eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
205 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۱۲ قلبم یخ زد و لحنم هم مثل دلم لرزید _من میخوام برگردم! چند قدم بینمان فاصله نبود.. و همین فاصله را به سمتم دوید تا با تمام قدرت به صورتم سیلی بزند که تعادلم به هم خورد، با پهلو به زمین افتادم و ظاهراً سیلی زمین محکمتر بود که لبم از تیزی دندانم پاره شد. طعم گرم خون را در دهانم حس میکرد و سردی نگاه سعد سختتر بود که از هر دو چشم پشیمانم اشک فواره زد. صدای تیراندازی را میشنیدم،.. در خیابان اصلی آتش از ساختمانی شعله میکشید و از پشت شیشه گریه میدیدم جمعیت به داخل کوچه میدوند.. و مثل کودکی از ترس به زمین چسبیده بودم... سعد دستم را کشید تا بلندم کند و هنوز از زمین جدا نشده،.. شانه ام آتش گرفت و با صورت به زمین خوردم. حجم خون از بدنم روی زمین میرفت.. 👈و گلوله طوری شانه ام را شکافته بود که از شدت درد ضجه میزدم... هیاهوی مردم در گوشم میکوبید،. در تنگنایی از درد به خودم میپیچیدم و تنها نگاه نگران سعد را میدیدم و دیگر نمیشنیدم چه می گوید... بازوی دیگرم را گرفته و میخواست در میان جمعیتی که به هر سو میدویدند جنازه ام را از زمین بلند کند.. و دیگر نفسی برای ناله نمانده بود که روی دستش از حال رفتم. از شدت ضعف و ترس و خونریزی باحالت تهوع به هوش آمدم.. و هنوز چشمانم را باز نکرده، زخم شانه‌ام از درد نعره کشید.. کنار دیواری سیاه و سنگی روی فرشی قرمز و قدیمی افتاده بودم،.. زخم شانه‌ام پانسمان شده به دستم سِرُم وصل بود... بدنم سُست و سنگین... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از هِناس:)♥️
1_9216666932.mp3
2.04M
بزارید زنگ آلارم‌ نماز‌ صبح 👌👌 حتما بزارید بهتون قول میدم که بیدار میشید
. تاریخ نوشته: تنها جایی که حضرت عباس(؏) امام حسین(؏) رو برادر خطاب قرار داد وقتی بود که عمود آهنین بر فرق مبارکش زده شد و از اسب به زمین افتاد آنگاه با صدای بلند فریاد زد: "أَدْرِکْنی‏ یا أَخِی: برادر مرا دریاب" آخ حسین ِ من... .
`•°🎈 و من در همان لحظه ای که وجودم بودنش را طلب میکرد، گفتم مَباش و خود نیز از دردِ نبودنش جان دادم و جان کندم... -
فردا میای نه؟
دست و پاهاشو🥺😍 (دختر عمو😄❤)
هدایت شده از مَبهوتْ³¹⁵
این پیام رو داخل کانالتون فروارد کنید، یک عکس مذهبی بهتون هدیه بدم✨
ولی فکر کن شب جمعه حرم باشی فرداشم آقا ظهور کنه🙂💔
هدایت شده از  ‹ مَحــٰـاءْ ›
شُكراً لِعنايتك الدَائِمَة بِروحِي المُتعَبَة سَيدِي حُسَيْن .. از مراقبتِ دائمی شما برای روحِ خسته‌ام‌ سپاسگزارم ؛ آقای امام حسین :)!
24.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-دِلتَنگۍمیدانۍچیست.!' +دِلتَنگۍآن‌اَست‌ڪِه‌جِسمَت نَتَوانَدج‌ـایۍبِرَوَد .. ڪِه‌ج‌ـٰانَت‌بِـہ‌آنج‌ـٰامۍرَوَد!シ💔" اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللّهِ‌الْحُسَیْن‹ع›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واقعا.. 🥲
افـ زِد ڪُمیـلღ
واقعا.. 🥲
یعنی چرا ایتارو قطع میکن؟؟ 😐
آقــاابراهیـم‌مــےگفت: ↯ هـروقت‌نـمره‌مـا،پیـش‌خــدابیست‌شـد، آن‌مـوقـع‌شھیدخـواهیم‌شـد💔:) کاش‌روزۍ‌بشـوم‌شبیہ‌تو:))
_‌‌هـَرچه‌قـَدرهم‌ڪِه‌.. طوفـٰان‌هـٰاسـَھمگین‌بـٰاشـَند بـٰاڪۍ‌نیست‌چـِراڪِه نـٰاخـُدا؎مـٰامـَھدیست..💔
امروز هم به خاطر گناهای ما نیومدی. درسته؟ 💔🥺
رهبر به جوانان- دختـرانِ ما درس بخوانند علم بیاموزند،آگاهی پیداکنند وقدرخودرابدانند؛
عظمت و زیبایی این عکس 🥺😍❤
تا توانی دلی به دست آور ❤☑️ دل شکستن هنر نمیباشد💔
راستی.... دردهایم کو ؟! 💚
امشب که توی برنامه حسینیه معلی دختران شهید اومده بودن خیلی قشنگ بود🥺 واقعا ما به تک تک اون دخترا و پدران و حتی مادرانشون مدیونیم💔😥
باشه درسته کربلا رفته ها هم خیلی دلتنگ میشن اما ما کربلا نرفته ها حتی تصوری از بین الحرمین نداریم که بتونیم تصورش کنیم. یعنی هیچ تصویری از نزدیک نداریم 🥺💔
زیبا بود🙂👌🏻