🔰شاخهزنی و بنبست تخریب‼️
✳️افراد کارآزموده و کهنه کار برای قطع درختی که تناوری و تنومندی آن شهره خاص و عام شده است، درگیر بریدن تنه نمیشوند بلکه درخت را با برش تدریجی شاخه های آن، تبدیل به چوب خشکی میکنند که تنها بتوان به عنوان هیزم از آن استفاده کرد!
✳️در حدود 1.5 سال اخیر و در حالی که دشمن، سرگرم یارگیری مجازی بود و هر از گاهی سقوط حکومت و ورشکستگی دولت را اعلام میکرد، رئیس جمهور با شناخت صحیح صحنه و بی توجه به هیاهوهایی که برای هیچ صورت میگرفت، کاروان دولت را از استانی به استان دیگر حرکت داده و ارتباط مستقیم و رودررو با مردم، رفع مشکلات و همچنین احیای سرمایه اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده بود؛
✳️دستاورد همه این تلاش ها این بود که حتی سرسختترین مخالفان دولت نیز ناچار شده اند که به پاکدستی، سختکوشی و سادهزیستی رئیس دولت اذعان کنند؛ لکن مسلم بود که این افراد از ماموریت تخریب دولت صرف نظر نکرده و مسیرهای جایگزین را برای تحقق این غرض، طراحی خواهند کرد!
✳️مروری هرچند گذرا بر مطالبی که در بوق های تبلیغاتی منتشر میشود، به وضوح حکایت از آن دارد که شاخهزنی، به عنوان مسیر جایگزین در دستور کار مخالفان دولت قرار گرفته است؛ اگرچه از همان ابتدای شروع کار دولت، نشانههایی از این شگرد دیده میشد لکن در ایام اخیر و پس از آشنایی بیشتر افکار عمومی با خصوصیات رفتاریِ رئیس دولت، طرح شاخهزنی بیش از پیش، توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است؛
✳️شاخهزنی علاوه بر آن که مخالفان دولت را از بن بست تخریب، نجات میدهد قابلیت آن را دارد که حتی برخی از حامیان ناآگاه دولت را نیز به استخدام خود درآورده و از آنان به عنوان کارگر مفت و مجانی بهره ببرد؛ در ادامه نمونه هایی از ترفند شاخه زنی را که در این مدت واقع شده است، مرور میکنیم:
1️⃣با شروع به کار دولت و در حالی که کرونا، روزانه بالای هفتصد خانوار را داغدار میکرد، دولت عزم خود را برای حل این مشکل جزم کرده و با پشتکاری ستودنی واکسیناسیون عمومی را در پیش گرفت؛ همان زمان برخی از رسانه ها عوامل وزارت بهداشت را به عنوان نفوذی سازمان های صهیونیستی معرفی کرده و خواستار برکناری مجموعه وزارت بهداشت بودند!! با گذر زمان و کاهش تلفات کرونا، این افراد برای توجیه مواضع خود، با زیر سوال بردن این دستاورد دولت ، دلیل کاهش تلفات کرونا را نه واکسیناسیون عمومی که تغییر فصل(!) معرفی کردند؛ البته پس از کاهش تلفات کرونا، صحبت های آنان نیز چندان خریداری نداشته و لذا ترجیح دادند که زمین بازی را به دیگر وزارتخانه ها تغییر دهند!
2️⃣عوامل وزارت خارجه از یک طرف به عنوان «افرادی که انقلابی نیستند و روحیه سازشکارانه دارند» و از طرف دیکر به عنوان کسانی که «زبان دنیا را بلد نیستند» معرفی میشدند و هر کدام از طرفین نیز خواستار برکناری و عزل تیم دیپلماسی بودند!! لکن گذر زمان نشان داد که تیم وزارت خارجه نه تنها از حقوق ملی کوتاه نمی آیند بلکه با نمایش یک دیپلماسی فعال، زمینه ساز انعقاد قراردادهای کلان با قدرت های اقتصادی دنیا شدند که به گفته کارشناسان به زودی آثار آن در سفره های مردم مشخص خواهد شد.
3️⃣چنین برخوردی با دیگر بازوهای دولت نیز رخ داده و نقطه مشترک همه آنان، درخواست عدم رای اعتماد،برکناری و یا استیضاح مسئول مربوطه میباشد!! وزارت ارتباطات، فرهنگ، کشور، نیرو و.. از جمله این وزارتخانه ها بوده که توضیح هر کدام از آنها خارج از حوصله یادداشت میباشد؛ گفتنی است که در هر یک از این موارد، گذر زمان و مشاهده عملکرد هر یک از وزارتخانه ها، اغلب این جاروجنجال ها را به حاشیه برده است.
نظیر عملیاتی که علیه دیگر تیم های دولت صورت گرفته بود، علیه تیم اقتصادی و البته با شدت بیشتر در جریان است؛ با عنایت به تجربه ای که از دیگر تیم های دولت به دست آمده است میتوان امیدوار بود که از این فتنه اقتصادی هم عبور کرده و هلهله ناکارآمدی تیم اقتصادی که توسط برخی رسانه ها بلند شده است، خاموش خواهد شد.
✅لازم به ذکر است که ارزیابی دائمی از تیم دولت، وظیفه ای است که بر دوش رئیس جمهور سنگینی میکند و رسانه ها نیز میتوانند در این مسیر یاریگر دولت باشند لکن باید توجه داشت که هرس شاخه های درخت، نیازمند آگاهی و اطلاعات کافی از شرایط بوده و نمیتوان چشم بسته و بدون ملاحظه همه جوانب، اقدام به قطع شاخه کرد!
#ولایتمداری
#نفاق
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰مغالطه ظرف و مظروف
1️⃣ناگفته پیداست که همانند جنگ نظامی، کارزار تبلیغاتی نیز تلفات مختص به خود را به دنبال دارد و رها کردن مجروحان این نبرد، در تعارض با وظائف انسانی و اخلاقیِ هر فرد متعهدی میباشد؛ به نظر میرسد اگر مجروحان این معرکه در جریان این که از طرف چه کسانی و با چه سلاحهایی زخمی شدهاند قرار بگیرند، زخم ها و شبهات ایجاد شده در افکار عمومی در کوتاهترین زمان ممکن، معالجه خواهد شد؛ در این یادداشت میکوشیم به معرفی یکی از شگردهایی که در رسانههای گروهی مورد استفاده قرار میگیرد بپردازیم و در پایان شیوه مقابله با این شگرد و ترفندهای مشابه آن را بیان کنیم؛ بخوانید!
2️⃣برای توضیح این مغالطه، بیان مثالی را مقدمه میکنیم؛ تصور کنید دو ظرف کاملا مشابه و یکسان دارید و در یکی از آنها، آب آشامیدنی و در دیگری سمّ کشنده ریختهاید؛ روشن است که قضاوت درباره مصرف یا عدم مصرف هریک از موارد فوق، نه بر اساس ظرف و ظاهر آنان که براساس مظروف و محتوایی است که داخل ظروف قرار دارد.
3️⃣یادداشت را با مثال دیگری پی میگیریم؛ تصور کنید دو بازیکن از یک تیم موفق به گلزنی شدهاند ولی یکی از آنان به جای دروازه حریف، دروازه خودی را نشانه رفته است! حال آیا میتوان گفت که این دو بازیکن در «گُل زدن» مشترک هستند و باید از هر دو تقدیر شود؟!! آیا تشویق یکی و تنبیه دیگری، حکایت از استاندارد دوگانه مربی دارد؟!! پاسخ روشن است.
4️⃣به اصل مغالطه بازمیگردیم؛ در این مغالطه «قضاوت بر اساس ظرف و ظاهر حوادث»، به جای «قضاوت بر اساس مظروف و محتوای وقایع» نشسته و در نتیجه طرف مقابل متهم به اتخاذ استاندارد دوگانه در برابر رویدادهای مختلف میشود! چرا که درباره اتفاقات به ظاهر یکسان، موضعگیریهای مختلفی از خود به نمایش میگذارد!!
✅در ابتدای یادداشت راهکار معالجه جراحات وارده در این پیکار بیان شد ولی فراتر از معالجه، نیازمند مقابله با این آسیبها نیز هستیم؛ از آن جایی که بوقهای تبلیغاتی در پیادهسازی این شگردها، حساب ویژهای بر سطحینگری افکار عمومی باز کرده اند، مقابله و حتی مداوای جراحتهای وارده در این نبرد، با ارتقای آگاهی و عقلانیت جمعی امکانپذیر میباشد؛ به تعبیر بهتر میتوان ادعا کرد مبارزه با سطحینگری، به منزله پوشاندن زره بر قامت افکار عمومی است که سلامتیِ آنان را در برابر حملات آینده و در مقابل سلاحهای مختلف دشمن تضمین خواهد کرد.
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰بیانات رهبری چگونه ذبح میشوند؟!
✳️شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که توطئه سکوت و جلوگیری از انتشار بیانات رهبری، اولویت اول و حیاتیِ رسانههای معاند میباشد لکن جای این پرسش در میان است که پس از ناکامیِ این رسانهها در حفظ و تحقق اولویت اول، راهبرد ثانویه آنان چه خواهد بود؟! با مروری گذرا بر کارنامه این رسانهها میتوان دریافت که در این مرحله، خنثیسازی و بیخاصیتسازی بیانات رهبری - که توضیح آن در ادامه روشن میشود- در دستور کار قرار میگیرد؛ ظرافت و حساسیت بالای این راهبرد، منجر به این شده است که برخی عناصر داخلی نیز آگاهانه و یا از روی غفلت در خدمت اهداف آنان قرار بگیرند و همان مواجهۀ دلخواهِ آنان را با توصیههای رهبری داشته باشند؛ در ادامه به بررسی 3نوع برخوردی که در مرحله دوم و پس از نشر گفتارهای رهبری صورت گرفته و باب طبع رسانههای معاند نیز هست، میپردازیم؛
1️⃣بدون تردید نگاه جامع و منظومهوار به بیانات رهبری نه تنها مطلوب بلکه ضرورتی انکارناپذیر است لکن گاهی اوقات مشاهده میشود که صریح ترین رهنمودهای ایشان، تحت عنوان جذاب «نگاه منظومهای!»، قربانی شده و به دست فراموشی سپرده میشوند؛ در این شگرد استناد به هر توصیه و درخواست رهبری با جمله معروفِ «همه صحبتهای رهبری را باید باهم و در کنار هم دید!» مواجه میشود و عملاََ تحقق همه آن توصیهها به در بسته میخورد؛ به نظر میرسد در مقابل کسانی که چنین شگردی را علیه بیانات رهبری به کار میگیرند، «مطالبه منظومه فکری رهبری» منجر به خلع سلاح آنان شود؛ چرا که اغلب این افراد آشنایی چندانی با تفکر و منش رهبری نداشته و «نگاه منظومهای» را صرفا بهانهای برای توجیه اقدامات خود قرار دادهاند!
2️⃣شگرد و به تعبیر بهتر آسیب دیگری که در مواجهه با بیانات رهبری به چشم میخورد، ناشی از تعلقات شخصی و وابستگیهای جناحی میباشد؛ برخی افراد که توصیههای رهبری را در تعارض با منافع و علاقه شخصی خود میبینند و از طرفی تمایلی ندارند که به مخالفت صریح و بیپرده با رهبری بپردازند، به جای آن که خود را در صراط مستقیم بیانات رهبری قرار دهند، تلاش میکنند که گفتارهای رهبری را به سمت مسیری که خود در آن قرار گرفتهاند منحرف کنند! تقلا و تکاپوی این دسته که بعد از هر سخنرانیِ رهبری و برای تفسیر و تاویل گفتارهای ایشان صورت میگیرد، تماشایی و البته آزاردهنده است! این نوع مواجهه بیش از آن که مربوط به حوزه علم و اندیشه باشد، ریشه در زمین عمل و اخلاق دارد؛ به نظر میرسد برای رفع چنین مواجههای، راهکاری جز گذر از سیمخاردارهای تعلقات شخصی وجود نداشته باشد.
3️⃣دیگر مواجهه نامطلوبی که با بیانات رهبری صورت میگیرد، به طور مشخص برآمده از سطحینگری و فهم ناقص توصیههای ایشان میباشد؛ اکتفا به چاپ بنر و پوستر برای تحقق شعار سال یا تصویب بودجه برای فریضه جهاد تبیین، از مصادیق بارز این نوع مواجهه است که رهبری را وادار به موضعگیری در این موارد کرده است.
✅و بالاخره اشاره به قسمتی از بیانات رهبری که حاکی از نوع نگاه ایشان به آراء و نظرات امام راحل میباشد خالی از لطف نیست؛
«ممکن است کسی با کلیّات و جزئیّاتِ این نظر [امام] موافقت نداشته باشد؛ خیلی خوب، نظر خودش است؛ لیکن نظر امام تحریف نشود. شما باید خیلی مراقبت کنید که نظر امام واقعاً به گونهای درآید که در کلمات و کتابها و حرفها و منش ایشان معلوم است.۱۳۷۸/۱۱/۰۴»
#ولایتمداری
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰سرمایهای به نام «خشم خاموش»
1️⃣پشتوانه اجتماعی و پذیرش همگانی، ضمانت اجرای هر قانون و برنامهای است؛ در صورتی که افکار عمومی از یک طرحی استقبال نکنند یا حتی اگر رضایت داشته ولی آن را ابراز و اظهار نکنند، قانون فوق الذکر -هر مقدار هم که عالی و فوقالعاده باشد- محکوم به شکست خواهد بود؛ در نقطه مقابل اگر فریاد حمایت مردم از یک قانونی بلند شود، تحقق آن امری مسلم و قطعی میباشد؛ شاید تعجب کنید ولی نمونه واضح و روشن این ادعا، حمله موشکی به پایگاه عین الاسد بود! بخوانید؛
2️⃣پس از ترور حاج قاسم سلیمانی که به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا صورت گرفت، دنیا منتظر واکنش جمهوری اسلامی به این حادثه بود؛ اگر چه ایالات متحده در دهههای اخیر، افول بی سابقهای را پشت سر گذاشته بود لکن همچنان جزو قدرتهای نظامی دنیا محسوب میشد؛ مشخص بود که حمله به مواضع چنین کشوری که پس از جنگ جهانی دوم، احدی جرئت تعرض به آن پیدا نکرده بود، شهامت و جسارت بالایی را میطلبید؛ با این اوصاف سوال این است که شجاعت حمله به پایگاه عین الاسد، چگونه تامین شد؟!
3️⃣ایام پس از شهادت حاج قاسم را به خاطر بیاورید؛ نفرت و انزجار مردم از استکبار جهانی بیش از هر زمان دیگری به نمایش درآمده بود و فریاد انتقام در سراسر کشور و جبهه مقاومت، طنین انداز شده بود؛ تشییع میلیونی هم مزید بر علت شده و جرئت انتقام را به مسئولان کشور تزریق کرده بود؛ این گونه بود که پس از حمله به پایگاه عین الاسد، تحلیل عمیق و دقیقی که از این حادثه ارائه شد این بود: «این فریاد انتقامی که از مردم شنیده شد در سرتاسر کشور، در واقع این فریاد انتقام، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکایی را زیر و رو کرد.»
4️⃣حال یک لحظه تصور کنید اگر قبل از شهادت سردار از نفرت خاموش مردم علیه آمریکا و استکبار جهانی صحبتی به میان میآمد، چه واکنشهایی را از طرف رسانهها در پی داشت؟ به احتمال زیاد تصدیق خواهید کرد که گوینده این سخنان متهم به شعارزدگی، خوشخیالی و بیان حرفهای تکراری و کلیشهای میشد!!
5️⃣به موضوع اصلی یادداشت بازگردیم؛ به زعم نگارنده در مقوله حجاب نیز با چنین پدیدهای مواجه هستیم؛ برای مقابله با برهنگی و بیحیاییِ سازمانیافته، نیازمند پشتوانه فعال و حاضر در صحنهای هستیم که قدرت چانهزنیِ مجریان قانون را در برابر هنجارشکنان افزایش دهد؛ باید توجه داشت که خشم خاموش مردم از بی حیایی،برهنگی و هرزگی، سرمایهای انکارناپذیر است که در صورت فعال شدن، میتواند برای مقابله با عریانیِ برنامهریزیشده مورد استفاده قرار گیرد؛
6️⃣در پایان گفتنی است که صِرف متهم کردن این نهاد و آن سازمان به انفعال در موضوع حجاب، شاید سرپوشی بر کمکاریهای خود شخص قرار بگیرد ولی نه تنها هیچ دردی را دوا نمیکند بلکه احتمالا از برافروخته شدن این نفرت خاموش نیز جلوگیری خواهد کرد؛ بهتر نیست به جای اتهامزنی و منازعات بیهوده، درباره استفاده از این سرمایه عمومی و فعال کردن آن، اندیشهورزی شود؟!
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰همرهان سستکمربند
✳️نشانهشناسیِ دشمنان امیرالمومنین، از جمله مباحث عبرتآمیز و پندآموزی است که میتواند اقدامات و فعالیتهای هر شخصی را تحتالشعاع قرار داده و آنان را جهتدهی کند؛ در مقابل عمارها و مالکاشترهایی که مسیر را برای حرکت حکومت علوی و استقرار عدالت هموار میکردند، افرادی هم بودند که با کارشکنی و اخلالگریهای متعدد، از موانع حکومتداری امیرالمومنین محسوب میشدند؛ لذا شایسته است در کنار بررسی و شناخت یاران امام علی، ویژگیهای دشمنان حضرت نیز مورد مطالعه قرار گیرد تا علاوه بر شناخت آن افراد، از قرار گرفتن در زمره آنان نیز پیشگیری شود؛ در این یادداشت میکوشیم به گوشهای -تاکید میشود گوشهای- از ویژگیهای گروهی از دشمنان امیرالمومنین -که به ناکثین مشهور هستند- بپردازیم؛ بخوانید!
1️⃣یکی از ویژگیهای این دسته، حسادت به امیرالمومنین میباشد؛ توجهِ دلها و اقبال عمومیِ مردم به امام علی، حسادت سران ناکثین را برانگیخته و یکی از دلایلی است که منجر به توطئههای بعدیِ آنان علیه حکومت میشود؛ خطبه69 نهج البلاغه که میفرمایند: «آنها از روی حسادت، بر کسی که خداوند حکومت را به او بخشیده، به طلب دنیا برخاستهاند»، شاهد واضح این ادعاست.
2️⃣خصوصیت مهم دیگری که این دسته دارند، پُرادعایی و در عین حال بیعملی است؛ امیرالمومنین در خطبه9 نهج البلاغه، اظهارات و ادعاهای این افراد را به صاعقه بدون بارانی تشبیه میکنند که همگان را انگشت به دهان کرده و چشم و گوش انسانها را تسخیر میکند لکن بارانی در پی ندارد که عموم مردم بتوانند از آن بهره مند شوند؛ البته با همین اظهارات پر سر و صدا، این تلقی را برای برخی افراد سادهلوح به وجود میآورند که اگر حکومت دست آنان میبود، اوضاع بهتری رقم میزدند!
3️⃣از دیگر ویژگیهای این دسته، تمرکز بر نیروهای خودی و اختلافافکنی بین آنان میباشد؛ جامعه هدفِ ناکثین، افرادی هستند که از حامیان و طرفداران حاکم اسلامی محسوب میشوند و دلسرد و ناامیدسازی و در نهایت منصرف کردن آنان از حمایت و پشتیبانیِ حاکم اسلامی، ماموریت اصلی آنان میباشد؛ روشن است که چنین کاری به اسم اسلام و با گزارههایی نظیر این که « انقلاب نبوی رو به انحراف میرود!!» صورت میگیرد؛ امیرالمومنین در خطبه172 و در توصیف نیروهای آنان چنین میفرمایند: «لشگری را آوردند که همه آنها به اطاعت من گردن نهاده بودند»؛
4️⃣حساسیت بالا نسبت به نقصها و کاستیها از دیگر ویژگیهای این دسته است؛ این افراد پس از آن که از حکومت علوی چیزی عایدشان نمیشود، تبدیل به زخم خوردگانی میشوند که اندک چیزی را بهانهای برای اشکالتراشی و تضعیف حکومت قرار میدهند؛ ناگفته پیداست که نسبت به دستاوردهای حکومت هم آنچنان واکنشی ندارند و ترجیح میدهند به آسانی از کنار آن عبور کنند! این که امیرالمومنین در خطبه 205 نهج البلاغه میفرمایند: «به اندک چیزی خشمناک شدید و خوبی ها را از یاد بردید!» حکایت از این ویژگیِ ناکثین دارد.
✳️در این یادداشت، گوشهای از ویژگیهای ناکثین را برشمردیم ولی اگر بخواهیم بیانی که جامعِ همه ویژگیهای ناکثین بوده و خصوصیات مختلف آنان را زیر چتر خود قراد دهد، میتوانیم به این فرمایش رهبری استناد کنیم:
✅«ناکثین، یعنی شکنندگان و در این جا یعنی شکنندگان بیعت. اینها اوّل با امیرالمؤمنین بیعت کردند، ولی بعد بیعت را شکستند. اینها مسلمان بودند و برخلاف گروه اوّل[قاسطین]، خودی بودند؛ منتها خودیهایی که حکومت علی بن ابی طالب را تا آن جایی قبول داشتند که برای آنها #سهم قابل قبولی در آن حکومت وجود داشته باشد؛ با آنها #مشورت شود، به آنها #مسؤولیت داده شود، به آنها حکومت داده شود، به اموالی که در اختیارشان هست - ثروتهای باد آورده - تعرّضی نشود؛ نگویند از کجا آوردهاید!77/10/18»
#ولایتمداری
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰تخریب بیوقفه و شبانهروزی!!
1️⃣برای کسانی که با انصاف و مروت بیگانه هستند و از هیچ دستاویزی برای تخریب مخالفین خود چشم پوشی نمیکنند، «فضای مجازی» و همچنین «سطحینگریِ» روزافزونی که به جوامع تحمیل میشود، فرصت بینظیری را فراهم آورده است! برخی افراد در هر وضعیتی و بدون توجه به چیستی اقدام صورت گرفته از طرف مخالفان خود، ماموریت تخریب و خردهگیری را بی هیچ کم و کاستی دنبال میکنند؛ در حکم نانوشتهای که برای ماموریت این افراد تعریف شده است، تحت هیچ شرایطی نباید تضعیف و تخریب مخالفان آنان متوقف شود و لازم است دامِ دائمی برای هر اقدام و موضع جبهه مقابل، پهن گردد تا اعمال و رفتار جبهه مقابل به بدترین حالت، قربانی شود! برای روشنتر شدن مقصود، به دو نمونه اشاره میکنیم؛
2️⃣اگر مشخص شود که یک مسئولی در رفاه زندگی میکند، این گونه بیان خواهد شد که «مسئولی که طعم فقر را نچشیده و در رفاه به سر برده است نمیتواند به فکر فقرا و نیازمندان باشد!» حال تصور کنید که برخلاف بیان قبلی، گفته شود «فرزندان فلان مسئول،مستاجر هستند»؛ اگر این رسانهها نتوانند صحت این خبر را زیر سوال ببرند خواهند گفت «مردم به ساده زیستی حاکم نیازی ندارند، به عدالت و صداقت او احتیاج دارند!» البته اگر برای این گفتههای خود، روایاتی را هم ضمیمه کنند، به خیال خود نقطهزنی کردهاند!
3️⃣به نمونه دیگری بپردازیم؛ این افراد فشار زیادی برای تغییر در کابینه دولت وارد کرده و چند ماهی بود که عدم تغییر در تیم دولت را ناشی از بی توجهی رئیس دولت به مطالبات عمومی، عنوان میکردند! حال پس از آن که تغییراتی - هر چند جزئی- در تیم دولت به وجود آمده است، با شیوه دیگری به مبارزه با دولت آمدهاند! به نظر میرسد راهکار کنونی آنان برای تخریب دولت آن است که این خط تبلیغاتی را دنبال کنند: «دولت ثبات و استحکام لازم را ندارد و شیرازه آن در حال فروپاشی است!»
4️⃣از بیان نمونههای دیگری که امروزه در فضای رسانهای کشور در جریان است خودداری میکنیم و خوانندگان را به دو یادداشتی که قبلا در این موضوع نوشتهایم ارجاع میدهیم؛ [https://eitaa.com/eghaal/65 و https://eitaa.com/eghaal/30] اما بیان گوشهای از ویژگیهای این افراد خالی از لطف نیست؛
5️⃣ویژگی شاخص این افراد آن است که همیشه اصرار دارند در جبهه خودی قرار گرفته و اظهارات خود را از جایگاه یک فعال دینی و انقلابی بیان کنند؛ این افراد برای آن که از حقوق و مزایای بالاتری برخوردار باشند و ماموریتهای بهتری به آنان واگذار شود، ناچارند درباره همه چیز نظر بدهند به امید آن که شاید یکی از این اظهارات، موثر واقع شود! تیزبینی و حساسیت بالای آنان نسبت به عیوب دیگران و همچنین بیتوجهی و غفلت از عیوب خود، از دیگر ویژگیهای این افراد است؛ در پایان این ابیات «واعظ قزوینی» را شرح حال این افراد میدانیم:
این حریفان که گهی زاهد و گه اوباشند
از پی وسعت روزی، نخود هرآشند
جمله بینا به عیوب هم و کور از هنرند
همه در شام سیه رویی خود، خفاشند
عیب هم را همه چشمند و زبان، چون مقراض[قیچی]
روز و شب همدم یکدیگر و در پرخاشند
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰فلسفهتراشی زیرکانه
✳️اقدامات کور و برخاسته از هیجانات زودگذر، اگر مستند به منطق مقبول یا حداقل دلیل ظاهرالصلاحی نشوند، زودتر از آن چه که تصور میرود به پایان میرسند؛ بیت «طوفان اگر فرو بنشیند عجیب نیست//پایان بی دلیل دویدن،نشستن است» نیز ناظر به همین معنا بوده و از ناپایداریِ رفتارهایی که دلیل مقبول و پسندیدهای ندارند حکایت میکند؛
✳️در این میان کسانی که منافع آنان در استمرار و تداوم چنین اقداماتی است، برای جلوگیری از توقف زودهنگام، دلایلی را برای تمدید «دویدن»، القاء و تلقین میکنند که به نوعی در حکم «نفس مصنوعی» برای این گونه از اقدامات میباشد! در این یادداشت میکوشیم نحوه این فلسفهتراشی را بیان کنیم، بخوانید!
✳️برای فردی که عنوان متفکر،اندیشمند و... را یدک میکشد، تشویق و یا همراهی با اقدامات آنارشیستی، لطمه جبرانناپذیری بر حیثیت و اعتبار شخص وارد میکند و لذا این افراد تمایلی ندارند که اعتبار خود را پای حمایت مستقیم از چنین اقداماتی قربانی کنند؛ از طرفی به دلیل آن که تحقق اغلب اهداف این متفکرنماها، منوط به آشفتگی وضعیت کشور و هرجومرج دائمی میباشد، ناچارند به گونهای متفاوت نقش خود را ایفا کنند!
✳️در نقش جدیدی که این افراد برای خود در نظر گرفتهاند، ابتدا خود را به عنوان سخنگوی مردم معرفی کرده و در مرحله بعد آرزوها و علائق خود را در قالب تحلیلهای روانشاختی و جامعه شناختی(!) و به عنوان مطالبات و خواستههای مردم، روانه بازار مجازی میکنند!
✳️اغلب این تحلیلها حاوی عباراتی نظیر «مردم میگویند...» است اما با اندکی توجه میتوان دریافت که عبارت فوقالذکر در حقیقت، جایگزین «مردم باید بگویند...» شده است!! در توضیح بیشتر باید گفت که فیلسوفان مجازی تمایل دارند که اولا حلقه اطرافیان خود را به عنوان مردم معرفی کرده و ثانیا امیال و آرزوهای خود را در قالب گزارههای خبری ارائه کنند!! البته باید اعتراف کرد که پس از مدتی بر اثر تکرار فراوان و خارج از حد معمول، بخشی از این آرزوها تبدیل به خبر میشود!! در ادامه به بیان نمونههایی از این فلسفهتراشیها میپردازیم:
1️⃣مردم میگویند: «چون اختلاس و دزدی هست پس ما هم تا میتوانیم دزدی میکنیم و کسی نباید کاری با ما داشته باشد!»
2️⃣مردم میگویند: «ابتدا مشکلات اقتصادی را حل کنید، سپس به بحث پوشش بپردازید!»
3️⃣مردم میگویند: «چون برخی ناملایمات اقتصادی در کشور هست، پس لجبازی کرده و کشف حجاب میکنیم!»
4️⃣مردم میگویند: «چون به نوع پوشش ما گیر میدهند، پس ما هم عمامهپرانی میکنیم!»
5️⃣مردم میگویند: «چون به ما بی توجهی شده است لذا دست به آشوب و اغتشاش میزنیم و تقصیری متوجه ما نیست!»
6️⃣مردم میگویند: «اگر حکومت از قوانین سابق عقب نشینی نکند، دوباره به خیابانها میریزیم و عواقب آن بر عهده ما نیست!»
7️⃣مردم میگویند: «بگذارید بدون هیچ گونه قانون محدودکنندهای و آن طور که میخواهم زندگی کنم!»
8️⃣مردم میگویند: «چون گرانی هست لذا نباید برای امور معنوی هزینه شود و اصلا مراسمات مذهبی باید تعطیل شود!»
✅همان طور که پیداست بیان چنین جملاتی از سوی یک شخصیت علمی -اعم از حوزوی یا دانشگاهی- به منزله پایان عمر روشنفکریِ وی خواهد بود لکن این افراد در نهایت رندی، مردم مظلوم را سپر خود کرده و تمایلات قلبی خود را با زبان مردم به افکار عمومی ارائه میکنند! مراقب این جماعت زیرک و زبل باشید.
#مردم_میگویند
#مردم_باید_بگویند
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰نمودار دینداری؛ نزولی یا صعودی؟!
✳️از جمله مباحثی که ضرورت بحث و بررسی پیرامون آن بر کسی پوشیده نیست، ارزیابی و سنجش میزان پایبندی یک جامعه به دین و شریعت است؛ این موضوع زمانی اهمیت مضاعف مییابد که بخواهیم از مقایسه دو بازه زمانی مختلف، مشخص کنیم شاخص دینداریِ جامعه چه روندی را پشت سر گذاشته است؟؟
پیچیدگی این موضوع به قدری است که مانع از ابراز یک پاسخ سطحی و بسیط میشود؛ لذا برای پاسخ به پرسش مذکور ناگزیر از بیان مقدماتی هستیم!
✳️ابتدا به معرفی دو نوع مختلف از دینداری میپردازیم و برای توضیح آن دو، اصطلاح «دینداری حقیقی» و «دینداری ارثی» را برمیگزینیم؛ این دو دسته در مقابل یکدیگر قرار دارند و لذا با توضیح یکی از آنان، مقصود از قسم دیگر نیز به خودی خود مشخص خواهد شد؛
🔻دینداری ارثی بیش از آن که از منابع دینی تغذیه شود، از طرف آداب و رسوم و سنتهای محلی یک جامعه پشتیبانی میشود!
🔻در این قسم، نقش دین منحصر در ظواهر رفتار و اعمال جامعه میباشد و از روح و حقیقت دین آنچنان خبری نیست!
🔻این قسم از دینداری، دیرپا نیست و با توجه به آن که بر بینش مستحکمی استوار نبوده و پشتوانهای جز آداب و رسوم جامعه ندارد، به تدریج و در گذر زمان زائل میشود!
🔻در انتقال از نسلی به نسل دیگر به شدت آسیبپذیر است و نسلهای بعدی، هیچ الزامی نمیبینند که به آن چه نسلهای قبلی باور داشتند، معتقد باشند!
🔻دینداری ارزانقیمتی است که هزینهای را -اعم از مالی،جانی و آبرویی- متوجه انسان نمیکند و لذا در دستاندازهای روزمره زندگی که مستلزم مقاومت و ایستادگی است، صحنه از دینداران سنتی خالی میشود!
🔻دینداری ارثی سکوت و سکون را بر حرکت و فعالیت ترجیح میدهد؛ در حقیقت، دینداری سرد و ساکنی است که حرارت و حرکت نمیآفریند و به وضعیت موجود رضایت میدهد!
🔻مبارزه با ظلم و ظالم در دینداری ارثی جایی ندارد و لذا آنچنان مخالفتی را از طرف زورگویان و گردنکشان جهانی برنمیانگیزد!
✳️دینداری حقیقی در نقطه مقابل دینداری ارثی قرار دارد و لذا تلاش برای مقابله با آن، از اولویتهای اصلی کسانی است که از این دینداری متضرر میشوند؛ ناگفته نماند که میتوان از تعبیر «اسلام آمریکایی» برای دینداری ارثی و از تعبیر «اسلام ناب محمدی» برای دینداری حقیقی نیز استفاده کرد.
✳️از آنجایی که در گذشته، از گسترش دین حقیقی توسط حکومتها ممانعت به عمل میآمد، لذا آن چه از دینداری در جامعه وجود داشت، غالبا -و نه همه- از سنخ دینداری ارثی بود؛ لکن در سالهای اخیر و با استقرار اسلام ناب بر کرسی حاکمیت، عرصه برای گسترش دینداری حقیقی بیش از پیش فراهم شده است.
✅در مقام جمعبندی باید بگوییم به نظر میرسد با توجه به تحولات جاری کشور، شاهد یک پوستاندازی در جامعه دینی هستیم؛ طبق شواهد و قرائن اگرچه دینداری ارثی رو به افول میباشد لکن در دینداری حقیقی شاهد یک روند تصاعدی هستیم؛ جوانان و نوجوانانی که علیرغم فضای سنگین تبلیغاتی، همچنان زیست مومنانه را ترجیح داده و هزینه ناسزاهای مدعیان اخلاق و فرهنگ را به جان میخرند، یکی از شواهد این ادعا هستند؛ به زعم نگارنده اگر این پدیده به خوبی مدیریت شده و تعادل نسبی در میزان ریزش «دینداری ارثی» و رویش «دینداری حقیقی» برقرار شود، میتوان امیدوار بود که برطرف شدن برخی از مشکلات فرهنگی، دور از انتظار و خارج از دسترس نباشد!
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰هیزم فقر برای آتش کفر
✳️گزاره "فقر، کفر میآورد" از جمله گزارههای خوشاقبالی است که از تیغ مهجوریت در امان مانده و مورد استناد قاطبه افراد قرار میگیرد؛ این گزاره یکی از مهمترین دستاویزهای کسانی است که تمایل دارند با ادبیات دینی به مصاف اسلام ناب محمدی بروند لکن به نظر میرسد تفسیر ناقص و نارسای از این گزاره، راه را بر سوءاستفاده بدخواهان از مفاهیم دینی هموار کرده است! بخوانید؛
✳️پایه اصلی استدلال مطرح شده بر معنای نیمهتمامی که از فقر بیان میشود، بنا شده است؛ ابتداییترین معنای فقر که در صفحه ذهن انسان نقش میبندد، همان معنایی است که در کمبود امکانات مادی و رفاهی خلاصه شده است؛ طبق این معنا، فقر در مقابل شکمسیری قرار داشته و انسان فقیر کسی است که توانایی تأمین مخارج مالی خود و خانوادهاش را ندارد؛ اما آیا فقر منحصر در این معناست؟
✳️انحصار فقر به معنایی در مقابل شکمسیری، نمیتواند معنای صحیح و کاملی از فقر تلقی شود؛ معنای صحیح فقر را نه تنها در مقابل شکمسیری بلکه در مقابل مجموع "شکمسیری و چشمسیری" باید جستجو کرد؛ این که حضرت امیر در پاسخ به فرزند بزرگوارشان، امام حسن مجتبی عليهالسلام، فقر را به "حرص و طمع" معنا میکنند(۱) حاکی از همین معنا است که اغلب مورد غفلت قرار میگیرد؛
باید پذیرفت که اگر اهمیت و ارزش چشمسیری بالاتر از شکمسیری نباشد، کمتر از آن هم نیست! واقعیت آن است که میتوان با لقمه نانی -هرچند ساده و اندک- از چاله شکم رهایی یافت ولی چاه حرص انسان را چگونه میتوان پر کرد؟
✳️ در پایان گفتنی است تفسیر درست جمله "فقر، کفر میآورد" را باید با در نظر گرفتن معنای جامع فقر به دست آورد؛ قدر مسلم آن است که برای مبارزه با فقر، ناگزیر از به کارگیری توأمان "خرمن ثروت" و "کاسه قناعت" هستیم؛ وگرنه هیچ گاه غربال ذهن انسان از ثروت بی انتهایی که در او ریخته میشود، سیر نخواهد شد!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
➖➖➖➖➖➖➖
(۱)بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۶۲ [http://noo.rs/JQde8]
🔰مغالطه ترکیب مُفصّل
✳️صحرای پُرخار مجازی، مالامال از دامهای متعددی است که برای به اسارت درآوردن فکر و اندیشه جوامع گسترانیده شده است؛ بدون تردید برای مصونیت از دامهای خدعه و فریب، لازم است که با دیده خِرد و عبرت به حوادث و تحرکات بیگانگان نگریسته شود؛ لذا شناسایی راه و رسم شکارچیان برای درامان ماندن از شکار، ضرورتی انکارناپذیر است؛ در این یادداشت میکوشیم مغالطه پرکاربردی را که از آن با عنوان "مغالطه ترکیب مفصل" یاد میشود، مورد بررسی قرار دهیم.
✳️در این مغالطه، حکمی را که برای تکتک اجزاء به صورت مجزا صحیح است، به مجموع گزارهها نسبت میدهند؛ حال آن که صحت چنین حکمی برای مجموع آنها محل اشکال است؛ برای توضیح بیشتر ناگزیر از بیان مثالی هستیم؛ نسخهای را که یک پزشک برای بیماری تجویز کرده است، در نظر بگیرید؛ فرض کنید "نسخه پزشک" در قله اعتبار علمی و "مواجهه بیمار با نسخه" در قعر پایبندیِ عملی قرار دارد؛ حال با این اوصاف میتوان عدم بهبودی بیمار را به ضعف علمی پزشک و نسخه او نسبت داد؟ پر واضح است که هر کدام از "نسخه پزشک" و "مواجهه بیمار با نسخه" احکام مجزایی دارند که نمیتوان به دیگری سرایت داد.
✳️بروز چنین مغالطهای را در عرصههای مختلفی میتوان مشاهده کرد؛ به عنوان مثال زمانی که "کارآمدی منطق حکمرانی یک نظام" با "کارکرد عوامل اجرایی آن" و یا زمانی که "ارزش و منزلت یک دین" با "اعمال و کردار متدینین" یکی پنداشته شده و حکم واحدی برای آنان صادر میشود، جملگی حکایت از این مغالطه دارد.
✳️در پایان گفتنی است در صورتی که نقد علمی یک اندیشه و گفتمان از توان یک شخص خارج باشد، لاجرم چنگ هوچیگری را به چهره مواردی خواهد انداخت که ناخواسته بر چنته خالی از دانشِ خود صحّه بگذارد.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰تازیانه جهالت بر پیکره شریعت
✳️شاید بتوان اوج مظلومیت دین را در اظهارات پوچ و بیمایه افرادی دانست که از حداقلِ اطلاعات دینی بیبهره بوده و در عین حال خود را موظف به سخنپاشی درباره دین میدانند! افرادی که هنر و رسانه را برای تزیین اندیشههای نه چندان متین و مستدل خود به استخدام گرفته و با ادعاهای ظاهرالصلاحی همچون جهانیسازی دین، مفاهیم عمیق دینی را از معنای خود تهی میکنند!
✳️میتوان مدعی شد که تقريبا هیچ موضوعی از مباحث دینی، از تیررس توپخانه تحریفِ این جماعت در امان نمانده و هر کدام، به گونهای مجروح تفسیرهای ناصوابِ عدهای جاهل -و البته گاهی مغرض- گشتهاند؛ مباحثی نظیر آزادی در اسلام، عدالت علوی، جهاد، وحی، معجزه، شفاعت، جبر و اختیار، بهشت و جهنم، زن در اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، حکومت اسلامی، ولایت فقیه، تقیّه، انتظار فرج و... از مهمترین مواردی هستند که آماج حملات بهاصطلاح نواندیشان دینی قرار دارند.
✳️پرسشی که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد این است که آیا این افراد قادر هستند در برابر استنباط و خوانش علامه طباطباییها و شهید مطهریها از دین نیز اینچنین قلمفرسایی و ریشجنبانی کنند یا صرفا پهلوانپنبهای هستند که در مصاف با عروسک خودساخته، خودنمایی میکنند؟!
✳️گفتنی است اساس اظهارات این افراد بر پایه تلقّی ناقص و معیوبی است که خود از دین ارائه میدهند و سپس به انتقاد از آن، دست به کار میشوند!
قدّاره انکار و یا تحریف برخی از ضروریات دین توسط این اشخاص، با سوهان سطحینگری تیز میشود؛ لذا افزایش آگاهی عمومی و عقلانیت دینی، در حکم قاتل این تفکر بوده و به منزله سپری است که در برابر تازیانه جهالت این افراد، قرار خواهدگرفت.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰تحقیر با روکش تکریم‼️
✳️فردی که پیش از این، عهدهدار بالاترین مقام اجراییِ کشور بوده است، طی اظهاراتی مدعی شده است: "در یک دورهای حتی در مترقیترین نگاه به زن گفته میشد که «مرد از دامن زن به معراج میرود»، اما الان این نگاه وجود دارد که چرا زنان خودشان نباید به معراج بروند و چرا باید فقط به عنوان وسیلهای برای رشد مردان در نظر گرفته شوند و چرا این رشد، در وجوه معنوی، در قالب تصویری مردانه صورتبندی میشود و زنان در این نگاه کجا هستند؟"
✳️قریب به یقین، سخنران که این مطالب را در قالب پرسش مطرح کرده است، بیاطلاع از پاسخهای آن نیست؛ اما به هر دلیلی به تزریق پرسش بسنده کرده است؛ به جهت تکمیل کار ناقص گوینده، چند سطری سیاهه میکنیم؛ بخوانید!
✳️پرسش مذکور بیتوجه به تفاوتهای ذاتی زن و مرد و بر پایه شبیهانگاریِ مسیر معراج آن دو، پدید آمده است!
این مطلب بیشباهت به آن نیست که کسی مدعی شود "قبلا گفته میشد که یک ورزشکار به واسطه تربیت مربی، قهرمان میشود ولی هم اکنون گفته میشود چرا خود مربی به مسابقات قهرمانی نرود؟!"
✳️پرسشی که بیدرنگ به ذهن هر انسان خردمندی خطور خواهد کرد این است که آیا مسیر قهرمانیِ مربی، همان مسیری است که ورزشکار طی میکند؟ اساسا آیا قهرمانی مربی چیزی غیر از قهرمانی ورزشکار است؟ آیا ارزش کار مربی تا این حد تنزل داده میشود که اگر خود در مسابقات شرکت نکند، گویی هیچ اقدام مثبتی انجام نداده است؟ و بالاخره آیا این نگاه تکریم مقام مربی است یا تحقیر آن؟!
✳️به نظر میرسد چارهای جز اذعان به این نکته نیست که همچنان مترقیترین نگاه به زن آن است که "مرد از دامن زن به معراج میرود".
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
پ.ن: مطالعه یادداشت "تازیانه جهالت بر پیکره شریعت" پیشنهاد میشود؛👇👇https://eitaa.com/eghaal/83
🔰قانون "پایستگی خصومت و دشمنی"‼️
✳️بررسی اظهارات و مواضع برخی از فعالان و کنشگران سیاسی، حکایت از آن دارد که عدهای با صرف نظر از آنچه که در تحولات کشور در جریان است، همواره در شمایل یک مخالف ظاهر گشته و هرگونه تغییر و تحولی در روند اداره کشور، در تغییر خصومت و دشمنی آنان بی تاثیر بوده است؛
✳️به نظر میرسد موضعگیری این رسانهها در برابر حوادث و رخدادهای جاری کشور را باید ذیل قانون پایستگی خصومت، به تحلیل نشست؛ مطابق این قانون دشمنی و عداوت با جمهوری اسلامی از بین نمیرود بلکه از صورتی به صورت دیگر و از بهانهای به بهانه دیگر تبدیل میشود!
✳️به بیان نمونهای بپردازیم؛ در سالهای اخیر شاهد تغییر و تحولی در عرصههای داخلی و خارجی بودیم که بسیاری از کشورهای خارجی را به فکر تجدیدنظر در روابط خود با جمهوری اسلامی انداخته و واسطههایی را برای احیای روابط، راهیِ ایران کردهاند؛ برخی بیتوجه به این چرخش سیاسی، خواستار تداوم سیاست پیشین در قبال آن کشورها بوده و سیاست جدید کشور را مورد مذمت قرار میدهند؛ برخی دیگر نیز که زیرکتر هستند، زبان طعن و کنایه را در پیش گرفته و چنین القاء میکنند که "بالأخره فشارهای خارجی منجر به این شد که جمهوری اسلامی از سیاستهای خود عقبنشینی کند!" تکیهگاه اصلی سخنان این دسته آن است که چرخش سیاسی را نه متوجه طرفهای خارجی که متوجه جمهوری اسلامی قلمداد میکنند!
✳️چنین رویکردی در مواجهه با سیاستهای کلان کشور، پدیده تازهای نبوده و سابقه آن به اندازه عمر انقلاب است؛ در طول جنگ تحمیلی که نیاز به وحدت و همدلی برای دفاع از کشور بیش از هر زمان دیگری احساس میشد برخی تردیدافکنی درباره ادامه جنگ را بر عهده گرفته بودند و همینها پس از پذیرش قطعنامه با تغییر نقش خود، مدافع ادامه جنگ شدند!
✳️امام خمینی ره در قسمتی از پیام خود که مناسبت پذیرش قطعنامه صادر کردند این چنین میفرمایند:
"چه بسا آنهایی که تا دیروز در برابر این نظام جبههگیری کرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حکومت جمهوری اسلامی ایران از صلح و صلح طلبی به ظاهر دم میزدند امروز نیز با همان هدف، سخنان فریبنده دیگری را مطرح نمایند؛ و جیرهخواران استکبار، همانها که تا دیروز در زیر نقاب دروغین صلح، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند، امروز طرفدار جنگ شوند. و ملیگراهای بیفرهنگ برای از بین بردن خون شهدای عزیز و نابودی عزت و افتخار مردم، تبلیغات مسموم خویش را آغاز نمایند(۱)." 1367/04/29
✳️لازم به ذکر است که قدر مشترک فعالیت برخی از رسانهها، دشمنی با جمهوری اسلامی است؛ لذا برقراری یا قطع ارتباط با کشورهای خارجی، اهمیت چندانی ندارد! مهم آن است که جمهوری اسلامی بازیگر اصلی این حوادث بوده و باید اقداماتش زیر سوال برود!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
➖➖➖➖➖
(۱)بيشتر بخوانيد: http://emam.com/-/OmCYBsb
🔰ابلاغ یا تبلیغ؟!
✳️شاید در نگاه اول، تفکیک دو مقوله "ابلاغ" و "تبلیغ" بیاهمیت تلقی شود؛ خصوصا آن که در موارد بسیاری این دو واژه به جای هم به کار رفتهاند؛ لکن تفکیک این دو، زمانی اهمیت مییابد که مشخص شود برنامهریزی و اقدام برای هر یک از این موارد، ابزار و روشهای متفاوتی میطلبد و اگر این تفاوتها لحاظ نشود، بازدهی مطلوبی حاصل نخواهد شد؛ برای توضیح تفاوتهای ابلاغ و تبلیغ، بیان مثالی را مقدمه میکنیم؛
✳️تصور کنید ترمینال مسافربری را برای سفر خود انتخاب کردهاید؛ پس از ورود به ترمینال با صدای رانندههایی مواجه میشوید که هرکدام برای مسافرگیری، مقصد سفر خود را فریاد میزنند؛ قطعا تصدیق میکنید هیچ انسان عاقلی پیدا نمیشود که به خاطر صدای خوب راننده، شیک بودن اتوبوس و... مقصد سفر خود را تغییر دهد بلکه تقريبا همه افراد قبل از ورود به ترمینال مقصد خود را انتخاب کرده و تنها دنبال اتوبوسی هستند که آنها را به مقصد از پیش تعیین شده برساند؛ به نظرتان فریاد راننده، از جنس ابلاغ است یا تبلیغ؟!
با این مقدمه، به بیان تفاوتهای ابلاغ و تبلیغ میپردازیم:
🔻تبلیغ رساندن به دل است و ابلاغ رساندن به گوش
🔻تبلیغ، تدریجی بوده و در طول زمان حاصل میشود و ابلاغ دفعی بوده و در یک لحظه رخ میدهد
🔻تبلیغ ذائقهسازی است و ابلاغ، ارضای ذائقه
🔻تبلیغ ایجاد تقاضا است و ابلاغ پاسخ به تقاضا
🔻تبلیغ، تشنه کردن است و ابلاغ سیراب کردن
🔻تبلیغ بینش میآفریند و ابلاغ روش میدهد
🔻تبلیغ، استخراج دردهای پنهان است و ابلاغ استخدام روشهای درمان
✳️به مثال ابتدای یادداشت بازگردیم؛ چه مواردی منجر به این میشود که یک شخص، مکان خاصی را برای مسافرت انتخاب کند؟ آیا فریاد یک راننده برای انتخاب مقصد کفایت میکند؟ یا باید زیباییها و جذابیتهای مقصد نیز برای انسانها تبیین شده تا آنان را تحریک به مسافرت کند؟ آژانسهای مسافرتی چگونه عموم مردم را تشویق به مسافرت میکنند؟ و سوال پایانی این که برای سوار کردن انسانها در اتوبوس دینداری چه باید کرد؟!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌱
📌این برنامه مربوط به تیر۱۴۰۰ و قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم است.
🆔@eghaal
🔰ریشه دشمنی با حکومت دینی؛ عقلایی یا عقدهگشایی؟؟
1⃣ابتداییترین کار یک طبیب در درمان بیمار، شناخت صحیح بیماری به جهت تجویز نسخه متناسب با آن میباشد؛ اگر دارویی که برای یک بیمار تجویز میشود، سنخیتی با مرض وی نداشته باشد نه تنها منجر به درمان نمیشود چه بسا ممکن است به وخامت وضعیت بیمار نیز بینجامد؛ با این مقدمه در پی یافتن پاسخ برای این پرسش هستیم که چرا عدهای با حکومت دینی و ارزشهای آن، سَر سِتیز دارند؟ آیا سرکشی آنان از هنجارهای حکومت دینی بر پایه استدلالهای منطقی استوار است یا عوامل دیگری منجر به شکلگیری چنین رفتاری شده است؟ بیان حکایتی از ملای رومی ، ما را در یافتن پاسخ این پرسش یاری خواهد کرد؛
2⃣دختری به سن ازدواج رسیده و به دلیل نبود همسری در شأن و منزلت خود، ناگزیر به وصلت با شخص نه چندان موجهی شده بود؛ پدر دختر نیز با این که ناچاری و استیصال فرزندش را درک میکرد، در عین حال به دخترش توصیه کرده بود که به دلیل غیر قابل اعتماد بودن همسرش، از حاملگی پرهیز کند؛ چرا که هر لحظه امکان داشت آن شخص، همسر و فرزندش را رها کرده و آنان را تنها بگذارد؛ دختر نیز این سفارش پدر را از عمق جان پذیرفته و با خود متعهد میشود که از درخواست پدر تخطی نکند؛ ولی علیرغم پیمانی که با خود و پدرش بسته بود پس از مدتی حامله شده و خشم پدر را برمیانگیزد؛ دختر داستان در پاسخ به توبیخ پدر میگوید: "من چگونه میتوانستم خودم را از او برحذر بدارم درحالی که مرد و زن شبیه آتش و پنبه هستند و نمیتوان آن دو را کنار یکدیگر گذاشته و انتظار داشت که پنبه، آتش نگیرد!" پدر که عصبانیتش از این پاسخ، فزونی یافته بود، میگوید: " گفته بودم زمانی که همسرت در اوج شهوت به سر میبَرد، نزدیک او نشده و از او دوری کنی؛ نشانهاش را هم گوشزد کرده و گفته بودم که چشمانش در حالت اوج شهوت، خمار میشود" اما پاسخ دختر این بود که " اگر چشمهای او خمار میشود، چشمهای من هم از شدت شهوت، کور میشود!!"
3⃣واقعیت آن است که تاثیر احساسات بر عقل انسان، انکارناپذیر بوده و تنها "عقل پیامبرانه" هست که تحت تأثیر احساسات مختلف همچون خشم، شهوت، حرص و... قرار نمیگیرد و همچنان مسیر صحیح را میپیماید؛ به ناچار باید پذیرفت که نمیتوان از عموم مردم چنین انتظاری داشت؛ هنگامی که مشاهده میشود برخی بدیهیات عقلی زیر تیغ انکار میرود، راه چاره را باید در جای دیگری جستجو کرد؛ باید از خود پرسید که مگر عقل سالم میتواند حیا و عفاف را کنار گذاشته و هرزگی و بیبندوباری را به عنوان یک ارزش تلقّی کند؟ مگر عقل سالم میتواند چشم خود را بر جنایات یک رژیم ظالم ببندد و به محض پاسخ از طرف مظلوم، نسبت به گسترش جنگ هشدار دهد؟ مگر عقل سالم میتواند در مناقشات بینالمللی همواره جانب دشمن را گرفته و کشور خود را در جایگاه متهم بنشاند؟ مگر عقل سالم میتواند پیشرفتهای کشور خود را انکار کرده و در عین حال برای کشورهای رقیب، پیشرفتتراشی کند؟
پاسخ همه این سؤالات، منفی است.
4⃣جمعبندی کنیم؛ به نظر میرسد مخالفتها با حکومت دینی در اغلب موارد مبتنی بر یک استدلال عقلایی نبوده و ناشی از نوعی عقدهگشایی است که عوارض آن در اشکال مختلف، پدیدار میشود؛ به عنوان مثال کسی که در خانواده از محبت نزدیکان خود محروم است، جبران این خلأ عاطفی را در خیابان و به وسیله خودنمایی جستجو میکند و در صورت ممانعت از این اقدام، به مخالفت با متولیان قانون برمیخیزد؛ کسی که انتظار تصدی پست و مقامی را در کشور داشته و به دلیل عدم صلاحیت، نتوانسته به مقصود خود برسد، تلاش میکند حقد و کینه شخصی خود را پشت انتقادات به ظاهر منطقی پنهان کند؛ کسی که به هرزگی و عیاشی عادت کرده و حکومت دینی را مانع لاابالیگریهای خود میبیند، وضعیت اقتصادی را به نقد میکشد! حال آن که مشکل او در جای دیگری است و...
5⃣و بالأخره کسانی که دغدغه بیان حقایق و واقعیتهای کشور و به عبارتی دغدغه جهاد تبیین دارند، شایسته است به این نکته توجه کنند که ضرورت تغذیه عاطفی اگر بیشتر از تغذیه عقلی نباشد، قطعا کمتر نیست.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰چگونه میتوان سرباز اسرائیل شد؟
1⃣حوادث اخیر غزه هر روز ابعاد تازهای از جنایات جنگی را به نمایش میگذارد؛ رژیم صهیونیستی برای تداوم جنایات خود، نیاز مبرمی به پشتوانه رسانهای دارد و به خوبی میداند اگر بمباران تبلیغاتی به طرز مطلوبی صورت نگیرد، بمباران مناطق مسکونی نیز دچار خلل خواهد شد؛ روشن است که روش مواجهه با افکار عمومی در جوامع مختلف، متفاوت است و باید برای هر جامعهای نیروی متناسب با آن جامعه را به کار گرفت؛ حال سربازان اسرائیل برای جهتدهی به افکار عمومی ایرانیان چه راهبردی را در پیش گرفتهاند؟
2⃣جامعه ایرانی هر نوع حمایتی را که به شکل عریان و عیان از رژیم صهیونیستی صورت بگیرد، پس میزند؛ لذا دفاع علنی از رژیم صهیونیستی در مقابل ایرانیان به در بسته میخورد؛ با این حساب چاره چیست؟ چگونه باید افکار عمومی را به حمایت و یا حداقل سکوت نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی وادار کرد؟!
3⃣با رصد مواضعی که این ایام درباره جنگ غزه گرفته شده است، میتوان دریافت که پوشش اخبار و همچنین ارائه تحلیلهایی که درباره جنگ غزه و رژیم صهیونیستی صورت میگیرد، باید به نحوی باشد که اولا مخاطب ایرانی را حساس نکند و ثانیا برای رژیم صهیونیستی هم حقوقی قائل شود؛ به موارد زیر -که اندکی از بسیار است- توجه بفرمایید؛
4⃣"حماس با تعرض به غیر نظامیان اسرائیل، دست اسرائیل را برای حمله به غزه پر کرد؛" گویی ممکن است که در یک پادگان، غیر نظامیان نیز زندگی کنند!
یا مثلا در یک نمونه دیگر گفته میشود: "فلسطینیان با جنگ به اهداف خود نمیرسند و باید به مبارزه مدنی با اسرائیل بپردازند؛" گویی میتوان جنایات رژیم صهیونیستی را در سازمانهای بینالمللی محکوم کرد!
در جالبترین و به عبارت بهتر مضحکترین مواضع اخیر، میتوان به این مورد اشاره کرد: "نابودی اسرائیل، شدنی نیست و بحران کنونی، نیازمند راهحل عادلانه(!) است.چاره بحران خاورمیانه، تشکیل دو دولت مستقل است، نه نابودی اسرائیل!"
✅با بررسی این مواضع به این نتیجه میرسیم که وسطبازی -به این معنا که هم برای مقاومت و هم برای رژیم صهیونیستی حقوقی قائل شوند- بهترین راهبرد در مقطع کنونی است و میتواند از حجم خشم عمومی نسبت به رژیم صهیونیستی بکاهد؛ بیتردید از میزان پاداشی که برخی از این افراد بابت چنین اظهاراتی دریافت میکنند، نمیتوان چشمپوشی کرد و شاید به همین جهت است که میتوانند زیر پا گذاشتن وجدان انسانی را توجیه کنند اما بیچاره آنانی که سرباز بی جیره و مواجب اسرائیل شدهاند!
#نفاق
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰صدای پای پایان‼️
📌تازاندن جنونآمیز ارابه ظلم و جنایت، منجر به ورزیدگی و استحکام قطعات آن نمیشود؛ بلکه به فرسودگی و نهایتا از کارافتادگی ارابه خواهد انجامید! همچنان که بهکارگیری بیرویه شمشیر، از تیزی آن کاسته و به تکه آهن بیارزش تبدیل خواهد کرد!
✅نسلکشی وحشتناکی که امروز در نوار غزه در جریان است، تنها به این معنا میتواند باشد که رژیم صهیونیستی برای نابودی خود عجله دارد!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰روشهای مزدوری بهروزرسانی میشوند!
✳️خوشخیالی است اگر تصور شود که افکار عمومی جامعه ایرانی، اجازه میدهد شخصی یا اشخاصی به صورت علنی به حمایت از رژیم صهیونیستی بپردازند؛ در عین حال سادهلوحی است اگر خیال شود "سرمایههای اسرائیل در ایران" فعالیت جایگزینی در جهت منافع رژیم صهیونیستی برای خود تعریف نکنند؛ در یادداشت "چگونه میتوان سرباز اسرائیل شد؟(اینجا بخوانید)" برخی از این راهها بیان شد و در این یادداشت از چند نمونه دیگر رونمایی میشود؛
1⃣"مقاومت نماینده مردم فلسطین نیست و با ماجراجویی، اسرائیل را عصبانی کرده است و مقصر کشتار مردم غزه است!"
2⃣"نتانیاهو، نماینده مردم(!) اسرائیل نبوده و یک عنصر تندرو است و حتی خود اسرائیلی ها مخالف جنایات رژیم صهیونیستی هستند!"
3⃣"مردم ایران حساسیت گذشته را نسبت به مسأله فلسطین ندارند و این به دلیل سیاستهای جمهوری اسلامی است!"
✳️در یک نگاه کلان باید توجه کرد که اینان به خوبی میدانند قدرت اصلی جبهه مقاومت نه در راکت و موشک که در پشتوانه مردمی آن نهفته است؛ لذا خلع سلاح مقاومت را در سلب پشتیبانی مردمی جستجو میکنند؛
همچنان که نیک میدانند با جنایات صورت گرفته هیچ انسان آزادهای نمیتواند نسبت به قساوت و ستمگری رژیم صهیونیستی تردیدی داشته باشد؛ لذا با تفکیک عناصر صهیونیستی به تندرو و کندرو(!) تلاش میکنند که علی الحساب مشروعيتی برای رژیم صهیونیستی دست و پا کرده و روزنه امیدی برای توجیه موجودیت اسرائیل باز کنند.
در این میان برخی افراد نیز هستند که علاقمندند هر حادثهای را به معنای شکست سیاستهای جمهوری اسلامی تفسیر کنند؛ از آنجایی که اغلب این تفاسیر، برخاسته از بغض و کینه بوده و با واقعیتهای صحنه بیگانه میباشد، آنچنان چنگی به دل افکار عمومی نمیزند!
✅و بالأخره گفتنی است علاوه بر همدردی با مردم مظلوم غزه، باید به حال آنانی گریست که هیاهوی بوقهای تبلیغاتی مانع از آن شده است که صدای "انفجار جنایت" را -آنچنان که باید و شاید- بشنوند.
#نفاق
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔶کوشش یا نیایش؟!
✅اجزای مختلفی باید دست به دست هم بدهند تا یک ماشین به حرکت درآید؛ با این وجود سوخت ماشین به گونهای است که گویی بر فعالیت همه قطعات سایه افکنده است؛ همانگونه که هیچ ماشینی نمیتواند با مخزن خالی حرکت کند، انسان بیانگیزه و ناامید نیز تاب و توان فعالیت و همچنین مقاومت در برابر مشکلات مسیر را ندارد!
👌دعا -و در حالت کلی- معنویت، به منزله سوخت ماشین است که انگیزه و قدرت حرکت را به انسان تزریق میکند؛ چقدر در اشتباهاند کسانی که خیال میکنند متدینین، دعا و نیایش را جانشین تقلّا و کوشش قرار دادهاند!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰"جهاد تبیین" در معرض تهدید‼️
✳️انبوه محصولات هنری و رسانهای که اوایل ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ بر سر افکارعمومی آوار میشد، غافلگیری و دستپاچگی جبهه انقلاب را به همراه داشت؛ حجم سنگین مطالب خلاف واقعی که با ابزار هنر تزیین میشدند، راه تبیین و روشنگری را دشوار و حتی گاهی مسدود میکرد؛ با این وجود افرادی بودند که از هیچ تلاشی برای مقابله با جریان دروغ، فروگذاری نکرده و میداندار نبرد حق و باطل شده بودند؛ زمان اما به سود جبهه انقلاب سپری میشد؛ چرا که تیغ براندازان را کندتر و سپر جبهه انقلاب را آبدیدهتر میکرد.
✳️اعتماد اندک و متزلزلی که برخی افراد به براندازان داشتند، رفتهرفته و با برملا شدن چهره پنهان آنان، از بین میرفت و خریدار چندانی برای ادعاهای براندازان باقی نمیماند؛ اما خطر دیگری متولد میشد که آسیب آن اگر بیشتر از براندازان نباشد، قطعا کمتر نبود! رسوایی و بدنامی براندازان، منجر به نوعی کاهلی و سهلانگاری در جبهه انقلاب میشد و کمخردی براندازان را توجیهی برای کمکاری خود در نظر میگرفتند! برخی از آسیبهایی که پس از شکست براندازان، جهاد تبیین را در معرض تهدید قرار داده است، به این شرح است:
✳️قدرتطلبان:
برخی افراد به جای آن که تمام تلاش خود را برای نابودی کامل دشمن اصلی متمرکز کنند، در کمال ناباوری آتش توپخانه خود را به سمت گروههای انقلابی گرفته و به حاشیه راندن آنان را برای خود، نوعی پله ترقی، تلقی میکنند! این گروه در حاشیهپردازی و تفسیر ناامیدانه از اقدامات امیدبخش نظام، تبحر ویژهای دارند؛ واجد اندیشه خاصی نبوده و پروژه اصلی آنان، بینصیب نماندن از قدرت است!
✳️عافیتطلبان:
برخی افراد گویی توجه ندارند که آنان نیز گوشهای از این کره خاکی را اشغال کرده و به عنوان یک انسان، ظرفیت و توان تأثیرگذاری بر دیگران را دارند! این گروه تنها به تماشای مبارزه حق و باطل اکتفاء کرده و از ورود در میدان مبارزه اِبا دارند؛ تمایل زیادی به "آسیبشناسی" فعالیتهای گروههای انقلابی دارند و در پوشش چنین عناوین فریبندهای، خون در دل کسانی میکنند که در خط مقدم جبهه تبیین قرار دارند!
✳️کجفهمان:
در بزنگاههای مختلف برخی با فهم غلط و ناقص خود و پافشاری بر آن، بخشی از نیرو و توان جبهه انقلاب را مصروف کجفهمی خود کرده و توانی که باید صرف مقابله با دشمن اصلی شود، به ناچار در مواجهه با نیروهای به ظاهر خودی هدر میرود؛ بحثهای نظیر حذف ارز ترجیحی، الگوی مصرف ايرانیان، واکسن کرونا و... از جمله مواردی بودند که بخشی از توان جبهه انقلاب در چاه کجفهمی این افراد ریخته شد!
✅و بالاخره گفتنی است که نگارنده برای رفع چنین آفاتی که جهاد تبیین را تهدید میکند، هیچ راهحلی جز تخلق به اخلاق اسلامی سراغ ندارد.
#ولایتمداری
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰مملکت مال اینهاست!
🔶تنها چند ماه با بهمن۵۷ فاصله هست؛ شدت و حساسیت مبارزه در بالاترین وضعیت ممکن قرار دارد؛ حمایت همهجانبه قدرتهای غربی از رژیم وقت، عدهای را به این نتیجه رسانده است که برای به زیر کشیدن شاه از تخت سلطنت، ناگزیر از بهکارگیری ظرفیت همه گروههای مبارزاتی -اعم از اسلامی و غیر اسلامی- هستند؛ امام اما مخالف این طرز تفکر است؛ او چندین بار به مردم اعلام کرده است که "حتی برای سرنگونی شاه هم با مارکسیستها همکاری نخواهیم کرد!"(۱)
🔶برخی این موضع امام را خلاف اصول سیاسی و مدیریتی میدانند و معتقدند ایام پیش از پیروزی، زمان مناسبی برای مرزبندی با گروههای مختلف و منحرف نیست؛ لکن امام بر همان موضع خود پافشاری کرده و ذرهای از آن عقبنشینی نمیکند؛ او علاوه بر آن که ظرفیت و توان گروههای غیراسلامی را ناچیز میداند، تمایلی هم ندارد که حرکت خالصانه امت حزبالله را مدیون عدهای اندک و فرصت طلب کند؛ نیز معتقد است که فردای پیروزی، همین افراد انگشتشمار و در عین حال خودهمهپندار، مدعی بخش اعظمی از ارکان و مناصب مدیریتی کشور شده و تسلط ملت بر مقدرات کشور را برنمیتابند؛ در حالی که صاحبان اصلی این مملکت، خیل کثیر امت حزباللهی است که در جهت تحقق آرمانهای اسلامی، از مال و جان خود هزینه کرده و در نهایت به نظام دلخواه خود رأی آری دادهاند!
#ولایتمداری
➖➖➖➖➖
(۱)صحیفه امام، ج۳، ص۳۶۶ (۱۳۵۷/۰۲/۰۴)
بیشتر بخوانید👇
http://emam.com/-/oioYha
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰ترفند نوین یارگیری؛
🔸نیروهای انقلاب چگونه شکار میشوند؟!
✳️حاشیهزیستی و اشتغال به مطالب غیرضروری، جذابیت چندانی برای راقم این سطور ندارد؛ لکن آنچنان که از شواهد و قرائن پیداست، برخی از فرصتطلبان ماموریت خود را از دل همین حواشی خودساخته و بیاهمیت دنبال میکنند و اگر چنانچه ممانعتی از این اقدام به عمل نیاید، آسیبهای جبرانناپذیری بر پیکره جامعه ایرانی وارد خواهد کرد؛ یادداشت حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه مخالفان ایران، حواشی و حوادث بیارزش را دامی برای شکار نیروهای انقلاب قرار داده و به این شیوه، جمعی از بهترین عناصر انقلابی را از دایره انقلاب خارج میکنند؟ در ادامه، مراحل یکی از شیوههای یارگیری بیان میشود، بخوانید؛
🔷در گام نخست و در مرحله سوژهیابی، موضوعاتی انتخاب میشود که ظرفیت و توان فعالسازی گسلهای اجتماعی را داشته باشد؛ به عنوان مثال موضع یک شخصیت دینی درباره حجاب، با تیترهای جهتداری منتشر میشود؛ گفتنی است در این مرحله به ذائقهسازیهای پیشین و همچنین ناآگاهی نیروهای انقلاب نیز حساب ویژهای باز شده است!
🔷سپس موج افترا و تهمت، روانه آن موضع و گوینده آن شده و موتور خودزنی برخی نیروهای ناآگاه انقلابی -که شهوت موضعگیری دارند- روشن میشود؛ البته نباید فراموش کرد که عمده این انقلابیون با انگیزههای سالم وارد این معرکه شده و به زعم خود میکوشند که نظام اسلامی را از اتهامات وارده بر آن تبرئه کنند لکن به دلیل عدم آشنایی با ظرایف سیاستورزی و همچنین معارف انقلاب اسلامی، ناخواسته به عامل ضدانقلاب تبدیل میشوند؛
🔷آتشبیاران معرکه در این مرحله به گوشهای خزیده و به تماشای مبارزه مُهرههای بیجیره و مواجب خود مینشینند! بدیهی است که مشاهده سربازان مفت و مجانی، آنان را به این نتیجه میرساند که ظرفیت خود را برای روز مبادا ذخیره کنند!
🔷ضربه نهایی اما در این مرحله وارد میشود؛ پس از مدتی بیانات رهبری را منتشر کرده و مشخص میشود که موضع آن شخصیت دینی، همان موضع رهبری بوده است! نیروی انقلابی، تازه متوجه میشود که در این مدت بیآن که خود بداند و بخواهد، مواضع رهبری را زیر آتش ناسزاگویی گرفته بوده است؛ در این مرحله است که درگیر نوعی تعارض شخصیتی شده و شک و تردید همانند خورهای میشود که به جان اعتقادات او میافتد؛ این افراد برای مدتی در حال یک جنگ تمامعیار با خود و باورهای خود هستند؛ از یک طرف به دلیل عشق و محبت قلبی به رهبری، تمایلی به مخالفت با مواضع ایشان نداشته و لذا به توجیهات و تأویلهای مضحک متوسل میشوند و از طرف دیگر نیز حاضر به پذیرش اشتباه و عقبنشینی از موضعگیری عجولانه خود نیستند!
✅اگرچه محصول این ترفند، دیربازده میباشد ولی در طولانیمدت منجر به فاصلهگیری تدریجی این اشخاص از تفکر انقلابی میشود؛ پس از طی این فرآیند است که فرد، چشم باز کرده و میبیند که در جبهه مقابل نظام اسلامی و دوشادوش عناصر آلوده و بدنام ایستاده است؛ حقیقتا هنر یارگیری، تماشایی است!
در پایان یادآوری این نکته ضروری است که علاوه بر لزوم آشنایی بیشتر با معارف انقلاب اسلامی، برای کنترل شهوت موضعگیری نیز باید چارهای اندیشید.
#ولایتمداری
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰براندازی با ابزار "وعدهسازی"‼️
✳️بدون تردید برای ارائه ارزیابی صحیح و عادلانه از کامیابی یا ناکامی یک حکومت، باید وعدهها و واقعیتهای پیش از روی کار آمدن آن را با واقعیتهای پس از استقرار بررسی کرده و سپس به کرسی قضاوت تکیه زد؛ ناگفته پیداست که دستدرازی و تحریف هریک از وعدهها و واقعیتها، جامعه را از یک داوریِ بی عیب و نقص محروم خواهد کرد؛ برخی با هدف مسدود کردن راه قضاوت صحیح درباره حکومت، تصویری از وعدهها و حقایق جامعه ارائه میدهند که در صحنه واقعیت یا اساسا وجود نداشته و یا در مقیاس بسیار متفاوتی رخ داده است!
✳️از جمله مباحثی که محل نزاع برخی گروههای سیاسی واقع شده است مقوله آزادی میباشد؛ در این که آزادی يکی از شعارهای محوری انقلاب اسلامی بوده و هست، شکی نیست اما به راستی در میان تفاسیر متعددی که از "آزادی" ارائه شده است، کدام یک مدّ نظر پیشقراولان انقلاب و مردم انقلابی بوده و کدام یک از این تفاسیر، جانفشانی و مبارزه آنان با رژیم وقت را موجه و معقول میکرد؟
✳️اگر چه پس از انقلاب، مباحث مفصلی درباره آزادی و تفاسیر مختلف آن ارائه شده است لکن به جهت دفع برخی توهمات، به اظهارات پیش از انقلاب متفکران دینی استناد خواهیم کرد؛سخنرانیهای شهید مطهری در سال۱۳۴۸شمسی که در حسینیه ارشاد و با موضوع آزادی معنوی ایراد شده است منبع خوبی برای پاسخ به این پرسش است؛
✳️ در این یادداشت اما از صحبتهای دیگر نظریهپرداز انقلاب درباره آزادی استفاده خواهیم کرد؛ صحبتهایی که در ادامه نقل میشود مربوط به سال ۱۳۵۳ است که در مسجد کرامت مشهد ایراد شده است؛ بخشی از آن سخنرانی به این شرح است:
✳️«آزادی به معنای مطلقالعنانی، نه؛[مورد قبول نیست، بلکه] آزادی به معنای تبعیت از يك قانون صحيح انسانی که در روح انسان، در آن نظم و در آن اجتماع، انسان بار هیچ کس را بر دوش نبرد، حتی بار حاکم را؛ اگر حاکم از طرف خدا حرف زد، به الهام خدا حرف زد، حاکم اسلامیست و حرفش مورد قبول قرار می گیرد؛ اگر به الهام الهی سخن نگفت، حرف او هم مردود می شود.»(۱)
✳️آن گونه که پیداست از همان ابتدا، نظریهپردازان انقلاب اسلامی، بر آزادی به معنای بیبندوباری و خروج انسان از دایره انسانیت خط بطلان کشیده و مردم نیز تنها برای آزادی حقیقی -که ارمغان شریعت برای بشریت است- حاضر به بذل مال و جان خود شده بودند وگرنه نزد آنان از خودگذشتگی برای روایتهای پست و حقیری که از آزادی وجود دارد، نهایت بلاهت قلمداد شده است!
✅واقعیت آن است که نباید و نمیتوان عدم تحقق وعدههای ساختگی را ابزاری برای براندازی در نظر گرفت! باید قبول داشت که مؤاخذه یک حکومت برای وعدههایی که نداده است و همچنین برای اتفاقاتی که تنها در قاب رسانه -و نه در واقعیت- حضور دارند، علاوه بر مضحک بودن، بینتیجه نیز هست؛ البته میتوان و باید نسبت به عقبنشینی از این نگاه متعالی به آزادی، هشدار داده و از آن جلوگیری کرد.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
➖➖➖➖➖
(۱)کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه نهم، 53/07/05
🔰لذت گِلخواری‼️
🔸حکایتی از ملای رومی نقل شده است که بیان آن خالی از لطف نیست؛ در روزگاران قدیم شخصی زندگی میکرد که مرض گِلخواری آنچنان در جان او ریشه دوانده بود که توصیه دیگران مبنی بر ترک این عادت زشت و ناپسند را به باد استهزاء میگرفت و بر این باور بود که لذت حاصل از گلخواری، دلیل متقنی بر درستی و حقانیت آن میباشد! این شخص تا جایی پیش رفته بود که به عدم گلخواری دیگران اعتراض کرده و همواره اظهار میداشت که "با چه بهانهای خود را از لذت این کار محروم کردهاید؟ این چه خرافاتی است که تصور میکنید با این اقدام، سلامتی شما به خطر میافتد؟"
🔸القصه روزی از روزها که این شخص برای خرید مایحتاج خانه روانه بازار شده بود، متوجه میشود که "قند" نیز جزو لوازمی بوده است که باید خریداری شود؛ لحظاتی را در جستجوی مغازهای که قند داشته باشد سپری کرده تا این که نگاهش به یک عطاری میافتد؛ به سمت آن حرکت کرده و پس از سلام و احوالپرسی متعارف، مقداری قند درخواست میکند؛ فروشنده قبل از آن که سراغ کیسه قند برود، خریدار را از نداشتن سنگ ترازو مطلع ساخته و میگوید که از وزنههای گِلی برای اندازهگیری اجناس خود استفاده میکند!
🔸آن شخص اندکی فکر کرده و با خود میگوید: "من برای خرید قند به اینجا آمدهام و سنگ ترازو هرچه که باشد نزد عطار میماند لذا جنس سنگ ترازو اهمیتی ندارد؛" با این حساب قبول میکند که از وزنههای گلی برای وزن کردن قند استفاده شود؛ عطار به میزان نیاز خریدار، وزنههای گلی را در یک طرف ترازو قرار داده تا در طرف دیگر ترازو و به میزان وزنهها، کلهقند را بشکند؛ از قضا تیشهای که با آن قندها را میشکست، در قسمت اندرونی مغازه جا مانده بود و عطار مجبور میشود برای برداشتن تیشه به سمت انباری مغازه برود؛
🔸در همین حین شخص بیمار و دیوانه، فرصت را مناسب یافته و در نبود فروشنده، شروع به خوردن گلهایی میکند که در کفه ترازو قرار داده شده بود؛ لحظات عجیبی را سپری میکرد؛ از یک سو غرق در لذت گلخواری بود و به زیرکی و زرنگی خود میبالید و از سویی دلهره سر رسیدن عطار را داشت؛ عطار که داخل مغازه در جستجوی تیشه بود، ناگهان نگاهش به او میافتد و تعمداً خود را مشغول و معطل میکند تا آن شخص گِل بیشتری بخورد؛ چرا که در آن صورت قند کمتری به او خواهد داد!
🔸پوزخند و زمزمه عطار نیز در این لحظات دیدنی و شنیدنی است! عطار اعتراف میکند که همانگونه که آن شخص از او میترسد، او نیز از آن شخص میهراسد ولی ترس آن شخص از سر حماقت و نادانی و ترس عطار از این جهت است که او گِل کمتری بخورد؛ آن شخص غافل از آن بود که اگرچه به ظاهر از گِل عطار دزدی میکند، لکن در حقیقت به سهم قند خود، دستبرد میزند!
🔸شایسته است هر انسانی با خود بیندیشد که با انجام گناه، چه کسی را فریب میدهد و سرگرم شدن به لذتهای آن، او را از درک چه لذتهایی محروم میکند؟
✍مدیر عقال
🆔@eghaal