javad_moghadam_arbab_kafan nadare_128.mp3
11.97M
ای شه تشنه لب عمر ما فداته
تموم غصه ی ما غم کربلاته
ارباب کفن نداره الهی بمیرم
خدایا قسمتم کن بی کفن بمیرم
کربلا کربلا اللهم الرزقنا(2)
بهشت تو اون دنیا نیست ایوون طلاته
تو سجده مهر نماز خاک کربلاته
یکی برای ارباب یکم آب بیاره
حسی داره می میره دیگه یار نداره
حسین داره می میره زیر سم اسبا
خداکنه رقیه باباشو نبینه
مادرت از تو گودال خواهرت تو خیمه
اومده توی گودال دخترت سکینه
زینب داره می بینه سرت بریدن
شکر خدا آقاجون بچه ها ندیدن
کمتر تو دست و پا زن جلو چشم زینب
بچه ها بی قراران امون از دل زینب
کربلا کربلا اللهم الرزقنا(2)
سر تو روی نیزه عاشقی همینه
چیکار کنه سکینه رقیه نبینه
داداش حسین نگاه کن خواهر ببینی
زینب و بچه هات می برن اسیری. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
6_144226240712743374.mp3
5.44M
🏴 #شهادت_امام_سجاد_ع
🎤•| #حاج_سیدمهدی_حسینی |•
دارم میرم و غصه هام تمومی ندارن خدا
به گریه میفتم اگه برام آب بیارن خدا
به یاد خشکی لبت بابا میون قتلگاه
یه عمره گریه میکنم به خنده های یک سپاه
خدایا کاری بر نیومد از دستم
کنار قتلگاه چشمامو میبستم
امون ای دل ای دل
میبردن جلو چشم من به بالای نیزه سرو
چه جوری فراموش کنم آتیش روی معجرو
به یاد اون روزای سخت جونم رسیده بر لبم
خون گریه میکنم هنوز برای عمه زینبم
جلو چشمای من به زنجیرش کردن
تو بازار کوفه چقدر پیرش کردن
امون ای دل ای دل. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۱
(کوفه)
کوفیان بی وفا،از ره جور و جفا
اهل بیت مصطفی،کرده اند غرق بلا۲
کوفیان بر دل شان مهر جفا ننگ زدند
جای گل بر سر زینب به خدا سنگ زدند
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
اهل بیت مصطفی،دختران مرتضی
گشته بر کوفی اسیر،محرم آل عبا۲
کوفیان بر اسرا چنگ و نی و دف زده اند
در کنار سر ببریده خدا کف زده اند
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
بر سر نی یا حسین،سر پاکت یا حسین
بهر زینب قرآن،کن تلاوت یا حسین۲
یا که خم شو تا ببوسد سر تو دختر تو
یا عقب رو که نبینند رخ انور تو
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
من فدای سر تو،آن مه انور تو
سر زینب سالم،شد شکسته سر تو۲
سوزد از دیدن رأس تو حسینم دل من
بین شکسته سر زینب ز وفا ای گل من
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضا_یعقوبیان
#سبک_گل_مینوی_علی
#کوفه
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی.
۲
(کوفه)
آتش گرفته قلب یاران
از چه شده کوفه چراغان
در کوفه امروز،شادی و شور است
کوفی بی رحم،غرق سرور است
جانان زینب۲
در کوفه محمل ها رسیده
اشک بصر ریزند ز دیده
یک کاروان دل،غرق ملالند
آن ها اسیر،رنج و بلایند
جانان زینب۲
کوفه چرا در شور و شین است
بر نی سر پاک حسین است
رأس حسین است،بر نیزه یاران
کرده تلاوت،آیات قرآن
جانان زینب۲
قرآن بخواندی ای برادر
خون کرده ای تو قلب خواهر
با خواندن تو،گردیده خون دل
سر را زنم من،بر چوب محمل
جانان زینب۲
من از ازل دل بر تو بستم
از سوز دل سر را شکستم
در کوفه باشد،امروز سر تو
در کربلا مانده پیکر تو
جانان زینب۲
#رضا_یعقوبیان. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۳
(کوفه)
شهر کوفه چه،تماشایی شد
آماده ی بر،پذیرایی شد
کوفه شده چراغان
گشته آیینه بندان
حسین جان حسین جان
من زینبم حسین جان۳
شهر کوفه شد،پر جور و جفا
بر نیزه رأس،فرزند زهرا
کوفی حیا ندارد
غیر از جفا ندارد
حسین جان حسین جان
من زینبم حسین جان۳
از بالای نی،کردی نظاره
ریزد سرشک،من با اشاره
بین دخترت برادر
بشکسته قلب خواهر
حسین جان حسین جان
من زینبم حسین جان۳
از ظلم دشمن،گشته ام خسته
از چه جبینت،حسین شکسته
از داغت خون شد این دل
سر را زنم به محمل
حسین جان حسین جان
من زینبم حسین جان۳
#رضا_یعقوبیان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کوفه
۴
(کوفه)
من زینب آل رسولم
دختر زهرای بتولم
من با شما در گفت و گویم
درد دلم را من بگویم
سر حسین است رو به رویم
حسین من عزیز زهرا۳
من زینبم مردم کوفه
جان بر لبم مردم کوفه
پیغمبر کرب و بلایم
سفیر شاه سرجدایم
نام حسین شور و نوایم
حسین من عزیز زهرا۳
از بس شماها بی وفایید
بی غیرتید و بی حیایید
ننگ دو عالم را خریدید
در قتلگه خنجر کشیدید
سر حسینم را بریدید
حسین من عزیز زهرا۳
مردم کوفه بد سرشتید
مهمان تان از کینه کشتید
در کربلا غوغا به پا شد
خونین دل آل عبا شد
سر حسین من جدا شد
حسین من عزیز زهرا۳
خواهم گل رویت ببویم
خون از رخ ماهت بشویم
گو در کجا بودی تو دیشب
جانم رسیده بی تو بر لب
خون از غمت شد دل زینب
حسین من عزیز زهرا۳
داغت زده آتش به جانم
سوزانده مغز استخوانم
بی تو گل باغ مدینه
پر می زند روحش ز سینه
کن یک تکلم با سکینه
حسین من عزیز زهرا۳
امان ز مردمان کوفه
داغت زده بر دل شکوفه
حسین ز رگ های بریده
قرآن بخوان ای نور دیده
بنگر قد زینب خمیده
حسین من عزیز زهرا۳
بر زانویم قوت نمانده
داغت مرا از پا فشانده
خون گلویی که بریده
بر روی نیزه ات چکیده
رنگ سکینه ات پریده
حسین من عزیز زهرا۳
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضا_یعقوبیان
۱
(کوفه)
کوفیان بی وفا،از ره جور و جفا
اهل بیت مصطفی،کرده اند غرق بلا۲
کوفیان بر دل شان مهر جفا ننگ زدند
جای گل بر سر زینب به خدا سنگ زدند
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
اهل بیت مصطفی،دختران مرتضی
گشته بر کوفی اسیر،محرم آل عبا۲
کوفیان بر اسرا چنگ و نی و دف زده اند
در کنار سر ببریده خدا کف زده اند
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
بر سر نی یا حسین،سر پاکت یا حسین
بهر زینب قرآن،کن تلاوت یا حسین۲
یا که خم شو تا ببوسد سر تو دختر تو
یا عقب رو که نبینند رخ انور تو
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
من فدای سر تو،آن مه انور تو
سر زینب سالم،شد شکسته سر تو۲
سوزد از دیدن رأس تو حسینم دل من
بین شکسته سر زینب ز وفا ای گل من
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_گل_مینوی_علی
#کوفه
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۴
(کوفه)
من زینب آل رسولم
دختر زهرای بتولم
من با شما در گفت و گویم
درد دلم را من بگویم
سر حسین است رو به رویم
حسین من عزیز زهرا۳
من زینبم مردم کوفه
جان بر لبم مردم کوفه
پیغمبر کرب و بلایم
سفیر شاه سرجدایم
نام حسین شور و نوایم
حسین من عزیز زهرا۳
از بس شماها بی وفایید
بی غیرتید و بی حیایید
ننگ دو عالم را خریدید
در قتلگه خنجر کشیدید
سر حسینم را بریدید
حسین من عزیز زهرا۳
مردم کوفه بد سرشتید
مهمان تان از کینه کشتید
در کربلا غوغا به پا شد
خونین دل آل عبا شد
سر حسین من جدا شد
حسین من عزیز زهرا۳
خواهم گل رویت ببویم
خون از رخ ماهت بشویم
گو در کجا بودی تو دیشب
جانم رسیده بی تو بر لب
خون از غمت شد دل زینب
حسین من عزیز زهرا۳
داغت زده آتش به جانم
سوزانده مغز استخوانم
بی تو گل باغ مدینه
پر می زند روحش ز سینه
کن یک تکلم با سکینه
حسین من عزیز زهرا۳
امان ز مردمان کوفه
داغت زده بر دل شکوفه
حسین ز رگ های بریده
قرآن بخوان ای نور دیده
بنگر قد زینب خمیده
حسین من عزیز زهرا۳
بر زانویم قوت نمانده
داغت مرا از پا فشانده
خون گلویی که بریده
بر روی نیزه ات چکیده
رنگ سکینه ات پریده
حسین من عزیز زهرا۳
#رضا_یعقوبیان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کوفه
۵
(کوفه)
من که در شور و شینم،بر علی نور عینم
کوفیان من سفیر،گل زهرا حسینم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
همه دور از خدایید،سنگدل و بی حیایید
مردم شهر کوفه،همگی بی وفایید
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
همه رذلید و پستید،همه بی غیرت هستید
با حسین پور زهرا،همه بیعت شکستید
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
آن سر روی نیزه،کوفیان نور عین است
گل زهرا و حیدر،جان زینب حسین است
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
گل خوشرنگ و بویم،با تو در گفت و گویم
از ستم های دشمن،یا حسین چه بگویم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای برادر حسین جان،آمدم بر اسیری
بر روی خواهر خود،بنگر گرد پیری
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای که بودی حبیبم،بنگر من غریبم
شده ای نور دیده،غم عالم نصیبم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
روی محمل نشستم،من که روح عفافم
سر تو روی نی من،دور تو در طوافم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای مه بی قرینه،گل باغ مدینه
کن تکلم حسین با،دختر خود سکینه
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
دشمنت زد پس از تو،آتش کین به خیمه
کودکانت بدیدند،سر تو روی نیزه
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
#رضا_یعقوبیان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کوفه
۶
(کوفه)
من اسیر کوفیانم
جان رسیده بر لبانم
بر فلک می رسد سوز آهم
بر سران بریده نگاهم
ای برادر حسین جان حسین جان۲
ای امان از شهر کوفه
غنچه ی غم زد شکوفه
کوفیان جمله نامرد و پستند
قلب ما را ز کینه شکستند
ای برادر حسین جان حسین جان۲
کوفی از ما کینه دارد
کینه ای دیرینه دارد
کوفیان مردمی بی حیایند
اهل تزویر نیرنگ ریایند
ای برادر حسین جان حسین جان۲
یوسف کنعان زینب
قاری قرآن زینب
رو به رویم تویی در تجلی
داده صوت تو بر من تسلی
ای برادر حسین جان حسین جان۲
چشم زینب سوی نیزه
کن نظر از روی نیزه
کن نظر تو به حال سکینه
می زنند کودکان را ز کینه
ای برادر حسین جان حسین جان۲
بر سر نیزه سر تو
پیش چشم خواهر تو
تا که دیدم سرت در مقابل
ای برادر زدم سر به محمل
ای برادر حسین جان حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کوفه
Rozeh 1.Shab 13.Beytozahra97 (1).mp3
5.68M
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
زینب کبری یه نگاه کردن دیدند رأس مطهر ابی عبدالله،
داره عقب قافله رو نگاه میکنه، آمدند خدمت زین العابدین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
زینب کبری یه نگاه کردن دیدند رأس مطهر ابی عبدالله،
داره عقب قافله رو نگاه میکنه، آمدند خدمت زین العابدین ، امام زمانشون، عزیز برادرم،چه خبره؟
فرمود بچه هارو شمارش کن،
به نظر یه بچه جا مانده، شمارش کردن دیدن بله یه دختری از قافله جا مانده ،
ان شاء الله دسته جمع بریم با نابودی آل صعود و قاطبه و اربابانشون، اون حرم بی بی رو جوری بسازیم که از حرم زینب کبری تا حرم حضرت رقیه یه بین الحرمین دیگری ، درست کنیم،
اون حرمی که هر کی مشرف میشد یکی از هدایایی که میبرد عروسک یا اسباب بازی بود ،
میخاست به مردم شام، یاد بده، نانجیبا، دختر اگه بی قراری کنه با اسباب بازی ساکتش می کنند نه با رأسُ الحُسین
بچه ها رو شمارش کرد دید یه دختر جا مانده، تو بعضی نقلها داره که نیزه ای که سر ابی عبدالله روش بود یه مرتبه در زمین فرورفت هر کاری کردم نتونستم بیارنش بیرون،
امیر قافله گفت اینجا اُتراق میکنیم
اُتراق کردند
زینب کبری میداند که اگر کسی همراهی این قافله رو نکنه کتک میخوره،
از گودال اینا رو دارند میزنند،
تعبیر امام سجاد اینه،
فرمود
اِندَمَعَت مِن اَحَدِنا عَینٌ
فَقُرِعَت رَاسُه بِالرُّبح
اگه یک نفر از ما در این قافله گریه میکرد نیزه دار ها با نیزه به سرش میزدند،
لذا عقیله ی بنی هاشم میداند که اگر زودتر از عمال به این دختر نرسه جان دختر در خطره،
قافله که اتراق کرد زینب تو اون تاریکی شب، دوان دوان ، آمد عقب قافله بلکه بتونه این نازدانه رو پیدا کنه،
آمد به نور مهتاب.
دید یه سایه ای رو زمین افتاده،
خوشحال شد که جلوتر از دیگران این دخترو پیدا کرده
همين طور که به این سایه نزدیکتر میشد خیالش راحتتر میشد آمد دید این همون دختر حسینه،
اما جلوتر از زینب یه بانوی دیگری آمده، ایندختر رو توی این خاک بیابان بغل گرفته،
تعجب کرد همين که نزدیک شد دید اون بانو مادرش فاطمه ست،
جلوتر از زینب کبری آمده
زینب کبری دختر رو فراموش کرد تا مادر رو دید درد دلش تازه شد
مادر کجا بودی علی اکبرم رو اربا اربا کردن ،
مادر کجا بودی علمدار قافله مونو دم علقمه زمینگیر کردن،
دونه دونه گلایه ها رو گفت درد دلا رو گفت
صدیقه ی طاهره فرمودند دخترم،
در تمام این مصائب، من با تو و در کنار تو بودم یه جلوه اش رو گفت بی بی،
بنا به این نقل، فرمود دخترم میخای بگم تو گودال چجوری سرش رو جدا کرد اون لحظه سر حسین تو بغل من بود نا نجیب نشست رو سینه...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی