💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__روضه
دست من و بستن نبودي ببيني يا حسين
فرقم و شکستن نبودي ببيني يا حسين
بر تنم نشونه نبودي ببيني يا حسين
جاي تازيونه نبودي ببيني يا حسين
زينب و خرابه نبودي ببيني يا حسين
يادشم عزابه نبودي ببيني يا حسين
خنده هاي دشمن نبودي ببيني يا حسين
جاي نيزه بر تن نبودي ببيني يا حسين
جامه هاي پاره نبودي ببيني يا حسين
گوش و گوشواره نبودي ببيني يا حسين
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__روضه
هرچه زدند شوکتِ من کم نشد حسین
در مجلس یزید، سرم خم نشد حسین
با خطبه ای که من سرِ بازار خوانده ام
آن نقشه ای که داشت، فراهم نشد حسین
آنجا چنان شبیه پدر حرف می زدم
یک مرد از آن قبیله حریفم نشد حسین
اصلا محرّمی که جهان را به هم زده
بی خطبه های من که محرّم نشد حسین!
آتش گرفت معجر من سوخت موی من
اما حجاب از سر من کم نشد حسین
هرچند قد و قامت من خم شده ولی
در مجلس یزید سرم خم نشد حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
نگاه خسته ی تان ماتمی به دل انداخت
برای سینه ی ما روضه ی محرم ساخت
دوباره پیرُهن مشکی عزای شما
و باد می وزد از مشهد رضای شما
بخواه تا که کمی روضه خوان شوم آقا
فدای آن تن مجروحتان شوم آقا
چقدر برف نشسته است روی گیسویت
شبیه مادرتان گشته است پهلویت
امام گوشه نشینم ، نگو تو را زده اند
نه نه نذار ببینم ، نگو تو را زده اند
تو را به جان رضایت نگو چه بد زده است
نگو که پای پلیدی تو را لگد زده است
چقدر رنگ کبودی گرفته بازویت!!!؟
چقدر فاصله افتاده بیـن زانویت !؟
تکان مخور ز پرت خون تازه می آید
از این شکاف سرت...خون تازه می آید
فدای آن همه زخم نشسته بر بدنت
فدای ساق شکسته...فدای آن دهنت
امام یکسره مظلوم ! امام زندانی
امام گمشده در ازدحام زندانی
خمیده...تشنه...شکسته...غریب گردیدی
شبیه حضرت شیب الخضیب گردیدی
دوباره حرف عطش ، حالمان پریشان شد
دوباره نوبت یک روضه از حسین جان شد ؛
نه سیدالاسرا تاب راه رفتن داشت
نه این قلم جگر قتلگاه رفتن داشت...
و باز بر جگرم آه ِ بی قرار آمد
صدای ؛ عمه ! علیکن بالفرار آمد
فدای صبر شما ، من کمی کم آوردم
به قلب قائمتان باز هم غم آوردم
شاعر : نیما نجاری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
کنج زندان نفس نفس میزد
آه زندان چقدر دلگیر است
مونسی جز غم جدایی نیست
مونسش دانههای زنجیر است
اینکه در چاه غم اسیر شده
اینکهافتادهازنفسموساست
پسر فاطمه عزیز خدا
سرّ یاسین و رمز اوادناست
روزه بود و اسیر غمها شد
ضربهی تازیانه افطارش
بین سجده خدا خدا میکرد
یادش آمد ز داغ مسمارش
تا لگد خورد گفت ای مادر
چقدر غصه پشت در داری
بین کوچه میان خانه کتک
بیجهتنیست اینکه تبداری
بیهوا سیلی ازعدوخوردم
یاد سیلی کوچه افتادم
یکدوباری زهوشرفتم وباز
با لگد بود باز جان دادم
صورتم،سینهام،خدا،کمرم
درد افتاده بر تن خسته
طلب مرگ از خدا کردم
زهر آمد دهان من بسته
به روی دامن رضا سرمن
لحظهی باشکوه را دیدم
یاد جد غریبم افتادم
ناگهانمنبهخویشلرزیدم
سر اکبر به دامن بابا
جانجدمبهلب رسیدایوای
زینب آمد برای یاری شاه
معجرش رو تن کشیدایوای
ولدی یاعلی صدایش کرد
پلکهایش به روی هم افتاد
گفت بابا سخن بگو بامن
صورتش را به بصورتش بنهاد
قسمش داد جان زهرا و
گفت برخیز ای زمین خورده
گفت زینب بیا علمدارم
که حسینم گمان کنم مرده
شاعر: مرتضی محمودپور
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
13396.mp3
380.9K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__زمینه
کنج این زندون سرد و سوت وکور
خاطرات بد داره میشه مرور
دوست دارم امشب بگیری دستمو
به دل پرخون من افتاده شور
دله پریشونم ، امشب چه آشوبه
براتو دلتنگه تو سینه میکوبه
نمیبینی حال زار منو خوبه
رضا دلتنگته بابا
بیا دیدار من بیا
بازم دست منو بگیر
بپرس حالمو این شبا
غریب آقام غریب آقام
غریب آقام غریب آقام
2
کوه درد و غم میون سینمه
نمیذاره نفسام بالا بیاد
لخته لخته خون میافته از لبم
کاش میشد که مادرم اینجا بیاد
پای منو بسته ، زنجیر سنگینی
زخمی شده پاهام ،حالم رو میبینی
ببخش اگه پیشم روخاکا میشینی
بگیر رو دامنت سرو
ببین این چشماى ترو
تو هم میشنوی گریه و
آهه لبهای مادرو
غریب آقام غریب آقام
غریب آقام غریب آقام
3
آرزوی پدر اینه دم مرگ
سرشو پسر به دامن بگیره
وای از اون روزی که یه یاس جوون
اربن اربا پیش باباش بمیره
ببینه افتاده ، رو خارای صحرا
هرتکه از پیکر یک سمته واویلا
داغ جوون خیلی سخته برابابا
سرو میگیره روی پا
تنو میچینه رو عبا
ولی باچه رویی بره
دیگه بسمت خیمه ها
غریب آقام غریب آقام
غریب آقام غریب آقام
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
sadat razavi 02.01.18.mp3
8.73M
#مدیحه_سرا
#پیشنهاد_کانال
🎧 صوت
#مناجاتخوانی زیبا
🎙 با صدای حاج سیدعلی ساداترضوی
📝 شعر از مرحوم هادی رنجی
🎼 دستگاه: افشاری
اگر ز خواب کنی اجتناب آخر شب
بهروی دل شودت فتح باب آخر شب
زفیض دولت بیدار بهرهمند شوی
اگر زخواب کنی اجتناب آخر شب
زجای خیز و به درگاه دوست دست نیاز
دراز کن به دو چشم پرآب آخر شب
به روز خدمت خلق و شب استراحت کن
ولی زدرگه حق رو متاب آخر شب
تو را دعا به اجابت به روز اگر نرسد
مشو غمین که شود مستجاب آخر شب
مسلم است ندارد غمی ز روز حساب
کسی که میکشد از خود حساب آخر شب
رسی چو زندهدلان تا به فیض اول صبح
زصدق، سان جبین بر تراب آخر شب
برای آنکه بری پی به معنی قرآن
یکی ـ دو آیه بخوان زین کتاب آخر شب
به صبح و شام برو سوی حق ولی میکُن
برای راز و نیاز انتخاب آخر شب
کنون که عمر عزیزت زدست شد «رنجی»
در این دو روز دگر کن شتاب، آخر شب
📝 شعر از: مرحوم هادی رنجی (متولد ١٢٨۶ ـ درگذشت: اسفند ١٣٣٩)
#پیرغلامان
.
📋 بین غوغای دنیا
#شور #شهدا
#شهدایی
#مدافعان_حرم
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بین غوغای دنیا
این دنیای زجرآور
وقتی قلبم بیتابه
میرم کنجِ یک سنگر
اگه پُر از امیدم و، ندارم از چیزی هراس
خوشم که توو این زمونه، دلم توو دستِ شهداس
شهید یعنی، اوجِ عاشقی
شهید یعنی، اوجِ شور و شِین
شهید یعنی، راه کربلا
شهید یعنی، پرچمِ حسین
«شهید یعنی، پرچمِ حسین»
غیرِ عشقِ ثارَ الله
چیزی نیست توو قلبِ ما
مجنونیم و میذاریم
اربعین سر به صحرا
دیوونهی حسینیم و
انگشتنمای عالمیم
عاشقیمون و مدیون
مدافعان حرمیم
شهید یعنی، داغِ کربلا
شهید یعنی، اشکِ هرشبی
شهید یعنی، سینهی کبود
شهید یعنی، قلبِ زینبی
شهید یعنی، اوجِ عاشقی
شهید یعنی، اوجِ شور و شِین
شهید یعنی، راه کربلا
شهید یعنی، پرچمِ حسین
«شهید یعنی، پرچمِ حسین»
از کربلا فهمیدیم
کی شهیده کی جلاد
از عاشورا فهمیدیم
تا آخر باید ایستاد
محاله حق و گم کنیم
هرچی که جا زدیم بسه
باید زود آماده بشیم
که مهدی داره میرسه
شهید یعنی، موندن با امام
توو اوجِ جنگ، توو تحریم آب
شهید یعنی، رَد هر امان
شهید یعنی، حفظ انقلاب
«شهید یعنی پرچمِ حسین»
*شاعر: #میلاد_بارپازی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_5906506069898694980.MP3
13.85M
شاعر: میلاد باربازی
#منا جات با امام الزمان عجل الله
دشتی خوانی
یاصاحب الز مان. 2
یاصاحب الزمان 2
فدای یک نگاه دل نشینت
فدای سوزو اه اتشینت
واااااای جون جونم. جون جون نم
تموم هستی و بود نبودم. 2
فدای چهره وخال جبینت
یاصاحب الزملن. 3
الغوث و الا مان
گم گشتم ام به اشک که پیدا کنم ترا
دل شسته ام زجان تمنا کنم ترا
چون باغ گلشوده هزاران هزار جان
با یک نگاه بررخ زیبا کنم ترا
یاصاحب الزمان 2
الغوث الا مان.
یا صاحب الزمان
طوبا بودچوخار رها پیش پای تو
هرگه که یاد قامت رعنا کنم ترا
گشای چهره براءینه ی دلم اقا
تاجان برای حسن دلا را کنم ترا
یاصاحب الزما. 2
الغوث والامان
یاصاحب تلز مان
گوازکدام کوچه کنی گه گهی عبور
ایم دران مکان تماشا کنم ترا
ازکوچه ای بیا که من افتاده ام بخاک
تاسر براه خاک کف پا کنم ترا
یاصاحب الزمان. 2
الغوث الا مان
یاصاحب الزپان
مولای من اقای. من کجا خیمه برپا می کنی کجا ندبه می خونی کجا گریه می کنی تامن بیام سینه زن توروضه هات باشم
فلیبکل باکون وایاهم فلیندب النا دبون
گریه کننده گان باید برای اهلبیت پیغمبر گریه کنند اره والله. روضه رو باید اقامون بخونه فقط اونه که درک می کنه اخه هر مصیبتی که براهلبیت پیغمبر وارد شد اقامونو صداش میکردن. شماهم هرکجای مجلس نشستید اقارو صداش بزن بگو
یابن الحسن 3
مولا ی من بگو که کجا ندبه میکنی
ایم که جان ودل اهدا کنم ترا
ای ماه مهر یوسف بازار مصریا
تاکی طلب زمادرت زهرا کنم ترا
هرجانشستید این جمله قشنگ وباهم زمزمه کنیم انشا الله امام الزمان میاد تو مجلس ما
یا بن الحسن 2
زمزمه. امام زمان (عج)
آقا جون امشب یه دعایی کن 😭😭😭😭😭
سبک همه جا بروم به بهانه تو
السلام علیک مهدی فاطمه
یا باب الحوائج منجی ما همه
همه جا هستم پی دلدارم2
تنگه دل مولا بیا غمخوارم2
العجل مولا ،ای گل زهرا۳
دل من میتپه به هوای شما
هرچی دارم آقا به فدای شما
بیا دلدارم ،ای کس و کارم
ازغم دوریت زار وبیمارم2
العجل مولا،ای گل زهرا3
همه جوونیم قربون یه نگات
میدونی آقا جون که میمیرم برات
آقا جون امشب یه دعایی کن
منو هم آقا کربلایی کن2
یا اباصالح،ای گل زهرا3
حسرت دیدنت میسوزونه دلم
شده از عشقتون خونجگر حاصلم
نظری آقا به دلم بنما 2
وعده دیدار بده ای مولا2
یااباصالح ای گل زهرا3
دربه در،شهربه شهر
عاشقت چشم به در
منتظر موندم تا تو برگردی2
ای که داروی همه دردی 2
بیا دلدارم ،یار وغمخوارم
میدونی بی تو بیکس و کارم
مددی مولا،ای گل زهرا3
شاعر مریم صالحی مرزیجرانی
مناجات امام زمان عج قبل از دعای ندبه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
غایب از نظرها کی می شود بیایی
برقع ز رخ بگیری صورت به ما گشایی
هم دست تو ببوسم هم دور تو بگردم
هم رو نما ستانی هم رو به ما نمایی
آیا به کوه رضوان آیا به طور سینا؟!
آیا به بیت الاقصی آیا به ذی طوایی؟!
در مکه و مدینه یا در نجف مقیمی؟!
در مشهد مقدس یا دشت کربلایی؟!
جانم شود فدایت تا بشنوم ندایت
دائم زنم صدایت یابن الحسن کجایی؟!
تنها مسیح عالم، تنها نجات آدم
تنها وصی خاتم، تنها امید مایی
ای انس و جان فدایت، محتاج یک نگاهت
چشم همه به راهت، شاید ز در درآیی
هم پرچم حسینی بر دوش خود بگیری
هم قبر مادرت را بر شیعیان نمایی
در قلب ما حبیبی، بر زخم ما طبیبی
بر جان ما قراری، بر درد ما دوایی
باشد شعار «میثم» ای شهریار عالم
کی می شود بیایی کی می شود بیایی؟!
#جمعه
غروب جمعه دلم بوی یار میگیرد
افق افق دل من را غبار میگیرد
نه با زیارت یاسین دلم شود آرام
نه با دعای سماتم قرار میگیرد
نوای ندبه صبحم هنوز ورد لب است
که نغمه عشراتم به بار میگیرد
دل صنوبریام زین هوای مه آلود
نه از فراق که از انتظار میگیرد
قسم به عصر که خسران قرین انسان است
مگر هر آنکه دانش خود را به کار میگیرد
بدان که دلبر ما جان برای یاری خویش
در این دیار هزاران هزار میگیرد
به گوش منتظران گو که صبح نزدیک است
اگر چه شب ز رفیقان دمار میگیرد
جمال یار چو خورشید عالم افروز است
حجاب نفس تو را زان نگار میگیرد
تمام دلخوشیام یک نگاه کوچک اوست
ز چیست یار من از من کنار میگیرد
اگر که یار نخواهد به جلوه غم ببرد
دل زهیر چو شبهای تار میگیرد
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☘️☘️🌷☘️☘️
غروب جمعه گذشت و فقط تأسف ماند.
دوباره قصه ی یعقوب و هجر یوسف ماند.
غروب جمعه گذشت و خبر زیار نشد.
دعای منتظرین هم اثر گذار نشد.
غروب جمعه گذشت و دودیده اش تر گشت.
دوباره سوی بیابان بی ڪسی برگشت!
❤️الّلهُـــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــــــــرَج❤️
روضه امام زمان منتقم کربلا (گریز دعای ندبه)
متن روضه امام زمان منتقم کربلا (گریز دعای ندبه)
یک نفر از طواف حج می آید با ذوالجناح و ذوالفقار کج می آید آمین خدا برای اللهمّ عجّل لولیک الفرج می آید
خدایا پس کی می رسد اون جمعه ای که وعده داده ای....
کی می شود که چشمان ما به جمال زیبای امام زمان روشن بشه...
انشاء الله بیاد اون صبح جمعه ای که آقا تکیه به خانه کعبه می زنه و صدا می زند؛
الا یا اهل العالم انا المهدی المنتظر... انا صمصام المنتقم... ای اهل عالم من مهدی ام ...
سپس رو به کربلا می کند و صدا می زند؛ الا یا اهل العالم انّ جدّی الحسین قتلوه عطشانا... ا
ی اهل عالم من فرزند حسینم...
جد من حسین رو با لب تشنه بین دو نهر آب ذبح کردند...
به نیت تعجیل در فرجش، اسم جد غریبش رو آوردیم،
هر جا نشستی ناله بزن «یا حسین...» ای کاش به دشت تشنه باران برسد
از بانگ اناالمهدی او جان برسد ای کاش که کوته شود این فاصله ها آدینه انتظار پایان برسد
4_5798480658787469062.mp3
1.95M
شاید این جمعه بیاید#شاید
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید … شاید
پرده از چهره گشاید … شاید
دست افشان … پای کوبان می روم
بر در سلطان خوبان می روم
می روم بار دگر مستم کند
بی سر و بی پا و بی دستم کند
می روم کز خویشتن بیرون شوم
در پی لیلا رخی مجنون شوم
هر که نشناسد امام خویش را
بر که بسپارد زمان خویش را
با همه لحظه خوش آواییم
در به در کوچه ی تنهاییم
ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر
نغمه ی تو از همه پر شور تر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ی ما می شدی
مایه ی آسایه ی ما می شدی
هر که به دیدار تو نایل شود
یک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامه ی جان من است
نامه ی تو خط اوان من است
ای نگهت خاست گه آفتاب
در من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یارومدد کار ما
کی و کجا وعده ی دیدار ما
دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم
تویی که نقطه ی عطفی به اوج آیینم
کدام گوشه ی مشعر
کدام گوشه ی منا
به شوق وصل تو در انتظار بنشینم
ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش
تاصبا پیراهنش را سوی کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلی خانه ی پیغمبران را
شعر از : مرحوم آقاسی
#تعجیل_در_امر_فرج ((صلوات))
کانال اشعار مناجات امام زمان عج
@yaemamzamanadrekni
#مناجات با امام زمان عج الله
ابر بهارم یابن الزهرا
تا کی ببارم یابن الزهرا
ای اخرین مسافر دنیا کجایی
ای یوسف صحرایی زهرا کجایی
شاها نظر به ما کن
لطفی بر این گدا کن
در یک قنون وترت
آقا ما رو دعا کن
یابن الجسن کجایی
دلم هوای دیدنت کرد
یا طلعه الرشیده برگرد
ای روشنی بخش دلم تو آفتابی
کی می شود بی پرده بر دنیا بتابی
یه سر اگه شد آقا بیا به روضه ما
تا از شرار آهت، آتیش بگیره اینجا
همراه خود ای بی قرینه
یه شب ببر ما رو مدینه
شاید مرا یک شب کنار خود نشانی
بالای قبر مادرت روضه بخوانی
روضه از آن جوانی که شد قدش کمانی
هم شد مویش سپید هم رویش ارغوانی
🕊🕊🕊
🍂مناجات
بسیار زیبا و دلنشین با امام عصر(عج)🍂
🎶سبک : نیلوفرانه .خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن....
الآ ای آنکه دائم عشقِ تو هوشم زِ سر بُرد
به یادِ هجرِ رویت .عقل و هوشم را زِ سر بُرد
خدایا دردِ هجرانش چه سخت است بر محبان
نمی آید چرا مهدی برای ما یتیمان
همه فکرِ من این است....
چرا مولا غمین است.....
برای اینکه مولا....
دلش غمگینِ دین است
خدایا رسان، زمانِ ظهور . که تا مهدی ببینم
خدایا رسان . گلِ فاطمه . گلِ رویش بچینم
*
بیا یابن الحسن دورِت بگردم .جانِ زهرا
بیا تا دستِ خالی بَرنَگَردَم جان زهرا
طبیبم کِی می آیی بهر درمانِ مریضت
منم درمانده در راهت،به راهت .
ای طبیبم
زِ گمراهی رهام کن
شَوَم من همرهِ تو
بیا مهدی مدد کن
شَوَم من یاورِ تو
بیا جانِ دل . برای مُحِب . نما فرمانروایی
عزیزِ حسن .تو یابن الحسن .به دل فرمانروایی
فدای روی ماهت، ای عزیرم ، یابن زهرا
بیا آقا و آخر ، کن شهیدم ، یابن زهرا
دلم خواهد به سوریه . یمن ، جانم فدا شه
همانند حججی ها سرم از تن جدا شه
از این دنیا رهام کن....
به قران آشنام کن......
کریمانه کرم کن .....
مرا همچون غلام کن
حفاظت نما شما رهبرم آقام سید علی جان
که این انقلاب دهد دستتان آقام سید علی جان
2.31M
مناجات امام زمان
با نوای کربلایی مجتبی 🎤
جمعه ۱۴۰۲/۱۰/۸
دشتی (مهدی زهرا)
################
غمی در سینه دارم بیقرارم
خدا داند دگر طاقت ندارم
اَلا مهدی زهرا کی میایی
عزیز فاطمه صبر و قرارم
گل نرگس گل یاس ولایت
گلستانم تویی با تو بهارم
کنون که رفته ای بنگر بحالم
خزان گشته ز دوری لاله زارم
غریب و بیکس تنها ترینم
پریشان گشته بی تو روزگارم
به هر آدینه بنشینم به راهت
به پایان می رسدکی انتظارم
دعای ندبه میخوانم به یادت
نگه کن اشک من زار و نزارم
چه شب هاتاسحربیدارماندم
بیا مهدی بیا ای غمگسارم
ندارم صبر و آرامی مدد کن
غمی در سینه دارم بیقرارم
بیقرار اصفهانی
تو که یه گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
الهم عجل لولیک الفرج. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5785362097793664965.mp3
638.3K
مناجات با امام زمان (عج)
زمزمه
ای دلبرم من دل به گیسوی تو بستم
ای عمر من عمری سر راهت نشستم
محراب من ابـروی تو یا بن الزهرا
ای قبــله من روی تو یا بن الزهرا
ای شـام قدرم موی تو یا بن الزهرا
از دیده خون افشاندهام یا بن الزهرا
چشم انتظارت مـاندهام یا بن الزهرا
هر جمعه ندبه خواندهام یا بن الزهرا
كی میشود از خاك پای تو بوسه گیرم
كی میشود دورت بـگـــردم و بمیرم
من دیده بر راه توام یا بن الزهرا
من عبـد درگاه توام یا بن الزهرا
محو رخ مـــاه توام یا بن الزهرا
روی تو بـاشد قمرم یا بن الزهرا
خال تو بـاشد حجرم یا بن الزهرا
ناز تو با جان میخرم یا بن الزهرا
مادر به زیر تازیانه زد صـدایت
بین در و دیوار خانه زد صدایت
زمزمه میگوید بیا یا بن الزهرا
علقمه میگوید بیا یا بن الزهرا
فاطمه میگوید بیا یا بن الزهرا
هر خوشــه میگوید بیا یا بن الزهرا
بی تـوشـه میگوید بیا یا بن الزهرا
شش گوشه میگوید بیا یا بن الزهرا
ای آبروی روی زشت من كجــایی
ای چشم تو باغ بهشت من كجایی
هر نــاله میگوید بیا یا بن الزهرا
هر لالـه میگوید بیا یا بن الزهرا
سه ساله میگوید بیا یا بن الزهرا
پروانه میگوید بیـا یا بن الزهرا
ویرانه میگوید بیـا یا بن الزهرا
دردانه میگوید بیا.
Monajat_Ba_Khoda_Mirzamohamadi (3).mp3
8.85M
شعر مناجات
من زمین گیرم ، گرفتارم.. دعایم کن حسین
از خودم والله بیزارم ..دعایم کن حسین
ناظر من بودی و من ملتفت بودم ولی..
باز هم آلوده رفتارم ..دعایم کن حسین
روبه موتم چون که باشد دردهایم لا علاج
سال های سال بیمارم..دعایم کن حسین
می کنم توبه ولی دنبال عصیان می دوم
به خدا خسته ز تکرارم ...دعایم کن حسین
نیستم پیش تو و پشتم به جایی گرم نیست
در بیابان بوته ای خارم....دعایم کن حسین
هرچه من بد می کنم تو مهربانی می کنی
من به تو خیلی بدهکارم....دعایم کن حسین
از تو دورم که رفیق خلوتم شیطان شده
زخم خورده از همین یارم ..دعایم کن حسین
تو نگاهم می کنی و من خجالت می کشم
نوکرم..افسوس سربارم!! دعایم کن حسین
صبر کن حرفی است که مانده درون سینه ام
هر چه باشم دوستت دارم..دعایم کن حسین
خورده بر کارم گره با دست تو وا می شود
حاجت کرب وبلا دارم..دعایم کن حسین
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#شبهای_اعتکاف
#ماه_رجب
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
🌸🍃
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
3327907852.mp3
11.47M
#شکر_در_سختی_ها ۲۵
قلبی که؛
درگیــرِ چشم و هم چشمی ها
حسادتها، رقابتها، دلخوریها، و رنجشهای کودکانه است؛
محاله به سلامت به مقصد برسه!
شکر
قلبتو از بازیهای کودکانه رهامیکنه.
🎤#استاد_شجاعی
امیرالمومنین علیه السلام الگوی عدالت.pdf
608.5K
🔖فیش منبر 🔖
#امیرالمومنین علیه السلام
💠امیرالمومنین علیه السلام الگوی عدالت💠
◀️1 - عدالت در زندگى شخصى.
◀️2 - عدالت در زندگى كارگزاران.
◀️3 - عدالت در تقسيم بيت المال.
◀️4 - مبارزه با غارتگران بيت المال.
#امان_علی علیه السلام
#روضه حضرت زینب س
🖤🖤🖤
یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
دیگر بتاب از افق مکه ماه من
این جاده های شب زده را غرق نور کن
امشب بیا تو روضه بخوانی برای ما
امشب بساط گریه مار ا تو جور کن
یا چند صفحه مقتل کرببلا بخوان
یا خاطرات عمه خود را مرور کن
هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو
هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
امشب خیلی حواست باشه،گریه کن،خیلی مشهوره توی روضه ی عموجانش قمر بنی هاشم علیه السلام میاد، اما من اعتقاد خودم و میگم،توی روضه ی عمه جانش زینب خیلی احتمال بیشتر داره،چرا؟ دلیل می گیم.می گیم:وقتی از آقا سئوال کردن برا کدوم روضه فرمودید:یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم،روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه،اگه عموم هم بود خون گریه میکرد،روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد.کدوم روضه؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودند،همه با من خون گریه می کردند،آقا کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم، که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب ،پشت دروازه های ساعات نگه داشتن،ای وای ای وای.. رقاص های شهر شام رو خبر کردند،امان امان...
با کوله بار غربت و اندوه خود بیا
از کوچه های سینه زنیمان عبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
*
نفس آخر است به سینه ی من
قدر یک رشته کوه غم دارم
سایه بان سرم کجا هستی؟
برسرم سایه ی تو کم دارم
آروم آروم بسوزی امشب تا برسی به روضه های طوفانی
دیر شد زودتر بیا که فقط
از من خرد نیمه جان مانده
تشبیه میکنه بی بی
آخرین روزهای زهرایم
پوستی روی استخوان مانده
پوستی مانده است اما نه
نقشی از حلقه های زنجیراست
نَفَسم بی تو با نَفَسهایم
استخوانی شکسته درگیر است
همه تقصیر زخمهای تو شد
زخم چشمم اگر نمک دارد
آه...آه
وقتی امشب با زینب آه میکشی،تمام آه کشیدنت رو ثواب تسبیح می نویسند.
آه آینه ای که می دیدیش
یاد هر سنگ یک ترک دارد
حسین بار دگر برادرانه بیا
با لب چاک خود صدایم کن
شام را گشته ام نبود امشب
بین این خانه بوریایم کن
روضه خوانی خواهرت با توست
نوبت توست وقت تلقین است
اما حسین جان
روضه ها را بخوان بلند چون که
گوشهایم هنوز سنگین است.
وقتی عبدالله سئوال کرد خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری،دلیلش چیه؟فرمود عبدالله دست از دلم بردار،بعد خانم توضیح داد.عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام،با تازیانه به سرم زدند،اگه می بنی چشمام دیگه،کم میبینه،اگه میبینی گوش هام سنگین شده، اینقدر سیلی زدند.
روضه خوانم بخوان که در پیشت،شاهد قتلگاه می اید
باز هم از کنار پیکر تو،شیهه ی ذوالجناح می آید
حالا خود زینب شروع میکنه به روضه خوندن
لخته خونی که روی یالش بود
گفت با من چه بر سرم امد
کاری از من بر نمی آمد
مات بودم که مادرم آمد
غیرتیا،جوونها،آفرین به غیرت شما،شما خودتون میگردید،عزاخونه ی ابی عبدالله رو پیدا میکنید،اگه همه ی ایران هم با زینب قهر باشه،بی بی شماهارو انتخاب کرده،تماشاچی نه!برا اینکه بیایی پا به پای زینب ناله بزنی،دیگه ناله های زنب خاموش داره میشه،حالا دیگه نوبت تواست.
تو نبودی و در نبودن تو
حرمت بین صد حرامی بود
بعد تیغ کشیده ی کوفی
نوبت نیزه های شامی بود.
*
تشنگی، سنگ،داس و سر نیزه
سخت میشد،نفس نفس زدنت
سنگ هاشان تمام شد وقتی
شد شروع پای کوبی بدنت
هرکه نزدیک تر به تو میشد
ضربه اش را عمیق تر می زد
نقطه ضعف تو داغ اکبر بود
اولی ضربه بر کمر می زد
قاتلت سر رسید وقتی که
سینه ی نیزه خورده ات حس داشت
قاتلت رفت با سرت اما
حنجر تو هنوز خس خس داشت
حسین....بگو آروم میشی، زینبم وقتی سینه اش سنگین می شد،می گفت حسین.حسین....
این همه داغ دیده زینب،این همه روضه تحمل کرده،ما طاقت یه لحضه شنیدنش رو هم نداریم،نباید هم داشته باشیم.
اگر این است تأثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
خودم دیدم زبالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدن
*
داره از قاتل برادرش میگه
عرقش پاک کرده بود اما
رد خون تو بر جبینش بود
حالا نوبت خنده های خونین شد
که سری بین خورجینش بود
*
روضه خوانم
دیدی روضه خونها کنار هم باشن،میگه تو روضه بخون من دیگه نفس ندارم،روضه هارو زینب خوند حالا، گفت:
روضه خوانم بخوان که با نفست،بوی پیراهن تو پیچیده
میشوم من به دستی که،بوریا تن تو پیچیده
کسی جرأت نداره،نزدیک زینب بشه،زیر آفتاب شیئی رو ،روی سینه قرار داده،مثل جونش از خودش جدا نمیکنه، همچین که دست بیجونش افتاد،جلو اومد عبدالله،دیدن پیراهن خون آلود حسین رو ،روی سینه گرفته..حسین
#گریز_و_روضه_های_حضرت_زینب_
سلام الله علیها
#روضه حضرت زینب س
🖤🖤🖤
یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
دیگر بتاب از افق مکه ماه من
این جاده های شب زده را غرق نور کن
امشب بیا تو روضه بخوانی برای ما
امشب بساط گریه مار ا تو جور کن
یا چند صفحه مقتل کرببلا بخوان
یا خاطرات عمه خود را مرور کن
هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو
هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
امشب خیلی حواست باشه،گریه کن،خیلی مشهوره توی روضه ی عموجانش قمر بنی هاشم علیه السلام میاد، اما من اعتقاد خودم و میگم،توی روضه ی عمه جانش زینب خیلی احتمال بیشتر داره،چرا؟ دلیل می گیم.می گیم:وقتی از آقا سئوال کردن برا کدوم روضه فرمودید:یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم،روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه،اگه عموم هم بود خون گریه میکرد،روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد.کدوم روضه؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودند،همه با من خون گریه می کردند،آقا کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم، که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب ،پشت دروازه های ساعات نگه داشتن،ای وای ای وای.. رقاص های شهر شام رو خبر کردند،امان امان...
با کوله بار غربت و اندوه خود بیا
از کوچه های سینه زنیمان عبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
*
نفس آخر است به سینه ی من
قدر یک رشته کوه غم دارم
سایه بان سرم کجا هستی؟
برسرم سایه ی تو کم دارم
آروم آروم بسوزی امشب تا برسی به روضه های طوفانی
دیر شد زودتر بیا که فقط
از من خرد نیمه جان مانده
تشبیه میکنه بی بی
آخرین روزهای زهرایم
پوستی روی استخوان مانده
پوستی مانده است اما نه
نقشی از حلقه های زنجیراست
نَفَسم بی تو با نَفَسهایم
استخوانی شکسته درگیر است
همه تقصیر زخمهای تو شد
زخم چشمم اگر نمک دارد
آه...آه
وقتی امشب با زینب آه میکشی،تمام آه کشیدنت رو ثواب تسبیح می نویسند.
آه آینه ای که می دیدیش
یاد هر سنگ یک ترک دارد
حسین بار دگر برادرانه بیا
با لب چاک خود صدایم کن
شام را گشته ام نبود امشب
بین این خانه بوریایم کن
روضه خوانی خواهرت با توست
نوبت توست وقت تلقین است
اما حسین جان
روضه ها را بخوان بلند چون که
گوشهایم هنوز سنگین است.
وقتی عبدالله سئوال کرد خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری،دلیلش چیه؟فرمود عبدالله دست از دلم بردار،بعد خانم توضیح داد.عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام،با تازیانه به سرم زدند،اگه می بنی چشمام دیگه،کم میبینه،اگه میبینی گوش هام سنگین شده، اینقدر سیلی زدند.
روضه خوانم بخوان که در پیشت،شاهد قتلگاه می اید
باز هم از کنار پیکر تو،شیهه ی ذوالجناح می آید
حالا خود زینب شروع میکنه به روضه خوندن
لخته خونی که روی یالش بود
گفت با من چه بر سرم امد
کاری از من بر نمی آمد
مات بودم که مادرم آمد
غیرتیا،جوونها،آفرین به غیرت شما،شما خودتون میگردید،عزاخونه ی ابی عبدالله رو پیدا میکنید،اگه همه ی ایران هم با زینب قهر باشه،بی بی شماهارو انتخاب کرده،تماشاچی نه!برا اینکه بیایی پا به پای زینب ناله بزنی،دیگه ناله های زنب خاموش داره میشه،حالا دیگه نوبت تواست.
تو نبودی و در نبودن تو
حرمت بین صد حرامی بود
بعد تیغ کشیده ی کوفی
نوبت نیزه های شامی بود.
*
تشنگی، سنگ،داس و سر نیزه
سخت میشد،نفس نفس زدنت
سنگ هاشان تمام شد وقتی
شد شروع پای کوبی بدنت
هرکه نزدیک تر به تو میشد
ضربه اش را عمیق تر می زد
نقطه ضعف تو داغ اکبر بود
اولی ضربه بر کمر می زد
قاتلت سر رسید وقتی که
سینه ی نیزه خورده ات حس داشت
قاتلت رفت با سرت اما
حنجر تو هنوز خس خس داشت
حسین....بگو آروم میشی، زینبم وقتی سینه اش سنگین می شد،می گفت حسین.حسین....
این همه داغ دیده زینب،این همه روضه تحمل کرده،ما طاقت یه لحضه شنیدنش رو هم نداریم،نباید هم داشته باشیم.
اگر این است تأثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
خودم دیدم زبالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدن
*
داره از قاتل برادرش میگه
عرقش پاک کرده بود اما
رد خون تو بر جبینش بود
حالا نوبت خنده های خونین شد
که سری بین خورجینش بود
*
روضه خوانم
دیدی روضه خونها کنار هم باشن،میگه تو روضه بخون من دیگه نفس ندارم،روضه هارو زینب خوند حالا، گفت:
روضه خوانم بخوان که با نفست،بوی پیراهن تو پیچیده
میشوم من به دستی که،بوریا تن تو پیچیده
کسی جرأت نداره،نزدیک زینب بشه،زیر آفتاب شیئی رو ،روی سینه قرار داده،مثل جونش از خودش جدا نمیکنه، همچین که دست بیجونش افتاد،جلو اومد عبدالله،دیدن پیراهن خون آلود حسین رو ،روی سینه گرفته..حسین
#گریز_و_روضه_های_حضرت_زینب_
سلام الله علیها
متن روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها-حاج حسن اخباری
السلام علی المهدی و علی آبائه الطاهرین
در چرخ ولایت است کوکب، زینب
علّامه نارفته به مکتب، زینب
گفتم به خرد: یگانه دوران کیست؟
بی پرده دوبار گفت: زینب، زینب
زینب که از خدا صلوات مکررش
زینب که بعد فاطمه خوانند کوثرش
آن شیردخت شیر الهی که گفته اند
در خاندان شیرخدا شیر دیگرش
این است آن سلاله زهرا که انبیا
گلبوسه می نهند به قبر مطهرش
شب نیمه ماه رجب امشب شب زیارتی ایاعبدالله الحسین، خیلی دلت آماده است امشب،برا زینب بلند بلند گریه کنید،منم امشب همراه دل تو میام تا تل زینبیه،
زهرای دومی که نشد در تمام عمر
عباس بی اجازه نشیند برابرش
از مدینه تا مکه و تا کربلا هروقت میخواست پیاده بشه، آقا قمر بنی هاشم خودش نزدیک میومد. به جوانهای بنی هاشم میگفت کوچه باز کنید زینب میخواد پیاده شه، قد و بالای دختر علی رو کسی نباید ببینه.
زهرای دومی که نشد …
علامه ی معلمه نادیده ای که بود
تیغ سخن به خطبه چو شمشیر حیدرش
کجا زینب درس خونده؟ در کدام مکتبی زینب این همه معارف و این همه بیان فراگرفته؟
کلاس زینب محضر علی بوده، این بیان رو از بیان مادرش فاطمه فراگرفته.
هفتاد داغ بر جگرش بود، باز هم
لرزید کوفه از کلمات چو تندرش
از اول صبح عاشورا تا بعد از ظهر پا به پای ابی عبدالله هی رفت میدان و کشته بغل کرد تو خیمه ها،
اگر کنار بدن علی اکبر خودش رو نمیرسوند، همون جا حسین جان میداد
عبدالله جعفر سوال کرد، بی بی شنیدم وقتی عزیزانتو از میدان آوردن از خیمه بیرون نیومدی. فرمود: عبدالله! نمیخواستم تو اون لحظه چشمم به چشم حسین بیفته.
ببینم امشب چقدر ارادت داری خدمت عمه سادات؟ امشب می تونی صداتو آزاد کنی برا زینب بلند بلند گریه کنی،این احتمال رو بدید صاحب عزا دم در مهدیه ایستاده،خودش فرمود،مجلس عمه جان منو گرم کنید،دوستان من برا زینب بلند بلند گریه کنند،
لزرید کوفه از کلمات چو تندرش
جانم زینب
راس حسین خطبه او را چو می شنید
میکرد افتخار که اینست خواهرش
از خشت مسجد کوفه ندا رسید
این شیرزن علیست به بالای منبرش
کرب و بلا، کوفه، شهر دمشق، نه
گردید کل عالم هستی مسخرش
اراده کرد دم دروازه کوفه، تا موقعیت رو آماده دید برای سخنرانی فرمود: اسکتوا! نقسها در سینه ها ماند. زنگها از صدا افتاد. چه کسی میخواد حرف بزنه؟
مردم کوفه با بیان علی آشنا بودند. با سخن علی انس داشتن. بعضی ها گفتند نکنه علی زنده شده داره حرف میزنه
نزدیک خیمه اومدند دیدند نه! دختر علی نشسته.
آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند …
امام سجاد فرمود: ندیده بودم نافله شبت رو نشسته بخونی.
آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند
آن شب که ریخت خون دل از دیده ترش
آن شب که دفن کرد یتیم سه ساله را (حسین)….
بی خود نبود وقتی اربعین وقتی اومد کربلا گفت حسینم، همه مصیبتها یک طرف، عزیز دلم داغ رقیه ات زینبت رو کشت.
خادمه اشون گفت دیدم امروز حال بی بی مساعد نیست، فرمود از میان حجره، بسترم رو توی حیاط بینداز
گفتم بی بی جان! آفتابه! هوا گرمه
فرمود: میدونم، اما این دقیقه های آخر من که یادم نمیره،
خودم دیدم بدن حسینم، خودم دیدم حسینم برهنه و عریان میان گودی قتلگاه
وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی
دو مظلومه کتک خورده، وای وای …
مادرش رو تو کوچه های مدینه زدند، مادرش بین در و دیوار،
اما زینب رو کنار گودال قتلگاه …
وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی
دو مظلومه کتک خورده، کنند از هم پذیرایی
پس از قتل حسین دگر تنهای تنها بود
کلام آخر او هم حسینم وا حسینا بود
خودش فرمود شما نبودید ببینید، بدن حسینم رو زیر سم اسبها بردند. شما نبوید ببینید سر حسینم رو چهل منزل بالای نی
.
|⇦•لطف حسین....
#روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد جواد سبحانی
●━━━━━━───────
بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ..ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ، یا حُجَّةَ اللّهِ ،یا سَیِّدُنا، یا أبا صالِح
آقا جان!
سینه ی تنگم مجال آه ندارد
جان به هوای لب است و آه ندارد
گوشه چشمی به سوی گوشه نشین کن
زان که جز این گوشه کس پناه ندارد
گرچه سیه رو شدم غلام تو هستم
خواجه مگر بندهٔ سیاه، ندارد
ضامن شو و بگو که نبندند راه را
از من نگیر سایه ی این سر پناه را
لطف حسین ما را تنها نمی گذارد
گر خلق واگذارند او وانمی گذارد
او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم
مولا به کام غرقاب ما را نمی گذارد
هَل مِن مُعین او را باید جواب دادن
شیعه امام خود را تنها نمی گذارد
زهرا به دوستانش قول بهشت داده است
بر روی گفته خویش او پا نمی گذارد
ما و فِسرده حالی، مولا نمی پسندد
مسکین و دست خالی مولا نمی گذارد
از بس گناه کاریم، ما مستحقِ ناریم
باید که سوخت ما را، امّا، زهرا نمی گذارد
*چرا این مقدار حسین فاطمه پیش خدا عزیزه که خداوند امامت رو از نسل او قرار داد و دعای تحت قبه اش مستجاب و شفای در تربتش قرار داد؟ آخه همه چیز هاش رو فدا کرد، خودش رو فدا کرد، اهلش رو فدا کرد، خیمه هاش هم غارت کردند، حتی بدن مطهرشم هم غارت شد
آقا جان ابی عبدالله!...*
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک
تنت به سوز وگداز،تو گرم راز ونیاز
سوی خیام حرم، دو چشم تو مانده باز
مولا جان ! آمده از خیمه گه،خواهر غم دیده ات
دید و که شمر از جفا نشسته بر سینه ات
گفت بده مهلتی، تا برسم برسرش
برادرم تشنه است مَبُر سر از پیکرش
*زینب کبری سلام الله یادش میاد، اون روزی که وارد کربلا شد، ابی عبدالله خیمه ها رو بر پا کرد حالا لحظه ای فرا رسیده کنار گودال قتله گاه، یکه وتنها...*
خیز و از جا ای قافله سالار
زینب ات مانده یکه وتنها
گلِ زهرا و نیزه و خنجر
وای اگر بیند چِشم پیغمبر
*مثل باباش امیرالمومنین اون لحظه ای که بدن زهرا رو درون قبر گذاشت رو کرد به پیغمبر سلام کرد. دختر امیرالمومنین هم کنار گودال قتلگاه رو کرد به مدینهٔ رسول الله .." صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ بِالْعَراءِ، مُرَمَّلُ بِالدِّماءِ، مُعَفَّرٍ بِالتُّرابْ، مُقَطَّعُ الاعْضاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ..."*
یا رسول الله !
این کشته فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست وپا زده در خون ،حسین توست
"اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِي جَاهَدَتِ الْحُسَيْنَ، وَ شَايَعَتْ وَ بَايَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً..."
هل من معین او را باید جواب دادن
شیعه امام خود را تنها نمی گزارد
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_سیدمحمدجواد_سبحانی
#روضه_شب_جمعه
#شب_جمعه #حضرت_زینب
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇