یه چنتا شهید مثال بزنم بعد برم ادامه مطلب
شهیدمحسنحججی:
داداشمحسنمیرفتن موسسه شهید حاج احمدکاظمی
اونجا کتاب میفروختن
پولکتاباروهم ی قرون برا خودشون برنمیداشتن
هرچی درمیومد
خرج همون موسسه یا هیئت میکردن
یا مثلا شهید مصطفی صدر زاده:
میدونید داداش مصطفی
چننفروهیئتی و بسیجی کرده ؟
ازباب رفاقت بااونا دوست میشد واونارو هیئتی و مسجدی میکرد :)
اینه حرکت ..
اونارو میکشوند سمت مسجد
سمت خدا
توکتاب"اسمتومصطفیاست"
خاطراتاینشهیدِعزیزِتودلبرو
خوندم ک خانومشون تعریف میکرد
ما تو خونه یدونه بخاری داشتیم:
سر برج هم حقوق آقا مصطفی رو میریختن
آقا مصطفی گفت:
خانوم هیئت سرده
میشه این بخاری رو توی هیئت بزارم
قول میدم یکی بهترش برا خونه بخرم...
و بخاری رو وقف هیئت کرد،.