواهی
من همانم که نشستم به امیدی، باشد!
بین بازار غلامان نظر انداخته ای
جنس مرغوب نبودم نخریدی؟ باشد!
دست عشاق گرفتی و حرم بردی... آه
طبق معمول ز من دست کشیدی، باشد!
مهربانی تو مال دگران است چرا
باز ای یار به دادم نرسیدی، باشد!
این همه زار زدم، داد زدم کرببلا
این حرم گفتن من را نشنیدی، باشد!
چه کنم تلخی تو باز حلاوت دارد!
دل تنگم بخدا میل زیارت دارد!
شاعر : حسن سرمست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5913427340976718155.mp3
2.35M
⚜️🍂⚜️سینه زنی شور تقدیم به همۀ شهدا مخصوصاً شهدایِ گمنام _ حاج مجتبی رمضانی⚜️🍂⚜️
✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼
دوباره روزایِ سیاهِ بیچارگی رسیده
تویِ خونۀ سینه خالی ازعکسِ یک شهیدِ
دیگه نگاهامون به زمین کرده عادت
تو آسمونِ دل نمیاد عطرِ شهادت
تو روزگاری که مرده حتی خجالت
ازین سیاهی بخدا،شهدا شرمنده ایم
خالی شده جایِ شما،شهدا شرمنده ایم
شهدا شرمنده ایم .....
شهدا شدمنده ایم .....
ما اونایی هستیم که گُفتیم رزمنده ایم همیشه
ولی یه روز اومد که دیدیم تیشه زدیم به ریشه
حسرتمون امروز آسمونِ بهشتِ
حسرتمون راهِ بی نشون بهشتِ
حسرت گلُایِ لاله گون بهشتِ
دلی که تنگه میخونه،شهدا شرمنده ایم
حضرت زهرا میدونه،شهدا شرمنده ایم
شهدا شرمنده ایم .....
شهدا شدمنده ایم .....
رسیده روزی که نباید چشمامونو ببندیم
روزیِ که باید به هرچی بی دردیه بخندیم
چشم مادری که هنوزم چشم به راهِ
میبینه که امروز آرزوهاش تباهِ
به چشمایِ من و تو خوابِ راحت گناهِ
از اینکه عاشق نشدیم،شهدا شرمنده ایم
از اینکه لایق نشدیم،شهداشرمنده ایم
شهدا شرمنده ایم .....
شهدا شدمنده ایم..... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
پنج تن آل عبا
سلام ای خاتم پیغمبران
سلام خیرالانام جان جهان
سلام نور زمین روح زمان
جنگیدی با دست خالی، برا اسلام، میون کفّار
با اینکه دیدی از دشمن، همیشه غم، همیشه آزار
واسه دردای این مردم ، تو بودی یار، تو بودی غمخوار
تازه وقت آغاز توست
این نهضت هم، اعجاز توست
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
علی آقاجانم اول مظلوم
علی با یاد تو دل شد آروم
علی، شاه عالم از حق محروم
هر جا که حرف غیرت بود، تو هم بودی، میون میدون
واسه اسلام پیغمبر، چقدر ساده، گذشتی از جون
هرکس که توو راهت باشه، توی فتنه، نمیشه حیرون
حیدر یعنی اوج غربت
حیدر یعنی کوه غیرت
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
سلام تنهاترین مادر زهرا
سلام ای بانوی حیدر زهرا
سلام ای شافع محشر زهرا
پای عشق حیدر موندی، توی آتیش، توو آتیش غم
ای محجوبِ هر دو عالم، ندید اما، تو رو نامحرم
واسه حق از جونش نگذشت، شبیه تو، کسی توو عالم
دلهای ما، دریایی شد
چون حاج قاسم، زهرایی شد
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
حسن، ای صلح تو جنگی پنهان
حسن ای روح دین جان قرآن
حسن توو دستاته حکم طوفان
تو کاری کردی که حتی، سکوت تو، جهادت باشه
این عالَم مدیون لطف و کراماتِ زیادت باشه
شیعه توو روضهی زهرا قسم خورده به یادت باشه
تو طوفانی، تو غوغایی
تو فریاد عاشورایی
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
حسین زیبایی دنیای ما
حسین ای محبوب دلهای ما
حسین آقای ما مولای ما
توو راه عشق تو باید، سر و جون داد، بدون تردید
تو ثابت کردی که میشه، تک و تنها، با دشمن جنگید
بین تیغ و نیزه میشه، میون خون خداوندو دید
یا ثارالله و ابن ثاره
این دل خیلی دوسِت داره
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
شاعر: رضا یزدانی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.. قربونت بشم اینطوری نگو جگرِ راهب خون شد .... دیگه نتونست تحمل کنه خم شد وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ ... جایِ رقیه خالی .. جای رباب خالی .. جای سکینه خالی ... جای زینب خالی ... صورت رو صورت ابی عبدالله گذاشت ... راهب میدونی این صورت رو صورت کیا نشسته ... آقا چرا محاسنت خونیِ ... راهب ، اون خون ، خونه علی اکبرشِ ... هم غلام سیاه جُونِشِ ... هم خونه دونه دونه شهداشه ... از همه مهم تر خونه علی اصغرشِ ... آقا چرا محاسنت خاکستری شده ... ای داد ...
بابا ... بابا ...
از رو نیز نگام میکردی یادته
من تو رو نگاه می کردم یادته
پای نیزه تن سیلی خوردم یادته
من همش زمین میخوردم یادته ....
حسین ......
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_6044092942044366305.mp3
4.25M
روضه اسارت
دیر و راهب
مهدی رسولی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2.98M
شب دوم دهه سوم محرم ۱۴۴۵ق
حاج آقا منصور ارضی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ارسالی از طرف آقای جاودان
1.37M
حاج عزیزالله اسماعیلی واحد زمینه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
5.14M
حاج ابوالفضل بختیاری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ارسالی ازطرف آقای جاودان
5.3M
یاحسین مظلوم
#شور
حاج ابوالفضل بختیاری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ارسالی آقای جاودان
🔻 #دیر_راهب 🔻
🥀 نقل است که سوی شام روانه شدند، در راه به دیری رسیدند، فرود آمدند تا بخوابند، نوشتهای بر دیوار دیر بدیدند:
🥀 اترجوا امة البیت...
🥀 راهب را پرسیدند از آن خط و نویسنده آن؛ گفت: این خط پانصد سال پیش از آن که پیغمبر شما مبعوث شود اینجا نوشته بود.
🥀 سبط ابن جوزی مسندا روایت کرد از ابی محمد عبدالملک بن هشام نحوی بصری در ضمن حدیثی که چون آن مردم در منزلی فرود آمدند سر را از صندوقی که برای آن ساخته بودند بیرون آوردندی و بر نیزه نصب کردندی و همه شب پاس او را داشتندی تا وقت رحیل باز آن را در صندوق می نهادند. پس در منزلی فرود آمدند دیر راهبی بود سر را به عادت بیرون آوردند و بر نیزه نصب کردند و پاسبانان پاس می دادند و نیزه را به دیر تکیه دادند نیمه شب #راهب نوری دید از آن جا که تا به آسمان کشیده و بر آن قوم مشرف گشت و گفت:
🥀 شما کیستید؟
🥀 گفتند: اصحاب ابن زیاد.
🥀 پرسید: این سر کیست؟ گفتند: سر حسین بن علی بن ابی طالب و فاطمه دختر رسول خدا...
🥀 پرسید: پیغمبر خودتان؟!
🥀 گفتند: آری...
🥀 گفت: چه بد مردمی هستید، اگر #مسیح را فرزندی بود ما او را در چشم خویش جای میدادیم...
🥀 آنگاه گفت: شما میتوانید کاری کنید؟!
🥀 گفتند: چه کار؟
🥀 گفت: من ده هزار دینار دارم، آن را بستانید و سر را به من دهید، تاامشب نزد من باشد و چون خواستید روانه شوید آن را بگیرید...
🥀 پذیرفتند، #سر را را به او دادند و پول ها را بگرفتند راهب #سر را برداشت و بشست و خوشبوی کرد و روی زانو گذاشت و همه شب بگریست تا سپیده صبح بدمید.
🥀 گفت: ای سر من غیر خویشتن چیزی ندارم و شهادت می دهم به یگانگی خدا و این که جد تو پیغمبر او بود و شهادت می دهم که من خود بنده توأم، آن گاه از #دیر بیرون آمد و اهل بیت را خدمت می کرد.
🥀 ابن هشام در سیره گفت: #سر را برداشتند و روانه شدند چون نزدیک #دمشق رسیدند با یکدیگر گفتند: آن مال را زودتر میان خویش قسمت کنیم مبادا یزید بر آن واقف شود و از ما بستاند، پس کیسه ها را آوردند و گشودند و آن زرها سفال شده بود و بر یک سوی آن نگاشته: ( و لا تحسبن الله غافلا عما یفعل الظالمون ) و بر روی دیگر ( و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون ) پس آن ها را در بردی ریختند.
🥀 شیخ راوندی در خرائج این خبر را به تفصیل آورده است و در آن کتاب گوید:
🥀 #راهب چون سر شریف را به آن ها بازگردانید، از دیر فرود آمد و در کوهی تنها به عبادت پروردگار پرداخت و هم در آن کتاب گوید: که رئیس آن جماعت عمر سعد بود و او آن مال را از راهب بگرفت و چون دید سفال شده است غلامان خود را فرمود در نهر ریختند.
📕 دمعالسجوم، فصل یازده
📕 نفسالمهموم
#مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
روضهٔ #دیر_راهب
بعد شهر بعلبک آل زیاد
راهشان در دیر راهب اوفتاد
کهنه دِیْری در درونش راهبی
شعلههای طور دل را طالبی
دِیْر نه، نه، یک جهان دریای نور
او چو موسی بر فراز کوه طور
ترک دنیا گفتهای در کنج دِیْر
همچو عیسی آسمان را کرده سیر
لحظه لحظه سالها در انتظار
تا شود دِیْرش زیارتگاه یار
بی خبر خود رازها در پرده داشت
در تمام عمر یک گم کرده داشت
پیرِ دِیْری در نوا چون بلبلی
چشم جانش در ره خونین گُلی
با گل نادیدهاش میکرد حال
تا شبی بگرفت دامان وصال
دید در پایین دِیْرِ خود شبی
هر طرف تابیده ماه و کوکبی
گفت الله کس ندیده این چنین
هیجده خورشید، یک شب بر زمین
این زنانِ مو پریشان کیستند
گوئیا از جنس انسان نیستند
لالهی حمرا کجا و آبله
بازوی حورا کجا و سلسله
چیستند این عقدههای گوهری
یاسهای کوچک نیلوفری
آمده از طور، موسای دگر
در غل و زنجیر، عیسای دگر
سر به نوک نیزه میگوید سخن
یا سر یحیی است پیشِ روی من
گشته نیلی ماه روی کودکی
بسته دست نونهال کوچکی
طفل دیگر بسته با معبود عهد
یا سر عیسی جدا گشته به مهد
✔️راهب سر را میبیند:
کرد نصرانی نزول از بام دِیْر
گِرد سرها روح او سرگرم سیر
دیده بر شمع ولایت دوخته
چون پَر پروانه جانش سوخته
راهب پیر و سر خونین شاه
رازها گفتند با هم با نگاه
شد فراق عاشق و معشوق طی
این به پای نیزه او بالای نی
ناگهان زد بانگ بر فوج سپاه
کای جنایتپیشگانِ رو سیاه
کیست این سر کاین چنین خواند فصیح؟
وای من! داوود باشد یا مسیح؟
یا شده ایجاد صفین دگر؟
گشته قرآن بر سر نی جلوه گر؟
پاسخش گفتند مقصود تو چیست؟
این سر خونین، سر یک خارجیست
کرده سرپیچی ز فرمان امیر
خود شهید و عترتش گشته اسیر
بود هفتاد و دو داغش بر جگر
تشنهلب از او جدا کردیم سر
لرزه بر هفت آسمان انداختیم
اسبها را بر تن او تاختیم
شعلهها از هر طرف افروختیم
خیمههایش را سراسر سوختیم
هر یتیمش از درون خیمهگاه
بُرد زیر بوته خاری بی پناه
ریخت نصرانی به دامن خونِ دل
گشت سرتا پا وجودش مشتعل
بر کشید از سینه چون دریا خروش
گفت ای دونْفطرتانِ دین فروش
ثروت من هست چندین بدره زر
در جوانی ارث بُردم از پدر
در بهای این همه سیم و زرم
امشب این سر را امانت میبرم
میکنم تا صبح با او گفتگو
کز دهانش بشنوم سِری مگو
شمر را چون دیده بر زر اوفتاد
عشق سیمش باز در سر اوفتاد
✔️راهب سر را به دِیْر میبَرد:
داد، سر را و ز راهب زر گرفت
راهب آن سر را چون جان در بر گرفت
بُرد سوی دِیْر، سر را با شتاب
کرد ناگه هاتفی او را خطاب
راهب از اسرار، آگه نیستی
هیچ دانی میزبان کیستی؟
میهمانت میزبان عالم است
هرچه گیری احترامش را کم است
این که لب هایش به هم خشکیده است
بحر رحمت از دمش جوشیده است
اینکه زخمش را شمردن مشکل است
زخم هفتاد و دو داغش بر دل است
گوش شو کآوای جانان بشنوی
از دهانش صوت قرآن بشنوی
گَرد ره با اشک، از این سر بشوی
با گلاب و مُشک، خاکستر بشوی
برد راهب عاقبت سر را به دِیْر
تا خدا در دیر خود میکرد سیر
شد چراغ دِیْر آن سر تا سحر
دیگر این جا دِیْر راهب بود و سر
خِشت خِشت دِیْر را بود این سلام
کای چراغ دِیْر و مطبخ! السلام
✔️راهب نالهی واحسینا میشنود:
ناگهان آمد صدای یا حسین
واحسینا واحسینا وا حسین
آن یکی میگفت حوا آمده
دیگری میگفت سارا آمده
هاجر از یکسو پریشان کرده مو
مریم از یکسو زند سیلی به رو
آسیه رَخت سیه کرده به بر
گه به صورت میزند، گاهی به سر
ناگهان راهب شنید این زمزمه
اُدخلی یا فاطمه یا فاطمه
آه راهب! دیده بر بند از نگاه
مادر سادات میآید ز راه
✔️راهب نالهی فاطمه را میشنود:
بست راهب دیده اما با دو گوش
نالهای بشنید با سوز و خروش
کای قتیل نیزه و خنجر، حسین!
ای فروغ دیدهی مادر، حسین!
ای سرِ آغشته با خون و تراب
کی تو را شستهست با خون و گلاب؟
بر فراز نی کنم گِرد تو سیر
یا به مطبخ یا به مقتل یا به دِیْر؟
امشب ای سر چون گل از هم واشدی
بیشتر از پیشتر زیبا شدی
ای نصاری! مرحبا بر یاریات
فاطمه ممنون مهمان داریات
هر کجا این سر دم از محبوب زد
دشمنش یا سنگ یا چوب زد
تو نبودی، گرد این سر صف زدند
پیش چشم دخترانش کف زدند
پیش از آن کافتد در این دِیْرش عبور
من زیارت کردم او را در تنور
راهب اول پای تا سر گوش شد
ناله ای از دل زد و بی هوش شد
چون به هوش آمد به سوی سر شتافت
سینهی تنگش ز تیر غم شکافت
گفت ای سر تو محمد نیستی؟
گر محمد نیستی پس کیستی؟
#ادامه شعر در پست بعدی👇👇👇
#ادامه پست قبلی👆👆👆
✔️سر با راهب سخن می گوید:
ناگهان سر، غنچه ی لب باز کرد
با نصاری درد دل ابراز کرد
گفت کای داده ز کف صبر و شکیب
من غریبم، من غریبم، من غریب
گفت میدانم غریب و بی کسی
گشته ثابت غربتت بر من بسی
تو غریبی که به همراه سرت
از ره آید دست بسته خواهرت
باز اعجازی کن ای شیرین سخن
لب گشا و نام خود را گو به من
آن امیرالمؤمنین را نور عین
گفت: راهب من حسینم! من حسین!
من که با تو همسخن گشته سرم
نجل زهرا زادهی پیغمبرم
دیده این سر از عدو آزارها
خوانده قرآن بر سر بازارها
اشک راهب گشت جاری از بصر
گفت ای ریحانهی خیر البشر
از تو خواهم ای عزیز مرتضی
شافع راهب شوی روز جزا
گفت آئین نصاری وا گذار
مذهب اسلام را کن اختیار
✔️راهب مسلمان میشود:
راهب از جام ولایت کام یافت
تا تشرف در خط اسلام یافت
یوسف زهرا بدو داد این برات
گفت ای راهب شدی اهل نجات
عاشق و معشوق بود و بزم شب
صبحدم کردند از او سر طلب
راهب آن سر را چو جان در بر گرفت
باز با سر گفتگو از سر گرفت
گفت چون بر این مصیبت تن دهم
میهمان خویش بر دشمن دهم
چشم از آن رخ، دل از آن سر برنداشت
لیک اینجا چارهای دیگر نداشت
داد سر را گفت ای غارتگران!
ای جنایت پیشگان! ای کافران!
این سر ریحانهی پیغمبر است
مادرش زهرا و بابش حیدر است
ظلم و بیداد و جنایت تا با کی؟
وای اگر دیگر زنید آن را به نی
✍ استاد #غلامرضا_سازگار
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها