eitaa logo
-افراطی-
111 دنبال‌کننده
164 عکس
69 ویدیو
0 فایل
نوشتن راه فراریست هرچند کوتاه! حریص فرار از زندگی. افراطی مطلق... وقت شما گرانبهاست، به بطالت نگذرانید(: کپی به هیچ وجه. https://daigo.ir/secret/2771555328 پاسخگوی شما بفرمایید (: لبخند به وفور =)
مشاهده در ایتا
دانلود
صدات اُرکست نُت های حنجره است
.او می‌بیند.
کتاب را بست و به سمت آشپزخانه حرکت کرد. در راه شخصیت هارا بررسی می‌کرد و دیالوگ هایی که به دلش نشسته بود را بازگو می‌کرد. یک فنجان قهوه می‌توانست خستگیِ ساعت ها مطالعه را از جانش بیرون کند. چشمانش را برای مدتی چند ثانیه ای بست و خطوط منظم کتاب روبه روی چشمانش نقش بست. شقیقه اش نبض زد و کِرم ها در چروک های مغزش تکان خوردند و سردرد دوباره مهمان مغز ژله ای اش شد. زیر چشمانش گودالی به رنگ شب نقش بسته بود و درون سفیدی آنها رگ های باریک و قرمز رنگ لانه کرده بود و سفیدی حالا مایل به قرمز بود. صدای دینگ یعنی یک قهوه ناب آماده سِرو است. فنجان سفید رنگی با لبه ی طلایی مملو از قهوه می‌شود و بوی تلخی فضا را در آغوش می‌کشد. نفس عمیقی می‌کشد و لا جرعه قهوه را سر می‌کشد تا طعم تلخ آن انتهای حلقش ته نشین شود. به ساعت نگاه می‌کند. با اینکه حالا کافئین در خونش جاری شده اما چشمش که به تخت مرتبش می افتد. پاهایش بی اراده به سمت آن حرکت می‌کند و دستانش ملحفه هارا کنار می‌زند تا خوابی عمیق را مهمان جانِ بی رمقش کند... _نوشته های یک افراطی_
(:
ابتدا فکر می کردم شاید یک اتفاق ساده باشد تا اینکه بعد از او هیچ اتفاق دیگری در من رخ نداد.
_
⁶⁰
عیدتون مبارک 🤍
tayna - si ai.mp3
2.69M
❤️‍🩹🎧